فصل 9 کتاب سخنرانی به سبک TED:تنوع نامحدودی از گفتگوهای افشاگری
نفسم را قطع کن!
ارتباط، روایت، توضیح، اقناع. . . همه ابزارهای حیاتی اما مستقیم ترین راه برای ارائه یک ایده به مخاطب چیست؟
به سادگی آن را به آنها نشان دهید.
بسیاری از گفتگوها به این شکل لنگر انداخته اند. شما کار خود را به گونه ای به مخاطب نشان میدهید که لذت و الهام بخش باشد.
نام عمومی این وحی است. در یک سخنرانی مبتنی بر وحی، ممکن است:
- مجموعه ای از تصاویر از یک پروژه هنری کاملاً جدید را نشان دهید و در مورد آن صحبت کنید
- یک نسخه نمایشی از محصولی که اختراع کرده اید ارائه دهید
- چشم انداز خود را برای شهر خودپایدار آینده شرح دهید
- پنجاه عکس خیره کننده از سفر اخیر خود در جنگلهای آمازون نشان دهید
تنوع نامحدودی از گفتگوهای افشاگری وجود دارد، و موفقیت آنها بستگی به آنچه آشکار میشود دارد.
در سخنرانی مبتنی بر تصاویر، هدف اصلی شما ممکن است ایجاد حس شگفتی و لذت زیبایی شناختی باشد. اگر این یک نسخه آزمایشی است، احتمالاً به دنبال شگفتزده کردن و ایجاد حس جدیدی از امکان هستید. اگر چشم انداز آینده است، میخواهید آنقدر واضح و قانع کننده باشد که مخاطبان شما آن را برای خود بسازند.
بیایید این سه مقوله کلی را در نظر بگیریم و عمیق تر به آن بپردازیم.
پیاده روی شگفت انگیز
پیادهروی شگفتانگیز، گفتاری است که مبتنی بر افشای تصاویر متوالی یا لحظات شگفتانگیز است. اگر یک سخنرانی یک سفر است، پس یک پیاده روی شگفت انگیز را میتوان به عنوان یک تور استودیویی با هنرمندی در نظر گرفت که بینشهای آشکاری از هر اثر هنری به شما میدهد. یا پیاده روی در زمینهای دیدنی با یک کاوشگر عالی به عنوان راهنمای شما. هر مرحله یک مرحله ساده است، از یک قطعه کار به بعد، با یک حس شگفت انگیز ساختن تمام مدت. “اگر شما آن را دوست داشتید. . . فقط صبر کن تا این را ببینی!»
با فرض قوی بودن کار، سفر میتواند لذت بخش، آموزنده یا الهام بخش باشد. این ساختار گفتگو اغلب توسط هنرمندان، طراحان، عکاسان و معماران استفاده میشود، اگرچه هر کسی که دارای آثار بصری است میتواند از آن استفاده کند. از جمله دانشمندان.
به عنوان مثال، سخنرانی کوتاه دیوید گالو در مورد شگفتیهای زیر آب، یک پیاده روی شگفت انگیز باشکوه – یا در این مورد، یک شیرجه شگفت انگیز بود. او مجموعهای از تصاویر و ویدئوهای باورنکردنی از موجودات بیولومنسانس را به ما نشان داد که یک هنرمند علمی تخیلی به سختی میتوانست تصور کند. به دنبال آن فیلمی شگفتانگیز از ناپدید شدن یک اختاپوس با تغییر الگوی پوست خود در یک لحظه و دقیقاً مطابقت با مرجان پشت سر از دید مشاهده شد. و هیجان گالو از شگفتی زندگی اقیانوسی عجیب و غریب به سرعت مسری شد. او علاوه بر توصیف آنچه که ما میدیدیم، زمینهای را ارائه کرد که تأثیری بر افزایش حس شگفتی داشت.
این دنیای ناشناخته است، و امروز ما فقط حدود 3 درصد از آنچه در اقیانوس وجود دارد را کاوش کرده ایم. در حال حاضر ما بلندترین کوههای جهان، عمیق ترین درههای جهان، دریاچههای زیر آب، آبشارهای زیر آب را پیدا کرده ایم. . . و در جایی که فکر میکردیم اصلاً زندگی وجود ندارد، زندگی بیشتری پیدا میکنیم. . . و تنوع و تراکم نسبت به جنگلهای بارانی استوایی، که به ما میگوید که ما اصلا چیز زیادی در مورد این سیاره نمیدانیم. هنوز 97 درصد باقی مانده است، و یا آن 97 درصد خالی است یا فقط پر از شگفتی است.
این فقط یک مکالمه 5 دقیقه ای با ساختاری ساده است. اما بیش از 12 میلیون بار دیده شده است.
یکی دیگر از پیادهرویهای شگفتانگیز ساده اما فوقالعاده قانعکننده، صحبتهای نویسنده علمی مری روچ درباره ارگاسم بود. او ما را با ده چیز آشنا کرد که ما هرگز در مورد ارگاسم نمیدانستیم، از جمله ویدئویی از یک کشاورز هلندی با خوکی که شاید نباید در جمع والدین یا فرزندانتان آن را تماشا کنید! پیاده روی شگفت انگیز لازم نیست جدی باشد. آنها میتوانند خنده دار، تحریک آمیز و مشت زن باشند.
جذابیت این نوع صحبتها از دید گوینده، واضح بودن ساختار است. شما به سادگی مخاطب را در اثر خود یا چیزی که به آن علاقه دارید، یک قطعه در یک زمان هدایت میکنید. هر قطعه با اسلاید یا ویدیو همراه است و شما به سادگی از یکی به دیگری پیش میروید و در حین حرکت هیجان ایجاد میکنید.
اما پیادهرویهای شگفتانگیز زمانی بهترین کار را دارند که یک موضوع پیوندی واضح وجود داشته باشد. چیزی قوی تر از یک سری نمونههای اخیر از کار شما. بدون آن، این نوع صحبت میتواند به سرعت خسته کننده شود. “اکنون ما به پروژه بعدی من میرویم” یک خط انتقال صاف است که مخاطب را دعوت میکند تا در صندلیهای خود جابجا شود. خیلی قوی تر این است که به ما پیوند بدهید. «این پروژه بعدی این ایده را گرفت و آن را با یک مرتبه بزرگ شماره گیری کرد. . ”
و قوی تر از آن داشتن خطی است که تمام قطعات را به هم نزدیک کند. شی همبری ما را به «نمایشگاهی از آثار صد هنرمند» برد. هر قطعه کاملا متفاوت بود. . . نقاشیها، مجسمهها، عکسها، فیلمها و ترکیبهای رسانهای که طیف وسیعی از ایدههای هنری را پوشش میدهند. خط عبور؟ هر هنرمندی او بود! بله، شی تک تک آثار را خلق کرده بود. به همین دلیل، هر چه هر قطعه جدید متفاوت تر بود، حس شگفتی ما بیشتر میشد.
با این حال، راههای زیادی وجود دارد که پیادهروی شگفتانگیز میتواند اشتباه پیش برود. مهمتر از همه زمانی است که کار به زبانی غیر قابل دسترس توصیف میشود. برخی از حرفهها سنت وحشتناکی دارند که از زبان بیهیچ مبهم و بیش از حد عقلانی برای توصیف کار خود استفاده میکنند و هنر و معماری در صدر فهرست قرار دارند. وقتی تمرینکنندگان نیاز به استفاده از همان زبان را در یک سخنرانی احساس میکنند، نباید از دیدن مهمانهای دعوتشدهشان که بیصدا از در پشتی بیرون میروند، تعجب کنند. در این اثر من به دنبال به چالش کشیدن پارادایم هویت در مقابل اجتماع در چارچوب دیالکتیک پست مدرنیستی بودم. . . اگر وسوسه شدید که از راه دور چنین چیزی بگویید، لطفاً تیزترین قیچی خود را بردارید و آن را از فیلمنامه خود برش دهید.
استیون پینکر به من اشاره کرد که این نوع زبان بسیار بدتر از استفاده نادرست از اصطلاحات است.
الگوو دیالکتیک اصطلاحات فنی مانند DNA نیستند که متخصصان نتوانند از آنها اجتناب کنند. آنها فرامفاهیم هستند – مفاهیمی درباره مفاهیم دیگر، نه مفاهیمی درباره چیزهای موجود در جهان. Academese، bizspeak، boilerplate شرکتی، و bafflegab منتقد هنری خسته کننده و غیرقابل درک هستند، زیرا آنها مملو از فرامفاهیمی مانند رویکرد، فرض، مفهوم، شرایط، زمینه، چارچوب، موضوع، سطح، مدل، دیدگاه، فرآیند، محدوده، نقش، استراتژی هستند. ، گرایش و متغیر.
استفاده معتبری از این اصطلاحات به صورت جداگانه وجود دارد. اما از آنها کم استفاده کنید. وقتی آنها روی یکدیگر انباشته میشوند، درک مخاطب را به خطر میاندازید.
درعوض، هدف باید این باشد که به ما چمچه درونی بدهیم. آنچه را که هنگام شروع کار در سر میپرورانید، به زبان انسانی در دسترس با ما به اشتراک بگذارید. روند خلاقیت خود را به ما نشان دهید. چطوری به آنجا رسیدی؟ در این مسیر چه اشتباهاتی مرتکب شدید؟ زمانی که دیوید مکالی، تصویرگر، نقاشیهای خود از رم را به اشتراک گذاشت، نه تنها آثار تمامشده، بلکه اشتباهات و بنبستهای خود و چگونگی رسیدن از آنجا به تصاویر منتشر شده را نشان داد. این بدان معناست که هر فرد خلاقی در اتاق میتواند چیزی از آن بیاموزد. برداشتن درپوش روی فرآیند یکی از هدایای کلیدی هر سخنرانی خلاقانه است.
مهمتر از همه، سخنرانی را طوری طراحی کنید که حداکثر تجربه را از خود کار به ما بدهد. اگر کار شما بصری است، تعداد کلماتی را که استفاده میکنید کاهش دهید و در عوض تمرکز خود را بر روی تصاویر قرار دهید. یک مکالمه 12 دقیقه ای میتواند به راحتی بیش از 100 تصویر را نشان دهد. شاید برخی از دنبالهها فقط 2 ثانیه از نمایشگر در هر اسلاید مجاز باشند. و آنها را میتوان با ابزاری که به ندرت توسط بلندگوها استفاده میشود تقویت کرد: سکوت. یکی از بهترین نمونههای پیاده روی شگفت انگیز در TED توسط مجسمه ساز جنبشی روبن مارگولین است. صدای او زمزمه پسزمینه آثار خیرهکنندهاش، زیرنویسهای گفتاری عالی برای گالری الهام ناب است. و جسارت این را دارد که هر از گاهی سکوت کند. برخی از قدرتمندترین لحظات سخنرانی زمانی اتفاق میافتد که او با تنظیم زمینه، به ما اجازه میدهد به سادگی از نظر بصری در کارش غرق شویم.
یکی از راههای هوشمندانه برای اطمینان از اینکه راه رفتن انرژی را حفظ میکند، این است که سرسرهها را بهطور خودکار پیشروی کنید. نگاهی به پیاده روی جذاب راس لاوگرو در پروژههای طراحی الهام گرفته از طبیعت بیاندازید تا نمونه ای عالی از این موضوع باشد. بیش از صد اسلاید و ویدئو از کار او در یک سکانس از پیش تعیین شده آشکار میشود، و لاوگرو به سادگی در مورد هر یک از آنها صحبت میکند، که فرمت آن سرعت پویا را تضمین میکند. لوئیس شوارتزبرگ با صحبت هایش در مورد فیلم شگفت انگیزش اسرار دنیای نادیده کاری مشابه انجام داد. او اجازه داد کلیپهای فیلم در کل صحبت پخش شود، در حالی که صدایش به عنوان روایت غنایی عمل میکند. نتیجه ضربه ریزش فک است.
بسیاری از صحبتهای ارائه شده در داخل شرکتها اگر به عنوان پیاده روی شگفت انگیز در نظر گرفته شوند، میتوانند بهبود یابند. ارائههایی که از طریق کار اخیر دپارتمان شما نقطه به نقطه نمایش داده میشوند، میتوانند به سرعت خسته کننده شوند. فرض کنید، در عوض، تلاشی انجام شد تا بپرسیم: چگونه میتوانیم این پروژهها را به هم پیوند دهیم تا هیجان ایجاد کنیم؟ چگونه میتوانیم چیزهای لذت بخش، غیرمنتظره یا طنزآمیز را در مورد آنها به اشتراک بگذاریم؟ چگونه میتوانیم لحن را از «ببین چه به دست آوردهایم» به «ببین چقدر جذاب است» تغییر دهیم؟ فرض کنید، به جای یک سری نقاط گلوله، سعی شده است هر مرحله از راه رفتن با یک تصویر جذاب جفت شود؟ فرض کنید تلاشی واقعی برای کشف کردن چه ایده منحصر به فرد و قابل اشتراک گذاری کشف کرده اید که دیگران در شرکت میتوانند از آن بهره ببرند، صورت گرفته است؟ آه، حالا این بحث میتواند ارزش خاموش کردن آیفون خود را داشته باشد.
چه تجارت، علم، طراحی یا هنر، فقط افراد را در کار خود راهنمایی نکنید. مسیری را که درگیر، فتنه انگیز و روشنگر است را مشخص کنید. مسیری که کمی شگفتی و لذت را به همراه دارد.
دموی دینامیک
فرض کنید آنچه شما آشکار میکنید فقط بصری نیست، بلکه یک فناوری، یک اختراع یا یک فرآیند کاملاً جدید است. پس فقط نگاه کردن به آن کافی نیست. باید ببینیم کار میکند. ما به یک تظاهرات نیاز داریم.
دموهای عالی میتوانند به یاد ماندنی ترین بخش هر کنفرانسی باشند. همانجا، روی صحنه زنده، نگاهی اجمالی به آینده میگیرید.
هنگامی که جف هان در سال 2006، دو سال قبل از عرضه آیفون، پتانسیل فناوری چند لمسی را نشان داد، میتوانستید صدای نفس تماشاگران را بشنوید. نسخه ی نمایشی فناوری SixthSense Pranav Mistry تأثیر مشابهی داشت و زمانی که یک تلفن همراه را با یک پروژکتور شخصی و دوربینی که میتواند حرکات شما را تشخیص دهد ترکیب کردید، امکانات شگفت انگیزی را آشکار کرد. به عنوان مثال، تنها با قاب کردن یک جسم دور با انگشتان خود، عکسی از آن میگیرد که میتواند روی هر سطح سفید اطراف نمایش داده شود.
برای ارائه چنین سخنرانی، تنها چیزی که بیش از همه مهم است، البته، کیفیت هر چیزی است که قرار است نشان دهید. آیا واقعاً یک اختراع یا طراحی قانع کننده است؟ با فرض اینکه اینطور باشد، راههای زیادی برای رونمایی از آن وجود دارد. کاری که نباید انجام دهید این است که نیمه اول صحبت را صرف ارائه یک زمینه پیچیده به فناوری کنید. مخاطبان شما هنوز آن را در عمل ندیدهاند و ممکن است خاموش شوند.
وقتی چیز شگفت انگیزی برای نشان دادن دارید، به خودتان اجازه دهید تا کمی خودنمایی کنید. منظورم این نیست که شما باید شروع کنید به صدای زل زده و پف کرده، بلکه باید کمی ما را هیجان زده کنید. به ما اشاره ای از آنچه که در شرف دیدن هستیم به ما بدهید. سپس ما را از بستر لازم عبور دهید، در حالت ایدهآل به سمت اوج قدرتمندی بسازیم، پس از ایجاد زمینه.
مارکوس فیشر یک مخترع باورنکردنی است. در TEDGlobal در ادینبورگ در سال 2011، او یک روبات خارقالعاده را به نمایش گذاشت که شبیه یک مرغ دریایی غولپیکر به نظر میرسید و پرواز میکرد. در واقع، آنقدر واقع بینانه بود که وقتی او آن را برای ما در پیک نیک بعد از رویداد پرواز داد، مورد حمله دسته ای از مرغان دریایی واقعی قرار گرفت که به وضوح توسط رقیب جدیدشان مبهوت شده بودند. او در صحبتهای خود، 10 دقیقه اول را صرف نکات فنی پرواز کرد، بدون اینکه واقعاً اشارهای به اتفاقات آینده بدهد. او برخی از تماشاگران را از دست داد. ماهیت خیره کننده خود دمو – پرواز مرغ دریایی خود در اطراف سالن – به زودی این مشکل را برطرف کرد. اما برای نسخه آنلاین ترتیب صحبتهای او را کمی تغییر دادیم به طوری که او با عبارت “آرزوی بشر است که مانند یک پرنده پرواز کند” باز شد. این بلافاصله زمینه زیبایی را به گفتگو داد و به میلیونها بازدید آنلاین کمک کرد.
جف هان درست متوجه شد و صحبتش را اینگونه شروع کرد:
من واقعا هیجان زده هستم که امروز اینجا هستم. من به شما مواردی را نشان خواهم داد که به معنای واقعی کلمه آماده بیرون آمدن از آزمایشگاه هستند، و خوشحالم که شما بچهها جزو اولین کسانی خواهید بود که آن را شخصاً میبینید، زیرا فکر میکنم این واقعاً تغییری در وضعیت ایجاد میکند. نحوه تعامل ما با ماشینها از این نقطه به بعد.
او فقط در چند کلمه نکات جالبی را ارائه کرده بود که ما باید نگاهی هیجان انگیز به آینده داشته باشیم. حالا او آزاد بود تا پیش از این که فناوری را در عمل نشان دهد، توضیح دهد. او پیش زمینه را ارائه کرد، سپس شروع به نشان دادن تواناییهای این فناوری کرد، صدای نفس کشیدن و تشویق کردن، و ایجاد شگفتی در تمام طول راه.
مخترع مایکل پریچارد از ساختار مشابهی استفاده کرد. ابتدا او یک آزمایش فکری سریع درباره چگونگی زندگی بدون آب آشامیدنی سالم به اشتراک گذاشت. سپس او شروع به توضیحی درباره فناوری پشت “بطری نجات غریق” که طراحی کرده بود، کرد. برخی ممکن است صحبت را در آنجا پایان دهند. اما قدرت صحبت در نشان دادن بود، نه گفتن، و مایکل تمام مراحل را کنار زد. او یک ظرف شیشه ای بزرگ روی صحنه داشت که در آن آب گل آلود حوض، رواناب فاضلاب و فضولات خرگوش را میریخت و آب را به رنگ قهوه ای بدی در میآورد. سپس آن را از طریق بطری خود در یک لیوان خالی پمپ کرد و به من پیشنهاد داد تا بنوشم. خوشبختانه طعم خوبی داشت. و نظریه تکنولوژیک به اثبات نمایشی تبدیل شد. مایکل سپس در مورد پیامدهای فناوری خود برای امداد رسانی در بلایا و سلامت عمومی جهانی صحبت کرد. حقیقت این بود
ساختار استفاده شده توسط هان و پریچارد برای اکثر دموها خوب است:
- یک شوخی اولیه
- زمینه، زمینه، و/یا داستان اختراع ضروری
- خود نسخه نمایشی (هرچه بصری و دراماتیک تر باشد بهتر است، تا زمانی که آن را جعل نکنید)
- پیامدهای فناوری
گاهی اوقات یک نسخه نمایشی به اندازه کافی خیره کننده است که به مخاطب اجازه میدهد برنامهها و مفاهیم واقعاً هیجان انگیز را تصور کند. و سپس نسخه ی نمایشی نه فقط یک نسخه ی نمایشی، بلکه یک چشم انداز از آینده است. این جایی است که ما در مرحله بعدی قرار میگیریم.
رویاها
انسانها مهارتی دارند که تا آنجا که میدانیم، هیچ گونه دیگری از آن برخوردار نیست. این یک مهارت آنقدر مهم است که کلمات متعددی برای برچسب زدن طعمهای مختلف آن داریم: تخیل، اختراع، نوآوری، طراحی، چشم انداز. این توانایی الگوبرداری از جهان در ذهن ما و سپس الگوبرداری مجدد از آن برای ایجاد جهانی است که در واقع وجود ندارد اما روزی ممکن است.
به طرز شگفت انگیزی، ما همچنین میتوانیم این جهانهای موجود را برای دیگران آشکار کنیم، به این امید که آنها نیز ممکن است توسط آنها هیجان زده شوند. و گهگاه، و حتی معجزهآمیزتر، پس از اینکه چندین نفر بینایی را با یکدیگر به اشتراک میگذارند، میتوانند از آن به عنوان طرحی برای واقعی شدن آن جهان استفاده کنند. فیلمنامه نویس استودیو را متقاعد میکند که فیلم را بسازد. مخترع یک شرکت را متقاعد میکند که این Gizmo را بسازد. معمار مشتری را متقاعد میکند که بودجه ساختمان را تامین کند. کارآفرین به تیم استارتاپی انرژی میدهد با این باور که آنها آینده را تغییر خواهند داد.
رویاها را میتوان با تصاویر، با طرح ها، با دمو به اشتراک گذاشت. . . یا فقط با کلمات
برخی از قویترین سخنرانیهای تاریخ دقیقاً به این دلیل قدرتمند بودهاند که رویایی را با شیوایی و اشتیاق مقاومتناپذیر بیان میکنند. البته مشهورترین آنها، مارتین لوتر کینگ جونیور در یادبود لینکلن در واشنگتن دی سی، در 28 اوت 1963 بود. پس از آماده سازی دقیق زمینه، و پر کردن مخاطبانش با میل شدید برای پایان دادن به قرنها بی عدالتی، شروع به کار کرد. آی تی:
من آرزو دارم که روزی این ملت قیام کند و معنای واقعی مرام خود را زنده کند: “ما این حقایق را بدیهی میدانیم که همه انسانها برابر آفریده شده اند.”
من آرزو دارم که روزی بر تپههای سرخ جورجیا، پسران بردههای سابق و پسران برده داران سابق بتوانند با هم بر سر سفره برادری بنشینند. . .
من آرزو دارم که چهار فرزند کوچکم روزی در کشوری زندگی کنند که در آن نه بر اساس رنگ پوستشان بلکه بر اساس محتوای شخصیتشان قضاوت خواهند شد.
سخنرانی او 17 دقیقه و 40 ثانیه به طول انجامید. و تاریخ را تغییر داد.
پرزیدنت کندی ابتدا با به اشتراک گذاشتن یک رویا، بشر را به ماه برد. و برخی از زبانی که او انتخاب کرده تعجب آور است:
ما تصمیم میگیریم در این دهه به ماه برویم و کارهای دیگر را انجام دهیم، نه به این دلیل که آسان هستند، بلکه به این دلیل که سخت هستند. . . . من متوجه هستم که این تا حدودی یک عمل ایمان و بینش است، زیرا ما اکنون نمیدانیم چه منافعی در انتظار ماست. اما اگر بخواهم بگویم هموطنان من، یک موشک غول پیکر به طول بیش از 300 فوت به طول این زمین فوتبال که از آلیاژهای فلزی جدید ساخته شده است، در 240000 مایل دورتر از ایستگاه کنترل در هیوستون به ماه میفرستیم. برخی از آنها هنوز اختراع نشدهاند، توانایی تحمل گرما و تنشها را چندین برابر بیش از آنچه که تاکنون تجربه کردهاند، با دقتی بهتر از بهترین ساعتها در کنار هم قرار گرفتهاند و تمام تجهیزات مورد نیاز برای رانش، هدایت، کنترل، ارتباطات را حمل میکنند. غذا و بقا، در یک ماموریت آزمایش نشده، به یک جرم آسمانی ناشناخته، و سپس آن را سالم به زمین بازگردانید، ورود مجدد به اتمسفر با سرعت بیش از 25000 مایل در ساعت، باعث ایجاد گرمای تقریباً نصف دمای خورشید میشود – تقریباً به اندازه دمای امروز اینجا – و همه این کارها را انجام دهید، و درست انجام دهید، و ابتدا قبل از آن انجام دهید. این دهه تمام شد – پس ما باید جسور باشیم. . . اما انجام خواهد شد. و تا قبل از پایان این دهه انجام خواهد شد.
ممکن است فکر کنید که این چارچوب ابتکار، به عنوان طرحی مملو از خطر و عدم اطمینان، نتیجه معکوس خواهد داشت. دلیل کارکرد آن فقط این نیست که آنچه را که قرار است بیاورید واضح میکند. این است که او ما را به رویای قهرمانی میاندازد. او به ما سفری به آینده میدهد تا روایتی را بخوانیم که در نهایت درباره این تلاش گفته میشود.
در TED، بیشتر صحبتهای ما به زبان محاورهای بیشتر گفته میشود. اما توانایی ترسیم تصویری قانع کننده از آینده واقعاً یکی از بزرگترین هدایایی است که یک سخنران میتواند به ارمغان بیاورد. در واقع، بلندگوهای Dreamscape از هیجانانگیزترین سخنرانان TED بودهاند. آنها از دنیا آنطور که هست صحبت نمیکنند، بلکه آنطور که ممکن است باشد. وقتی این صحبتها به درستی انجام میشوند، قلب مخاطبان را به تپش وا میدارند و ذهنشان را با احساس امکان منفجر میکنند.
چشم انداز سلمان خان برای انقلاب آموزشی که در آن درسهای ویدیویی به بچهها اجازه میدهد تا بر موضوعات با سرعت خودشان تسلط پیدا کنند، تکه تکه به زیبایی آشکار شد و میتوانید هیجان را در ساختمان اتاق احساس کنید.
کریس میلک، فیلمساز، کار خود را با استفاده از واقعیت مجازی به نمایش گذاشت تا تجربه زندگی در یک کمپ پناهندگان سوری را دوباره خلق کند. مردم نگرانند که واقعیت مجازی ما را از یکدیگر دور کند. شیر یک عکس متقابل هیجان انگیز ارائه کرد. که دستگاههای واقعیت مجازی میتوانند به ماشینهای نهایی تولید همدلی تبدیل شوند.
سیلویا ارل، زیستشناس دریایی، از تصاویر قدرتمند و زبانی شیوا برای توصیف بحرانی که توسط اقیانوسهای بیش از حد صید و آلوده ما به وجود آمده است، استفاده کرد. اما او به همین جا بسنده نکرد. او از این صحبت کرد که اگر ما شروع به ایجاد “نقاط امید” کنیم، مناطق حفاظت شده دریایی که در آن حیات دریایی میتواند احیا شود، چه اتفاقی میافتد. دید او به قدری قانع کننده بود که یکی از مخاطبان در همانجا چکی به مبلغ 1 میلیون دلار برای او نوشت و شش سال بعد همچنان از کار او حمایت میکند. در آن زمان، میزان فضای محافظت شده در اقیانوسهای ما در سراسر جهان بیش از سه برابر شده است.
دو کلید برای به اشتراک گذاشتن یک رویا به طور موثر وجود دارد:
- تصویری جسورانه از آینده جایگزینی که میخواهید ترسیم کنید.
- این کار را به گونه ای انجام دهید که دیگران نیز آرزوی آن آینده را داشته باشند.
انجام هر دوی اینها در یک سخنرانی چالش برانگیز است. بخش اول اغلب به کمکهای بصری نیاز دارد. کنت لارسون 18 دقیقه را صرف ایدههای طراحی رادیکال مانند ماشینهای تاشو و آپارتمانهای تغییر شکل داد تا به افراد بیشتری اجازه دهد بدون ازدحام در شهرها جا شوند. ایدههای فردی لزوماً مانند شرطبندیهای مطمئن به نظر نمیرسند، اما با افشای بصری آنها، آنها را بسیار قانعکنندهتر نشان میدهد.
معمار توماس هیترویک اسلایدی را در سخنرانی خود گنجانده است که شاید جذاب ترین اسلایدی باشد که تا به حال در TED دیده ام. این طرح یک مجتمع آپارتمانی در کوالالامپور با ساختمانهای بلند منحنی زیبا را نشان میدهد که از پایهای باریک بیرون میآمدند تا فضایی را برای پارکی زیبا در سطح زمین فراهم کند. تصویری از آینده ای ترسیم میکرد که از تولد در آن هیجان زده میشدم.
اما همیشه اینطور نیست. اغلب، وقتی فناوریها رونمایی میشوند، مخاطب نمیداند هیجانزده شود یا عصبانی شود. در سال 2012، رئیس وقت دارپا، رجینا دوگان، سلسله ای از فناوری ها، مانند گلایدرهای پرسرعت و هواپیماهای بدون سرنشین مرغ مگس خوار را فاش کرد که با توجه به کاربرد نظامی احتمالی آنها، هم آزاردهنده و هم آزاردهنده بودند. و صحبت در مورد مهندسی ژنتیک، یا توانایی کامپیوتر در تشخیص چهرهها در یک جمعیت، یا توسعه رباتهای انسان مانند، میتواند بیشتر ترسناک به نظر برسد تا جذاب.
چگونه یک سخنران از این نوع ناراحتی مخاطب جلوگیری میکند؟ تنها راه این است که روشن کنیم چرا این آینده ارزش دنبال کردن دارد. یا ایده را به گونه ای ارائه دهید که بر ارزشهای انسانی تأکید کند، نه فقط فناوری هوشمندانه.
بران فرن این کار را در TED2014 انجام داد. او در مورد اینکه چگونه وسایل نقلیه خودران آینده ای کاملا متفاوت را به وجود خواهند آورد صحبت کرد. اما صحبت او با الهاماتی که در کودکی در بازدید از پانتئون در رم با والدینش داشت آغاز شد و با فراخوانی برای الهام بخشیدن به فرزندان آینده پایان یافت. ما باید آنها را تشویق کنیم که مسیر خودشان را پیدا کنند، حتی اگر با مسیر ما بسیار متفاوت باشد. ما همچنین به آنها نیاز داریم تا چیزی را درک کنند که به نظر نمیرسد در دنیای ما که به طور فزایندهای به فناوری وابسته است، قدردانی شود، اینکه هنر و طراحی تجملاتی نیستند و به نوعی با علم و مهندسی ناسازگار نیستند. آنها در واقع برای چیزی که ما را خاص میکند ضروری هستند.» چیزی که میتوانست دید ناب فناوری و شاید کمی ترسناک باشد، در نهایت انسانی و امیدوارکننده بود.
طنز هم کمک میکند. خوان انریکز مجموعهای از سخنرانیهای هیجانانگیز را در TED ارائه کرده است که پیشرفتهای آینده در زیستشناسی و ژنتیک را به نمایش میگذارد که اگر راهی برای تزریق خنده در هر اسلاید پیدا نمیکرد، ممکن بود بسیار نگرانکننده به نظر برسد. با خوان در کنار شما، آینده به جای نگران کننده، شگفت انگیز به نظر میرسد.
در نهایت، هرچه چشم انداز آینده قابل اجراتر باشد، بهتر است. دیو ایسی، بنیانگذار StoryCorps از قدرت افرادی که از نزدیکانشان سؤالات عمیقی درباره معنای زندگیشان میپرسند و آن مصاحبهها را ضبط میکنند، صحبت کرد. او سپس اپلیکیشنی را به اشتراک گذاشت که به هر کسی اجازه میدهد این کار را به سادگی انجام دهد و نتیجه را در کتابخانه کنگره آپلود کند و یک رکورد دائمی ایجاد کند. تصور او از دنیایی که در آن مردم واقعاً به حرفهای یکدیگر گوش میدادند، الهامبخش بود، و طی چند روز پس از انتشار سخنرانیاش، هزاران نفر مکالمات معناداری را ضبط کردند که قبلاً هرگز نداشتهاند.
این قدرت رویاهای ماست. آنها میتوانند به دیگران سرایت کنند، هیجان و باور ایجاد کنند و از این طریق خود را به واقعیت تبدیل کنند. با دادن احساس افزایش امکان، آنها همچنین به ما انگیزه میدهند تا روی رویاهای خود سخت تر کار کنیم. اگر از شما دعوت شده است که با یک رویاپرداز الهام گرفته به سفر بروید، این دعوتی است که هرگز نمیتوانید آن را رد کنید.
ترکیب و مطابقت
واقعیت اینجاست. بیشتر صحبتها فقط در یکی از مقولههایی که تا به حال بحث کردهایم نمیشوند. بلکه شامل عناصر بسیاری از آنها میشوند. به عنوان مثال، سخنرانی محبوب امی کادی در مورد اینکه چگونه زبان بدن شما بر اعتماد به نفس شما تأثیر میگذارد، ترکیبی هنرمندانه از توضیح و داستان سرایی شخصی است. و صحبتهای سلمان خان با داستان خودش آغاز میشود و به یک قدم زدن شگفتانگیز در میان ویژگیهای قابل توجهی که آکادمی خان او میسازد، تبدیل میشود، قبل از اینکه به قلمروی رویایی ختم شود – چشماندازی هیجانانگیز از پتانسیل برای نوع جدیدی از آموزش.
بنابراین دوباره تاکید میکنم: تکنیکهای فوق به هیچ وجه شما را محدود نمیکنند. آنها ابزارهایی هستند که به شما کمک میکنند تصور کنید چگونه میتوانید پروژه ساخت و ساز قابل توجه خود را در ذهن شنوندگان خود به بهترین نحو انجام دهید. به روشی انتخاب کنید، ترکیب کنید، مطابقت دهید و تقویت کنید که قوی ترین و معتبرترین ایده را برای ایده ای که میخواهید بسازید کار کند.
بنابراین، اکنون فرض میکنیم که شما خط مقدم، محتوای گفتگو را دارید و ترکیب هنرمندانه خود از ارتباط، روایت، توضیح، متقاعدسازی و مکاشفه را با هم ترکیب کرده اید. بعدش چی؟
وقت آن است که این نمایش را به راه بیندازیم.
ما چهار عنصر کلیدی در فرآیند آمادهسازی صحبت را بررسی میکنیم که مشخص میکند صحبت شما آواز میخواند یا غر میزند:
- آیا شامل موارد بصری میشود یا خیر، و اگر چنین است، چه تصاویری را شامل میشود؟
- چه بنویسید و سخنرانی خود را حفظ کنید، چه برنامه ریزی کنید که «در لحظه» صحبت کنید.
- نحوه تمرین هر دو نوع مکالمه
- و نحوه باز و بسته شدن برای حداکثر تاثیر
اماده ای؟ بیا همراه کار برای انجام وجود دارد
بدون دیدگاه