1. معرفی
1.1. نقشه برداری مشارکتی و مشارکتی در خدمت عدالت محیط زیست
همانطور که توسط Brown و Kyttä [ 1 ] (p.1) تعریف شده است، نقشهبرداری مشارکتی به روشهای متعددی اشاره دارد که کارشناسان، افراد یا جوامع محلی برای ایجاد و انتقال دانش، تجربه و آرزوهای جهان در نقشهها با یکدیگر تعامل دارند. با ارائه این تعریف، آنها عمداً طیفی از اقدامات را گروه بندی می کنند که – در قلمرو سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) می توانند نام ها، خاستگاه ها و کاربردهای مختلفی داشته باشند، مانند سیستم اطلاعات جغرافیایی مشارکت عمومی (PPGIS)، GIS مشارکتی (PGIS). و سیستم های اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه (VGI).
برای هدف این مقاله، که در آن تجربهای از طراحی و اجرای یک نقشه وب از درگیریهای آب در اندلس، جنوب اسپانیا را ارائه میکنیم، تشخیص بین نقشهبرداری مشارکتی، مانند فرآیندهای نقشهبرداری که شامل چهره به چهره است، مفید است. – مواجهه با ورودیهای مشارکت عمومی و پروژههای نقشهبرداری مشارکتی که عمدتاً بر گردآوری و انتشار دادههای جغرافیایی متمرکز هستند، که بهطور داوطلبانه توسط افرادی ارائه میشوند که به عنوان «حسگرهای داوطلبانه» عمل میکنند [ 2 ]. بر این اساس، پیرو لیو و همکاران. [ 3 ]، ما بین فرآیندهای نقشه برداری مشارکتی مبتنی بر جامعه و شیوه های نقشه برداری مشارکتی که عمدتاً مربوط به سیستم های اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه و برنامه های نقشه برداری وب است، تمایز قائل می شویم.
این شیوههای اخیر نیز در چارچوب نظری گستردهتر علم شهروندی [ 4 ] قرار گرفتهاند، که روش نقشهبرداری مشارکتی را در مورد مشارکت داوطلبانه شهروندان در اطلاعات جغرافیایی و نقشهبرداری اتخاذ میکند. در طول دو دهه گذشته، علاقه فزاینده به این تجربیات نقشه برداری به طور قابل توجهی از حوزه های کاربردی متنوع تکامل یافته است، با این درک که استفاده و ادغام دانش و تجربه غیر متخصص و مبتنی بر مکان می تواند به حل مشکلات پیچیده کاربری زمین کمک کند و ارزش را افزایش دهد. جستوجوها برای راهحلها مشروع و مجاز شدند [ 1 ، 5 ، 6 ].
پروژه های نقشه برداری مشارکتی از دهه 1990 در سراسر جهان گسترش یافته است، از پروژه هایی که توسط گروه های شهری نسبتاً مرفه در شمال اروپا و آمریکا انجام می شود تا گروه های بومی جنگلی در مناطق استوایی [ 7 ، 8 ، 9 ]. در بیشتر موارد – اما نه همه –، هدف انتقادی نقشههای مشارکتی ایجاد فضاهایی برای تبادل جمعی از روایتها و بازنماییهایی است که منطق گفتمانهای هژمونیک را به چالش میکشد و به چالش میکشد [ 10 ].]. از این نظر، نقشهبرداری مشارکتی میتواند به کشف ساختارهای قدرت پنهان کمک کند، نقشههایی بسازد که در آن بازنماییهای متعارف و هژمونیک با اطلاعات و دانش بومی همپوشانی دارند که در غیر این صورت توسط گفتمانهای غالب نامرئی میشوند. به این ترتیب، نقشه های مشارکتی و انتقادی با هدف کمک به فرآیندهای توانمندسازی و تخصیص فضا توسط شهروندان و/یا جوامع محلی به عنوان شرط لازم برای تغییرات اجتماعی [ 11 ] (p.11) [ 12 ] است. همانطور که آنها درک پنهان و جایگزین از جهان را برجسته می کنند، آنها همچنین به “ابژه های بالقوه سیاست و سیاست” [ 13 ] (ص. 620) در [ 14 ] (ص. 273) تبدیل می شوند.
از همان مراحل اولیه، آرمان ثابت این نوع نقشهبرداری مشارکتی، مشارکت و توانمندسازی گروههای حاشیهنشین در جامعه از طریق استفاده از فناوریهای فضایی بوده است که به ابزاری مفید برای جنبشهای عدالت محیطی برای انتقال و گزارش درگیریهای محیطی و ناهموار تبدیل شده است. آسیب های اجتماعی-اکولوژیکی [ 15 ، 16 ، 17 ، 18 ، 19 ، 20 ، 21 ، 22]. در این زمینه نظری، طراحی و تدوین نقشه وب درگیریهای آبی در اندلس مبتنی بر تحقیقات مشارکتی و تولید مشترک دانش از طریق فرآیند یکپارچه از دیدگاههای «ابزاری» و «توانمندسازی» [ 23 ] بوده است. یک رویکرد یکپارچه نقشه برداری مشارکتی – مشارکتی [ 3 ]، همانطور که در بخش های زیر بحث شده است.
1.2. فرضیه، هدف و مطالعه موردی
پرداختن به تضادهای حاکمیت محیطی مستلزم اتخاذ یک رویکرد پیچیدگی است که برای راه اندازی فرآیند تطبیقی یادگیری، کاوش و آزمایش جمعی طراحی شده است [ 24 ، 25 ، 26 ]. در واقع، هنگام مواجهه با مسائل مختلف اجتماعی و پیچیده، فرآیندهای تحلیلی باید با تفکر انعکاسی و تجربی همراه باشد تا پویایی سیستم به طور کامل مقابله شود. به همین دلیل، در دو دهه گذشته اجماع فزاینده ای وجود داشته است که فرآیندهای مشارکتی و فراگیر برای تصمیم گیری مؤثر و منصفانه در عرصه خاص حکمرانی آب ضروری است [ 27 ، 28 ، 29 ، 30 ].
در کارهای قبلی، نتایج فرآیندهای مشارکتی در رابطه با تأثیر مؤثر آنها بر سیاست عمومی – توانایی عمومی برای تأثیرگذاری بر برنامه نهایی یا به عبارت دیگر، نحوه بازسازی قدرت تصمیمگیری – ارزیابی شده است. برخی از معیارهای به دست آمده از فرآیند را در نظر بگیرید [ 12 ، 31 ]. این مورد کار بالستر و موت [ 32]، که ظرفیت سازی تطبیقی را در دو فرآیند مختلف برنامه ریزی آب – حوضه رودخانه ابرو (اسپانیا) و حوضه توسان (آریزونا، ایالات متحده) – از طریق چندین شاخص مرتبط با اجرای فرآیند، مانند یادگیری، دانش، چشم انداز جمعی ارزیابی می کنند. ، تمایل، شبکه ها، اعتماد و تداوم. منطق پشت این رویکرد شناسایی مزایای بالقوه شناسایی شده در بسیاری از فرآیندهای مشارکتی اجرا شده برای برنامه ریزی آب است، مانند توانایی تقویت یادگیری جمعی و درک مسائل [ 33 ، 34 ، 35 ، 36 ]، و توانایی افزایش انسجام جامعه و هویت جمعی [ 37 ].
در این مقاله، ما فرض میکنیم که با ادغام فرآیندهای نقشهبرداری مشارکتی مبتنی بر جامعه و فناوریهای نقشهبرداری دیجیتالی مشارکتی مبتنی بر اینترنت، میتوان فضاهایی را برای تولید مشترک دانش و یادگیری جمعی ایجاد کرد [ 3 ، 38 ]. ما همچنین استدلال میکنیم که ارائه یک پلتفرم وب مشترک این پروژهها را قادر میسازد تا به مخزنی از دانش و شیوههای فعال تبدیل شوند که اغلب ضعیف ذخیره میشوند و به ندرت در میان جوامع و سازمانها به اشتراک گذاشته میشوند. به این ترتیب، این نقشههای مشارکتی مبتنی بر وب میتوانند ابزارهای مفیدی برای نظارت، مستندسازی و بررسی «روشها و روشهای مخالفتمحور» بهعنوان «شاخصهای زنده» یا «نشانههایی از آنچه باید فوراً مورد توجه قرار گیرد و در کجا» [ 39 ] باشد.]. نقشه مشترک تضادهای آب در اندلس، اسپانیا (از این پس Map-RedNCA با استفاده از مخفف اسپانیایی آن، Red-Nueva Cultura del Agua) برای نشان دادن مزایا و پتانسیل این نوع فرآیندهای نقشه برداری استفاده می شود. این مطالعه موردی در منطقه جنوبی اندلس (اسپانیا) با مساحت 87268 کیلومتر مربع و 8414240 نفر در سال 2019 واقع شده است.
هدف ابزار مشارکتی Map-RedNCA دو مورد است: (1) ترویج تحقیق اقدام در عدالت زیست محیطی و حمایت از کار جنبشهای اجتماعی از طریق ایجاد مواد اطلاعرسانی برای مستندسازی و ایجاد درگیریها، بحثها و ابتکارات اجتماعی پیرامون آب. قابل مشاهده در اندلس، و (2) به عنوان یک ابزار بالقوه برای هدایت مشارکت عمومی در چرخه های برنامه ریزی سازمانی آب. یکی از نتایج می تواند استفاده از آن برای کمک به شناسایی «مسائل مهم مدیریت آب» در اطراف باشد، که بحث اجتماعی در آغاز هر چرخه برنامه ریزی مناطق حوضه رودخانه باید بیان شود: «کشورهای عضو باید اطمینان حاصل کنند که برای هر رودخانه منطقه حوضه،40 ] (ماده 14، 1.b).
پس از یک فرآیند ساخت و ساز دو ساله، Map-RedNCA از اواسط سال 2019 عملیاتی شده است و در حال حاضر شامل حدوداً می شود. 53 گزارش ( شکل 1 ).
با تکیه بر تجربیات قبلی، به ویژه تجربه اطلس عدالت محیطی [ 14 ، 41 ]، هدف Map-RedNCA ارائه ابزاری برای فعالیت و مقاومت اجتماعی است. ترویج گفت و گو و تبادل تجربیات، ایده ها، داده ها و استراتژی ها؛ ارائه یک منبع اطلاعاتی با موارد خاص، مرتبط، و منظم. حساس کردن رسانه ها و افکار عمومی؛ اعمال فشار بر سیاست گذاران برای اجرای سیاست های عمومی با هدف عدالت زیست محیطی؛ برای توسعه و تقویت استراتژی هایی برای بیان سیاست های عدالت زیست محیطی و کمک به فرآیندهای تولید مشترک دانش [ 14 ]] (ص 264). با این حال، بر خلاف اطلس عدالت زیست محیطی، که هدف آن گزارش انواع بی عدالتی های زیست محیطی جهانی در سراسر جهان است، پروژه ما در مقیاس منطقه ای و یک موضوع موضوعی خاص متمرکز است: گزارش موارد بی عدالتی آب. تمرکز موضوعی و محلی بودن عوامل مهمی برای درک دخالت مستقیم و محدودتر عوامل اجتماعی محلی در فرآیند هستند. این دو ویژگی همچنین ادغام نقشه وب در صفحه وب از قبل موجود یک سازمان اجتماعی را تسهیل می کند که یکی دیگر از ویژگی های متمایز کننده آن است.
هدف خاص این مقاله تجزیه و تحلیل میزانی است که ساخت نقشه وب و نتایج آن نیز به عنوان یک فرآیند تولید مشترک دانش و یادگیری جمعی عمل می کند، به ویژه به دلیل تمرکز روش شناختی اعمال شده، و ادغام نقشه در ساختار جنبش های اجتماعی منطقه در همان زمان، ما به دنبال آزمایش این ایده اولیه خواهیم بود که نتیجه یک مخزن داده مفید برای مقامات آب عمومی است.
2. مواد و روشها
همه پروژه های علمی شهروندی یا تولید نقشه مشارکتی با هدف ابزاری طراحی ابزاری روبرو هستند که شهروندان را قادر می سازد به طور مستقل اطلاعات را درج کنند. این هدف نیازمند تلاش مضاعف ویژه در طراحی ابزار است: اول، از نقطه نظر فن آوری، برای آسان کردن استفاده از ابزار برای کاربران غیرمتخصص بدون کمک. ثانیاً، از دیدگاه هستیشناختی و معنایی، مشخص کردن صریح اطلاعاتی که باید گنجانده شود و اصطلاحاتی که باید در آنها از طریق ساخت یک زبان مشترک (فنی، تخصصی، محاورهای) انجام شود.
هم نیازها و هم چالش ها از ابتدا پروژه به طور همزمان برطرف شد. اولین مراحل ساخت نمایشگر نقشه به تجزیه و تحلیل سوابق، با توجه ویژه به تولید مشترک و مدیریت اطلاعات (نیاز به ثبت یا عدم افزودن اطلاعات جدید) و انتشار (نشر رایگان در مقابل انتشار نظارت شده) اختصاص داشت. در همان زمان، گزینه های مختلف نرم افزار و قابلیت ها و ویژگی های آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به محدودیتهای زمانی و بودجه موجود، و با توجه به هدف تقویت ماهیت باز پروژه در تمام مراحل آن، ابزار نرمافزار آزاد Ushahidi انتخاب شد که به صراحت برای فعالیتهای اجتماعی طراحی شده است. پلت فرم منبع باز Ushahidi برای تسهیل جمع آوری اطلاعات، تجسم و نقشه برداری تعاملی طراحی شده است.42 ، 43 ]. در این مورد خاص، ما یک فرم وب را برای جمع آوری اطلاعات گزارش شده توسط خود فعالان در مورد درگیری های آبی در منطقه اندلس انتخاب کردیم.
در همین حال، محتویات نقشه تعریف شد: چه چیزی باید نقشه برداری شود و چه اطلاعات مرتبط مورد علاقه است. این وظایف از طریق مراحل و روشهای زیر توسعه یافتند: (1) بررسی ادبیات – بررسی پیشینه. (2) بحث تیمی و پیش نویس پیشنهاد. (iii) مصاحبه های عمیق، و (IV) رویکرد نقشه برداری مشارکتی و مشارکتی یکپارچه. شکل 2 گردش کار کلی فرآیند نقشه برداری یکپارچه، همراه با تکامل تعداد گزارش های تضاد اضافه شده، و فرم های Google جمع آوری شده در طول مدت دو ساله پروژه را ترکیب می کند.
(i) بررسی ادبیات – بررسی پیشینه
مرحله اول یک بررسی پیشینه بود: از یک طرف، پروژه های نقشه برداری مشترک بررسی شدند. طراحی رابط و ساختار پایگاه داده گزارش اطلس عدالت محیطی (ejatlas.org) و “نقشه بارسلونا + پایدار ( https://www.bcnsostenible.cat/es/) مدل مديريت و مشاركت مورد توجه خاص بود. این دومی امکان دسترسی به گزارشهای شهروندان را به دو روش مختلف میدهد: از طریق نقشه وب، با کلیک بر روی مکان، و از طریق خود گزارشها، با کلیک بر روی تصویر یا عنوان گزارش فهرستشده در یک صفحه وب لیست گزارش خاص. در همان زمان، عبارات استفاده شده در نقشه، تا حد زیادی بر اساس اسناد فنی برنامه ریزی آب، تعریف و طبقه بندی شدند: دستورالعمل چارچوب آب اتحادیه اروپا (EU) (2000) – WFD – و پیشرفت های اسپانیایی آن – Instrucción de Planificación Hidrológica (ORDEN ARM/2656/2008)—از این پس IPH.
(ii) بحث اعضای تیم و پیش نویس پیشنهاد
بحثی توسط اعضای تیم برگزار شد که شامل محققانی از زمینهها و رشتههای مختلف بود: انسانشناسی، جغرافیای انسانی، علوم سیاسی، علوم محیطی و علوم رایانه. این منجر به اولین پیشنهاد برای یک طراحی ترکیبی شد که دو سابقه ذکر شده در بالا را برای مستندسازی تضادهای آب و اولین نسخه رابط بیننده نقشه و مدل مدیریتی ترکیب می کرد: ثبت رایگان و انتشار نظارت شده. از آن نقطه به بعد، تولید مشترک نقشه از طریق دو اقدام اصلی آغاز شد:
(iii) مصاحبه با دانشگاهیان و/یا فعالان
به طور دقیق، 31 مصاحبه عمیق با فعالان انجام شد ( پیوست A) با استفاده از روش گلوله برفی با مخاطبین فرهنگ آب جدید شبکه اندلس – که از این پس با مخفف اسپانیایی Red-ANCA مشخص می شود – به عنوان نقطه شروع انتخاب شده است. این یک روش نمونه گیری غیراحتمالی است که در مواقعی که دسترسی به آزمودنی هایی با ویژگی های هدف دشوار است، استفاده می شود. در این مورد، از مصاحبه شوندگان خواسته می شود تا در میان آشنایان خود به موضوعات آینده اشاره کنند. در طول این مرحله، ما به دنبال تماس با مطلعین از تمام استانهای اندلس بودیم تا نقشه درگیریهای آبی را در کل منطقه مستند کند. میانگین سنی نسبتاً بالا (55 سال) مصاحبه شوندگان باید برجسته شود، همانطور که سوگیری بزرگ مردان از فعالیت های زیست محیطی در منطقه باید برجسته شود: 94٪ از مصاحبه شوندگان مرد بودند. با توجه به گروه هایی که آنها نمایندگی می کردند، 61٪ نقش خود را در مقیاس محلی انجام می دهند.ضمیمه A ).
مدت زمان مصاحبه ها 60 تا 90 دقیقه بود و این مصاحبه ها در دو بخش ساختاربندی شدند: (1) ابتدا از شرکت کنندگان خواسته شد ابزار طراحی وب را از طریق مشاوره نقشه آزمایش کنند و گزارش کاملی از تضاد آب که با آن درگیر بودند اضافه کنند. . در طول این بخش از مصاحبه، یکی از اعضای گروه پژوهشی به عنوان تسهیل کننده ضمن یادداشت برداری از مشکلات (فنی، معنایی) که در طول جلسه به وجود آمد، عمل کرد. (ii) در طول بخش دوم مصاحبه، نظرات، درخواستها و پیشنهادات گستردهتری از مصاحبهشوندگان با استفاده از یک پرسشنامه نیمه ساختاریافته در قالب Google جمعآوری شد. گزیده ای از این نتایج در بخش زیر آورده شده است. رضایت آگاهانه از کلیه شرکت کنندگان در جمع آوری داده ها اخذ شد. از 53 گزارش فعلی موجود در نقشه،
(IV) رویکرد نقشه برداری مشارکتی و مشارکتی یکپارچه
سه کارگاه نقشه برداری مشارکتی در طول مدت دو ساله پروژه برای آزمایش ابزار و طراحی مشترک محتوا و رابط آن برگزار شد، به علاوه سه کارگاه نقشه برداری مشارکتی دیگر برای انتشار پروژه و ارتقای مشاوره و مشارکت اطلاعات در حال حاضر- ابزار تلفیقی ( پیوست B ). به این معنا، در طول عمر پروژه، ما یک رویکرد نقشه برداری مشارکتی-همکاری یکپارچه [ 3 ] را اعمال کردیم.
بیشتر کارگاهها در چارچوب مجامع سالانه به نام جنبشهای شهروندی (محیطبانان، حامیان میراث سرزمینی و فعالان حقوق بشر برای آب) یا در چارچوب آموزش محیطزیست که توسط مدیریت منطقهای ترویج میشود، برگزار شد. فقط یک مورد به طور خاص توسط تیم کاری و با همکاری موسسه آمار و نقشهبرداری اندلس سازماندهی شد تا نظرات سایر افراد با مشخصات فنی و اداری بیشتری را در طراحی مشترک ابزار گنجانده باشد (به پیوست B مراجعه کنید ).
همه کارگاه ها در سه فعالیت ساختار یافته بودند: اول، مقدمه ای بر پروژه، و هدف و ساختار کارگاه، توسط یکی از اعضای گروه تحقیقاتی ( شکل 3 الف). دوم، تعامل شرکتکنندگان با ابزار بهصورت زیر سازماندهی شد: هر یک از اعضای تیم سازماندهی، گروهی متشکل از تقریباً 3 تا 4 شرکتکننده (از مجموع 20 تا 30 شرکتکننده، بسته به هر مورد خاص) را هماهنگ کرد. در این جلسات، از شرکت کنندگان خواسته شد تا بدون کمک از پلتفرم وب طراحی شده و چندین نفر در یک گروه برای آپلود گزارش جدید درگیری آب، مشورت کنند. در همین حال، هماهنگ کننده به عنوان ناظر/تسهیل کننده در جلسه عمل کرد و مشکلات و پیشنهادات پیش آمده را یادداشت برداری کرد ( شکل 3).ب). سوم، در پایان جلسه، نظرات و پیشنهادات گروهی در همان فرم مورد استفاده برای مصاحبه های عمیق جمع آوری شد ( شکل 3 ج). 15 فرم از این جلسات به 31 جلسه ذکر شده اضافه شد. لازم به ذکر است که به همه سؤالات برخی از آنها پاسخ داده نشد و نتایج بسته به مورد از 44 تا 46 پاسخ متغیر بود.
گزارشهای تضاد آب واقع در نقشه وب فعلی که از این کارگاهها میآیند، در پیوست B نشان داده شدهاند : 13 گزارش جدید درگیری آب از کارگاههای نقشهبرداری مشارکتی و 15 گزارش از مرحله نقشهبرداری و انتشار مشارکتی. لازم به ذکر است که این ابزار به کاربران ثبت نام شده این امکان را می دهد تا گزارش های خود را بعداً ویرایش کنند، یا اطلاعات جدید را اضافه کنند یا اطلاعات موجود را اصلاح کنند و این در 8 مورد رخ داده است.
هنگامی که فرآیند طراحی بیننده نقشهکشی و ساختار پایگاه داده فرم وب سفارشیشده مورد استفاده برای جمعآوری اطلاعات به پایان رسید، آخرین مرحله پروژه به کمپینهای انتشار متعدد با هدف دوگانه اختصاص یافت: از یک سو، تشویق ارسالهای مستقل به نقشه وب و از سوی دیگر، ارتقاء آگاهی اجتماعی از درگیری های آبی که قبلاً در نقشه نشان داده شده است. در این مرحله از پروژه، 15 گزارش جدید از مشارکت های داوطلبانه فعالان به نقشه اضافه شد.
3. نتایج
3.1. چالشهای هستیشناختی و معنایی: ایجاد زبان مشترک
کارگاههای نقشهبرداری مشارکتی و مصاحبهها بلافاصله نشان دادند که بزرگترین مشکلی که در هنگام طراحی ابزار با آن روبرو هستیم، مفهومی و زبانی است، که با مفهوم خود نقشه آغاز میشود: ما چه چیزی را یک «تعارض» و/یا «ابتکار» مرتبط با آب در نظر میگیریم. بودن؟ چگونه میتوان اینها را دستهبندی کرد تا همه درگیریها و ابتکارات اجتماعی را که مصاحبهشوندگان با آنها آشنا بودند نشان دهد؟ چگونه می توان الزامات برنامه ریزی خط مشی عمومی رسمی را با نیازها و زبان فعالان تطبیق داد؟ چگونه میتوان مقولههای تضادی را تعریف کرد که برای فعالان و مقامات دولتی در چارچوب فرآیند اجرای WFD معنا پیدا کند؟
بنابراین، از همان ابتدا، نیاز به ایفای نقش آموزشی وجود داشت، در حالی که تعاریف و مقولههای پیشنهادی توسط تیم پژوهشی در یک فرآیند تولید مشترک تکراری و یادگیری جمعی مورد پرسش قرار گرفتند. برای کمک به حل این مشکل، مجموعه ای از مواد آموزشی در مورد (دوباره)تعریف پروژه و چارچوب نظری آن و مفاهیم اصلی مورد رسیدگی تهیه شد. این مطالب در هر دو فرمت متنی و ویدیویی به اشتراک گذاشته شد که هر دو در وب سایت نقشه قابل دسترسی بودند.
ایجاد گونهشناسی منبع تضاد با تغییرات و پیشنهادات متعدد برای بهبود در سراسر مرحله طراحی مشترک فرم وب سفارشی پیچیده بود. این امر فرآیند مذاکره-واکنش و تولید مشترک دانش را که قبلاً به آن اشاره شد برجسته کرد. این شاید نمایانترین مورد نیاز به تطبیق زبان فنی-علمی و محاورهای، سودمندی فنی-اجتماعی اطلاعات جمعآوریشده، و فایده سیاسی-اجتماعی آن و دیدگاههای «ابزاری» و «قدرتبخش» پروژه باشد [ 23 ]. .
در مرحله آزمایش ابزار، پیشنهادهایی برای اصلاحات با ارجاعات واضح به ساختار پیچیده پایگاه داده گزارش دریافت شد. طبقهبندی منبع تضاد اولیه، که به طور مفصل از دستههای موجود در دستورالعمل فنی برنامهریزی آب برای شناسایی فشارها و تجزیه و تحلیل تاثیر بر روی بدنههای آبی استفاده میکرد، باعث سردرگمی مشخصی در میان شرکتکنندگان در کارگاه شد، که پیشنهاد کردند که دستهها باید ساده شوند. را می توان در این مثال برای دسته “آلودگی” مشاهده کرد ( جدول 1 ). به طور مشابه، دشواری شناسایی یک منبع تضاد منفرد، شرکتکنندگان را بر آن داشت تا پیشنهاد کنند که دستهها نباید متقابل باشند.
در این زمینه تعادل، راه حلی که به آن رسید یک گونه شناسی ترکیبی بود که نوع شناسی فشارها بر روی بدنه های آبی ایجاد شده توسط WFD را به گونه ای که توسط IPH در چارچوب قانونی اسپانیا مشخص و توسعه داده شده است، یکپارچه می کرد. این همچنین به سایر مقولهها (از نوع فرهنگی و اجتماعی) که از تجربه تیم و مشارکتهای انجام شده در طول مصاحبهها و کارگاهها برخاستهاند (به ضمیمه C مراجعه کنید ) تعمیم داده شده است.
در واقع، در چارچوب مفهومی صریح WFD جایی برای برخی مطالبات اجتماعی، مانند حمایت از میراث و مناظر آبی، تضمین حق بشر بر آب، و دفاع از مصرف غیراقتصادی آب، خواه تفریحی یا فرهنگی، وجود ندارد. به همین دلیل، دو مقوله منبع تضاد دیگر به نقشه اضافه شد: اهمیت مشارکت شهروندان در فرآیندهای دفاع از مدیریت عمومی خدمات آب شهری، و شهرداریسازی مجدد آنها در مواردی که خصوصیسازی شدهاند ( پیوست ج ، دسته 5: مشکلات). با خدمات آبرسانی و فاضلاب شهری)؛ و وجود میراث فرهنگی و مناظر آبی، که در قلب درک اجتماعی از طبیعت و به طور خاص، اکوسیستمهای آبی قرار دارند ( پیوست ج )، دسته 6. تأثیرات بر میراث اجتماعی). یک ساختار پایگاه داده از این ترکیبی از دیدگاه ها پدید آمد که پیچیده، جاه طلبانه بود و نیازمند توجه و تلاش گروه های همکار بود. با این حال، در عین حال، بیتردید غنی بود و پتانسیل قابلتوجهی برای مشارکت اطلاعات دقیق و قابل پردازش با ابزارهای مختلف نشان داد که نه تنها خود مجموعهها را توانمند میکند، بلکه در زمان مناسب ممکن است اطلاعات مفیدی برای مدیریت و برنامهریزی توسط ادارات تولید کند.
به لطف این بازتعریف پیشنهادات اولیه، حتی اگر این اصطلاح معمولاً توسط گروههای فعال استفاده نمیشود – بهویژه اصطلاحات برگرفته از چارچوب مفهومی WFD – به نظر میرسد که سطح بالایی از درک وجود داشته است و بهطور کلی، هیچ مشکلی وجود ندارد. شناسایی شده اند تا تضادها در چارچوب پیشنهادی نهایی در پروژه مفهوم سازی شوند. از این نظر، 91 درصد (44 نفر) از مطلعین اظهار داشتند که واژگان مورد استفاده در ابزار را به طور شهودی درک می کنند، در حالی که 78 درصد (46 نفر) پاسخ دادند که بسیار آسان (39 درصد، 46 نفر) یا کاملاً آسان (39 درصد) است. ، n 46) برای ارائه اطلاعات در فرم سفارشی وب.
بنابراین ما توانستیم تأیید کنیم که فرآیند ساخت و ساز اجرا شده در این پروژه منجر به یک بحث مفهومی جمعی و تولید مشترک داده-اطلاعات-دانش مفید برای ایجاد مشترک عوامل اجتماعی و به طور همزمان خاص، طبقه بندی و دقیق برای هدایت مدیریت شده است. تکینگی این رویکرد نوآوری اساسی در این تجربه است.
3.2. چالش های تکنولوژیکی: طراحی و مدیریت نهایی نقشه
از ابتدا، یکی از نگرانیهای اصلی در مورد پروژه تضمین پایداری در طول حیات طبیعی نقشه بود: چگونه میتوان نقشه را پس از اتمام پروژه بهروز نگه داشت؟ چگونه می توان مشارکت عمومی را حفظ کرد؟ به همین دلیل است که ایجاد اتحاد با شبکههای انجمنی و بسترهای شهروندی برای پیشرفت در کار دشوار مشارکت و اجرای علم شهروندی در سراسر فرآیند ایجاد آن ضروری بود.
این استراتژی یکی دیگر از ویژگیهای منحصربهفرد اصلی این تجربه است: شروع یک پروژه تحقیقاتی منجر به درهمتنیدگی در فرآیندهای سازمانها و جنبشهای اجتماعی از پیش موجود و آرزوی پایداری در طول زمان توسط انرژیهای اجتماعی مستقل میشود.
نقشه-RedNCA یک پروژه تحقیقاتی را با ساختار سازمانی و ارتباطی شبکه اندلس فرهنگ آب جدید، سازمانی که از سال 2004 در منطقه فعالیت می کند، در هم می آمیزد. تجربیاتی که آرزو داشتیم محقق شده است، این است که نقشه در وب سایت Red-ANCA گنجانده شده است، با این پروژه، به نوبه خود، به محتوا و توسعه کمک می کند. این ادغام، که یکی از نوآوریها و پتانسیلهای اصلی پروژه است، امکان بافته شدن در بافت اجتماعی و پایدار ماندن نقشه در طول زمان را افزایش میدهد که این دو مورد از بزرگترین مشکلات برای پروژههایی از این نوع است.
دقیقاً در مرحله کارگاهی و متعاقباً در مرحله مشارکت خودمختار بود که مشاهده کردیم که درگیریهای کمتر مهم در مقیاس منطقهای توسط گروههای محلی که بیشتر در خواستههای خود صریحتر بودند، گنجانده شد. این موضوع بحث دیگری را در مراحل اولیه توسعه پروژه برانگیخت: مقیاس و اهمیت تضاد آب، نهاد فیزیکی-محیط زیستی-اجتماعی خود، که مستلزم ایجاد معیارهای شمول یا حذف منسجم است. بحث و جدل حول بعد جمعی-اجتماعی درگیریها، نقطه یا سطحی که در آن محدودیتهایی برای گنجاندن آنها در مقیاس منطقهای در نظر گرفته میشد، آغاز شد. چه کسی ارتباط یک درگیری را تعیین می کند؟ آیا این تیم ویرایش است یا جامعه کاربر که آستانه را تعیین می کند؟
در رابطه با این بحث و در چارچوب درهم تنیدگی پویا بین محققان و فعالان، بحث گسترده تری پیرامون مدل های مدیریتی مطرح شد: آیا نقشه باید توسط کارشناسان تعدیل شود یا ثبت نام باز باشد؟ آیا جامعه کاربر باید به عنوان ناظر عمل کند؟ کدام مدل منجر به پایداری بیشتر در طول زمان و حفظ کیفیت اطلاعات می شود؟
تجزیه و تحلیل ما از پروژه های نقشه برداری مشترک قبلی، چهار گزینه مدیریتی را نشان داد: (1) ثبت نام رایگان، که در آن کاربر برای آپلود اطلاعات به تأیید مدیر سیستم نیاز ندارد. (ii) ثبت نام تحت نظارت، جایی که کاربر برای آپلود اطلاعات به تأیید مدیر سیستم نیاز دارد. (iii) انتشار رایگان، جایی که اطلاعات آپلود شده برای انتشار نیازی به تایید مدیر سیستم ندارد. (IV) انتشار نظارت شده، جایی که اطلاعات آپلود شده برای انتشار نیاز به تایید مدیر سیستم دارد [ 22 ].
اگرچه قصد اولیه تیم ایجاد یک ابزار کاملاً بدون نظارت و مستقل بود که بتواند با اقدامات سازمان اجتماعی درگیر ادغام شود و از آن پشتیبانی کند، بررسی پیشینه و نظرات جمعآوریشده در طول مصاحبهها و کارگاهها ما را به تغییر نظر سوق داد. به طور خلاصه، اکثر مصاحبه شوندگان فکر می کردند که هم ثبت نام برای اجازه دادن به اطلاعات به نقشه (76% n 46) و هم ایجاد و انتشار گزارش ها (93% n 46) باید نظارت شود ( شکل 4 ). هنگامی که ما در مورد مزایای نظارت جویا شدیم، اکثر آنها موافق بودند که مناسب ترین مدل برای تضمین کیفیت اطلاعات اضافه شده و در نتیجه اعتبار آن است ( شکل 5 ).
در مورد عملکرد فنی ابزار، نتایج مشاهده شده نشان می دهد که به غیر از برخی افراد که استفاده عمومی از فناوری محدود است، هیچ مشکل مهمی وجود نداشته است که در نتیجه بر مشارکت آنها در پروژه تأثیر منفی می گذارد. در مقابل، سهولت تعامل بومیان دیجیتال با ابزار و کاربردهای آن (مشاوره، فیلتر کردن گزارش ها، ویرایش نقاط روی نقشه و غیره) قابل ذکر است. با این حال، این بخش شرکتکننده ترجیحی برای قالبهای مرتبط با برنامههای کاربردی تلفن همراه و فناوریهای اطلاعات و ارتباطات مبتنی بر شبکههای اجتماعی نشان داد. این امر ما را بر آن داشت تا در نظر بگیریم که تداوم پیشبینیشده این ابزار در طول زمان به بررسی عمیقتر این جنبه توصیه میکند تا ابزاری طراحی شود که مردم – بهویژه جوانان – بتوانند روزانه از آن استفاده کنند.
در طول فرآیند طراحی مشترک ابزار وب، نیاز به گنجاندن دستورالعملهای بیشتر از آنچه در ابتدا پیشبینی شده بود، برای اصلاح برخی از بخشها در پایگاه داده گزارش برای آسانتر کردن درک زبان مورد استفاده در بیننده، و ترکیب کردن خواستههای فعالان از جمله شناسایی فضاهای حاشیهشهری بهعنوان مناطق پرتنش و هدف مطالبات آنها، و الحاق اشکال بسیجی که در ابتدا پیشبینی نشده بود، مانند جمعآوری امضا و طرح ادعا.
در نتیجه، نقشه مکانهای دقیق تضادها را با پیوندهایی به فایلهای واقعیت حاوی توضیحاتی از تضادهای ارائهشده توسط بازیگران درگیر در راستای دستههای اطلاعاتی ارائهشده در جدول 2 نشان میدهد . اینها شامل دلایل بسیج، جنبه های مربوط به دسترسی به اطلاعات و مشارکت در فرآیندهای نهادی، عوامل اجتماعی درگیر، و پویایی و نتیجه درگیری است.
با توجه به هدف دوگانه ادغام دیدگاههای «توانمندسازی» و «ابزاری»، این دادهها بهعنوان یک لایه نقطهای به نقشه وب اضافه شدند و با لایههای فیزیکی و سایر لایههای داده GIS-مانند وضعیت جهانی بدنههای آبی مطابق با مدیریت دولتی پوشانده شدند. – بررسی روابط فضایی بین ادراک فعالان و ویژگیهای فیزیکی مکان، به گفته اداره ذیصلاح.
بنابراین، این نقشه مشاهده تناقضات بین ادراکات محلی، که عموماً در واقعیت به خوبی پایه گذاری شده است، و تشخیص برنامه ریزی آب، که نقشه ارائه می دهد، از بدنه های آبی یکسان را امکان پذیر می کند. یکی از مثالهایی که این موضوع را نشان میدهد، بهرهبرداری بیش از حد از آبخوان Estanque (پگالاجار، استان Jaén) است ( شکل 6 )، که در نقشهبرداری رسمی طرح حوضه رودخانه، طبقهبندی «وضعیت کلی خوب بدنههای آبی» ارائه شده است.
در همین راستا، 17 مورد شناسایی شده است که در آنها کیفیت پایین رودخانه و آبخوان در مکانهایی که دادههای ارائه شده توسط سازمان آب (وضعیت جهانی آبهای موجود در طرحهای حوضه رودخانه، چرخه دوم 2015-2021) اعلام شده است، محکوم شده است. مقابل
4. بحث و نتیجه گیری
چارچوب نظارتی و نهادی، بهویژه در حوزه سیاستهای زیستمحیطی، نیازمند پیچیدگی، عدم قطعیتهای عمیق، و منافعی است که در فرآیندهای تصمیمگیری در معرض خطر است، باید با مشارکت همه عوامل اجتماعی قانونی درگیر مورد توجه قرار گیرد و با حمایتهای لازم از آن حمایت شود. اطلاعات، و کامل ترین و دقیق ترین دانش ممکن از عوامل دخیل در مسائل. در مورد سیاست آب، مقررات مربوط، WFD، پروتکل ها و روش های خاصی را وضع می کند که به دنبال عملیاتی کردن این استراتژی از طریق تمرکز اطلاعات، مشاوره و مشارکت فعال در فرآیندهای برنامه ریزی حوضه آب از ذینفعان و عموم مردم است. . با این حال، با وجود این چارچوب نهادی صحیح،44 ] (ص 216)، «تفاوت اساسی بین گذراندن مراسم توخالی مشارکت و داشتن قدرت واقعی مورد نیاز برای تأثیرگذاری بر نتیجه فرآیند وجود دارد».
این مقاله به طور ترکیبی چارچوب نظری را ارائه کرده است که استراتژی تولید مشترک دانش بر اساس آن و روششناسی خاص مورد استفاده توسط نقشه تضادهای آبی در اندلس، اساساً مبتنی بر یک رویکرد نقشهبرداری مشارکتی و مشارکتی یکپارچه است. فرآیند ساخت Webmap-RedNCA دو رویکرد لیو و همکاران را ترکیب می کند. [ 3] پیشنهاد می کند: (الف) مشارکتی – از طریق کارگاه های حضوری و مصاحبه های عمیق که به طراحی و ایجاد مشترک ابزار کمک می کند، و (ب) مشارکتی – از طریق ترویج مشارکت های داوطلبانه در نهایی نقشه وب از طریق کارگاه های حضوری، اما بیشتر توسط کمپین های رسانه های اجتماعی. این دو رویکرد به این معناست که فعالان از همان ابتدای فرآیند نقشه برداری درگیر بوده و در طول پروژه دو ساله مشارکت داشته اند.
علاوه بر این، در مورد ما، سهمی که پلتفرم وب ایجاد میکند بهعنوان یک آفرینش برونزا برای یک جنبش اجتماعی رخ نمیدهد، بلکه در ساختار سازمانی آن ادغام میشود و وبسایت جنبش را بهروزرسانی و بهبود میبخشد. بنابراین، پذیرش و شناخت آن توسط جمعی افزایش مییابد، همچنین قابلیت عملیاتی آن و احتمال تداوم آن در طول زمان و فراتر از حیات اداری پروژه علمی-آکادمیک، که همچنین بخشی اساسی از فرآیند است، افزایش مییابد. پیامدهای این ادغام قبلاً در قالب انتشار تجربه در رسانه های مختلف انتقادی- جایگزین با تأثیر اجتماعی قابل توجه دیده شده است. اینها شامل مجلات El Salto و El Ecologista است که در پایتخت اسپانیا، مادرید، منتشر می شود. که شامل گزارشهایی درباره Map-RedNCA در نسخههای آوریل 2019 و زمستان 2019-2020 است. سازمان غیردولتی ONGAWA نیز این پروژه را به عنوان یک تجربه برجسته از ابتکارات اجتماعی سازگار با تغییرات آب و هوایی گنجانده است. پروژه های علمی مختلفی که بخشی از ResCities هستند که توسط دانشگاه آزاد کاتالونیا و دانشگاه هوئلوا هماهنگ شده اند نیز خود را با این تجربه مرتبط کرده اند.
به نوبه خود، Lepenies و همکاران. [ 22 ] بیان می کند که ماهیت سیاسی تولید مشترک باید صریحاً پذیرفته شود، که از طریق آن باید دیدگاه های مختلف ممکن آن را درک کرد: تولید مشترک در دیدگاه خدمات عمومی و تولید مشترک در دیدگاه علوم پایداری، که هر یک با سنتها و انواع مختلف، و پیامدهای سیاسی متفاوت در حکمرانی آب که به ترتیب میتوان ابزاری و توانمند نامید [ 22 ]]. چالش ما، در این راستا، ایجاد مشترک یک ابزار نقشه مشترک با توانایی ترکیب این دو دیدگاه بوده است: تجربه یک فرآیند تولید مشترک داده-اطلاعات-دانش که هر دو برای ایجاد مشترک اجتماعی مفید است. بازیگران – فعالان محیط زیست – و همچنین به اندازه کافی مشخص، قابل طبقه بندی و دقیق برای هدایت مدیریت آب در ادارات ذیصلاح: مخزنی از دانش فعالان که می تواند برای مدیریت عمومی نیز مفید باشد.
نتیجه این فرآیند یک نقشه وب است که نوع خاصی از اطلاعات را که قبلاً قابل مشاهده نبود سازماندهی می کند. مطابق با تجربیات قبلی که الهام گرفته از آن، Map-RedNCA مواد تجربی را برای یک دستور کار تحقیقاتی با هدف درک چگونگی ایجاد و درک تحولات در سیستمهای اجتماعی-اکولوژیکی، که در آن توزیع نابرابر خوبی و بدی بین افراد مختلف وجود دارد، ارائه میکند. بخش های اجتماعی، یک دستور کار تحقیقاتی طراحی شده برای درک چگونگی، کجا و با چه نتایجی کسانی که تحت تاثیر قرار می گیرند با این اثرات مبارزه می کنند.
میزان تداوم، گسترش و تثبیت ابزار در بافت اجتماعی ممکن است به تولید برخی نتایج ملموس در آینده کمک کند، هنوز مشخص نیست. رویکرد تولید مشترک در سیاستهای زیستمحیطی، پتانسیل ایجاد اکوسیستمهای آبی بهتر را دارد، اما اجرای مؤثر آن مستلزم دگرگونیهای نهادی برای غلبه بر مقاومت در برابر توزیع مجدد نیرو از نظر فراگیری و برابری است.
تجربه نقشه تضادهای آبی در اندلس به عنوان یک پیشینه روش شناختی جدید و نقطه شروعی برای پروژه های جدید مشابه است. همانطور که توسط براون و کیتا [ 45 ] (ص. 122) اشاره شد، انقلاب جغرافیایی مدرن، با فناوریهایی که سیستمهای زمین را نقشهبرداری میکنند، درک جهان فیزیکی را بسیار تسریع کرده است. با این حال، دانش مناظر اجتماعی و فرهنگی پیچیدهتر است و درک آن با سرعت بسیار کندتری پیش میرود. ما معتقدیم این نقشه نشان دهنده کمکی به این زمینه است.
در این زمان، Map-RedNCA با این چالش مواجه است که کاملاً خودپایدار شود و زندگی خود را به دست آورد و در نتیجه، تبدیل به فرصتی جالب برای گسترش نظریه و عمل نقشه برداری عدالت زیست محیطی و رشته جغرافیایی متعهد به این امر است.
بدون دیدگاه