کارتوگرافی مشارکتی با GIS:یک رویکرد جدید در حال ظهور:کارتوگرافی مشارکتی یک رویکرد جدید در حال ظهور برای درگیر کردن فرآیندهای جامعه محور تولید نقشه است تا آسیب های ناشی از سیستم ها و مسیرهای ظالمانه برای آینده های بهبود یافته را نشان دهد. در حالی که نقشهبرداری سابقه طولانی درگیر شدن در جنبشهای فعال دارد، مشارکت جامعه اغلب به ملاحظاتی تقسیم میشود که موضوع نقشه و فرآیندهای جمعآوری/ اعتبارسنجی دادهها را پشتیبانی میکنند. با این حال، نقشهبرداری مشارکتی تضمین میکند که جوامع نیز در بحثهای پیرامون و اجرای طراحی نقشه مرکزی هستند. در حالی که فرآیندهای کارتوگرافی ممکن است با فرآیندهای یک نقشهبر حرفهای متفاوت باشد، از اصطلاح کارتوگرافی و نقشهنگار استفاده میشود (به جای نقشهبرداری یا نقشهساز) برای نشان دادن توجه دقیق به طراحی که این تکنیک را تسهیل میکند. یک نقشهنگار مشارکتی متعهد به کاری است که از کنترل جامعه پشتیبانی میکند، اشکال متعددی از دانش را در بر میگیرد و در فرآیند غیرخطی و تکراری شرکت میکند. این سه عنصر کلیدی با هم کار می کنند تا از تولید نقشه ای حمایت کنند که استانداردهای اثربخشی آن به طور خاص بر اساس نیازها، خواسته ها و اهداف کسانی که آن را تهیه کرده اند تعریف شده است. این ممکن است منجر به ایجاد نقشه هایی شود که خارج از انتظارات سنتی طراحی نقشه کشی، زیبایی شناسی و عملکرد باشد. با این حال، چنین گسست های خلاقانه ای جنبه ضروری در پیگیری توانمندسازی و رهایی جامعه تلقی می شود. این سه عنصر کلیدی با هم کار می کنند تا از تولید نقشه ای حمایت کنند که استانداردهای اثربخشی آن به طور خاص بر اساس نیازها، خواسته ها و اهداف کسانی که آن را تهیه کرده اند تعریف شده است. این ممکن است منجر به ایجاد نقشه هایی شود که خارج از انتظارات سنتی طراحی نقشه کشی، زیبایی شناسی و عملکرد باشد. با این حال، چنین گسست های خلاقانه ای جنبه ضروری در پیگیری توانمندسازی و رهایی جامعه تلقی می شود. این سه عنصر کلیدی با هم کار می کنند تا از تولید نقشه ای حمایت کنند که استانداردهای اثربخشی آن به طور خاص بر اساس نیازها، خواسته ها و اهداف کسانی که آن را تهیه کرده اند تعریف شده است. این ممکن است منجر به ایجاد نقشه هایی شود که خارج از انتظارات سنتی طراحی نقشه کشی، زیبایی شناسی و عملکرد باشد. با این حال، چنین گسست های خلاقانه ای جنبه ضروری در پیگیری توانمندسازی و رهایی جامعه تلقی می شود.
- تعاریف
- تاریخچه مختصری از نقشه برداری جمعی
- چه چیزی کارتوگرافی مشترک را منحصر به فرد می کند؟
- عناصر کلیدی کارتوگرافی مشارکتی
- هشدارها و مشکلات
- بازنمایی زمان حال، خلق آینده های پر جنب و جوش
کارایی نقشه برداری : توانایی نقشه برای دستیابی به کیفیت تعریف شده منحصر به فرد اثربخشی
همکاری : عمل همکاری با دیگران برای تولید یا ایجاد چیزی
آزادسازی مشترک: زمانی که همکاری برای رهایی افراد از
جامعه سیستم های ظالمانه کار می کند : گروهی از افراد که اشتراکات مشابهی دارند. شرایط، نگرش ها، علایق یا اهداف
توانمندسازی : دستیابی به قدرت و/یا توانایی کنترل
رهایی : رهایی یا رهایی از ظلم
ستم : حالت آشکار و پنهان قرار گرفتن در معرض رفتار ناعادلانه یا
مشارکت کنترلی : عمل مشارکت در چیزی
بازتاب
: تأملی در شیوه ای که شخص شخصاً مزایا و آسیب های ناشی از سیستم های ظلم و ستم را تجربه می کند.
2. تاریخچه مختصری از نقشه برداری جمعی
تاریخچه تلاشهای نقشهبرداری جمعی و مبتنی بر جامعه در سراسر جهان در طول دههها وجود دارد. در تاریخ اخیر، آنها به ویژه در میان فعالان محققی که در جغرافیا، برنامهریزی شهری، علوم زمین فضایی و بخش کمکهای بشردوستانه کار میکنند، رواج یافتهاند. از کار اکسپدیشن و موسسه جغرافیایی دیترویت در دهه 1960 (وارن و همکاران، 2019) تا حفاظت از سرزمین بومی در آمریکای مرکزی امروز (سلتو و همکاران، 2020)، سنگ بنای اتصال این لحظات در زمان و مکان به رسمیت شناختن مشترک قدرت نقشه (هارلی، 1989) و تعهد به استفاده از آن قدرت به نمایندگی از کسانی است که از طریق شیوههای سیستمی و نهادی سرکوب ، از لحاظ تاریخی از شیوههای تولید نقشه حذف شدهاند.نقشه کشی و قدرت ). این ارزشها بخشی از تاریخچه بسیار طولانیتر روشهای مشارکتی هستند که آموزش و تعیین سرنوشت را به عنوان ستونهای اولیه توانمندسازی و رهایی جامعه میشناسند (فریر، 1970).
فراخوان در دهه 1990 برای مشروعیت بخشیدن به آنچه اغلب به عنوان نقشه برداری مشارکتی یا نقشه برداری متقابل از آن یاد می شود، با شناخت دو عامل اصلی همراه بود. اولاً، دادههای مکانی اغلب برای فرآیندهای تصمیمگیری در مقیاسهای کوچک و بزرگ یکپارچه هستند. این شامل ایجاد سیاست عمومی، توسعه خصوصی و ابتکارات جهانی است. دوم، اطلاعات مکانی از نظر تاریخی توسط و برای بخش کوچکی از جمعیت جمعآوری، نظارت و انتشار شده است (به نقد فمینیستی GIS مراجعه کنید.). در غرب، مهمترین دیدگاهی که ارائه میشود، مردان طبقه متوسط، تحصیلکرده، سفیدپوست و جنسیتی هستند (استفنز، 2013). به این ترتیب، تلاشها برای تنوع بخشیدن به دیدگاهها و تولیدکنندگان از طریق گنجاندن جامعه در تولید نقشهها اغلب دنبال میشود تا اطمینان حاصل شود که سیاستها و منابع برای خدمت به کل جامعه – نه فقط برای کسانی که فضاهای ممتاز را اشغال میکنند (برای اطلاعات بیشتر در مورد آسیب ناشی از امتیاز و محرومیت، لطفاً به کار پاتریشیا هیل کالین (2002) در مورد ماتریس سلطه مراجعه کنید. نقشهبرداری جمعی نیز برای صحبت مستقیم به بازنماییهایی که تجربیات خاص را پاک میکنند یا بهطور دیگری به حاشیه میبرند، مورد استفاده قرار میگیرد.
3. چه چیزی کارتوگرافی مشترک را منحصر به فرد می کند؟
علاوه بر نقشه برداری مشارکتی و نقشه برداری متقابل، چارچوب های زیادی برای توصیف نقشه برداری جمعی استفاده می شود، از جمله GIS مشارکتی یا مشارکت عمومی (Seiber, 2006)، نقشه برداری جامعه (Parker, 2006)، اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه (Haklay, 2010)، رادیکال نقشه کشی (موگل و باگات 2010)، و کارتوگرافی های اجتماعی (اسلتو و همکاران، 2020). هر یک از انواع روشهای مختلفی را برای گرد هم آوردن افراد و جمعآوری/ اعتبارسنجی دادههای فضایی که منعکسکننده تجربیات جامعه است، مورد بحث قرار میدهد. اغلب اوقات، طراحی نقشه نکته قابل توجهی نیست. با این حال، نقشهبرداری مشارکتی، روزنه مشارکت را به تمام جنبههای تولید نقشه گسترش میدهد. در انجام این کار، رویکرد توانمندسازی صریح را جدی می گیردپتانسیل ارائه شده توسط شیوه های طراحی فراگیر. این یک چارچوب انعطاف پذیر ارائه می دهد که طیف وسیعی از زمینه های متنوع و پیچیده را در خود جای می دهد. می تواند هم از طریق شیوه های طراحی کارتوگرافی سنتی و هم غیرسنتی، تجربه جامعه را آموزش دهد و نشان دهد. نقشههای غیرسنتی ممکن است بهشدت با انتظارات سنتی کارآمدی نقشهکشی مخالف یا در تضاد باشند ، با این حال نقشهنگاری مشترک تشخیص میدهد که راههای زیادی برای مؤثر شدن نقشهها وجود دارد و به تحقیقات نقشهکشی برای گسترش لنز کاوش برای بررسی عمیقتر این تفاوتها میخواهد.
در حالی که اصطلاح مشارکتی بسیار رایج برای توصیف روششناسی فراگیر استفاده میشود، از این رویکرد به عنوان نقشهبرداری مشارکتی به جای نقشهبرداری مشارکتی برای نشان دادن تفاوت مهم در این دو اصطلاح استفاده میشود. جایی که شرکت در آن شرکت کرد، همکاری یعنی کار مشترک برای تولید یا ایجاد. اولی نشان میدهد که فرد درگیر فرآیندی است که شاید بدون آنها میتوانست توسعه یابد، در حالی که دومی نشان میدهد که مشارکت و نقش او جزء لاینفک توسعه پروژه است. همکاری همچنین می تواند منجر به آزادی مشترک شود(D’Ignazio and Klein, 2020. p. 63) که در آن همکاری در زمینه های رهایی مردم از سیستم های ظالمانه اعمال می شود. به این ترتیب، نقشهبرداری مشارکتی را میتوان بهعنوان ایجاد مشترک یک نقشه در نظر گرفت، از بررسی اولیه از آنچه باید نقشهبرداری شود تا تکمیل نقشه نهایی، به روشهایی که به رهایی جامعه کمک میکند.
4. عناصر کلیدی کارتوگرافی مشارکتی
همانطور که اشاره شد، آنچه این رویکرد را از تکرارهای قبلی نقشه برداری جمعی متمایز می کند، رابطه آن با طراحی نقشه برداری است. طراحی بهعنوان فرآیندی در نظر گرفته میشود که میتواند به طور مشخص برای حمایت از افرادی که از فرآیندهای نقشهبرداری سنتی کنار گذاشته شدهاند، با ایجاد فضایی برای شیوههای تجسم اخلاقی و آگاهانه از آسیب استفاده شود. این امر میتواند سیستمهای سرکوبگر را که از استثمار، به حاشیه راندهسازی، ناتوانی، تسلط فرهنگی و خشونت در مقیاسهای شخصی، نهادی و فرهنگی حمایت میکنند، آشکار و پاسخگو نگه دارد (کالینز 2002). در حالی که عناصر زیر تنها زمینه های مورد توجه نقشه نگاران مشترک نیستند، آنها نقطه شروع مهمی را ارائه می دهند.
4.1 مرکز کنترل جامعه
اولین عنصر کلیدی نقشه برداری مشترک، تقویت قدرت جوامعی است که در حال حاضر و به طور تاریخی خشونت ستم سیستمی را تجربه می کنند. در حالی که تعیین مرزهای تشکیل دهنده یک جامعه می تواند یک مبارزه مشترک باشد، اما این رویکرد مستلزم آن است که، صرف نظر از اینکه فرد از اعضای قدیمی جامعه است یا در همبستگی با یک گروه خاص کار می کند، قدرت یک جامعه را تقویت کند. جامعه با قرار دادن کنترل پروژه در داخل جامعه به دست می آید. در حالی که نقشهبرداری مشارکتی چارچوبی انعطافپذیر برای تطبیق با تنوع زمینههایی که میتوان در آن اعمال کرد، ارائه میدهد، تعهد به تمرکز جامعه سختترین و پایدارترین است. چنین جهت گیری، همانطور که توسط مدل های ارائه شده توسط ساشا کوستانزا چاک در کتاب عدالت طراحی (2020) ارائه شده است. تلاش آشکاری برای مقاومت در برابر جریان اصلی و استخراج دانش که پروژه های مشارکتی مستعد آن هستند را نشان می دهد (در بخش 5 بیشتر مورد بحث قرار گرفته است). به طور مشابه، جامعه مرکزی تضمین می کند که طراحی کارتوگرافی و فرآیندهای تولید آن از جامعه فاصله نگیرد. در حالی که می توان از چندین استراتژی طراحی استفاده کرد، اطمینان از اینکه جامعه توسط یک استراتژی انتخاب شده خدمت می کند، مستلزم گفتگوی باز است که منجر به فرآیند طراحی و در طول آن می شود. این میتواند منجر به نمونههایی از نقشهبرداری شود که از «شکستن» قوانین اصول طراحی نقشهکشی سنتی به منظور انطباق با اولویتهای افراد با درجات مختلف سواد نقشهکشی گرفته تا صراحتاً شبیه ساختن نقشه به یک اطلس رسمی به منظور ایجاد یک هوا متفاوت است. اقتدار که از لحاظ تاریخی با چنین زیبایی شناسی نقشه مرتبط است.
پروژه نقشه برداری ضد اخراج معروف که تعهد آشکاری به جامعه ای که خشونت را تجربه می کند نشان می دهد، پروژه نقشه برداری ضد اخراج (پروژه نقشه برداری ضد اخراج nd) است. تلاشی که در منطقه خلیج سان فرانسیسکو آغاز شد، این گروه از فرمهای متعددی از دادههای نمایشدادهشده فضایی استفاده میکند. خواه از طریق نقشههای سنتیتر نقطههای دیجیتال و مکان نقطهای از اخراجها، تاریخ شفاهی جابجایی موقعیت مکانی، یا نمایش آنالوگ داراییها و جشنهای جامعه باشد. برای گرفتن خشونت و مقاومت در برابر نیروهای اصیل سازی. برخلاف بسیاری از پروژهها که اغلب به دنبال مشارکت از طریق یک لنز «چند ذینفع» هستند، جایی که هر کسی که در یک پروژه سهام دارد (در این مورد، مالکان، ساکنان ثروتمند، مقامات شهری، توسعهدهندگان، برنامهریزان و غیره)،
4.2 پذیرش اشکال چندگانه دانش
دومین عنصر کلیدی نقشه برداری مشارکتی، ارزش گذاری اشکال چندگانه دانش است. این در مقابل پارادایمهای پژوهشی قرار میگیرد که تولید دانش را بهعنوان یک فرآیند بیپیکرهای که اطلاعات خنثی و بدون ارزش ایجاد میکند، در نظر میگیرد (هاروی 1988). چنین چارچوبهای هستیشناختی اصرار دارند که برای ارزشمند بودن، دادهها باید از تمام آثار تأثیر انسانی پاک شوند و ادعا میکنند که ممکن است عاری از تعصب، احساسات و دیدگاه باشد. این قاببندی از لحاظ تاریخی در نقشهنگاری وجود داشته است و احتمالاً چرا امروزه نقشهها منبع مطمئن اطلاعاتی هستند. با این حال، همانطور که محققین فمینیست، استعماری، ضد نژادپرستی و الغا میگویند، کاملترین شکل دانش، دانشی است که دیدگاههایی را از دودمانهای فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی متعدد بشناسد و ترکیب کند. همینطور،دانش را با در نظر گرفتن اینکه چه کسی و چگونه نقشه برداری می کند، قرار می دهد. کاترین دیگنازیو و لورن کلاین در کتاب فمینیسم داده (2020) اهمیت درگیر شدن در بازتاب را توضیح می دهند.برای درک رابطه خود با قدرت و امتیاز هنگام جمع آوری و تجسم داده ها. برای مثال، در نظر گرفتن تفاوتها در ظرفیت، علاقه، توانایی افراد، همانطور که ممکن است خود را در رابطه با دستههای هویتی «8 بزرگ» توصیف کنند (نژاد، قومیت، گرایش جنسی، هویت جنسی، توانایی جسمی یا ذهنی، مذهب و معنویت). هویت ملی و وضعیت اجتماعی-اقتصادی) (آلن و همکاران، 2012) ضروری است. چنین تعهداتی که در طول فرآیند طراحی نقشه رعایت می شوند، تضمین می کند که نقشه با کسانی که داستان آنها را نشان می دهد، طنین انداز می شود. امتیاز دادن به افراد نسبت به اصول نقشهکشی ممکن است منجر به ایجاد نقشههایی شود که طراحی آنها از دیدگاه سنتی بهعنوان «بهم ریخته»، «گیجکننده» یا حتی «زشت» برچسبگذاری میشود. نقشهبرداری مشارکتی ممکن است نقشههایی را تولید کند که از نظر زیباییشناسی شبیه به نقشههای تولید شده از طریق روشهای سنتی هستند. با این حال، باید در نظر داشت که این عنصر دوم اولین را تقویت می کند: اینکه تصمیمات طراحی به روشی هدایت می شوند که در خدمت جامعه باشد.
این عنصر توسط آلوارو سزار ولاسکو آلوارز (2020) مدلسازی شده است که در مورد تلاشهای بنیاد Fundaminga برای حفاظت از مناطق جوامع بومی و آفریقایی در کلمبیا صحبت میکند. به طور خاص، جامعه بومی Yurutí del Vaupés نقشههایی ایجاد کردند که مفهومسازی غیرخطی آنها از زمان و مکان را نشان میدهد. مردم یوروتی در مبارزه ای برای به رسمیت شناختن سرزمین بومی توسط ایالت کلمبیا، تصمیم گرفتند سرزمین خود را در یک نقشه تقویمی غیرسنتی به نمایش بگذارند تا پویایی چرخه ای زندگی اجتماعی و تولید فرهنگ را نشان دهند. شرکت کنندگان از تقویت حس اجتماعی و عزم خود برای ادامه مبارزه برای دفاع از سرزمین بومی خبر دادند.
4.3 درگیر کردن فرآیند غیرخطی و تکراری
تمرکز دیدگاهها و نیازهای جامعه از طریق یک فرآیند طراحی که شامل کثرت تولید دانش است، نیازمند فرآیندی است که تولید غیرخطی و تکراری، سومین عنصر کلیدی نقشهبرداری مشارکتی را پیشبینی میکند. تولید نقشه از لحاظ تاریخی به عنوان داشتن آغاز و پایان متمایز، به عنوان یک فرآیند منفرد و خطی تصور شده است. مداخلات معاصر که توسط هر دو نقشهنگار سنتی، از طریق آغوش کشیدن طراحی انجام شده است (به طراحی و زیباییشناسی مراجعه کنید.و نقشهنگاران انتقادی از طریق چارچوببندی غیربازنمودی و هستیشناختی ناامن فرآیند نقشهبرداری (Kitchin et al., 2013)، چارچوبهایی را برای درک غیرخطی فرآیند طراحی قرار دادهاند. با این حال، افزودن تعهدات به کنترل جامعه و کثرت دانش، مقیاس و پیچیدگی چنین ملاحظاتی را گسترش میدهد. آدرین ماری براون در کتاب خود به نام «استراتژی اضطراری» (2017) در حالی که شاید یک ملاحظۀ دلهرهآور باشد، توضیح میدهد که این عنصر ضروری برای رهایی جامعه است. او توضیح میدهد که دگرگونی معمولاً در «چرخهها، همگراییها و انفجارها» اتفاق میافتد (براون، 2017، ص 105)، نه یک فهرست گام به گام. تکرار اجازه می دهد تا توجه به این سوال “چگونه از این موضوع بیاموزم” (Ibid) به طور مداوم در جلسات، گفتگوها، پیش نویس های نقشه، و در سراسر آن حضور داشته باشد. و کل پروژه ها هر بخش از یک فرآیند غیرخطی فرصتی برای اطلاعات و یادگیری فراهم می کند. به دلیل ماهیت گسترده، این عنصر به ویژه هنگام در نظر گرفتن برنامه ریزی لجستیک و مدیریت انتظارات برای هر پروژه مهم است. در حالی که واقعیتهای مادی کار اجتماعی اغلب نیازمند توجه به ضربالاجلها یا محدودیتهای بودجه است، ایجاد فضای اضافی برای فرآیند غیرخطی و تکراری (از طریق مداخلات جزئی مانند ایجاد یک جلسه اضافی در جدول زمانی پروژه) میتواند تأثیرات قابلتوجهی ایجاد کند.
این عنصر توسط Iconoclasistas در Manual of Collective Mapping (2018) نشان داده شده است. این یک جفت محقق متعهد به ایجاد تجسم برای مداخلات شهری هستند، چندگانگی در کار را هم در طول کارگاه های نقشه برداری و هم نتایج چنین کارگاه هایی را تشخیص می دهند. آنها استدلال می کنند که، در حالی که یک نقشه سنتی ممکن است نقطه شروع یک کارگاه نقشه برداری باشد، اغلب “سوالات پنهان یا سوالاتی که نمایش آنها چندان ساده نیست” وجود دارد که ممکن است در طول تمرین های نقشه برداری به سطح بیایند. به این ترتیب، رویکرد آنها نقشهبرداران را تشویق میکند تا از این مماسها پیروی کنند، تأثیرات آنها را بررسی کنند و بدانند که با توجه به این حوزههای جدید توجه، “افق احتمالات [گسترش مییابد]” (Iconoclasistas، 2018، ص 194).
همانطور که درک شیوههایی که نقشهنگار مشارکتی به آن متعهد است مهم است، بحث در مورد رویههایی که نقشهبرداری مشارکتی باید از آنها جلوگیری کند نیز مهم است. به طور خاص، تاریخچه گسترده ای از عملکرد و بهره برداری در پروژه هایی وجود دارد که اغلب به عنوان “شامل” یا “توانمندسازی” برچسب گذاری می شوند. ضروری است که دست اندرکاران نقشه کشی مشارکتی با این تاریخچه ها آشنا شوند تا آنها را تکرار نکنند.
در دهه 1990، با افزایش محبوبیت روشهای مشارکتی، به طور منظم در سیاستگذاری و تلاشهای توسعه گنجانده شدند. در حالی که این در ظاهر مثبت به نظر می رسد، افزایش در عمل منجر به کمرنگ شدن اهداف اصلی مشارکت عمومی می شود. این زمانی اتفاق میافتد که فرآیندها فاقد تعهدات معنیدار برای حمایت از آزادی جامعه باشند و در عوض به عنوان یک معیار اجرایی ساده برای کسب مشروعیت عمل کنند. این عملی است که به عنوان جریان اصلی از آن یاد می شود (الوود 2006. سایر اشکال بهره برداری، مانند برداشت جمعی (برین و همکاران، 2015)، اغلب به راحتی به عنوان نوعی استخراج دانش شناخته می شوند. در برداشت جمعی، عموم مردم برای جمعآوری دادههایی به کار میرود که کار یک محقق یا مؤسسه تحقیقاتی گستردهتر را نشان میدهد. گاهی اوقات دعوتها برای مشارکت با وعدههایی مبنی بر تأثیر مثبت نتایج کار بر جامعه فرد پوشیده میشود. با این حال، در جمع آوری جمعیت، محققان متعهد به رفتار متقابل جامعه نیستند و بنابراین شرکت کنندگان به ندرت مزایای مستقیمی را برای مشارکت خود می بینند.
نمونه های ناگواری از فریب آشکار نیز وجود دارد. یکی از چنین لحظات بدنام در تاریخ رشته جغرافیا، اکسپدیشن های بومن است، پروژه ای که به عنوان یک طرح “نقشه برداری تحقیقاتی مشارکتی” تبلیغ می شود که در اواکساکا، مکزیک انجام شد. چیزی که این اکسپدیشن را به منبع شرم انضباطی تبدیل کرد این بود که جامعه Zapotec که در بسیاری از تمرینهای نقشهبرداری شرکت کرده بودند و دانش محلی را به اشتراک میگذاشتند، مطلع نشده بودند که پروژه کاملاً توسط بودجه تأمین شده است و به عنوان یک قیف اطلاعات به طور مستقیم به دفتر مطالعات نظامی خارجی ارتش ایالات متحده و فناوری رادیانس (شرکتی که در توسعه تسلیحات و اطلاعات نظامی تخصص دارد) (برایان و وود، 2015). در حالی که بحث های زیادی پیرامون این پروژه و پیچیدگی های (عدم شفافیت) آن وجود داشته است، تأثیر این سلسله رویدادها غیرقابل تردید است. حتی کار امروزی با لکهای مواجه میشود که روی پروژههایی که به عنوان «مشارکتی» یا «فراگیر» توصیف میشوند، باقی میماند. به این ترتیب، برای دست اندرکاران امروزی نقشه برداری مشارکتی مهم است که به خوبی آگاه و پاسخگو باشد که چگونه خشونت این تاریخ های استخراجی را تکرار نمی کند.
6. بازنمایی زمان حال، ایجاد آینده های پر جنب و جوش
با درگیر کردن سه عنصر کلیدی نقشهبرداری مشترک و داشتن درک کاملی از تاریخچه نقشهبرداری جمعی، پزشکان را دعوت میکند تا وسعت امکانات آزمایشگاهی را در نظر بگیرند. نقشهبرداری مشارکتی، قدرت در دسترس جوامعی را که تصمیم گرفتند هم در چارچوب و هم فراتر از انتظارات فعلی طراحی نقشهکشی کار کنند، تشخیص میدهد. این مراقبه صریح در مورد احتمالات بیشتر، یک تعامل مولد و افزایش استراتژی برای نقشه ها را دعوت می کند تا از روش هایی استفاده شود که از توانمندسازی جامعه حمایت می کند. استقبال از چندگانگی در تولید نقشهکشی، این رشته را فرا میخواند تا تشخیص دهد که یک مسیر منحصر به فرد برای ساختن یک نقشه خوب یا یک تعریف واحد از آنچه خوب است وجود ندارد، بلکه راههای عملی زیادی برای بازنمایی جهان آنگونه که اکنون هست و پر جنبوجوش وجود دارد، وجود دارد.
آلن، ای.، هوبین، بی.، هانت، سی، لوسرو، اس.، و استوارد، اس. (2012). مسائل نژادی: اجرای نظریه های توسعه هویت نژادی در کلاس درس (2012 Diversity Summit).
پروژه نقشه برداری ضد اخراج (دوم). در باره. بازیابی شده در 20 اکتبر 2020، از https://antievictionmap.com/
برین، جی.، دوزمگن، اس.، وارن، جی.، و لیپینکات، ام. (2015). نقشه برداری مردمی: ژئوداده و ساختار علم محیط زیست باز تحت رهبری جامعه ACME، 13(3)، 849-873.
قهوه ای، آدرین ماری. (2017). استراتژی اضطراری: شکل دادن به تغییر، تغییر جهان ها. چیکو، کالیفرنیا: AK Press.
برایان، جی، و وود، دی (2015). نقشه های تسلیحاتی: مردم بومی و ضد شورش در قاره آمریکا مطبوعات گیلفورد.
کالینز، پی اچ (2002). اندیشه فمینیستی سیاه: دانش، آگاهی و سیاست توانمندسازی. راتلج.
کوستانزا-چاک، اس. (2020). عدالت طراحی: شیوههای رهبری جامعه برای ساختن جهانهایی که نیاز داریم. مطبوعات MIT.
D’Ignazio، C.، و Klein، LF (2020). فمینیسم داده مطبوعات MIT.
الوود، اس (2006). مسائل مهم در GIS مشارکتی: ساختارشکنی ها، بازسازی ها و جهت گیری های تحقیقاتی جدید معاملات در GIS، 10 (5)، 693-708.
Freire, P. (1970). آموزش ستمدیدگان (11. چاپ). مطبوعات Seabury.
هاکلی، ام (2010). اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه چقدر خوب است؟ مطالعه تطبیقی مجموعه دادههای OpenStreetMap و Ordnance Survey. محیط و برنامه ریزی ب: برنامه ریزی و طراحی، 37(4)، 682-703. https://doi.org/10.1068/b35097
هاراوی، دی (1988). دانش های موقعیتی: مسئله علم در فمینیسم و امتیاز دیدگاه جزئی. مطالعات فمینیستی، 14(3)، 575. https://doi.org/10.2307/3178066
هارلی، جی بی (1989). تخریب نقشه کارتوگرافیا، 26 (2)، 1-20.
Iconoclasistas. (2018). کتابچه راهنمای نقشه برداری جمعی در Kollektiv Orangotango+، This is not a atlas: مجموعه ای جهانی از عکس های ضدکارتوگرافی. رونوشت Verlag.
کیچین، آر.، گلیسون، جی، و دوج، ام. (2013). آشکارسازی شیوه های نقشه برداری: معرفت شناسی جدید برای نقشه برداری معاملات مؤسسه جغرافی دانان بریتانیایی، 38 (3)، 480-496. https://doi.org/10.1111/j.1475-5661.2012.00540.x
Mogel, L., & Bhagat, A. (Eds.). (2010). اطلس کارتوگرافی رادیکال (چاپ 3). نشریه زیبایی شناسی و اعتراض.
پارکر، بی (2006). ساختن جامعه از طریق نقشه؟ قدرت و عمل در نگاشت جامعه جغرافی دان حرفه ای، 58 (4)، 470-484.
Sieber, R. (2006). سیستم های اطلاعات جغرافیایی مشارکت عمومی: بررسی ادبیات و چارچوب. سالنامه انجمن جغرافیدانان آمریکایی، 96 (3)، 491-507.
Sletto, B., Almeida, A., Bryan, J., & Hale, C. (Eds.). (2020). نقشه کشی های رادیکال: نقشه برداری مشارکتی از آمریکای لاتین (نسخه اول). انتشارات دانشگاه تگزاس.
استفنز، ام (2013). جنسیت و ژئو وب: بخش هایی در تولید اطلاعات کارتوگرافی تولید شده توسط کاربر. جئوژورنال، 78 (6)، 981-996. https://doi.org/10.1007/s10708-013-9492-z
والاسکو آلوارز، Á. C. (2020). چند نگاری اجتماعی: سرزمین به عنوان یادگاری زنده برای فرهنگ و طبیعت. در Sletto, B., Almeida, A., Bryan, J., & Hale, C. (Eds.), Radical Cartographies: Participatory mapmaking from America Latin (نسخه اول، صفحات 35-44). انتشارات دانشگاه تگزاس.
وارن، جی سی، کاتز، سی، و هاین، ن. (2019). اسطوره ها، فرقه ها، خاطرات و تجدید نظرها در تاریخ جغرافیایی رادیکال: بازدید مجدد از اکسپدیشن و موسسه جغرافیایی دیترویت. در TJ Barnes & E. Sheppard (Eds.), Spatial historys of radical geography (ص 59-85). John Wiley & Sons, Ltd. https://doi.org/10.1002/9781119404781.ch2
- اهداف شیوه های نقشه برداری جمعی در طول تاریخ را خلاصه کنید
- تفاوت بین مشارکت و همکاری را توضیح دهید
- سه عنصر کلیدی یک رویکرد کارتوگرافی مشارکتی را خلاصه کنید
- توسعه آگاهی در مورد شیوه های نقشه برداری استثماری و استخراجی
- کارتوگرافی مشارکتی را تعریف کنید. مقایسه و مقایسه با سایر روش های نقشه برداری جمعی.
- یک توضیح 1-3 جمله ای از یک پروژه ایجاد کنید که به عنوان نقشه برداری مشارکتی تعریف می شود. سپس یک توضیح 1-3 جمله ای از یک پروژه بنویسید که به عنوان نقشه برداری مشارکتی تعریف می شود. این پروژه ها چگونه متفاوت هستند.
- یکی از سه عنصر کلیدی نقشهبرداری مشارکتی را انتخاب کنید و نحوه ایفای نقش آن در حمایت از آزادی جامعه را شرح دهید.
- یکی از دستههای هویتی زیر را انتخاب کنید: نژاد، قومیت، گرایش جنسی، هویت جنسی، توانایی جسمی یا ذهنی، مذهب و معنویت، هویت ملی، و وضعیت اجتماعی-اقتصادی. خودتان را در رابطه با این مقوله چگونه توصیف می کنید؟ حالا تصور کنید در یک پروژه نقشهبرداری مشارکتی شرکت کردهاید. چگونه ممکن است نیازها و اولویت های نقشه برداری شما با آنها متفاوت باشد؟ وقتی به دستههای هویتی دیگر اضافه میکنید، این چگونه تغییر میکند؟
- Kollektiv Orangotango+. (2018). این یک اطلس نیست: مجموعه ای جهانی از ضد کارتوگرافی ها (Sozial-Und Kulturgeographie جلد 26). رونوشت Verlag.
- لوکیساس، YA (2019). همه داده ها محلی هستند: تفکر انتقادی در جامعه مبتنی بر داده. مطبوعات MIT.
- مجموعه فناوری تاکتیکی. (2013). تجسم اطلاعات برای حمایت https://visualisingadvocacy.org/
3 نظرات