تحليل و اولويت بندي فضاي سبز شهري با بهره گيري از تکنيک هاي TOPSIS و GIS (مطالعه موردي: شهر دهگلان)

تحليل و اولويت بندي فضاي سبز شهري با بهره گيري از تکنيک هاي TOPSIS و GIS (مطالعه موردي: شهر دهگلان)


تحليل و اولويت بندي فضاي سبز شهري با بهره گيري از تکنيک هاي TOPSIS و GIS (مطالعه موردي: شهر دهگلان): امروزه يکي مشکل اساسي شهرها کمبود فضاي سبز شهري است. فضاي سبز شهري از جمله کاربري هايي است که توزيع و پراکنش آن در سطح شهر اهميت زيادي دارد و يکي از معيارهاي سنجش و تعيين شهرهاي پايدار، برخورداري از حداقل سرانه فضاي سبز است. شهر دهگلان از جمله شهرهايي است که از توزيع مناسب فضاي سبز برخوردار نيست، به طوري که سرانه آن 2.57 مترمربع براي هر نفر است. در اين شهر برخي از محلات هيچ گونه فضاي سبزي ندارند و برخي محلات از فضاي سبز بيش تري برخوردارند. اين مقاله با هدف ارائه الگوي مناسب، به دنبال توزيع بهينه فضاي سبز در هر يک از محلات شهر، با توجه به مولفه هايي چون جمعيت، شبکه ارتباطي، امکانات، فضاهاي باير در سطح محلات و امنيت در سطح محلات است. روش تحقيق، توصيفي-تحليلي و جمع آوري اطلاعات بر اساس پيمايش ميداني بوده است. در اين پژوهش از تکنيک TOPSIS و GIS استفاده شده است. بر اين اساس، هر کدام از محلات شهر بر اساس مولفه هاي ذکر شده مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار گرفته است. اولويت بندي فضاي سبز در مرحله اول با TOPSIS در شش مرحله انجام گرفت. نتايج نشان داد که محله کله مله در اولويت نخست براي ايجاد فضاي سبز قرار دارد. در مرحله دوم ابتدا داده هاي مکاني گردآوري شده و سپس پايگاه اطلاعاتي در GIS تشکيل شده و نقشه هاي تهيه شده براي هر يک از شاخص ها به يک لايه اطلاعاتي در محيط GIS تبديل شد و به هر يک از لايه ها بر اساس ميزان اهميت آن ها در اولويت بندي فضاي سبز، وزن مناسب اختصاص داده شد. در مرحله بعد نتايج حاصل از GIS و TOPSIS با هم ترکيب شد و در نتيجه محله کله مله با رتبه 0.537 (CL) در رتبه نخست قرار دارد. نتايج نهايي از تحقيق بيانگر کاربرد و اهميت TOPSIS و GIS در اولويت بندي فضاي سبز شهري و ارائه الگوي بهينه پراکندگي بر اساس ضوابط و نيازهاي جمعيت شهري است.

برای دانلود این مقاله به لینک زیر مراجعه کنید.

https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?ID=232725

آموزش کاربردی GIS وRS

همراه با فیلم و کتاب

همراه با پروژه های کاربردی

مدرس:

دکتر سعید جوی زاده

تلفن ثبت نام:

09382252774

آدرس وب سایت:

https://gisland.org/

 

 

– تعریف فضای سبز و انواع آن:

توسعه و گسترش فضاي سبز با توجه به گسترش روزافزون جمعيت و ساخت و سازهاي شهري و نياز ضروري انسان‌ها به فضاي سبز براي ايجاد تعادل اجتماعي، جسماني و روحي، امری مهم وحیاتی به شمار می‎آید.در كشوري مثل ايران كه بيشتر مناطق آن در كمربند خشك جهان واقع شده، شهرها براي مقابله با آلودگي‌هاي صوتي و هوا، همچنين كاهش استرس‌هاي محيطي بيشتر ازهر نقطه ديگري به فضاي سبز نياز دارند.

فضاي سبز به عنوان جزئي از بافت شهرها و بخشي از خدمات شهري ضرورت يافته و نمي‌توان آن را جدا از نيازهاي جامعه شهري دانست، از اين رو فضاي سبز بايد از نظر كمي و كيفي متناسب با حجم فيزيكي شهر، نيازهاي جامعه و با توجه به شرايط اكولوژيكي شهر و روند گسترش آتي آن توسعه يابد تا بتواند به عنوان فضاي سبز فعال بازدهي زيست محيطي مستمري داشته باشد.

مفهوم فضای سبز شهری

آن بخش از فضای سبز که در محدوده شهر طراحی و بنا شده، فضای سبز شهری نامیده می‎شود. این فضا در حقیقت بخشی از استخوان بندی یا مورفولوژی شهری را تشکیل می‎دهد و به بیان دیگر فضای سبز در کنار اسکلت فیزیکی شهر تعیین کننده اندام و به طور کلی سیمای شهر است.

در تعریفی دیگر فضاهای سبز شهری را می‎توان نوعی از سطوح کاربری زمین شهری با پوشش‎های گیاهی انسان ساخت دانست که هم واجد «بازدهی اجتماعی» و هم واجد «بازدهی اکولوژیکی» هستند.در این میان باغ­های میوه در شهر می­توانند هم واجد «بازدهی اکولوژیکی» باشند و هم واجد «بازدهی اقتصادی» اما به علت عدم امکان بهره برداری عمومی، خصوصی تلقی شده و نمی­توانند واجد «بازدهی اجتماعی» باشند.

در این بحث، منظور از «بازدهی اکولوژِیکی» عبارت است از: زیباسازی بخش­های شهری، دمای محیط، تولید اکسیژن، افزایش نفوذپذیری خاک در مقابل انواع بارش و مانند اینها و از دیدگاه حفاظت محیط زیست، فضای سبز شهری، بخش جاندار ساخت شهر را تشکیل می­دهد. فضای سبز شهری از دیدگاه شهرسازی در برگیرنده بخشی از سیمای شهر است که ازانواع پوشش­های گیاهی تشکیل شده است و به عنوان یک عامل زنده و حیاتی در کالبد بی­جان شهر، تعیین کننده ساخت مرفولوژیک شهر است.

فضاهای باز شهری از یک سو، در برگیرنده فضاهای سبز موجود و از سوی دیگر، به صورت فضاهایی بالقوه جهت توسعه فضاهای سبز شهری مطرح می­شوند.

بنابراین، باید بر این موضوع تأکید کرد که: دارایی سبز یک شهر، صرف نظراز فضاهای سبزی که توسط شهرداری اداره می­شوند، از مجموعه فضاهای سبز خصوصی، فضاهای کوچک دارای گیاهان خودرو و زمین­های متعلق به دولت تشکیل می­شوند. فضاهای سبز عمومی تنها قسمت کوچکی از تمام پوشش گیاهی شهری را تشکیل می­دهد. اما با همه تعاریفی که تاکنون از مشخصات فضاهای سبز ارایه شده است، برای دست یافتن به تعریفی دقیق­تر باید در مقوله فضای سبز شهری بیشتر تأمل کنیم.

زمین­هایی که به پوشش­های گیاهی کوتاه (نازک و کم حجم) اختصاص دارد، مثل چمن و مراتع به عنوان “سطوح سبز” و زمین هایی که به پوشش­های گیاهی بلند یا نسبتاً بلند اختصاص دارند، نظیر جنگل، باغ و… با عنوان “فضای سبز” دسته بندی می­شوند. در واقع سطوحی را “فضای سبز” تعبیر می­کنیم، که توسط درختان دارای بعد و حجم شده و تبدیل به “فضای مثبت” گردیده اند. در مقابل فضای سبز سطوحی که عاری از درخت بوده و گیاهان آن منحصر به سطوح چمن و انواع گیاهان پوششی باشند، یک “فضای منفی” یا به عبارت بهتر”سطح سبز” تعریف می­شوند.

براساس تعاریف مذکور، دو بخش مشترک و مهم را در تعریف فضای سبز می‎توان استنباط کرد:

اول: مجموعه‎ای از پوشش سبزینه‎ای شامل درختان، درختچه‎ها، گل‎ها، بوته ها و چمن که مفهوم فضای سبز را از نظر شکل ظاهری القاء می‎کند.

دوم: برآوردن انتظارات و وظایفی شامل بهبود کیفیت زیست محیطی انسان، تأمین زیبایی و سایر نیازهای اکولوژیک که به عنوان هدف و وظیفه در احداث فضاهای سبز مستتر می‎باشد.

با توجه به اهمیت روزافزون فضاهای سبز شهری و گسترش نقش کلیدی آن در عرصه‎های مختلف زندگی شهری، نیاز به تعریف جامع تر که دربرگیرنده مفاهیم مورد نیاز در شرایط کنونی باشد وجود دارد، این مفاهیم شامل موارد و مسایل زیر است:

* نقش انسان در سازماندهی و مدیریت فضاهای سبز.

* اِعمال خلاقیت‎های مهندسی معماری در طراحی فضاهای سبز.

*در نظر گرفتن مبانی مهندسی محیط زیست.

* لزوم ارایه ضوابط و مقررات و تعیین محاسبات دقیق کارشناسی جهت مشخص کردن سرانه فضای سبز، تفکیک اراضی و رعایت مبانی علمی- تخصصی در زمینه‎های مختلف شامل مکان یابی، منابع طبیعی (آب و خاک و گیاه) تأسیسات زیست محیطی، بهداشت، اقتصاد و جامعه شناسی.

برای دستیابی به تعریفی که حتی المقدور دربرگیرنده کلیه مفاهیم بالا باشد، تعریف پیشنهادی زیر را می‎توان ارایه داد: « فضای سبز شهری بخشی از فضاهای باز شهری است که عرصه‎های طبیعی یا مصنوعی آن تحت استقرار درختان، درختچه‎ها، گل‎ها، چمن ها و سایر گیاهانی است که براساس نظارت و مدیریت انسان با درنظر گرفتن ضوابط، قوانین و تخصص‎های مرتبط به آن برای بهبود شرایط زیستی، زیستگاهی و رفاهی شهروندان و مراکز جمعیتی غیر روستایی، حفظ، نگهداری و یا بنا می‎شوند. »

– نقش و اهمیت فضای سبز در زندگی شهری

رشد صنعت و افزایش جمعیت در شهرها، به ساخت و سازهای سودگرایانه منجر شده است. این ساخت و سازها به مسائل بهداشتی و تأمین حداقل نور و هوا در مناطق متراکم شهری توجهی نداشته است. از سوی دیگر، ضرورت ایجاد کاربری­های جدید شهری، برای پاسخگویی به نیازهای روز افزون و اسکان جمعیت به تدریج باعث کاهش سهم فضاهای سبز و باغهای شهری گردیده و در نتیجه موجب آلودگی محیط زیست شده است. شایان ذکر است که با افزایش روند انهدام طبیعت، توجه انسان به منابع طبیعی نیز فزونی یافته و بهره­وری از آن جایگزین احترام به طبیعت گردیده است. تشویق مردم به درخت کاری در محوطه‎های کوچک فضای خانه ها، کاشتن نهال در کناره خیابان‎ها، استفاده از فضاهای آزاد برای توسعه پارک‎های کوچک از جمله اقدامات مؤثر در توسعه فضای سبز است.

در اهمیت فضای سبز شهری می‎توان گفت که امروزه اقلیم شهری تحت تأثیر فرایندهای تراکم و تمرکز فعالیت ها در شهرها، آن چنان دگرگون شده است که مطالعات ناحیه ‎ای شهرها، به صورت مشخص و جدای از اقلیم ناحیه‎ای بررسی می‎شود. آثاری که از طریق کاهش فضای سبز شهری بر اکولوژی شهری به ویژه در زمینه‎های اقلیم، هوا، خاک، آب‎های زیرزمینی و جامعه حیوانی گذاشته می‎شود، چنان شدید است که عناصر سازنده آن را در محیط شهری به کلی دگرگون می‎کند. نقش و اهمیت فضای سبز در زندگی شهری، موضوعی است که بیش از هر چیز دیگر در شهرها و شهرسازی معاصر مورد توجه قرار گرفته است.

– ضرورت فضای سبز

مهم ترین اثر فضای سبز در شهرها، کارکردهای زیست محیطی آن هاست که شهرها را به عنوان محیط زیست جامعه انسانی معنی دار کرده است و با آثار سوء گسترش صنعت و کاربرد نادرست تکنولوژی مقابله نموده و سبب افزایش کیفیت زیستی شهرها می‎شوند.

مؤلفه‎های آثار توسعه شهری می‎توانند نظام زیستی شهرها را به شیوه‎های گوناگون مختل کنند. فضای سبز مناسب در شهرها یکی از عوامل مؤثر در کاهش این اثرها هستند و به ویژه در ارتباط با گرد وغبار و آلودگی‎های هوا، فضای سبز شبه جنگلی، ریه‎های تنفس شهرها به شمار می‎روند. مهم ترین تاثیر فضای سبز در شهرها تعدیل دما، افزایش رطوبت نسبی، لطافت هوا و جذب گرد و غبار است. به طورکلی وجود فضاهای سبز و تأثیر آن ها در شهرها اجتناب ناپذیر است؛ به طوری که بدون آن ممکن نیست شهرها پایدار باقی بمانند.

بنابراین، اگر فضای سبز به عنوان جزیی از بافت شهرها و نیز بخشی از خدمات شهری ضرورت یافته باشد، نمی تواند جدا از نیازهای جامعه شهری باشد ؛ از این رو، فضای سبز باید از نظر کمی و کیفی متناسب با حجم فیزیکی شهر (ساختمان‎ها، خیابان ها و جاده ها) و نیازهای جامعه (از لحاظ روانی، گذران اوقات فراغت و نیازهای بهداشتی) با توجه به شرایط اکولوژیکی شهر و روند گسترش آتی آن ساخته شود، تا بتواند به عنوان فضای سبزی فعال، بازدهی زیست محیطی مستمری داشته باشد.

– آثار فضای سبز بر بیوکلیمای شهری

این آثار را به دو گروه کلی می‎توان تقسیم کرد:

الف- اثراتی که صرفاً ناشی از وجود گیاه است؛ مانند غبارگیری و پالایش هوا.

ب- اثراتی که ناشی از فعالیت حیاتی گیاه است و محیط از حاصل این فعالیت منتفع می‎شود . گیاهان- در این مورد خاص درختان و درختچه ها- از دو طرف یکی کاهش آلودگی هوا و دیگری لطافت هوای شهر موجبات بهبود بیوکلیمای شهر را فراهم می ‎آورند.

– اهمیت و نقش فضای سبز از بعد شهرسازی و تکنیکی

کیفیت محیط زیست شهری با امکانات و تأسیسات فضای سبز ارتباط مستقیم دارد. امروزه فضای سبز و اصولاً معماری و طراحی فضای سبز، به عنوان بخشی از رشته شهرسازی مطرح است. از همین دیدگاه، این گونه فضاها جای خود را در طراحی بزرگراه ها و تفکیک کاربری ها و سایر موارد طراحی شهری باز کرده است.

شهر، سیستم زنده پویایی است که پارک ها جزیی از آن هستند و به جهت نقش مؤثر آن ها در کاهش تراکم شهری، ایجاد مسیرهای هدایتی، تکمیل و بهبود کارکرد تأسیسات آموزشی، فرهنگی، مسکونی و ذخیره زمین برای گسترش آینده شهر با ارزش هستند.

– عملکردهای فضای سبز

فضاهای سبز شهری، افزون برعملکردهای زیبایی شناختی و اجتماعی، دارای عملکردهای اساسی تری به شرح زیر هستند:

– عملکردهای فضای سبز در ساخت کالبدی شهر

از این دیدگاه، فضای سبز شهری به عنوان بخش جاندار ساخت کالبدی شهر تلقی می‎شود و در هماهنگی با بخش بی جان کالبد شهر، ساختار یا بافت و سیمای شهر را تشکیل می‎دهد. در این حالت فضای سبز می‎تواند نقش لبه شهر، تفکیک فضاهای شهری و آرایش شبکه راه ها را به عهده گیرد.

– عملکرد‎های زیست محیطی

این نوع عملکردها عمدتاً به بهبود شرایط اکولوژیکی و کاهش میزان بار آلودگی کمک می‎کنند. به طوری که می‎توان گفت ایجاد فضای سبز یکی از راه هایی است که به شکل مؤثر آلودگی‎های محیط زیست، اعم از آلودگی‎های گازی، ذره ای، صوتی، تشعشعی، بوهای نامطبوع و دیگر آلاینده‎های موجود در هوا و آب و خاک را کنترل کرده، محیط سالمتری برای انسان فراهم می‎کند. از این روست که پوشش‎های گیاهی انبوه، از مناسب ترین و مؤثرترین شیوه‎های مقابله با آلودگی‎های زیست محیطی محسوب می‎شوند. افزون بر این عملکردهای زیست محیطی فضای سبز، دامنه کاربرد متنوع تری دارد و محدود به مقابله با آلودگی‎های زیست محیطی نمی گردد که برخی ازآنها عبارتند از:.

– افزایش رطوبت نسبی

فضای سبز در شکل درختی به علت گسترش سطح برگی خود نسبت به سایر اشکال گیاهی، می‎تواند از طریق تعریق، سبب افزایش رطوبت نسبی و لطافت هوا شود. عمل تعریق درختان با جذب کالری همراه است. بدین سان نواری از گیاهان به پهنای 50 تا 100 متر، گرما را 3 تا 4 درجه نسبت به مرکز شهر کاهش می‎دهد. در عین حال50 درصد بر رطوبت هوا می‎افزاید. تفاوت دمایی که از این راه حاصل می‎شود، موجب کاهش اندکی در فشار هوا می‎شود. کاهش در فشار هوا، بادهایی به سرعت 12 کیلومتر در ساعت را پدید می‎آورد و همین بادها کافی است تا هوای یک شهر بزرگ را در یک ساعت به طور کامل عوض و پاکیزه سازند.

– مقابله با جزایر گرما

هم­اکنون پژوهشگران، نواحی شهری را جزایر گرما به شمار می­آورند؛ سطوح تیرة زمین در شهرها 3 تا 5 درجة سانتی­گراد بیش از زمین­های مجاور، گرمای خورشید را روزانه جذب می­کنند و از این راه در 30 درصد از آلودگی­های هوا سهیم می­باشند.

در بخش­های فاقد درخت ـ شهر که ساختمان­ها و سیستم­های لوله­کشی بیشتری زمین را پوشانده­اند ـ چرخه­های طبیعی کوتاه هستند و اختلال در جابه­جایی انرژی، آن­ها را به جزایر گرما تبدیل کرده است که به نوبة خود باعث افزایش آلودگی شهر می­شود.

– کاهش میزان سرب

درختان در کاهش میزان سرب ـ به ویژه در حاشیة جاده­ها و شاهراه­ها ـ نقش مؤثری دارند. مقایسه تطبیقی درختان با سایر اشکال گیاهی، نظیر گیاهان علفی و گیاهان زراعی، نشان می­دهد که درختان 10 تا 20 برابر گیاهان علفی و 2 برابر گیاهان زراعی توان سرب­گیری دارند. نقش برگ، شاخه و حتی تنة درختان در مناطق پر ترافیک شهرهای انبوه و شاهراه­ها، در جذب میزان سرب هوای ناشی از اگزوز ماشین­ها اهمیت بسیار دارد.

– عملکردهای اجتماعی ـ روانی فضای سبز

هدف اصلی در طراحی فضای سبز (پارک­های شهری، جزیره­های سبز محلی و مانند آن‎ها)، دستیابی به آثار اجتماعی و روانی آن در هر چه نزدیک تر کردن انسان و طبیعت به یک دیگر است- هرچند که از کارکرد فضای سبز در ساخت کالبدی شهر و کارکرد زیست محیطی آن نیز می‎توان انتظار بازدهی اجتماعی و روانی داشت.

انسان در هر شرایطی، روزانه به چند ساعت سکوت و آرامش نیاز دارد. این نیاز با فشردگی جمعیت در محل مسکونی و زندگی آپارتمان نشینی در آینده بیشتر خواهد شد؛ بنابراین، از این دیدگاه نیز ایجاد و توسعه فضاهای سبز شهری که انسان بتواند دست کم روزانه ساعتی را در آرامش و دور از هیاهو بگذراند، به صورت ضرورت واقعی خودنمایی می‎کند.

امروزه جامعه شناسان، روانشناسان و پزشکان بر این باورند که فضای سبز افزون بر تامین بهداشت جو و محیط مکان‎های مسکونی، نقش مثبتی در سلامت شهروندان به عهده دارد. افرادی که به طور روز افزون باید در فضاهای مکانیزه و محدود (از قبیل خانه، محل کار و رفت و آمد وسایل حمل و نقل) زندگی کنند، بیش از پیش به استراحت در محیط طبیعی نیاز دارند. این مسأله به ویژه در جوانان و افراد سالخورده بیشتر می باشد . فضاهای سبز در آن واحد، محیطی است برای استراحت ،آشنایی با طبیعت، انجام فعالیت هایی که در شهر امکان پذیر است و هم چنین تأثیر زیادی در بهداشت و سلامت محیط دارد. از آن جمله می‎توان به اهمیت آن ها در جذب پرتوهای خورشیدی و هم چنین در تولید اکسیژن و جذب گاز کربنیک هوا اشاره کرد.

آرامشی که انسان در سایه یک درخت احساس می‎کند تا حدی به جذب پرتوهای مادون قرمز خورشید توسط درخت و مقداری نیز به جذب پرتوهای ماورا بنفش مربوط می‎شود.

همچنین تقلیل صدا توسط گیاهان در به وجود آوردن محیطی آرام تر می‎تواند مؤثر باشد به این ترتیب که، ارتعاش امواج صوتی به وسیله برگ ها و شاخه‎های درختان جذب می‎شود. عواملی نظیر نور، دیواری جدا از هم و انعطاف پذیر در جذب صدا ایجاد می کند ،به همین دلیل است که درختان در جذب صداهای ناخوشایند با داشتن ویژگی‎های بالا تأثیر می‎گذارند. انبوهی درختان، چرمی بودن برگ ها و خمش پذیری شاخه ها اجازه می‎دهد که صداهای ناهنجار جذب درختان شوند. همچنین تیپ درخت کاری در کنترل صداهای ناهنجار و تراکم و عرض درخت کاری در تقلیل صدا مؤثر هستند.

– گونه شناسی کاربری فضای سبز

فضاهای سبز اشکال گوناگون دارند و بنا به کاربرد آن ها به انواع مختلفی دسته بندی می‎شوند. به طورکلی فضاهای سبز را می‎توان به دو گروه تقسیم کرد: یکی فضاهای سبز برون شهری و دیگری فضاهای سبز درون شهری.

– فضاهای سبز پیرامون یا حاشیه شهر (فضاهای سبز برون شهری):

این نوع فضاهای سبز از سویی نقش مهارکننده رشد بی رویه شهر را دارد و از سوی دیگر بازدهی اکولوژیک- زیست محیطی شان، شامل کل محیط زیست شهری می‎گردد.

الگوهای فضای سبز حاشیه شهری (برون شهری):

فضاهای سبز حاشیه شهری و برون شهری به چند دسته تقسیم می‎شوند:

الف – کمربندهای سبز احاطه کننده: کمربندهای سبز، برای تعیین حدود شهر، کنترل گسترش شهر، جلوگیری از رشد بی رویه و به هم خوردن تناسب ساخت مورفولوژی شهر، ایجاد می‎شوند. کمربندهای سبز در روند پویش شهر ممکن است نقش اولیه خود را از دست بدهند، ولی نقش بالقوه آن ها به عنوان فضای سبز تعادل بخش و تفرجگاه شهری و شاخص زنده جهت تشخیص روند شهر، پابرجا باقی می‎ماند.

ب- کمان‎های سبز: کمان‎های سبز، کمربندهای سبز عریضی می‎باشند که برای مهار شدن بی رویه شهرها و هدایت آن ها در جهت دلخواه و هم چنین برقراری پیوند میان هسته اصلی شهر و شهرک‎های اقماری و جدا کردن فضای اصلی شهر از فضای حومه به کار می‎روند.

پ- محورهای سبز: محورهای سبز درون شهری، به فضاهای سبز امتداد خیابان‎های شهرو محورهای سبز برون شهری به فضاهای سبز حاشیه جاده هایی که به طور مستقیم یا از طریق کمربندی به درون شهر راه می‎یابند، گفته می‎شود.

– پارک‎های ملی

این نوع پارک‎ها بسیار گسترده و بزرگ هستند. آن ها به طور طبیعی و دست نخورده نگه داری شده و در محدوده خود دارای رودخانه‎ها، آبشارها، کوه‎ها، حیوانات وحشی، محل‎های تاریخی مهم و احیاناً خطوط ساحلی و غیره می‎باشند. چنین پارک هایی ضمن تطبیق با برنامه‎های آمایش سرزمین باید به صورت مساوی و متعادل در سطح سرزمین‎های یک کشور پخش شوند، تا عموم مردم از آن ها به تساوی استفاده کرده و لذت ببرند. پارک‎های ملی باید قابلیت دسترسی تعدادی از شهرها را داشته باشند.

رسالت اصلی اداره و ایجاد یک پارک ملی، اداره منظم، حفاظت موثرمنابع طبیعی، استفاده علمی و آموزش مردم و تفرج است. در واقع به موازات گسترش و پیشرفت در تمام خدمات شهری و ازدیاد جمعیت، احداث پارک‎های ملی خود پدیده لازم و ضروری در تکمیل خدمات شهری و بهسازی محیط زیست می‎باشد . آیین نامه اجرایی قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست (مصوب 3/12/1354) تعاریف زیر را برای پارک ملی ارایه می‎دهد:

ماده 1- پارک ملی به محدوده‎ای از منابع طبیعی کشور اعم از جنگل و مرتع و بیشه‎های طبیعی و اراضی جنگلی ودشت و آب و کوهستان اطلاق می‎شود که نمایانگر نمونه‎های برجسته‎ای از مظاهر طبیعی ایران باشد و به منظور حفظ همیشگی وضع زندگی و طبیعی آن و همچنین ایجاد محیط مناسب برای تکثیر و پرورش جانوران وحشی و رشد رستنی ها در شرایط کاملاً طبیعی تحت حفاظت قرار می‎گیرد.

ماده 2- آثار طبیعی ملی، عبارت است از پدیده‎های نمونه و نادر گیاهی یا حیوانی با اشکال یا مناظر کم نظیر و کیفیات ویژه طبیعی زمین یا درختان کهنسال که یادگار تاریخی می‎باشد و به منظور داشتن محدوده متناسبی تحت حفاظت قرار می‎گیرد

در اینجا ضروری است برای تمیزپارک ملی از پناهگاه حیات وحش و منطقه حفاظت شده تعاریف هر یک نیز طبق آیین نامه اجرایی قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست آورده شود:

ماده 3- پناهگاه حیات وحش به محدوده‎ای از منابع طبیعی کشور اعم از جنگل و مرتع و دشت و آب و کوهستان اطلاق می‎شود که زیستگاه‎های طبیعی نمونه و شرایط اقلیمی خاص برای جانوران وحشی دارد و به منظور حفظ و احیای این زیستگاه ها تحت حفاظت قرار می‎گیرد.

ماده4- منطقه حفاظت شده به محدوده‎ای از منابع طبیعی کشور اعم از جنگل و مرتع و دشت و آب و کوهستان اطلاق می‎شود که از لحاظ ضرورت حفظ و تکثیر نسل جانوران وحشی یا حفظ و احیای رستنی‎ها، وضع طبیعی آن اهمیت خاص دارد و تحت حفاظت قرار می‎گیرد.

با ما تماس بگیرید: 09382252774 دکتر سعید جوی زاده

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید