بهينه سازي مسيرخطوط انتقال نفت با بکارگيري پارامترهاي مکاني و روش هاي تصميم گيري چند معياره در GIS

بهينه سازي مسيرخطوط انتقال نفت با بکارگيري پارامترهاي مکاني و روش هاي تصميم گيري چند معياره در GIS


سابقه و هدف: با توجه به وسعت و فواصل زياد بين قطب هاي توليد و مصرف در کشور، توسعه زيرساخت هاي خطي به عنوان ضرورتي حياتي مطرح مي باشد. از آنجايي که در مساله مسيريابي عوامل و معيارهاي متعددي درگير بوده که اغلب با يکديگر ناسازگار بوده و براي گروه هاي تصميم گيري در اين زمينه مشکلاتي ايجاد مي کنند و اغلب فرآيند مسيريابي را به تاخير مي اندازند، به همين خاطر بهره گيري از روش هاي نوين نظير سامانه اطلاعات مکاني براي بهينه سازي فرآيند مسيريابي خطوط انتقال نفت مي تواند منجر به حل بسياري از مسائل پيچيده اي بشود که در تصميم گيري با آن مواجه هستند.
مواد و روش ها: هدف از اين پژوهش بهينه سازي مسير خطوط انتقال نفت از چاه حفاري شده به پالايشگاه با استفاده از سناريوهاي مختلف با در نظر گرفتن ريسک پذيري و ريسک گريزي مي باشد. ابتدا مهمترين معيارهاي مکاني نظير، زمين شناسي، پوشش کاربري، شيب طولي، مدل رقومي ارتفاع، معدن، گسل، رودخانه و آبراهه که در استخراج مسير بهينه و هزينه احداث و اثرات متقابل آن با محيط اطراف موثر هستند، جمع آوري و با استفاده از توابع خطي وزني کاهشي و افزايشي استاندارد سازي و آماده سازي شدند. سپس براي وزندهي به پارامترهاي مورد نظر از روش تحليل سلسله مراتبي که يکي از روش هاي دانش بنيان مي باشد، استفاده شد. جهت تلفيق پارامترهاي مکاني از عملگرهاي روش ميانگين مرتب شده وزني و براي يافتن مسير بهينه بين موقعيت چاه و پالايشگاه، از الگوريتم دايجسترا استفاده شد.
نتايج و بحث: نتايج بدست آمده نشان مي دهد که با افزايش مقدار 
?، مقدار هزينه، متوسط شيب و ارتفاع مسير عبوري نفت افزايش مي باشد. در سناريوهاي با مقادير کمتر از 1 > a ارزش بيشتر به پيکسل هاي داراي مقدار عددي بالا داده مي شود. بعبارت ديگر با افزايش مقدار a و کاهش درجه خوش بيني، وزن هاي ترتيبي کوچکتر و کوچک تري به ارزش هاي بالاي معيارها اختصاص پيدا مي کند. در حالي که وزن هاي ترتيبي بزرگتر به مقادير داراي ارزش عددي پايين در همان موقعيت اختصاص داده مي شود. به همين خاطر مقدار طول مسير از سناريو All (AND) به سمت سناريو At least one (OR) کاهش مي يابد. به اين دليل که الگوريتم دايجسترا يک الگوريتم تک هدفه بوده و هدف آن استخراج مسير با کمترين هزينه مي باشد. زيرا در هر گام حرکت پيکسلي که داراي کم ترين هزينه تجمعي باشد را به عنوان جهت حرکت انتخاب مي کند و مقدار طول مسير را در نظر نمي گيرد که همين مورد يکي از مهم ترين عيوب الگوريتم مي باشد.
نتيجه گيري: با مقايسه بين مسير موجود و مسيرهاي بدست آمده از الگوريتم دايجسترا در سناريوهاي متفاوت برا اساس چهار فاکتور طول، هزينه، متوسط شيب و متوسط ارتفاع مسير استخراج شده در سناريوهاي 
Almost All، Most و Half (WLC) از نظر کليه فاکتورها و معيارهاي فني- اقتصادي و زيست محيطي در شرايط بسيار مناسب تري قرار دارند.سناريوهاي ديگر در برخي از فاکتورها نتايج بهتري نسبت به مسير موجود ايجاد کرده اند.با ارائه نتايج گوناگون با سطح ريسک و جبران پذيري اين روش از انعطاف پذيري بالايي در برآورد ساختن نيازها و اولويت تصميم گيران در حوزه صنعت نفت براي طراحي بهينه خطوط انتقال برخوردار است.

برای دانلود این مقاله به لینک زیر مراجعه کنید.

https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?ID=357469

آموزش کاربردی GIS وRS

همراه با فیلم و کتاب

همراه با پروژه های کاربردی

مدرس:

دکتر سعید جوی زاده

تلفن ثبت نام:

09382252774

آدرس وب سایت:

https://gisland.org/

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید