در بورکینافاسو، مصرف برنج در حال حاضر رایج است و در مناطق روستایی و شهری رو به افزایش است. اگرچه تلاش های زیادی توسط دولت برای توسعه زمین برای کشت برنج انجام شده است، اما تقاضای جمعیت هنوز بیشتر از عرضه است. با این وجود، این کشور پتانسیل زیادی برای کشت برنج دارد. این مطالعه با هدف تحلیل مناسب بودن زمین برای کشت برنج در استان ناهوری انجام شد. داده های صحرایی و ماهواره ای برای نقشه برداری از مناطق توسعه یافته محصولات برنج جمع آوری شد. علاوه بر این، مورفوپدولوژی، توپوگرافی، کاربری/پوشش زمین و دسترسی به دادههای زمین جمعآوری و در یک سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بر اساس تحلیل چند معیاره ساده (MCA) ادغام شدند. تناسب اراضی برای محصول برنج انجام شد. نتایج نشان می دهد که کل سطح مناسب برای کشت برنج در استان 106، 373 هکتار (28 درصد استان) که مناسب ترین مناطق 32614 هکتار و مساحت مناسب 73759 هکتار است. پیش از این 3144 هکتار از مساحت استان برای کشت برنج با 815 هکتار و 845 هکتار از مناسب ترین و مناسب ترین مناطق توسعه یافته بود در حالی که بیش از 45 درصد از اراضی توسعه یافته برای کشت برنج مناسب نبودند.
کلید واژه ها
سیستم اطلاعات جغرافیایی ، تناسب زمین ، تحلیل چند معیاره ، برنج ، سنجش از دور
1. مقدمه
بورکینافاسو یک کشور ساحلی است که در آن فعالیت های کشاورزی حدود 80 درصد جمعیت اشغال شده را استخدام می کند و 35 تا 40 درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهد [ 1 ]. محصولات کشاورزی مختلف شامل غلات، دانه های روغنی، غده، پنبه و نیشکر است. در بین غلات، برنج مورد واردات انبوه قرار می گیرد. در واقع، کشت برنج در تولید غلات جایگاه حاشیهای را به خود اختصاص میدهد و هر ساله باعث کسری تولید میشود. طی سالهای 2014-2015، متوسط تولید ملی برنج 191126 تن بود، یعنی 1/3 تقاضا [ 2 ]، اگرچه کشور دارای پتانسیل قابل توجهی برای تولید برنج در حدود 800000 هکتار از اراضی پست است [ 1 ]. مناطق مورد بهره برداری سالانه 60000 هکتار در سال 2005 برآورد شده است.3 ]. تسهیلات کشت برنج انجام شده به دور از توانایی برآوردن تقاضای جمعیت است که در نتیجه بسیار بیشتر از عرضه است. در نتیجه، کشور موظف است سالانه حدود 393830 تن برنج وارد کند [ 2 ]. در واقع، کشاورزان از روشها و تکنیکهای باستانی کشت استفاده میکنند که اجازه استفاده از برخی زمینهای مناسب را نمیدهد. [ 4] تناسب زمین را به عنوان توانایی بخشی از زمین برای تحمل تولید محصولات به طور پایدار تعریف می کند. آنها همچنین استدلال می کنند که ارزیابی تناسب زمین اطلاعاتی را در مورد محدودیت ها و فرصت های استفاده از زمین فراهم می کند و بنابراین تصمیم گیری در مورد استفاده بهینه از منابع را هدایت می کند، که دانش آن یک پیش نیاز ضروری برای برنامه ریزی و توسعه کاربری زمین است. فقدان دانش در مورد مناطق مناسب برای محصولات، محققان مؤسسه تحقیقات محیطی و کشاورزی (INERA) و دفتر ملی خاک (BUNASOLS) را به ترتیب به توسعه انواع برنج و خصوصیات خاک برای بهبود تولید محصولات کشاورزی سوق داده است.
در 45 استان در بورکینافاسو، تنها حدود 10 استان وجود دارد که برنج در آن تولید می شود: بولگو، هوئت و کوموئه بیش از 40 درصد از سطح زیر کشت را تشکیل می دهند. استان ناهوری با 5.44 درصد از سطح زیرکشت برنج کشور در رتبه هفتم قرار دارد [ 1 ]. بنابراین، به نظر می رسد منطقه ای است که می تواند نقش مهمی در دستیابی به خودکفایی غذایی داشته باشد زیرا این منطقه برای تولید برنج بسیار مناسب است [ 5 ]. با این حال، مناطق کمی از زمین برای کشت برنج در آنجا استفاده می شود. گاهی اوقات، برخی از مناطق مورد استفاده کشاورزان اغلب برای محصولات تولید شده مناسب نیستند [ 6]. برای حل این مشکل در گذشته از ابزارهای مختلفی برای ارزیابی مناسب بودن زمین برای کشت استفاده می شد. اینها عبارتند از روش ذهنی، که مستلزم داشتن تجربه و دانش خوب ارزیاب از منطقه است، و روش عینی ارزیابی، که شامل اختصاص یک شاخص به متغیرهای مختلف خاک با توجه به میزان محدودیت آنها در تولید است [ 7 ]. . با این حال، زمانی که منطقه مورد مطالعه بزرگ است، اجرای آن از نظر مالی و زمانی پرهزینه است [ 8 ] [ 9]. همچنین، اگرچه این روش فرصتی برای ایجاد پایگاههای اطلاعاتی میدهد، اما فرصتهایی را برای ارزیابی فضایی همه مناطق ارائه نمیدهد. با این وجود، یکی از اهداف اصلی وزارت کشاورزی در بورکینافاسو رسیدن به خودکفایی در تولیدات کشاورزی است. بنابراین، تکنیکهای ارزیابی زمین باید برای توسعه مدلهایی برای پیشبینی تناسب زمین برای انواع مختلف محصولات ادغام شوند [ 4 ] [ 9 ] [ 10 ]. هدف این مطالعه ترسیم تحولات محصولات برنج و تحلیل مناسبترین مناطق برای کشت برنج در استان ناهوری با ترکیب تحلیلهای چند معیاره، سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) و دادههای سنجش از دور است.
2. مواد و روشها
2.1. منطقه مطالعه
منطقه مورد مطالعه استان ناهوری است که بین طول جغرافیایی -0˚40’45” و -1˚39’51” و عرضهای جغرافیایی 10˚57’36” و 11˚33” واقع شده است ( شکل 1 ). این منطقه در جنوب مرکزی بورکینافاسو واقع شده است و شامل پنج کمون (پو، تیبله، گیارو، زکو و زیو) است. این استان که از طریق جاده ملی 5 قابل دسترسی است 3843 کیلومتر مربع مساحت دارد . از شمال با استان های بازگا و زوندوگو، از شرق با استان بولگو، از غرب با سیسیلی و از جنوب با جمهوری غنا همسایه است ( شکل 1).). این نقش برجسته توسط یخچالها، میانآبها و مجموعههای آبرفتی-آبرفتی با ارتفاع متوسط 306 متر غالب است. شبکه هیدروگرافی با دو رودخانه بزرگ (سیسیلی و نازینون) و هفت سد کوچک بسیار متراکم است. این استان در منطقه جنوب سودان واقع شده است و میانگین بارندگی آن بین 800 تا 900 میلی متر در سال است. ناهوری به دو زیرمنطقه تقسیم می شود که عبارتند از ناحیه فشار جمعیت و زون طبقه بندی شده جنگل. طبق [ 11 ]، تنوع خاک به دلیل سنگ بستر زمین شناسی، ژئومورفولوژی و فرآیندهای پدوژنتیکی وجود دارد که می تواند برای کشاورزی سودآور باشد.
شکل 1 . نقشه منطقه مورد مطالعه.
2.2. نقشه برداری مناطق توسعه یافته محصولات برنج
برای نقشه برداری مناطق توسعه یافته محصولات برنج، بررسی میدانی انجام شده است. مصاحبه با تکنسین های کشاورزی در هر کمون انجام شد تا محل و مساحت زمین توسعه یافته برای کشت برنج را بدانند. با مختصات سیستم موقعیت یاب جهانی (GPS)، تمام مناطق توسعهیافته برای کشت برنج به صورت آنلاین با استفاده از تصاویر ماهوارهای Google Earth مشخص شدهاند ( شکل 2 ). تصاویر ماهوارهای Google Earth رایگان هستند و وضوح فضایی خوبی دارند که امکان مشاهده خطوط مناطق توسعهیافته را فراهم میکند. اطلاعات اضافی در مورد زمین های توسعه یافته نیز در مورد وضعیت آنها و موسسات مالی جمع آوری شد. داده های مکانی جمع آوری شده برای نقشه برداری و تحلیل هندسی در ArcGIS منتقل شده است.
2.3. داده ها برای ارزیابی تناسب اراضی محصولات برنج
تجزیه و تحلیل زمین مناسب برای تولید برنج بر اساس یک رویکرد ساده چند معیاره یا آنالیز (MCA) از طریق GIS است. در واقع، فناوریهای جدید مانند سنجش از دور و GIS نقش مهمی در نقشهبرداری از زمینهای مناسب برای کشورهای در حال توسعه دارند [ 12 ] [ 13 ]. MCA متغییرهایی به نام معیار را در خود جای می دهد. در میان معیارها، تمایزی بین محدودیتهایی که دارای یک کاراکتر بولی هستند (زمین مناسب یا نامناسب برای هدف انتخابی) و عوامل بیانکننده یک تنوع، از لحاظ نظری پیوسته، در مناسب بودن برای استفاده [ 14 ] [ 15 ] انجام میشود. هدف از تجزیه و تحلیل چند معیاره حمایت از تصمیم گیری در زمینه های حل مسئله یا انتخاب پیچیده است [ 16 ] [ 17 ]18 ]. MCA-GIS روشهای انعطافپذیر، مشارکتی و سازگار هستند و میتوانند برای اهداف مختلف در مقیاسهای برنامهریزی مختلف به کار روند. این روش ترکیبی توسط [ 19 ] برای ارزیابی آسیب پذیری سیل در یک مطالعه موردی در برزیل با انجام تجزیه و تحلیل حساسیت و عدم قطعیت استفاده شد. [ 20 ] حساسیت محیطی را در ایرلند با استفاده از این روش برای پیشبینی اثرات بالقوه مهم و اطلاعرسانی در مورد توسعه و ارزیابی جایگزینهای برنامهریزی ارزیابی کرد. [ 21 ] بهینه را ترسیم کرد
شکل 2 . ترسیم منطقه توسعه یافته پلیس برنج در یورگو، استان ناهوری.
مکان های تولید برنج دیم در هند با استفاده از پنج متغیر: در دسترس بودن مواد مغذی، ارتفاع، شیب، بارش سالانه و پوشش فعلی زمین. [ 22 ] همچنین تجزیه و تحلیل تناسب زمین را برای کشت برنج در استان Morobe در پاپوآ گینه نو انجام داد. در مطالعه آنها، تجزیه و تحلیل بر اساس متغیرهایی مانند توپوگرافی، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، داده های آب و هوا (دما و بارندگی) و دسترسی به زمین انجام شد. با این حال، در این مطالعه از چهار نوع داده (دادههای ریختشناسی، دادههای توپوگرافی، پوشش کاربری اراضی و دسترسی به اراضی) در ارزیابی تناسب استفاده شد که به راحتی قابل دسترسی و همچنین قابل اعتماد هستند. با توجه به [ 23]، تناسب زمین برای کشت برنج عمدتاً به شیب، خاک، آب در دسترس بستگی دارد. مشخصات اصلی خاک عبارتند از توپوگرافی، رطوبت، بافت خاک، عمق خاک، اسیدیته خاک (pH)، اشباع پایه و کربن آلی خاک [ 24 ]. بارندگی بیش از 800 میلی متر برای کشت برنج مناسب است، دمای مطلوب > 12 درجه سانتیگراد برای جوانه زنی بذر و 24 درجه سانتیگراد – 36 درجه سانتیگراد برای رشد مطلوب مورد نیاز است [ 24 ]. در این تحقیق فرض اصلی این است که شرایط آب و هوایی (بارندگی و دما) در استان برای تولید برنج مناسب است.
2.3.1. داده های ریخت شناسی
داده های مورفوپدولوژیک با [ 11 ] بر اساس نقشه برداری خاک و کمیته خاک شناسی (CPCS) تعریف شد و به حاصلخیزی خاک اشاره دارد. [ 11 ] پنج واحد پدولوژیک را در استان شناسایی کرد:
1) خاک های دارای مواد معدنی خام با عمق کمتر از 10 سانتی متر، کاربرد کشاورزی زیادی ندارند. کمبود زمین برخی از کشاورزان را مجبور می کند که از دامنه های تپه ای که آنها را حمایت می کند برای محصولات غلات استفاده کنند. اما کشت برنج بسیار دشوار است، اگر نگوییم غیرممکن، زیرا شیب اجازه نمی دهد ظرفیت نگهداری آب زیاد باشد.
2) تعداد کمی از خاک های توسعه یافته سه زیر گروه را متمایز می کنند: زیر گروه چند خاک فرسایشی توسعه یافته، زیرگروه چند خاک آبرفتی توسعه یافته و زیرگروه چند خاک ورودی کولوویال توسعه یافته. چند خاک توسعه یافته جوان هستند. این امر به آنها ویژگی خاصی را در استفاده از آنها با توجه به زیر گروه های مختلف و الگوهای کشت می دهد. این خاکها به جز زیر گروه خاکهای فرسایشی برای تمامی محصولات زراعی استفاده می شود. کشت برنج در چند خاک آبرفتی و کلویویی توسعه یافته مناسب است [ 11 ].
3) خاک های قهوه ای شده از مواد اولیه دگرسانی سنگ به دست می آیند. آنها خاک هایی هستند که در مجموع دارای ساختاری متوسط با بافت ریز تا متوسط هستند که رس مونت موریلونیت بر آن غالب است. به دلیل بافتی که دارند غنی ترین خاک های استان به شمار می روند. کشت برنج در این خاک ها بسیار مناسب است [ 11 ].
4) خاک های دارای سسکوئی اکسید آهن یا منگنز: بیشتر از گروه خاک های آهن دار گرمسیری شسته شده تشکیل شده اند. آنها گاهی مقاوم هستند و افق های نفوذ ناپذیری دارند. این اجازه نفوذ ریشه را نمی دهد. باروری آنها متوسط است و عمدتاً به محتوای عناصر معدنی تغییر یافته بستگی دارد. این خاک ها برای کشت برنج مناسب نیستند. با این حال، آنها برای سایر محصولات غلات کاملاً مناسب هستند [ 11 ].
5) خاکهای هیدرومورفیک بر روی مواد آبرفتی که با آب اضافی موقت یا دائمی مشخص می شوند تشکیل می شوند. آنها عمیق با زهکشی متوسط تا ناقص هستند و با هیدرومورفیسم موقت و جزئی مشخص می شوند. خاک های هیدرومورفیک برای کشت برنج بسیار مناسب هستند.
واحدهای پدولوژیکی و ژئومورفولوژیکی برای ایجاد یک نقشه مورفوپدولوژیکی با هشت واحد جدید ترکیب شده اند [ 11 ]. سپس واحدهای مورفوپدولوژیکی مناسب برای کشت محصول برنج شناسایی شدند ( جدول 1 ). پس از طبقه بندی مجدد، نقشه ظرفیت مورفوپدولوژیک مناسب تولید برنج ارائه شده در شکل 3 به دست آمد.
شکل 3 . واحدهای مورفوپدولوژی منطقه مورد مطالعه (سمت چپ)؛ مناسب بودن واحدهای مورفوپدولوژیک (سمت راست).
2.3.2. داده های توپوگرافی
توپوگرافی نقش کلیدی در فرآیند کشاورزی دارد. شیب نه تنها به تعیین ویژگی های خاک بلکه به زهکشی کمک می کند [ 25 ]. شیب زمین، رواناب آب را تعیین می کند، زیرا یک عامل تعیین کننده در فرآیند کنترل آب است. این یکی از لایه های داده مهم است که مناطق با شیب کم برای کشت برنج ایده آل هستند زیرا به سرمایه گذاری بسیار کمی برای آماده سازی زمین، وجود خاک های حاصلخیز غنی و آب کافی نیاز دارند [ 23 ]. برای این مطالعه، یک تصویر ماموریت توپوگرافی رادار شاتل (SRTM) از دروازه داده سازمان زمین شناسی ایالات متحده (www.usgs.gov) دانلود شد. ابتدا یک نقشه خط کانتور ایجاد شده است. سپس، دومی برای به دست آوردن یک نقشه شیب که پس از طبقه بندی مجدد بردار شده است، شطرنجی شده است.شکل 4 ). منطقه با شیب کمتر و متوسط و سطح صاف به ترتیب مناسب ترین و مناسب ترین برای کشت برنج در نظر گرفته شد ( جدول 1 ) زیرا توزیع برابر آب، زهکشی سطحی خوب و کمتر در معرض فرسایش را تسهیل می کند [ 22 ]. بسیاری از مطالعات نشان دادند که شیب های مناسب برای کشت برنج به طور کلی کمتر از 3 درصد است [ 21 ] [ 23 ] [ 26 ] [ 27 ]. بنابراین، برای این مطالعه، مناطقی که شیب کمتر از 1 درصد دارند، مناسبترین مناطق در نظر گرفته میشوند. موارد بین 1 تا 3 درصد مناسب هستند در حالی که شیب های بیشتر از 3 درصد مناسب نیستند ( جدول 1 ).
2.3.3. پوشش زمین کاربری
داده های پوشش زمین کاربری در سال 2015 از موسسه جغرافیایی بورکینافاسو (IGB) جمع آوری شد. از آن پایگاه داده، یازده طبقه پوشش اراضی کاربری اراضی شناسایی شده است: سکونتگاه، محصولات آبی، محصولات دیم و اگروفارستری، جنگل باز، جنگل گالری، ساوانای چوبی، ساوانای بوته ای، باغ، خاک های برهنه، بدنه های آبی و تالاب ها ( شکل 5 ). در میان این طبقات، برخی برای تولید برنج قابل استفاده نیستند. بنابراین ضرایب باینری به کاربری نسبت داده شده است
شکل 4 . توپوگرافی منطقه مورد مطالعه (سمت چپ)؛ مناسب بودن شیب (سمت راست).
شکل 5 . پوشش کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه (سمت چپ)؛ مناسب بودن کاربری اراضی پوشش زمین (سمت راست).
کلاس ها. به عنوان مثال، طبقاتی مانند آیش و پوشش گیاهی را می توان برای تولید برنج استفاده کرد، اما نه از بدنه های آبی و نشست. تمام توضیحات مربوط به مناسب بودن برای هر ویژگی در جدول 1 آورده شده است.
2.3.4. دسترسی به زمین
دسترسی به زمین عمدتاً به دو زیرمنطقه از پیش تعریف شده مربوط می شود که عبارتند از ناحیه فشار جمعیت و منطقه طبقه بندی شده جنگل. در واقع امکان استفاده از مناطق حفاظت شده برای کشاورزی وجود ندارد. آنها ذخایر جنگلی طبیعی از گیاهان و حیات وحش هستند که فعالیت های انسانی در آنها ممنوع است. پارک ملی Kaboré Tambi در سال 1936 ایجاد شد و در سال 1986 طبقه بندی شد در حالی که Ranch بازی Nazinga، یک ذخیره گاه طبیعی حیات وحش در سال 1979 ایجاد شد [ 28 ]. سومین کریدور مهاجرت فیل ها بین سال های 2003 و 2007 ایجاد شد. این دو جنگل اول را به هم متصل می کند تا فیل را قادر سازد از بورکینافاسو از طریق رودخانه رد ولتا به غنا مهاجرت کند. یک جنگل جمعی نیز در کمون Pô وجود دارد. بنابراین، بخش قابل توجهی از مساحت استان (40%) تحت حفاظت (شکل 1 ).
2.4. تجزیه و تحلیل تناسب اراضی محصولات برنج
برای تحلیل تناسب زمین برای کشت برنج، از چارچوب مفهومی طراحی شده در شکل 6 استفاده شد. این روشی مبتنی بر ترکیب GIS-MCA است که توسط [ 17 ] استفاده میشود و بیان میکند که بهبود ظرفیتهای GIS در تصمیمگیری میتواند با معرفی تکنیکهای چند معیاره در محیط GIS حاصل شود. برای این مطالعه، از روش استراتژی جفت تنگ برای ادغام GIS و MCA استفاده شد. استراتژی جفت سخت از توابع ارزیابی چند معیاره استفاده می کند که به طور کامل در GIS، یک پایگاه داده مشترک و یک رابط کاربری مشترک ادغام شده اند [ 17 ]. در رویکرد مورد استفاده برای این مطالعه، همه معیارها دارای وزن برابر هستند در حالی که وزن صفات در هر معیار متفاوت است [ 23 ]]. سپس، تناسب زمین برنج از طریق دستکاری پایگاه داده با استفاده از عملگرهای منطقی (AND، OR، NOT) پردازش شد.
3. نتایج و بحث
برخی مناطق برای کشت برنج در استان ناهوری توسعه یافته است. بیشتر آنها در مناطق پست یا دشت واقع شده اند. این پیشرفت ها توسط دولت با همکاری پروژه هایی مانند پروژه برنج دیم (PRP)، برنامه اقدام برای بخش برنج (PAFR)، دومین برنامه ملی برنامه ریزی سرزمینی (PNGT2) و بانک توسعه آفریقای غربی انجام شده است. برخی از پیشرفت ها به دلیل عدم مراقبت در حال فروپاشی هستند. شکل 8 توزیع مناطق کشت برنج توسعه یافته در استان را نشان می دهد. نشان می دهد که جنوب غرب استان فاقد مناطق توسعه یافته برنج است. تحولات بیشتر در مرکز و
شکل 6 . چارچوب مفهومی ادغام GIS-چند معیار برای مطالعه مورد استفاده قرار گرفت.
قسمت های جنوب شرقی و 3144 هکتار را اشغال می کند. این نتیجه قابل مقایسه با نتایج [ 1 ] و [ 29 ] است که بیان کردند حدود 3000 هکتار برای کشت محصولات برنج در استان ناهوری استفاده شده است.
در کل استان، بر اساس تجزیه و تحلیل چند معیاره، 106373 هکتار از اراضی مساعد برای کشت برنج یعنی 28 درصد از کل مساحت است. مناسبترین مناطق بهویژه در جنوب شرقی استان واقع شدهاند و 32614 هکتار (بیش از 8 درصد ناهوری) و مناطق مناسب 73759 هکتار (19 درصد ناهوری) را پوشش میدهند. سه چهارم استان وجود دارد که تولید برنج در آن نامناسب است ( شکل 7 ). این ناتوانی به دلیل نامناسب بودن چهارگانه است: مورفوپدولوژی، کاربری زمین، توپوگرافی و دسترسی به زمین. [ 30 ] دریافتند که محدودیت های اصلی برای کشت برنج در غرب آفریقا کیفیت خاک به ویژه عمق، فرسایش پذیری و تثبیت فسفر بالا است. نتایج نیز توسط [ 31 ] پشتیبانی شد] و [ 10 ] به ترتیب در نیجریه و اتیوپی. بیش از 3144 هکتار توسعه یافته به منظور کشت برنج در استان، اکثر آنها بر روی خاک های هیدرومورف قرار دارند. [ 11 ] دریافتند که آن خاکها تنها خاکهایی هستند که برای کشت برنج استفاده می شوند، حتی اگر آب اضافی گاهی اوقات در سال برای استفاده از آنها ضرری باشد. تنها کمتر از 3 درصد از زمین های مساعد استفاده می شود و این استان هنوز 103229 هکتار زمین دارد که می تواند از کشت برنج حمایت کند.
انطباق لایه زمین توسعه یافته بر روی لایه های زمین مساعد نشان می دهد که بیش از 45 درصد از توسعه های انجام شده در استان بر اساس چهار معیار کافی نبوده است ( شکل 8 ). در واقع تنها 815 هکتار و 845 هکتار بهترتیب مناسبترین و مناسبترین مناطق را منطبق کردند. این یافته مشکل تناسب توسعه با تناسب محصول را حل می کند و می تواند عملکرد پایین برنج را در استان توضیح دهد. عدم کفایت بین توسعه و زمین مناسب را می توان با تفاوت مقیاس نقشه خاک توضیح داد. نقشه خاک مورد استفاده در این تحقیق دارای مقیاس ریز 1:100000 می باشد. با این حال، نقشه ای با مقیاس ریز (1:500000) وجود دارد و به عنوان راهنما برای بسیاری از پروژه های توسعه زمین در کشور استفاده می شود. نقشه مقیاس خوب جزئیات بیشتری را ارائه می دهد
شکل 7 . درصد تناسب اراضی محصول برنج در منطقه مورد مطالعه.
شکل 8 . مطابقت مناطق توسعه یافته کشت برنج و زمین مناسب.
در مورد خواص خاک با این حال، [ 6 ] دریافت که بازده دو محصول اصلی غذایی (برنج و گندم) در هند بسیار کمتر از پتانسیل زراعی و ژنتیکی آنهاست، زیرا در زمین های مناسب کشت نمی شوند. [ 32 ] نشان داد که برخی از گیاهان ممکن است در خاک های فقیر و تحت شرایط آب و هوایی شدید رشد کنند. مقیاس هر چه باشد، در کشوری در حال توسعه مانند بورکینافاسو، استفاده از ترکیب GIS-MCA می تواند به افزایش بازده کمک کند.
4. نتیجه گیری
شناسایی مناطق مناسب برای کشت برنج با استفاده از GIS، داده های سنجش از دور و روش تحلیل چند معیاره به خوبی نشان داده شده است. مشخص شد که میزان توسعه کشت برنج در استان ناهوری 3144 هکتار بوده است. زمین مساعد باقی مانده برای تولید برنج 103229 هکتار بود. این مناطق مساعد مربوط به دشت یا دشت است. مناطق کم شیب مربوط به خاک های هیدرومورفیک، کولوویال و قهوه ای اوتروفیک مناطق مناسب برای کشت برنج هستند. استان می تواند نقش مهمی در کشت برنج داشته باشد که می تواند کشور را در رسیدن به خودکفایی غذایی کمک کند. نتیجه این مطالعه در کل کشور قابل اجرا و تکرار است. با این اوصاف،
بدون دیدگاه