این مطالعه تأثیر خطرات زیست محیطی مرتبط با سیل، طوفان و انتشار مواد خطرناک را بر رفتار مهاجرت انسان آزمایش می کند. با توجه دقیق به تابعی از عوامل خطر محیطی، ویژگیهای اجتماعی-دموگرافیک، خطر خطر و ویژگیهای مکانی اندازهگیری شد و با تعداد استاندارد شده تازه واردان و ساکنان بلندمدت در سطح سرشماری ارتباط داشت. دو گروه ( یعنی، تازه واردها و ساکنین طولانی مدت) برای مقایسه رفتار حرکتی آنها ایجاد شد. نتایج نشان میدهد که خطر سیل ارتباط کمی با افراد تازه وارد یا ساکنان طولانی مدت نشان داد. این نتایج با تحقیقات گذشته مطابقت دارد که نشان می دهد افراد تمایل دارند آسیب پذیری خود را در برابر خطرات طبیعی نادیده بگیرند. با این حال، هر دو گروه روابط منفی با خطر طوفان ها و انتشار مواد خطرناک داشتند. این نتیجه غیر شهودی نشان میدهد که عوامل دیگری مانند نزدیکی به فرصتهای شغلی یا مزایای مالیات بر دارایی باید بررسی شوند. به طور خاص، ورودهای اخیر رابطه منفی با خطرات شیمیایی داشتند در حالی که ساکنان طولانی مدت با خطرات شیمیایی مرتبط بودند، که نشان می دهد افراد تازه وارد و ساکنان قدیمی تا حدودی در درک خطرات زیست محیطی متفاوت هستند. علاوه بر این، نتایج این مطالعه نشان میدهد که افراد در انتخاب زیستگاه خود نسبت به خطرات زیستمحیطی عینی هستند. با این حال، هنگامی که زیستگاه مستقر شد، درک افراد از خطرات ممکن است توسط عوامل دیگر تداخل یا کاهش یابد.
کلید واژه ها
GIS , مخاطرات زیست محیطی , مدیریت اضطراری , رفتار حرکتی , خطرات زیست محیطی
1. مقدمه
واضح است که تقریباً هر ساله خطرات طبیعی و مصنوعی منجر به تلفات انسانی بسیاری و خسارات اقتصادی عظیمی در سراسر ایالات متحده می شود. آژانس مدیریت اضطراری فدرال (FEMA، 1997) به این نتیجه رسید که 9.6 میلیون خانوار و دارایی ایالات متحده به ارزش 390 میلیارد دلار در حال حاضر به دلیل احتمال 1٪ سالانه سیل در چنین مکان هایی در معرض خطر هستند. در امتداد سواحل اقیانوس اطلس و خلیج فارس، حدود 3 تریلیون دلار زیرساخت در مجاورت خط ساحلی، در برابر فرسایش ناشی از خطرات سیل و طوفان آسیب پذیر است [ 1 ]. علاوه بر این، همانطور که بسیاری از مناطق شهری ایالات متحده توسعه در مناطق مستعد خطر را افزایش داده اند، تلفات اموال ناشی از بلایای طبیعی و فناوری افزایش یافته است، حتی اگر میزان مرگ و میر به دلیل سیستم های هشدار اولیه پیشرفته آن کاهش یافته است [ 2 ].] [ 3 ] . کنراد و همکارش [ 4 ] میانگین هزینه سالانه فدرال برای امداد و آمادگی در بلایا را 7 میلیارد دلار تخمین می زنند. علاوه بر خسارات اقتصادی و انسانی ناشی از مخاطرات زیستمحیطی، هزینههای اجتماعی قابل توجهی مانند استرس شخصی ناشی از تخلیه، زندگی در پناهگاههای موقت اضطراری و اختلال در محلهها وجود دارد. این آسیب پذیری افزایش یافته سوالاتی را در مورد درک مردم از این خطرات زیست محیطی و پاسخ به آنها ایجاد می کند.
بسیاری از محققین نشان داده اند که رفتارهای مکان یابی به عوامل مختلف فردی، مکانی، فرهنگی، اجتماعی، جمعیتی، اقتصادی، محیطی و سیاستی بستگی دارد. به طور خاص، تحقیقات موجود تعدادی از امکانات و مشکلات محله را مورد بررسی قرار داده است که بر مهاجرت و مدت اقامت تأثیر می گذارد [ 5 ] [ 6 ]. در این راستا، رضایت مسکونی یک عامل محرک اصلی تصمیم گیری و رفتار مهاجرت افراد است [ 7 ] [ 8 ]. روسی [ 9] فرض می کند که “در حالت ایده آل معمولی، یک خانواده از مسکن خود ناراضی می شود، تصمیم به نقل مکان می گیرد، به دنبال مجموعه ای از خانه های جایگزین می گردد که رضایت بخش تر به نظر می رسند، و سپس در میان آن مجموعه از گزینه ها تصمیم می گیرد (ص.24)” . آمریگو و آراگونس [ 7] یک مدل جامع ایجاد کرد که رابطه بین فرد و محیط مسکونی او را نشان می دهد. این مدل نشان می دهد که رضایت مسکونی تابعی از ویژگی های عینی و ذهنی محیط مسکونی و ویژگی های فردی است. ویژگیهای عینی محیط مسکونی شامل شرایط فیزیکی محیط ساخته شده، انواع زیرساختها و عوامل طبیعی مانند جنگلها، پارکها و آبهای محله است. ویژگی های ذهنی شامل ارزیابی فرد از کیفیت خانه، ایمنی، سر و صدا، ازدحام بیش از حد، و دلبستگی به محله و همچنین متغیرهای عینی شرح داده شده در بالا است. ویژگی های ذهنی تحت تأثیر ویژگی های شخصی مانند ویژگی های اجتماعی / اقتصادی / جمعیتی قرار دارند.10 ] . با توجه به این موضوع، چندین مطالعه نشان دادند که رفتار جابجایی به دنبال سطوح پایین رضایت از مسکن و محله [ 8 ] [ 9 ] [ 11 ] [ 12 ] است.
در رابطه با مخاطرات محیطی، استرس را می توان به عنوان «فرآیندی تعریف کرد که از طریق آن رویدادهای محیطی موجودیت یا رفاه یک ارگانیسم را تهدید، آسیب می رسانند یا به چالش می کشند و توسط آن ارگانیسم به این تهدید پاسخ می دهد» [ 13 ].] . این نظریه نشان می دهد که خطرات زیست محیطی می تواند بر مهاجرت افراد و مدت اقامت در یک محله تأثیر بگذارد. در این راستا، این مقاله تلاش میکند تا بررسی کند که آیا ویژگیهای محیطی یک محله با رفتارهای حرکتی افراد، مانند انتخاب زیستگاه و مدت اقامت مرتبط است یا خیر. با توجه دقیق به عملکرد مخاطرات زیست محیطی بر تصمیم گیری مهاجرت و رفتار ساکنان، ابتدا این فرضیه مطرح شد که خطرات زیست محیطی از جمله سیل، طوفان و خطرات شیمیایی احتمالاً بر رفتار حرکت انسان تأثیر می گذارد و دوم، ساکنانی که که برای مدت طولانی به محله خود چسبیده اند نسبت به تازه واردان نسبت به محیط خود هدف کمتری دارند. انتظار می رود این دو گروه (یعنی تازه واردان و ساکنان طولانی مدت) از جهات مختلفی متفاوت باشند. اولین، ساکنان بلندمدت ممکن است سطح متفاوتی از درک ریسک نسبت به تازه واردان داشته باشند، زیرا افراد اولی احتمالاً اقدامات تنظیم خطر بیشتری دارند، شخصی سازی ریسک بالاتر با رفتار انطباق با آسیب پذیری محله خود در طول زمان، و شانس بیشتری برای داشتن تجربه بلایای مستقیم/غیر مستقیم و اطلاعات مربوط به خطر در همسایگی آنها. دوم، افرادی که اخیرا وارد شده اند ممکن است از نظریه بیمه خود پیروی کنند [14 ]، که توضیح می دهد که انسان ها تمایل دارند خانه های خود را در منطقه ای کمتر آسیب پذیر قرار دهند تا خسارات ناشی از بلایای آینده را کاهش دهند. بنابراین، افرادی که اخیراً وارد شدهاند، احتمالاً خطرات محیطی را به طور عینیتری نسبت به ساکنان بلندمدت ارزیابی میکنند. راپوپورت [ 15 ] با بیان اینکه افراد از محیط های ناخواسته خارج می شوند و به دنبال محیط های جذاب می گردند، از این نظریه حمایت می کند. سوم، ساکنین طولانی مدت ممکن است با محیط مسکونی خود سازگار شوند. مدل آستانه استرس این فرضیه را مطرح میکند که افراد تمایل ندارند زمانی که فشار مرتبط با محیط مسکونی را تجربه نمیکنند، حرکت را در نظر نگیرند [ 16 ] [ 17 ]] . بر اساس این مدل، ساکنان بلندمدت ممکن است سطح کمتری از درک ریسک داشته باشند. همچنین، آنها ممکن است علاقه و ارزش بیشتری به محیط طبیعی (یعنی منظره دیدنی اطراف محل سکونت خود)، محیط ساخته شده (یعنی امکانات رفاهی مختلف) و عوامل اجتماعی/جمعیتی در همسایگی خود (یعنی روابط قوی با شبکه های اجتماعی محلی) قائل شوند. ).
همانطور که قبلاً گفته شد، طیف گسترده ای از تحقیقات وجود دارد که نشان می دهد عوامل مختلفی بر نیات حرکتی انسان و رفتار حرکتی تأثیر می گذارد. با این حال، تحقیقات کمی برای توصیف چنین رفتاری با استفاده از فناوری GIS و روش آماری انجام شده است. بنابراین، بررسی اینکه آیا رابطه بین خطرات زیست محیطی ناشی از سیل، طوفان و خطرات شیمیایی و رفتار مکان با استفاده از GIS و تجزیه و تحلیل آماری وجود دارد یا خیر، معنادار است.
2. داده ها و روش
2.1. منطقه مطالعه
منطقه مورد مطالعه شهرستان هریس، تگزاس است ( شکل 1 را ببینید ). طبق اطلاعات سرشماری سال 2010، شهرستان هریس با مساحت زمین 1729 مایل مربع، جمعیت 4092459، 1598698 واحد مسکونی و متوسط درآمد خانوار 50422 دلار در سومین شهرستان بزرگ ایالات متحده قرار دارد.
این شهرستان ضمن تداوم جذب افراد دارای توسعه شهری، تفریحی و صنعتی، بلایای طبیعی و فناوری را در
شکل 1 . منطقه مطالعه: شهرستان هریس، تگزاس.
از طوفان ها، سیل ها، گردبادها و حوادث شیمیایی، و هنوز هم پتانسیل چنین بلایایی وجود دارد که منجر به خسارت مالی و تلفات شود. در ژوئن 2001، آخرین رویداد شدید، طوفان استوایی آلیسون، مناطق عمده ای از شهرستان و جوامع همسایه را ویران کرد و جان 22 نفر را گرفت و به 20000 خانه و 5000 ساختمان دیگر با هزینه تخمینی 20 میلیارد دلار آسیب رساند. آسیب پذیری این منطقه در برابر طوفان های بزرگ (مثلاً رده های چهار و پنج سفیر-سیمپسون) حتی بیشتر است. همچنین صدها تاسیسات تولید و توزیع پتروشیمی خطر قابل توجهی از تصادفات مواد خطرناک را در بزرگراه ها و مناطق شهری ایجاد می کند. در واقع، عنوانی که اخیراً در هیوستون کرونیکل منتشر شد، میگوید شهرستان هریس از نظر احتمال وقوع بلایای شیمیایی در رتبه اول ایالات متحده قرار دارد.
2.2. داده ها
واحد تجزیه و تحلیل، سرشماری در شهرستان هریس، تگزاس است. از 581 سرشماری، 565 مورد انتخاب شد که 16 سرشماری با کمتر از 100 نفر حذف شد. سه نوع مختلف داده از منابع مختلف جمع آوری شد. اولین مجموعه داده ها (ویژگی های اجتماعی/اقتصادی/ جمعیت شناختی) از اداره سرشماری ایالات متحده، فایل های نوار خلاصه 1990، جمع آوری شده در سطح دستگاه سرشماری، استخراج شد. ویژگی های جمعیتی شامل درآمد متوسط خانوار، میزان تحصیلات، سطح فقر و درصد افراد سفیدپوست است. مجموعه داده دوم از ویژگی های مکانی استفاده می کند. متغیرهای مکانی اندازه گیری شده در این مطالعه شامل نزدیکی به منطقه تجاری مرکزی (CBD)، دریاچه ها و دریا است. سومین مجموعه داده، خطرات زیست محیطی برآورد شده علمی ناشی از سیل، طوفان و خطرات شیمیایی است. خطر سیل با استفاده از دادههای دیجیتالی بیمه سیل در سراسر شهرستان آژانس مدیریت اضطراری فدرال که در سال 1996 تولید شد، ارزیابی شد. خطر سیل به عنوان مناطق دشت سیل 100 ساله و 500 ساله تعریف میشود. دشت سیل 100 ساله به این معنی است که این منطقه می تواند در هر 100 سال یک بار شانس سیل را تجربه کند. خطر طوفان از نقشه های منطقه خطر طوفان که در سال 1999 توسط مرکز کاهش خطر و بازیابی (HRRC) در دانشگاه تگزاس A&M تهیه شده بود، ارزیابی شد. خطر طوفان مربوط به مناطق خشکی است که در برابر طوفان شدید از پنج دسته مختلف طوفان آسیب پذیر هستند. خطرات شیمیایی از دادههای موجودی انتشار سمی EPA در سال 1996 تعیین شد. این پایگاه داده حاوی اطلاعاتی در مورد انتشار مواد شیمیایی سمی و سایر فعالیت های مدیریت زباله است که سالانه توسط گروه های صنعتی تحت پوشش و همچنین تأسیسات فدرال گزارش می شود.
سه نوع مختلف از خطرات زیستمحیطی که در این مطالعه ارزیابی شدهاند شامل خطرات علمی اندازهگیری شده از سیل، طوفان و خطرات شیمیایی است. دلایل انتخاب چنین نوع خطرات زیست محیطی این است که منطقه مورد مطالعه ما به ویژه در برابر آن خطرات طبیعی و مصنوعی آسیب پذیر است. برای دانستن اینکه آیا این خطرات زیست محیطی با رفتارهای حرکتی انسان مرتبط هستند یا خیر، از دو گروه به عنوان متغیرهای وابسته استفاده شده است. گروه اول را تازه واردان و گروه دیگر را ساکنان طولانی مدت می نامند. گروه اول یا تازه واردان به عنوان تعداد افرادی در هر مایل مربع اندازه گیری شد که در پنج سال گذشته از سال 1990 به محله نقل مکان کردند.جدول 1 .
2.3. روش
داده ها در مدل سازی سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) ترکیب شدند. تکنیکهای GIS برای ترسیم توزیع فضایی خطر ناشی از سیل، طوفان، و تأسیسات مواد خطرناک در هر یک از مسیرهای سرشماری و در کنار هم قرار گرفتن با دادههای دستگاه سرشماری برای محاسبه هر نوع مناطق خطر استفاده شد. با استفاده از نقشه بیمه سیل FEMA، مناطق خطر سیل شامل دشت های سیل 100 ساله و 500 ساله را شناسایی کردیم و سپس داده ها را با داده های سرشماری برای محاسبه منطقه خطر سیل در سطح دستگاه سرشماری همپوشانی کردیم ( شکل 2 را ببینید.). برای مناطق خطر طوفان، ما با اندازه گیری پنج منطقه خطر طوفان مربوط به پنج دسته مختلف طوفان نگران بودیم. نقشه منطقه خطر طوفان بر روی نقشه مسیر سرشماری قرار داده شد تا منطقه خطر طوفان هر مسیر سرشماری محاسبه شود ( شکل 3 را ببینید ). همچنین، ما توزیع جغرافیایی سایتهای موجودی انتشار سم را ایجاد کردیم و سایت را 1.5 مایل بافر کردیم. و سپس ما دادههای بافر را با دستگاه سرشماری همپوشانی کردیم تا مناطق خطر شیمیایی تولید کنیم ( شکل 4 را ببینید ). علاوه بر این، استفاده از GIS اندازه گیری مجاورت از نقاط مرکزی مناطق سرشماری به منطقه تجاری مرکزی، دریاچه ها و دریاها را ممکن کرد.
شکل 2 . اندازه گیری خطر سیل در شهرستان هریس

جدول 1 . متغیر، تعریف و منبع
a اداره سرشماری؛ b آژانس مدیریت اضطراری فدرال؛ c مرکز کاهش خطر و بازیابی. د سازمان حفاظت از محیط زیست؛ e سیستم رمزگذاری و ارجاع جغرافیایی یکپارچه توپولوژیکی.
شکل 3 . اندازه گیری خطر طوفان در شهرستان هریس
شکل 4 . اندازه گیری خطرات شیمیایی در شهرستان هریس
تجزیه و تحلیل آماری برای مطالعه اثر ریسک زیست محیطی برآورد شده علمی بر روی هر دو ورود اخیر و ساکنان طولانی مدت استفاده شد. تعداد ساکنان در دو گروه بر اساس اندازه مناطق سرشماری تقسیم شد تا استاندارد شود و با متغیرهای اجتماعی – جمعیتی (به عنوان مثال، سطح درآمد متوسط، سطح تحصیلات، درصد فقر و درصد سفیدپوستان)، ویژگیهای جغرافیایی ( به عنوان مثال، نزدیکی از مرکز شهر، نزدیکی به نزدیکترین دریاچه و نزدیکی به دریا)، و ارزیابی خطرات زیست محیطی از جمله طوفان، سیل و تاسیسات خطر.
3. نتایج
این ویژگیهای اجتماعی-جمعیتشناختی که در بخشهای سرشماری جمعآوری میشوند یا با مقادیر میانه نشان داده میشوند، باید بهعنوان تصویری کلی از محل مورد مطالعه در نظر گرفته شوند، حتی اگر محدودیتهایی در تعیین ویژگیهای اجتماعی-دموگرافیک واقعی داشته باشند. جدول 2تصویر کلی از ویژگی های محیطی سایت مورد مطالعه را ارائه می دهد. متوسط درآمد خانوار در سایت مورد مطالعه 31712 دلار و حداکثر سطح درآمد 150000 دلار است. جدول همچنین درجاتی از تجمع را از نظر گروه های قومی نشان می دهد. در مورد خطرات زیست محیطی، خطر شیمیایی در این سایت بیشتر از سایر انواع خطرات ناشی از طوفان و سیل است. میانگین فاصله از مرکز هر مسیر سرشماری تا CBD 11.19 مایل و حداکثر فاصله 40.44 مایل است. تمام مرکز مناطق سرشماری در حدود 53 مایلی از دریا و 13 مایلی از هر دریاچه در شهرستان هریس واقع شده است.
نتایج تحلیل همبستگی لحظه-پیرسون در جدول 3 خلاصه شده است. نتایج تحلیل همبستگی نشان می دهد که تعداد ورودی های اخیر
جدول 2 . میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر مقادیر متغیرها.
N = 565.
جدول 3 . نتایج تحلیل همبستگی پیرسون-لحظه ای.
*p < 0.05. **p < 0.01.
به طور قابل توجهی با ویژگی های ریسک اجتماعی-دموگرافیک، مکانی و محیطی مرتبط است. به طور خاص، تعداد ورودی های اخیر با سطح تحصیلات، نزدیکی به دریاچه و نزدیکی به دریا به ترتیب با ضرایب همبستگی 0.27، 0.45 و 0.19 همبستگی مثبت دارد. در مقابل، تعداد ورودیهای اخیر با متوسط درآمد خانوار، خطرات طوفانها و انتشار مواد خطرناک و نزدیکی به منطقه تجاری مرکزی (CBD)، با ضرایب همبستگی به ترتیب 0.17-، 0.16- و 0.27- همبستگی منفی دارد. . با این حال، رابطه معنی داری بین تعداد تازه واردان، درصد فقر، درصد افراد سفیدپوست و خطر سیل یافت نشد.
با تمرکز بر خطرات زیستمحیطی، نتایج نشان میدهد که خطر سیل هیچ رابطه معنیداری با تعداد ورودیهای اخیر و یا تعداد ساکنان طولانیمدت نشان نمیدهد در حالی که خطر طوفان هم با ورودیهای اخیر و هم با ساکنان طولانیمدت رابطه منفی دارد. به اندازه کافی جالب توجه است، خطر شیمیایی نتایج تا حدودی متفاوت نشان می دهد. به طور خاص، خطر مواد شیمیایی با تعداد افرادی که اخیراً وارد شده اند همبستگی منفی دارد و با تعداد ساکنان طولانی مدت همبستگی مثبت دارد. یک رابطه منفی بین خطر شیمیایی و خطر سیل، با ضریب همبستگی -0.12 پیدا شد. قابل توجه است که خطر سیل با میانگین درآمد خانوار و میزان تحصیلات همبستگی مثبت دارد در حالی که با درصد فقر همبستگی منفی دارد. خطر طوفان یک رابطه منفی با درصد فقر (r = -0.09) و یک رابطه مثبت با درصد افراد سفید پوست (r = 0.18) نشان می دهد. ریسک شیمیایی رابطه نسبتاً قوی تری با ویژگی های اجتماعی – جمعیتی نشان می دهد. به ویژه، ریسک شیمیایی با میانگین درآمد خانوار (r = -0.41)، پیشرفت تحصیلی (r = -0.43) و درصد سفیدپوستان (-0.37) ارتباط منفی دارد، اما با درصد فقر (r = 0.46) همبستگی مثبت دارد. .
در مجموع، یک تحلیل همبستگی ساده نشان میدهد که همه خطرات زیستمحیطی با تعداد ورودیهای اخیر همبستگی منفی دارند. با این حال، تنها خطر طوفان با تعداد ساکنان طولانی مدت همبستگی منفی دارد. ریسک مواد شیمیایی با تعداد ساکنان طولانی مدت همبستگی مثبت دارد. یک رابطه مثبت بین خطر انتشار مواد خطرناک و تعداد ساکنان طولانی مدت ممکن است در چارچوب یک رابطه مثبت قوی بین درصد فقر و خطر شیمیایی درک شود. در جدول 3بین درصد فقر و خطر انتشار مواد خطرناک رابطه مثبت قوی با ضریب همبستگی 46/0 وجود دارد. بنابراین، یک رابطه مستقیم و مثبت بین خطر شیمیایی و تعداد ساکنان طولانی مدت ممکن است وجود نداشته باشد. یک رابطه مثبت بین خطر مواد خطرناک و تعداد ساکنان طولانی مدت ممکن است یک رابطه شبه ناشی از رابطه قوی بین درصد فقر و خطر مواد خطرناک باشد. همچنین قابل ذکر است که همبستگی مثبتی بین تعداد ورودی های اخیر و تعداد ساکنان طولانی مدت وجود دارد. به عبارت دیگر، تراکتهای سرشماری با ساکنان فعلی بیشتر، احتمال بیشتری برای جذب تازه واردان دارند.
4. نتیجه گیری
عواملی که بر رفتار حرکتی انسان تأثیر می گذارد متفاوت است. بسته به ویژگیهای عینی و ذهنی محیط مسکونی و ویژگیهای شخصی، آنها میتوانند از خانه خارج شوند یا در همسایگی خود بمانند. به ویژه، درک چگونگی ارتباط ناسازگاری های زیست محیطی با انتخاب مسکونی بسیار مهم است. به عنوان مثال، برنامهریزان و سیاستگذاران نه تنها اطلاعاتی در مورد چگونگی تنظیم رفتار ساکنان محلی خود نسبت به موضوع مسکن در رابطه با خطرات زیستمحیطی، بلکه همچنین در مورد نحوه واکنش گروههای مختلف ساکنان به این موضوع از نظر اجتماعی/اقتصادی/دموگرافیک ارائه میکنند. مشخصات.
اساساً تحقیقات موجود نشان میدهد که ناسازگاریهای زیستمحیطی رابطه مثبتی با نیات حرکتی دارند، در حالی که امکانات رفاهی محیطی با ماندگاری مدت رابطه منفی دارند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر مخاطرات زیستمحیطی بهعنوان ناسازگاریهای محیطی بر رفتار حرکتی افراد بود. دو گروه برای مقایسه رفتار مهاجرت خود در این مطالعه ایجاد شد. نتایج نشان میدهد که خطر سیل ارتباط کمی با افراد تازه وارد یا ساکنان طولانی مدت نشان داد. این نتایج با تحقیقات گذشته مطابقت دارد که نشان می دهد افراد تمایل دارند آسیب پذیری خود را در برابر خطرات طبیعی نادیده بگیرند. با این حال، هر دو گروه روابط منفی با خطر طوفان داشتند. این نتیجه غیر شهودی نشان می دهد که عوامل دیگر، مانند نزدیکی به فرصت های شغلی یا مزایای مالیات بر دارایی باید بررسی شود. در همین حال، ورودی های اخیر رابطه منفی با خطر مواد شیمیایی داشتند در حالی که ساکنان طولانی مدت با خطرات شیمیایی مرتبط بودند. با توجه به رابطه بین ورود اخیر و خطر مواد شیمیایی، این یافته ها باید از نظریه خودبیمه پیروی کنند که در آن افراد هنگام جستجوی خانه مکان های امن تری را انتخاب می کنند.
هر دو ویژگی محیطی عینی و ذهنی بر رفتار حرکتی انسان تأثیر می گذارد. با این حال، نتایج این مطالعه نشان میدهد افرادی که نسبتاً اخیراً به آنجا نقل مکان کردهاند، در مقایسه با افرادی که بیش از 10 سال در آن اقامت داشتهاند، تمایل دارند از ناهنجاریهای محیطی در انتخاب زیستگاه خود اجتناب کنند. از این نظر، قطعی است که به نظر می رسد ورودهای اخیر به جای محیط مسکونی ذهنی، محیط مسکونی عینی (مثلاً خطر فناوری) را می سنجد. قابل ذکر است که ساکنان بلندمدت با درآمد رابطه منفی و با درصد فقر رابطه مثبت دارند. به سادگی، ساکنان طولانی مدت ممکن است قادر به نقل مکان نباشند، حتی اگر در معرض خطر سیل، طوفان و خطرات شیمیایی باشند.
5. بحث
این تحقیق نشان میدهد که ریسک محیطی عینی با درک ذهنی عمومی از خطرات زیستمحیطی منطبق است. بنابراین، درک رابطه بین ریسک محیطی و خطرات درک شده افراد در یک محله نیاز به مطالعه بیشتری دارد. در واقع، اگرچه درست است که ادراک خطر عمومی تا حدودی تحت تأثیر ریسک زیست محیطی عینی قرار می گیرد، شواهد کافی نیز وجود دارد که نشان می دهد سطح درک خطر عمومی بر نژاد، سن، جنسیت، شغل، تفاوت های شخصیتی، درآمد، آموزش، میزان اطلاعات خطر، و تجربه گذشته، در میان متغیرهای دیگر [ 18 ] [ 19 ] [ 20 ] [ 21 ] [ 22 ]] . حتی برآوردهای ریسک درک شده یک فرد می تواند در طول زمان تغییر کند [ 23 ]. علاوه بر این، محققان ادعا کردهاند که عموم مردم کیفیت خطرناک محیط خود را دست کم میگیرند، عمدتاً به این دلیل که اولویتهای خود را روی مسائل عظیم روزانه زندگی خود قرار میدهند [ 24 ] [ 25 ]. بنابراین، بهتر بود با استفاده از روش تحقیق پیمایشی از مردم بخواهیم ریسک درک شده خود را از طریق نظرسنجی پرسشنامه ارزیابی کنند.
منابع
بدون دیدگاه