سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)و پایش مخاطرات زیست‌محیطی تحت تغییرات آب و هوا: بررسی گسترده

چرا QGIS باید بخشی از جعبه ابزار GIS همه باشد؟:QGIS یک برنامه GIS رومیزی منبع باز است. این همان نقش ArcMap را در اکوسیستم ESRI ایفا می کند. QGIS حتی دارای مرورگر QGIS است که عملکردی مشابه ArcCatalog دارد. اکثر تحلیلگران GIS در ایالات متحده ArcGIS را در کالج یاد می گیرند و برای شرکت هایی کار می کنند که ArcGIS در دسترس دارند. بسیاری از مردم این تصور را دارند که اگر به ArcGIS دسترسی داشته باشند، هیچ مزیتی برای شرکت آنها برای یادگیری QGIS وجود ندارد.

من بیش از یک دهه همین احساس را داشتم. در طی چندین سال گذشته به این باور رسیده ام که QGIS مزایای زیادی نسبت به ArcGIS دارد. این حتی برای شرکت هایی که قبلاً دارای مجوزهای ArcGIS هستند نیز صادق است. مواردی وجود دارد که QGIS خیلی بهتر انجام می دهد. برخی از کارها را بسیار ارزان تر انجام می دهد. و مسلماً مواردی وجود دارد که ArcGIS بهتر انجام می دهد. نکته مهم درک تفاوت ها و زمان استفاده از QGIS و زمان استفاده از ArcGIS است.

منبع باز “نرم افزار رایگان” نیست

ابتدا یک کلمه در مورد اصطلاح “منبع باز”. اگر شما هم مثل من سن دارید، احتمالاً روزهای «آزاد افزار» و «اشتراک‌افزار» را به خاطر دارید. اینها مدلهای تجاری بودند که در آن افراد نرم افزار می نوشتند و آن را به صورت رایگان در اختیار عموم قرار می دادند. گاهی از روی حس نوع دوستی بود. گاهی اوقات هدف این بود که زیرمجموعه ای از ویژگی ها را به صورت رایگان ارائه دهیم و سپس برای نسخه “کامل” پول دریافت کنیم. در موارد دیگر هدف شامل تبلیغات برای پول یا جذب کاربران به محصولات دیگر بود. هنگامی که برای اولین بار شنیدم که QGIS منبع باز و رایگان است، آن را در قالب مدل “افزار رایگان” در نظر گرفتم. اما من اشتباه می کردم.

منبع باز چیست؟

نرم افزار رایگان معمولاً توسط یک نفر طراحی می شود و عموماً با انگیزه پنهانی منتشر می شود تا به نوعی درآمد کسب کند. منبع باز بسیار متفاوت است. منبع باز بهتر است از نظر “جمع سپاری” به جای گاراژ سرهم بندی در نظر گرفته شود. به عنوان مثال، ویکی پدیا یک دانشنامه منبع باز است. کامل نیست اما بسیار کامل و کاربردی است. رقابت با آن با استفاده از یک مدل سودآور دشوار خواهد بود.

برخی از پروژه‌های نرم‌افزار منبع باز به اندازه‌ای بزرگ هستند که بنیادی با کمیته‌ای مشرف به نرم‌افزار داشته باشند. این کمیته حتی ممکن است از کمک های مالی و حمایت های شرکتی بودجه داشته باشد. نرم افزار منبع باز متکی به برنامه نویسان متعددی است که با ویژگی ها و رفع اشکالات همکاری می کنند. رایگان.

چرا کسی باید پول یا زمان را به یک پروژه نرم افزاری منبع باز اهدا کند؟ پاسخ، به نظر من، این است که توسعه منبع باز ثابت شده است که مدلی است که منجر به نرم افزار پایدار می شود که به سادگی به خوبی کار می کند. هیچ بخش بازاریابی برای درخواست زنگ ها و سوت های فانتزی وجود ندارد. این فقط یک دسته از متخصصان کامپیوتر است که با هم کار می کنند تا به چیزی برسند که کار کند. بسیاری از مردم از نرم افزارهایی که دارای ویژگی های زیادی هستند اما با اصول اولیه مشکل دارند ناامید می شوند. منبع باز برعکس آن است و مردم مایلند زمان و تلاش خود را برای ایجاد آن نرم افزار برای خود اختصاص دهند.

چه کسی از نرم افزار منبع باز استفاده می کند؟

شما انجام می دهید. و همچنین همه کسانی که از اینترنت استفاده می کنند. بیشتر وب توسط فناوری نرم افزار منبع باز هدایت می شود. لینوکس یک سیستم عامل متن باز است که بیشتر وب را اجرا می کند. وب سرور آپاچی منبع باز است و بیش از نیمی از ترافیک اینترنت را مدیریت می کند. MySQL، PostgreSQL و MongoDB همگی پایگاه‌های داده منبع باز هستند که حجم عظیمی از داده‌های وب را مدیریت می‌کنند. جاوا اسکریپت و پی اچ پی زبان های برنامه نویسی متن باز هستند که توسط اکثر وب سایت ها استفاده می شود.

در واقع، هر کجا که نگاه کنید، پروژه‌های منبع باز وجود دارند که بر محبوبیت آنها افزوده می‌شوند و بر حوزه‌های خود تسلط پیدا می‌کنند. قبلاً به ویکی پدیا اشاره کردم. R یک زبان برنامه نویسی منبع باز است که به ابزار غالب آماردانان و دانشمندان داده تبدیل شده است. پایتون یک زبان برنامه نویسی منبع باز برای برنامه نویسی عمومی تر است که در نرم افزار دسکتاپ GIS نیز بسیار رایج است. نکته این است که نرم افزار منبع باز مانند بسیاری از پروژه های نرم افزار رایگان یک اسباب بازی نیست. اغلب این نرم افزار بسیار پیچیده و بسیار پایدار است که به سادگی کار می کند.

QGIS چه تفاوتی با ArcGIS دارد؟

اگرچه ArcGIS و QGIS هر دو قلمرو GIS دسکتاپ را اشغال می کنند، تفاوت هایی وجود دارد. به طور کلی، من فکر می کنم ArcGIS یک محصول صیقلی تر است، حداقل از نظر خارجی. ESRI این مزیت را دارد که تیمی از برنامه نویسان پولی و ساختار مدیریتی بالایی دارد. این بدان معناست که در بیشتر مواقع، روش شناسی واضح و ثابتی برای پرداختن به یک مشکل وجود دارد. با این حال استثناهایی وجود دارد. به عنوان مثال، رویکرد ESRI به وب و GIS تلفن همراه در دهه گذشته کاملاً اسکیزوفرنی بوده است. ArcGIS همچنین تمایل دارد ویژگی های بیشتری داشته باشد که من آنها را به عنوان زنگ و سوت توصیف می کنم. اینها ویژگی هایی هستند که در صورت نیاز عالی هستند، اما در برنامه های عمومی GIS به ندرت مورد نیاز هستند. نیاز به فروش نرم افزار و متقاعد کردن کاربران برای ارتقاء به آخرین و بهترین نسخه، مستلزم جریان ثابتی از ویژگی های جدید است.

از سوی دیگر، نرم افزار منبع باز رویکردی از پایین به بالا دارد. هرکسی که بخواهد در رفع اشکال یا افزودن قابلیت‌ها تلاش کند، می‌تواند این کار را انجام دهد. QGIS به افزونه‌هایی اجازه می‌دهد که افراد بتوانند در افزودن ویژگی‌ها مشارکت کنند. در نتیجه، می‌تواند چندین روش برای رسیدگی به یک مشکل در دسترس باشد و آن روش‌ها اغلب کیفیت متفاوتی دارند. بنابراین، کمی کار بیشتر توسط کاربر مورد نیاز است تا راه حلی را پیدا کند که برای نیازهای خود بهترین کار را انجام دهد. از سوی دیگر، این رویکرد همچنین به این معنی است که احتمال بیشتری وجود دارد که کاربر بتواند راه حلی بیابد که بیشتر با نیازهای خود مطابقت داشته باشد. نرم افزار منبع باز به جای اینکه بازار محور باشد، کاربر محور است، بنابراین تمرکز بر روی نرم افزارهایی است که به خوبی کار می کنند، به جای اضافه کردن زنگ ها و سوت ها به منظور فروش محصول.

یکی از بزرگترین مزیت های نرم افزار منبع باز مانند QGIS رایگان بودن آن است. البته، این باید با هزینه یادگیری نرم افزار جدید تعدیل شود. اگر از کاربران قدرتمند ArcGIS هستید، ممکن است نخواهید زمان خود را برای یادگیری نرم افزار جدید صرف کنید، زمانی که از قبل به ArcGIS دسترسی دارید. با این حال، بسیاری از شرکت ها دارای طیف گسترده ای از سطوح مهارت GIS در سازمان خود هستند. اغلب چند کاربر قدرتمند وجود دارند که GIS تمرکز و/یا علاقه اصلی آنهاست. همچنین اغلب تعداد بسیار بیشتری از کاربران معمولی GIS وجود دارد. به عنوان مثال، مدیران پروژه اغلب می خواهند از GIS برای مشاهده داده هایی که تیم آنها تولید می کند و ایجاد نقشه گاه به گاه برای یک گزارش استفاده کنند. پرسنل میدانی سطح پایین ممکن است نیاز به استفاده از GIS برای وارد کردن داده های جمع آوری شده یا بررسی داده های موجود قبل از بازدید میدانی داشته باشند.

در تجربه من، ارائه یک مجوز گران قیمت برای هر کاربر GIS در یک شرکت اغلب مقرون به صرفه است و اعضای تیم به ندرت از در دسترس نبودن GIS در هنگام نیاز خوشحال می شوند. QGIS می تواند به عنوان یک نمایشگر/ویرایشگر داده سبک وزن برای این کاربران معمولی و گاه به گاه پر کند. بسیاری از این کاربران معمولی در وهله اول با ArcGIS چندان راحت نیستند و بنابراین، تغییر به یک بسته نرم افزاری دیگر چالش بزرگی برای آنها ایجاد نمی کند.

همچنین مواردی وجود دارد که به نظر من QGIS مسطح بهتر از ArcGIS انجام می دهد.

  1. QGIS برای Windows، Mac OS و Linux در دسترس است. حتی یک پورت QGIS برای اندروید نیز در دست ساخت است.
  2. من فکر می کنم که ویرایش در QGIS بسیار ساده تر و آسان تر از ArcGIS گذشته یا حال است. به من گفته شده است که ArcGIS ابزارهای توپولوژی پیشرفته تری در دسترس دارد و من هیچ دلیلی برای شک ندارم که این درست است، اما من شخصاً به هیچ توابع ویرایشی نیاز نداشته ام که نتوانم در QGIS پیدا کنم.
  3. QGIS دارای طیف وسیع تری از قالب های داده است که می تواند آنها را بخواند و ویرایش کند. این به ویژه برای فرمت هایی که با ESRI رقابت می کنند صادق است. به عنوان مثال، پشتیبانی SpatialLite، PostGIS، GPX و GeoJSON خارج از جعبه گنجانده شده است. در واقع، QGIS فقط به منظور ترجمه بین فرمت های داده ارزش بارگیری را دارد.
  4. برخی از قابلیت‌هایی که به برنامه‌های افزودنی گران قیمت یا سطوح مجوز پیشرفته در دنیای ESRI نیاز دارند، خارج از جعبه در QGIS در دسترس هستند. به عنوان مثال، جبر نقشه، ایجاد خطوط کانتور و تپه‌ها از DEM، ساده‌سازی چندضلعی‌ها و غیره.
  5. نرم افزار منبع باز تاکید بیشتری بر سازگاری به عقب دارد. راه‌حل‌هایی که توسعه می‌دهید، دفعه بعد که نسخه جدید منتشر می‌شود، کمتر منسوخ می‌شوند. در واقع، بر خلاف ArcGIS، در صورت نیاز برای سازگاری به عقب، می‌توانید چندین نسخه از QGIS را روی یک دستگاه اجرا کنید. روزهای حذف دیوانه‌وار نسخه جدید Arc و نصب مجدد نسخه قدیمی در زمانی که کد سفارشی یا پلاگین شخص دیگری اجرا نمی‌شود، به پایان رسیده است.
  6. قابلیت ویرایش چند کاربره مستقیماً خارج از جعبه. این به نظر من بزرگ است. در واقع من آن را برای آخرین بار ذخیره کردم زیرا احساس می کردم که یک یا دو بخش کامل را به تنهایی تضمین می کند.

“چند کاربر” چیست؟

چند کاربر به این معنی است که چند نفر می توانند به داده های مشابه دسترسی داشته باشند. ArcGIS از مشاهده چند کاربره یک فایل پشتیبانی می کند، اما به نظر من پشتیبانی از ویرایش چند کاربره بسیار ناامید کننده است.

قبل از اینکه جلوتر بروم، می خواهم بگویم که به نظر من ESRI یک شرکت بزرگ است. ArcGIS یک محصول عالی است. جک دنجرموند در توسعه اولین نرم افزار تجاری GIS خدمات بزرگی به دنیا انجام داد. من مشکلی با ساخت نرم افزار GIS تجاری ESRI به عنوان یک تجارت انتفاعی ندارم. با این حال، به نظر من، امتناع آنها از اجرای ویرایش چند کاربر مقرون به صرفه در ArcGIS یک اشتباه بزرگ است. بسیاری از کاربران ArcGIS را به سمت راه حل های منبع باز سوق می دهد. من یکی از آنها بودم و صادقانه بگویم که با رفتن به آنجا دلیلی نمی بینم که هرگز برگردم. نرم افزار منبع باز برای 95 درصد از کارهایی که باید GIS برای من و شرکت هایی که در آنها کار می کنم انجام دهد عالی عمل می کند.

قبل از سال 2000 بیشتر داده های GIS در پوشش های ArcInfo یا فایل های شکل ذخیره می شد. با ظهور ArcView 8.0، ESRI مفهوم geodatabase را معرفی کرد. یک پایگاه جغرافیایی فناوری پایگاه داده موجود را برای ذخیره داده های مکانی گسترش داد. در ابتدا پایگاه های جغرافیایی ESRI در دو نوع شخصی و تجاری عرضه شدند. پایگاه های جغرافیایی شخصی بر اساس ساختار فایل mdb مایکروسافت اکسس ساخته شده اند. پایگاه های جغرافیایی سازمانی بر روی پایگاه های داده چند کاربره موجود در سطح سازمانی مانند SQLServer یا Oracle ساخته شده اند. اینها پایگاه‌هایی هستند که شرکت‌های بزرگ برای ذخیره داده‌های خود از آن‌ها استفاده می‌کنند و می‌توانند میلیون‌ها کاربر را در سراسر جهان از طریق اینترنت مدیریت کنند.

استفاده از فایل های Access برای پایگاه های جغرافیایی تک کاربره به دلیل حداکثر اندازه فایل 2 گیگابایتی محدود بود، بنابراین ESRI مشخصات پایگاه داده های جغرافیایی فایل اختصاصی خود را توسعه داد. پایگاه های جغرافیایی فایل، داده ها را در چندین فایل در یک فهرست واحد ذخیره می کند. آنها برای برنامه های تک کاربر عالی هستند. آنها در ذخیره سازی داده ها کارآمد هستند و برای انتقال داده ها با نمایه سازی فضایی بهینه شده اند. متأسفانه در تجربه من، به نظر می رسد که آنها تمایل به خراب شدن دارند، احتمالاً به دلیل تعداد زیادی فایل های فردی که از آنها تشکیل شده است. پایگاه‌های جغرافیایی سطح سازمانی برای شرکت‌های بزرگی که قبلاً یک سیستم پایگاه داده موجود دارند و توانایی استخدام کارکنانی با تخصص فناوری اطلاعات برای راه‌اندازی یک GIS در سطح سازمانی دارند عالی هستند.

مشکل به نظر من این است که شرکت های کوچک و متوسط ​​را بالا و خشک گذاشتند. بسیاری از شرکت‌های کوچک و متوسط ​​به نقطه‌ای می‌رسند که گاهی به قابلیت ویرایش چند کاربره نیاز دارند، اما هزینه انتقال به پایگاه‌های جغرافیایی سطح سازمانی در اکوسیستم ESRI 10 هزار دلار است. در تجربه من، فروش آن برای یک تحلیلگر GIS به صاحب یک شرکت مشاوره کوچک و متوسط ​​بسیار سخت است. همچنین فروش آن به مشتریان سخت است.

حتی بدتر از آن، دریافت پاسخ مستقیم از ESRI در مورد هزینه‌های آن بسیار دشوار بود. 5000 دلار برای مجوز پایه ArcServer خیلی بد به نظر نمی رسد اما فقط 3 ویرایشگر را پوشش می دهد. هر کسی که در حال ویرایش است به ArcEditor یا ArcGIS Standard (یا هر چیزی که این روزها آن را می‌گویند) با کیفیت 7k نیاز دارد. این شامل هزینه نصب، آموزش، انتقال داده‌ها و غیره نمی‌شود. و اگر به بیش از 3 ویرایشگر نیاز دارید، باید SQLServer یا Oracle را بخرید و کارکنان فناوری اطلاعات خود را درگیر کنید. اگر شما یک تحلیلگر GIS بدون پیشینه گسترده IT هستید، کافی است که سرتان را بچرخانید.

چی میتونست باشه….

لازم نبود اینطور باشد. هیچ دلیلی وجود ندارد که ESRI نتواند یک سیستم ساده با قابلیت های چند کاربر محدود ایجاد کند. به عنوان مثال، مایکروسافت اکسس امکان قفل کردن در سطح رکورد را می دهد. این بدان معناست که تنها یک رکورد (یا ویژگی در اصطلاح GIS) زمانی که شخصی آن را ویرایش می‌کند قفل می‌شود و به محض اینکه ویرایش شخص انجام می‌شود، قفل آزاد می‌شود. اکسس با پایگاه داده در سطح سازمانی بسیار فاصله دارد، اما می تواند حجم معقولی از ویرایش چند کاربره را از طریق این سیستم انجام دهد و ESRI قبلاً یک پایگاه جغرافیایی ساخته شده بر روی ساختار فایل مایکروسافت اکسس داشته است.

SQLite یک سیستم پایگاه داده مبتنی بر فایل است که در شکاف بین یک پایگاه داده تک کاربره مانند مایکروسافت اکسس و یک پایگاه داده شرکتی کامل قرار دارد. در طول عملیات نوشتن، پایگاه داده را قفل می کند، اما قفل بلافاصله در میلی ثانیه آزاد می شود و بنابراین برای پروژه های کوچک به سختی قابل توجه است. حتی منبع باز است، بنابراین ESRI به راحتی می‌توانست از آن به عنوان مبنایی برای پایگاه جغرافیایی «تک کاربره» خود استفاده کند و قابلیت چند کاربره بسیار خوبی را به صورت رایگان داشته باشد. باز هم، نه توانایی تمام عیار در سطح سازمانی، بلکه برای هر یک از برنامه هایی که در 15 سال کارم در سه شرکت مختلف مشاوره محیطی به آن نیاز داشتم، بیش از اندازه کافی است. در واقع، یک پایگاه جغرافیایی منبع باز بسیار مفید بر روی SQLite به نام Spatialite ساخته شده است که QGIS و سایر نرم افزارهای متن باز GIS می توانند از آن استفاده کنند.

حتی اگر ESRI تصمیم می‌گرفت که SQLite ابزار مناسبی نیست و اصرار می‌کرد که پایگاه جغرافیایی فایل اختصاصی خود را توسعه دهد، می‌توانست تلاش کمی برای آسان‌تر کردن نیازهای ویرایش چند کاربره انجام دهد. در عوض، به نظر می رسد که آنها از راه خود خارج شده اند تا استفاده از پایگاه های جغرافیایی فایل را حتی در ساده ترین برنامه چند کاربره غیرممکن کنند. به عنوان مثال، آنها می توانند قفل فایل را فقط زمانی اعمال کنند که کاربر وارد حالت ویرایش شود و به محض خروج کاربر از حالت ویرایش، قفل را آزاد کند. این در واقع همان چیزی است که چندین سطح از پشتیبانی تلفنی ESRI به من گفتند که انجام دادند. معلوم شد که درست نیست. پس از ساعت‌ها انتظار در انتظار و هفته‌ها انتظار برای تماس‌های برگشتی، سرانجام با فردی که درک کافی از مشکل و صداقت داشت صحبت کردم تا به من اعتراف کند که اینطور نیست.

اتفاقی که می افتد این است که اولین فردی که یک مجموعه داده ویژگی را باز می کند تا زمانی که از ArcGIS خارج شود به ویرایش مجموعه داده ویژگی دسترسی انحصاری دارد. این اتفاق می افتد چه آنها در حال ویرایش چیزی باشند یا نه، که به نظر من مسخره است. مدیر پروژه‌ای که زود وارد می‌شود و نقشه‌ای را باز می‌کند، تمام داده‌های آن نقشه را قفل می‌کند تا کسی نتواند آن را ویرایش کند تا زمانی که خارج شود. بدتر از آن، هیچ راهی برای فهمیدن اینکه چه کسی، از بین 10 یا 20 کاربر بالقوه، قفل را دارد، وجود ندارد، بنابراین شما حتی نمی توانید از آنها بخواهید که خارج شوند.

من از عملکرد درونی ESRI اطلاعی ندارم. من نمی دانم چرا آنها این کار را به این روش انتخاب کردند و بدتر از آن، چرا به این روش ادامه می دهند. مطمئناً هیچ دلیل فنی برای آن وجود ندارد. راه حل ها وجود دارد و ESRI توسعه دهندگان هوشمندی دارد که برای آنها کار می کنند که در صورت هدایت می توانند مشکل را حل کنند. تنها توضیحی که می توانم به آن بیابم این است که این یک تصمیم بازاریابی برای سوق دادن مردم به سمت صرف 10 هزار دلار برای GIS سازمانی بود. اگر توضیح دیگری وجود دارد، دوست دارم کسی آن را برای من توضیح دهد. فقط می توانم بگویم که برای من، به عنوان یک تحلیلگر GIS برای شرکت های مشاوره محیطی با 20-30 نفر، این تصمیم شکست خورد. اگر به من بستگی داشت، صرفاً به خاطر سادگی، در ESRI می ماندم. من نمی توانستم این کار را انجام دهم، زیرا کارفرمایان من هرگز پول را برای نرم افزار پایگاه داده های جغرافیایی سازمانی ESRI خرج نمی کردند. امتناع ESRI از یافتن راه‌حل معقول برای سطوح متوسط ​​ویرایش چند کاربره، مرا به جستجوی راه‌حل‌های منبع باز سوق داد. من PostGIS و QGIS را پیدا کردم که تمام نیازهای چند کاربره من را به صورت رایگان برآورده کرد و کارفرمای من بسیار خوشحال شد.

PostGIS چیست؟

PostGIS یک پسوند فضایی برای پایگاه داده PostgreSQL است. در اکوسیستم ESRI همان عملکرد ArcSDE را انجام می دهد. از آنجایی که PostGIS و PostgreSQL متن باز هستند، نرم افزار رایگان است. البته هزینه‌های مرتبط با نصب، آموزش، انتقال داده‌های شما و غیره وجود دارد، اما این هزینه‌ها حتی اگر در ESRI بمانید وجود خواهد داشت. هدف اصلی PostGIS ذخیره سازی داده های مکانی است، اما بیش از 1000 تابع فضایی نیز وجود دارد که می تواند تجزیه و تحلیل مکانی، تبدیل و مدیریت داده های زیادی را از طریق SQL انجام دهد. به عنوان مثال، یک تابع بافر وجود دارد که به شما امکان می دهد به جای ذخیره کردن ویژگی های بافر در یک جدول، بافرهایی را در لحظه ایجاد کنید.

از آنجا که بر روی پایگاه داده سازمانی PostgreSQL ساخته شده است، PostGIS قادر است هزاران کاربر را به طور همزمان مدیریت کند و حتی داده ها را از طریق اینترنت ارائه دهد. من چندین برنامه نقشه برداری وب و جمع آوری داده های تلفن همراه ساخته ام که از PostGIS به عنوان پشتیبان برای ذخیره، اصلاح و بازیابی داده های مکانی استفاده می کنند.

QGIS به صورت بومی با PostGIS کار می کند. در واقع، QGIS تا حدی برای خدمت به عنوان یک رابط رابط کاربری گرافیکی برای داده های ذخیره شده در PostGIS توسعه یافته است. شما می‌توانید در هر نقطه از جهان کاربرانی داشته باشید که داده‌ها را ویرایش می‌کنند، اگرچه یک برنامه وب یا تلفن همراه که از پایگاه داده PostGIS استفاده می‌کند و ویرایش‌های آنها در QGIS در زمان واقعی در دسترس خواهد بود. به همین ترتیب، می‌توانید داده‌های PostGIS را با استفاده از QGIS ویرایش کنید و آن ویرایش‌ها به صورت آنی در دسترس کاربران در هر کجای دنیا با اتصال به اینترنت خواهد بود. و شما می توانید همه این کارها را بدون پرداخت هزینه دیگری به جز هزینه توسعه برنامه ها انجام دهید.

چرا به ویرایش چند کاربره نیاز دارم؟

پاسخ کوتاه این است که نمی‌دانم چرا به ویرایش چند کاربره نیاز دارید، اما معتقدم که اکثر شرکت‌های مشاوره کوچک اگر بخواهند رقابتی باقی بمانند، در نهایت از آن سود خواهند برد.

در اینجا سه ​​نمونه آورده شده است.

  1. چند سال پیش، شرکتی که من برای آن کار می‌کردم قراردادی برای ایجاد داده‌های تالاب‌های NWI برای رزرواسیون سرخپوستان ناواهو گرفت. این شامل بررسی عکس‌های مادون قرمز رنگی از کل منطقه ناواهو در مقیاس 1:6000 و دیجیتالی کردن چندضلعی‌های تالاب بود که از طریق تفسیر عکس هوایی شناسایی شدند. در این مقیاس به 30000 بازدید جداگانه نیاز داشت و من ابزاری را برای ردیابی همه چیز ایجاد کردم تا اطمینان حاصل کنم که هر بخش به آن نگاه شده و از طریق یک فرآیند QA/QC طی شده است. وقتی در حال توسعه آن بودم همه چیز عالی کار می کرد اما به محض اینکه بیش از یک دیجیتایزر داشتیم با مشکل مواجه شدیم. ArcGIS نمی‌تواند چندین نفر را که کلاس ویژگی یکسانی را ویرایش می‌کنند مدیریت کند. من مشکل را در این مورد با تقسیم ناحیه به کلاس های ویژگی جداگانه حل کردم. یکی برای هر یک از دیجیتایزرهای ما و به هر دیجیتایزر یک نقشه سفارشی می دهیم که فقط به کلاس ویژگی که شامل بخش هایی است که به آنها اختصاص داده شده است پیوند دارد. این کار مشغله زیادی را برای من ایجاد کرد زیرا مجبور شدم منطقه را تقسیم کنم، هر منطقه را به یک دیجیتایزر اختصاص دهم و همه آنها را دوباره با هم ادغام کنم. سپس مجبور شدم این را برای فرآیند QA/QC خود تکرار کنم. حجم کار اضافی تقریباً برای توجیه 70000 دلاری که برای پیاده سازی یک پایگاه داده سازمانی به سبک ESRI هزینه می کرد کافی نبود، اما اگر من در آن زمان از گزینه هایم آگاه بودم، مطمئناً تلاش برای پیاده سازی کل سیستم را توجیه می کرد. در پایگاه داده PostGIS با فرانت اند QGIS. و همه آنها را دوباره با هم ادغام کنید. سپس مجبور شدم این را برای فرآیند QA/QC خود تکرار کنم. حجم کار اضافی تقریباً برای توجیه 70000 دلاری که برای پیاده سازی یک پایگاه داده سازمانی به سبک ESRI هزینه می کرد کافی نبود، اما اگر من در آن زمان از گزینه هایم آگاه بودم، مطمئناً تلاش برای پیاده سازی کل سیستم را توجیه می کرد. در پایگاه داده PostGIS با فرانت اند QGIS. و همه آنها را دوباره با هم ادغام کنید. سپس مجبور شدم این را برای فرآیند QA/QC خود تکرار کنم. حجم کار اضافی تقریباً برای توجیه 70000 دلاری که برای پیاده سازی یک پایگاه داده سازمانی به سبک ESRI هزینه می کرد کافی نبود، اما اگر من در آن زمان از گزینه هایم آگاه بودم، مطمئناً تلاش برای پیاده سازی کل سیستم را توجیه می کرد. در پایگاه داده PostGIS با فرانت اند QGIS.
  2. شرکت دیگری که من برای آن کار می کردم چند مشتری بزرگ نفت و گاز در یک میدان فعال نفت و گاز داشت. وظیفه ما شناسایی و نظارت بر محدودیت‌های محیطی بود که ممکن است بر عملیات آنها تأثیر بگذارد. خدمه میدانی ما هر روز صبح بیرون می‌رفتند و نظرسنجی انجام می‌دادند و سپس هر بعدازظهر برمی‌گشتند و یافته‌های خود را به پایگاه داده ما اضافه می‌کردند. این یک نبرد دائمی و منبع ناامیدی برای همه کسانی بود که از یک روز طولانی در میدان برگشتند و مجبور بودند بعدازظهرها برای وارد کردن اطلاعات خود در صف منتظر بمانند. همچنین برای مدیران پروژه که در آن دوره زمانی به داده های خود دسترسی نداشتند، محدود می شد. من این مشکل را در درجه اول توسط مدیریت افراد حل کردم و مطمئن شدم که همه افراد در دفتر قبل از بازگشت خدمه میدانی بعد از ظهر از ArcGIS خارج شده و سپس از آنها خواسته بودم که داده های خود را یکی یکی وارد کنند.
  3. شرکت دیگری که من در آن کار می کردم کارهای زیادی برای کنترل پشه انجام داد. من وظیفه داشتم سیستمی را برای خدمه میدانی خود ایجاد کنم تا اطلاعات مربوط به بازرسی‌ها و درمان‌های آنها را در میدان ثبت کند. این بار من حتی یک راه حل مبتنی بر ESRI را در نظر نگرفتم. هیچ راهی وجود نداشت که بتوانیم 500 دلار در هر فناوری/سال برای مجوز آنلاین ArcGIS بپردازیم تا آنها بتوانند از Collector استفاده کنند. در واقع، ما نیازهای زیادی داشتیم که Collector نمی توانست آنها را برطرف کند، و کاملاً صادقانه بگویم که من در گذشته هنگام استفاده از Collector در حالت آفلاین نتایج ضعیفی داشتم و برای استقرار آن مردد بودم. وقتی سال به سال هزینه اشتراک های ArcGIS Online برای 50 فناوری را جمع آوری کردیم، به سرعت متوجه شدیم که توسعه سیستم خودمان که دقیقاً همان چیزی را که می خواستیم انجام می دهد مقرون به صرفه تر است. با استفاده از یک رابط وب برای داده های PostGIS و استفاده از QGIS به عنوان مشتری دسکتاپ برای کارکنان اداری. این سیستم هیچ مشکلی برای مدیریت 50 فناوری میدانی برای وارد کردن داده ها در طول روز نداشت و تنها هزینه ما، به جز توسعه، 15 دلار در ماه برای میزبانی وب بود.

چرا باید ArcGIS را نگه دارم؟

ممکن است تعجب کنید، اگر QGIS بسیار عالی است، چرا حتی از ArcGIS استفاده می کنید؟ اگر مانند اکثر تحلیلگران GIS هستید، احتمالاً قبلاً یک نسخه از ArcGIS دارید یا در محل کار به آن دسترسی دارید. احتمالاً ArcGIS را در مدرسه یاد گرفته‌اید و احتمالاً از نزدیک با ظرافت‌ها و ویژگی‌های آن آشنا هستید.

من تحت تاثیر قرار گرفته ام که چگونه انجام بیشتر کارها در QGIS آسان بود. انجام سوئیچ آنطور که انتظار داشتم دردناک نبود اما به شما دروغ نمی گویم. یک منحنی یادگیری وجود دارد. کمی زمان می برد تا با QGIS کارآمد شوید همانطور که با ArcGIS هستید. و احتمالا هرگز زنگ‌ها و سوت‌هایی مانند ArcScene یا ArcGIS Online وجود نخواهد داشت (اگرچه QGIS 3.0 دارای یک نمایشگر سه بعدی محدود است و می‌توانید نقشه‌های وب بسیار مناسبی در سمت مشتری با QGIS2Web ایجاد کنید.افزونه). اگر از این بخش‌های ArcGIS استفاده می‌کنید، احتمالاً می‌خواهید به استفاده از آنها ادامه دهید. وقتی عجله دارم، هنوز هم می بینم که برای چیزهای ساده به ArcGIS برمی گردم، هرچند هر ماه کمتر و کمتر می شود. و من در برخی از عملیات پردازش جغرافیایی بزرگی که ArcGIS به راحتی آن ها را مدیریت می کرد، دچار خفگی QGIS شده ام. (من همچنین QGIS برخی از عملیات ژئوپردازش را انجام داده ام که Arc خفه شده است، بنابراین پاسخ طبق معمول این است…. بستگی دارد).

نکته اصلی برای من این است که هرگز نمی‌خواهم بدون هر دو باشم، حتی اگر بیشتر و بیشتر از QGIS استفاده می‌کنم. من آنها را به عنوان بخشی از ابزارهای مختلف می بینم، ترفند این است که یاد بگیریم کدام ابزار برای هر موقعیت خاص بهترین است.

معماری بهینه چیست؟

احتمالاً یک پاسخ وجود ندارد که برای همه شرکت ها بهینه باشد. اگر می‌خواستم یک شرکت جدید راه‌اندازی کنم، آن را بر اساس QGIS به‌عنوان فرانت‌اند و PostGIS به‌عنوان باطن پایه‌گذاری می‌کردم. مزایای ایجاد رابط های وب برای داده های ذخیره شده در PostGIS بدون هزینه و ویرایش چند کاربره آنقدر زیاد است که من هرگز نمی خواهم در بازار مشاوره فوق رقابتی امروز بدون آنها باشم. من همچنین حداقل یک مجوز ArcGIS و احتمالاً تحلیلگر سه بعدی برای خودم و شاید چند نفر دیگر برای کاربران قدرتمند دارم، اما همه در درجه اول از طریق QGIS به داده های ما دسترسی خواهند داشت.

بسیاری از ما این تجمل را نخواهیم داشت که از صفر شروع کنیم، و همچنین این تجمل را نخواهیم داشت که زمان زیادی برای اختصاص دادن به انجام یک انتقال داشته باشیم. من پیشنهاد می کنم به همه دسترسی به QGIS داده شود و شاید آموزش های داخلی داشته باشند. هیچ چیز مانند برخی تظاهرات زنده نیست که مردم را به این فکر بیاندازد که “هی، به نظر سخت نیست”. من پیشنهاد می کنم پروژه های کوچکتر جدیدی را با QGIS شروع کنید تا با آن آشنا شوید. اگر در تلاش برای دور زدن محدودیت‌های ESRI در ویرایش چند کاربره در پروژه‌های بزرگ‌تر بوده‌اید، من شروع به برنامه‌ریزی یک استراتژی انتقال برای آن پروژه‌ها نیز می‌کنم.

اگر پروژه‌های جدیدی دریافت می‌کنید که به دسترسی چند کاربره یا تلفن همراه یا سایر ویژگی‌هایی نیاز دارند که مستلزم صرف هزینه بیشتر برای صدور مجوز هستند (مثلاً برای تحلیلگر فضایی و غیره) قطعاً ارزیابی می‌کنم که آیا QGIS/PostGIS می‌تواند آن نقش‌ها را بدون نیاز تکمیل کند یا خیر. برای خرج کردن پول اضافی فروش مدیریت معمولاً آسان است و به شما زمان می دهد تا نرم افزار جدید را یاد بگیرید، اگر آنها آن را به عنوان صرفه جویی در هزینه در درازمدت بدانند. به خصوص صرفه جویی در هزینه نرم افزاری که به اندازه کامیون های جدید براق (حداقل از نظر مدیران) سرگرم کننده نیست.

کمی مشکل می شود، زیرا ArcGIS می تواند داده های ذخیره شده در PostGIS را نمایش دهد اما نمی تواند آنها را ویرایش کند. با این حال می توانید از آنها به عنوان ورودی برای عملیات ژئوپردازش استفاده کنید تا زمانی که این عملیات ها داده های اصلی را تغییر ندهند. از طرف دیگر QGIS می تواند به راحتی داده ها را در یک فایل شیپ نمایش داده و ویرایش کند و می تواند داده ها را در یک پایگاه جغرافیایی فایل نمایش دهد اما نمی تواند داده ها را در یک پایگاه جغرافیایی فایل ویرایش کند. پلاگین‌هایی برای ویرایش داده‌های پایگاه داده‌های جغرافیایی فایل وجود دارد، اما شانس من با آنها متفاوت است. می‌توانید یک سیستم ترکیبی راه‌اندازی کنید، که در آن یک مجموعه از داده‌ها توسط ArcGIS و QGIS قابل دسترسی است، اما احتمالاً فقط باید سعی کنید از یک نرم‌افزار برای ویرایش و دیگری برای مشاهده استفاده کنید. من به دلایلی پیشنهاد می کنم داده ها را در PostGIS ذخیره کنید و در QGIS ویرایش کنید.

  1. شما می توانید هر تعداد ویرایشگر که می خواهید یا نیاز دارید به صورت رایگان داشته باشید.
  2. من فکر می کنم ویرایش در QGIS ساده تر از ArcGIS است.
  3. کارهایی که ArcGIS واقعاً به خوبی انجام می دهد، مانند نقشه های کیفیت تولید، صفحات مبتنی بر داده، ArcScene، Model Builder و برخی عملیات های پردازش جغرافیایی نیازی به ویرایش ندارند.
  4. اگر زمانی نیاز به ایجاد یک رابط وب برای داده ها یا یک سیستم جمع آوری داده های تلفن همراه دارید که مستقیماً به آن دسترسی دارد، می توانید این کار را بسیار ساده تر و ارزان تر با داده های ذخیره شده در PostGIS انجام دهید.

استثنای اصلی این قاعده اگر به ابزارهای پیشرفته ویرایش توپولوژیکی نیاز دارید که در QGIS در دسترس نیستند، خواهد بود.

12 نظرات

دیدگاهتان را بنویسید