چگونه یک مقاله استدلال محور بنویسیم؟

چگونه یک مقاله استدلال محور بنویسیم؟:اما استدلال دقیقاً چیست؟ آیا همان تز یا فرضیه یا نتیجه یا یافته‌ها است؟ چه تفاوتی با عنوان دارد؟ و چگونه می‌خواهید یکی را بسازید؟ بخشی از دلیلی که استدلال‌های نامشخص در دانشگاه بسیار رایج است، به دلیل ناتوانی در آموزش اینکه استدلال چیست، می‌باشد. کلاس‌های انشایی که دانشجوی سال اول به آن می‌پردازد و سپس دانشجویان به ندرت دوباره با این مفهوم مواجه می‌شوند. دلیلی برای این وجود دارد: آموزش استدلال بسیار دشوار است. یک کتاب، که در آن تکنیک‌های مختلف برای اینکه دانشجویان چگونه استدلال بنویسند آموزش داده شد، به دقت اعتراف می‌توان کرد که نظرسنجی‌های پس از دوره نشان داد که هر تکنیک برای تدریس استدلال تفاوت کمی یا هیچ تفاوتی در مقالات دانشجویی ایجاد نکرده است (فولکرسون 1996). بنابراین، اگر در مورد اینکه یک بحث چیست یا چگونه آن را ایجاد کنید، سردرگم هستید، در همراهی عالی هستید. با جرات بیایید تا به هر حال آن را بفهمید.

آموزش مقاله نویسی در تهران

استدلال چیست؟

به طور خلاصه، استدلال گفتمانی است که هدف آن متقاعد کردن است. شما با درگیر کردن شک و تردیدهای شخصی و ارائه شواهد برای غلبه بر این تردیدها، آنها را متقاعد می‌کنید. بنابراین، یک مقاله ژورنالی، نوشته‌ای است که سعی می‌کند خواننده را متقاعد کند که به چیزی اعتقاد داشته باشد. دیدگاهی را بیان می‌کند که قصد تأثیرگذاری دارد.

آموزش مقاله نویسی در تهران

اگرچه این زبان ذهنی ممکن است دانشمندان علوم اجتماعی را بترساند، در واقع، یک فرضیه بخشی از یک بحث است. یک مقاله علوم اجتماعی قصد دارد خواننده را متقاعد کند که این فرضیه درست یا نادرست است. در چنین مقالاتی، آنچه من آن را استدلال می‌نامم اغلب به عنوان نتیجه توصیف می‌شود. ممکن است روش و نحوه متقاعدسازی آن با علوم انسانی متفاوت باشد، اما به هر حال یک عقیده است. اگر فرضیه باشد “آیا x بر y تاثیر می‌گذارد؟” استدلال این است که ” وقتی z وجود دارد، x بر y تاثیر می‌گذارد.”

از نظر فنی تر، یک استدلال مجموعه‌ای منسجم از اظهارات است که در آن نویسنده خواننده را از فرضیات خاصی به یک نتیجه خاص هدایت می‌کند. بنابراین، یک استدلال همیشه حداقل دو بخش دارد: یک ادعا و شواهد برای آن ادعا. بیانیه‌ای که حمایت می‌شود نتیجه، فرضیه یا ادعا نامیده می‌شود. بیانیه‌ای که به عنوان پشتوانه برای دیگری ارائه می‌شود، مقدمه، دلیل یا مدرک نامیده می‌شود. استدلال (یا تز یا نتیجه) شما هر چه که باشد، باید دلیل (یا مقدمات) ارائه دهید.

اگر استدلال دارید چگونه تست کنید. یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای تشخیص استدلال بودن یک بیانیه این است که از جملاتی تشکیل شده باشد که می‌توانید به طور منسجم به آنها «موافقم» یا «مخالفم» پاسخ دهید (لانسفورد و روسکیویچ 2003). به عنوان مثال، این بیانیه که “شارلوت گیلمن نویسنده بزرگی بود” یکی از جمله‌هایی است که می‌توانید با آن موافق یا مخالف باشید. این بیانیه که “شارلوت گیلمن یک نویسنده بود” نیست. این یک واقعیت است. ارزیابی “نویسنده بزرگ” برای متقاعد کردن خواننده نیاز به اثبات دارد، اما “نویسنده” واقعی چنین نیست. به همین ترتیب، این بیانیه که “بسیاری از کودکان مدرسه‌ای کالیفرنیا دو زبانه هستند” استدلالی نیست. این یک واقعیت است. این جمله که “کودکان دوزبانه در مدرسه بهتر از کودکان تک زبانه عمل می‌کنند” یک بحث است. بسیاری با این استدلال یا چنین نتیجه گیری از داده‌ها مخالف هستند.

معجون-مقاله-نویسی-وزیری-scaled-2-735x1024

دانشجویان علاقه مند به نظریه انتقادی قبلاً شروع به زیر سوال بردن این موضوع کرده اند. آیا همه گفتمان یک استدلال نیست؟ آیا همه متن‌ها برای متقاعد کردن نیستند؟ آیا می‌توانیم با اطمینان بدانیم که شارلوت گیلمن نویسنده بوده است؟ در واقع، این بخشی از چیزی است که آموزش استدلال را بسیار دشوار می‌کند. تعاریف شروع به محو شدن می‌کنند، معنی شروع به لغزش می‌کند.

از آنجایی که علاقه من در اینجا آموزشی است نه نظری – من فقط می‌خواهم روش‌های مفیدی برای تفکر در مورد نوشتن ارائه دهم که به شما امکان می‌دهد کار خود را منتشر کنید – من بیشتر از این به درختزارهای خاردار نظریه استدلال نمی‌پردازم. من فقط می‌گویم که در این کتاب کار، من از عبارت “استدلال” به عنوان خلاصه‌ای برای ایده مهم مقاله شما استفاده می‌کنم، ایده‌ای که باید با مدرک پشتیبانی کنید تا خواننده را متقاعد کنید که دیدگاه شما معتبر است. اگر به موضوع بحث به طور گسترده‌تری علاقه دارید، توصیه می‌کنم کتاب‌هایی را که در بخش خواندن توصیه‌شده در انتهای این کتاب فهرست کرده‌ام، ملاحظه کنید. من زمان بیشتری را در اینجا برای توضیح اینکه استدلال چیست صرف نمی‌کنم زیرا از طریق آموزش استدلال دریافتم که آنقدرها مفید نیست. مفیدترین راه برای یادگیری ساخت استدلال مقاله ژورنالی، مطالعه نمونه هاست.

آموزش مقاله نویسی در تهران

چگونه از کوته فکری خودداری کنیم. هنگامی که برخی از مردم کلمه “استدلال” را می‌شنوند، به این فکر می‌کنند که دو نفر فریاد می‌زنند، هیچ کدام به حرف دیگری گوش نمی‌دهند یا نکات درست را قبول نمی‌کنند. این دقیقا همان نوع استدلالی است که شما در مقاله خود نمی‌خواهید. برای داشتن یک استدلال موفق، نیازی نیست که مخالفان علمی را از بین ببرید یا موقعیت خود را ضد گلوله، کنید. استدلال، منطقی بین مواضع متضاد که منجر به تصمیم می‌شود، است. این در مورد جستجوی پاسخ از طریق تبادل است. این بدان معنی است که شما نیازی به بحث غیرقابل انکار ندارید، فقط یک بحث جالب است. یک حقیقت دشوار این است که آن موضوعاتی که ارزش بحث را دارند، تقریباً هرگز همه شواهد را از یک طرف یا طرف دیگر ندارند. هر دو طرف شواهد قانع کننده‌ای دارند. اگر استدلالی را مطرح کرده اید که هیچ مدرک قانع کننده‌ای علیه آن ندارد، احتمالاً استدلال قابل انتشاری را انتخاب نکرده اید. برای متقاعد کردن خوانندگان، ابتدا باید آنها شک داشته باشند، یا باور داشته باشند که دیگران در درستی استدلال شما شک دارند. بنابراین، برای ساختن یک استدلال صحیح، صداهای مخالف را در نظر بگیرید. این نشانه‌ای از بهترین نویسندگان دانشگاهی است.

به عنوان مثال، یکی از مقالات منتشر شده در مجله دانشگاهی که من مدیریت می‌کردم، آزتلان: مجله مطالعات چیکانو، نمونه‌ای عالی از یک مقاله مطمئن با استدلال روشنی است که همه مخالفان را ساکت نمی‌کند. مقاله اریک آویلا ادبیات چیکانو را برای آنچه در مورد دیدگاه جامعه چیکانو از بزرگراه لس آنجلس آشکار می‌کند، تحلیل می‌کند. استدلال او این است که برخلاف دیدگاه معمولی انگلیسی، چیکانو آزادراه‌ها را مخرب می‌داند تا سازنده، زیرا کل محله‌های چیکانو برای ساخت آن‌ها ویران شدند. برای نشان دادن دیدگاه مثبت انگلیسی، او به اسناد و روزنامه‌های شهری استناد می‌کند. برای نشان دادن دیدگاه منفی چیکانو، او به متون ادبی درباره لس آنجلس که توسط چیکانوها نوشته شده است استناد می‌کند. او استدلال قانع کننده‌ای برای دیدگاه‌های بسیار متفاوت دو گروه ارائه می‌کند. با این حال، در بخش پایانی، او آشکارا اعتراف می‌کند که گروهی از چیکانوها این بزرگراه را منفی نمی‌دانستند: نویسندگان  چیکانوی خوشحال. ادبیات آنها در مورد لس آنجلس نمایانگر دیدگاهی از آزادراه به عنوان موازنه کننده است، راهی برای خروج از حکومت و فرمانروایی درک شده از باریو. این بخش پایانی چیزی است که مقاله او را عالی می‌کند، او به شیوه‌ای جالب نشان می‌دهد که استدلال او کجا شکسته می‌شود و بنابراین این مقاله را قوی تر می‌کند.

کتاب-آموزش-مقاله-نویسی-

من همیشه وقتی دانشجویان از من می‌پرسند، «چرا می‌خواهم استدلال‌هایی را وارد کنم که موقعیت من را تضعیف می‌کند، به این مثال اشاره می‌کنم؟» اول، اگر تحقیقاتی را که با ادعاهای شما در تضاد است نادیده بگیرید، باید فرض کنید که خواننده از آن تحقیق اطلاعی نخواهد داشت، که در بهترین حالت یک فرض مخاطره آمیز است. دوم، اگر به تکذیب‌های احتمالی توجه نکنید، استدلال شما کمتر متقاعد کننده است. پرداختن به استدلال‌های احتمالی مخالف نشان می‌دهد که شما به گزینه‌های دیگر فکر کرده اید. هدف استدلال و تحقیق صرفاً جستجوی مطالبی نیست که از نتایجی که قبلاً به آنها اعتقاد دارید پشتیبانی می‌کند، بلکه جستجو برای یافتن پاسخ است. این کار یک نویسنده خوب است که نشان دهد استدلال‌های مخالف قابل درک و اعتبار هستند، اما نیازی نیست که این ادعا را مخدوش کند. دلایل خوبی در هر دو طرف هر بحث مهم وجود دارد. هدف شما ارائه آنها و رسیدن به بهترین نتیجه ممکن است.

چگونه-دانشجوی-حرفه_ای-باشیم-وزیری-fytf3t-scaled-1-735x1024

در علوم اجتماعی، چنین آزادی اغلب در توصیف نویسندگان از محدودیت‌های مطالعه را نشان می‌دهد. نویسندگان داده‌های خود را به عنوان پشتیبان فرضیه‌های خود تجزیه و تحلیل می‌کنند، اما اذعان می‌کنند که تغییرات در نمونه یا متغیرها ممکن است نتیجه متفاوتی را ارائه دهد.

چگونه از طرح موضوع به جای استدلال اجتناب کنیم. بحث یک موضوع نیست. اشتباه گرفتن این دو مشکل عمده در مقالات دانشجویی است. به عبارت دیگر، بسیاری از مقالات دانشجویی بیشتر حول یک موضوع به جای داشتن یک استدلال روشن، حرکت می‌کنند. در واقع، وقتی از دانشجویان می‌خواهم که استدلال خود را به من بگویند، به طور تکراری موضوعاتی را به من ارائه می‌کنند. به همین دلیل، اجازه دهید برخی از عبارات را مرور کنیم و تشخیص دهیم که آیا آنها به عنوان استدلال عمل می‌کنند یا خیر.

  • می خواهم در مورد کتاب جدیدی که دارم می‌خوانم به شما بگویم. (این هنوز یک موضوع یا بحثی در مورد یک موضوع نیست.)
  • هدف این مقاله تحلیل رمان آنی جان اثر جامائیکا کینکید است. (این بیانیه یک پروژه است، اما یک موضوع یا استدلال در مورد یک موضوع نیست.)
  • این مقاله آنچه را که می‌توانیم درباره تجربه پسااستعماری از رمان آنی جان اثر جامائیکا کینکید بیاموزیم، آشکار می‌کند. (این بیانیه‌ای از یک موضوع است، اما استدلالی در مورد یک موضوع نیست.)
  • رمان آنی جان اثر جامائیکا کینکید برای درک ما از تجربه پسااستعماری مفید است. (این یک استدلال است اما بسیار مبهم است.)
  • رمان آنی جان اثر جامائیکا کینکید با توضیح اینکه چگونه تحصیلات انگلیسی آنی جان به طور فزاینده‌ای او را از مادرش بیزار می‌کند به درک ما از تجربه پسااستعماری کمک می‌کند. (این یک استدلال قوی با یک جفت شواهد است [آنی تحصیل کرده بریتانیا است، او از مادرش بیزار است] و یک جفت ادعا [آموزش انگلیسی باعث بیزاری خانوادگی می‌شود، این بیزاری پسااستعماری است] که این استدلال را تایید می‌کند که کتاب به درک ما کمک می‌کند. از تجربه پسااستعماری.)

آموزش مقاله نویسی در تهران

همانطور که از این مثال‌ها می‌بینید، استدلال در مورد ایجاد یک موقعیت از طریق حمایت عقلانی است. این در مورد گفتن چیزی است که شخص دیگری می‌تواند با آن بحث کند، اغلب یک پیشنهاد ترسناک برای نویسندگانی که شروع به کار می‌کنند. به همین دلیل است که آنها اغلب به موضوعات پایبند هستند. اعلام عرصه‌ای که مقاله شما در آن حرکت می‌کند آسان تر است. اما برای موفقیت باید استدلال داشته باشید.

بیایید به برخی اظهارات بیشتر نگاه کنیم تا به درک بهتری از چیستی استدلال ادامه دهیم. کدام یک از عبارات زیر یک استدلال است؟ من این جفت را از چکیده اصلی و اصلاح شده همان مقاله دانشجویی توسط Haeng-ja Chung گرفته‌ام.

  • در این مقاله، من مروری بر روی مسائل کره ای‌ها در ژاپن از دوره استعمار ژاپن (1910-1945) تا به امروز ارائه می‌کنم.
  • این مقاله تاکید می‌کند که موقعیت اجتماعی پایین‌تر کره‌ای‌ها در ژاپن از دوره استعمار ژاپن (1910-1945) تا به امروز تحت تأثیر فرآیند استعمارزدایی، تقسیم کره جنوبی و شمالی و سیاست‌های متناقض دولت ژاپن در قبال کره‌ای‌ها در ژاپن شکل گرفته است.

جمله اول استدلال نیست. شما می‌توانید بگویید زیرا واقعاً نمی‌توانید با آن موافق یا مخالف باشید. ادعای خاصی ندارد. بیانیه دوم یک استدلال است. شما می‌توانید بگویید زیرا بلافاصله تعجب می‌کنید که آیا این جمله درست است یا خیر. همچنین به جای اینکه به طور مبهم ادعا کند که برخی از عوامل همسان سازی کره را شکل داده اند، جزئیات واقعی را ارائه می‌دهد.

بیایید به جفت دیگری از یک مقاله منتشر شده نگاه کنیم.

  • این مقاله به بررسی عواملی که مقابله موفقیت‌آمیز با اچ‌آی‌وی را تسهیل می‌کنند یا مانع آن می‌شوند، از جمله عملکرد روان‌شناختی موجود، وضعیت سلامت پزشکی، کیفیت و کفایت حمایت اجتماعی، استرس و سبک مقابله، و مزایای مورد انتظار درمان درک‌شده، می‌پردازد.
  • این مقاله ادعا می‌کند که روان درمانی گروهی با هدف ایجاد یک هویت مثبت برای افرادی که با چالش‌های ناشی از وضعیت سروستات HIV مثبت خود کنار می‌آیند ارزشمند است.11

در ابتدا، ممکن است به نظر برسد که عبارت اول یک استدلال است. مبهم نیست و متغیرها را فهرست می‌کند. با این وجود، آزمون “موافق یا مخالف” را قبول نمی‌کند. کدام جنبه از این عوامل تسهیل کننده، کدام مانع؟ نویسنده ایده واقعی را در اختیار خوانندگان قرار نداده است، فقط فهرستی از مقوله‌هایی که باید بررسی شوند. بیانیه دوم واقعاً یک استدلال است که یک متغیر را شناسایی می‌کند و استدلال می‌کند که آن در جهان تأثیر دارد.

اشتباه رایجی که دانشجویان مرتکب می‌شوند این است که به جای ارائه یک استدلال، پروژه‌ای را تنظیم می‌کنند. اشتباه دیگر این است که معتقد باشید یک استدلال فقط بیانیه‌ای است که موضوع شما مهم است، نادیده گرفته شده است یا ارزش مطالعه بیشتری دارد. چنین اظهاراتی، ادعاهایی برای اهمیت هستند، نه استدلال‌های حمایت کننده از مقاله.

  • توسعه دموکراسی در مالاوی در طول دهه 1990، مبارزاتی را که دولت‌ها برای دموکراسی سازی با آن مواجه هستند، در زمانی که بخش قابل توجهی از جمعیت بی سواد هستند، روشن می‌کند.
  • این مطالعه در مورد انتخابات مالاوی در دهه 1990 نشان می‌دهد که فقدان سواد، مانع بزرگی برای دموکراسی سازی است.

هر دو بیانیه استدلال هستند، اما اولی فقط یک استدلال مهم است. دومی می‌تواند یک مقاله را حفظ کند، اما می‌تواند با پرداختن به موانعی که بی سوادی برای دموکراسی ایجاد می‌کند، بهبود یابد.

چگونه یک مقاله استدلال محور بنویسیم

وقتی شما یک استدلال دارید، کارتان تمام نشده است. مشکلی که بسیاری از مقالات منتشر نشده دارند این است که آنها بر اساس داده‌ها هستند و نه استدلال. مقاله استدلالی دارد، اما ارتباطی با آنچه در مقاله می‌گذرد ندارد. مقاله داده‌ها و شواهدی دارد، اما آنها با استدلال ارتباطی ندارند. در دام این که اجازه دهید داده‌های شما به جای استدلال شما، مقاله شما را سازماندهی کنند، نیفتید.

تیم استوول از دپارتمان زبان‌شناسی UCLA به دانشجویان دکترای خود می‌گوید که هنگام نوشتن یک مقاله در ژورنال نباید مانند یک کارآگاه که داده‌ها را جمع‌آوری می‌کند، بنویسید بلکه مانند وکیلی بنویسند که در حال بحث و جدل در یک پرونده است. گزارش یک کارآگاه حاکی است که در محل جنایت چندین اقلام کشف شد و با ده‌ها نفر مصاحبه و اظهارات مختلفی صورت گرفت و جان دو دستگیر شد. خلاصه‌ای از وکیل بیان می‌کند که جان دو قتل را مرتکب شد زیرا مورد x در صحنه جنایت پیدا شد و شاهد عینی او را مشاهده کرد. گزارش مبتنی بر داده است، خلاصه مبتنی بر استدلال است. اگر مقاله شما تمام داده‌هایی را که برای رسیدن به نتیجه‌گیری انجام داده‌اید ارائه می‌کند، شما یک گزارش نوشته‌اید، نه یک مقاله قابل انتشار. مانند یک وکیل فکر کنید و شواهدی را ارائه دهید که از پرونده شما حمایت می‌کند، شواهدی را که از پرونده شما پشتیبانی نمی‌کند به دقت بررسی کنید. شواهدی را که نه در تضاد هستند و نه از پرونده شما حمایت می‌کنند نادیده بگیرید و مطمئن شوید که هیئت منصفه همیشه می‌داند که شما چه کسی را به چه دلیل و برای چه چیزی متهم می‌کنید. سپس شما یک مقاله استدلال محور خواهید داشت.

کوچینگ-تحصیلی-1-1-1-1024x858

بیایید به مثالی از یک مسئله استدلالی نگاه کنیم. پیش‌نویس‌های چکیده زیر که همان مقاله را توصیف می‌کنند در کتاب درسی عالی Swales and Feak در مورد نوشتن آکادمیک (1994) آمده است. کدام چکیده بهتر است؟

چکیده نسخه A

تعداد رابط‌های جمله در 12 مقاله دانشگاهی 70 رابط مختلف تولید کرد. اینها در فرکانس از 62 توکن (اما) تا اتفاقات منفرد متفاوت بودند. هفتاد و پنج درصد از 467 مثال در موقعیت ابتدایی جمله ظاهر شدند. با این حال، کانکتورهای جداگانه به طور قابل توجهی در اولویت موقعیتی متفاوت بودند. برخی (به عنوان مثال، علاوه بر این) همیشه در ابتدا رخ داده است. در موارد دیگر (مثلاً، بنابراین)، بیش از 50٪ مواقع بعد از موضوع قرار می‌گرفتند. این یافته‌ها نشان می‌دهد که جستجو برای قوانین کلی برای موقعیت کانکتور ممکن است مثمر ثمر نباشد.

آموزش مقاله نویسی در تهران

چکیده نسخه B

اگرچه رابط‌های جملات یکی از ویژگی‌های شناخته شده نوشتار دانشگاهی هستند، تحقیقات کمی در مورد موقعیت‌یابی آنها انجام شده است. در این مطالعه، ما موقعیت 467 کانکتور پیدا شده در نمونه‌ای از 12 مقاله تحقیقاتی را تجزیه و تحلیل می‌کنیم. هفتاد و پنج درصد از رابط‌ها در ابتدای جملات رخ داده اند. با این حال، کانکتورهای فردی در اولویت موقعیتی بسیار متفاوت بودند. برخی، مانند علاوه بر این، فقط در ابتدا رخ داده است. موارد دیگر، مانند بنابراین، در ابتدا تنها در 40 درصد موارد رخ داده است. این یافته‌های اولیه نشان می‌دهد که قوانین کلی برای موقعیت اتصال ممکن است مبهم باشد.

احتمالاً تشخیص نسخه B به عنوان قوی تر برای شما آسان بود. به خوبی سازماندهی شده است، موضوع و اهمیت خود را در جمله اول، روش خود را در جمله دوم، یافته‌های خود را در سه جمله بعدی اعلام می‌کند، و با این استدلال به پایان می‌رسد که رابط‌های جمله احتمالاً قوانین کلی ندارند. چکیده اول به خوبی سازماندهی نشده است – بدون زمینه، داده‌های غیرقابل توضیح و استدلال غیر مرتبط. این یک چکیده داده محور است. داده‌های سازماندهی نشده بر استدلال غلبه می‌کند. هر دو استدلال دارند، اما تنها یکی استدلال محور است.

موکاپ-40-1

چگونه از یک مقاله داده محور اجتناب کنیم؟

افرادی که تجزیه و تحلیل متنی و مطالعات میدانی انجام می‌دهند به طور خاصی طعمه مشکل نوشتن مقالات مبتنی بر داده می‌شوند. معمولاً این به این دلیل است که داده‌ها برای شما واقعی تر از تجزیه و تحلیل شما از آنها است. اگر یک نویسنده استاندارد را تحسین می‌کنید، ممکن است بیشتر مقاله خود را صرف خلاصه کردن متن و زیبایی‌های آن کنید. اگر یک سال را در دهکده‌ای با چهارصد نفر گذرانده‌اید، به نظر می‌رسد که انتخاب برخی استدلال‌ها و وادار کردن داده‌هایتان برای جا دادن با آن دمپایی شیشه‌ای بسیار کم‌رنگ به نظر می‌رسد. شما ده‌ها ساعت نوار، دو هزار ساعت مشاهده و بینش بیشتری نسبت به یک دوره زندگی برای مکاتبه دارید. یک  میل برای بیان کردن این داده‌های غنا وجود دارد. در واقع، اغلب می‌شنوم که دانشجویان می‌گویند: «اما تو باید بفهمی. من باید نماینده فلانی یا فلانی باشم. می‌خواهم خواننده از همه چیزهای خارق‌العاده‌ای که در این رمان، این دهکده، این مطالعه موردی اتفاق می‌افتد، قدردانی کند.» توصیه من: نمایش ندهید. اگر متوجه شدید که شروع به نمایش سوژه خود کرده اید، مقاومت کنید. مقالات قابل انتشار استدلالی هستند نه نمایشی. فقط تمام اطلاعاتی را که جمع آوری کرده اید ارائه نکنید و به خواننده اجازه دهید پیوندها را ایجاد کند. اگر فکر می‌کنید، “خب، این بخش جزئیات زیادی دارد و من مطمئن نیستم که چگونه من به طور خاصی با استدلال ارتباط دهم، اما . . ” توقف کنید و تجدید نظر کنید. یک مقاله ژورنال سی صفحه‌ای محلی برای ارائه نیست. کتاب برای همین است. مقاله برای استفاده از داده‌ها برای ایجاد استدلال است. داده‌ها باید وابسته باشند.

افرادی که برای سازمان‌های دولتی یا سازمان‌های غیرانتفاعی کار می‌کنند نیز مشکل مشابهی دارند. آنها به نوشتن گزارش عادت دارند. هدف از یک گزارش ارائه مجموعه عظیمی از داده‌ها در مورد یک مشکل یا نگرانی خاص در یک مکان خاص است. برای مثال، یک گزارش ممکن است تمام مشکلات پیش روی یک بیمارستان آموزشی محلی را که بودجه کافی ندارد، نشان دهد. اما نویسنده گزارش داده‌ها را با هیچ استدلالی سازماندهی نکرده است. بلکه معمولاً بیان می‌کند که دلایل مشکل پیچیده‌تر از تصور قبلی است و هر راه‌حلی باید ده‌ها متغیر را در نظر بگیرد. نویسنده اغلب با صفحاتی از مشاوره به آژانسی که بودجه گزارش را تأمین می‌کند، پایان می‌دهد. هدف یک مقاله ژورنالی با هدف یک گزارش کاملاً متفاوت است. هدف یک مقاله بحث است نه توصیه. شما به خواننده نمی‌گویید که در مورد مشکل چه کاری انجام دهد، شما به خواننده می‌گویید که در مورد مشکل چه فکری کند.

وقتی این نکته را در مورد ننوشتن مقالات داده محور بیان می‌کنم، دانشجویان گاهی اوقات با اصرار کلیفورد گیرتز انسان‌شناس بر روی «توصیف پرمایه»، مخالفت می‌کنند. دانشجو خواهد گفت: “من در رشته انسان شناسی/آموزش و پرورش/ جامعه شناسی هستم و در رشته ما بد نیست در یک مقاله دانشگاهی توضیحات زیادی ارائه دهیم.” من همیشه در مقابل می‌گویم، خوب، یکی را برای من بیاورید که در سال گذشته منتشر شده است. یافتن چنین مقالاتی دشوار است. من همچنین داستانی درباره شنیدن صحبت‌های گیرتز در UCLA در اوایل دهه 1990 تعریف می‌کنم. بسیاری از ما ستایشگران بزرگ آثار او هستیم، و حداقل 500 نفر در بین تماشاگران حضور داشتند تا شاهد معرفی گیرتز به توصیف پرمایه یک ساعته از سیاست اخیر اندونزی باشیم. این دردناک ترین سخنرانی بود که تا به حال در آن شرکت کردم و اگر هیاهوی اطرافم نشانه‌ای بود، به نظرم تنها نبودم. گوش دادن، یا خواندن آن عذاب آور است، جریان پیوسته‌ای از نام‌ها و تاریخ‌ها بدون هیچ گونه عمومیت دادنی. تعداد کمی می‌توانند آن را جذب کنند. خوشبختانه، برای آن دسته از ما که همچنان او را تحسین می‌کنیم، گیرتز در مقاله خود در مورد توصیف پرمایه در مورد این مشکل در واقع هشدار می‌دهد.

ادعای توجه یک گزارش قوم نگارانه به توانایی نویسندگان آن در گرفتن حقایق بدوی در مکان‌های دور و حمل آنها به خانه مانند نقاب یا حکاکی بستگی ندارد، بلکه به میزان توانایی او برای توضیح دادن آنچه در چنین مواردی می‌گذرد بستگی دارد. مکان ها، برای کاهش گیجی – اینها چه نوع مردانی هستند؟ . . . به قول ثورو ارزشش را ندارد که دور دنیا بگردیم تا گربه‌های زنگبار را بشماریم. (Geertz 1973)

بنابراین، گربه‌های زنگبار را به حساب نیاورید. جریان‌هایی از داده بدون هیچ استدلالی نداشته باشید. مطمئن شوید که ایده‌های شما در مورد داده ها، مقاله را سازماندهی می‌کند، نه سازماندهی داده‌ها خودشان را. اگر مقاله خود را به بخش‌هایی تقسیم کرده‌اید که منعکس‌کننده فصل‌های موضوع ادبی شما، یا گاه‌شماری رویدادهای مرتبط، یا ترتیبی که به اطلاعات رسیده‌اید، توقف کنید و تجدیدنظر کنید. شما باید داده‌ها را بر اساس آنچه می‌خواهید در مورد آن بحث کنید مرتب و گروه بندی کنید.

فرمول یک استدلال

اگر هنوز مطمئن نیستید که استدلال چیست یا چگونه می‌توانید آن را بیان کنید، توصیه‌هایی از استیون پوسوستا بگیرید. پسوستا پس از تدریس در آزمایشگاه تدریس خصوصی انشاء UCLA به عنوان یک رشته زبان انگلیسی، یک کتاب خنده دار شصت و دو صفحه‌ای برای دانشجویان نوشت با عنوان نترسید: راهنمای تعلل کننده برای نوشتن یک ترم موثر (شما می‌دانید که هستید) (1996) . هدف کتاب ارائه «ترفندهای جالب» و «راه‌حل‌های سریع» است که دانشجو را قادر می‌سازد تا کتاب پوسوستا را امشب بخواند «و همچنان مقاله خود را فردا تحویل دهد». همانطور که می‌توانید تصور کنید، این کتاب در برخی از گوشه‌ها  وحشت را القا می‌کند (دیویس و شادل 2000)، و تحسین در برخی دیگر (من برخی از دستیاران آموزشی را می‌شناسم که پس از اطلاع از آن در کلاس‌های انشاء از آن استفاده کرده‌اند). یکی از ابزارهای پوسوستا چیزی است که به نظر من در آموزش دانشجویان در مورد استدلال مفید است. این ابزار پایان نامه ساز فوری (1996, 12) اوست. اینجوری میشه:

پایان نامه فوری

#1. اگرچه _______ (بیانیه کلی، نظر مخالف)

#2. با این وجود _______ (پایان نامه، ایده شما)

#3. زیرا _______ (مثال، شواهد، #1، #2، #3، و غیره)

برای استفاده فوری از ابزار: اگرچه پایان‌نامه‌ساز فوری پوسوستا تقلیل‌دهنده و از نظر آموزشی مشکل‌ساز است، با این وجود الزامات گفتمان آکادمیک را به جوهری که به راحتی قابل درک است را تقلیل می‌دهد که می‌تواند برای دانشجویانی که با مقالات خود دست و پنجه نرم می‌کنند مفید باشد، زیرا دانشجویان را مجبور می‌کند که در یک مناظره درگیر شوند و دلایل در یک جمله ارائه دهند. اگر مطمئن نیستید که استدلالتان چیست یا در بیان آن مشکل دارید، سعی کنید از پایان نامه فوری در بالا برای شروع استفاده کنید.

یک اخطار. پایان نامه ساز پوسوستا زمانی که شما در حال مشاجره با نظریه‌های فعلی هستید، نسبت به زمانی که نظریه‌ها را تایید می‌کنید، بهتر عمل می‌کند. اگر تأیید می‌کنید، می‌توانید سعی کنید که از «بسیاری از دانشمندان استدلال می‌کنند که [استدلال] و من موافقم چون [شواهد]» استفاده کنید. یا، “از طریق مطالعه [موضوع] من آن [شواهد] را پیدا کردم که نشان می‌دهد [ایده شما].”

از آنجایی که سازندگان پایان نامه می‌توانند فکر را محدود کنند، برخی دریافتند که تهیه نقشه مقاله آنها مفیدتر است. به این معنا که مقاله خود را با استفاده از فلش‌ها و کلمات دایره دار بکشید تا نشان دهید که چه رابطه‌ای بین نظریه ها، موضوعات و متون مختلف وجود دارد.

استدلال‌های مخالف استدلال

گاهی اوقات دانشجویان به من می‌گویند که نویسندگان در رشته خود نیازی به بحث ندارند. در عوض، آنها می‌توانند یک سری از سوالات را بدون پاسخگویی به پاسخ خاصی کشف کنند.

درست است که در علوم اجتماعی برخی مقالات در مقدمه استدلالی بیان نمی‌کنند. چنین مقالاتی معمولاً از رویه علمی طرح یک یا دو سؤال (فرضیه) در مقدمه و سپس عدم پاسخگویی تا زمان بحث یا نتیجه گیری استفاده می‌کنند. این بدان معنا نیست که مقالات هیچ استدلالی ندارند. اولاً، تقریباً تمام مقالات علوم اجتماعی اکنون فرضیه و یافته‌ها را به صورت چکیده بیان می‌کنند. از آنجایی که چکیده‌ها در حال حاضر عملاً مقدمه‌هایی هستند که همه مقالات منتشر شده علوم اجتماعی را همراهی می‌کنند، در واقع، نویسندگان استدلال خود را بسیار زود و واضح ارائه می‌کنند. دوم، اینکه یک استدلال به عنوان یک فرضیه بیان شده است، به این معنی نیست که استدلال نیست. غالباً بیان سؤال استدلالی است و از همان ابتدا مشخص است که احتمالاً چه پاسخی وجود دارد. برای مثال، فرض کنید سوال مطرح شده در مقدمه یک مقاله این است که “آیا دانشجویان آمریکایی که فرهنگ مهاجر خود را حفظ می‌کنند، میزان ترک تحصیل کمتری دارند؟” کلمات مثبت «حفظ» و «پایین‌تر» نشانه‌هایی از استدلال هستند. اینکه یک متغیر تأثیر دارد، استدلال است. سوم، فقط به این دلیل که استدلالی بیان نشده است به این معنی نیست که آن مقاله را هدایت نمی‌کند. در آخرین مورد، اگر مرور ادبیات مجموعه‌ای از مقالات اخیر را توصیف کند که به تئوری طرفدار همسان‌سازی حمله می‌کنند، اگر یافته‌ها شامل یک سری آمار باشد که نشان می‌دهد این دانشجویان نرخ ترک تحصیل کمتری دارند، و اگر نتیجه‌گیری استدلال می‌کند که وضعیت مهاجر مفید است، سپس بحث مقاله سازماندهی شده است. در نهایت، مقاله ضعیفی را در مورد این موضوع تصور کنید: مقاله‌ای که به تئوری‌های مختلف مهاجرت اشاره می‌کند. به برخی از آمارهای تصادفی در مورد دانشجویان مهاجر و عزت نفس، نمرات و علایق ورزشی آنها ادامه می‌دهد و با ذکر این نکته نتیجه می‌گیرد که تأثیر مهاجرت بر آموزش آنقدر پیچیده است که غیرقابل اندازه گیری است. چنین مقاله‌ای استدلالی نیست و احتمالاً قرار نیست منتشر شود. این نشان دهنده یادداشت‌های یک کارآگاه است، نه یک پرونده وکیل.

برای علوم انسانی، ممکن است کمی پیچیده تر شود. در زمینه‌های به شدت تئوری، به جای اینکه آنها را با پاسخ‌های قطعی گره بزنیم، به پرسیدن سؤالات و باز کردن فرصت‌ها اهمیت داده می‌شود. این علنی بودن به این معنی نیست که چنین مقالاتی استدلالی ندارند. بسیاری از پرسش‌ها صرفاً استدلال‌های پنهانی هستند. دوم، اصرار بر اینکه نمی‌توان یک متن یا بخش خاصی را کاهش داد، اغلب استدلال است. ثالثاً، شناخته شده ترین مقالات علوم انسانی، چه نظری و چه غیر نظری، استدلال‌های قوی دارند. گایاتری اسپیواک در مشهورترین مقاله خود ممکن است استدلال خود را به عنوان یک سؤال مطرح کرده باشد: “آیا افسر زیردست می‌تواند صحبت کند؟” و در طول مقاله بی پاسخ گذاشت، اما در نتیجه او قطعاً به آن پاسخ می‌دهد: “نه.” اگرچه او به خاطر تصور سوال مشهور است، اما به دلیل پاسخش شهرت بیشتری دارد. حتی اگر سبک سیناپسی را ترجیح می‌دهید (به هفته 6 مراجعه کنید)، ارائه خلاصه‌ای از استدلال بزرگ‌تر خود در مقدمه می‌تواند شانس شما را برای بقای داوری افزایش دهد. چهارم، چند مجله نیازی به استدلال ندارند. آنها همچنین نیازی به استناد، توصیف مطالعه یا حتی داده ندارند. بله، شما می‌توانید با یک مقاله تشریحی که چیز جدیدی اضافه نمی‌کند و استدلالی ندارد، در این مجلات منتشر کنید، اما اینها گزارش هستند نه مقاله. قانون تغییر نمی‌کند.

اگر مقاله‌ای بدون بیان واضحی از استدلال در چکیده یا مقدمه منتشر شود، یا حتی اگر بیانیه واقعی استدلال را تا انتها پنهان کند، معمولاً به این دلیل است که آن استدلال بیان نشده همچنان مقاله را سراسر هدایت می‌کند. هیچ مقاله پژوهشی حتی اگر منتشر شود بدون استدلال موفق نمی‌شود. مقالات منتشر شده بدون استدلال تمایلی به استناد ندارند.

برخی از استدلال‌های معمول بر اساس نظم و انضباط

فضا اجازه نمی‌دهد جزئیات کاملی از نحوه پیشروی هر رشته به صورت استدلالی ارائه شود، اما مثال‌های زیر به شما یک حسی برای چند نوع استدلال می‌دهد.

ادبیات. اکثر مقالات در رشته‌هایی مانند انگلیسی استدلال‌هایی در مورد اینکه یک متن ادبی «به چه معناست یا چگونه باید خوانده شود» استدلال می‌کنند (استیونز و استوارت 1987، 102). اکثر این استدلال‌ها در امتداد خطوطی هستند که «هیچ‌کس متوجه نشده است که متن x واقعاً درباره y است» یا «همه فکر می‌کنند که متن x درباره y است اما در واقع درباره z است». به این معنا که آنها فرضیات رایج در مورد متن را به چالش می‌کشند و اصرار دارند که تفسیر متفاوت بهتر است.

از زمان ظهور مطالعات فرهنگی و تاریخ گرایی جدید، بحث رایج دیگر این است که یک متن آداب، دغدغه ها، گرایش ها، هویت‌ها یا تعصبات زمان خود را آشکار می‌کند. ایگلستون محقق در کتاب خود به نام انگلیسی (2000) نمودار مفیدی دارد که تفاوت‌های بین تحلیل متن به‌عنوان یک متن (تحلیل درونی یا فرمالیستی) و تحلیل متن به‌عنوان پنجره‌ای به درون محتوای آن (تحلیل بیرونی یا تاریخی) را خلاصه می‌کند. سایر استدلال‌های رایج از مقایسه و تضاد متون (یا شخصیت‌ها، طرح‌ها یا مضامین آنها) به وجود می‌آیند تا آشکار کنند که آنها شبیه تر از آنچه که قبلاً تصور می‌شد، کمتر مشابه هستند یا اینکه یکی بر دیگری تأثیر گذاشته است. در نهایت، استدلال‌های فرعی وجود دارد که در آنها نویسنده استدلال می‌کند که انواع خاصی از متون را می‌توان به روش‌های خاصی تفسیر کرد یا اینکه انواع خاصی از تفسیرها مشکل‌ساز هستند.

برخی از استدلال‌های ادبی که قبلاً محبوب بودند، اکنون به عنوان بحث‌های قدیمی مورد توجه قرار نمی‌گیرند، از جمله این استدلال که یک متن دارای یک «پیام یا اخلاقی» خاص است، که کل متن یک ایده را نشان می‌دهد (به جای اینکه متناقض و پیچیده باشد)، یا اینکه متن منظور آگاهانه نویسنده خود را آشکار می‌کند.12

تحصیلات. بسیاری از مقالات در این رشته استدلال می‌کنند که کدام عوامل یادگیری یا تدریس را بهبود می‌بخشد و کدام نه. آیا نرخ پایین بیکاری احتمال ترک تحصیل دانشجویان را افزایش می‌دهد؟ آیا اساتید از راهنمایی دانشجویان تحصیلات تکمیلی سود می‌برند؟ آیا جریان سازی دانشجویان دارای معلولیت مانع تحصیل آنها می‌شود؟ بحث‌ها بر روی این موضوع تمرکز می‌کند که کدام شیوه‌ها به دانشجویان انگ می‌زنند، سیاست‌های عمومی چگونه سیستم آموزشی را شکل می‌دهند، و چه چیزی مدارس را قادر می‌سازد تا محیط‌های یادگیری بهتر—ایمن‌تر، فراگیرتر، و محرک‌تر داشته باشند.

انسان شناسی فرهنگی. بسیاری از مقالات در این رشته استدلال‌هایی در مورد چگونگی تفسیر رفتار اجتماعی انسان دارند. برخی استدلال می‌کنند که کاوش در فرهنگ، سیستم یا گروه خاصی نشان می‌دهد که انسان‌ها ساختارهای اجتماعی خاصی را به چالش می‌کشند، روابطی را برای هدفی ایجاد می‌کنند، یا فرهنگ‌های خود را برای مقاومت در برابر یا حفظ آن‌ها دوباره اختراع می‌کنند. یک فرم مقاله کلاسیک در انسان‌شناسی از استدلال قطعی اجتناب می‌کند: یک معمای انسانی را اعلام می‌کند، روایتی از آن معما ارائه می‌کند و سپس بیان می‌کند که حل واقعاً ممکن نیست.

علوم سیاسی. بسیاری از مقالات در رشته علوم سیاسی استدلال می‌کنند که تحلیل آماری داده‌های جمع‌آوری‌شده در مورد رفتار انسان نشان می‌دهد که مردم تمایل دارند به شیوه‌های خاصی از نظر سیاسی رفتار کنند. برخی از مقالات استدلال می‌کنند که تحقیقات نشان می‌دهد که یک منطقه یا ملت ویژگی‌های سیاسی خاصی دارد، یک سیاست تأثیرات خاصی دارد، یک درگیری دلایل خاصی دارد، یک نهاد دارای هدف خاصی است، یا اینکه یک نظام سیاسی فرآیند خاصی دارد. مقاله‌های دیگر استدلال می‌کنند که یک موضوع سیاسی در یک رشته دانشگاهی، فرآیند سیاسی یا مکان خاصی در خطر است. اینکه متغیری باعث افزایش یک گرایش سیاسی خاص می‌شود. که برخی از سیاست‌ها می‌تواند برخی از مشکلات اجتماعی را کاهش دهد. که مجموعه‌ای از تحقیقات علوم سیاسی درک ما را از سیاست تغییر می‌دهد. یا اینکه حوزه علوم سیاسی در درک خود از قدرت در حال تغییر است، سیاست یا نظریه‌ها تعداد بسیار کمی در مورد اینکه چگونه حقوق بشر، جنسیت و جهانی شدن در بین ملت ها، احزاب، رشته‌ها یا فلسفه‌ها متفاوت است، استدلال می‌کنند.

سازماندهی مقاله خود حول محور استدلال خود

داشتن استدلال و بیان زودهنگام و واضح آن ضروری است. بنابراین، چگونه مطمئن می‌شوید که یکی را دارید؟

روز اول: خواندن کتاب کار

در اولین روز از هفته نوشتن باید کتاب کار را تا این صفحه بخوانید و به تمام سوالات مطرح شده در کتاب کار تا این مرحله پاسخ دهید.

روز 2: پیش نویس استدلال خود را

پیش نویس. بیانیه استدلال مقاله خود را همانطور که در حال حاضر درک می‌کنید بنویسید. با خیال راحت این کار را در زیر انجام دهید. مطمئن شوید که آزمون موافق یا مخالف را پشت سر گذاشته است. اگر با مشکل مواجه هستید، برای شروع به کار، پایان نامه ساز فوری پوسوستا (صفحه 89) را امتحان کنید.

استدلال من
در این مقاله، من استدلال می‌کنم که

اکنون، مانند یک وکیل و نه کارآگاه فکر کنید، فهرست کوتاهی از شواهد خود را بنویسید. لازم نیست جزئیات باشد، فقط آنچه را که برای اثبات استدلال خود ارائه می‌کنید فهرست کنید.

شواهد من

تجدید نظر کنید. چکیده خود را دوباره مرور کنید. آیا استدلال شما را بیان می‌کند؟ اگر نه، چکیده خود را با در نظر گرفتن استدلال خود بازنویسی کنید.

اشتراک گذاری. قدم بعدی شما این است که استدلال خود را با سه نفر دیگر به اشتراک بگذارید تا پیشنهاداتی برای تجدید نظر دریافت کنید. برخی باید افرادی در رشته شما باشند. برخی باید خارج از آن باشند. می‌توانید این کار را از طریق ایمیل یا حضوری، کتبی یا شفاهی انجام دهید. این می‌تواند کمک کند که کل چکیده خود را با منتقدان خود به اشتراک بگذارید، به طوری که آنها برای کل مقاله یک حس داشته باشند. از داوران خود بخواهید که زیر استدلال را همانطور که می‌بینند خط بکشند. اگر آن را به وضوح پیدا نکردند، از آنها بخواهید که استدلال را همانطور که می‌فهمند در انتهای صفحه بنویسند.

نگران نباشید اگر داوران شما برای شما نامه نوشتند و تمام شواهد مخالف استدلال شما را بیان کردند. این نشانه خوبی است! اگر مردم بلافاصله شروع به بحث و مناظره با شما کردند، به این معنی است که شما بحثی دارید. تبریک می‌گویم! اگر داوران شما می‌گویند که شخص دیگری قبلاً استدلال شما را مطرح کرده است، از آنها استناد خاصی بخواهید. این همه چیز معمول نیست که دقیقاً همان استدلال دیگران را مطرح کنیم. به‌ویژه اساتید می‌توانند تحقیرآمیز باشند و اظهار کنند که چیزی «تا حد مرگ انجام شده» یا «هیچ‌کس دیگر نمی‌خواهد در مورد آن چیزی بشنود». اگر چنین پاسخی دریافت کردید، حتما نظر دوم را دریافت کنید. اغلب فقط نظر آن استاد است، نه مصلحت اندیشی بررسی مجلات.

نظرات داور در مورد چکیده من

روز 3: بررسی مقاله خود برای استدلال

بزرگترین مشکل نویسندگان، نداشتن مقاله استدلال محور است. شما باید مطمئن شوید که مقاله شما بیشتر شبیه یک گزارش حقوقی است تا یک گزارش کارآگاه. یک نسخه چاپی از مقاله خود را چاپ کنید. سپس آن را مرور کنید و به سوالات زیر پاسخ دهید:

زودهنگام و واضح. آیا استدلالم را زودتر بیان کنم؟ باید در سه تا پنج صفحه اول ظاهر شود. اگر نه، چگونه می‌خواهم مقاله خود را اصلاح کنم تا بتوانم استدلال خود را زودتر و واضح بیان کنم؟ آیا باید یک پاراگراف اضافه کنم؟ آیا باید استدلالم را از جایی که بعداً در مقاله نشان می‌دهد، بالا ببرم؟ از کادر زیر برای فهرست کردن این وظایف بازبینی استفاده کنید.

وظایف ویرایشی  

 

 

 

معرفی. آیا مقدمه خود را بر اساس استدلال خود سازماندهی کرده ام یا مقدمه من به طور غیر ضروری به متن یا محتوا می‌پردازد؟ اگر چنین است، چگونه می‌خواهم مقدمه‌ام را حول استدلالم سازماندهی کنم؟ آیا مجبور می‌شوم قسمت‌هایی از مقدمه را به عنوان بی ربط به استدلال خود، برش دهم؟

وظایف بازبینی  

 

 

بدنه. آیا من بدنه مقاله خود را حول استدلال خود سازماندهی کرده ام؟ اگر نه، همانطور که اغلب اتفاق می‌افتد، چگونه می‌توانم آن را حول استدلال خود سازماندهی کنم؟ آیا قرار است بخش‌های قابل تغییری داشته باشم؟ انتقال بخش ها؟ رها کردن بخش ها؟ بازنویسی بخش ها؟ هر پاراگراف را برای ارتباط با استدلال خود به دقت ارزیابی کنید. لینک‌های دور از ذهن اختراع نکنید. باید برای خواننده شما، نه فقط شما، روشن باشد که چگونه ارتباط برقرار می‌کند.

 

وظایف ویرایشی  

 

 

شواهد و مدارک. آیا شواهد مرتبط با استدلال خود را ارائه کرده ام؟ اگر نه، آیا باید شواهد جدید یا استدلال جدیدی پیدا کنم؟

وظایف ویرایشی  

 

 

نتیجه. آیا استدلال خود را در نتیجه گیری مجدداً بیان می‌کنم یا ناپدید می‌شود؟

وظایف ویرایشی  

 

 

 

گاهی اوقات دیدن پاسخ این سوالات به تنهایی دشوار است. به راحتی مقاله خود را با نویسنده دیگری به اشتراک بگذارید و از او بخواهید که محل ظاهر شدن یا محو شدن استدلال را مشخص کند.

روز 4 و 5: ویرایش مقاله خود در مورد استدلال شما

هنگامی که مناطق مشکل را شناسایی کردید، مقاله خود را در مورد استدلال خود ویرایش کنید. این ممکن است کمی طول بکشد، اما ناامید نشوید. این کار حیاتی است. در صورت لزوم می‌توانید هر هفته کمی روی این موضوع کار کنید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید