تحليل و اولويت بندي فضاي سبز شهري با بهره گيري از تکنيک هاي TOPSIS و GIS (مطالعه موردي: شهر دهگلان): امروزه يکي مشکل اساسي شهرها کمبود فضاي سبز شهري است. فضاي سبز شهري از جمله کاربري هايي است که توزيع و پراکنش آن در سطح شهر اهميت زيادي دارد و يکي از معيارهاي سنجش و تعيين شهرهاي پايدار، برخورداري از حداقل سرانه فضاي سبز است. شهر دهگلان از جمله شهرهايي است که از توزيع مناسب فضاي سبز برخوردار نيست، به طوري که سرانه آن 2.57 مترمربع براي هر نفر است. در اين شهر برخي از محلات هيچ گونه فضاي سبزي ندارند و برخي محلات از فضاي سبز بيش تري برخوردارند. اين مقاله با هدف ارائه الگوي مناسب، به دنبال توزيع بهينه فضاي سبز در هر يک از محلات شهر، با توجه به مولفه هايي چون جمعيت، شبکه ارتباطي، امکانات، فضاهاي باير در سطح محلات و امنيت در سطح محلات است. روش تحقيق، توصيفي-تحليلي و جمع آوري اطلاعات بر اساس پيمايش ميداني بوده است. در اين پژوهش از تکنيک TOPSIS و GIS استفاده شده است. بر اين اساس، هر کدام از محلات شهر بر اساس مولفه هاي ذکر شده مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار گرفته است. اولويت بندي فضاي سبز در مرحله اول با TOPSIS در شش مرحله انجام گرفت. نتايج نشان داد که محله کله مله در اولويت نخست براي ايجاد فضاي سبز قرار دارد. در مرحله دوم ابتدا داده هاي مکاني گردآوري شده و سپس پايگاه اطلاعاتي در GIS تشکيل شده و نقشه هاي تهيه شده براي هر يک از شاخص ها به يک لايه اطلاعاتي در محيط GIS تبديل شد و به هر يک از لايه ها بر اساس ميزان اهميت آن ها در اولويت بندي فضاي سبز، وزن مناسب اختصاص داده شد. در مرحله بعد نتايج حاصل از GIS و TOPSIS با هم ترکيب شد و در نتيجه محله کله مله با رتبه 0.537 (CL) در رتبه نخست قرار دارد. نتايج نهايي از تحقيق بيانگر کاربرد و اهميت TOPSIS و GIS در اولويت بندي فضاي سبز شهري و ارائه الگوي بهينه پراکندگي بر اساس ضوابط و نيازهاي جمعيت شهري است.
برای دانلود این مقاله به لینک زیر مراجعه کنید.
https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?ID=232725
آموزش کاربردی GIS وRS
همراه با فیلم و کتاب
همراه با پروژه های کاربردی
مدرس:
دکتر سعید جوی زاده
تلفن ثبت نام:
09382252774
آدرس وب سایت:
– تعریف فضای سبز و انواع آن:
توسعه و گسترش فضاي سبز با توجه به گسترش روزافزون جمعيت و ساخت و سازهاي شهري و نياز ضروري انسانها به فضاي سبز براي ايجاد تعادل اجتماعي، جسماني و روحي، امری مهم وحیاتی به شمار میآید.در كشوري مثل ايران كه بيشتر مناطق آن در كمربند خشك جهان واقع شده، شهرها براي مقابله با آلودگيهاي صوتي و هوا، همچنين كاهش استرسهاي محيطي بيشتر ازهر نقطه ديگري به فضاي سبز نياز دارند.
فضاي سبز به عنوان جزئي از بافت شهرها و بخشي از خدمات شهري ضرورت يافته و نميتوان آن را جدا از نيازهاي جامعه شهري دانست، از اين رو فضاي سبز بايد از نظر كمي و كيفي متناسب با حجم فيزيكي شهر، نيازهاي جامعه و با توجه به شرايط اكولوژيكي شهر و روند گسترش آتي آن توسعه يابد تا بتواند به عنوان فضاي سبز فعال بازدهي زيست محيطي مستمري داشته باشد.
مفهوم فضای سبز شهری
آن بخش از فضای سبز که در محدوده شهر طراحی و بنا شده، فضای سبز شهری نامیده میشود. این فضا در حقیقت بخشی از استخوان بندی یا مورفولوژی شهری را تشکیل میدهد و به بیان دیگر فضای سبز در کنار اسکلت فیزیکی شهر تعیین کننده اندام و به طور کلی سیمای شهر است.
در تعریفی دیگر فضاهای سبز شهری را میتوان نوعی از سطوح کاربری زمین شهری با پوششهای گیاهی انسان ساخت دانست که هم واجد «بازدهی اجتماعی» و هم واجد «بازدهی اکولوژیکی» هستند.در این میان باغهای میوه در شهر میتوانند هم واجد «بازدهی اکولوژیکی» باشند و هم واجد «بازدهی اقتصادی» اما به علت عدم امکان بهره برداری عمومی، خصوصی تلقی شده و نمیتوانند واجد «بازدهی اجتماعی» باشند.
در این بحث، منظور از «بازدهی اکولوژِیکی» عبارت است از: زیباسازی بخشهای شهری، دمای محیط، تولید اکسیژن، افزایش نفوذپذیری خاک در مقابل انواع بارش و مانند اینها و از دیدگاه حفاظت محیط زیست، فضای سبز شهری، بخش جاندار ساخت شهر را تشکیل میدهد. فضای سبز شهری از دیدگاه شهرسازی در برگیرنده بخشی از سیمای شهر است که ازانواع پوششهای گیاهی تشکیل شده است و به عنوان یک عامل زنده و حیاتی در کالبد بیجان شهر، تعیین کننده ساخت مرفولوژیک شهر است.
فضاهای باز شهری از یک سو، در برگیرنده فضاهای سبز موجود و از سوی دیگر، به صورت فضاهایی بالقوه جهت توسعه فضاهای سبز شهری مطرح میشوند.
بنابراین، باید بر این موضوع تأکید کرد که: دارایی سبز یک شهر، صرف نظراز فضاهای سبزی که توسط شهرداری اداره میشوند، از مجموعه فضاهای سبز خصوصی، فضاهای کوچک دارای گیاهان خودرو و زمینهای متعلق به دولت تشکیل میشوند. فضاهای سبز عمومی تنها قسمت کوچکی از تمام پوشش گیاهی شهری را تشکیل میدهد. اما با همه تعاریفی که تاکنون از مشخصات فضاهای سبز ارایه شده است، برای دست یافتن به تعریفی دقیقتر باید در مقوله فضای سبز شهری بیشتر تأمل کنیم.
زمینهایی که به پوششهای گیاهی کوتاه (نازک و کم حجم) اختصاص دارد، مثل چمن و مراتع به عنوان “سطوح سبز” و زمین هایی که به پوششهای گیاهی بلند یا نسبتاً بلند اختصاص دارند، نظیر جنگل، باغ و… با عنوان “فضای سبز” دسته بندی میشوند. در واقع سطوحی را “فضای سبز” تعبیر میکنیم، که توسط درختان دارای بعد و حجم شده و تبدیل به “فضای مثبت” گردیده اند. در مقابل فضای سبز سطوحی که عاری از درخت بوده و گیاهان آن منحصر به سطوح چمن و انواع گیاهان پوششی باشند، یک “فضای منفی” یا به عبارت بهتر”سطح سبز” تعریف میشوند.
براساس تعاریف مذکور، دو بخش مشترک و مهم را در تعریف فضای سبز میتوان استنباط کرد:
اول: مجموعهای از پوشش سبزینهای شامل درختان، درختچهها، گلها، بوته ها و چمن که مفهوم فضای سبز را از نظر شکل ظاهری القاء میکند.
دوم: برآوردن انتظارات و وظایفی شامل بهبود کیفیت زیست محیطی انسان، تأمین زیبایی و سایر نیازهای اکولوژیک که به عنوان هدف و وظیفه در احداث فضاهای سبز مستتر میباشد.
با توجه به اهمیت روزافزون فضاهای سبز شهری و گسترش نقش کلیدی آن در عرصههای مختلف زندگی شهری، نیاز به تعریف جامع تر که دربرگیرنده مفاهیم مورد نیاز در شرایط کنونی باشد وجود دارد، این مفاهیم شامل موارد و مسایل زیر است:
* نقش انسان در سازماندهی و مدیریت فضاهای سبز.
* اِعمال خلاقیتهای مهندسی معماری در طراحی فضاهای سبز.
*در نظر گرفتن مبانی مهندسی محیط زیست.
* لزوم ارایه ضوابط و مقررات و تعیین محاسبات دقیق کارشناسی جهت مشخص کردن سرانه فضای سبز، تفکیک اراضی و رعایت مبانی علمی- تخصصی در زمینههای مختلف شامل مکان یابی، منابع طبیعی (آب و خاک و گیاه) تأسیسات زیست محیطی، بهداشت، اقتصاد و جامعه شناسی.
برای دستیابی به تعریفی که حتی المقدور دربرگیرنده کلیه مفاهیم بالا باشد، تعریف پیشنهادی زیر را میتوان ارایه داد: « فضای سبز شهری بخشی از فضاهای باز شهری است که عرصههای طبیعی یا مصنوعی آن تحت استقرار درختان، درختچهها، گلها، چمن ها و سایر گیاهانی است که براساس نظارت و مدیریت انسان با درنظر گرفتن ضوابط، قوانین و تخصصهای مرتبط به آن برای بهبود شرایط زیستی، زیستگاهی و رفاهی شهروندان و مراکز جمعیتی غیر روستایی، حفظ، نگهداری و یا بنا میشوند. »
– نقش و اهمیت فضای سبز در زندگی شهری
رشد صنعت و افزایش جمعیت در شهرها، به ساخت و سازهای سودگرایانه منجر شده است. این ساخت و سازها به مسائل بهداشتی و تأمین حداقل نور و هوا در مناطق متراکم شهری توجهی نداشته است. از سوی دیگر، ضرورت ایجاد کاربریهای جدید شهری، برای پاسخگویی به نیازهای روز افزون و اسکان جمعیت به تدریج باعث کاهش سهم فضاهای سبز و باغهای شهری گردیده و در نتیجه موجب آلودگی محیط زیست شده است. شایان ذکر است که با افزایش روند انهدام طبیعت، توجه انسان به منابع طبیعی نیز فزونی یافته و بهرهوری از آن جایگزین احترام به طبیعت گردیده است. تشویق مردم به درخت کاری در محوطههای کوچک فضای خانه ها، کاشتن نهال در کناره خیابانها، استفاده از فضاهای آزاد برای توسعه پارکهای کوچک از جمله اقدامات مؤثر در توسعه فضای سبز است.
در اهمیت فضای سبز شهری میتوان گفت که امروزه اقلیم شهری تحت تأثیر فرایندهای تراکم و تمرکز فعالیت ها در شهرها، آن چنان دگرگون شده است که مطالعات ناحیه ای شهرها، به صورت مشخص و جدای از اقلیم ناحیهای بررسی میشود. آثاری که از طریق کاهش فضای سبز شهری بر اکولوژی شهری به ویژه در زمینههای اقلیم، هوا، خاک، آبهای زیرزمینی و جامعه حیوانی گذاشته میشود، چنان شدید است که عناصر سازنده آن را در محیط شهری به کلی دگرگون میکند. نقش و اهمیت فضای سبز در زندگی شهری، موضوعی است که بیش از هر چیز دیگر در شهرها و شهرسازی معاصر مورد توجه قرار گرفته است.
– ضرورت فضای سبز
مهم ترین اثر فضای سبز در شهرها، کارکردهای زیست محیطی آن هاست که شهرها را به عنوان محیط زیست جامعه انسانی معنی دار کرده است و با آثار سوء گسترش صنعت و کاربرد نادرست تکنولوژی مقابله نموده و سبب افزایش کیفیت زیستی شهرها میشوند.
مؤلفههای آثار توسعه شهری میتوانند نظام زیستی شهرها را به شیوههای گوناگون مختل کنند. فضای سبز مناسب در شهرها یکی از عوامل مؤثر در کاهش این اثرها هستند و به ویژه در ارتباط با گرد وغبار و آلودگیهای هوا، فضای سبز شبه جنگلی، ریههای تنفس شهرها به شمار میروند. مهم ترین تاثیر فضای سبز در شهرها تعدیل دما، افزایش رطوبت نسبی، لطافت هوا و جذب گرد و غبار است. به طورکلی وجود فضاهای سبز و تأثیر آن ها در شهرها اجتناب ناپذیر است؛ به طوری که بدون آن ممکن نیست شهرها پایدار باقی بمانند.
بنابراین، اگر فضای سبز به عنوان جزیی از بافت شهرها و نیز بخشی از خدمات شهری ضرورت یافته باشد، نمی تواند جدا از نیازهای جامعه شهری باشد ؛ از این رو، فضای سبز باید از نظر کمی و کیفی متناسب با حجم فیزیکی شهر (ساختمانها، خیابان ها و جاده ها) و نیازهای جامعه (از لحاظ روانی، گذران اوقات فراغت و نیازهای بهداشتی) با توجه به شرایط اکولوژیکی شهر و روند گسترش آتی آن ساخته شود، تا بتواند به عنوان فضای سبزی فعال، بازدهی زیست محیطی مستمری داشته باشد.
– آثار فضای سبز بر بیوکلیمای شهری
این آثار را به دو گروه کلی میتوان تقسیم کرد:
الف- اثراتی که صرفاً ناشی از وجود گیاه است؛ مانند غبارگیری و پالایش هوا.
ب- اثراتی که ناشی از فعالیت حیاتی گیاه است و محیط از حاصل این فعالیت منتفع میشود . گیاهان- در این مورد خاص درختان و درختچه ها- از دو طرف یکی کاهش آلودگی هوا و دیگری لطافت هوای شهر موجبات بهبود بیوکلیمای شهر را فراهم می آورند.
– اهمیت و نقش فضای سبز از بعد شهرسازی و تکنیکی
کیفیت محیط زیست شهری با امکانات و تأسیسات فضای سبز ارتباط مستقیم دارد. امروزه فضای سبز و اصولاً معماری و طراحی فضای سبز، به عنوان بخشی از رشته شهرسازی مطرح است. از همین دیدگاه، این گونه فضاها جای خود را در طراحی بزرگراه ها و تفکیک کاربری ها و سایر موارد طراحی شهری باز کرده است.
شهر، سیستم زنده پویایی است که پارک ها جزیی از آن هستند و به جهت نقش مؤثر آن ها در کاهش تراکم شهری، ایجاد مسیرهای هدایتی، تکمیل و بهبود کارکرد تأسیسات آموزشی، فرهنگی، مسکونی و ذخیره زمین برای گسترش آینده شهر با ارزش هستند.
– عملکردهای فضای سبز
فضاهای سبز شهری، افزون برعملکردهای زیبایی شناختی و اجتماعی، دارای عملکردهای اساسی تری به شرح زیر هستند:
– عملکردهای فضای سبز در ساخت کالبدی شهر
از این دیدگاه، فضای سبز شهری به عنوان بخش جاندار ساخت کالبدی شهر تلقی میشود و در هماهنگی با بخش بی جان کالبد شهر، ساختار یا بافت و سیمای شهر را تشکیل میدهد. در این حالت فضای سبز میتواند نقش لبه شهر، تفکیک فضاهای شهری و آرایش شبکه راه ها را به عهده گیرد.
– عملکردهای زیست محیطی
این نوع عملکردها عمدتاً به بهبود شرایط اکولوژیکی و کاهش میزان بار آلودگی کمک میکنند. به طوری که میتوان گفت ایجاد فضای سبز یکی از راه هایی است که به شکل مؤثر آلودگیهای محیط زیست، اعم از آلودگیهای گازی، ذره ای، صوتی، تشعشعی، بوهای نامطبوع و دیگر آلایندههای موجود در هوا و آب و خاک را کنترل کرده، محیط سالمتری برای انسان فراهم میکند. از این روست که پوششهای گیاهی انبوه، از مناسب ترین و مؤثرترین شیوههای مقابله با آلودگیهای زیست محیطی محسوب میشوند. افزون بر این عملکردهای زیست محیطی فضای سبز، دامنه کاربرد متنوع تری دارد و محدود به مقابله با آلودگیهای زیست محیطی نمی گردد که برخی ازآنها عبارتند از:.
– افزایش رطوبت نسبی
فضای سبز در شکل درختی به علت گسترش سطح برگی خود نسبت به سایر اشکال گیاهی، میتواند از طریق تعریق، سبب افزایش رطوبت نسبی و لطافت هوا شود. عمل تعریق درختان با جذب کالری همراه است. بدین سان نواری از گیاهان به پهنای 50 تا 100 متر، گرما را 3 تا 4 درجه نسبت به مرکز شهر کاهش میدهد. در عین حال50 درصد بر رطوبت هوا میافزاید. تفاوت دمایی که از این راه حاصل میشود، موجب کاهش اندکی در فشار هوا میشود. کاهش در فشار هوا، بادهایی به سرعت 12 کیلومتر در ساعت را پدید میآورد و همین بادها کافی است تا هوای یک شهر بزرگ را در یک ساعت به طور کامل عوض و پاکیزه سازند.
– مقابله با جزایر گرما
هماکنون پژوهشگران، نواحی شهری را جزایر گرما به شمار میآورند؛ سطوح تیرة زمین در شهرها 3 تا 5 درجة سانتیگراد بیش از زمینهای مجاور، گرمای خورشید را روزانه جذب میکنند و از این راه در 30 درصد از آلودگیهای هوا سهیم میباشند.
در بخشهای فاقد درخت ـ شهر که ساختمانها و سیستمهای لولهکشی بیشتری زمین را پوشاندهاند ـ چرخههای طبیعی کوتاه هستند و اختلال در جابهجایی انرژی، آنها را به جزایر گرما تبدیل کرده است که به نوبة خود باعث افزایش آلودگی شهر میشود.
– کاهش میزان سرب
درختان در کاهش میزان سرب ـ به ویژه در حاشیة جادهها و شاهراهها ـ نقش مؤثری دارند. مقایسه تطبیقی درختان با سایر اشکال گیاهی، نظیر گیاهان علفی و گیاهان زراعی، نشان میدهد که درختان 10 تا 20 برابر گیاهان علفی و 2 برابر گیاهان زراعی توان سربگیری دارند. نقش برگ، شاخه و حتی تنة درختان در مناطق پر ترافیک شهرهای انبوه و شاهراهها، در جذب میزان سرب هوای ناشی از اگزوز ماشینها اهمیت بسیار دارد.
– عملکردهای اجتماعی ـ روانی فضای سبز
هدف اصلی در طراحی فضای سبز (پارکهای شهری، جزیرههای سبز محلی و مانند آنها)، دستیابی به آثار اجتماعی و روانی آن در هر چه نزدیک تر کردن انسان و طبیعت به یک دیگر است- هرچند که از کارکرد فضای سبز در ساخت کالبدی شهر و کارکرد زیست محیطی آن نیز میتوان انتظار بازدهی اجتماعی و روانی داشت.
انسان در هر شرایطی، روزانه به چند ساعت سکوت و آرامش نیاز دارد. این نیاز با فشردگی جمعیت در محل مسکونی و زندگی آپارتمان نشینی در آینده بیشتر خواهد شد؛ بنابراین، از این دیدگاه نیز ایجاد و توسعه فضاهای سبز شهری که انسان بتواند دست کم روزانه ساعتی را در آرامش و دور از هیاهو بگذراند، به صورت ضرورت واقعی خودنمایی میکند.
امروزه جامعه شناسان، روانشناسان و پزشکان بر این باورند که فضای سبز افزون بر تامین بهداشت جو و محیط مکانهای مسکونی، نقش مثبتی در سلامت شهروندان به عهده دارد. افرادی که به طور روز افزون باید در فضاهای مکانیزه و محدود (از قبیل خانه، محل کار و رفت و آمد وسایل حمل و نقل) زندگی کنند، بیش از پیش به استراحت در محیط طبیعی نیاز دارند. این مسأله به ویژه در جوانان و افراد سالخورده بیشتر می باشد . فضاهای سبز در آن واحد، محیطی است برای استراحت ،آشنایی با طبیعت، انجام فعالیت هایی که در شهر امکان پذیر است و هم چنین تأثیر زیادی در بهداشت و سلامت محیط دارد. از آن جمله میتوان به اهمیت آن ها در جذب پرتوهای خورشیدی و هم چنین در تولید اکسیژن و جذب گاز کربنیک هوا اشاره کرد.
آرامشی که انسان در سایه یک درخت احساس میکند تا حدی به جذب پرتوهای مادون قرمز خورشید توسط درخت و مقداری نیز به جذب پرتوهای ماورا بنفش مربوط میشود.
همچنین تقلیل صدا توسط گیاهان در به وجود آوردن محیطی آرام تر میتواند مؤثر باشد به این ترتیب که، ارتعاش امواج صوتی به وسیله برگ ها و شاخههای درختان جذب میشود. عواملی نظیر نور، دیواری جدا از هم و انعطاف پذیر در جذب صدا ایجاد می کند ،به همین دلیل است که درختان در جذب صداهای ناخوشایند با داشتن ویژگیهای بالا تأثیر میگذارند. انبوهی درختان، چرمی بودن برگ ها و خمش پذیری شاخه ها اجازه میدهد که صداهای ناهنجار جذب درختان شوند. همچنین تیپ درخت کاری در کنترل صداهای ناهنجار و تراکم و عرض درخت کاری در تقلیل صدا مؤثر هستند.
– گونه شناسی کاربری فضای سبز
فضاهای سبز اشکال گوناگون دارند و بنا به کاربرد آن ها به انواع مختلفی دسته بندی میشوند. به طورکلی فضاهای سبز را میتوان به دو گروه تقسیم کرد: یکی فضاهای سبز برون شهری و دیگری فضاهای سبز درون شهری.
– فضاهای سبز پیرامون یا حاشیه شهر (فضاهای سبز برون شهری):
این نوع فضاهای سبز از سویی نقش مهارکننده رشد بی رویه شهر را دارد و از سوی دیگر بازدهی اکولوژیک- زیست محیطی شان، شامل کل محیط زیست شهری میگردد.
الگوهای فضای سبز حاشیه شهری (برون شهری):
فضاهای سبز حاشیه شهری و برون شهری به چند دسته تقسیم میشوند:
الف – کمربندهای سبز احاطه کننده: کمربندهای سبز، برای تعیین حدود شهر، کنترل گسترش شهر، جلوگیری از رشد بی رویه و به هم خوردن تناسب ساخت مورفولوژی شهر، ایجاد میشوند. کمربندهای سبز در روند پویش شهر ممکن است نقش اولیه خود را از دست بدهند، ولی نقش بالقوه آن ها به عنوان فضای سبز تعادل بخش و تفرجگاه شهری و شاخص زنده جهت تشخیص روند شهر، پابرجا باقی میماند.
ب- کمانهای سبز: کمانهای سبز، کمربندهای سبز عریضی میباشند که برای مهار شدن بی رویه شهرها و هدایت آن ها در جهت دلخواه و هم چنین برقراری پیوند میان هسته اصلی شهر و شهرکهای اقماری و جدا کردن فضای اصلی شهر از فضای حومه به کار میروند.
پ- محورهای سبز: محورهای سبز درون شهری، به فضاهای سبز امتداد خیابانهای شهرو محورهای سبز برون شهری به فضاهای سبز حاشیه جاده هایی که به طور مستقیم یا از طریق کمربندی به درون شهر راه مییابند، گفته میشود.
– پارکهای ملی
این نوع پارکها بسیار گسترده و بزرگ هستند. آن ها به طور طبیعی و دست نخورده نگه داری شده و در محدوده خود دارای رودخانهها، آبشارها، کوهها، حیوانات وحشی، محلهای تاریخی مهم و احیاناً خطوط ساحلی و غیره میباشند. چنین پارک هایی ضمن تطبیق با برنامههای آمایش سرزمین باید به صورت مساوی و متعادل در سطح سرزمینهای یک کشور پخش شوند، تا عموم مردم از آن ها به تساوی استفاده کرده و لذت ببرند. پارکهای ملی باید قابلیت دسترسی تعدادی از شهرها را داشته باشند.
رسالت اصلی اداره و ایجاد یک پارک ملی، اداره منظم، حفاظت موثرمنابع طبیعی، استفاده علمی و آموزش مردم و تفرج است. در واقع به موازات گسترش و پیشرفت در تمام خدمات شهری و ازدیاد جمعیت، احداث پارکهای ملی خود پدیده لازم و ضروری در تکمیل خدمات شهری و بهسازی محیط زیست میباشد . آیین نامه اجرایی قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست (مصوب 3/12/1354) تعاریف زیر را برای پارک ملی ارایه میدهد:
ماده 1- پارک ملی به محدودهای از منابع طبیعی کشور اعم از جنگل و مرتع و بیشههای طبیعی و اراضی جنگلی ودشت و آب و کوهستان اطلاق میشود که نمایانگر نمونههای برجستهای از مظاهر طبیعی ایران باشد و به منظور حفظ همیشگی وضع زندگی و طبیعی آن و همچنین ایجاد محیط مناسب برای تکثیر و پرورش جانوران وحشی و رشد رستنی ها در شرایط کاملاً طبیعی تحت حفاظت قرار میگیرد.
ماده 2- آثار طبیعی ملی، عبارت است از پدیدههای نمونه و نادر گیاهی یا حیوانی با اشکال یا مناظر کم نظیر و کیفیات ویژه طبیعی زمین یا درختان کهنسال که یادگار تاریخی میباشد و به منظور داشتن محدوده متناسبی تحت حفاظت قرار میگیرد
در اینجا ضروری است برای تمیزپارک ملی از پناهگاه حیات وحش و منطقه حفاظت شده تعاریف هر یک نیز طبق آیین نامه اجرایی قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست آورده شود:
ماده 3- پناهگاه حیات وحش به محدودهای از منابع طبیعی کشور اعم از جنگل و مرتع و دشت و آب و کوهستان اطلاق میشود که زیستگاههای طبیعی نمونه و شرایط اقلیمی خاص برای جانوران وحشی دارد و به منظور حفظ و احیای این زیستگاه ها تحت حفاظت قرار میگیرد.
ماده4- منطقه حفاظت شده به محدودهای از منابع طبیعی کشور اعم از جنگل و مرتع و دشت و آب و کوهستان اطلاق میشود که از لحاظ ضرورت حفظ و تکثیر نسل جانوران وحشی یا حفظ و احیای رستنیها، وضع طبیعی آن اهمیت خاص دارد و تحت حفاظت قرار میگیرد.
با ما تماس بگیرید: 09382252774 دکتر سعید جوی زاده
بدون دیدگاه