ژئومارکتینگ:استاندارد سازی در مقابل سازگاری

ژئومارکتینگ:استراتژی مکان یابی و نظریه نفوذبااستفاده از GIS

استاندارد سازی در مقابل سازگاری عنوان پستی که قرار است با شما به اشتراک بگذارم. امیدوارم این پست مورد پسند شما قرار گیرد.

راه دوم ارائه معضل به تضاد فرض شده بین، از یک سو، استانداردسازی (به عبارت دیگر، استانداردسازی کلی) و از سوی دیگر، سازگاری، که شامل در نظر گرفتن محیط محلی است، اشاره دارد. این تضاد ظاهری مکرر است، به ویژه در تعریف استراتژی های شبکه خرده فروشی و خروجی خدمات. عناصر اصلی استراتژی معمولاً از عناصر حاشیه ای متمایز می شوند، که می توان آنها را ثانویه توصیف کرد (Kaufmann و Eroglu ،1998). عناصر اصلی استراتژی هرگز نباید تطبیق داده شوند، زیرا برای تشخیص نام تجاری در هر زمان و هر مکان توسط مشتریان واقعی و بالقوه ضروری هستند. از سوی دیگر، باید بتوان عناصر جانبی را در مواقع ضروری برای جلب رضایت هرچه بیشتر مشتریان از نظر سلیقه، عادات مصرفی و حتی سنت ها، تطبیق داد. این مشکل مخصوصاً برای بازاریابی شبکه های حق رای دادن است، حتی اگر در بسیاری از بخشها از لحظه ای که فعالیتها جابجا شده یا به صورت مکانی توزیع شده اند مشاهده شود (کاکس و میسون 2007). در واقع، در حالی که شرکت های زنجیره ای تمایل دارند پیشنهادات خود را از جمله از نظر جغرافیایی ساده کنند تا از بهره وری بهتر و در نتیجه هزینه کمتر استفاده کنند، مشتریان آنها به طور فزاینده ای سفارشی سازی محصول را می خواهند. سپس ایده سفارشی سازی انبوه در صورت لزوم پدیدار شد (Pine، 1993؛ Piller و Müller، 2004). در واقع، در حق رای دادن، نام تجاری، با دانش، یکی از دو مفهوم اساسی در تعریف فعالیتهای شبکه است. عادات مصرفی و حتی سنت ها این مشکل مخصوصاً برای بازاریابی شبکه های حق رای دادن است، حتی اگر در بسیاری از بخشها از لحظه ای که فعالیتها جابجا می شوند یا به صورت مکانی توزیع می شوند مشخص شود (کاکس و میسون، 2007). در واقع، در حالی که شرکت های زنجیره ای تمایل دارند پیشنهادات خود را از جمله از نظر جغرافیایی ساده کنند تا از بهره وری بهتر و در نتیجه هزینه کمتر استفاده کنند، مشتریان آنها به طور فزاینده ای سفارشی سازی محصول را می خواهند. سپس ایده سفارشی سازی انبوه در صورت لزوم پدیدار شد (Pine ،1993؛ Piller و Müller ،2004). در واقع، در حق رای دادن، نام تجاری، با دانش، یکی از دو مفهوم اساسی در تعریف فعالیتهای شبکه است. عادات مصرفی و حتی سنت ها این مشکل مخصوصاً برای بازاریابی شبکه های حق رای دادن است، حتی اگر در بسیاری از بخشها از لحظه ای که فعالیتها جابجا شده یا به صورت مکانی توزیع شده اند مشاهده شود (کاکس و میسون 2007). در واقع، در حالی که زنجیره ها تمایل دارند پیشنهادات خود را از جمله از نظر جغرافیایی ساده کنند تا از بهره وری بهتر و در نتیجه هزینه کمتر بهره مند شوند، مشتریان آنها به طور فزاینده ای سفارشی سازی محصول را می خواهند. سپس ایده سفارشی سازی انبوه در صورت لزوم پدیدار شد (Pine،1993؛ Piller و Müller،2004). در واقع، در حق رای دادن، نام تجاری، با دانش، یکی از دو مفهوم اساسی در تعریف فعالیتهای شبکه است. حتی اگر در بسیاری از بخشها از لحظه ای که فعالیتها منتقل می شوند یا به صورت مکانی توزیع می شوند مشاهده شود (کاکس و میسون 2007). در واقع، در حالی که شرکت های زنجیره ای تمایل دارند پیشنهادات خود را از جمله از نظر جغرافیایی ساده کنند تا از بهره وری بهتر و در نتیجه هزینه کمتر استفاده کنند، مشتریان آنها به طور فزاینده ای سفارشی سازی محصول را می خواهند. سپس ایده سفارشی سازی انبوه در صورت لزوم پدیدار شد (Pine 1993؛ Piller and Müller 2004). در واقع، در حق رای دادن، نام تجاری، با دانش، یکی از دو مفهوم اساسی در تعریف فعالیتهای شبکه است. حتی اگر در بسیاری از بخشها از لحظه ای که فعالیتها جابجا می شوند یا به صورت مکانی توزیع می شوند مشاهده شود (کاکس و میسون،2007). در واقع، در حالی که شرکت های زنجیره ای تمایل دارند پیشنهادات خود را از جمله از نظر جغرافیایی ساده کنند تا از بهره وری بهتر و در نتیجه هزینه کمتر استفاده کنند، مشتریان آنها به طور فزاینده ای سفارشی سازی محصول را می خواهند. سپس ایده سفارشی سازی انبوه در صورت لزوم پدیدار شد (Pine ،1993؛ Piller وMüller 2004). در واقع، در حق رای دادن، نام تجاری، با دانش، یکی از دو مفهوم اساسی در تعریف فعالیتهای شبکه است. مشتریان آنها به طور فزاینده ای سفارشی سازی محصول را می خواهند. سپس ایده سفارشی سازی انبوه در صورت لزوم پدیدار شد (Pine،1993؛ Piller و Müller ،2004). در واقع، در حق رای دادن، نام تجاری، با دانش، یکی از دو مفهوم اساسی در تعریف فعالیتهای شبکه است. مشتریان آنها به طور فزاینده ای سفارشی سازی محصول را می خواهند. سپس ایده سفارشی سازی انبوه در صورت لزوم پدیدار شد (Pine،1993؛ Piller و Müller ،2004). در واقع، در حق رای دادن، نام تجاری، با دانش، یکی از دو مفهوم اساسی در تعریف فعالیتهای شبکه است.

بگذارید یک مثال ملموس و بسیار مهم از این مشکل، زنجیره ای نانوایی با نام تجاری Great Harvest (Streed وCliquet ،2007) را در نظر بگیریم. اولین نانوایی در سال 1976 در گریت فالز، مونتانا (ایالات متحده) افتتاح شد، دومین نانوایی در کالیسپل، همچنین در مونتانا. اما هدف توزیع دقیق نوع نانوایی ها در همه جا نبود. این حق به صاحبان امتیاز واگذار شده است تا نانوایی خود را اداره کنند (“دفتر جلو” در مقابل مشتریان) به شرط مناسب آنها، می دانند که “پشت دفتر”، به ویژه تهیه نان، توسط زنجیره ای نگهداری می شود. در واقع، بنیانگذاران، پیت و لورا واکمن، اولین “حق رای حق آزادی” را ایجاد کردند، که آنها به شرح زیر تعریف می کنند:

ما جایگزینی را با برخی از مزایای حق رای دادن سنتی و برخی از سرگرمی های راه اندازی “بیایید همه کارها را خودمان انجام دهیم” ارائه می دهیم.

فلسفه ما ساده است: بیایید محله ای منحصر به فرد ایجاد کنیمکافه های نانوایی که بازتابی از برند Great Harvest و صاحب کافه نانوایی هستند. ما حق رای دادن کوکی نداریم. ما یک حق رای مبتنی بر آزادی و سالم هستیم که برتری و فردیت را تشویق می کند (بدون ذکر روحیه سرگرمی و سخاوت).

در حال حاضر بیش از 200 حق رای دادن Great Harvest در ایالات متحده (از جمله هاوایی و آلاسکا) وجود دارد. و هر نانوایی دارای حق امتیاز باید نانوایی در شهر باشد: ما بلافاصله اهمیت محلی سازی و نیاز به بازاریابی فضایی بسیار هدفمند را می بینیم.

اما اغلب، آزادی صاحب امتیاز بیشتر محدود می شود و اجزای جانبی فرنچایز محدودتر است، بنابراین احتمال سازگاری را کاهش می دهد. با این حال، حتی زنجیره های بزرگی مانند مک دونالد متوجه شده اند که استانداردسازی بیش از حد می تواند منجر به خستگی سریع مصرف کننده شود زیرا مصرف کنندگان به طور فزاینده ای برای شخصی سازی خدمات و محصولات همراه با آن مشتاق می شوند. جهت گیری به سمت “glocalization”، فرآیندی که قبلاً در بالا ذکر شد، اکنون در مک دونالد (Crawford 2015) م effectiveثر است، از جمله در تمایل آنها برای جذب مشتریان به اصطلاح “قومی”: ما اهمیت بازاریابی فضایی را بر اساس زمین شناسی، GIS درک می کنیم ( سیستم اطلاعات جغرافیایی) و بازاریابی خرد به منظور شناسایی این اهداف و تعریف یک استراتژی تبلیغاتی مناسب (Puzakova وهمکاران،2015).

برگرفته از کتاب:

ژئومارکتینگ (بازاریابی مکان‌محور)

چطور با فاکتور مکان، سودآوری کسب و کارمان را افزایش دهیم؟

مترجم:دکتر سعید جوی زاده،مهندس زینب زرگری

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید