1. معرفی
شبکه خیابانی اسکلت یک شهر محسوب می شود زیرا واحدهای جغرافیایی را در فضای شهری به هم پیوند می دهد. ساختار مورفولوژیکی خیابان ها تا حدودی وسعت و شدت ارتباطات بین مناطق عملکردی مختلف در محیط های شهری را تعیین می کند و بر این اساس بر جریان ها و کارایی عملیاتی عناصر منابع مختلف در شهر و ساختار فضایی شهری تأثیر می گذارد [ 1 ، 2 ، 3 ، 4 ]. ، 5]. بنابراین، رابطه بین شبکه های خیابانی و سطح توسعه اقتصادی یک حوزه پژوهشی مهم در جغرافیای شهری و برنامه ریزی شهری است. مجموعه ای غنی از ادبیات بررسی کرده است که آیا توسعه اقتصادی با دسترسی به شبکه ترافیک، تراکم زیرساخت های ترافیکی یا تراکم شبکه های خیابانی مرتبط است [ 6 ، 7 ، 8 ، 9 ، 10 ، 11 ].]. این مطالعات نشان داده است که بین شبکه حمل و نقل و توسعه اقتصادی یک رابطه ارتقاء و محدودیت متقابل وجود دارد. از یک سو، گسترش شبکه حمل و نقل، پیوندهای میان شهرهای منطقه ای را بهبود می بخشد، جریان عوامل را تسریع می بخشد و توسعه اقتصاد منطقه ای را ارتقا می بخشد [ 12 ، 13 ]. از سوی دیگر، توسعه اقتصادی بیشتر باعث گسترش و بهبود شبکه حمل و نقل می شود [ 10 ، 14 ]. با این حال، به دلیل محدودیت کسب داده های شبکه خیابانی با وضوح فضایی بالا و قدرت محاسباتی، تحقیقات سنتی در درجه اول بر مقیاس های منطقه ای با استفاده از داده های تصویر سنجش از دور اقتصادی سالانه و چند ساله متمرکز شده است [ 15 ].]. اخیراً، چند مطالعه ظاهر شده است که بررسی می کند چگونه ساختارهای شبکه خیابانی ممکن است بر فعالیت های اقتصادی مانند تخصیص و کارایی عملیاتی عناصر مختلف در شهرها تأثیر بگذارد [ 16 ، 17 ]. با این حال، مطالعاتی که به طور کامل روابط درون شبکههای خیابانی را از منظر مقیاس خرد در نظر میگیرند (مثلاً تعاملات پیچیده بین عناصر شبکه خیابانی) یا چارچوب روشهای کمی را برای مطالعه مورفولوژی و ساختار شبکههای خیابانی ارائه میدهند. به طور کلی فاقد
در سالهای اخیر، فناوریهایی از جمله فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) و اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه (VGI) به سرعت توسعه یافتهاند و دادههای فراوان شبکه خیابانهای شهری را با وضوح بالا در دسترس عموم قرار دادهاند و فرصتهای جدیدی را برای تجزیه و تحلیل کمی مورفولوژی و ساختار خیابان فراهم کردهاند. شبکه ها در سطح شهر [ 18 ، 19 ، 20 ]. علاوه بر این، روشهای شبکه پیچیده، که در علم جغرافیا و علوم منطقهای ادغام شدهاند، بینش جدیدی در درک شبکه خیابانی از دیدگاه سیستم و ساختار ارائه کردهاند [ 21 ، 22 ]]. در مقایسه با روشهای سنتی، روشهای شبکه پیچیده به تعاملات پیچیده در یک شبکه خیابانی میپردازند و این مزیت را دارند که الگوهای ذاتی و ویژگیهای اتصالات بین عناصر شهری را از منظری سیستماتیک و کل نگر به تصویر بکشند. بنابراین، روشهای پیچیده شبکه ممکن است به ارائه بینش جدیدی در رابطه بین ساختارهای شبکه خیابانی و فعالیتهای اقتصادی شهری کمک کند.
در این راستا، بسیاری از مطالعات، رویکردهای شبکه پیچیده ای را برای ارزیابی یکپارچگی و دسترسی شبکه های خیابانی با تجزیه و تحلیل ویژگی های توپولوژیکی شبکه های خیابانی و توزیع فضایی آنها به کار گرفته اند [ 23 ، 24 ، 25 ، 26 .]. در حالی که مطالعات رو به رشدی وجود دارد که رابطه بین ویژگیهای شبکه خیابانی و فعالیتهای اجتماعی-اقتصادی را بررسی میکند، بیشتر کارهای موجود بر تجزیه و تحلیل ویژگیهای توپولوژیکی گرهها در یک شبکه خیابانی شهری و ارتباط آنها با نوع خاصی از فعالیت اقتصادی متمرکز است (به عنوان مثال، خرده فروشی). مطالعات اندکی، تا جایی که نویسندگان می دانند، شبکه خیابان های یک شهر را به عنوان یک کل در نظر گرفته اند و بررسی کرده اند که آیا ویژگی های ساختارهای مورفولوژیکی آن ممکن است با سطوح توسعه اقتصادی شهر مرتبط باشد یا خیر.
برای پر کردن این شکافهای تحقیقاتی، این مقاله یک چارچوب تحلیلی کلی برای توصیف ساختارهای شبکه خیابانی شهرها و برای بررسی کمی رابطه بین ساختار شبکه خیابانی شهر و سطح توسعه اقتصادی آن با استفاده از دادههای شبکه خیابان باز پیشنهاد میکند. این چارچوب شامل یک چرخه زندگی کامل از جمع آوری داده ها، پردازش، مدل سازی و برنامه های کاربردی در برنامه ریزی و مدیریت شهری است. بقیه مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است: بخش 2 مطالعات مربوطه را بررسی می کند که از روش های شبکه پیچیده برای بررسی شبکه خیابانی استفاده می کنند. بخش 3 چارچوب روششناختی پیشنهادی را ارائه میکند و روشهای تحلیلی را به تفصیل شرح میدهد. بخش 4از یک مطالعه موردی برای بررسی روشهای پیشنهادی استفاده میکند و ابتدا به طور خلاصه منطقه مورد مطالعه و منبع داده را معرفی میکند و سپس نتایج مطالعه موردی را مورد بحث قرار میدهد. و در نهایت، بخش 5 مقاله را با بحث در مورد کاربردهای بالقوه روش پیشنهادی و اینکه چگونه بینش های به دست آمده از مطالعه موردی ممکن است بر برنامه ریزی و توسعه منطقه ای و همچنین تحقیقات آینده روشن کند، پایان می دهد.
2. ادبیات مرتبط
2.1. مشخص کردن شبکه های خیابانی با استفاده از رویکردهای پیچیده شبکه
رویکردهای پیچیده شبکه دیدگاه و روش های قدرتمندی در مطالعات شبکه ترافیک ارائه کرده است. بیشتر تحقیقات اولیه بر استخراج شاخصهای توپولوژیکی شبکههای حملونقل شهری، تجزیه و تحلیل ویژگیهای شاخصها، و کاوش ویژگیهای شبکه مانند ویژگیهای بدون مقیاس و جهان کوچک متمرکز است. چند مطالعه بیشتر سعی در شناسایی مورفولوژی و ساختار شهرها بر اساس توزیع فضایی شاخصهای توپولوژیکی شبکه خیابانی دارند. برای مثال، کروسیتی و همکاران. از شبکههای خیابانی شهری که با الگوها و ریشههای تاریخی متفاوت مشخص میشوند و از روشهای مختلف ساخت شبکه برای تحلیل ویژگیهای توپولوژیکی شش شبکه خیابانی استفاده کردند.27 ]. جیانگ یک الگوی توپولوژیکی از شبکههای خیابان شهری را با استفاده از یک نمونه بزرگ استخراج شده از پایگاه داده TIGER از اداره سرشماری ایالات متحده استخراج کرد. این مطالعه نشان داد که هم برای طول خیابان و هم برای درجه اتصال تقاطع خیابان-خیابان، توپولوژیهای شبکههای خیابان شهری همگی ساختاری کوچک و دارایی بدون مقیاس را نشان میدهند [ 28 ].
با این حال، دشواری دستیابی به داده های دقیق شبکه خیابانی، تحقیقات قبلی را در مطالعه کمی سازی و مقایسه سازه های خیابانی شهری با استفاده از نمونه هایی با اندازه بزرگتر محدود کرده است. در سالهای اخیر، OpenStreetMap (OSM)، یک پلتفرم نقشهبرداری مبتنی بر اینترنت بر اساس مشارکتهای داوطلبانه کاربران در سراسر جهان، به سرعت توسعه یافته و به محققان شهری امکان دسترسی به منبع باز ارزشمند دادههای مکانی در سراسر جهان را داده است. تعدادی از مطالعات اولیه نشان می دهد که شبکه های جاده ای OSM در شناسایی ساختارهای شهری مفید هستند [ 29 , 30 ]]. به عنوان مثال، بوئینگ از نرم افزار OSMnx برای به دست آوردن 27000 شبکه خیابانی ایالات متحده از OSM در مقیاس شهری، شهری و محله استفاده کرد و سپس میانگین طول بخش خیابان، تراکم گره، تراکم لبه و بیش از 20 شاخص را برای توصیف ویژگی های شبکه خیابان استخراج کرد. [ 31]. دومینگوس و همکاران چندین شبکه خیابانی 1150 شهر جهان را از OSM بر اساس شرایط فیلتر به دست آورد و درجه گره متحدالمرکز، ضریب خوشه بندی متحدالمرکز، دسترسی و شاخص تطبیق را به عنوان شاخص های اندازه گیری برای خواص توپولوژیکی شبکه های خیابانی در نظر گرفت. آنها ابتدا توزیع هر شاخص را تجزیه و تحلیل کردند، سپس روابط زوجی بین این شاخصها را که توسط ضریب همبستگی پیرسون تعیین میشود، بررسی کردند و در نهایت از تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA) برای بررسی توزیع کلی شهرها استفاده کردند. نتایج نشان داد که شهرها از قاره های خاص تمایل به داشتن بسیاری از ویژگی های توپولوژیکی شبکه خیابانی مشابه دارند [ 32]. با این حال، مطالعه تنها بر ویژگیهای فیزیکی شبکههای خیابانی متمرکز بود و فاقد بررسی رابطه بین ویژگیهای شبکه خیابانی و توسعه اقتصادی شهری بود.
2.2. درک رابطه بین شبکه های خیابانی و توسعه اقتصادی از دیدگاه شبکه
شبکه های خیابانی نه تنها ساختارهای شهری را تعیین می کنند، بلکه بر فعالیت های اقتصادی در شهر نیز تأثیر می گذارند. مطالعات رابطه بین شبکههای خیابانی و فعالیتهای اجتماعی-اقتصادی را در مقیاسهای فضایی مختلف بررسی کردهاند. در مقیاس شهر، مطالعات متعددی از تراکم توزیع فضایی مکانهای تجاری به عنوان شاخصهای فعالیتهای اقتصادی استفاده میکنند و روابط بین تراکم مرکزیت خیابان و فعالیتهای اقتصادی را تحلیل میکنند. به عنوان مثال، پورتا و همکاران. رابطه بین مرکزیت خیابان و فعالیت های اقتصادی (یعنی خرده فروشی و خدمات) در شهر بولونیا، ایتالیا را بررسی کرد. آنها ابتدا بین، نزدیکی و مرکزیت خیابان ها را اندازه گیری کردند و سپس تحلیل همبستگی بین معیارهای مرکزیت و تراکم خرده فروشی و خدمات را اعمال کردند.33 ]. کاردیلو و همکاران به طور مشابه، همبستگی جغرافیای مرکزیت خیابان و انواع مختلف فعالیت های اقتصادی در بارسلون، اسپانیا را بررسی کرد. سه نوع اندازه گیری مرکزیت، یعنی بین بودن، نزدیکی و راستی در مطالعه استفاده شد [ 34 ]. در امتداد خطوط مشابه، چندین مطالعه نشان داد که مرکزیت خیابان ممکن است بر موقعیت مکانهای تجاری تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، وانگ و همکاران. از طریق مطالعه موردی چانگچون، چین، دریافت که مرکزیت خیابان برای شدت استفاده تجاری از زمین بسیار مهم است و بنابراین بر مکان فروشگاههای خردهفروشی تأثیر میگذارد [ 17 ]]. بر اساس مدلهای ارزیابی مرکزیت چندگانه، لین و همکاران. پیشنهاد کرد که مرکزیت خیابان می تواند مزایای مکان فروشگاه های خرده فروشی را در کلانشهرهای تجاری سنتی نشان دهد [ 35 ]. لیو و همکاران همچنین ناهمگونی فضایی را در رابطه بین مرکزیت شبکه خیابانی و شدت کاربری زمین در نظر گرفت. با استفاده از روش رگرسیون وزندار جغرافیایی (GWR)، مطالعه آنها روابط قوی بین مرکزیت خیابان و شدت کاربری زمین را شناسایی کرد [ 36 ].
در سطح تراکم شهری، محققان به فقدان روشهایی برای توصیف رابطه بین شهرهایی که از ویژگیهای توپولوژیکی شبکه جاده استفاده میکنند اشاره کردهاند [ 37 ]. به این ترتیب، مطالعات اخیر بررسی کردهاند که آیا شهرهایی که دارای ویژگیهای توپولوژی شبکه خیابانی مشابه هستند، ویژگیهای مشابهی در جمعیت و سطوح توسعه اقتصادی خود دارند یا خیر. به عنوان مثال، Spadon، Gimenes و Rodrigues 645 شهر را در ایالت سائوپائولو، برزیل بر اساس ویژگیهای شبکه خیابانی طبقهبندی کردند و دریافتند که ویژگیهای توپولوژیکی خیابانهای شهری میتواند در مقیاس بزرگ، جمعیتشناسی آنها را نشان دهد یا حتی پیشبینی کند [ 37 ].]. در امتداد خطوط مشابه، لی و یونگ ویژگیهای توپولوژیکی شبکههای خیابانی را با استفاده از روشهای چند مرکزیت تجزیه و تحلیل کردند و مجموعهای از شهرها را به چند گروه طبقهبندی کردند که بر اساس مرکزیت، فرااطلاعات مشترکی دارند. نتایج آنها نشان داد که عوامل توپولوژیکی سازه های خیابانی ارتباط نزدیکی با تحلیل فرااطلاعات شهر دارند [ 38 ].
با وجود ادبیات روبه رشدی که ویژگیهای ساختاری فیزیکی شبکههای خیابانی شهری را با استفاده از نظریه و روشهای پیچیده شبکه مورد مطالعه قرار میدهد، تحلیل کمی و مقایسهای ویژگیهای ساختار شبکه خیابانهای شهر از منظر شبکه تنها در حال ظهور است. تنها چند مطالعه اخیر به روابط بین ساختارهای شبکه خیابانی و وضعیت اجتماعی-اقتصادی شهرها توجه کرده اند. با این حال، این مطالعات شواهدی ارائه نکرده اند که نشان دهد آیا شبکه های خیابانی شهر می توانند سطوح توسعه اقتصادی را نشان دهند یا خیر. علاوه بر این، مطالعات فعلی از تحقیقات تجربی استفاده میکنند که چارچوب روششناختی مشترکی برای تحلیل رابطه بین شبکههای خیابانی و توسعه اقتصادی ارائه نکرده است. به این منظور،
3. روش شناسی
3.1. چارچوب تحلیلی پیشنهادی
ما یک چارچوب تحلیلی اقتباس شده از Spadon و همکاران را پیشنهاد می کنیم. [ 37 ]، همانطور که در شکل 1 نشان داده شده است ، که شامل سه مرحله است: جمع آوری داده، مشخص کردن شبکه های خیابانی شهری، و بررسی رابطه بین شبکه های خیابانی شهری و توسعه اقتصادی. ابتدا، داده های شبکه خیابانی شهرها را از OpenStreetMap با استفاده از OSMnx [ 31 ] به دست آوردیم]، نرم افزاری برای دانلود موجودیت های فضایی و برای مدل سازی، طرح ریزی، تجسم و تجزیه و تحلیل شبکه های پیچیده خیابانی از رابط های برنامه نویسی کاربردی OpenStreetMap (API). شبکه های خیابانی (نمودارها) سپس با استفاده از داده های خیابان OSM به دست آمده ساخته شدند. در این مقاله، تقاطعهای خیابان را به عنوان گره و قطعه خیابان بین هر جفت تقاطع خیابان را به عنوان یال در شبکه در نظر میگیریم. طول لبه ها در شبکه وزن در نظر گرفته می شود.
دوم، ما شبکه خیابانی یک شهر را بر اساس دو ویژگی توپولوژیکی معمول مورد استفاده، یعنی بین (به پیوست A شکل A1 مراجعه کنید ) و مرکزیت نزدیکی مشخص کردیم. انتخاب این دو شاخص بر اساس ملاحظاتی بود که: (1) مطالعات قبلی پیشنهاد کرده اند که مرکزیت بین و نزدیک دو شاخص هستند که به طور قابل توجهی با فعالیت های اقتصادی مرتبط هستند [ 17 ، 33 ]. و (2) اگرچه تنوع شاخصهایی که میتوانند ویژگیهای شبکه خیابانی را توصیف کنند، برخی از شاخصها کاملاً مشابه هستند. به عنوان مثال، مطالعات نشان داده اند که مرکزیت اطلاعات با مرکزیت بین در نمایش یک شبکه خیابانی همبستگی زیادی دارد [ 27 ]]. به این ترتیب، شاخصهای متمایز و معرف شبکه (به عنوان مثال، مرکزیت بین و نزدیکی) باید استفاده شود. برای شبکه خیابانی هر شهر، دو شاخص با استفاده از Networkx، یک بسته پایتون برای ایجاد، دستکاری و مطالعه ساختار، دینامیک و عملکرد شبکههای پیچیده محاسبه شد. سپس با استفاده از روش برازش خطی برای استخراج شیب توزیع آماری این دو ویژگی، ویژگیهای شبکه خیابانی یک شهر را به طور کلی اندازهگیری کردیم.
سوم، بر اساس ویژگی های شناسایی شده، بررسی کردیم که آیا شهرهایی که دارای ساختارهای خیابانی مشابه هستند، سطح توسعه اقتصادی مشابهی دارند یا خیر. به طور خاص، ما شهرها را با استفاده از تحلیل خوشهبندی سلسله مراتبی به خوشههای مختلف طبقهبندی کردیم و نتایج خوشهبندی را با شاخصهای توسعه اقتصادی، از جمله منطقهبندی اقتصادی سنتی که با سطوح توسعه اقتصادی، تولید ناخالص داخلی (GDP) و جمعیت تعیین میشود، مقایسه کردیم. این مقایسه بر این فرض استوار است که شهرهایی که به یک خوشه تعلق دارند در منطقه بندی اقتصادی یکسان و از نظر فضای ابعاد تولید ناخالص داخلی و جمعیت به هم نزدیک خواهند بود. اگر بین ویژگیهای شبکه خیابانهای شهری و توسعه اقتصادی همبستگی مشاهده شود،
3.2. مشخص کردن ساختارهای شبکه خیابانی
تحلیل مرکزیت معمولاً برای مشخص کردن ساختار شبکه خیابانی با کمی کردن گرهها و/یا پیوندهای درون شبکه استفاده میشود [ 22 ، 37 ]. در میان اندازهگیریهای مختلف مرکزیت، ما از دو شاخص پرکاربرد استفاده کردیم: مرکزیت بین و مرکزیت نزدیکی [ 39 ، 40 ، 41 ].
مرکزیت بین تعداد کوتاهترین مسیرهایی را که از هر گره یا لبه در یک شبکه می گذرد، ارزیابی می کند [ 17 ، 42 ، 43 ]. در یک شبکه خیابانی، حجم ترافیک بالقوه ای را نشان می دهد که یک گره یا پیوند ممکن است جذب کند. به عبارت دیگر، میزان کنترل یک گره یا یک لبه را برای یک شبکه نشان می دهد. مرکزیت بین بودن به این صورت تعریف می شود
جایی که nj k��کتعداد کوتاهترین مسیرهای بین j و k و است nj k( من )��ک(من)تعداد کوتاهترین مسیرهای بین j و k است که شامل گره i است. مرکزیت بین یک گره با تعداد جفت گره ها که توسط شاخص های جمع مشخص می شود مقیاس می شود. بنابراین، مقادیر مرکزیت میانی با تقسیم مقادیر با استفاده از تعداد گرهها، بدون احتساب خود، مجدداً مقیاس میشوند. بنابراین، اصطلاح 1( ن− 1 ) ( N− 2 )1(ن-1)(ن-2)برای نرمال کردن مقدار مرکزیت بین در محدوده 0 تا 1 برای شبکه های جهت دار [ 44 ] استفاده می شود، که در آن N تعداد گره ها در شبکه خیابان است.
مرکزیت نزدیکی، درجه نزدیکی یک گره به تمام گره های دیگر در یک شبکه را ارزیابی می کند [ 17 ، 42 ، 45 ]. این متقابل مجموع فاصله یک گره تا تمام گره های دیگر در شبکه است. از آنجایی که مجموع فواصل به تعداد گره ها در نمودار بستگی دارد، نزدیکی با مجموع حداقل فواصل ممکن N – 1 نرمال می شود. اگر گره به طور متوسط به گره های دیگر نزدیک تر باشد، مرکزی تر در نظر گرفته می شود. مرکزیت نزدیکی به این صورت تعریف می شود
که در آن N تعداد کل گره های شبکه است و دمن جدمن�کوتاه ترین فاصله بین گره i و j است.
3.3. تجزیه و تحلیل خوشه بندی سلسله مراتبی
برای طبقهبندی شهرها بر اساس ویژگیهای ساختار شبکه خیابانی، ضریب جینی را برای نشان دادن ویژگی ساختار شبکه اتخاذ کردیم. ضریب جینی به طور گسترده در علم اقتصاد برای اندازه گیری نابرابری مقادیر اقتصادی مانند درآمد استفاده می شود [ 38 ، 46 ]. به عنوان تعریف شده است
جایی که ایکسمن ایکسمن مقدار مرکزیت گره i و n تعداد گره های شبکه خیابانی است.
خوشه بندی سلسله مراتبی (که به آن تحلیل خوشه سلسله مراتبی یا HCA نیز گفته می شود) یک روش تجزیه و تحلیل خوشه ای است که به دنبال ایجاد سلسله مراتبی از خوشه ها است [ 47 ]. به طور کلی انواع مختلفی از رویکردهای خوشه بندی سلسله مراتبی وجود دارد. اولین رویکرد یک رویکرد “پایین به بالا” است: هر مشاهده با خوشه خاص خود شروع می شود، و خوشه ها با هم جفت می شوند و با حرکت به سمت بالا در سلسله مراتب ادغام می شوند. روش دوم یک رویکرد “بالا به پایین” است: همه مشاهدات در یک خوشه شروع می شوند، و خوشه به صورت بازگشتی با حرکت به سمت پایین سلسله مراتب تقسیم می شود. در این مطالعه، ما از روش پیوند کامل، یک رویکرد “پایین به بالا” برای اندازه گیری فاصله بین جفت مشاهدات استفاده کردیم. مراحل فرآیند به شرح زیر است.
-
مرحله 1: هر شهر را در کلاستر خود شروع کنید. محاسبه فاصله اقلیدسی بین هر جفت شهر در فضای ویژگی.
-
مرحله 2: جفت های خوشه را در یک خوشه جدید بر اساس حداقل فاصله بین جفت ها ادغام کنید.
-
مرحله 3: دوباره فاصله بین خوشه جدید و سایرین را محاسبه کنید.
-
مرحله 4: مراحل 2 و 3 را تکرار کنید تا همه شهرها در یک خوشه ادغام شوند.
4. مطالعه موردی
4.1. منطقه مطالعه و منبع داده
ما 31 شهر مرکز استان در سرزمین اصلی چین را به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب کردیم ( پیوست A شکل A2 را ببینید ). این شهرهای مرکز استان سریعترین سرعت شهرنشینی را دارند و نقش مهمی در توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی منطقه دارند. علاوه بر این، آنها اغلب شهرهای مرکزی هستند که شهرهای دیگر منطقه را به هم متصل میکنند و بنابراین برای اجرای استراتژیهای توسعه منطقهای مهم مانند استراتژیهای «کمربند و جاده»، «کمربند اقتصادی رودخانه یانگ تسه» و «شهر مرکز ملی» حیاتی هستند. چین. به این ترتیب، مطالعات تجربی این شهرها نه تنها اعتبار چارچوب پیشنهادی را اثبات می کند، بلکه تحولات منطقه ای در چین را نیز روشن می کند.
در این مطالعه از دو مجموعه داده از شهرهای استان استفاده شد، شامل (1) داده های آماری اقتصادی و جمعیت شناختی، که از پایگاه آماری CEInet دانلود شد [ 48 ] و (2) داده های شبکه خیابان های شهر استخراج شده از OSM. کسب داده های OSM شامل مراحل زیر بود. ابتدا، ما فهرستی از نام مناطق اداری برای همه شهرها را از BaiduBaike [ 49 ] یک جامعه وب مشابه ویکی پدیا به دست آوردیم. در مرحله دوم، ما از GaoDe map API [ 50 ] برای جمعآوری دادههای مرزهای جغرافیایی اداری هر شهر در قالب فایل شکل استفاده کردیم. در نهایت، ما از OSMnx، یک بسته پایتون ایجاد شده توسط جف بوئینگ [ 31 ]، برای بازیابی مجموعه داده های شبکه خیابانی استفاده کردیم.
علیرغم نگرانیهای اولیه در مورد ناقص بودن دادههای OSM در چین، مطالعات اخیر نشان دادهاند که کیفیت دادههای خیابان OSM در چین بهبود یافته و برای مطالعه شهرهای چین ارزشمند است [ 51 ]. بهبود مستمر کیفیت دادههای OSM را میتوان با استفاده از تحلیل OSM [ 52 ]، ابزاری برای ردیابی تاریخچه OSM، بررسی کرد. به ویژه، شهرهای مرکز استان، شهرهای توسعهیافته شرقی، و شهرهایی با جابجایی جمعیت و تحصیلات عالی بیشتر احتمال دارد دادههای خیابانی OSM کاملتری داشته باشند [ 51 ]. برای بررسی بیشتر اعتبار مجموعه داده مشتق شده برای مطالعه ما، همبستگی بین داده های OSM و داده های رسمی را اندازه گیری کردیم [ 53] (یعنی گزارش سالانه آمار شبکه جادهای در شهرهای بزرگ چین که توسط آکادمی برنامهریزی و طراحی شهری چین منتشر میشود) بر اساس طول کل خیابانهای شهر. نتایج نشان می دهد که دو مجموعه داده به طور قابل توجهی با R-square 0.66 همبستگی دارند ( پیوست A ، شکل A3 ).
4.2. ویژگی های شبکه های خیابانی
ما ابتدا از تجزیه و تحلیل آماری توصیفی برای ارائه یک نمای کلی از شبکه های خیابانی 31 شهر استفاده کردیم. چهار پارامتر شامل تعداد گرهها در شبکه خیابانهای یک شهر، تعداد لبهها در یک شبکه خیابانی، میانگین طول بخش خیابان در یک شهر و تراکم تقاطعهای خیابان مورد استفاده قرار گرفت. جدول A1 ضمیمه A نتایج تحلیل را ارائه می دهد: میانگین تعداد گره های خیابان در شهرها 14252.48 و میانگین تعداد یال ها 32858.15 است. در بین تمامی شهرهای مورد مطالعه، پکن دارای بیشترین تعداد گره ها و لبه ها و یینچوان دارای کمترین تعداد گره ها و لبه ها هستند.
متوسط طول بخش خیابان (یعنی طول لبه یک شبکه خیابانی) در 31 شهر 446.57 متر است. در میان شهرهایی که مورد مطالعه قرار گرفتیم، لانژو دارای بیشترین طول متوسط خیابان با 1017.41 متر است، در حالی که گوانگژو دارای کوتاه ترین طول متوسط 279.71 متر است. 31 شهر به طور میانگین دارای 20.59 تقاطع در هر کیلومتر مربع هستند که شیجیاژوانگ بیشترین تراکم تقاطع خیابان ها و لانژو کمترین را دارند.
سپس اندازهگیریهای مرکزیت را، همانطور که در بخش 3.2 ارائه شد ، برای شبکههای خیابانی به منظور تمایز ساختارهای مختلف شبکه خیابانی شهرها اعمال کردیم. برای هر یک از اندازهگیریهای مرکزیت (یعنی مرکزیت بین و مرکزیت نزدیکی)، توزیع تجمعی آن رسم شد. در مرحله دوم، روشهای برازش خطی را برای برازش منحنی توزیع هر شهر انتخاب کردیم و شیب خط برازش را برای اندازهگیری تفاوت محاسبه کردیم.
4.2.1. مرکزیت بین شبکه های خیابانی
توزیع مرکزیت بین شهرها در شکل 2 نشان داده شده است. بدیهی است که تفاوت های قابل توجهی در ساختار شهر وجود دارد. انحنای یک خط توزیع تجمعی مرکزیت نشان می دهد که تا چه اندازه مرکزیت بین گره های شبکه خیابانی در یک شهر متفاوت است. هر چه یک خط منحنیتر باشد، تفاوت در مرکزیت بین گرههای خیابان یک شهر بیشتر است. در مقیاس شهر، این تفاوت می تواند بر ساختارهای مورفولوژیکی متفاوت شهرها دلالت کند. برای اندازهگیری درجه تفاوت در مرکزیت بین گرههای خیابان یک شهر، از روش برازش خطی ساده استفاده کردیم و شیب هر منحنی توزیع را محاسبه کردیم. سپس از روش طبقهبندی طبیعی بریکها (جنکس) در مجموعه شیبها استفاده کردیم و شهرها را بر اساس ساختارهای مورفولوژیکی شبکه خیابانهایشان به انواع مختلف طبقهبندی کردیم ( پیوست A. جدول A2 ). چهار نوع ساختار مورفولوژیکی اصلی شناسایی شد. انواع سازه های شهری معمولی، به شرح زیر، در ضمیمه A شکل A4 نشان داده شده است.
-
شبکه مستطیلی: هشت شهر از جمله پکن و چنگدو در این نوع قرار می گیرند. خصوصیات معمول این شهرها این است که منحنی توزیع ملایم و مقدار شیب بیش از 0.95 است، شبکه خیابانی یک شبکه مستطیلی است، تراکم گرههای جادهای زیاد و میانگین طول خیابان نسبتاً طولانی است.
-
شبکه مستطیلی چند گروهی: هفت شهر از جمله نانجینگ، چونگ کینگ و ووهان در این گروه قرار دارند. ویژگی مشترک این شهرها این است که دامنه مقدار شیب برابر یا کمتر از 0.95 است در حالی که بیش از 0.9، توزیع فضایی شبکههای خیابانی گروههای شبکه مستطیلی متعددی را ارائه میکند و تراکم تقاطعهای خیابانها زیاد است.
-
شبکه دایره ای شکل: شن یانگ و شش شهر دیگر در این گروه طبقه بندی می شوند. ویژگی های معمول این شهرها این است که دامنه مقدار شیب برابر یا کمتر از 0.9 در حالی که بیش از 0.85 است، ساختار مورفولوژیکی شهر یک شبکه دایره ای شکل ارائه می دهد و میانگین طول خیابان کوتاه است.
-
شبکه نواری: شهرهایی از جمله Xining، Yinchuan و Lanzhou در این نوع طبقه بندی می شوند. ویژگی های رایج شهرهای این نوع این است که دامنه مقادیر شیب برابر یا کمتر از 0.85 است، شکل شبکه خیابانی شکل نواری دارد و میانگین طول خیابان در مقایسه با شهرهای طبقه بندی شده در انواع دیگر نسبتاً طولانی است.
4.2.2. مرکزیت نزدیکی شبکه های خیابانی
در یک شبکه خیابانی، مناطقی که گرهها در آن متمرکزتر هستند، ارزش مرکزی نزدیکی بیشتری دارند. بنابراین، توزیع فضایی مقادیر مرکزیت نزدیکی گرههای خیابان میتواند الگوهای مراکز شهر را روشن کند. ما از توزیع احتمال تجمعی مرکزیت نزدیکی برای بررسی اینکه آیا یک شهر دارای مراکز شهر است یا خیر استفاده می کنیم. یعنی اگر مقادیر مرکزیت نزدیکی به طور یکنواخت توزیع شوند، تعداد گره ها در هر محدوده ای از مقادیر نزدیکی برابر خواهد بود. به این ترتیب، توزیع احتمال تجمعی باید یک خط مستقیم باشد که در آن مقادیر محور x همیشه برابر با مقادیر محور y باشد. همانطور که در شکل 3 نشان داده شده استتمامی شهرهای مورد مطالعه چند مرکزی هستند. با این حال، نحوه توزیع چندین مرکز شهر در داخل شهرها متفاوت است. ما همچنین از مقدار شیب 1 برای تقسیم شهرهای مورد مطالعه به دو نوع استفاده می کنیم ( پیوست A جدول A3 ). نوع اول شامل 11 شهر با مقادیر شیب بیش از 1 است. توزیع فضایی مراکز شبکه خیابانی این شهرها به طور پیوسته همگن است و خیابان های شهری معمولی در ضمیمه A شکل A5 نشان داده شده است. شیان نماینده معمولی این نوع شهر است. نوع دوم شامل 20 شهر مانند نانجینگ و ووهان است که دارای مقادیر شیب کمتر از 1 هستند. توزیع فضایی مراکز شبکه خیابانی این شهرها ناهمگن است.
4.3. رابطه بین شبکه خیابانی و توسعه اقتصادی
سپس ما رابطه بین مورفولوژی و ساختار شبکههای خیابانی یک شهر و توسعه اقتصادی شهر را با مقایسه نتایج خوشهبندی HCA با تولید ناخالص داخلی و جمعیت شهرها در این مطالعه با تقسیمبندی مناطق اصلی اقتصادی چین بررسی کردیم. شهرهای مورد مطالعه بر اساس ویژگیهای مورفولوژی و ساختار شبکه خیابانی خود با استفاده از تحلیل ضریب جینی و HCA خوشهبندی شدند. ضریب جینی یک اندازه گیری رایج در زمینه های اقتصاد و بوم شناسی برای توصیف نابرابری ها در توزیع منابع داده شده در بین افراد یک جمعیت است [ 54 ].]. در این مطالعه، ما ضریب جینی مرکزیت بین و نزدیکی یک شبکه خیابانی را برای ارائه ناهمگونی توزیع مرکزیت بین گرههای خیابان در یک شهر محاسبه کردیم. سپس HCA را بر اساس ضریب جینی مرکزیت یک شبکه خیابانی به کار گرفتیم. روش پیوند کامل، بر اساس بیشترین فاصله بین شهرها در خوشههای مختلف، در HCA اعمال شد. با انتخاب حداکثر فاصله برابر با 0.6 برای دو شهر که به یک خوشه تعلق دارند، پنج خوشه از شهرها را شناسایی کردیم ( شکل 4 ).
سپس از تولید ناخالص داخلی و ارقام جمعیت در سال 2016 برای هر شهر استفاده کردیم تا به طور مقدماتی تجزیه و تحلیل کنیم که آیا شهرهایی با اشکال خیابانی مشابه نیز دارای سطوح توسعه اقتصادی مشابهی هستند یا خیر. شهرها با پیش بینی تولید ناخالص داخلی و جمعیت در فضای دو بعدی ترسیم شدند که محورهای x و y به ترتیب نشان دهنده تولید ناخالص داخلی و جمعیت بودند ( شکل 5 ). هر نقطه در شکل نشان دهنده یک شهر است که رنگ آن نشان دهنده خوشه ای است که شهر به آن تعلق دارد و شعاع آن نشان دهنده مساحت شهر است. همانطور که در شکل 5 نشان داده شده است ، نقاطی با رنگ یکسان متمرکز شده اند که نشان می دهد این شهرها از نظر توسعه اقتصادی و جمعیتی مشابه هستند.
ما همچنین نتایج خوشهای را با چهار منطقه اصلی اقتصادی چین مقایسه کردیم که توسط شورای دولتی چین بر اساس توسعه اجتماعی-اقتصادی مناطق مختلف تقسیم شدهاند [ 55 ، 56 ]. این چهار منطقه به ترتیب مناطق اقتصادی شرقی، مرکزی، غربی و شمال شرقی هستند. جدول 1 نتایج مقایسه ها را نشان می دهد. در جدول، شهرهایی که به هر یک از خوشهها تعلق دارند، فهرست شدهاند، با منطقه اقتصادی که یک شهر به آن تعلق دارد، بهعنوان بالانویس برچسبگذاری شده است. نتایج مقایسه به شرح زیر بود.
-
اولین خوشه شامل سه شهر است: لهاسا، لانژو و ارومچی. تمامی شهرهای این خوشه در غرب چین قرار دارند و به منطقه اقتصادی غرب تعلق دارند. به طور کلی شهرهای منطقه اقتصادی غرب از سطح توسعه اقتصادی پایین تری نسبت به شهرهای سه منطقه دیگر برخوردار هستند. با این حال، این منطقه یک منطقه توسعه صنعت انرژی بزرگ در چین است و قطب رشد اقتصادی خوبی را تشکیل داده است. در این خوشه، شبکه های خیابانی شهرها یا نواری شکل هستند یا دارای مراکز ناهمگون گسسته متعددی هستند. علاوه بر این، تراکم گره های خیابان به طور کلی کم است و طول متوسط بخش خیابان در هر سه شهر نسبتاً طولانی است.
-
خوشه دوم شامل پنج شهر از Hohhot تا Yichuan است. شهرهای این خوشه نیز به منطقه اقتصادی غرب تعلق دارند. در این خوشه، شبکههای خیابانی گویانگ و هوهات شکل یک شبکه مستطیلی گروهی چندگانه را ارائه میکنند، در حالی که شبکههای خیابانی بقیه شهرها نواری شکل هستند.
-
خوشه سوم شامل پنج شهر از تایوان تا شن یانگ است. سه شهر از پنج شهر، به غیر از شن یانگ و هاربین، به منطقه اقتصادی مرکزی تعلق دارند. در میان چهار منطقه، شهرهای منطقه اقتصادی مرکزی سریع ترین نرخ رشد اقتصادی را دارند. در این خوشه، شبکههای خیابانی اکثر شهرها یا شکلی با شبکههای مستطیلی گروهی متعدد دارند و یا دارای چندین مرکز ناهمگن گسسته هستند. علاوه بر این، تراکم گره ها زیاد است و طول متوسط بخش خیابان در این شهرها طولانی است.
-
خوشه چهارم شامل 9 شهر از جمله پکن و ووهان است. بیشتر این شهرها در شرق چین واقع شده اند و به منطقه اقتصادی شرق تعلق دارند که در آن توسعه اقتصادی نسبت به شهرهای دیگر چین پیشرفته تر است. شبکههای خیابانی این شهرها یا شکل شبکهای مستطیلی دارند و یا دارای چندین مرکز ناهمگون گسسته هستند.
-
خوشه پنجم از هفت شهر شامل هفی و جینان تشکیل شده است. از این میان، سه شهر مربوط به منطقه اقتصادی شرق، دو شهر به منطقه اقتصادی مرکزی و دو شهر دیگر به ترتیب متعلق به منطقه اقتصادی غرب و شمال شرق هستند. اگرچه شهرهای این خوشه به مناطق اقتصادی متفاوتی تعلق دارند، اما شبکه خیابانی اکثر شهرهای این خوشه یا شکل یک شبکه مستطیلی گروهی چندگانه را نشان میدهد یا ساختار شبکهای چند مرکزی با توزیع همگن پیوسته دارد.
تحلیل فوق نشان می دهد که ساختار شبکه خیابانی شهرها تا حدی می تواند سطوح توسعه اقتصادی را نشان دهد. برای تایید بیشتر اهمیت آماری رابطه مشاهده شده، یک تحلیل همبستگی برای تولید ناخالص داخلی سرانه و ضریب جینی مرکزیت شبکه خیابانی اعمال می شود ( شکل 6 ). در اینجا ما از شاخص تولید ناخالص داخلی برای حذف تأثیر اندازه شهر بر توسعه اقتصادی استفاده می کنیم. نتایج همچنین رابطه بین ساختارهای شبکه خیابانی و سطح توسعه اقتصادی را تایید میکند، زیرا ضریب جینی مرکزیت بین شبکههای خیابانی برای سطوح توسعه اقتصادی شهر از نظر آماری معنیدار است.
5. بحث و نتیجه گیری
این مقاله یک چارچوب روششناختی را پیشنهاد میکند که هدف آن تحلیل کمی ویژگیهای ساختار شبکه خیابانهای شهر از دیدگاه شبکه و بررسی رابطه بین سطوح توسعه اقتصادی شهرها و ویژگیهای ساختاری شبکههای خیابانی آنها است. این دو کمک به مجموعه ادبیات موجود می کند. از نظر روششناسی، ما چارچوبی را برای تحلیل کمی شکل و ساختار شبکه خیابانهای شهری و برای درک رابطه آن با توسعه اقتصادی بر اساس نظریه شبکه پیچیده ایجاد کردهایم. این چارچوب شامل سه مرحله جمعآوری دادههای باز، مدلسازی و محاسبه است. امکان سنجی چارچوب با مطالعه موردی 31 شهر مرکز استان چین تایید شد. نتایج نشان میدهد که شاخص مرکزیت توپولوژیکی شبکههای خیابانی برای تمایز ساختارهای مورفولوژیکی خیابانهای شهری مؤثر است. به طور خاص، شکل و ساختار شبکه یک شبکه خیابانی را می توان به طور موثر با توزیع مقادیر مرکزیت بین و نزدیکی در شبکه به تصویر کشید و با شیب منحنی های توزیع آن مقادیر کمی سازی کرد. علاوه بر این، ساختارهای مورفولوژیکی خیابان یک شهر را می توان به عنوان شاخص سطوح توسعه اقتصادی شهر مورد استفاده قرار داد، زیرا مطالعه موردی نشان می دهد که شهرهایی با ساختار شبکه خیابانی مشابه نیز دارای سطوح مشابهی از توسعه اقتصادی هستند. تجزیه و تحلیل همبستگی بیشتر تأیید می کند که رابطه بین ویژگی های شبکه خیابان های شهری و سطح توسعه اقتصادی از نظر آماری معنی دار است. همینطور،
به طور تجربی، شکل و ویژگیهای شبکههای خیابانی را در 31 شهر تحلیل کردیم و سپس رابطه بین ویژگیهای مورفولوژیکی این شهرها و سطوح توسعه اقتصادی آنها را بررسی کردیم. بر اساس نتایج به دست آمده از 31 شهر، می توان به سه نتیجه زیر دست یافت: (1) از نظر مورفولوژی شبکه خیابانی، تفاوت بین 31 شهر مرکز استان قابل توجه است. شهرها را می توان به چهار نوع اصلی تقسیم کرد: شبکه مستطیلی، شبکه چند گروهی، شبکه دایره ای و نوار خطی. شهرهای معمولی برای این چهار نوع به ترتیب پکن، نانجینگ، شن یانگ و شینینگ هستند. (2) تمام ساختارهای شبکه خیابانی شهری چند مرکزی هستند. با توجه به مقادیر شیب و توزیع فضایی اندازهگیریهای توپولوژیکی شبکههای خیابانی، شهرها به دو گروه اصلی پیوسته و گسسته تقسیم می شوند. شهرهای معمولی این دو گروه به ترتیب شیان و ووهان هستند. (3) نتایج خوشهبندی 31 شهر بر اساس شکل و ویژگیهای ساختاری خیابانهای آنها به تقسیمات اقتصادی شهری موجود در چین نزدیک است، که نشان میدهد شکل و ساختار شبکه خیابانهای شهری با سطح توسعه اقتصادی یک شهر مرتبط است.
به خوبی شناخته شده است که توسعه اقتصاد شهری تحت تأثیر عوامل زیادی قرار دارد. درک رابطه علی بین ساختار مورفولوژیکی شبکه خیابان های شهر و توسعه اقتصادی موضوع مهمی است اما از حوصله این مطالعه خارج است. در این مقاله، ما بر روی این موضوع تمرکز کردیم که آیا ساختار مورفولوژیکی شبکه خیابانی یک شهر میتواند سطح توسعه اقتصادی شهری آن شهر را نشان دهد و آیا میتوانیم از دادههای باز مانند OSM برای نظارت به موقع سطح توسعه اقتصادی یک شهر استفاده کنیم. با شهرنشینی سریع، به ویژه در کشورهای در حال توسعه مانند چین، خیابان های شهری به سرعت در حال تغییر بوده و به طور فزاینده ای پیچیده شده اند. بهرهگیری از دادههای باز، که اغلب در بازنمایی محیط شهری پویا نسبت به محیط سنتی به موقعتر هستند. سالنامه آماری که کمتر به روز می شود، به طور بالقوه می تواند راه جدیدی برای ارزیابی و مقایسه سطوح توسعه اقتصادی شهرها فراهم کند و بنابراین می تواند از توسعه طرح های جامع شهرها و برنامه های توسعه منطقه ای حمایت کند. تفاوت در نتایج طبقهبندی بر اساس ساختار شبکه خیابانهای شهر و تقسیمبندی مناطق اقتصادی نیز پیامدهایی دارد که شبکههای خیابانی مشتقشده از دادههای OSM ممکن است تا حدی بهتر سطوح توسعه اقتصادی فعلی شهرهای استانی مورد مطالعه را به عنوان خوشهبندی نشان دهند. نتایج با آمارهای جدیدتر تولید ناخالص داخلی و جمعیت منتشر شده در سال 2016 مطابقت بهتری دارد. تقسیم بندی سنتی منطقه اقتصادی بر اساس مجاورت جغرافیایی و سطح مشخص توسعه اقتصادی است. پس از نزدیک به یک دهه توسعه، تغییرات قابل توجهی رخ داده است و سطوح توسعه اقتصادی شهرهای داخل یک منطقه ممکن است بسیار متفاوت باشد. به عنوان مثال، در سال های اخیر، سطح توسعه اقتصادی شهرهایی مانند شیان و چنگدو از شهرهای دیگر متعلق به منطقه اقتصادی غرب بالاتر بوده و تقریباً به سطح شهرهای منطقه اقتصادی شرق رسیده است. به این ترتیب، ما معتقدیم که درک سطوح توسعه اقتصادی شهرها بر اساس مورفولوژی شبکه خیابانی فعلی آنها میتواند تا حدی روشنگر تعدیل و تجدیدنظر در تقسیمبندیهای مناطق اقتصادی چین باشد. سطح توسعه اقتصادی شهرهایی مانند شیان و چنگدو بالاتر از شهرهای دیگر متعلق به منطقه اقتصادی غرب بوده و تقریباً به سطح شهرهای منطقه اقتصادی شرق رسیده است. به این ترتیب، ما معتقدیم که درک سطوح توسعه اقتصادی شهرها بر اساس مورفولوژی شبکه خیابانی فعلی آنها میتواند تا حدی روشنگر تعدیل و تجدیدنظر در تقسیمبندیهای مناطق اقتصادی چین باشد. سطح توسعه اقتصادی شهرهایی مانند شیان و چنگدو بالاتر از شهرهای دیگر متعلق به منطقه اقتصادی غرب بوده و تقریباً به سطح شهرهای منطقه اقتصادی شرق رسیده است. به این ترتیب، ما معتقدیم که درک سطوح توسعه اقتصادی شهرها بر اساس مورفولوژی شبکه خیابانی فعلی آنها میتواند تا حدی روشنگر تعدیل و تجدیدنظر در تقسیمبندیهای مناطق اقتصادی چین باشد.
علیرغم مشارکت هایش، این مطالعه دارای دو محدودیت است که می تواند در مطالعات آینده مورد توجه قرار گیرد. ابتدا، مطالعه تجربی ارائه شده توسط نمونه مورد مطالعه و با داده های اقتصادی که از سالنامه آماری به دست آمده است، محدود می شود. در حالی که 31 شهر مرکز استان از نظر تنوع جغرافیایی نشان داده شده اند، آنها در نمایندگی شهرهای سطح استان که ممکن است ساختار خیابانی آنها متفاوت باشد محدود هستند. علاوه بر این، واحدهای فضایی مورد استفاده برای آمارهای جمعیتی و اقتصادی در سالنامه آماری نسبتاً درشت هستند که ممکن است تا حدودی باعث عدم قطعیت در نتایج مطالعه شود. دوم، این مطالعه فقط شبکه خیابان های مسطح را در نظر می گیرد، در حالی که خیابان های غیر مسطح، مانند روگذر، تونل، و بزرگراه های جدا شده با درجه، در نظر گرفته نمی شوند. فقدان ویژگیهای خیابان غیرمسطح در دادههای OSM محدودیتهایی را برای این مطالعه ایجاد میکند. گنجاندن ویژگیهای غیرمسطح در ساخت شبکه خیابانی به طور کامل در زمینه علوم شبکه پیچیده مورد مطالعه قرار نگرفته است و شایسته کاوش بیشتر است. علاوه بر این، در حالی که این مطالعه بر روی شبکه های خیابانی تمرکز دارد، آنها تنها یک نوع شبکه حمل و نقل اساسی هستند. شایان ذکر است که آیا و چگونه دیگر شبکههای زیرساخت شهری، مانند شبکههای حملونقل عمومی و شبکههای زیرساخت خدماتی، و ترکیبی از شبکههای مختلف ممکن است با توسعه اقتصادی ارتباط داشته باشند، بیشتر بررسی شود. یک تحلیل طولی با استفاده از روشهای ارائهشده در این مطالعه ممکن است بینش بیشتری در مورد مکانیسمهای نهفته در ارتباط بین شبکههای حملونقل و توسعه اقتصادی ارائه دهد. بر اساس درک بهتری از نحوه ارتباط شبکههای زیرساخت شهری با توسعه اقتصادی، ممکن است سطوح اقتصادی شهری را با استفاده از روشهای یادگیری ماشینی شبیهسازی و پیشبینی کنیم. مطالعاتی از این دست میتواند بر بهبود کارایی عملیات شهری از طریق تصمیمگیری منطقی برای برنامهریزی حملونقل شهری و زیرساختها روشن شود.
بدون دیدگاه