هوش هیجانی در مدیریت صنعت گردشگری و هتلداری

توضیحات

در سراسر این کتاب دو انگیزه اصلی وجود دارد: 1- تاکید بر  ارتباط قوی بین هوش هیجانی1  با محیط‌های خدماتی و به ویژه صنعت گردشگری و مهمان‌نوازی 2- توسعه، یادگیری و بهبود هوش هیجانی از طریق آموزش و تجربه (حسن، 2017). در این بخش، علاوه بر معرفی عمومی مفهوم هوش هیجانی، ارتباط آن با صنعت گردشگری و مهمان‌نوازی توضیح داده می‌شود.

1-2 هوش و هوش هیجانی

1-2-1 هوش2

هوش به معنای توانایی و یا قابلیت جهانی افرادی است که به طور هدفمند رفتار می‌کنند، به طور منطقی فکر می‌کنند و به صورت اثر بخش و کارآمد با یک محیط در ارتباط هستند (ویسچلر3، 1940). ریشه کلمه هوش برگرفته از واژه لاتین “اینتلجنتیا4” است. این واژه نیز برگرفته از واژه “اینتلیجر5” است. واژه “اینتلیجر” ترکیبی از دو اصطلاح “اینتر ( به معنای بین) و لرج ( به معنای انتخاب) است. بدین ترتیب، ریشه اخلاقی واژه هوش به معنای دانستن نحوه انتخاب است. به عنوان مثال، هوش به افراد کمک می‌کند تا  بهترین گزینه‌های جایگزین را برای حل مساله فرضی انتخاب و تعیین کنند.

در زبان انگلیسی، واژه هوش برای اولین بار در اشعار  یک شاعر انگلیسی به نام امبود اسپنسر (1951) به چشم می‌خورد:

یک حس سرد، حماقت را بر انگیخته است…..

و هوش آن‌ها در برخورد با تاریکی از بین رفته است.

اسپنسر در بیت بالا به برخی از انواع کار در محیط بر اساس ظرفیت‌های درونی افراد اشاره می‌کند. در لغت‌نامه انگلیسی آکسفورد (2018) واژه هوش در نقش اسم به معنای “توانایی کسب مهارت‌ها و دانش” و در نقش یک اصطلاح عمومی به معنای “توانایی ذهنی برای استدلال، یادگیری و حل مسائل” تعریف شده است. هوش موجب ادغام  عملکردهای شناختی مثل ادراک، توجه، حافظه، زبان و برنامه‌ریزی می‌گردد (کولوم و همکاران6، 2010) و بر قابلیت یا توانایی یادگیری، درک و کلیه ابعاد رفتار انسانی تاثیر می‌گذارد (پیاگت7، 2005).

اگرچه سطح بالایی از هوش ( مثل بهره هوشی بالای 120) به عنوان عامل پیشبین موفقیت مطرح شده است (استرنبرگ و همکاران8، 2001؛ داکورث و همکاران9، 2007)، ولی سایر انواع هوش و رویکردهای جدید نسبت به مفهوم هوش نیز بایستی در نظر گرفته شوند.

1-2-2 مفهوم هوش‌های چندگانه10

بعد از اینکه ثورندیک11 (1920) سه نوع هوش را مطرح کرد (هوش مکانیکی، هوش انتزاعی و هوش اجتماعی)، تغییر و تحولاتی در اصطلاحات مربوط به هوش ( از مغز گرفته تا سایر جنبه‌های هوش) پدید آمد. بعدها در دهه 1970، نظریه هوش‌های چندگانه توسط روانشناسی به نام گاردنر12 (1983) توسعه یافت. بر طبق نظر گاردنر، افراد با توجه به جامعه و مضمون فرهنگی که در آن قرار دارند،  از انواع مختلفی از هوش برای حل مسائل کاری و زندگی روزمره  استفاده می‌کنند (گاردنر، 2008، 193). او (1999) 9 نوع هوش را معرفی کرده است که در جدول 1-1 نشان داده شده‌اند.

همه انواع مطرح شده هوش در جدول1-1  در عرصه زندگی کاربردی هستند. با این حال، از میان انواع هوش‌ها هوش میان فردی13 و هوش درون فردی14 به طور خاصی با محیط‌های خودماتی و برخوردهای‌ صنعت گردشگری و مهمان‌نوازی در ارتباط‌اند. در زیر هوش هیجانی و نحوه ارتباط آن با گردشگری و مهمان‌نوازی توضیح داده می‌شود.

جدول 1-1 سازه هوش‌های چندگانه گاردنر (گاردنر، 1999)

هوش‌های چندگانه توضیحات
هوش میان فردی توانایی:

·       درک روحیات، خلق‌وخوی، انگیزه‌ها و نیت‌های دیگران

·       ابراز همدردی

·       شناخت تفاوت‌ها و تمایز‌های بین افراد

·       درک دیدگاه‌های سایر افراد

هوش درون فردی توانایی:

·       ارزیابی احساسات،روحیات و انگیزه‌ها به منظور هدایت رفتارها

·       درک خود

·       آگاهی از نقاط ضعف و قوت

·       برنامه‌‌ریزی کارآمد و اثربخش به منظور دستیابی به اهداف فردی

هوش حرکتی توانایی:

·       کنترل حرکات بدنی و دستکاری اشیا

·       تفکر در مورد حرکت‌ها

·       استفاده از بدن به روش ماهرانه و پیچیده به منظور انجام فعالیت‌های فشرده و هدف-محور

·       زمان‌بندی و توانایی هماهنگی کلیه حرکات بدنی

هوش زبانی توانایی:

·       توانایی استفاده از یبان به صورت کارآمد و اثر بخش

·       بیان  درک معنای پیچیده

·       تفکر در واژه‌ها و استفاده از زبان

·       حساسیت نسبت به معنای کلمات (ترتیب، صداها،ریتم، لحن بیان)

هوش منطقی-ریاضی توانایی:

·       تشخیص الگوهای منطقی و عددی

·       دستکاری فرایند‌های عددی

·       تفکر در خصوص علت و  تاثیر ارتباطات

·       درک ارتباط بین  فعالیت‌ها، اشیا و یا ایده‌ها

·       داشتن مهارت‌های استدلال استنباطی و استدلال استقرایی

·       انتقاد و حل مساله به صورت خلاقانه

هوش موسیقیایی توانایی:

·         تنظیم و درک  ریتم، زیر و بم و زمان موسیقی

·         تفکر در خصوص صداها، ریتم‌ها، ملودی‌ها و قافیه‌ها

·         شناخت و تولید موسیقی از طریق به‌کارگیری یک ابزار و یا صدا

·       ارتباط با موسیقی از طریق عواطف

·       انتقاد و حل مساله صورت خلاقانه

هوش طبیعت‌گرا توانایی:

·       درک جهان طبیعی ( مثل گیاهان، جانوران و مطالعات علمی)

·       شناخت افراد، گونه‌ها و روابط بوم‌شناختی

·       ارتباط موثر با موجودات زنده و تشخیص الگوهای زندگی و نیروهای طبیعی

هوش فضایی توانایی:

·       تفکر در مورد تصاویر و درک جهان بصری در سه بعد

·       انتقال ادراکات شخصی

·       بازآفرینی جنبه‌های تجربه بصری از طریق تصور

هوش معنوی توانایی:

·       درک و دستکاری دنیای فضایی-بصری

·       تفکر در خصوص یک قدرت مطلق که تعیین کننده سرنوشت افراد است.

·       باور به سرنوشت تاثیر گذار بر نگرش‌ها و رفتارهای افرد به منظور دستیابی به هماهنگی، صلح و بهره‌مندی از نعمت‌های الهی

1-3 هوش هیجانی و ارتباط آن با گردشگری و مهمان‌نوازی

هوش هیجانی نه تنها با توانایی فرد در درک، استفاده و مدیریت هیجانات بلکه با عواطف افراد دیگر نیز در ارتباط است (اسلیوی و میر15، 1990؛ گلمن16، 1996). یافته‌های تحقیقات نشان می‌دهند که حدود 60 درصد موفقیت در بخش‌های مختلف به هوش هیجانی نسبت داده می‌شود (گلمن، 1996؛ ونگ و لو17، 2002؛ کوئتزی و هاری18، 2014). درصد قابل توجهی از موفقیت‌ها و عملکردهای خارق‌العاده افراد (90 درصد) به سطوح بالای هوش هیجانی بستگی دارد (برید بری و گریوز19، 2006، 2009). متخصصان بر این باورند که هوش هیجانی در میان 10 مهارت بهتر موفقیت در کسب‌وکار محسوب می‌شود و روز به روز بر اهمیت آن افزوده می‌شود ( فروم اقتصاد جهانی20، 2015). فروم اقتصاد جهانی (2015) با ارائه گزارشی به شناسایی توانایی‌های اساسی در قرن بیست‌ویکم پرداخته است. این توانایی‌ها و یا صلاحیت‌ها شامل همکاری، ارتباطات، تفکر انتقادی و حل مساله، ویژگی‌های شخصیتی مثل آگاهی اجتماعی و فرهنگی، شناخت دیگران و کنجکاوی و انطباق‌پذیری هستند. این بدین معنی است که مهارت‌ها و توانایی‌های قرن بیست‌ویکم به طو چشمگیری همراستا با مهارت‌ها و توانایی‌های هوش هیجانی است. در مطالعات مختلف نشان داده شده است که در آینده مهارت‌های برتر ( مهارت‌های نرم) با اهمیت تر از مهارت‌های فنی خواهند شد (یانگ21، 1996؛ راجوس22، 2014؛ نیخیل و آرثی23، 2018). همچنین باور بر این است که مشاغلی که به مهارت‌های نرم نیاز دارند، در آینده کمتر تحت تاثیر اتوماسیون و هوش مصنوعی قرار می‌گیرند (چرنیس24، 1999؛ آیدین، 2017؛ نوکیلینن و همکاران25، 2018). خولبورنسرد و همکاران26 (2017) نشان دادند که آن دسته از کارکنان فروش که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، به آسانی می‌توانند به اهداف فروش دست یابند و نسبت به سایر کارکنانی که از از هوش هیجانی پایینی برخودارند، می‌توانند بهتر با اضطراب و فرسودگی شغلی مقابله کنند ( حسن، 2012، 2014؛ وینز27، 2016).

نظریه هوش هیجانی اسلیوی و میر نشان می‌دهد که بر خلاف ضریب هوشی، مهارت‌‌های هوش هیجانی می‌توانند از طریق یادگیری تجربه کسب شده و ارتقا یابند (میر و اسلیوی، 1997). خود-آگاهی، خود کنترلی، انگیزش، همدردی و  مهارت‌های اجتماعی مولفه‌هایی هستند که جزو مهارت‌های پایه هوش هیجانی به شمار می‌روند (گلمن، 1996). کوک و همکاران28 (2017) با در نظر گرفتن مولفه‌های گلمن چارچوبی را برای نشان دادن نحوه ارتباط هوش هیجانی با برخوردهای   خدماتی و کیفیت خدمات در صنعت گردشگری و مهمان‌نوازی ارائه کردند. این مدل در فصل دوم این کتاب به تفضیل توضیح داده می‌شود.

تحقیقات نشان می‌دهند که آن دسته از کارکنانی که از هوش هیجانی بالایی در محیط‌های خدماتی برخوردارند، در برخوردهای خدماتی موفق عمل می‌کنند (مین29، 2011؛ جانگ و یون30، 2012؛ کوِک و همکاران31، 2014؛ لی و همکاران32، 2018)، می‌توانند به صورت گروهی کار کرده (ولف و کیم33، 2013؛ جانگ و یون، 2016)، تعداد زیادی از الگوهای خدماتی را مدیریت کرده (لی و اکی34، 2015) و از آمادگی لازم برای مدیریت نقص‌های خدمات35 برخوردارند.

جدول 2-1 مولفه‌های توانایی عاطفی

توضیح مهارت
توانایی افراد در درک عواطف شخصی، نقاط ضعف و قوت، نیازها و محرک‌ها و تاثیرگذاری بر افراد دیگر خودآگاهی
توانایی کنترل و هدایت مجدد محرک‌های مختل کننده و تمایل به تعلیق قضاوت-تفکر قبل از عمل خود کنترلی
ابراز علاقه‌مندی به کار به خاطر وضعیت مالی ضعیف، تمایل به پیگیری اهداف به طورمصمم انگیزه
توانایی درک ساختار عاطفی افراد دیگر از طریق به کارگیری مهارت رفتار با افراد بر اساس واکنش‌های عاطفی آن‌ها همدری
مهارت در مدیریت روابط و شبکه سازی، توانایی پیدا کردن حوزه‌های عمومی و ارائه گزارش مهارت‌های اجتماعی

 

 

فعالیت

به سایت زیر مراجعه کنید و هوش هیجانی خود را مورد سنجش قرار دهید. خودتان را بر اساس نتایج به دست آمده مورد ارزیابی قرار دهید. نقاط قوت و ضعف هوش هیجانی خود را شناسایی کنید. را‌ه‌هایی برای کاهش نقاظ ضعف و تقویت نقاط قوت پیدا کنید.

http://greatergood.berkeley.edu/ei_quiz/

برخوردهای خدماتی می‌توانند به شدت هیجان محور باشند و در یک محیط خدماتی اتفاق می‌افتند (تمبز و مککول-کندی36، 2003). ارائه کنندگان خدمات از طریق برقراری ارتباطات اجتماعی مکرر و قوی می‌توانند عواطف مشتریان را درک کنند و کارکنانی با توانایی هیجانی بالا را استخدام کنند. آن دسته از کارکنان و مدیران خدماتی که از سطح بالایی از هوش هیجانی برخوردارند، نه تنها نیازهای مشتریان را  بهتر پیشبینی و بر طرف می‌کنند، بلکه همکاری بهتری با سایر کارکنان و مدیران کسب‌وکارهای گردشگری و مهمان‌نوازی دارند.

به طور عمومی، مطالعات صورت گرفته در زمینه مهارت‌های میان فردی و جنسیت نشان می‌دهند که زنان نسبت به مردان از سطوح بالایی از هوش هیجانی برخوردارند (اسچوت و همکاران37، 1998؛ سانچز نونز و همکاران38، 2008؛ فرناندز-بروکال و همکاران39، 2012؛ دانگواش40، 2014). سطح بالای هوش هیجانی در محیط‌های خدماتی گردشگری و مهمان‌نوازی منجر به رضایت بیشتر مشتری نسبت به خدمات ارائه شده و افزایش رضایت شغلی کارکنان می‌گردد (بارلو و مائول41، 2000). بر اساس شاخص‌های مربوط به کیفیت خدمات (مثل مدل سروکوال که شامل شاخص‌هایی مثل شواهد فیزیکی و یا ملموس بودن، قابلیت اطمینان، تضمین، پاسخگویی و همدلی تشکیل یافته است) می‌توان گفت که زنان از توانایی‌های زیادی جهت کار در مشاغل خدماتی برخوردارند. به عنوان مثال، تحقیقات نشان داده‌اند که در مقایسه با مردان، زنان بهتر می‌توانند پیام‌های عاطفی افراد را تفسیر کنند (نولر و فیزپارتریک42، 1990) و محرک‌های منفی را  در محیط پیرامونشان ( مثل شرایط نقص‌های خدمات) تشخیص دهند (میرزلوی و لکن43، 2015). همچنین، یک زن ممکن است صبورتر و آگاه‌تر باشد (میرزلوی و لکن، 2015) و بتواند درجه اطمینان را در محیط‌های خدماتی ارتقا بخشد (کوک، 2017).

فاکتورهای دیگری مثل اضطراب اجتماعی و انزوای اجتماعی نیز ممکن است در تعیین میزان هوش هیجانی کارکنان خدماتی تاثیرگذار باشند. مطالعه کوک (2018) در ترکیه نشان داد که بخش قابل توجهی از داشجویان گردشگری و مهمان‌نوازی از اضطراب اجتماعی و انزوای اجتماعی برخوردار هستند. این عوامل باعث می‌شوند که آن‌ها از برقراری روابط و ارتباطات اجتماعی خودداری کنند. فاکتورهای مختلفی ممکن است بر رضایت مشتری تاثیر بگذارند. رضایت مشتری ارتباط نزدیکی با تجربه عاطفی مشتری در طول برخوردهای  خدماتی دارد. بدین ترتیت، از منظر شاخص همدری می‌توان گفت هوش هیجانی با سایر ابعاد مدل سروکوال (به جز قابل لمس بودن) در ارتباط است (کوک، 2006؛ کوک، 2017).

رحنمن و هرلیتز44 (2007) به این نتیجه رسیده‌اند که زنان نسبت به مردان بهتر می‌توانند شواهد فیزیکی و هویت چهره افراد را به خاطر بسپارند. این امر بسیار حائز اهمیت است چون مشتریان دوست دارند کارکنان خدماتی آن‌ها را بشناسند (لاکوبسی45، 1995؛ کنگ46، 2008). تحقیقات نشان می‌دهند که زنان بهتر می‌توانند حالت‌های ترس و غم را بر روی چهره شناسایی کنند (نوسکی و هاریگتون47، 1998؛ چونگ و احمد48، 2017). با توجه به برتری زنان در انتقال علائم غیر کلامی (هال و ماتسوموتو49، 2004) می‌توان گفت که کارکنان زن نسبت به همکاران جنس مخالف خود بهتر می‌توانند نارضایتی مشتری را تشخیص دهند. همانطور که در فصل بعد نیز توضیح داده خواهد شد، درک عواطف و حالت‌های چهره یک مولفه مهم هوش هیجانی بالا محسوب می‌شود (کوک، 2017).

زنان اغلب نسبت به مردان از شناخت اجتماعی ( مثل تاثیرگذاری در عقاید، نیت‌ها، وضعیت عاطفی و رفتار بالقوه افراد در آینده) بالایی برخوردارند (گری50، 2002). مطالعات نشان داده‌اند که نمایش‌های عاطفی مثبت مثل ارتباطات مثبت دهان به دهان (تسای51، 2001؛ تسای و هانج52، 2002؛ که و همکاران53، 2013)، ادراک خدمات باکیفیت (پارسورمن و همکاران54، 1998) در برخوردهای  خدماتی صنعت گردشگری و مهمان‌نوازی دیده می‌شود. به عنوان مثال، لبخند و ابراز صمیمیت ممکن است باعث شود که مشتری بیشتر خرید کند و رفتارهای خرید را تکرار کند (الیور55، 1993؛ تسای، 2001). تحقیقات نشان می‌دهند که زنان به احتمال زیاد عواطف مثبت خود را ابراز می‌کنند (مثلا آن‌ها بیشتر از مردان لبخند می‌زنند) (دیتچ56، 1990؛ الیس57، 2006؛ الیس و همکاران، 2012).

نارضایتی مشتری ممکن است پیامدهای منفی زیادی بر کسب‌وکارهای گردشگری و مهمان‌نوازی بر جای بگذارد (کرلی و لین58، 1995؛ کوک، 2010؛ کوک و بز59، 2014). شکایت رسمی مشتریان و بیزاری مشتریان در اثر به ارتباطات منفی دهان به دهان مشتریان ناراضی جزو پیامدهای کوتاه مدت نارضایتی محسوب می‌شوند.

به طور معمول، یک مشتری راضی ممکن است احساس رضایت خود را به چهار یا پنج نفر منتقل کند. این در حالی است که مشتری ناراضی ممکن است نارضایتی خود را به 9 تا 10 نفر منتقل کند (برونو رینجن60، 1987). این بدین معنی است که در صورتی که مشتری ناراضی باشد، خسارت وارد شده  به کسب‌وکارهای گردشگری  و مهمان‌نوازی ممکن است بیشتر از منافع حاصل از مشتریان ناراضی باشد. علاوه بر این، پیشبینی می‌شود که 96 درصد مشتریان ناراضی بدون اظهارات شکایت نسبت به خدمات ارائه شده به سایر ارائه کنندگان خدمات مراجعه می‌کنند (ماریانی61، 1993؛ تارپ62، 2007). این بدین معنی است که همه روزه مشتریان ناراحتی وجود دارند که تمایلی به اظهار شکایت ندارند.

توضیحات بالا ضرورت آموزش‌های علمی جامع و نظام‌مند و آموزش‌های عملی در خصوص توسعه هوش هیجانی کارکنان آینده صنعت گردشگری و مهمان‌نوزای نشان می‌دهند. کسب‌وکارهای حوزه گردشگری و مهمان‌نوازی به طور فزاینده به افراد تحصیل‌کرده نیاز دارند که بتوانند در برخوردهای  خدماتی به صورت کارآمد و اثربخش عمل کنند.

این کتاب برای دو گروه هدف نوشته شده است؛ گروه اول آن دسته از اساتیدی هستند که برنامه‌های گردشگری و مهمان‌نوازی را در دانشگاه‌ها تدریس می‌کنند. همراستا با افزایش اهمیت هوش هیجانی، مدرسان برنامه‌های گردشگری و مهمان‌نوازی ممکن است یک دوره آموزشی گزینشی و یا اجباری را در زمینه هوش هیجانی پیشنهاد و توسعه دهند تا وسعت و عمق برنامه‌های مقاطع کارشناسی و تحصیلات تکمیلی را بیشتر کنند. علاوه بر این، آن دسته از اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها که در زمینه‌های مدیریت خدمات گردشگری، مدیریت منابع انسانی و کیفیت خدمات در برنامه‌های گردشگری و مهمان‌نوازی تدریس می‌کنند، می‌توانند از این کتاب به عنوان یک منبع درسی استفاده کنند. گروه دوم، متخصصان گردشگری و مهمان‌نوازی ( مثل مدیران بازاریابی و منابع انسانی) هستند که می‌توانند برنامه‌های آموزش عملی به کسب‌وکارهایشان را طراحی کنند.

فصل‌های این کتاب شامل بخش‌های حمایتی مثل‌ نمونه‌های دنیای واقعی، مطالعات موردی، لینک‌دهی به وبسایت‌ها، فعالیت‌ها و سوالات هستند. همچنین سعی شده است که از یافته‌های تحقیقات مرتبط و جدید که در مجلات معتبر چاپ شده‌اند، در تدیون این کتاب استفاده گردد.

برخی از فصل‌های این کتاب با در نظر گرقتن تاثیر هوش هیجانی بر مشتری و کارکنان بیشتر با رویکرد بازاریابی و رفتار مصرف کننده به رشته تحریر درآمده‌اند. سایر فصل‌ها به مباحث مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی پرداخته‌اند. با در نظر گرفتن  این رویکردها، این کتاب از 10 فصل تشکیل یافته است که عبارتند از:

فصل 1: مقدمه‌ای بر هوش عاطفی در گردشگری و مهمان‌نوازی

فصل 2: عواطف و توسعه هوش هیجانی در کسب‌وکارهای مهمان‌نوازی و گردشگری

فصل 3: سنجش هوش هیجانی در گردشگری و مهمان‌نوازی

فصل 4: هوش هیجانی و و برخوردهای خدماتی

فصل 5: توسعه تخصص فردی در حرفه‌های گردشگری و مهمان‌نوازی: دانش شناختی، شخصیت و سبک یادگیری

فصل 6: هوش هیجانی و ارتباط آن با شخصیت، جنسیت، سن و فرهنگ در گردشگری و مهمان‌نوازی

فصل 7: توسعه حساسیت میان‌فرهنگی به عنوان یک توانایی عاطفی

فصل 8: کیفیت خدمات و هوش هیجانی

فصل 9: جبران خدمات، بهبود و هوش عاطفی

فصل 10: راز هوش معنوی: پیش‌بین‌ها، پیش‌گویی‌ها و احتمالات

در فصل اول نویسنده به توضیح منطق پشتیبان این کتاب می‌پردازد: ارتباط هوش هیجانی با کسب‌وکارهای گردشگری و مهمان‌نوازی. در این فصل طرح کلی کتاب نیز ترسیم شده است. در فصل دوم نحوه توسعه توانایی‌های هوش هیجانی توسط کارکنان و دانشجویان ( به عنوان کارکنان آتی صنعت گردشگری) نشان داده می‌شود. در فصل سوم، نحوه سنجش توانایی‌های عاطفی مدیران توسط خود آن‌ها و کارکنان خدماتی سنجیده می‌شود. برخوردهای  گردشگری و مهمان‌نوازی به تداوم و شدت ارتباطات بستگی‌دارند. این برخورد‌ها ممکن است اغلب  به شدت عاطفه‌محور باشند. در فصل چهارم، به هوش هیجانی از منظر برخوردهای  خدماتی در صنعت گردشگری و مهمان‌نوازی نگریسته می‌شود. فصل پنجم در نظر دارد با مرور دانش شناختی و سبک‌های یادگیری به بررسی ارتباط آن‌ها با تخصص شخصی در صنعت گردشگری و مهمان‌نوازی بپردازد. در فصل ششم، به بررسی ارتباط بین شخصیت، جنسیت، سن و فرهنگ با هوش هیجانی در صنعت در گردشگری و مهمان‌نوازی پرداخته می‌شود. برخوردهای  خدماتی در صنعت گردشگری و مهمان‌نوازی به طور فزاینده از یک ماهیت بین المللی و میان‌فرهنگی برخوردارند. در همین راستا، در فصل هفتم به نقش و تاثیر بالقوه حساسیت میان‌فرهنگی از منظر هوش هیجانی پرداخته می‌شود. فصل هشتم با مطرح کردن بسیاری از جنبه‌های هوش هیجانی، به توضیح ارتباط بین هوش هیجانی و کیفیت خدمات می‌پردازد. ویژگی‌های ناملموس، ناهمگن، غیر قابل تفکیک و فنا پذیری خدمات به همراه سایر ویژگی‌های خاص این خدمات برخوردهای  خدماتی در گردشگری و مهمان‌نوازی را در معرض خطر قرار می‌دهد (کوک، 2013). بدین ترتیب، در فصل نهم از کتاب به مسائل جبران خدمات و بهبود اختصاص یافته است. در فصل دهم هوش معنوی و ارتباط آن با برخوردهای  خدماتی در گردشگری و مهمان‌نوازی پرداخته می‌شود.

سوالات

  1. عواطف اساسی افراد چه چیز‌هایی هستند؟ این عواطف چه ارتباطی با برخوردهای خدماتی، جبران خدمات و یا بهبود دارند؟
  2. توانایی‌های هوش هیجانی چیست و چه ارتباطی با برخوردهای خدماتی دارد؟
  3. یک فعالیت برای تقویت توانایی هوش هیجانی نام ببرید.

1. emotional intelligence

2. Intelligence

3 . Weschler

4 . Intelligentia

5. intelligere

6 . Colom et al

7 . Piaget

8 . Sternberg et al

9 . Duckworth et al

10 . multiple intelligences

11 . Thorndike

12 . Gardner

13 . Interpersonal intelligence

14 . intrapersonal intelligence

15 . Salovey and Mayer

16 . Goleman

17 . Wong and Law

18 . Coetzee and Harry

19 . Bradberry and Greaves

20 . World Economic Forum

21 . Young

22 . Rojas

23 . Nikhil and Arthi

24 . Cherniss

25 . Nokelainen et al

26 . Kolbjørnsrud et al

27 . Wiens

28 . Koc et al.

29 . Min

30 . Jung and Yoon

31 . Kwek et al

32 . Lee et al

33 . Wolfe and Kim

34 . Lee and OK

35 . Service failure

36 . Tombs and McColl-Kennedy

37 . Schutte et al

38 . Sánchez-Núñez et al

39 . Fernández-Berrocal et al

40 . Danguah

41 . Barlow and Maul

42 . Noller and Fitzpatrick

43 . Meyers–Levy and Loken

44 . Rehnman and Herlitz

45 . Iacobucci et al

46 . Kang

47 . Nowicki and Hartigan

48 . Chong and Ahmed

49 . Hall and Matsumoto

50 . Geary

51 . Tsai

52 . Tsai and Huang

53 . Keh et al

54 . Parasuraman

55 . Oliver

56 . Deutsch

57 . Ellis

58 . Carley and Lin

59 . Koc and Boz

60 . Brown and Reingen

61 . Mariani

62 . TARP

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “هوش هیجانی در مدیریت صنعت گردشگری و هتلداری”