کلمات کلیدی:
نقشه برداری منظر; خطر طبیعی؛ برنامه ریزی سرزمینی؛ تکنیک های GIS; پارک های حفاظت شده مدیریت
چکیده
در این کار ما یک روش روششناختی را با یک رویکرد فیزیکی-ادراکی یکپارچه گزارش میکنیم که اجازه میدهد واحدهای چشمانداز در مناطق طبیعی حفاظتشده متمایز شوند. ابتدا، روشهای غیرمستقیم با استفاده از یک روش نقشهبرداری، که مؤلفههای فیزیکی مرتبط اصلی را شناسایی میکرد، استفاده شد. سپس نقشههایی از واحدهای طبیعی تولید کردیم و چشمانداز «چاپ شده» یک قلمرو را تحلیل کردیم. ثانیا، ما روشهای مستقیمی را برای شناسایی و توصیف عناصر بازنماینده منظر، تجزیه و تحلیل چشمانداز “درک شده” توسعه دادیم. شناسایی و تعیین حدود این واحدهای چشم انداز با سیستم های اطلاعات جغرافیایی، نقشه های دقیقی را ارائه می دهد که وظایف برنامه ریزی و مدیریت را تسهیل می کند. این روش با استفاده از آن در دو فضای طبیعی محافظت شده تایید شد.
1. مقدمه
مطالعه چشم انداز بر اساس رشته های مختلف – زمین شناسی، جغرافیا، معماری، زیست شناسی – توسعه یافته است که تعاریف متفاوتی از جمله ارزش های ناملموس و ملموس از یک واحد را ایجاد می کند، و یک ادراک چندحسی از یک سیستم از روابط بوم شناختی را تشکیل می دهد که یک بخش محسوس و یک بخش را متمایز می کند. بخش نامشهود: عوامل کارکردی و علّی [ 1 ]. چشم انداز به عنوان مجموعه ای از روابط متقابل درک می شود که از تعامل اجزای طبیعی آن ناشی می شود: سنگ، آب، هوا، گیاهان، حیوانات و انسان ها [ 2 ].] و نحوه و توزیع آنها در منطقه. در حال حاضر اهمیت فزاینده ای به منظر داده می شود زیرا این ارزش های زیست محیطی عامل مهمی در کیفیت زندگی انسان هستند و از این رو مطالعات منظر ممکن است راه حلی برای مشکلات ایجاد شده در برنامه ریزی توسعه شهری و مدیریت زمین ارائه دهد [3-5].
فقدان مفهوم روشنی از چشم انداز و مشکلات موجود در دستیابی به اطلاعات قابل مدیریت در مطالعات زیست محیطی، توسعه آهسته تحلیل آن را در رابطه با سایر متغیرهای طبیعی تعیین کرده است. تحلیل صحیح منظر معمولاً پیچیده است زیرا باید تمام اجزای محیط فیزیکی (زمین شناسی، ژئومورفولوژی، پوشش گیاهی، جانوران، خاک و فعالیت های انسانی) و تعاملات آنها را در نظر داشته باشد [6،7]. این باعث شده است که رویکردهای متعددی، که بیشتر آنها مکمل رسانه فیزیکی هستند، وجود داشته باشد، هرچند با یک مبنای مشترک: واقعیت سرزمینی، رویه های عینی مورد استفاده در تجزیه و تحلیل، و ارزیابی ذهنی کیفیت طبیعی برای تخمین نحوه ادراک یا درک آن. زیبایی آن [8،9].
در حال حاضر، اصطلاح “منظر” فراتر از ملاحظات قبلی تکامل یافته است و به عنوان منبعی بر اساس ارزش زیبایی شناختی آن به عنوان موجودی حاصل از تعامل بین زمین شناسی، ژئومورفولوژی، اقلیم، خاک، بوم شناسی، پوشش گیاهی، هیدرولوژی، جانوران و فعالیت انسانی تحلیل صحیح منظر باید لزوماً شامل مطالعه این مؤلفهها باشد که به روشهای مختلف، هم دیداری و هم شنیداری درک میشوند.
در دهه اخیر، مدیریت زمین هم در سطح مفهومی و روش شناختی و هم در سطح عملی انعطاف پذیرتر و انتخابی تر شده است. بنابراین به گونه ای که برنامه ریزی سرزمینی مدلی را ایجاد می کند که از یک سو توسط ساختارها و سیستم های سرزمینی که انسجام داخلی آن را افزایش می دهد (تجهیزات و خدمات عمومی، سکونتگاه های انسانی، سیستم های ارتباطات و حمل و نقل) یکپارچه شده است. از سوی دیگر، بخشهای سرزمینی بسیار طبیعی، با ویژگیهای تشکیلدهنده خاص و برجسته که نیازمند اقدامات حفاظتی و مدیریتی خاصی هستند، تشکیل شده است، زیرا فضاهای طبیعی حفاظتشدهای هستند که میتوان در آنها حفظ تنوع زیستی زمین را تضمین کرد و شرایط محیطی فضاها را میتوان تضمین کرد. حمایت شود.
تجزیه و تحلیل منظر در برنامه ریزی سرزمینی مفید و مؤثر است زیرا به مکان یابی و چیدمان صحیح عناصر و استفاده از قلمرو کمک می کند و میزان پذیرش و تأثیر استفاده از فضای فیزیکی را آشکار می کند. بر این اساس، منظر نقطه تلاقی بین جنبه های فنی، علمی، اجتماعی و سیاسی را تشکیل می دهد که امکان مشارکت غیرنظامیان در طرح های برنامه ریزی سرزمینی را فراهم می کند (از آنجایی که اصطلاح منظر شامل فضاهای فیزیکی است که افراد به دلایل کار یا سکونت در آن فعالیت های روزانه خود را انجام می دهند). ، ایجاد اهداف برای حفظ کیفیت چشم انداز قلمرو، همانطور که توسط کنوانسیون چشم انداز اروپا تعیین شده است.
2. پس زمینه
توسعه شهری و صنعتی قوی اما نابرابر و سایر فعالیت های انسانی در دهه های اخیر به طور مستقیم بر کیفیت منظر تأثیر گذاشته است. در سال 1985، دستورالعمل 85/337 تنظیم کننده ارزیابی اثرات زیست محیطی [ 13] چشم انداز را به عنوان منبعی به تصویر می کشد که در معرض زوال سریع است و دوباره پر کردن آن دشوار است. بنابراین در برنامه ریزی سرزمینی باید به حفظ و نگهداری آن توجه کرد و جدا از عوامل غیر زنده، زیستی و اجتماعی-اقتصادی باید آن را به عنوان عامل دیگری مستقل تر مورد تحلیل قرار داد. بعداً، در سال 1992، با استفاده از دیدگاه اروپایی برنامه ریزی سرزمینی، اتحادیه اروپا نیاز به رابطه متقابل بین چشم انداز و برنامه ریزی سرزمینی را ایجاد کرد، و از سال 1999 رویکردی را به سمت توسعه ارضی متوازن و پایدار در سرتاسر استراتژی سرزمینی اروپا مورد حمایت قرار داد. در بیانیه لیسبون ذکر شده است. در اسپانیا، طرح ملی کارتوگرافی موضوعی و محیطی، چشم انداز را به عنوان یک متغیر استراتژیک در نظر می گیرد.14 ].
کنوانسیون منظر اروپایی در سال 2008 در فلورانس تشکیل شد و نیاز به تعیین اثرات بر چشم انداز برخی از طرح ها و پروژه های توسعه شهری با استفاده از تجزیه و تحلیل و گزارش های دقیق از حوادث منظر مورد بحث قرار گرفت. در اسپانیا کنوانسیون منظر اروپایی در فوریه 2008 تصویب شد [ 15]. این امر اقدامات حفاظتی، مدیریتی و برنامه ریزی، و شناسایی و صلاحیت مناظر سرزمینی هر منطقه را ارتقا می دهد. همچنین ویژگیهای آنها و همچنین فشارهایی را که آنها را تغییر میدهند، تجزیه و تحلیل میکند و اهداف کیفیت منظر را بر اساس ارزشهای خاص هر بخش، با در نظر گرفتن مشارکت جمعیت تعیین میکند. در اسپانیا، تاخیر طولانی در اجرای زیرساختها در دهههای گذشته منجر به توسعه کمتر و در نتیجه درجه پایینتری از توسعه سرزمینی شده است. با در نظر گرفتن رابطه مستقیم بین درجه استفاده از یک قلمرو و حفاظت از آن، این امر حاکی از حفاظت بیشتر است (مناطق کنترل نشده ای که کمتر مورد توجه قرار می گیرند تصویر “طبیعی” بیشتری ارائه می دهند). تراکم کم جمعیت و توزیع نامنظم آن موزاییکی به هم مرتبط از مناظر بسیار متنوع را ایجاد کرده است که واقعیت ادراکی سرزمینی اسپانیا را با کیفیت ذاتی بالا بر خلاف بقیه اروپا تعیین می کند. این امر با این واقعیت تأیید می شود که تقریباً 30٪ از قلمرو تحت درجاتی از حفاظت ملی و/یا بین المللی قرار دارد: فضاهای حفاظت شده طبیعی، مناطق حفاظت شده ویژه برای پرندگان، و مکان های دارای اهمیت جامعه [16،17].
از سال 2006، ادغام چشم انداز در برنامه ریزی سرزمینی ابتدا با استفاده از راهبردها و دستورالعمل های سرزمینی که شامل برخورد با چشم انداز در سطح عمومی، تعریف انواع و فرآیندهایی است که آنها را ایجاد می کند، با گذر از مقیاس های اروپایی، ایالتی یا خودمختار اجرا می شود. ثانیاً، در طرحها و پروژههای برنامهریزی که در آن تحلیل چشمانداز رسمی، در مقیاس منطقهای یا محلی، تحت نظارت رویههای ارزیابی استراتژیک زیستمحیطی و ارزیابی اثرات زیستمحیطی انجام میشود، به آن پرداخته میشود. این شامل ایجاد نقشه هایی از واحدهای چشم انداز است که در آنها هر نوع منظر را مشخص می کند، اجزای (زمین شناسی، ژئومورفولوژی، گیاه شناسی، تاریخی و فرهنگی)، کاربری ها و فعالیت های موجود را ادغام می کند. به این ترتیب درک ما از منظره و تکامل آن،18 ].
در سطح منطقه ای، قوانین خاصی مانند لایحه 8/2005 کاتالونیا در مورد حفاظت، مدیریت و برنامه ریزی چشم انداز وضع شده است [ 19 ].
این امر مطالعات و گزارشهای مربوط به تأثیر و ادغام چشمانداز را تنظیم میکند و نیاز به تدوین فهرستهای منظر را مشخص میکند. اینها تجزیه و تحلیل اسناد توصیفی و آینده نگر را ارائه می دهد که نوع شناسی مناظر یک جامعه را تعیین می کند، ارزش ها و وضعیت حفاظتی آنها را شناسایی می کند، و اهداف کیفی را برای دستیابی پیشنهاد می کند، از جمله نقشه برداری از واحدهای منظر، نقشه های شکنندگی منظر، نقشه های ارزیابی منظر. (یکپارچه سازی خطرات و اثرات) و نقشه های کیفیت چشم انداز. این قانون همچنین تهیه پیش نویس منشورهای چشم انداز را به عنوان ابزاری برای آشتی دادن استراتژی ها بین عوامل دولتی و خصوصی با هدف اجرای اقدامات حفاظتی، مدیریت و برنامه ریزی منظر ایجاد می کند. همچنین بر نیاز به انجام مطالعات مربوط به یکپارچه سازی چشم انداز تاکید می کند. تعیین پیامدهای اقدامات و پروژه های ساختمانی عمرانی بر منظر. در حال حاضر، چشمانداز، که بهعنوان منبعی برای حفظ و نگهداری در نظر گرفته میشود، تأثیر شدیدی بر جمعیت دارد و جزئی است که در نقشهبرداری میراث طبیعی بهعنوان یک لایه موضوعی که توسط بخشهای سرزمینی با بیشترین کیفیت منظر تعیین میشود، گنجانده شده است. از این رو آنهایی که باید محافظت شوند [8 ]. در کار حاضر قصد ما بهبود روشی با هدف به دست آوردن یک نقشه از واحدهای چشم انداز است که به ما امکان می دهد، به راحتی و با هزینه کم، کاتالوگ منظر برای همه انواع فضاهای طبیعی تولید کنیم.
3. روش ها
مطالعه مناظر با مطالعه مناطق طبیعی و تکامل و دگرگونی آنها، چه در نتیجه فرآیندهای طبیعی و چه در نتیجه دخالت انسان، مرتبط است. منظر، در چارچوب ادراک از محیط، نقش مهمی در رفاه و کیفیت زندگی انسان ایفا می کند [ 20 ]. بر این اساس نگرانی ها در مورد تجزیه و تحلیل سیستماتیک چشم انداز به طور پیوسته در حال افزایش است. روش مورد استفاده در اینجا ( شکل 1 ، بالا) اجازه می دهد تا واحدهای چشم انداز توسط نقشه برداری شوند
ادغام روشهای غیرمستقیم که کل چشمانداز را تحلیل میکنند، دوباره گروهبندی اجزای طبیعی [21،22]، و با روشهای مستقیم، توصیف عناصر منظر «زیباییشناختی» [23،24].
این روش تأیید و تأیید شده است و آن را در دو فضای طبیعی محافظت شده از سیستم کوه مرکزی اسپانیا به کار میبرد: Las Batuecas-S. پارک de Francia و پارک Quilamas ( شکل 1، پانل پایینی). این پارکهای طبیعی به این دلیل انتخاب شدند که رابطه مستقیمی بین کیفیت منظر – منظر بصری و ویژگیهای زمینشناسی – ژئومورفولوژیکی نشان میدهند و همچنین دارای مناطق مهم زمینشناسی هستند. این ارزش از کیفیت چشم انداز ممکن است به دلیل فعالیت های انسانی کاهش یابد، به طوری که تجزیه و تحلیل منظر در رویه های برنامه ریزی اجباری است، هم برای پروژه های خاص (صنعت معدن و زیرساخت ها (به عنوان مثال، بزرگراه ها، راه آهن، شهرک های مسکونی …) و پروژه های استراتژیک منطقه ای (مسکن). شهرک ها، نواحی صنعتی و مناطق تفریحی) این تحلیل از نقطه نظر زمین شناسی، با استفاده از تکنیک های نمایش نقشه برداری اجزای طبیعی، همراه با جنبه هایی از مشاهده مستقیم زمین به عنوان یک رویکرد جدید برای تحلیل ادراکی فیزیکی قلمرو انجام می شود.
برای انجام تجزیه و تحلیل منظر، ما قلمرو را از نظر فضایی به واحدهای منظر تقسیم کردیم، و یک تجمع منظم و منسجم از اجزای اصلی هر بخش ایجاد کردیم، که طبقهبندی، طبقهبندی مجدد، ارزشگذاری عددی و سپس نقشهبرداری شد. واحد منظر یک منطقه سرزمینی منسجم از نظر ساختاری، عملکردی یا بصری است که تا حدی یا کلاً تابع رژیم های مختلف حفاظت، مدیریت و برنامه ریزی است.
در مرحله اول از روشهای غیرمستقیم عینی و کمی مبتنی بر ارزیابی اجزای تشکیلدهنده منظر، تعیین واحدهای طبیعی استفاده کردیم و مقدار آنها از چند ضریب وزنی محاسبه شد. این ارزش گذاری نظری محتوای «تصویر» یک قلمرو بود. عوامل غیر زنده – ژئومورفولوژی و سنگ شناسی – نماینده ترین و مشخص ترین اجزای چشم انداز در پارک های طبیعی حفاظت شده Las BatuecasSierra de Francia و Quilamas هستند [ 25 ]]. این روش به ما این امکان را می دهد که مناظر معمول بخش مورد مطالعه را بر اساس ویژگی ها و توزیع نقشه برداری از طریق اجزا و عناصر محیط شناسایی کنیم. بنابراین، ما یک روش کاربردی برای بسط نقشهبرداری از واحدهای منظر بر اساس واحدهای همگن طبیعی – ژئومورفولوژی – سنگشناسی – پوشش گیاهی به دست آوردیم که باید برای برنامهریزی سرزمینی و تعیین کاربری زمین مؤثر باشد. علاوه بر این، به منظور اجرای مقولههای تایید شده قانونی حفاظت از منظر، امکان فهرستبندی و منطقهبندی مکانهای مرتبط ادراکی عمده را فراهم میکند. مؤلفه ژئومورفولوژیک از سنتز نقشه های واحدهای ژئومورفولوژیکی به دست آمده و نقشه نگاری حوزه های ژئومورفولوژیکی به دست آمد.شکل 2 ).
مولفه سنگشناسی را میتوان از ترکیب نقشههای زمینشناسی، استخراج پهنهبندی سنگشناسی و سادهسازی واحدهای سنگشناسی با توجه به اثر چشماندازشان، مانند: گرانیتها (A)، کوارتزیتها (B)، تخته سنگها، شیستها و گری واک (C)، ایجاد کرد. سنگهای آهک و دولومیتها (D)، ماسهسنگهای مایل به قرمز و آرکوز قهوهای (E)، و کنگلومراها، شنها، ماسهها و سیلت (F) ( شکل 3 ).
با ادغام نقشههای ژئومورفولوژیکی و سنگشناسی با استفاده از تکنیکهای سیستم اطلاعات جغرافیایی-GIS-(ArcGis v.10)، واحدهای مختلف بهدست آمدند و سادهسازی شدند و برخی بر اساس معیارهای زیر حذف و/یا گروهبندی شدند:
1) واحدهای بسیار کوچک و پراکنده که از نظر ادراکی معرف نیستند و در سایر واحدهای بزرگتر و شناخته شده قرار می گیرند.
2) واحدهایی که مشابه سایرین هستند، مانند گروههای «2.B» دامنههای تپهای که روی کوارتزیتها ایجاد شدهاند، و دامنههای «2.C» روی تختهها، در گروه غالب «2.C» یکپارچه میمانند، زیرا در سطح چشم انداز آنها به طور مساوی رفتار می کنند. به همین ترتیب، واحدهای “3.A”، دره های رودخانه ای.
3) گروه بندی برخی از واحدها که تصور می شود به دلیل تأثیر ادراکی آنها با هم می روند. این واحدها از نظر شرایط محیطی و اجزای چشمانداز، بخشهای نسبتاً همگنی از منطقه را تشکیل میدهند.
4) حذف برخی از واحدهای “اشتباه” ایجاد شده با لایه محدوده محدوده مطالعه.
در نهایت نقشه ای با 14 واحد همگن به دست آمد ( شکل 4 ). هنگامی که واحدهای همگن به دست آمد، مولفه سوم که به طور قاطع بر چشم انداز تأثیر می گذارد یکپارچه شد: یعنی پوشش گیاهی ( شکل 5).). برای انجام این کار، نقشه پوشش گیاهی برای استفاده در منظر طبقهبندی شد و واحدهای پوشش گیاهی را در چهار گروه سادهسازی کرد: سازندهای درختی (FA)، سازندهای زیر درختچهای و درختچهای (FD)، سازندهای جنگلی مخلوط (FM) و مراتع، محصولات زراعی و زمین آیش (PaCyB). در برخی از بخش ها پوشش گیاهی (SV) وجود ندارد. این واحدهای گیاهی به شرح زیر گروه بندی شدند: سازندهای درختی (FA): شامل مخروطیان (جمعیت مجدد با کاج)، جنگل همیشه سبز و برگریز (اسکلروفیل)، دهسا (زمین ساوانا مانند) با بلوط، جنگل برگریز، دهسا از بلوط. و اشتری ها و گونه های برگی مخلوط (سازندهای مخلوط برگریز و اسکلروفیلوس).
سازندهای زیر بوته ای و بوته ای (FD): شامل همه بوته ها، یعنی هم سازندهای بوته ای (تشکیل بوته های فروکتوزی، رخنمون هایی با رز و هدر) و هم سازندهای زیر بوته ای (اسطوخودوس، آویشن، جاروها و درختچه های جنیستا) که در داخل گرانیت قرار گرفته اند. و سطوح “4.C” روی تخته سنگ ها و گرانیت ها، از آنجایی که آنها بر روی چشم انداز در هم آمیخته اند، یکپارچه شده اند، بنابراین واحدهای منفرد خاصی را تعریف می کنند. در نهایت، واحدهای “5.C”: ضایعات روی تخته سنگ و “5.E”، ضایعات روی کنگلومراها و ماسهسنگها بودند.
گروه بندی می شوند زیرا آنها بر چشم انداز، به ویژه حوزه ژئومورفولوژیکی تأثیر می گذارند، اما تفاوت های سنگ شناسی را ندارند.
سازندهای چوبی مخلوط (FM): شامل موزاییکی از جنگل های خزان کننده با مراتع فصلی و بوته های بوته ای، جنگل های خزان پذیر با سازندهای بوته ای (زیر درختچه ای)، مناطق چوب پنبه بلوط و بلوط، بوته های جاروب و گنیستا با سازندهای درختی، پراکنده یا پراکنده. در توده ها، جمعیت مجدد اکالیپتوس و مخلوط اسکراب درختچه ای.
مراتع، محصولات زراعی و زمین های آیش (PaCyB): شامل مراتع فصلی و مراتع سرزنده با عناصر درختی پراکنده. در این واحد محصولات زراعی و آیش را ادغام کردیم.
ادغام نگاشت واحدهای همگن و نقشه برداری از پوشش گیاهی که برای چشم انداز ساده شده، کارتوگرافی واحدهای طبیعی را با 21 واحد ایجاد کرد که برخی از آنها فاقد اهمیت ادراکی و برخی دیگر در هر واحد بسیار محدود شده اند. بر این اساس، ما در حال تجزیه و تحلیل ادغام احتمالی نوع و موقعیت مکانی واحدهای پوشش گیاهی در واحدهای همگن، به دست آوردن نقشه ای از واحدهای طبیعی یا محیطی بودیم ( شکل 6 ).
روش روششناسی توسعهیافته، گروههای واحدهای منظر را بر اساس حوزههای ژئومورفولوژیکی اولویتبندی میکند، زیرا آنها واحدهایی هستند که پیکربندی فضایی نقش برجسته را چاپ میکنند. ما همچنین واحدهای سنگشناسی را در بخشهایی که ارزش منظر افزوده بودند، مانند بخشهای مرتفع و شیبدار، همزمان با سازندهای بوتهای و زیر بوتهای یا مختلط، در نظر گرفتیم، و درک کردیم که در مناطق با سازندهای درختی یا مختلط، تراکم و/یا درختکاری شده است. غرفه ها رنگ دیفرانسیل زیرلایه سنگ شناسی را از بین می برند.
بر این اساس و با توجه به ویژگیهای منطقه مورد مطالعه، در شیبها واحد سنگشناسی تختهها را که رنگ سبز تا خاکستری تیره را تحمیل میکند و رنگ روشن کوازیتها متمایز کردیم. در نواحی قله و خط الراس، کوارتزیت آرموریکان با توجه به سنگشناسیهای دیگر (گرانیتها، تخته سنگها…) غالب است، که از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا با تاجهای سفید اولیه خود در زمین برجسته میشوند.
در ادامه به نوع و وضعیت تودههای گیاهی پرداختیم و آنها را بر اساس تکینگی، درجه متمایز شدن آنها از محیط اطراف بر اساس ارتفاع و طبیعت، در حوزههای مختلف ژئومورفولوژیکی و در چهار گروه دستهبندی کردیم: سازندهای چوبی (FA) ، سازندهای بوته ای و زیر بوته ای (FD)، سازندهای مختلط (FM) و در واحدهای انسانی تر (PaCyB: مراتع و محصولات زراعی، زمین های آیش). هنگامی که واحدهای طبیعی یا زیست محیطی را مجدداً طبقه بندی کردیم، 11 واحد منظر را به دست آوردیم که کارتوگرافی واحدهای منظر را ارائه می کردند ( شکل 7 ).
در نگاشت واحدهای منظر مشاهده کردیم
که بالاترین بخش ها (واحد 1: 1.B.SV، 1.C.FD، 1.D.FD، 1.E.FA.PaCyB، رنگ های سبز روی نقشه) واحدهای زیر را نشان می دهند: بخش های قله (ریج) بدون پوشش گیاهی (SV) پوشیده از کولوویال ها، به ویژه اسکروها، که به دلیل وضعیت و رنگ خود از نظر ادراکی (بصری) برجسته می شوند. همچنین لازم است بخشهای تپهها و دامنههای تپهای با سازندهای جنگلی (FA) و تا حدودی مراتع و زمینهای زراعی – آیش (PaCyB) در بخش غربی ذکر شود. اینها واحدهای بسیار فراوانی نیستند، اگرچه آنها نماینده تشکیلات زیر بوته ای و درختچه ای قله ها و اسکارپ ها (El Maillo-Puebla de Yeltes) هستند.
دامنههای تپه (واحد 2: 2.A.FA.PaCB، 2.C.FA.FD، زرد روی نقشه) دامنههای بسیار معرف در مرکز منطقه طبیعی Las Batuecas-Sierra de Francia و در بخش شمال شرقی هستند. از منطقه مورد مطالعه، سازندهای جنگلی در بخش جنوب غربی برجسته هستند، با تکه های بزرگی از سازندهای بوته ای و زیر درختچه ای که در بقیه پارک طبیعی در دامنه تپه بخش S غالب هستند. در بخش شمال شرقی مراتع و اراضی زراعی-آیش غالب است.
بخشهای درههای نصبشده واحد 3: 3.A.FA.FD، 3.C.FM.PaCyB، به رنگ آبی)، در پارکهای طبیعی Quilamas و بخشهای جنوبی و جنوبی لاس باتوئکاس، با غالب توزیع شدهاند. پوشش گیاهی بوته ای و زیر بوته ای (FD)، در بخش های بین سیرا (Garcibuey، Sequeros)، و به دنبال آن سازندهای مختلط (FM) در مناطق مجاور با موارد قبلی اما با گسترش کمتر در منطقه شرقی (Fuente de San Esteban) ، Linares…) و SE (Pinedas, Montemayor del Río…). واحدهای با سازندهای جنگلی کمتر به خوبی نشان داده شده اند و در بخش S و SE اطراف دره های رودخانه توزیع شده اند.
سطوح عمدتاً مسطح (واحد 4: 4.G.PaCyB، به رنگ قهوهای) در حاشیه پارکهای طبیعی، پراکنده در میان درههای گرانیتی، یا در بخشهای شمالی و شرقی به صورت ناپیوسته در زیر سازندهای مرتعی بر روی رسوب دیده میشوند. سطوح پر شده (بخش N) و روی سطوح فرساینده (بخش E). پدیمان دارای سازندهای مختلط است که بقایای بسیار پراکنده سازندهای بوته ای و زیر بوته ای (FD) را نشان می دهد. برآمدگی های رودخانه ای و زمین ساختی (واحد 5: 5. CEFA.PaCyB، به رنگ نارنجی) در ساحل راست رودخانه یلتس مهم هستند، درز رودخانه ای که از El Maillo به Aldehuela de Yeltes می رود، جابجا شده و عقب می نشیند. ، به سمت شمال شرقی منطقه مورد مطالعه.
در نهایت، تراس ها و طبقات دره (واحد 6: 6.F. FA.FD.PaCyB، به رنگ خاکستری)، عمدتاً با مسیرهای رودخانه منطقه شمالی منطقه مورد مطالعه (Tenebrón، Dios le Guarde، Morasverdes…) مرتبط هستند. تشکیلات جنگلی (FA) در بخشهای شمالی و شرقی دارند، و در کف درهها تشکلهای جنگلی ساحل رودخانه و/یا جنگلهای بازسازیشده وجود دارد.
این شناسایی سیستماتیک چشمانداز با استفاده از روشهای غیرمستقیم، از موجودی اجزای مختلف تشکیلدهنده آن، امکان یکپارچهسازی و توصیف آسان نقشهبرداری منظر را فراهم میکند که برای برنامهریزی محیطی کاربرد زیادی دارد.
در مرحله دوم، تجزیه و تحلیل منظر با روشهای مستقیم [ 26 ] تکمیل شد، که مناظر مختلف را بر اساس ویژگیهای بصری آنها با مشاهده مستقیم زمین و عکسهای گرفتهشده در فصول مختلف سال و سپس انجام یک ارزیابی ذهنی توصیف کرد. ما تجزیه و تحلیلی از ادراک بصری و زیباییشناسی هر بخش انجام دادیم، بدون اینکه اجزای آنها را جدا کنیم، به طوری که منظره یک “تصویر” درک شده و چاپ شده از یک قلمرو را ارائه دهد.
برای انجام این امر، از روشهای مستقیم مختلف ذهنیت کنترلشده، با ارزیابی بر اساس دستهها استفاده شد. ما متذکر شدیم که این روش به شدت تحت تأثیر ناظر است که نگرش توصیفی مشروط به انتظارات فردی او (سطح تحصیلات، سن، موقعیت اجتماعی …) از خود نشان می دهد. با نگاشت واحدهای همگن، تجزیه و تحلیلی از معرف ترین واحدهای منطقه مورد مطالعه انجام دادیم و مناطق منحصر به فرد منظر-گردشگری را با توجه به پرسشنامه های مربوط به بهترین مؤلفه ها و عناصر موجود در پهنه ها ارزیابی کردیم و منظرهای مختلف را شناسایی کردیم. اجزای با مدل سازی سه بعدی (شکل های 8(الف) و (ب)) از زمین مدل دیجیتال که در آن لایه های موضوعی مختلف (ژئومورفولوژی، سنگ شناسی و پوشش گیاهی) را پیاده سازی کردیم. ما همچنین از روش های مستقیم سوبژکتیویته نمایندگی استفاده کردیم،23 ]، آسیب پذیری بصری و ظرفیت جذب بصری (شکل 8 (C) و (D)).
هر دو روش در تجزیه و تحلیل سرزمینی استفاده شد. در ابتدا، روش مستقیم به دلیل سهولت کاربرد آن غالب بود. در حال حاضر ما به موازات پیشرفت در ابزارهای فناوری اطلاعات برای درمان نقشه کشی مانند سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) شروع به توسعه روش های غیر مستقیم کرده ایم. با این حال، ارزیابی یک منظر از طریق روشهای مستقیم (ارزیابی ذهنی توسط ناظر) لزوماً نباید با ارزیابی غیرمستقیم کیفیت آن چشمانداز منطبق باشد. برای مثال، یک منظره خشک با بومیهای خاص ممکن است با توجه به ماهیت خاص آن (مثلاً علاقه بیولوژیکی/زمینشناسی) از ارزش بالایی برخوردار باشد، اما در مقابل، ممکن است برای ترجیحات زیباییشناختی بیشتر مردم جذابیت خاصی نداشته باشد.
شکل 8 . مدلهای سهبعدی نشاندهنده توزیع فضایی سنگشناسی (A)، و حوزههای ژئومورفولوژیکی (B). مدل زمین دیجیتال “Peña de Francia” (C) و سنگ شناسی غالب در چشم انداز قله “Peña de Francia” (D).
4. نتایج
تجزیه و تحلیل چشم انداز پارک های طبیعی Las Batuecas-Sierra de Francia و Quilamas، تنوع نگرشی و توپوگرافی، تمایز ژئوبوتانیکی و اشکال مختلف فعالیت های انسانی و سبک زندگی بر اشغال قلمرو حاکم است و امکان تمایز منظر را فراهم می کند. با توجه به حوزه های بزرگ ژئومورفولوژیکی که بخشی از واحدهای چشم انداز را تشکیل می دهند، که با اجزا و عناصر طبیعی آنها مشخص می شود، به شرح زیر ساخته شود.
Saw Landscapes (واحدهای چشم انداز: 1.B.SV، 1.C.FD، 1.D.FD، 1.E.FA.PaCyB). واحدهای گنجانده شده در بخشهای اره، مناظر باز یا پانورامایی هستند که در آنها محدودیت دید بسیار فراتر از نقطهای است که عناصر را میتوان به درستی تشخیص داد. می توان به چینش نقش برجسته منطقه ای با غلبه خطوط افقی اشاره کرد و آسمان بخش بزرگی از پس زمینه منظره را به خود اختصاص داده است. این مناظر پانوراما از تپه ها و قله ها دیده می شود. رخنمونهای کوارتزیتی که دیوارههای ناگهانی و حوضههای آبریز شیبدار را تشکیل میدهند، بر روی سازندهای غیر درختی در بخشهای وسیعی از دامنههای بالای Quilamas و Francia sierras و اطراف Guadaperro خودنمایی میکنند.
در این بخش، مناظر به عنوان تابعی از ارتفاع آنها مرتب می شوند که به نوبه خود شرایط اقلیمی و در نتیجه فرآیندهای ژئودینامیکی (سرسره ها و سرسره ها)، نصب پوشش گیاهی و سکونتگاه های انسانی را تعیین می کند.
واحد چشم انداز 1.B.SV مربوط به قله های کوارتزیتی است که تقریباً به طور کامل فاقد پوشش گیاهی است. در این بخشهای مرتفع، از آنجایی که پوشش گیاهی جنگلی ناپدید میشود و بوتهزارها و مراتع جایگزین آنها میشود، اجزای غیرزیست غالب هستند. در مقابل، عناصر غیر زنده با حضور قلههای کوارتزیت آرموریکن، قلههای صخرهای، پیچها و شیبهای بلند با پوشش گیاهی کمی، فراوانتر و برجستهتر میشوند. این رخنمونهای کوارتزیت در بالا خودنمایی میکنند، که بسیاری از آنها به دلیل ماهیت مقاوم کوارتزیت اردوویسین آرموریکن، تشکیلات زیر بوتهای یا درختچهای را نشان میدهند.
رخنمونهای تیز کوارتزیت، مورفولوژیهای دور یخچالی مانند ریزههای باقیمانده از پوشش برف و ساختارهای پیوسته روی قلهها توجه را به مناظر دارای چنین عناصری در محیطهای نسبتاً نزدیک به نقاط مشاهده جلب میکند ( شکل 9 (A)). در سطح ادراکی، این بخشها یک فضای پانوراما، با خطوط مرزهای پراکنده به دلیل رسوبات اطراف یخچالی با بافت دانهای متوسط در گروه ارائه میدهند. بسته به پوشش گیاهی، تضادهای رنگی مهمی را نشان می دهند (گلدهی شدید جاروها و علف ها)، به ویژه در بهار و پاییز. آنها مناطق مورد علاقه علمی منحصر به فرد را تشکیل می دهند و همچنین بخش هایی از مشارکت قابل توجه هستند.
شکل 9 . مناظر اره ای: قله های کوارتزیت ها با ساختارهای پری یخچالی (پوشش برفی) در نواحی مرتفع دامنه تپه (A). شدت مورفولوژیک برجسته کوارتزیت های تاج که هم ترازی های سنگی ساختاری آن توجه بصری را به خود جلب می کند (B). قلهها و تاجهایی در لاسکیلاماس، با سازندهای درختی و زیر درختچهای، که در آن برشهای مسیرهای آبی چشمگیر است (C). قلههایی که تپهها و تاجها متناوب میشوند و خطوطی را در افق مشخص میکنند. زون های درختی و مختلف درختچه ها متمایز می شوند (D). تپه های سنگ آهک با هم ترازی های ناشی از کارستی (E). تپههای ماسهسنگ با فرمهای طبیعی و انسانی (مراتع و محصولات زراعی) به منطقه سینوسیتی بخشیده است. چشم انداز توسط فعالیت های انسانی شبکه بندی می شود (F).
شکوه و زیبایی
رخنمون های کوارتزیت در بالای آن، سرچشمه های صخره ای بسیار عمودی مورد توجه چشم انداز را ایجاد کرده اند. این مناظر دارای یک جزء سنگی ساختاری قوی هستند، اگرچه تمایل دارند در مکانهای نسبتاً غیرقابل دسترس اما با دید خوب واقع شوند و عناصر تکینگی زیادی هستند.
واحد 1.C.FD مربوط به قله های تخته سنگ با بوته زار است و در قله ها و برآمدگی های Tamames یافت می شود ( شکل 9 (B)). آنها به صورت مورفولوژی های ملایم تر و گردتر هستند و توجه کمتری را نسبت به واحد قبلی به خود جلب می کنند ( شکل 9 (B)). شکل 9 (D) و (E)). 1.E.FA. واحد PaCyD در مناطقی از تپهها و تپههای روی ماسهسنگها، در ارتفاع کم یا نزدیک به دشتها، جایی که مراتع و/یا محصولات بسیار توسعهیافته وجود دارد، مانند اطراف سرادیلا دل آرویو، سرادیلا دل لیانو ( شکل 9 ) واقع شده است. F)) و Tenebrón.
مناظر دامنه تپه (2.A.FA.Pa.CB/2.C.FA.FD واحدهای منظره). این بخش ها مناطق انتقالی را بین بالاترین بخش ها – قله ها، پشته ها و تپه ها – و پایین ترین بخش ها تشکیل می دهند: دره های رودخانه ای که کم و بیش شیب دار و دشت های آبرفتی هستند. این بخش ها پویایی فرسایشی و رسوبی قابل توجهی را نشان می دهند.
آنها دارای مورفولوژی های گرانیتی منفرد هستند که در آن مگافرم ها و میکروفرم های مهم، همراه با ساختارهای اطراف یخبندان (سطوح مخطط) و چیده شده در بلوک های زاویه ای وجود دارد. شکلهای رودخانهای نیز وجود دارد. در ناحیه گرانیتی فرم های پیچیده با حاشیه های پراکنده و بافت درشت با کنتراست کمی وجود دارد.
دامنههای شیبدار دارای پیچ و خم و بافتی است که بر اساس وضعیت گروههای درختی، با لبههای مشخص و به شکل سهبعدی با جلوهای فاصله است که با وسعت دامنه تپه مشخص میشود. شیبهای ملایمتر فرمهای سهبعدی، خطوط با لبههای مشخص، بافت منظم و فضای پانوراما را نشان میدهند.
واحد 2.A.FA.Pa.CyB مربوط به مناظر دامنه های گرانیتی با سازندهای درختی و مراتع و زمین های زراعی پراکنده است، همانطور که می توان در San Miguel de Valero، San Esteban de la Sierra مشاهده کرد… در برخی از بخش های گرانیتی، در دامنه تپه ها. مشاهده اشکال مشخصه این نوع سنگ شناسی مانند تخته سنگ های گرانیتی، تخته سنگ های آویزان، تورفتگی ها، تپه ها و تافونی، مخلوط با فرم های مختلط امکان پذیر است، اگرچه اینها را نمی توان متمایز کرد زیرا در زمین به خوبی قابل مشاهده نیستند زیرا در یکپارچه شده اند. موزاییکهای تشکیلهای گیاهی بهصورت گروهی یا متضاد نیستند، زیرا نزدیک به مسیرهای آبی در درههای مناسب و مناظر پرشیب رودخانهای رودخانهای هستند، مانند مورد رودخانه آلاگون در طول عبور از San Esteban de la Sierra و San Miguel de Valero. ( شکل 10 (A)).
واحد 2.C.FA.FD شامل دامنه های تپه روی تخته سنگ و شیست با درختان در پایین و کولوویال و درختچه در قسمت متوسط به ارتفاع است. این واحد در شمال Tamames، در بخش Honfría در Linares de Riofrío، و در درههای Las Batuecas دیده میشود ( شکل 1 0(ب)). در برخی بخشها، این تپهها تشکیلات بوتهای و/یا زیردرختی را نشان میدهند، مانند در Quilamas، با طرفهای شیبدار. دامنههای تپهای که در معرض سایه قرار دارند، تنوع بیشتری را نشان میدهند، با بوتههایی در کنار مسیرها و پوششهایی از جارو، آویشن، اسطوخودوس و مجموعهای از گونههای علفی فراوان. در جایی که ترکیبی از سازندهای درختی و بوته ای-زیر درختچه ای وجود دارد، این واحدها از بستر متمایز می شوند، همانطور که در همسایگی گواداپرو و برخی بخش ها در منطقه لا باستیدا رخ می دهد. در قسمتهای پایینی دامنهها، سازندهای گیاهی خاصی وجود دارد که به دلیل تنوع، ساختار یا تراکم گیاهی، در محیط ادراکی غالب هستند. به عنوان مثال می توان به جنگل های بلوط، شاه بلوط و کاج به خوبی حفاظت شده، همراه با بخش های دارای هدر در قسمت های بالای تپه ها اشاره کرد.
شکل 1 0. مناظر دامنه تپه: دامنههای تپهای با مورفولوژی گرانیتی که به دلیل همسویی شکستگیها و شکافها با پوشش گیاهی درختی پراکنده (A) ایجاد شدهاند. منظرهای که تاجهای کوارتزیتی را بدون پوشش گیاهی نشان میدهد، با تپههایی با شیب تند در قسمت مرتفع دامنه تپه، و با جنگلهای درختی کمتر متراکم به دلیل کمبود خاک در (B). دامنههای تپهای در لاس کویلاماس با تضاد رنگی در تودههای درختان شاه بلوط و بلوط، با بلوط، بلوط و کاج پراکنده. سازندهای درختی بسیار متضاد و اشکال دو بعدی (C). سینووسیت آثار به دنبال شبکه رودخانه ای. نقش برجسته در دره لاس باتوئکاس (D). دره متقارن رودخانه فرانسیا، فرم های متناسب و دو بعدی. میراندا دل کاستانار (E). دره در زیر لایهای از تختههای خاکستری و مراتع رنگ روشن باستیدا.
سازندهای درختی و درختچه ای- زیر بوته ای، همانطور که در مورد دامنه های Quilamas وجود دارد ( شکل 1 0 (C)).
مناظر دره های نصب شده (3.A.FA.FD، 3.C.FM. واحدهای منظره PaCyB). دره های نصب شده بخش هایی هستند که نقش برجسته در آنها اهمیت ویژه ای دارد و مناظر خاصی را با ارزش دیدنی زیاد و درجه بالایی از حفظ طبیعی ایجاد می کند. آنها مناظر محصور هستند، جایی که محدودیت های بصری به دلیل وجود دیوارهای شیب دار که به عنوان موانع بصری عمل می کنند، نزدیک به نقطه مشاهده است. این مناظر در درههای داخلی Batuecas و Quilamas دیده میشوند که متحمل رویدادهای گرانشی مکرر مانند لغزش سنگها و ریزشها شدهاند. دو واحد چشمانداز در درههای برازش نشان داده شدهاند، اگرچه از نظر فضایی گستردهترین واحدها هستند و از این رو مهمتر هستند، بیش از همه در بخش جنوب شرقی و جنوبی منطقه مورد مطالعه.
اولین مورد، واحد 3. A.FA.FD است که توسط دره های رودخانه ای که در گرانیت هایی با سطوح فرساینده نصب شده اند و دارای درختان و بوته های پراکنده هستند تشکیل شده است ( شکل 1 0 (D)). در دامنه های تپه، رخنمون های سنگی وجود دارد. اینها به عمق خاک بستگی دارند، بیش از همه در بخش هایی با سنگ بستر گرانیتی مقاوم، که امکان تشکیل درختان بلوط و بلوط را حتی در اطراف مناطق دارای درختان میوه، مانند Valero و San Esteban de la Sierra می دهد. واحد 3.C.FM.PaCyB نشان دهنده دره هایی است که در تخته سنگ نصب شده اند، با گروه هایی از درختان، بوته ها و مزارع پراکنده. این بخشهای دره رودخانه با تراکم درخت مهم هستند که با جنگلهای ساحلی مرتبط هستند. نمونه های مهم جنگل های کنار رودخانه ای هستند که در دره لاس باتوئکاس یافت می شوند ( شکل 1 0(E)). به طور کلی، درههای مرتبط با ارههای Las Batuecas-Sierra de Francia و Quilamas یک مانع بصری قابل توجهی را نشان میدهند، با مورفولوژی V شکل و چشماندازهای باریک که درک چشمانداز ذاتی اطراف را افزایش میدهد. مناظر حوضه به دلیل فضای مجاز مسیر رودخانه ها طولانی تر شده است ( شکل 1 0 (F)). همچنین، تفاوت در سطح نشاندهنده سن جوانی آنها است، که با ویژگیهای ژئومورفولوژیکی خاص برجسته میشود: تندروها، کفهای تمیز شده با چالهها و آبشارها، مانند آنچه در دره لاس باتوئکاس یافت میشود.
مناظر Scarp (5.CEFA.PaCyB Landscape Units). این بخشها مربوط به بخشهایی است که بر روی تخته سنگها و ماسهسنگها و کنگلومراها، با درختان و مراتع پراکنده هستند. این نوع به شکل هندسی، با لبه های مشخص، بافت درشت و کنتراست قابل توجه است. مقیاس اثر قابل توجه سایت را نشان می دهد و بسیار جلب توجه می کند. این واحد در مورد آبگیرهای رودخانه برجسته است، مانند ردپای خطی درگیری که از El Maillo تا Aldehuela de Yeltes امتداد دارد ( شکل 1 1(الف))، که از طریق عقب نشینی حاشیه جنوبی مصادف با اسکارپ، یک دره نامتقارن ایجاد کرده است. علاوه بر این، در ناحیه غربی بخش، بر روی ماسهسنگها لکههایی وجود دارد که بر مورفولوژی چشمانداز حاکم است، همانطور که در مورد درزخهای تکتونیکی بخش W وجود دارد.
مناظر سطحی (واحد چشم انداز 4.G.PaCyB). این بخشها شامل بخشهایی با زمینهای کم و بیش گسترده است که سطوح پر از رسوبات، فرسایش، پدیدمان و پیمونت را تشکیل میدهند. این سطوح بسیار وسیع بوده و در بخش N منطقه مورد مطالعه اهمیت دارند. آنها همچنین بین هر دو سیرا (فرانسیا و کویلاما) تا حدودی پراکنده تر هستند، جایی که مورفولوژی گاهی اوقات توسط عوامل ژئومورفولوژیکی، مانند ناوا د فرانسیا، کنترل می شود. آنها فرم های دو بعدی، با خطوط شبح، بافت ظریف و کنتراست بالا را نشان می دهند. مقیاس به دلیل وسعت واحد و فضای پانوراما، یک اثر فاصله را نشان می دهد. واحدی که در این نوع چشمانداز یافت میشود 4.G.PaCyB است که سطوح پیمونت را بر روی رخنمونهای کنگلومراها و ماسهسنگهای با محصولات تشکیل میدهد. گاهی اوقات این سطوح با جنگل های بلوط و بلوط همراه است. بین روستاها و بر روی سطوح فرسایش یافته یا پر از رسوب واقع شده است. این واحد در امتداد منطقه تلاقی بین قسمت های پایین دامنه تپه ها و سطوح توزیع شده است.
شکل 1 1. مناظر دره رودخانه بین El Maillo-Aldehuela de Yeltes. سنگ شناسی به خوبی قابل مشاهده است و یک قطعه از پوشش گیاهی مرتبط با گالری های ساحلی (A) وجود دارد. مناظر سطحی: سطوح هموار کوهپایه ها با مراتع (B). مناظر تراس ها و کف دره ها: آبرفت رودخانه Batuecas داخل دره Las Batuecas با پوشش گیاهی متراکم ساحلی (C)، بستر رودخانه آبرفتی با بافت درشت رودخانه Yeltes، با لبه های مشخص و اشکال فرسایشی حاشیه رودخانه. Aldehuela de Yeltes (D)، بستر رودخانه، با فعالیتهای انسانی همراه با پوشش گیاهی صنوبر سیاه در موراسوردس. و تراسهای رودخانهای با سازندهای درختی از بلوطهای هولم (سمت چپ) و بلوط (راست).
نشان دادن مرزهای پراکنده به دلیل وجود تشکل های گیاهی بوته ای- زیر بوته ای. این تشکلها در ناحیه مورد مطالعه هم در لبههای سطوح آنتروپیک در بخش W و هم نزدیک به امتداد میانی رودخانهها در بخش مرکزی یافت میشوند. در برخی بخشها، وجود محیطهای دهسا برای استفاده پایدار سنتی بسیار رایج است، جایی که جنگل اسکلروفیل از بوتهها پاکسازی شده است، عناصر بالغ جنگل با جوامع نیمه طبیعی (مراتع، محصولات زراعی و دام) در یک رابطه پایدار همزیستی میکنند. ( شکل 1 1 (B)).
مناظر کف تراس و دره (6.F.FA.FD. PaCyB Landscape Unit)، عموماً با گروه های پراکنده درختان و محصولات زراعی. آنها بخشهای مسیر رودخانه و/یا دره را که در آن ترکیبی از سازندهای درختی با موزاییکهای بوتهای و زیردرختی وجود دارد، ادغام میکنند. این واحدها با کانال های رودخانه ای بافته شده همراه هستند. این چشم انداز حول محورهای رودخانه ای ساماندهی شده است که اکثر روستاها را در خود جای داده است که در آن موراسوردس، تنبرون و دیوس له گارد قرار دارند و سطوح آن به اراضی آبی تبدیل شده است. این مناظر با وجود آب های سطحی مرتبط هستند که امکان توسعه پوشش گیاهی ساحل رودخانه را در اطراف آن فراهم می کند.
غلبه عناصر زنده (پوشش گیاهی کنار رودخانه) و عناصر غیرزیست (شنهای از بستر رودخانه) وجود دارد ( شکل 1 1 (C)؛ شکل 1 1(د)) عناصر آنتروپیک نیز دیده می شوند و توجه بصری زیادی را به خود جلب می کنند، بیش از همه در سطوح زراعی و تا حدی در روستاها و بزرگراه ها. نقش برجسته در اینجا اهمیت کمتری پیدا میکند، زیرا اشکال آن چندان برجسته نیستند، جایی که برخی از عناصر زنده به دلیل دگرگونی از طریق کنش انسان به موقعیت کمتری تنزل میدهند. گاهی اوقات میتوان بخشهای نسبتاً بزرگی را با ساختارهای درختی باز مشاهده کرد و با توجه به داخل اجزای منظره مجاور، مانند جنگلهای قطع شده بلوط، شاه بلوط و کاجهای موجود در دامنههای پایینتر ارههای کویلاما و فرانسیا، که گسترش مییابد. به تراس های رودخانه در جریان Quilamas مجموعه ای از سطوح پلکانی در مناطق قله وجود دارد که نقش برجسته انرژی قوی را در پوشش بستر رودخانه منعکس می کند. این دامنه ها پوشش گیاهی غنی و متنوعی از سازندهای درختی را در قسمت های پست و متوسط و سازندهای بوته ای در بالاتر از آن نگه می دارند. به طور کلی، این منطقه با جاذبه های طبیعی بسیار زیاد است که در آن عناصر زنده و غیرزیست غالب هستند و عناصر آنتروپیک به رتبه دوم تنزل یافته اند. این واحد دارای بخش هایی با چشم اندازهای باریک است که درک آنها را افزایش می دهد، با پسوندهای بصری عمیق، بافت های متوسط، تغییرات بصری شدید را در هنگام عبور از جاده ها، مسیرهای کشاورزی و غیره نشان می دهد. فعالیت های کشاورزی باعث ایجاد قطعات سرزمینی با سازه ها (دیوارها، نرده ها) شده است. ، کرانه ها، باغ ها…) که چشم انداز مشبکی را به وجود آورده اند، که در آن مولفه انسان شناسی بر اجزای طبیعی غالب است، بقایای جنگل ها، گواهی بر دوره توسعه بیشتر، بسیار منحصر به فرد هستند. در برخی بخشها جمعیتهای مجدد جنگلی وجود دارد که توجه را به سازندهای مختلط حاوی گونههایی با تکینگی زیاد جلب میکند. همچنین بخش هایی با تراس وجود دارد که در آنها فعالیت های انسانی چنان شدید بوده است که دارایی های طبیعی اولیه با ویژگی های ناشی از فعالیت های انسانی جایگزین شده است.شکل 1 1 (E)).
نمونهای از این مناظر، تمام بخشهای مراتع و زمینهای زراعی در همسایگی روستاها هستند که استفاده پایدار سنتی از زمین اثری از فعالیتهای انسانی بر جای گذاشته است، بقایای اکوسیستم سنتی (جنگلهای برگریز و اسکلروفیل) همزیستی با جوامع نیمهطبیعی. (چمنزارها، زمین های زراعی …) ( شکل 1 1(F)). در فصل بهار، این مراتع از گونههای سرزنده و مراتع بسیار رنگین بوده و همراه با حضور دامهای فصلی، بخشهایی با جلوه بصری مهم ایجاد میکنند. در مورد باغات و زمین های زراعی نیز به دلیل تنوع در ترتیب توزیع آنها و همچنین حضور مردم و ماشین آلات بهره بردار از این مناطق، همین امر صادق است. این بخش ها ارزش سنتی و فرهنگی دارند. در نهایت، لازم به ذکر است که تعداد زیادی از حوضچههای توزیع شده در سراسر این بخشها، که بسیاری از آنها مصنوعی هستند، ارزش بصری افزودهای ایجاد کردهاند زیرا با پوشش گیاهی و جانوران مرتبط هستند.
5. نتایج
در تحلیل منظر گزارش شده در اینجا، واحدهای منظر پارک های طبیعی حفاظت شده را با روش های غیرمستقیم، انجام توصیف و ارزیابی نقشه برداری واحدهای همگن و طبیعی یا زیست محیطی، با در نظر گرفتن اجزای طبیعی آنها، تعیین کرده ایم. با استفاده از روشهای مستقیم، ویژگیهای بصری و عوامل ادراکی نمایندهترین واحدهای منطقه مورد مطالعه را در مطالعات میدانی، با استفاده از مدلهای سهبعدی و عکسهای گرفتهشده از هوا و در میدان تعیین کردیم تا توزیع فضایی و ارتباط پارامترهای مختلف را ارزیابی کنیم. . این تجزیه و تحلیل واحدهای چشم انداز را تعریف می کند که بسته به ساختار، عملکرد و ویژگی های بصری اجزای طبیعی، قلمرو را به بخش های همگن یا واحدهای نامنظم گسترده تقسیم می کند. جزء ژئومورفولوژیکی وزن بیشتری نسبت به لیتولوژی و پوشش گیاهی دارد، زیرا پیکربندی فضایی نقش برجسته در چشم انداز غالب است. بر اساس این مطالعه چند نتیجه مهم مشاهده می شود:
1) واحدهای چشمانداز در بخشهای قله ویژگیهای مرتبط زیر را نشان میدهند: بخش قله بدون پوشش گیاهی یا با درختچههایی پوشیده از کولوویالها، بهویژه اسکلهها، که به دلیل حالت و رنگ خود در چشمانداز خودنمایی میکنند. به همین ترتیب، باید به بخش های تپه و تپه با سازندهای درختی و تا حدی مرتع، زمین های زراعی و آیش در بخش غرب توجه داشت.
2) دامنههای تپه دارای واحدهای چشمانداز بسیار معرف در مرکز پارکهای طبیعی Las Batuecas-Sierra de Francia و در بخش شمال شرقی منطقه مورد مطالعه هستند، با غلبه در بقیه پارک طبیعی از تکههای بزرگ بوتهای- زیردرختی. تشکیلات
3) بخشهای دره متناسب در پارک طبیعی Quilamas و بخشهای مرکزی و جنوبی Batuecas-Sierra de Francia، با غلبه سازندهای بوتهای و زیر درختچهای در بخشهای بین رشتهای، و به دنبال آن سازندهای مختلط در مناطق مجاور توزیع شدهاند. موارد قبلی اما در ناحیه شرق و جنوب وسعت کمتری دارند. بازنمایی فضایی کمتری برای واحدهای با سازندهای درختی، که در بخش S اطراف درههای رودخانه توزیع شدهاند، دیده میشود.
4) واحد سطوح دارای محصولات زراعی در سراسر حاشیه پارک های طبیعی که به بخش های شمالی و غربی محدود می شود، با غلبه زمین های زراعی و مرتع بر روی سطوح پر از رسوب، بخش N و در سطوح فرساینده: بخش W توزیع می شود. .
5) واحد برآمدگی بر روی تخته سنگ ها و ماسه سنگ ها با درختان و مراتع در ساحل سمت راست رودخانه یلتس برجسته می شود و درز رودخانه ای را که از El Maillo تا Aldehuela de Yeltes امتداد دارد و برجستگی تکتونیکی تا شمال غربی مطالعه را جابجا می کند و عقب می کشد. منطقه
6) در نهایت، واحد تراس و کف دره، که عمدتاً با مسیرهای رودخانه در شمال منطقه مورد مطالعه مرتبط است، دارای سازندهای درختی در بخش N و E است و در طبقات دره، تشکیلات درختی کنار رودخانه غالب است و/ یا جمعیت مجدد جنگل
7) درمان مورد استفاده در اینجا منظر را نه تنها به عنوان یک عنصر زیبایی شناختی، بلکه به عنوان چیزی “زنده” در نظر می گیرد که در طول زمان به دلیل حضور پدیده های طبیعی، یک چشم انداز پویا، و دخالت انسانی که این سرعت تکامل را افزایش یا کاهش داده است، تکامل می یابد. . در مورد برنامه ریزی زیست محیطی، مطالعه چشم انداز مرئی باید بر اساس نقشه هایی باشد که در برنامه ریزی و مدیریت زمین کاربرد داشته باشد. بر این اساس، ارزیابی منظر انجام شده در اینجا دارای هدف دوگانه است: از یک سو، وجود و توزیع اجزای منظر (فرم ها و شیب های زمین، وجود پوشش گیاهی، کاربری زمین…) و از سوی دیگر، عدم وجود اثراتی که محیط طبیعی را تخریب می کند (بقایای زیرساخت ها، سر و صدا…) به این معنا که، از یک طرف ما “منظر کلی” را که چشم انداز را با محیط زیست بر اساس مؤلفه های موضوعی قلمرو شناسایی می کند، تجزیه و تحلیل می کنیم. ما بر عامل ژئومورفولوژیکی تأکید میکنیم زیرا این امر از طریق قرارگیری نقش برجسته و فرآیندهای فعال آن، رنگآمیزی سنگشناسی و توزیع پوشش گیاهی بر اساس ارتفاع، غلبه فضایی اشکال و فرآیندها را نشان میدهد. از سوی دیگر، ما به “چشم انداز بصری” می پردازیم، جایی که با مدل سازی زمین به صورت سه بعدی، محیط طبیعی را بر اساس معیارهای زیبایی شناختی یا ادراکی ارزیابی می کنیم، بنابراین امکان تحلیل فضایی کارآمدتر را فراهم می کنیم. رویکرد اول اطلاعات سیستماتیکی را در مورد قلمرو ارائه می دهد، در حالی که رویکرد دوم آنچه را که ناظر قادر به درک آن قلمرو است مشخص می کند. ما بر عامل ژئومورفولوژیکی تأکید میکنیم زیرا این امر از طریق قرارگیری نقش برجسته و فرآیندهای فعال آن، رنگآمیزی سنگشناسی و توزیع پوشش گیاهی بر اساس ارتفاع، غلبه فضایی اشکال و فرآیندها را نشان میدهد. از سوی دیگر، ما به “چشم انداز بصری” می پردازیم، جایی که با مدل سازی زمین به صورت سه بعدی، محیط طبیعی را بر اساس معیارهای زیبایی شناختی یا ادراکی ارزیابی می کنیم، بنابراین امکان تحلیل فضایی کارآمدتر را فراهم می کنیم. رویکرد اول اطلاعات سیستماتیکی را در مورد قلمرو ارائه می دهد، در حالی که رویکرد دوم آنچه را که ناظر قادر به درک آن قلمرو است مشخص می کند. ما بر عامل ژئومورفولوژیکی تأکید میکنیم زیرا این امر از طریق قرارگیری نقش برجسته و فرآیندهای فعال آن، رنگآمیزی سنگشناسی و توزیع پوشش گیاهی بر اساس ارتفاع، غلبه فضایی اشکال و فرآیندها را نشان میدهد. از سوی دیگر، ما به “چشم انداز بصری” می پردازیم، جایی که با مدل سازی زمین به صورت سه بعدی، محیط طبیعی را بر اساس معیارهای زیبایی شناختی یا ادراکی ارزیابی می کنیم، بنابراین امکان تحلیل فضایی کارآمدتر را فراهم می کنیم. رویکرد اول اطلاعات سیستماتیکی را در مورد قلمرو ارائه می دهد، در حالی که رویکرد دوم آنچه را که ناظر قادر به درک آن قلمرو است مشخص می کند. رنگآمیزی سنگشناسی و توزیع پوشش گیاهی بر اساس ارتفاع. از سوی دیگر، ما به “چشم انداز بصری” می پردازیم، جایی که با مدل سازی زمین به صورت سه بعدی، محیط طبیعی را بر اساس معیارهای زیبایی شناختی یا ادراکی ارزیابی می کنیم، بنابراین امکان تحلیل فضایی کارآمدتر را فراهم می کنیم. رویکرد اول اطلاعات سیستماتیکی را در مورد قلمرو ارائه می دهد، در حالی که رویکرد دوم آنچه را که ناظر قادر به درک آن قلمرو است مشخص می کند. رنگآمیزی سنگشناسی و توزیع پوشش گیاهی بر اساس ارتفاع. از سوی دیگر، ما به “چشم انداز بصری” می پردازیم، جایی که با مدل سازی زمین به صورت سه بعدی، محیط طبیعی را بر اساس معیارهای زیبایی شناختی یا ادراکی ارزیابی می کنیم، بنابراین امکان تحلیل فضایی کارآمدتر را فراهم می کنیم. رویکرد اول اطلاعات سیستماتیکی را در مورد قلمرو ارائه می دهد، در حالی که رویکرد دوم آنچه را که ناظر قادر به درک آن قلمرو است مشخص می کند.
8) این واحدهای چشم انداز تفسیری علّی از اشکال زمین و عناصر در حال تغییر (یک منظر پویا طبیعی) و ساختار و روابط فضایی آنها ارائه می دهند.
9) شناسایی و شناسایی واحدهای منظر مختلف به ما این امکان را داده است که با رعایت معیارهای ارزیابی، حفاظت، مدیریت و سفارش، همواره از منظر توسعه پایدار هر واحد، کاربریهای سازگار و ناسازگار ایجاد کنیم. حفظ عملکرد این پارک های طبیعی از طریق حفاظت، بازیابی و ادغام چشم انداز سیستم زمین شناسی، زیستی و اجتماعی-اقتصادی زیربنایی تضمینی برای زنده بودن چشم انداز است.
منابع
- FD Pineda، “اکوسیستم های زمینی در نزدیکی مخازن بزرگ”، کمیته بین المللی سدهای بزرگ، کنگره یازدهم، پاریس، 1973. [زمان(های استناد): 1]
- M. Dunn، “تکنیک های ارزیابی منظر: ارزیابی و بررسی ادبیات”، مرکز مطالعات شهری و منطقه ای، بیرمنگان، 1974. [زمان(های استناد): 1]
- W. Nohl, “Sustainable Landscape Use and Estetic Perception – Preliminary Reflections on Future Landscape Beesthetics,” Landscape and Urban Planning, Vol. 54، شماره 1-4، 1380، صص 223-237. doi:10.1016/S0169-2046(01)00138-4
- R. De Groot، “تحلیل عملکرد و ارزش گذاری به عنوان ابزاری برای ارزیابی تضادهای کاربری زمین در برنامه ریزی برای مناظر پایدار و چند عملکردی”، منظر و برنامه ریزی شهری، جلد. 75، شماره 3-4، 1385، صص 175-186. doi:10.1016/j.landurbplan.2005.02.016
- K. Soinia، H. Vaaralab و E. Poutaa، “احساس ساکنان از مکان و منظر در رابط روستایی-شهری”، منظر و برنامه ریزی شهری، جلد. 104، شماره 1، 1391، صص 124-134. doi:10.1016/j.landurbplan.2011.10.002
- A. García-Quintana، JF Martín-Duque، JA GonzálezMartín، JF García-Hidalgo، J. Pedraza، P. Herranz، R. Rincón و H. Estévez، «زمین شناسی و مناظر روستایی در مرکز اسپانیا (گوادالاخارا، کاستلاخارا، زمین شناسی محیطی، جلد. 47، شماره 6، 1384، صص 782-794.
- JA Soria و FG Quiroga، “Análisis y Valoración del Paisaje en las Sierras de la Paramera y la Serrota (Avila)،” M + A Revista Electrónica de Medio Ambiente، شماره 1، 2006، صفحات 97-119.
- AM Martínez-Graña، JLGoy و C. Zazo، “نقشه برداری میراث طبیعی پارک های طبیعی Batuecas-Sierra de Francia و Quilamas (SW Salamanca، اسپانیا)،” Journal of Map, Vol. 7، شماره 1، 1390، صص 600-613. [زمان(های استناد): 1]
- R. Beunen و P. Opdam، “وقتی برنامه ریزی منظر به حاکمیت منظر تبدیل می شود، چه اتفاقی برای علم می افتد؟” منظر و برنامه ریزی شهری، ش. 100، شماره 4، 1390، صص 324-326. doi:10.1016/j.landurbplan.2011.01.018
- BA Bryan، “مدل سازی محیطی فیزیکی، تجسم و پرس و جو برای حمایت از تصمیمات برنامه ریزی منظر”، برنامه ریزی منظر و شهری، جلد. 65، شماره 4، 1382، صص 237-259. doi:10.1016/S0169-2046(03)00059-8
- C. He, J. Tianc, P. Shia and D. Hud, “Simulation of Spatial Stress Due Urban Expansion on the Wetlands in Beijing, China Using a GIS-Based Assessment Model,” Landscape and Urban Planning, Vol. 101، شماره 3، 1390، صص 269-277. doi:10.1016/j.landurbplan.2011.02.032
- F. Gobattonia, R. Pelorossoa, G. Laurob, A. Leonea and RA Monacoc, “روش برای تحلیل ریاضی تکامل منظر و ارزیابی سناریوهای تعادل” منظر و برنامه ریزی شهری، جلد. 103، شماره 3-4، 1390، صص 289-302. doi:10.1016/j.landurbplan.2011.08.011
- اتحادیه اروپا، “Relativa a la Evaluación de las Repercusiones de Determinados Proyectos Públicos y Privados Sobre el Medio Ambiente”، اتحادیه اروپا، لوکزامبورگ، 1985. [زمان(ها):1]
- انجمن درخت کریسمس شمال غربی اقیانوس آرام، “Plan Nacional de Cartografía Temática Ambiental. Análisis y Desarrollo Ministerio de Medio Ambiente، PNCTA Documento Técnico، مادرید، 1996. [زمان(ها):1]
- بانک انگلستان، “Instrumento de Ratificación del Convenio Europeo del Paisaje”، 2008. https://www.juntadeandalucia.es/obraspublicasyvivieda/estatcas/sites/consejeria/areas/ordenacion/documentos/Conv encionEuropeadel ( Conv encionEuropeadel ): 1]
- IO Pastor، SM Quintana و EO Pérez، «El Paisaje como Elemento en la Evaluación Ambiental Estratégica de Planes de Infraestructuras. Cartografía de la Calidad del Paisaje de España، I Congreso Paisaje e Infraestructuras، سویا، 2006.
- IO Pastor، MAC Martínez، AE Canalejo و PE Mariño، “ارزیابی منظر: مقایسه روش های ارزیابی در منطقه ای از اسپانیا”، مجله مدیریت زیست محیطی جلد. 85، شماره 1، 1386، صص 204-214. doi:10.1016/j.jenvman.2006.09.018
- Convenio Europeo، “Recomendación del Comité de Ministros a los Estados Miembro Sobre las Orientaciones para la Aplicación del Convenio Europeo del Paisaje”، Convenio Europeo، لندن، 2008. [زمان(های استناد):1]
- Diari Oficial de la Generalitat de Catalunya, “De Protección, Gestión y Ordenación dl Paisaje, y Se Regulan los Estudios e Informes de Impacto e Integración Paisajística,” Diario Oficial de la Generalitat de Catanlunya, 200vi, [ Catanlunya,200vi. :1]
- FG Bernáldez، “Ecología y Paisaje”، Blume، مادرید. 1981. [زمان(های) نقل قول: 1]
- YM Ayad، “سنجش از راه دور و GIS در مدل سازی تغییر چشم انداز بصری: مطالعه موردی ساحل خشک شمال غربی مصر”، منظر و برنامه ریزی شهری، جلد. 73، شماره 4، 1384، صص 307-325. doi:10.1016/j.landurbplan.2004.08.002
- Y. Liu، X. Lv، X. Qin، H. Guo، Y. Yu، J. Wang و G. Mao، “یک سیستم تجزیه و تحلیل مبتنی بر GIS یکپارچه برای مدیریت کاربری اراضی مناطق دریاچه در حاشیه شهری،” چشم انداز و برنامه ریزی شهری، ج. 82، شماره 4، 1386، صص 233-246. doi:10.1016/j.landurbplan.2007.02.012
- MG Aguiló، “Metodológica para la Elaboración de Estudios del Medio Físico”، دبیرخانه عمومی وزارت امور خارجه Obras Publicas y Transportes، مادرید، 2000. [زمان(ها):1]
- پی قدیریان و آی دی بیشاپ، “ادغام واقعیت افزوده و GIS: رویکردی جدید برای تجسم منظر واقعی”، منظر و برنامه ریزی شهری، جلد. 86، شماره 3-4، 1387، صص 226-232. doi:10.1016/j.landurbplan.2008.03.004
- RG Echevarría، “La Fotografía Elemento para el Análisis y la Simulación del Paisaje Forestal”، Tesis Doctoral، Universidad Autónoma de Madrid، مادرید، 2000، [زمان(های) نقل قول:1]
- JF Palmer و LJ Roos-Klein، “ارزیابی تنوع فضایی قابل مشاهده در منظر”، منظر و برنامه ریزی شهری، جلد. 43، شماره 1-3، 1377، صص 65-78. doi:10.1016/S0169-2046(98)00077-2 [زمان(های) نقل قول: 1]
بدون دیدگاه