این مطالعه یک تحلیل فضایی از مناطق اولویت دار برای حفاظت از تنوع زیستی (PABCs) در برزیل و پوشش آنها توسط مناطق حفاظت شده فدرال به عنوان شاخصی از سطح حفاظت ارائه شده از تنوع زیستی در کشور و همگرایی سیاست های حفاظت از محیط زیست در حوزه فدرال ارائه می کند. دولت. داده‌های ارجاع‌شده با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی پردازش شدند، که امکان محاسبه نواحی، تجزیه و تحلیل برهم‌گذاری‌ها، محلی‌سازی‌ها و دست‌یابی به اطلاعات دیگر با استفاده از ویژگی‌های فضایی دستکاری شده در این سیستم را فراهم می‌کرد. تجزیه و تحلیل مقایسه ای از PABC های نقشه برداری شده در دو دوره (2003 و 2007) برای اطمینان از تکامل این ابزار سیاست عمومی در تشخیص اولویت های زیست محیطی در مناطق حفاظت شده انجام می شود. پوشش بهبود یافته PABC توسط مناطق حفاظت شده در نقشه برداری اخیر نشان دهنده همگرایی خوب سیاست های زیست محیطی است که با بهبودهای فنی رویه ها و روش های نقشه برداری برای شناسایی چنین مناطقی افزایش یافته است. در نتیجه، مناطق اولویت دار برای حفاظت از تنوع زیستی می توانند به یک منطقه حفاظت شده تبدیل شوند که توسط دولت فدرال تنظیم و به رسمیت شناخته می شود.

کلید واژه ها

مناطق حفاظت شده , محیط زیست , سیاست های عمومی , اطلاعات مکانی , ژئوفرآوری , مناطق اولویت دار برای حفاظت از تنوع زیستی

1. مقدمه

برزیل به عنوان کشوری با تنوع زیستی شناخته شده است، زیرا این کشور دارای بخش بزرگی از تنوع زیستی سیاره است: 15 تا 20 درصد. همچنین اولین امضاکننده کنوانسیون سازمان ملل در مورد تنوع زیستی (CBD) بود. سازمان بین المللی حفاظت، آن را در صدر رده بندی 17 کشوری قرار داده است که حداقل 70 درصد از گونه های جانوری و گیاهی کره زمین را میزبانی می کنند. تنوع زیستی برزیل با تنوع اکوسیستم ها، گونه های بیولوژیکی، گونه های بومی و میراث ژنتیکی آن تایید می شود. با توجه به ابعاد قاره برزیل و تغییرات ژئومورفولوژیکی و اقلیمی بزرگ، برزیل میزبان شش بیوم و یک اکوسیستم دریایی ساحلی است [ 1 ]]. دو تا از بیوم برزیلی ها کانون های تنوع زیستی هستند: سرادو و جنگل اقیانوس اطلس. برای طبقه بندی به عنوان یک کانون، این منطقه باید دارای حداقل 0.5٪ (1500) از 300000 گونه گیاهی شناخته شده در جهان باشد و همچنین باید 70٪ از پوشش گیاهی اولیه خود را از دست داده باشد [ 2 ]. بنابراین یک هات اسپات یک منطقه بسیار متنوع زیستی است که تحت فشار انسانی قابل توجهی قرار دارد.

حفاظت از طبیعت، به ویژه تنوع زیستی، و استفاده پایدار از منابع طبیعی در دستور کار معاصر قرار دارد و به طور گسترده و مکرر در سراسر جهان مورد بحث قرار گرفته است. این ناشی از نگرانی در مورد پیامدهای تحولات سریع محیطی است که تحت تأثیر کنش انسان قرار می گیرد [ 3 ]. در پاسخ، چندین کشور شروع به برگزاری رویدادها و کنوانسیون های بین المللی در تلاش برای ایجاد مقرراتی برای استفاده از منابع طبیعی کرده اند که هنوز به طور ناپایدار مورد بهره برداری قرار می گیرند و به طور بالقوه منجر به کمبود یا اثرات زیست محیطی پیش بینی نشده می شوند.

یکی از نتایج اقدامات هماهنگ دولت های جهانی برای ایجاد اقدامات حفاظت از طبیعت، کنوانسیون تنوع زیستی (CBD) بود که در ژوئن 1992 در ریودوژانیرو امضا شد. یکی از اصول اساسی مورد حمایت در این سند این است که دولت ها حق حاکمیتی دارند. از منابع خود بر اساس قوانین زیست محیطی خود بهره برداری کنند. این کشورها باید تدابیری اتخاذ کنند تا اطمینان حاصل شود که فعالیت های آنها به محیط زیست آسیب نمی رساند [ 4 ].

هدف CBD حفاظت از تنوع زیستی، با حفظ تنوع موجودات زمینی، هوابرد، و آبزی، استفاده پایدار از تنوع زیستی و اجزای آن، و استفاده منصفانه و عادلانه از مزایایی است که آن را ترویج می کند [ 5 ]. ایجاد و مدیریت مناطق حفاظت شده یکی از مهمترین اقدامات است. این اطمینان می دهد که منابع طبیعی جهان برای برآوردن نیازهای زیست محیطی حال و آینده جامعه حفظ می شود.

هشتمین ماده CBD تصریح می کند که هر یک از طرفین باید سیستمی از مناطق حفاظت شده و اقداماتی را برای حفظ تنوع زیستی و ترویج حفاظت از اکوسیستم ها و زیستگاه های طبیعی ایجاد کنند [ 6 ]. در نتیجه، قانونی در 18 ژوئیه 2000 (قانون 9.985) در برزیل تصویب شد که سیستم ملی مناطق حفاظت شده (Sistema Nacional de Unidades de Conservação da Natureza, SNUC) را ایجاد کرد.

برای تحقق اهداف و الزامات CBD، برزیل باید یک سیاست ملی تنوع زیستی را ایجاد می کرد که از طریق فرمان اجرایی فدرال شماره 4.339 در 22 آگوست 2002 وضع شد. همچنین یک برنامه ملی برای تنوع زیستی ایجاد کرد (Programa Nacional de Diversidade Biológica, PRONABIO) که جزء اجرایی آن پروژه حفاظت و استفاده پایدار از تنوع زیستی برزیل است (Projeto de Conservação e Utilização Sustentável da Diversidade Biológica Brasileira, PROBIO).

در 21 می 2003، فرمان اجرایی دیگری (#4.703) برای تغییر نام برنامه به کمیسیون ملی تنوع زیستی (Comissão Nacional da Biodiversidade، CONABIO) صادر شد [ 7 ]. این کمیسیون اقدامات اولویت‌دار را شناسایی می‌کند و پروژه‌های فرعی را تشویق می‌کند که شامل مشارکت عمومی-خصوصی، تولید و انتقال اطلاعات و دانش در مورد موضوع است، که پشتیبانی فنی و مالی را برای اجرای آنها فراهم می‌کند [ 8 ].

به این ترتیب، ابتکارات برای شناسایی اولویت‌های جهانی حفاظت عمدتاً در معیارهایی مانند شاخص‌های تنوع زیستی و سطوح تهدید برای اکوسیستم‌ها ریشه دارد. اولویت های منطقه ای با نقشه برداری و شناسایی مناطق اولویت دار برای حفاظت از تنوع زیستی (PABC) به اقدامات مشخص تبدیل می شوند. این یک فرآیند عینی و مشارکتی است که منجر به برنامه ریزی و اجرای اقدامات حفاظتی و ایجاد مناطق حفاظت شده می شود. این قابل درک است که دانستن مناطق و اقدامات اولویت دار برای حفاظت و استفاده پایدار از منابع طبیعی یک پیش نیاز کلیدی برای مدیریت زیست محیطی است [ 9 ].

نقشه برداری PABC در سراسر کشور برای اولین بار در سال 2003 انجام شد و متعاقباً در سال 2007 با برخی به روز رسانی های جزئی از آن زمان بررسی شد. برای فرآیند نقشه‌برداری در سال 2003، PROBIO از پنج ارزیابی عمده در کارگاه‌ها پشتیبانی کرد که در هر بیوم تقسیم شدند و متخصصان و سایر ذینفعان در آن شرکت داشتند. نتایج این نشست‌ها در نقشه مناطق اولویت‌دار برای حفاظت، استفاده پایدار و به اشتراک گذاری مزایای تنوع زیستی برزیل (Mapa das ÁreasPrioritárias para a Conservação، UtilizaçãoSustentável e Repartiçãosidora de Benefíversi) ادغام شد. محیط زیست در نوامبر 2003 و در مه 2004 از طریق دستورالعمل شماره 126 وزارت در 27 مه 2004 بازنگری شد.

نقشه مناطق اولویت دار برای حفاظت برای کمک به تدوین و اجرای سیاست های عمومی، برنامه ها، پروژه ها و فعالیت های تحت مسئولیت دولت فدرال برای: 1) حفاظت درجا از تنوع زیستی طراحی شده است. 2) استفاده پایدار از اجزای تنوع زیستی. 3) اشتراک منافع حاصل از دسترسی به منابع ژنتیکی و دانش سنتی مرتبط. 4) تحقیق و موجودی تنوع زیستی. 5) احیای مناطق تخریب شده و گونه های مورد بهره برداری بیش از حد یا در معرض خطر. و 6) افزایش ارزش اقتصادی تنوع زیستی.

نقشه 2007 شامل به روز رسانی های انجام شده توسط وزارت محیط زیست است که ترجیحاً مطابق با رویکرد برنامه ریزی حفاظت سیستماتیک تعریف شده توسط کمیسیون ملی تنوع زیستی (CONABIO) در مشورت شماره 39 در 14 دسامبر 2005 انجام شده است. این رویکرد بر اساس مفاهیم اصلی اکولوژیکی، از جمله نمایندگی، مکمل بودن، کارایی، انعطاف پذیری، آسیب پذیری، و غیر قابل جایگزینی.

هدف این مطالعه تجزیه و تحلیل انطباق مناطق اولویت دار برای برنامه حفاظت از تنوع زیستی با تعیین درصد پوشش طبقات مختلف PABC توسط دو نوع منطقه حفاظت شده فدرال است. درصد بیوم های موجود در این مناطق محاسبه می شود، همانطور که همسویی با روندهای فعلی در حفاظت از زیست بوم های در خطر انقراض در برزیل، مانند جنگل اقیانوس اطلس و سرادو [ 10 ] محاسبه می شود. روابط فضایی بین این دو موضوع با استفاده از ابزارهای ژئوتکنیکی، که به طور گسترده توسط حوزه‌های مختلف دانش استفاده می‌شوند، ارزیابی می‌شوند [ 11 ].

فناوری‌های ژئوفضایی در حال پیشرفت مداوم هستند. امروزه، پتانسیل زیادی برای سیستم‌ها و ابزارهای ژئوپردازش وجود دارد که می‌توانند نیازهای خدمات متنوع را برآورده کنند. این یک موهبت برای تجزیه و تحلیل های فضایی است، زیرا زمان صرف شده و هزینه های متحمل شده در تولید داده ها را کاهش می دهد و در عین حال کیفیت اطلاعات را افزایش می دهد [ 12 ]. مدرن‌سازی سیستم‌ها، با همسویی و بهبود استانداردهای ژئوفضایی و ژئوتکنیکی، ذخیره‌سازی داده‌ها و اشتراک‌گذاری پایگاه‌داده، مدیریت اطلاعات مؤثرتری را ممکن می‌سازد. در نتیجه، این عوامل به طور بالقوه برای فرآیندهای مدیریت زمین در مقیاس بزرگ سود می برند، که به نوبه خود به اطمینان از انطباق تلاش های حفاظت از محیط زیست کمک می کند [ 13 ].

مهم است که تأیید کنیم که این مطالعه قبلاً در برزیل انجام نشده بود. این تحقیق تشخیص مهمی را برای مدیریت محیط زیست برزیل انجام می دهد، به ویژه هنگامی که به مدیریت قلمرو و حفاظت از تنوع زیستی برای 20 سال آینده فکر می کنیم.

2. مواد و روشها

چند ضلعی‌های PABC [ 14 ] به گونه‌ای مورد استفاده قرار گرفتند که مکان‌های آن‌ها را بتوان با مکان‌های مناطق حفاظت‌شده مقایسه کرد تا مشخص شود که چقدر حفاظت از آنها ارائه می‌شود. این هم سطح طبقه بندی آنها (که توسط PROBIO ارائه شده است) و هم نمایندگی مناطق حفاظت شده در هر بیوم در نظر گرفته شد. نتیجه این تحلیل فضایی نشان‌دهنده انسجام و یکپارچگی درونی سیاست‌ها و استراتژی‌های زیست‌محیطی است که برای حفاظت از مناطق با اهمیت اکولوژیکی از منظر تنوع اجتماعی و بیولوژیکی طراحی شده‌اند.

پایگاه داده برای تجزیه و تحلیل فضایی از مضامین برداری در قالب فایل شکل (حوزه عمومی) تشکیل شده است که از وب سایت های رسمی تولید کنندگان اطلاعات به دست آمده است: PABC ها از وزارت محیط زیست 1،2 و مناطق حفاظت شده از ICMBio 3 . پایگاه داده بیوم های برزیل در سال 2017 از وب سایت IBGE 4 و چند ضلعی منطقه انحصاری اکولوژیکی از دپارتمان هیدروگرافی و کشتیرانی 5 به دست آمد.. نرم افزار مورد استفاده برای تحلیل فضایی ArcGis 10.1 بود. مرجع جغرافیایی اتخاذ شده در تولید و نمایش داده ها، پیش بینی جغرافیایی بر اساس داده SIRGAS2000 بود. روش های تعریف مناطق حفاظت شده و PABC توسط قوانین و قطعنامه های سازمانی تنظیم می شود. برای مناطق حفاظت شده فدرال، سیستم ملی مناطق حفاظت شده (SNUC) مقررات اصلی برای ایجاد و مدیریت آنها است. راهنمای صادر شده توسط ICMBio در 18 سپتامبر 2007 و 17 مه 2008 (به ترتیب Instruções Normativas 3 و 5)، چارچوب قانونی و مطالعات مورد نیاز را ارائه می دهد، در حالی که همچنین تعریف می کند که چه رویه ها و اقداماتی باید توسط جامعه و توسط جامعه انجام شود. یک منطقه حفاظت شده پیشنهاد و ایجاد شود [ 15 ] [ 16 ].

بیشتر PABC ها در کارگاه های تنوع زیستی منطقه ای که توسط Conservation International برگزار می شد، شناسایی شدند، جایی که اطلاعات قابل اعتمادی در مورد ویژگی های زیستی، اجتماعی و اقتصادی منطقه جمع آوری شد، که توسط یک گروه چند رشته ای از متخصصان ارزیابی شد. این بر اساس مجموعه ای از زیست بوم های ملی و اکوسیستم دریایی ساحلی است. به روز رسانی ها اولویت های وزارت محیط زیست هستند و با توصیه های CBD، برنامه ریزی سیستماتیک حفاظت، و دستورالعمل های CONABIO مطابقت دارند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ابزارهای مدل سازی فضایی خاص و GIS انجام می شود. بر اساس فرمان اجرایی شماره 5.092 مورخ 21 می 2004، وزارت محیط زیست مسئول تعیین قوانین برای شناسایی این مناطق است.

با توجه به دشواری گردآوری اطلاعات زیست محیطی در کل قلمرو از منابع و حوزه های مختلف حکومتی در یک پایگاه داده متمرکز واحد، این مطالعه به مناطق حفاظت شده فدرال محدود می شود. تفاوت‌های روش‌شناختی اتخاذ شده در تولید داده‌های مکانی و دشواری در دستیابی به داده‌ها از سایر نهادهای عمومی، سازگاری، استانداردسازی و یکسان سازی اطلاعات را مختل می‌کند. محدودیت هایی مانند قابلیت اطمینان اطلاعات مکانی برای مطالعات منطقه ای و سراسری مسئول تشخیص ناقص و نتایج مربوط به پوشش واقعی مناطق حفاظت شده در برزیل است. با این حال، این مطالعات شاخص های مهمی برای ارزیابی های زیست محیطی هستند و می توانند به عنوان پارامترهایی برای فرآیندهای تصمیم گیری و توسعه سیاست های زیست محیطی عمل کنند [ 17 ].].

با تقاطع لایه های PABC و مناطق حفاظت شده در یک GIS، مساحت هر کلاس PABC را می توان به ازای هر نوع منطقه حفاظت شده محاسبه کرد. مناطق PABC با استفاده از طبقه بندی PROBIO با توجه به اولویت حفاظتی آنها رتبه بندی شدند: 1) بسیار زیاد، 2) بسیار زیاد، 3) زیاد، 4) ناکافی شناخته شده، و 5) مناطق جدید شناخته شده توسط گروه های منطقه ای. مناطق حفاظت شده فدرال به «حفاظت کامل» و «استفاده پایدار» طبقه بندی شدند، همانطور که در سیستم ملی مناطق حفاظت شده (SNUC؛ شکل 1 ) [ 18 ] آمده است.

از آنجایی که ما در اینجا با موضوعاتی با پوشش فضایی و تاخیر جغرافیایی سروکار داریم، پیش‌بینی مخروطی مساحت آلبرز برای آمریکای جنوبی برای محاسبه مساحت استفاده شد – یک سیستم مرجع که محاسبات مساحت را در واحدهای متریک برای مناطق جغرافیایی بزرگ ممکن می‌سازد [ 19 ]. لایه بیوم مبنای جغرافیایی برای ارزیابی مناطق حفاظت شده و مناطق اولویت دار برای حفاظت از تنوع زیستی را تشکیل داد.

3. نتایج و بحث

تا آوریل 2018، 324 منطقه حفاظت شده زمینی و دریایی ساحلی ایجاد شده بود.

شکل 1 . توزیع مناطق حفاظت شده فدرال در زیست بوم های برزیل محصول آوریل 2018 توسط ساندرا باربوسا.

مجموع تقریباً 794000 کیلومتر مربع یا کمی بیش از 9 درصد از قلمرو ملی برزیل. از آن زمان، چهار منطقه حفاظت شده جدید در منطقه انحصاری اکولوژیکی ایجاد شده است که مجموعاً حدود 910000 کیلومتر مربع است که تا 200 مایل دریایی گسترش می یابد.

پس از عبور از لایه های اطلاعاتی در مورد PABC و مناطق حفاظت شده، مشخص شد که 74.3 درصد از PABC های نقشه برداری شده در سال 2003 توسط مناطق حفاظت شده فدرال پوشش داده شده است، زیرا 590000 کیلومتر مربع از 790000 کیلومتر مربع مناطق حفاظت شده در PABC ها قرار دارد. برای نقشه برداری در سال 2007 توسط وزارت محیط زیست با استفاده از داده های اصلاح شده، پوشش به 97.2% رسید، زیرا 777000 کیلومتر مربع از مناطق رسمی مناطق حفاظت شده فدرال در PABC ها قرار دارند ( جدول 1 ).

این نشان می‌دهد که این ابزار خط‌مشی عمومی با توجه به تکامل روش‌های نقشه‌برداری PABCs، به خوبی با سیاست‌های ملی و بخشی حفاظت از محیط زیست هماهنگ است. برای اینکه آنها به طور کامل تحت پوشش مناطق حفاظت شده قرار گیرند، یکپارچگی و استانداردسازی بیشتر اطلاعات و سیاست های زیست محیطی در تمام حوزه های حکومتی مورد نیاز است. این امر با توسعه سیستم‌های زیست محیطی ملی جدید برای نقشه‌برداری و به‌روزرسانی داده‌ها تشویق می‌شود.

روش به روز رسانی PABC از طریق یک فرآیند مدیریت اطلاعات مشارکتی اصلاح شده است. در سال 2015، وزارت محیط زیست شروع به گفتگو با وزارت علوم، فناوری، نوآوری و ارتباطات برای یک سیستم اطلاعاتی جدید در مورد تنوع زیستی برزیل کرد. این سیستم اطلاعاتی متشکل از یک پلت فرم آنلاین است که داده ها و اطلاعات مربوط به تنوع زیستی برزیل را ترکیب می کند. این امر باعث می شود تا مطالعات و نتایج جامع تری در مورد حفاظت از محیط زیست در کشور انجام شود. همچنین، ظرفیت ارزیابی و پیگیری بیشتر برای توسعه فرآیندها و بررسی های مربوطه، امکان ساخت پایگاه های داده متمرکز و استانداردسازی اطلاعات برای فرآیندهای تصمیم گیری را فراهم می کند.

3.1. ارائه نتایج از روی هم قرار دادن PABCها در هر نوع منطقه حفاظت شده در هر زیست بوم

پس از ارائه اندازه هر لایه تحت تجزیه و تحلیل، اکنون از جداول، گرافیک و نقشه ها برای نشان دادن تکامل این ابزار سیاست گذاری عمومی استفاده می شود. داده‌های مربوط به PABC که در دو زمان مختلف در رابطه با پوشش مناطق حفاظت‌شده فدرال در هر بیوم ترسیم شده‌اند، مقایسه شد.

از جدول 2 و جدول 3 می توان دریافت که مساحت PABC ها در همه بیوم ها به جز پانتانال افزایش یافته است که در 60000 کیلومتر مربع بدون تغییر باقی مانده است . بیشترین افزایش در اکوسیستم دریایی ساحلی مشاهده شده است، که 40 درصد آن دارای PABC در سال 2003 تعیین شده بود، این رقم تا سال 2007 به 92 درصد افزایش یافته بود. در نسخه به روز شده، از 682000 کیلومتر مربع در سال 2003 به 824000 کیلومتر مربع در سال 2007 رسید.

در مرحله بعدی تجزیه و تحلیل زمانی، برای تعیین میزان همپوشانی PABC ها توسط مناطق حفاظت شده فدرال در هر بیوم، نقشه PABCs 2003 ( شکل 2 ) روی هم قرار گرفتن نسبتا کم دو عنصر را نشان می دهد. حتی اگر همه زیست‌ها دارای کلاس‌های متفاوتی از مناطق اولویت‌دار برای حفاظت از تنوع زیستی هستند، عموماً همپوشانی کمی با مناطق حفاظت‌شده وجود دارد. برخی موقعیت ها نگران کننده هستند، مانند پامپاس در جنوب برزیل. این منطقه از نظر اکولوژیکی منطقه ای حساس است که از لحاظ تاریخی تحت فشار شدید انسانی بوده است که فقط یک منطقه حفاظت شده فدرال دارد.

در کنار تجزیه و تحلیل فضایی نشان داده شده در شکل 2 ، ارزیابی درصد دو دسته از مناطق حفاظت شده و کلاس های مختلف PABC برای یافتن اینکه آیا مناطقی که به عنوان اولویت نشان داده شده اند قبلاً توسط مؤسسات فدرال محافظت شده اند یا خیر، مهم است. نمودار 1 این داده ها را در کیلومتر 2 نشان می دهد و نمودار 2 درصدی را که این مناطق در هر دسته از مناطق حفاظت شده نشان می دهند نشان می دهد.

نمودار 1 و نمودار 2 نشان می دهد که در سال 2003، مناطق حفاظت شده عمدتاً به PABC با بالاترین اولویت محدود شده بودند. این داده ها نشان می دهد که مناطق حفاظت شده ایجاد شده تا آن زمان نقش مهمی برای حفاظت از حساس ترین مناطق داشته اند. با این حال، پوشش کمتر برای مناطق با اولویت بالا، مناطقی که کمتر شناخته شده بودند، و مناطق جدید شناخته شده توسط گروه های منطقه ای.

شکل 2 . پوشش PABC توسط مناطق حفاظت شده (2003).

نمودار 1. بیش از حد منطقه جغرافیایی PABC (2003) بر اساس هر نوع منطقه حفاظت شده. افسانه: FP – حفاظت کامل. SU-استفاده پایدار.

نمودار 2. درصد پوشش PABC (2003) توسط هر نوع منطقه حفاظت شده. افسانه: FP – حفاظت کامل. SU-استفاده پایدار.

تجزیه و تحلیل پوشش PABCs (2003) در هر بیوم ( شکل 3 و نمودار 3 و نمودار 4) غلظت بالاتری از این مناطق را در آمازون نشان می دهد. این نتیجه با مفهوم تاریخی و مسئولیت توجه بسیار بیشتر به این زیست بوم نسبت به سایرین در برزیل سازگار است. نه کم، به دلیل اهمیت آن در کنترل تغییرات آب و هوای سیاره ای [ 20 ]. علاوه بر این، اگرچه بیش از 1٪ از بیوم های Cerrado، Caatinga، و جنگل های اقیانوس اطلس محافظت می شود، این حفاظت فقط برای PABC های با اولویت بالاتر (طبقه بندی به عنوان اولویت بسیار بالا و بسیار بالا) ارائه می شود که با استدلال قبلی مطابقت دارد.

شکل 3 . PABC در هر بیوم برزیلی (2003).

نمودار 3. درصد پوشش PABC (2003) در هر بیوم.

نمودار 4. پوشش جغرافیایی PABCs (2003) در هر بیوم.

3.2. پوشش PABC های نقشه برداری شده در سال 2007 توسط هر نوع منطقه حفاظت شده فدرال در هر بیوم

در مرحله بعدی تجزیه و تحلیل زمانی، بر اساس نقشه PABC 2007، روی هم قرار گرفتن PABCs با مناطق حفاظت شده فدرال در هر بیوم مشخص شد ( شکل 4 ). تفاوت بصری واضحی در همپوشانی این دو عنصر در مقایسه با نقشه 2003 وجود دارد. اگرچه در هر دو نقشه همه زیست‌ها توسط تمام دسته‌های PABC پوشش داده شدند، با برخی از پوشش‌های مناطق حفاظت‌شده، پوشش در سال 2007 نسبت به سال 2003 جامع‌تر بود. بعلاوه، موقعیت‌هایی که بیشترین نگرانی را داشت، مانند پامپاس در جنوب برزیل، همچنان حاکم بود. این امر با وجود ادامه یافتن تنها یک منطقه حفاظت شده فدرال در آنجا (گرافیک 7 و گرافیک 8) مشهود است.

در کنار تجزیه و تحلیل فضایی در نقشه بالا، تعیین درصد در هر طبقه از منطقه حفاظت شده. همچنین، PABC و پوشش آنها در بیوم ها برای یافتن اینکه آیا مناطقی که به عنوان اولویت های حفاظتی در سال 2007 نشان داده شده اند، به دلیل معرفی مناطق حفاظت شده جدید (از هر دسته) و در نتیجه تحت حمایت قانون قرار گرفته اند یا خیر، مهم است. نمودار 5 این داده ها را در مناطق جغرافیایی و نمودار 6 درصدهایی را که این مناطق در هر دسته از مناطق حفاظت شده نشان می دهند نشان می دهد.

گرافیک بالا نشان دهنده تکامل نقشه برداری PABC بین سال های 2003 و 2007 است که افزایش قابل توجهی در سطح و درصد پوشش PABC توسط مناطق حفاظت شده نشان می دهد. با این حال، PABC های با بالاترین اولویت همچنان مناطق حفاظت شده هستند. هنگامی که تجزیه و تحلیل PABCs در سال 2007 به پوشش بیوم ها می پردازد، داده ها ( شکل 5 و نمودار 7 و نمودار 8) همچنان غلظت بالاتری را در آمازون نسبت به هر بیوم دیگری در برزیل نشان می دهند.

4. نکات پایانی

در این مطالعه، تناقضاتی بین کلاس‌های منسوب به داده‌های مکانی توسط چندضلعی‌های زیستی IBGE و PABCهای PROBIO پیدا شد. در عمل

شکل 4 . پوشش PABC بر اساس نوع منطقه حفاظت شده (2007).

شکل 5 . پوشش PABCs در هر بیوم برزیل (2007).

نمودار 5. منطقه جغرافیایی PABCs (2007) تحت پوشش هر نوع منطقه حفاظت شده.

نمودار 6. درصد PABC (2007) تحت پوشش هر نوع منطقه حفاظت شده.

نمودار 7. منطقه جغرافیایی بیوم های تحت پوشش طبقات مختلف PABC (2007).

نمودار 8. درصد بیوم های تحت پوشش طبقات مختلف PABC (2007).

همه بیوم‌ها، در نزدیکی مرزهایشان، PABC‌هایی با طبقه‌بندی متفاوت از کلاس بیومی که در آن قرار داشتند وجود داشت. این می‌تواند نشان دهد که پوشش و تعریف عناصر فضایی برای توصیف محیطی یک منطقه با استفاده از ابزارهای ژئوتکنیکی مطلق نیست. . و در این مورد، می‌تواند در توصیف و طبقه‌بندی عناصری که با چندضلعی‌های زیستی تعریف‌شده توسط IBGE روی هم قرار گرفته‌اند، تفاوت‌هایی وجود داشته باشد.

بنابراین، این مطالعه با در نظر گرفتن مرزهای IBGE بیوم های مختلف برزیل، ارزیابی انسجام PABC ها در خارج از این مرزها انجام شد، اما به عنوان متعلق به بیوم تعریف شد. نماینده ترین موارد پانتانال و جنگل اقیانوس اطلس بود که در آن چندین PABC در خارج از مرزهای زیستی و با طبقه بندی متفاوت یافت شد. بنابراین این می تواند در درصدهای نهایی دخالت کند. در Pantanal – نمادین ترین مورد – چند ضلعی های بزرگ خارج از بیوم از تجزیه و تحلیل حذف شدند زیرا به طور قابل توجهی در نتایج نهایی تداخل داشتند و به طور بالقوه منجر به تشخیص نادرست می شوند. بنابراین این تجزیه و تحلیل با در نظر گرفتن تا حد امکان بسیاری از ویژگی های اصلی چند ضلعی ها از هر یک از موضوعات انجام شد و سازگاری فضایی آنها را ارزیابی کرد.

با توجه به این واقعیت که مفهوم حفاظت در طول زمان تطبیق داده شده و مجدداً فرموله شده است، توجیهات و روش‌های تعریف مناطق حفاظت‌شده منعکس‌کننده اولویت‌های سیاسی دهه‌های 1970 و 1980 است، برخلاف کارهای انجام شده توسط PROBIO در سال 2004 که در سال 2007 به‌روزرسانی شد. علاوه بر این، شایان ذکر است که موسسات مسئول نقشه برداری PABCs ارائه شده در اینجا از همان مفاهیم برای منطقه حفاظت/حفاظت استفاده کردند. بنابراین، مناطقی با سطوح مختلف اولویت برای هر لایه از اطلاعات – منطقه حفاظت شده و PABC ایجاد می شود. به عبارت دیگر، یک منطقه حفاظت شده می تواند حاوی PABC با سطوح اولویت متفاوت باشد. با در نظر گرفتن این فرض و ترسیم در درجه اول از داده های مربوط به مناطق حفاظت شده، در هر بیوم، مشخص شد که مناطق حفاظت شده به خوبی با ابزار مورد استفاده توسط وزارت محیط زیست هماهنگ هستند. این ابزار برای تعریف مناطق اولویت دار برای حفاظت از تنوع زیستی استفاده می شود که بخش زیادی از منطقه خود را پوشش می دهد. این مناطق از 75 درصد در نقشه برداری 2003 به 98 درصد در سال 2007 رسیدند. تقریباً کل منطقه تحت پوشش مناطق حفاظت شده برای حفاظت از محیط زیست مهم است.

یکی از بیوم ها در میان بقیه متمایز است: آمازون. با داشتن منطقه جغرافیایی بسیار بزرگتر، تقریباً 50٪ از کشور را اشغال می کند، و با بیشترین تعداد مناطق حفاظت شده فدرال و PABC، به تنهایی بیش از 80٪ از کل مناطق حفاظت شده فدرال در برزیل را به خود اختصاص داده است، با 15٪ از کل قلمرو آن. از این طریق محافظت می شود. آمازون زیست بومی با مشخصات بالایی است که توجه تمام بخش‌های جامعه ملی و بین‌المللی و مجموعه‌ای از علایق و بازیگران مختلف را به خود جلب می‌کند. این باعث می‌شود که سایر زیست‌ها از نظر حفاظت در مضیقه نسبی باشند، که روی هم حدود 20 درصد از کل مناطق حفاظت‌شده فدرال را تشکیل می‌دهند. به طور خاص، جنگل سرادو و اقیانوس اطلس مستحق توجه ویژه است، زیرا تنوع غنی آنها در معرض تهدید فزاینده ای قرار دارد، از جمله چندین گونه در معرض خطر.

همچنین باید توجه بیشتری به کاتینگا شود که تنها 4 درصد از مناطق حفاظت شده فدرال را در خود جای داده است. همچنین 4 درصد از مساحت جغرافیایی آن توسط این مکانیسم حفاظت می شود. تجزیه و تحلیل ما از کمیت و کیفیت حفاظت نشان داد که مناطق حفاظت‌شده در Caatinga محدودیت‌های استفاده کمتری دارند و اولویت اکولوژیکی پایین‌تری نسبت به مناطق حفاظت‌شده اصلی (حفاظت کامل) و PABCs (با بالاترین اولویت) دارند. ایجاد مناطق حفاظت شده جدید در این زیست بومی، نه تنها از نظر ارزش بیولوژیکی، بلکه از نظر ارزش اجتماعی آن، با توجه به محدودیت‌های استفاده و سطح تهدید (45%) در Caatinga که توسط PROBIO شناسایی شده است، قابل بررسی است.

سرادو 8.5 درصد از مناطق حفاظت شده فدرال را تشکیل می دهد، اما فقط 3 درصد از این زیست بوم در واقع مناطق حفاظت شده فدرال است. با این حال، به دلیل آسیب پذیری و شکنندگی زیاد این اکوسیستم، باید مناطق حفاظت شده جدیدی در محدوده مشخص شده توسط PROBIO معرفی شود. همچنین، اولویت باید به ایجاد مناطق حفاظت شده جدید در PABCs طبقه بندی شده به عنوان اولویت بسیار بالا و بسیار بالا داده شود، در نتیجه اثرات روند موجود و رو به رشد برای تبدیل زمین های جنگلی به کشاورزی، از جمله فشارهای دیگر، مهار شود.

پانتانال برای تسریع فرآیند حفاظت به چندین اقدام – ترجیحا در کوتاه مدت – نیاز دارد، زیرا مناطق حفاظت شده بسیار کمی در داخل مرزهای خود دارد – پوشش کمتر از 1٪ – و عمدتاً به دلیل دریافت آب از مناطق دیگر، که آسیب پذیری آن را تشدید می کند.

جنگل اقیانوس اطلس باید در صدر فهرست اولویت‌های حفاظت از طبیعت باشد، زیرا یکی از ویران‌ترین زیست‌هاست که به دوران استعمار بازمی‌گردد. همچنین ارزش اتخاذ تدابیری برای احیای مناطق تخریب شده در این زیست بوم با احیای جنگل خواهد داشت. در زیست بومی که قبلاً دچار چرخه های مکرر تخریب شده است و در سال 2007 48 درصد از مساحت آن به عنوان اولویت حفاظتی شناسایی شده است، نگران کننده است که 90 درصد منطقه آن فاقد حفاظت قانونی است.

پامپاس و اکوسیستم دریایی ساحلی هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند: پامپاس کوچکترین زیست بوم از نظر جغرافیایی است و اکوسیستم دریایی ساحلی دارای PABC های کمی برای سطح بالای اولویت خود است. هر دوی آنها مستحق توجه هستند زیرا نیازها و ظرفیت های حفاظتی آنها بیشتر از ظرفیت های فعلی است. در مورد خاص پامپاس، معرفی جنگل های مدیریت شده به مناطق علفزار پدیده ای رو به رشد و نگران کننده است.

سیاست زیست محیطی به ویژه در دهه های 1980 و 1990 جایگاه فزاینده ای را در دستور کار دولت و به همین ترتیب در دستور کار جامعه مدنی به دست آورد. کار انجام شده توسط PROBIO در سال 2002، منتشر شده در سال 2004، به عنوان پارامتری برای ارزیابی حفاظت ارائه شده توسط مناطق حفاظت شده عمل می کند. این روند با بحث و تبادل نظر آغاز شد و سپس اجرا و در نهایت ارزیابی مناطق که به ناچار شامل ارزیابی مناطق حفاظت شده بود.

علیرغم وقفه زمانی از آخرین نقشه برداری، ارزیابی این که چه تعداد از این مناطق اولویت دار برای حفاظت از تنوع زیستی می توانند به عنوان مناطق حفاظت شده توسط دولت فدرال تنظیم و به رسمیت شناخته شوند، ارزش دارد، زیرا این مناطق با بخش قابل توجهی از منطقه جغرافیایی کشور مطابقت دارند.

منابع

[ 1 ] Cardoso، FH و De Lemos، HM Primeiro Relatório Nacional برای Convencao Sobre Diversidade Biológica.
[ 2 ] مایرز، ان.، و همکاران. (2000) نقاط داغ تنوع زیستی برای اولویت های حفاظتی. طبیعت، 403.
[ 3 ] Borges, C., Pereira, L., Pereira, AA, Col, B. and Ambiental, D. (2009) تکامل قانون زیست محیطی در برزیل. Revista em Agronegócios e Meio Ambiente, 2, 447-466.
[ 4 ] Medeiros, R. (2006) Desafios à gestao sustentável da biodiversidade no Brasil Challenge برای مدیریت پایدار تنوع زیستی در برزیل. Floresta e Ambiente، 13، 1-10.
[ 5 ] برزیل، M.doM.A.do A Convencao sobre Diversidade Biológica – CDB. در: Decreto Legislativo, No. 2, de 5 de junho de 1992, 32.
[ 6 ] Medeirosand، R. و یانگ، CEF (2011) Contribuicao das unidades de conservacao brasileiras para a economia nacional: Relatório Final. 121.
[ 7 ] Prates، APL و Irving، M.deA. (2015) Conservacao da biodiversidade e políticas públicas para as áreas protegidas no Brazil: Desafios e tendências da origem da CDB às metas de Aichi. Revista Brasileira de Políticas Públicas, Brasília, 5, 27-57.
[ 8 ] Conservacao da biodiversidade: Legislacao e políticas públicas/Roseli Senna Ganem (org.), Brasília: Camara dos Deputados, Edicoes Camara, 2010. 437 ص. (Série memória e análise de leis; n. 2).
[ 9 ] چاوز گونزالس، اچ.، گونزالس گیلن، M.deJ. و هرناندز د لا روزا، پی (2015) روش‌شناسی برای مناطق شناسایی اولویت‌بندی برای حفاظت از محیط زیست طبیعی. Revista Mexicana de Ciencias Forestales، 6، 8-23.
[ 10 ] MMA (2007) مناطق اولویت‌بندی برای Conservacao، Uso Sustentavel e Reparticao de Benefícios da Biodiversidade Brasileira: Atualizacao – Portaria MMA، شماره 9، از 23 de Janeiro de 2007.
[ 11 ] هنری-سیلوا (2005) مهم ترین منبع حفاظت از محیط زیست. 127-151.
[ 12 ] Oliveira، APG، Mioto، CL، Paranhos Filho، AC، Gamarra، RM، Ribeiro، AA و Melotto، AM (2015) استفاده از geotecnologias برای ایجاد زمینه‌های مرتبط با تنوع زیستی. Revista árvore, 39, 595-602.
[ 13 ] رجبی فرد، ا.، بینز، ا.، ویلیامسون، آی.، همکار، آر و پلتفرم، ای. (2005) ایجاد بستری توانمند برای تحویل اطلاعات فضایی.
[ 14 ] Maracchi, G., Pérarnaud, V. and Kleschenko, A. (2000) کاربردهای سیستم های اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در هواشناسی کشاورزی. هواشناسی کشاورزی و جنگل، 103، 119-136.
[ 15 ] MMA (2004) اولویت‌های Conservacao. پورتاریا، شماره 126، 2-3.
[ 16 ] Drummond, J., Franco, J. and Oliveira, D. (2011) Uma Análise Sobre a História ea situacao das unidades de conservacao no Brasil. Conservacao da Biodiversidade، 341-385.
[ 17 ] Lemes، P.، Faleiro، FAMV، Tessarolo، G. و Loyola، RD (2011) Refinando dados espaciais para a conservacao da biodiversidade. مجله حفاظت از طبیعت، 9، 240-243.
[ 18 ] Tofetiand، A. and Campos، RN (2016) Análise Do Território Normado Pelas Unidades De Conservacao No Brasil. Revista da Anpege, 12, 299-327.
[ 19 ] CONCAR Comissao Nacional de Cartografia (2011) Perfil de Metadados Geoespaciais do Brasil—Perfil MGB. 197.
[ 20 ] Malhi, Y., Roberts, JT, Betts, RA, Killeen, TJ, Li, W. and Nobre, CA (2008) تغییر آب و هوا، جنگل زدایی و سرنوشت آمازون. علم، 319، 169-172.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید