آموزش فن بیان:چگونه با نزدیک تر شدن با مخاطب خود ارتباط برقرار کنید

 

آیا به اندازه کافی به مخاطب خود نزدیک هستید؟اکثر سخنرانان حرفه خود را با قدردانی و با چنگ زدن به کناره‌های یک سخنرانی شروع می‌کنند و خوشحالند که در یک موقعیت پرتنش به خاطر امنیت کمی پشت آن پنهان می‌شوند. اما، تا به حال می دانید که نباید پشت سخنرانی بمانید. اما چرا؟

و همانطور که در سخنرانی خود پیشرفته تر می شوید و با صحنه راحت می شوید، چگونه باید در ارتباط با مخاطب حرکت کنید؟

آیا این ایده خوبی است که به عمق مخاطب حرکت کنیم یا خیر؟ در مورد موقعیت هایی که به نظر می رسد اصلاً دستیابی به مخاطبان ناخوشایند به نظر می رسد، چه به دلیل تدارکات اتاق یا موقعیت شنوندگان شما چیست؟

 

مناطق تعامل انسانی

در ایجاد چند قانون برای طراحی رقص مؤثر یک سخنرانی، چندین بینش کلیدی از تحقیقات در مورد ارتباطات غیرکلامی کمک خواهد کرد. اولین مورد از ادوارد تی هال و اثر کلاسیک او زبان خاموش است . او 4 منطقه فضایی بین افراد را توصیف کرد:

  1. دوازده فوت یا بیشتر فضای عمومی است .
  2. 12 فوت تا 4 فوت فضای اجتماعی است .
  3. چهار فوت به یک پا و نیم فضای شخصی است .
  4. و یک پا و نیم به صفر فضای صمیمی است .

ابعاد دقیق این مناطق از فرهنگی به فرهنگ دیگر کمی متفاوت است، اما همه فرهنگ ها دارای آن هستند.

4 منطقه تعامل انسانی

فضای شخصی مخاطب کلید برقراری ارتباط است

به اشتراک گذاشتن فضای عمومی برای ما بسیار کم اهمیت است – ما علاقه زیادی به افراد در آن فضا نداریم، صرفاً به این دلیل که خیلی دور هستند و مهم نیستند. فضای اجتماعی کمی گرمتر است، اما تا زمانی که کسی وارد فضای شخصی ما نشود، واقعاً شروع به توجه می کنیم. و البته، وقتی کسی در فضای صمیمی ما است، تمام تمرکز ما را دارد.

« شما نمی توانید تأثیر واقعی بر مردم بگذارید مگر اینکه بتوانید وارد فضای شخصی آنها شوید. ”

نکته اصلی این است که هیچ اتفاق مهمی بین افراد نمی افتد مگر در فضای شخصی و صمیمی. از آنجایی که سخنرانان عمومی نمی توانند وارد فضای صمیمی شوند – این چیزی کاملاً عمیق را نقض می کند – فضای شخصی را ترک می کند.

در اینجا روشی برای فکر کردن در مورد آن وجود دارد: شما نمی توانید تأثیر واقعی بر مردم بگذارید مگر اینکه بتوانید وارد فضای شخصی آنها شوید.

در حال حاضر، شما فکر می کنید که این تحقیق منطقه ای یک مشکل واقعی برای سخنرانان عمومی ایجاد می کند. بدیهی است که نمی توانید وارد فضای شخصی هر یک از مخاطبان شوید. مثل یک دیوانه می دوید آیا اکثریت مخاطبان احساس نمی کنند که کنار گذاشته شده اند؟

مخاطبان شما احساسات را به اشتراک می گذارند

من یک دقیقه دیگر به تدارکات خواهم رسید، اما ابتدا کمی از تحقیقات اخیر مغز خوبی وجود دارد که روشنگری بیشتری روی این موضوع می‌تابد. یک گروه ایتالیایی از محققان مغز، نورون‌های آینه‌ای را مطالعه کرده‌اند (نگاه کنید به: آینه‌ها در مغز: چگونه ذهن‌های ما اعمال، احساسات و تجربه را به اشتراک می‌گذارند ). معلوم می‌شود که وقتی کسی در نزدیکی ما احساسی را تجربه می‌کند، نوع خاصی از نورون – یک نورون آینه‌ای – در سر ما شلیک می‌شود و همین احساس را به ما می‌دهد . این است که چگونه می توانیم به عنوان یک گونه همدل باشیم، چگونه می توانیم درد و شادی دیگران را احساس کنیم، چگونه می توانیم از دیگران مراقبت کنیم و غیره.

در این حالت، به این معنی است که اگر یک سخنران توجه خود را بر یکی از مخاطبان متمرکز کند، همه افرادی که در نزدیکی آن فرد خوش شانس نشسته اند، همان هیجان توجه را تجربه خواهند کرد. این اثر در فضا کاهش می‌یابد، اما کاملاً قدرتمند است و به این معنی است که برای جلب توجه اکثریت مخاطبان، لازم نیست در اتاق بدوید.

اعتماد (و اتصال) با کاهش فاصله افزایش می یابد

سپس می‌توانیم با پدیده سومی به این بینش‌های پژوهشی اضافه کنیم: اعتماد ما به افراد وقتی به ما نزدیک‌تر می‌شوند افزایش می‌یابد و با دور شدن از ما کاهش می‌یابد.

حرکت به سمت مخاطب و ورود به فضای شخصی مخاطبان منتخب، تنها راه مؤثر برای حرکت فراتر از بی‌حرمتی و ایجاد تأثیری در تغییر جهان بر مردم است. ”

در حال حاضر باید تصویری از اینکه چرا رفتن به میان مخاطبان برای ارتباط با آنها بسیار مهم است – و چرا نباید این تصور اشتباه قدیمی را باور کنید که سایر مخاطبان احساس می کنند اگر روی چند نفر در اتاق تمرکز کنید کنار گذاشته شده است. حرکت به سمت مخاطب، و ورود به فضای شخصی مخاطبان منتخب، تنها راه موثر برای حرکت فراتر از بی‌حرمتی و ایجاد تأثیری که جهان را تغییر می‌دهد بر مردم است. و تنها دلیل برای سخنرانی تغییر جهان است، درست است؟

خوب، اما چگونه به مخاطب نزدیکتر می شوید؟

خوب، شما می گویید، اما ما هنوز با تدارکات باقی مانده ایم.

  • اگر من در یک سالن رقص با همه آن میزهای گرد و مردم رو به رو به هر طرف صحبت کنم، چگونه می توانم در آن فضا مذاکره کنم؟
  • اگر من روی صحنه باشم و پایین پریدن برای سلامتی من خطرناک باشد چه؟
  • در مورد آن مواقعی که من در دوربین پشتی هستم – افراد AV به من می گویند که از صحنه خارج نشو زیرا نمی توانند من را دنبال کنند. اونوقت چیکار کنم؟

« از بدن خود مانند یک علامت نگارشی استفاده کنید تا وضوح و تأثیرگذاری را به صحبت کردنتان اضافه کنید. ”

در بیش از 20 سال کار به عنوان سخنران و مربی سخنرانان، من تقریباً هر پیکربندی اتاق قابل تصور را دیده ام. بسیاری از آنها حرکت موفقیت آمیز به مخاطب را برای سخنرانان بسیار دشوار می کنند. در این موارد، شما فقط باید بهترین کار را انجام دهید. و بهترین ممکن است فقط حرکت به لبه صحنه باشد . اما حتی این باعث افزایش اعتماد مخاطب به شما و احساس ارتباط آنها می شود، زیرا انسان ها خیلی سریع متوجه می شوند که شخصی به سمت آنها یا از آنها دور می شود، حتی در مقادیر کم.

درک نحوه عملکرد نورون های آینه ای به شما امکان می دهد بدانید که چرا کار کردن با مخاطب حتی اگر فقط به چند نفر نزدیک شوید موثر است. با این وجود، شما نمی خواهید زمان زیادی را در اعماق مخاطبان بگذرانید تا پشت شما از درصد قابل توجهی از شنوندگان شما برگردد. پشت کردن به مردم پیام قدرتمندی مبنی بر عدم علاقه یا عدم مشارکت می دهد.

” حرکت به سمت مخاطب – بستن فاصله – می گوید: “این مهم است.” ”

این به ویژه در اتاقی که پر از آن میزهای گرد است، که به نظر می رسد همیشه از کسی دور می شوید، صادق است. با این نوع پیکربندی، شما باید بیشتر وقت خود را در جلوی اتاق بگذرانید و به میزهایی نزدیک شوید که به راحتی می توانید به آنها برسید. سعی کنید به هر طرف اتاق برسید. مخاطب هم از تلاش شما برای رسیدن به آنها و هم اینکه زمان زیادی را در اعماق میزها از دست نداده اید قدردانی می کند.

شما همچنین نمی خواهید زمان زیادی را صرف یک مخاطب خاص کنید. زمان دقیق به ماهیت سخنرانی شما و انواع تعاملات شما بستگی دارد، اما به عنوان یک قاعده کلی، 30 ثانیه تا یک دقیقه فکر کنید، نه خیلی بیشتر. اگر به یک نفر اجازه دهید برای مدت طولانی توجه شما را در انحصار خود درآورد، اعضای مخاطب احساس می کنند کنار گذاشته شده اند.

این یک موضوع (1) درایت و (2) فکر کردن سریع است. شما باید اتاق را بزرگتر کنید، بفهمید که چگونه می خواهید در آن حرکت کنید، و برنامه ریزی کنید که چقدر می توانید برای مخاطب کار کنید.

هدف همیشه باید این باشد که به سمت مخاطبان خود حرکت کنید، حتی اگر فقط چند فوت باشد، در نقاطی از سخنرانی خود که می خواهید بر آنها تأکید کنید، یا زمانی که می خواهید با اعضای مخاطب تعامل داشته باشید. حرکت به سمت مخاطب – بستن فاصله – می گوید: “این مهم است.” دور شدن برعکس می گوید. بنابراین از بدن خود مانند یک علامت نگارشی استفاده کنید تا وضوح و تاثیرگذاری را به صحبت کردن خود اضافه کنید. رقص باید در خدمت پیام باشد. همیشه .

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید