بازنمایی های کارتوگرافی تابع ادراک حسی هستند و بر ترجمه ادراکات حسی به نمادهای نقشه کشی تکیه می کنند. از این نظر، کارتوگرافی ارتباط نزدیکی با زیبایی شناسی دارد، زیرا نشان دهنده یک رشته دانشگاهی از ادراکات حسی است. توجه علمی به زیبایی‌شناسی نقشه‌کشی، تا به امروز، به شدت بر تأثیر زیبایی‌شناختی بازنمایی‌های کارتوگرافی متمرکز شده است. با این حال، توجه به زیرشاخه فلسفی زیبایی شناسی نسبتاً محدود است. این امر در مورد ارتباط بین پرسش‌های جامعه‌شناختی و ساخت اجتماعی قضاوت‌های زیبایی‌شناختی نیز صادق است. ما در این مقاله به هر دو موضوع می پردازیم. ما به نظریه نقشه کشی پسا انتقادی اشاره می کنیم. ماهیت اجتماعی ساخته شده و ماهیت محدود به قدرت نقشه ها را می پذیرد، اما نقشه نگاری پوزیتیویستی «سنتی» و به طور گسترده تثبیت شده را رد نمی کند. با تکیه بر نظریه نقشه‌نگاری‌های انحرافی مرتبط با این موضوع، ما نقشه‌برداری طراحی‌شده بر اساس معیارهای زیبایی‌شناختی را به‌عنوان فرانحراف می‌فهمیم، زیرا اقتضای تفاسیر جهان را روشن می‌کند. به‌ویژه محیط‌های مجازی و افزوده شده، پتانسیل بالایی برای تولید نمایش‌های نقشه‌کشی ساخته‌شده از نظر زیبایی‌شناسی نشان می‌دهند. نقشه‌برداری مشارکتی بسیاری از افراد را قادر می‌سازد تا در مورد اقتضای تجربیات فضایی و انتزاع‌های فضایی‌شان بدون دانش ویژه‌ای شبیه به متخصص فکر کنند. با این حال، یک پیش نیاز، حداکثر باز بودن ممکن برای موضوعات و بازنمایی است. این امر مشمول محدودیت اخلاقی نیست. با تکیه بر نظریه نقشه‌نگاری‌های انحرافی مرتبط با این موضوع، ما نقشه‌برداری طراحی‌شده بر اساس معیارهای زیبایی‌شناختی را به‌عنوان فرانحراف می‌فهمیم، زیرا اقتضای تفاسیر جهان را روشن می‌کند. به‌ویژه محیط‌های مجازی و افزوده شده، پتانسیل بالایی برای تولید نمایش‌های نقشه‌کشی ساخته‌شده از نظر زیبایی‌شناسی نشان می‌دهند. نقشه‌برداری مشارکتی بسیاری از افراد را قادر می‌سازد تا در مورد اقتضای تجربیات فضایی و انتزاع‌های فضایی‌شان بدون دانش ویژه‌ای شبیه به متخصص فکر کنند. با این حال، یک پیش نیاز، حداکثر باز بودن ممکن برای موضوعات و بازنمایی است. این امر مشمول محدودیت اخلاقی نیست. با تکیه بر نظریه نقشه‌نگاری‌های انحرافی مرتبط با این موضوع، ما نقشه‌برداری طراحی‌شده بر اساس معیارهای زیبایی‌شناختی را به‌عنوان فرانحراف می‌فهمیم، زیرا اقتضای تفاسیر جهان را روشن می‌کند. به‌ویژه محیط‌های مجازی و افزوده شده، پتانسیل بالایی برای تولید نمایش‌های نقشه‌کشی ساخته‌شده از نظر زیبایی‌شناسی نشان می‌دهند. نقشه‌برداری مشارکتی بسیاری از افراد را قادر می‌سازد تا در مورد اقتضای تجربیات فضایی و انتزاع‌های فضایی‌شان بدون دانش ویژه‌ای شبیه به متخصص فکر کنند. با این حال، یک پیش نیاز، حداکثر باز بودن ممکن برای موضوعات و بازنمایی است. این امر مشمول محدودیت اخلاقی نیست. همانطور که اقتضای تفاسیر جهان را روشن می کند. به‌ویژه محیط‌های مجازی و افزوده شده، پتانسیل بالایی برای تولید نمایش‌های نقشه‌کشی ساخته‌شده از نظر زیبایی‌شناسی نشان می‌دهند. نقشه‌برداری مشارکتی بسیاری از افراد را قادر می‌سازد تا در مورد اقتضای تجربیات فضایی و انتزاع‌های فضایی‌شان بدون دانش ویژه‌ای شبیه به متخصص فکر کنند. با این حال، یک پیش نیاز، حداکثر باز بودن ممکن برای موضوعات و بازنمایی است. این امر مشمول محدودیت اخلاقی نیست. همانطور که اقتضای تفاسیر جهان را روشن می کند. به‌ویژه محیط‌های مجازی و افزوده شده، پتانسیل بالایی برای تولید نمایش‌های نقشه‌کشی ساخته‌شده از نظر زیبایی‌شناسی نشان می‌دهند. نقشه‌برداری مشارکتی بسیاری از افراد را قادر می‌سازد تا در مورد اقتضای تجربیات فضایی و انتزاع‌های فضایی‌شان بدون دانش ویژه‌ای شبیه به متخصص فکر کنند. با این حال، یک پیش نیاز، حداکثر باز بودن ممکن برای موضوعات و بازنمایی است. این امر مشمول محدودیت اخلاقی نیست. بیشترین گشودگی ممکن برای موضوعات و بازنمایی است. این امر مشمول محدودیت اخلاقی نیست. بیشترین گشودگی ممکن برای موضوعات و بازنمایی است. این امر مشمول محدودیت اخلاقی نیست.

کلید واژه ها: 

زیبایی شناسی ; نقشه کشی ; نقشه کشی انحرافی ; کارتوگرافی پسا انتقادی نئوپراگماتیسم ؛ مدرنیسم ؛ پست مدرنیسم

1. مقدمه

کارتوگرافی را می توان به عنوان ترجمه ادراک حسی به بازنمایی بر اساس قراردادهای حرفه ای (قابل تغییر) درک کرد. در گذشته، این بازنمایی‌ها عمدتاً رویکردهای دو بعدی بودند، قبل از اینکه اشکال سه‌بعدی بازنمایی‌ها بیش از پیش تثبیت شوند [ 1 ، 2 ، 3 ، 4 ]. امروزه، رویکردهای واقعیت های مجازی و افزوده، طیف نقشه برداری سه بعدی را گسترش می دهد [ 5 ، 6 ، 7 ، 8 ، 9 ].
اگر از رویکرد کارتوگرافی پیروی کنیم، همانطور که از بخش اول درک مفهومی ارائه شده حاصل می شود، زیبایی شناسی یک حالت دسترسی مرکزی نقشه برداری خواهد بود. تا قرن هجدهم، مفهوم قدیمی اروپایی از وحدت حقیقت، زیبا و خوب غالب بود (به عنوان مثال، در [ 10 ، 11 ]). زیبایی شناسی، به عنوان یک رشته مستقل فلسفی، تنها در دوران مدرن ظهور کرد [ 12 ] ، 13 ]. اثر «زیبایی‌شناسی» اثر الکساندر گوتلیب باومگارتن [ 14 ] شیوه جدیدی از تفکر در مورد زیبایی‌شناسی را معرفی کرد که «به طور فزاینده‌ای پارادایم یک نظریه مبتنی بر هستی‌شناختی زیبایی را که از دوران باستان و قرون وسطی باقی مانده بود، جایگزین کرد» [ 15 ].]. تأملات بامگارتن در مورد زیبایی‌شناسی را می‌توان به‌عنوان یک چرخش اساسی در رویکرد به زیبایی‌شناسی درک کرد، زیرا او احساس‌گرایی را به رسانه شناخت ارتقا داد [ 16 ].
این شیوه بدیهی توجه با جنبه دوم درک مفهومی ما از کارتوگرافی پوشانده شده است: قراردادهای حرفه ای. این قراردادهای حرفه ای (قابل تغییر) منجر به هژمونی تفکر پوزیتیویستی شده است که هدف آن نقشه برداری ساده از حقایق است (به ویژه در نقشه برداری توپوگرافی مشهود). این مورد انتقاد نمایندگان نقشه برداری انتقادی است. با این حال، این رویکرد نقشه‌سازی، هم در قالب قراردادهای اساسی و هم انحصار دولتی (گسترده) نقشه‌نگاری (توپوگرافی)، به شدت با پیوند قدرت مرتبط است. اینها برای آشکار شدن، انتقاد و غلبه بر آنها مورد بحث قرار می گیرند (در میان بسیاری از موارد: [ 17 ، 18 ، 19 ، 20 ]]). «کارتوگرافی سنتی» حتی در این زمینه «مرده» اعلام شد [ 21 ]. برخلاف نقشه‌برداری (با قدرت) که توسط نقشه‌نگاران آموزش‌دیده اجرا می‌شود، یک «نقشه متقابل» که توسط نابرابری‌ها هدایت می‌شد و خود افراد را تحت تأثیر قرار می‌داد پیشنهاد و مورد بحث قرار گرفت (به عنوان مثال، [ 22 ، 23 ، 24 ، 25 ، 26 ]).
در سال‌های اخیر، الکساندر کنت اهمیت زیبایی‌شناسی را برای نقشه‌کشی توضیح داده و به جنبه‌های انتقادی، به‌ویژه در مورد قدرت بازنمایی‌ها پرداخته است. این نیز به طور فزاینده ای در نقشه برداری وب مورد توجه قرار می گیرد [ 27 ، 28 ، 29 ، 30 ]. به طور خاص، کارتوگرافی وب نه تنها امکانات فزاینده ای را برای طراحی نمایش های کارتوگرافی باز می کند. همچنین تعداد فزاینده‌ای از مردم (بدون تحصیلات ویژه در نقشه‌برداری و علوم مرتبط) را قادر می‌سازد تا بازنمایی‌های نقشه‌برداری را ایجاد و توزیع کنند [ 31 ، 32]. کار ما نیز مسیر مشابهی را دنبال می کند. ما ماهیت قدرت محدود نقشه ها را به عنوان اشیاء زیبایی شناختی می پذیریم. با این حال، ما این توجه را در جهت تحقیقات فلسفی و جامعه‌شناختی در مورد زیبایی‌شناسی گسترش می‌دهیم.
ادبیات موجود در مورد زیبایی‌شناسی نقشه‌کشی به شدت بر تأثیر زیبایی‌شناختی بازنمایی‌های کارتوگرافی متمرکز است. با این حال، ارتباط با زیرشاخه فلسفی زیبایی شناسی تقریبا ناشناخته است. همین امر در مورد ارتباط با مسائل جامعه شناختی ساخت اجتماعی قضاوت های زیبایی شناختی نیز صادق است. ما می خواهیم در این مقاله به این شکاف تحقیقاتی بپردازیم. در رویکردمان، ما به‌ویژه از سنت زیبایی‌شناسی که در کشورهای آلمانی زبان منتشر شده است، استفاده می‌کنیم، زیرا این امر منجر به شکل‌گیری زیبایی‌شناسی به‌عنوان زیرشاخه‌ای مستقل از فلسفه شده است. در مذاکرات بین‌المللی زیبایی‌شناسی نقشه‌کشی، تاکنون به سختی طنین‌اندازی پیدا کرده است و ما قصد داریم با این مقاله طیف نظریه‌های فلسفی و جامعه‌شناختی را در پژوهش‌های زیبایی‌شناسی نقشه‌کشی گسترش دهیم. برای این منظور، ما از ملاحظات مفصلی در مورد ترکیب زیبایی‌شناختی دیگر اشیاء مادی که به صورت فضایی مرتب شده‌اند، یعنی حوزه تحقیقاتی زیبایی‌شناسی منظر استفاده می‌کنیم. این حوزه همچنین مبتنی بر کاوش در الگوهای اجتماعی تفسیر، طبقه‌بندی و ارزیابی است و به یک سنتز فضایی منجر می‌شود (از جمله:33 ، 34 ، 35 ، 36 ، 37 ، 38 ]).
در مشارکت خود، توسعه یک نقشه کشی پسا انتقادی را دنبال می کنیم [ 39 ، 40 ]]، با توجه به رد جنبه های ناکارآمد نقشه برداری انتقادی، مانند انتقاد آن از ماهیت محدود قدرت نقشه ها. هدف ما از این مقاله این است که با بازگشت به بعد زیبایی‌شناختی بازنمایی‌های نقشه‌کشی، اقتضای تفاسیر نقشه‌برداری از جهان را در قالب انحرافات کارکردی و فراکارکردی روشن کنیم. در مقاله ما به دو صورت با انحرافات از سنت کنونی نقشه‌کشی سروکار داریم: اول، با انحرافاتی که اشکال نوآورانه‌ای از نمایش‌های نقشه‌کشی ایجاد می‌کنند، و دوم، با انحرافاتی که فرصت‌هایی را برای توسعه و آزمایش تفکر احتمالی فراهم می‌کنند (در اینجا در رابطه با بازنمایی‌های نقشه‌برداری ).
این مقاله ابتدا به معرفی مختصری از رویکرد نقشه‌برداری‌های انحرافی که از عملیاتی‌سازی نظری نقشه‌برداری‌های پساانتقادی برآمده است، می‌پردازد. در ادامه به جنبه‌های مرکزی (و برای نقشه‌کشی مرتبط) زیبایی‌شناسی فلسفی و همچنین اهمیت قضاوت‌های زیبایی‌شناختی برای فرآیندهای تمایز اجتماعی می‌پردازیم. سپس این ملاحظات را برای توسعه بازنمایی‌های نقشه‌کشی به کار می‌گیریم و آنها را با استفاده از نمونه‌های موردی بازنمایی نقشه‌کشی اشیاء فراصنعتی (در نمایش‌های واقعیت مجازی) نشان می‌دهیم. در پایان، ما دوباره اهمیت زیبایی شناسی را برای نقشه برداری و دیدگاه های دقیق از چارچوب نظری انتخاب شده برجسته خواهیم کرد.

2. ملاحظات نظری اساسی: کارتوگرافی های انحرافی

توسعه رویکرد نقشه کشی های انحرافی [ 40 ، 41 ] ناشی از بازتاب انتقادی نقشه برداری انتقادی است که از دهه 1980 دنبال شده است. نقشه کشی انتقادی مدعی بود که الگوی جدیدی را در برابر سنت پوزیتیویستی کارتوگرافی نشان می دهد. این به عنوان قدیمی طبقه بندی شد [ 39 ]. نویسندگان به جای جایگزینی کامل یک پارادایم با پارادایم دیگر، رویکردی نئوپراگماتیک را ترجیح می دهند (مبانی فلسفی: [ 42 ، 43 ]؛ انتقال به دغدغه با فضاها: [ 44 ، 45 ، 46 ]]). مبنای ارزیابی توسعه نظریه‌ها، پرسش‌های پژوهشی، روش‌ها و غیره به ترجیحات اخلاقی یا اصول ایدئولوژیک باز نمی‌گردد، بلکه به این پرسش می‌پردازد که آیا آنها برای پیشرفت رشته یا درک اجتماعی فضا مناسب هستند یا خیر. به عنوان معیار مناسب بودن، ما بر مفهوم شانس های زندگی استوار شدیم.
این مفهوم در اصل بر اساس ماکس وبر [ 47 ] است و توسط رالف دهرندورف [ 48 ، 49 ] بیشتر متمایز شده است. دهرندورف شانس‌های زندگی را، به‌طور مجازی، به‌عنوان «اشکال پخته زندگی انسان در جامعه» می‌داند. آنها تعیین می کنند که مردم تا چه اندازه می توانند رشد کنند» [ 48 ] (ص 24). دهرندورف [ 48 ] (ص. 98)، که از ماکس وبر [ 47 ] پیروی کرد، معتقد است که یک شانس یک “احتمال رفتار مبتنی بر ساختار” و همچنین “چیزی است که فرد می تواند داشته باشد، چیزی به عنوان یک فرصت”. برای ارضای منافع» [ 48 ] (ص 98). این شانس ها «شکل اجتماعی دارند. ساختارهای اجتماعی فرصت ها را سفارش می دهند» [ 48] (ص 98). شانس های زندگی در گزینه ها (به عنوان انتخاب های عمل) و لیگاتورها (به عنوان یک ساختار اجتماعی از پیش تعیین شده از هنجارها، نقش ها و موقعیت های اجتماعی) سرچشمه می گیرند. علاوه بر این، لیگاتورها به گزینه ها معنی می دهند. با این حال، آنها همچنین گزینه ها را محدود می کنند، زیرا از نظر اخلاقی بر توسعه گزینه ها تأثیر می گذارند. به عنوان مثال می توان به تحصیلات عالی از طریق محدودیت های مذهبی [ 50 ] اشاره کرد (به جزئیات بیشتر مراجعه کنید: [ 51 ، 52 ، 53 ]).
مبنای این مطالعه کارکردی بر انحراف دلالت دارد که یک اصطلاح و مفهوم ثابت در جامعه شناسی است. انحراف انحراف رفتار از یک هنجار موجود (اغلب بدون تردید) را توصیف می کند [ 54 ]. این انحراف از یک هنجار می تواند اثرات عملکردی و ناکارآمدی داشته باشد. برای مثال، انحراف از یک هنجار، می‌تواند اعتماد به توانایی یک جامعه (یا بخش‌هایی از آن) برای تنظیم خود را برجسته کند. با این حال، همچنین می تواند برای روشن کردن هنجارها یا منجر به نوآوری باشد [ 55 ]. به‌ویژه فرآیند علمی دانش اساساً به انحراف از قراردادهای موجود وابسته است. با این حال، این انحرافات باید مناسب بودن خود را ثابت کنند [ 56 ].
به منظور مفهوم سازی این، چهار نوع انحراف عملکردی متمایز شده است ([ 40 ]؛ همچنین ببینید: [ 57 ، 58 ، 59 ، 60 ]):
انحرافی که ثابت می شود در رابطه با حرفه ای مناسب است، بیشتر: توسعه علمی یا اجتماعی، همانطور که شانس زندگی را افزایش می دهد، می تواند کارکردی توصیف شود.
انحرافاتی که شانس زندگی را محدود می کند به عنوان ناکارآمد توصیف می شود. ثابت می کند که برای پیشرفت علمی و اجتماعی نامناسب است.
انحراف را می توان یک کارکردی توصیف کرد، در صورتی که هیچ رزونانسی از دیدگاه علمی تا اجتماعی دریافت نشود.
چنین انحرافی در صورتی می‌تواند فراکارکردی تلقی شود که برای انعکاس فرآیندهای ساخت اجتماعی جهان مناسب باشد و مردم را از احتمالی تفاسیر جهان آگاه کند.
در پس زمینه این اصطلاح، کارتوگرافی انتقادی به تأثیری فراکارکردی دست یافته است، زیرا بازتابی را در ساخت نقشه‌کشی جهان، از جمله ماهیت وابسته به قدرت آن آغاز کرده است. با این حال، یک نکته مهم انتقادی، یعنی تامین قدرت از طریق انحصار دولتی داده‌های مکانی، بی‌ربط شده است. داده های جغرافیایی در حال حاضر به صورت رایگان توسط آژانس های رسمی (ملی و/یا منطقه ای) در بسیاری از کشورها در دسترس قرار می گیرند [ 61 ]. در این میان، استفاده از نقشه های دیجیتال و اپلیکیشن های واقعیت مجازی و واقعیت افزوده نیز با پیشنهادات تجاری امکان پذیر شده است. بنابراین، به سختی می توان از جداسازی دانش تخصصی بر اساس منافع تجاری صحبت کرد [ 62 ، 63 ،64 ]. تداوم این استدلال با توجه به دستاوردهای نقشه برداری (که به طور مثبت دنبال می شود) که توسط مقامات دولتی ایجاد شده است، ناکارآمد به نظر می رسد. این حداقل پایه ای برای جهت گیری فضایی در سطح زمین (و فراتر از آن) نیست. این به طور گسترده توسط کارتوگرافی انتقادی نادیده گرفته می شود. گسترش دسترسی به ابزارهای نرم‌افزاری با آستانه پایین، امکان تولید خلاقانه نمایش‌های نقشه‌کشی را به شدت افزایش داده است. در نتیجه، درخواست نقشه‌نگاران منتقد برای آفرینش هنری و مشارکت مشارکتی تا حد زیادی کارکردی نشان داده است. در حالی که این به شدت گسترش یافته است، به طور گسترده ای بر اساس ابزارهای توسعه یافته تجاری است تا نقشه برداری فعال [ 40 ].
یک نقشه‌کشی هنری و در عین حال مشارکتی، مسئله طراحی بازنمایی‌های کارتوگرافی را به روز می‌کند. برای مدت طولانی، به نظر می‌رسید که در نتیجه تلاش‌های استانداردسازی به پس‌زمینه رانده شد [ 30 ، 65]. افزایش اهمیت طراحی، به نوبه خود، مسئله بازتاب زیبایی شناختی و طبقه بندی را مطرح می کند. به عنوان مبنایی برای چنین تأمل و طبقه بندی، توسل به زیبایی شناسی فلسفی و جامعه شناختی اهمیت پیدا می کند. از یک سو، این امکان پیوند ملاحظات نقشه‌کشی-زیبایی‌شناختی را با سنت چند صد ساله علم ادراک حسی فراهم می‌کند. از سوی دیگر، ارتباط کارتوگرافی-زیبایی شناختی را می توان در معانی اجتماعی آن درک کرد. این همان چیزی است که در بخش بعدی به آن خواهیم پرداخت.

3. زیبایی شناسی بین مبانی فلسفی و تمایزات اجتماعی

الکساندر گوتلیب بامگارتن [ 14 ] در اثر خود «زیبایی‌شناسی» شکل جدیدی از تفکر در مورد زیبایی‌شناسی را معرفی می‌کند که «جایگزین پارادایم یک پارادایم هستی‌شناسی از یک نظریه مبتنی بر هستی‌شناختی زیبایی است که از دوران باستان و میانه به ما رسیده است. اعصار.» [ 15 ] (ص 7). بنابراین، آموزه ادراک حسی (Aisthetike Episteme) مکمل آموزه های تفکر (Logike Episteme) و اخلاق (Ethike Episteme؛ [ 12 ، 66 ]) می شود. در ادامه به معرفی مختصر اصطلاحات اساسی اساسی زیبایی شناسی فلسفی و جامعه شناختی می پردازیم. بعداً آنها را برای سؤالات نقشه کشی به کار می بریم.
مفهوم اصلی بازتاب های زیبایی شناختی با مفهوم زیبایی شکل می گیرد. بنابراین، توسعه زیبایی شناسی را می توان به عنوان تاریخ “تفسیر مجدد دائمی مفهوم زیبایی” [ 67 ] (ص. 100) درک کرد. زیبایی را می توان به عنوان «وحدت در کثرت» [ 68 ] (ص. 63) توصیف کرد. با این حال، توانایی درک زیبایی با شرایط مرتبط است. پیروی از کانت [ 69]، زیبایی چیزی است که عموماً بدون علاقه خوشایند است. برای مثال، یک علاقه می تواند به استفاده اقتصادی از چیزی اشاره کند. برای درک زیبایی، اساسی است که هیچ علاقه فردی یا اجتماعی فوری (مثلاً اقتصادی) در شیء توصیف شده به عنوان “زیبا” وجود نداشته باشد. جان دیویی [ 70 و 71 ] با این دیدگاه جدایی بین دنیای زیبایی‌شناختی و عملی مخالفت می‌کند. بنابراین، “زیبایی” را می توان به عنوان هدایت شده توسط علایق دید. مطمئناً می‌تواند معنای مصرفی داشته باشد، که حداقل با معنای مصرفی فضاهای مادی که به عنوان مناظر متاثر از گردشگری توصیف می‌شوند نشان داده می‌شود [ 72 ].
مکمل مفهوم زیبایی، تعالی است. یک تمایز اساسی بین این دو مفهوم را می توان توسط ادوارد برک [ 73 ] توصیف کرد: زیبا الهام بخش عشق است، عالی باعث تحسین می شود. بنابراین، تجربه امر متعالی به اشیاء مادی بزرگ، چشمگیر یا وحشتناک وابسته است. اشیاء مادی از قلمرو “طبیعی” در اینجا غالب می شوند. Berleant (1997: 28) به این مورد اشاره می کند، مانند آتشفشان ها، جنگل های تاریک، یا کوه های بلند. کانت از شی‌محوری قوی بورک دور می‌شود و زیبایی «در تعامل هماهنگ فهم و تخیل حسی (‘Einbildungskraft’)» را پایه‌گذاری می‌کند ([ 74 ] (ص. 38)؛ همچنین رجوع کنید به [ 75 ، 76 ].]). در مقابل، او «عالی» را در تعامل ناهماهنگ عقل و تخیل حسی ردیابی می کند. [ 74 ] (ص 38). در مقایسه با زیبا، دسترسی به درک امر متعالی دشوارتر است. این به «احساس ناتوانی و پرسشگری سوژه در برابر طبیعت غلبه‌گر، تهاجم بیش از حد» تعلق دارد. [ 77 ] (ص 10). امر متعالی در برابر تلاش کنترل فکری مقاومت می کند ([ 77 ] به پیروی از کانت). با این عدم ابهام و محرومیت از کنترل معقول، والا در برابر تلاش های مدرنیته در تلاش برای ابهام و اهلی سازی شناختی مقاومت می کند [ 36 ، 77 ، 78 ].]. به طور خلاصه، پروژه مدرنیته را می‌توان به عنوان تلاشی برای بیهوش کردن جهان، یعنی کنار کشیدن آن از ادراک زیبایی‌شناختی درک کرد، که به موجب آن «تجربه زیبایی‌شناختی را برانگیخته نمی‌کند» ([ 79 ] (ص. 28)؛ در ادامه جزئیات در [ 80 ]). با ظهور بحث پست مدرن از دهه 1970، امر متعالی یک رنسانس را تجربه کرد ([ 81 ]؛ همچنین [ 82 ])، در حالی که زیبا در نیمه دوم قرن بیستم وارد بحران شد: به هر حال، زیبایی شناسی زیبایی […] به طور غیرانتقادی به «طراحی» صرف انحطاط یافته بود و به یک کالا در جامعه مصرفی تقلیل یافته بود» [ 83 ] (ص 90). “اشباع بیش از حد تهدید کننده، بیهوشی، و حساسیت زدایی اجتماعی” [ 84] (ص 229) موضوع نقد اجتماعی محافظه کارانه و نیز (نئو) مارکسیستی شد.
زیبایی از تنشی ناشی می شود که به ویژه در نقاشی منظره گسترده است. از ترکیب اجسام و صورت فلکی اشیایی در پیش‌زمینه که با «زیبایی» (اغلب: گل‌ها) با اشیاء و صورت‌های فلکی شی‌ای در پس‌زمینه که «عالی» در نظر گرفته می‌شوند (کوه‌ها یا ابرهای طوفانی؛ به عنوان مثال: [ 85 ) به وجود می‌آید. ، 86 ]). این چیدمان موتیف هنوز در عکاسی منظره رایج است.
زشت، به نوبه خود، مانند زیبا، در مقایسه با والا، «احساسات خیلی قوی را برمی انگیزد. یکی خشنود است، دیگری نه. یکی ایجاد لذت می کند، دیگری بیزاری، که به عنوان یک احساس مسلماً قوی تر از همتای مثبت خود است، همچنین ممکن است منجر به واکنش های فوری شود، اما به ندرت به عنوان دراماتیک احساس می شود» [ 87 ] (ص. 72). کارل روزنکرانز در «زیبایی‌شناسی زشت» [ 88 ] زشت را به‌عنوان «زیبای منفی» مفهوم‌سازی می‌کند و برای زشت «وجود ثانویه» [ 88 ] قائل است (صص 14-15). برای زشتی ها سه مظهر قرار می دهد:
  • آمورفیا، بی شکلی یا نامشخص بودن شکل. زیبایی در غیاب محدودیت «مناسب هستی» یا وحدت در تفاوت ضروری حاصل نمی شود (ر.ک: [ 89 ]).
  • عدم تقارن، عدم تعادل اضداد. او همچنین این شکل از زشتی را بی شکل توصیف می کند.
  • ناهماهنگی، عدم تناسب بین جزء به کل. به جای توافق، یکپارچگی در اینجا به وجود می آید. این توسط تولید تضادهای “اشتباه” ایجاد می شود.
زشت، به گفته روزنکرانز [ 88 ]، در خود به دام نمی‌افتد، اما می‌تواند، مانند زیبایی، ارزش‌گذاری مجدد زیبایی‌شناختی را از طریق دگرگونی به سمت «das Komische» (به انگلیسی تقریباً: کمیک، خنده‌دار، عجیب، تجربه کند. عجیب و غریب). این «داس کومیشه»، «زیبا و زشت را با رهایی هر دو از یک جانبه‌گرایی (شبه ایده‌آل)شان متحد می‌کند. [ 90 ] (ص 61). بالاترین شکل تبدیل زشت (و همچنین زیبا یا زیبا) به “das Komische” کاریکاتور همراه با اغراق و عدم تناسب است.
سؤال اصلی زیبایی‌شناسی این است که مثلاً زیبا (اما زشت، کمیک و غیره) ویژگی یک شی است یا انتساب ناظر. موقعیت طبیعی و پیشین «زیبایی شناسی عینی» قبلاً توسط افلاطون نشان داده شده است [ 91 ]. او یک ایده زیربنایی را به هر شی نسبت می دهد. درجه زیبایی با میزان موفقیت جسم در بیان (مادی) ایده ای که آن را مشخص می کند اندازه گیری می شود. این برداشت ذات‌گرایانه در مقابل برداشت ذهنی‌گرایانه از زیبایی‌شناسی قرار می‌گیرد. این امر توسط فرانسیس هاچسون (1694-1747؛ [ 92 ) برجسته شد.]): زیبایی بر اساس توانایی احساس زیبایی به وجود می آید. به دلیل این توانایی، افراد با ترکیب یکنواختی و تعدد اشیاء مادی قادر به داشتن ادراک زیبایی شناختی هستند. در این درک، زیبایی همیشه با فرآیند ادراک مرتبط است. تئودور ویشر (1807-1887؛ [ 93 ] (ص 438)) به اختصار بیان می کند: “زیبایی یک چیز نیست، بلکه یک عمل است.” درک ذهنی از زیبا (زشت، زیبا و غیره) پیامدهای گسترده ای دارد. اگر زیبایی «محصول سوژه و استعدادها و استعدادهای ذهنی او» شود [ 94] (ص 3)، مسئله ماهیت و شرایط این «موقعیت ها و استعدادها» در کانون مطالعه زیبایی شناسی قرار می گیرد. بنابراین، زیبایی شناسی نیز موضوع تحقیق جامعه شناختی می شود. کانت قبلاً به شرطی بودن اجتماعی قضاوت های زیبایی شناختی اشاره کرده بود. از یک سو، الگوهای زیبایی‌شناختی تفسیر و ارزیابی باید آموخته شوند (مسئله اجتماعی شدن). از سوی دیگر، این پرسش مطرح است که قضاوت های زیبایی شناختی چگونه رسانه قشربندی در جامعه هستند؟ به عنوان مثال، پیر بوردیو به این موضوع اشاره کرده است [ 95] در مطالعه خود در مورد مکانیسم های تمایز در جامعه. به طور خاص، «ذوق مشروع» از طریق تولید اشیاء زیباشناختی جدید یا شارژ زیبایی‌شناختی اشیاء آشنا، خود را از «طعم متوسط» متمایز می‌کند. دومی این الگوهای دسترسی زیبایی شناختی را ندارد اما سعی می کند از آنها تقلید کند. این باعث می‌شود که «ذوق مشروع» اسناد زیبایی‌شناختی جدیدی ایجاد کند. قضاوت زیباشناختی تحقیرآمیز ذوق برتر نسبت به ذائقه‌های فرعی، کیچ است. قضاوت مرتبط با «طعم بد» دلالت بر انتساب (متمایز) فقدان خودآگاهی دارد. این فقدان خودآگاهی با معیار زیبایی شناختی سنجیده می شود که به طور جهانی معتبر است [ 96 ]]. این تفاوت بین فرهنگ پیش پا افتاده و عالی، به نوبه خود، در معرض سطح بندی در زمینه فردی شدن پست مدرن و تمایز بیشتر است [ 97 ، 98 ]. الگوهای تمایز، که قبلاً در کل جامعه اعمال می شد، اکنون در بهترین حالت در جوامع گفتمانی خاص محیط یافت می شوند [ 99 ].
دسترسی زیبایی‌شناختی انسان به جهان چندحسی است و به حس بینایی (با این وجود غالب) محدود نمی‌شود. در حالی که حس بینایی به عنوان حس دوری حاکی از دسترسی انتزاعی به دنیای بیرون است. ادراک رسانه های جهان از طریق تعامل مادی با بدن مستقیماً با حواس دیگر مرتبط است (قبلاً رجوع کنید به: [ 100 ]). از طریق این درگیری بدنی، چرخش مصنوعی به جهان صورت می گیرد. سینستتیک به عنوان ترکیب ادراکات حسی مختلف در حالت زیبایی شناختی درک می شود. مشغله ی سینستتیک به شدت به سمت جو است. اینها را می توان با پیروی از Thibaud [ 101]، به عنوان واسطه روابط حسی بین انسان حس کننده و محیط او. این تجربه جهان در قالب اتمسفرها به نوبه خود از یک مشغله شناختی با محرک های زیبایی شناختی به مشغولیت با توجهات عاطفی به جهان می انجامد.
صرف‌نظر از مفهوم زیبایی‌شناختی، روشن می‌شود: به گفته سیل [ 102 ]، الگوهای حک شده دسترسی زیبایی‌شناختی به جهان، با تجربه گره خورده‌اند. تجربه زیبایی‌شناختی به یک «تجربه‌ی خود بازتابی جهان زندگی، یعنی «تجربه‌ی تجربه» [ 103 ] تبدیل شده است (ص. 31). یک استثنا، چرخش جوی به جهان است. در اینجا، تجربه تمرین می شود و نه یک بازتاب.

4. عملیاتی کردن مراجع زیبایی شناختی در کارتوگرافی

نمایش کارتوگرافی “چیزی” نتیجه یک فرآیند ساخت و ساز سه گانه را نشان می دهد [ 104 ]:
  • بر اساس الگوهای تفسیر، طبقه‌بندی و ارزش‌گذاری با واسطه اجتماعی و به‌روز شده فردی، اشیاء (عمدتاً مادی) در معرض یک سنتز قرار می‌گیرند (مثلاً به عنوان منظر).
  • این سنتزها، به نوبه خود، به یک نماد نقشه‌کشی (معمولاً با واسطه حرفه‌ای) بر اساس معیارهای مربوط به یک نمایش نقشه‌کشی ترجمه می‌شوند.
  • مفسر این بازنمایی‌های نقشه‌نگاری آنها را بر اساس الگوهای درونی‌شده‌ی تفسیر، طبقه‌بندی و ارزش‌گذاری خود می‌سازد. اینها اغلب بر اساس درک عقل سلیم از جهان نقشه‌برداری شده (الف) و بازنمایی‌های نقشه‌کشی (ب) هستند.
این روابط زمانی پیچیده تر می شوند که در نتیجه فرآیندهای مشارکت فزاینده، طرف تولید کننده و گیرنده دیگر به وضوح از هم جدا نمی شوند. این منجر به ساختار شبکه ای تولید و دریافت می شود. این ارتباط همچنین زمانی پیچیده‌تر می‌شود که در نظر گرفته شود تمام مراحل مشاهده جهان، تولید و تفسیر بازنمایی‌های نقشه‌نگاری تابع شناخت حسی است. بنابراین، قضاوت‌های زیبایی‌شناختی نیز همیشه شامل می‌شوند. این نشان دهنده اهمیت پرداختن به رابطه بین زیبایی شناسی و کارتوگرافی است. ما به این مفهوم اساسی زیبایی‌شناسی فلسفی و جامعه‌شناختی که در بخش قبل معرفی شد می‌پردازیم:
یک انحراف عملکردی که توسط کارتوگرافی انتقادی ایجاد می‌شود، ادعای ساخت اجتماعی (و فردی) نقشه‌ها است. یافته‌های ساخت اجتماعی بازنمایی‌های نقشه‌کشی را می‌توان به عنوان یک انحراف کارکردی در تاریخ نقشه‌کشی درک کرد. این کارکرد نه تنها از این واقعیت ناشی می شود که امکان ارتباط با پژوهش در علوم اجتماعی و فرهنگی را فراهم می کند. تفکر سازنده اجتماعی، همانطور که در تحقیقات چشم انداز علوم اجتماعی رایج شده است (در میان بسیاری: [ 105 , 106 , 107 , 108])، همچنین به تفسیر فرآیند تولید نقشه ارائه شده در بالا مرتبط است. از این منظر، در رابطه با بازنمایی‌های نقشه‌نگاری نیز، موضوع (با توسل به الگوهای زیبایی‌شناختی آموخته‌شده و به‌روز تفسیر، طبقه‌بندی و ارزیابی) مصداق سازنده قضاوت‌های زیبایی‌شناختی است. این همچنین کتیبه های زیبایی شناختی را در نمایش های نقشه کشی تعیین می کند. در اصل، این به انتساب قضاوت‌های زیبایی‌شناختی مربوط می‌شود، برای مثال در رابطه با زیبا، عالی، زیبا، زشت، کیچ، و «das Komische»، اما به شیوه‌ای کاملاً متمایز.
فراتر از ملاحظات اساسی ارائه شده در موضوع ساخت زیباشناختی بازنمایی های نقشه کشی، جنبه زیبایی دارای ویژگی هایی است: به ندرت در کنار نمایش داده می شود. به هر حال، بیشترین تعداد اشیایی که به عنوان «زیبا» توصیف می‌شوند، زیر آستانه چیزی است که به دلایل مقیاس (مانند گونه‌های گیاهی منفرد) می‌توان نقشه‌برداری کرد. بر این اساس، اشیایی که به عنوان «زیبا» نسبت داده می شوند، به شیوه ای خاص در معرض تعمیم قرار می گیرند که می تواند به دو صورت انجام شود. راه اول به فرآیند تعمیم اشاره دارد. قضاوت های زیبایی شناختی در مورد اشیاء مادی فردی «زیبا» تعمیم می یابد (به عنوان مثال، چیدمان مادی علف ها، درختان و سایر گونه های گیاهی مختلف در «فضاهای سبز»). راه دوم این است که زیبایی را با عالی به زیبا تبدیل کنیم. بنابراین، جنبه‌هایی از فضای مادی که می‌توان آن‌ها را به‌عنوان عالی تجربه کرد، بازنمایی‌های نقشه‌نگاری ترجمه‌شده، مانند کوه‌ها هستند. اشیاء توپوگرافی که معمولا به عنوان زیبا ارزیابی می شوند به زیر آستانه نمایش سقوط می کنند زیرا معمولاً خیلی کوچک در نظر گرفته می شوند. در سمت بازنمایی، “زیبا” را می توان در نمایش های نقشه برداری حک کرد، به عنوان مثال، با استفاده از انتخاب رنگ های “هماهنگ” و تناسب نمادها و زیور آلات. با این حال، ارزیابی این جنبه‌های سبک، همانطور که بعداً بحث خواهیم کرد، به زیتگیست بستگی دارد. با این حال، چالش ترجمه نقشه‌کشی امر متعالی تا حدودی متفاوت است:109 ]). اشیاء مادی را که قبلاً به‌عنوان عالی تجربه می‌شد، به قلمرو ساخت شناختی قابل محاسبه، قابل مدیریت و انتزاعی جهان منتقل می‌کند. امر متعالی با استفاده از نمایش نقشه کشی اهلی شده است [ 110]. در کنار نمایش های نقشه کشی، عالی نشان داده می شود، به عنوان مثال، با سایه در نمایش کوه ها، مانند نقشه نگاری رسمی سوئیس. در حالی که کاهش مقیاس (فقط از بعد) تجربه نقشه‌ها را در حالت تعالی در نقشه‌برداری کلاسیک دشوار می‌کند، نقشه‌برداری مبتنی بر VR (شامل غوطه‌وری) مطمئناً می‌تواند به ایجاد چنین تجربه‌ای کمک کند. ترکیب زیبایی و شکوه در زیبایی، گزاره های مربوط به دو شیوه ساخت زیبایی شناختی را متحد می کند. در این رابطه اکنون به زشتی می پردازیم. در زشتی، ترجمه ای به ابزار بیهوشی نمادشناسی انتزاعی وجود دارد. در سمت بازنمایی نقشه‌کشی، زشتی قطعاً وجود دارد، زیرا حتی با انتزاع، تعمیم و رسمی‌سازی نمی‌توان از آن اجتناب کرد. این امر به ویژه هنگامی آشکار می شود که خود اشیاء به تصویر کشیده شده یا توزیع آنها (پس از ترجمه به زبان نقشه کشی) بازنمایی را تداعی کند که مشخصه آن بی شکلی، عدم تقارن و ناهماهنگی است. زمانی که نوبت به طراحی و چیدمان افسانه می‌رسد، نقشه‌نگاران تأثیر بیشتری بر اجتناب از «زشتی» در طراحی نمایش‌های نقشه‌کشی دارند (مگر اینکه این موارد استاندارد شده باشند).
با تعمیم این اظهارات، می توان از تلاش مدرنیته برای کنار گذاشتن جهان به طور کلی و بازنمایی های نقشه کشی به طور خاص از مرجع زیبایی شناختی صحبت کرد. بنابراین، تلاش می شود تا مراجع به قلمرو بیهوشی منتقل شود. این انتقال با مصنوعاتی مانند نقشه‌ها (یا در ابعاد بزرگ‌تر: برنامه‌ریزی شهری کارکردگرا) موفقیت‌آمیز بود، به‌جای اینکه این امر با اشیاء طبیعی‌تر و صورت‌های فلکی اشیایی امکان‌پذیر بود. از یک سو، این به دلیل منطق ذاتی اشیاء طبیعی است (یک رشته کوه را فقط با تلاش زیاد می توان حذف کرد)، از طرف دیگر، به دلیل تداوم زیبایی شناختی است که حداقل ریشه در رمانتیسم ندارد [ 111 ]]. با این حال، حتی با وجود مصنوعات، موفقیت ناقص باقی ماند. حتی در نقشه‌برداری توپوگرافی، تلاش‌ها برای جابه‌جایی کامل بازنمایی‌های زیبایی‌شناختی در نهایت ناموفق بود، همانطور که الکساندر کنت [ 65 ] به طرز چشمگیری با چیدمان و طراحی نمادهای نقشه‌کشی نشان می‌دهد.
موضوع فناوری چندحسی در و بازنمایی های نقشه نگاری را می توان با موضوع تغییرات بنیادی علمی و اجتماعی نیز تفسیر کرد: در تحقیقات فضایی قبل از قرن بیستم، محرک های غیربصری کاملاً وجود داشتند [ 112 ]. راب محو شدن گسترده حواس غیربصری را در علم مدرن درک می کند [ 113] (ص 16) به عنوان ذاتی معیارهای کیفی این علم (مانند آزادی ارزش، اعتبار کلی و قابل درک بودن): برای مثال، «درک بصری را می توان هر دو کیفیت نوری (رنگ) از یک بعد فیزیکی (طول موج) قابل اندازه گیری نسبت داد. نور)». علاوه بر این، یک سیستم دسته بندی ذهنی قابل مدیریت برای طبقه بندی این کیفیت ها در دسترس است (به عنوان مثال، رنگ های اصلی). در مقابل، «در حوزه بویایی، نه روابط ثابتی بین ویژگی‌های شیمیایی-فیزیکی رایحه‌ها و احساسات آن‌ها قابل تشخیص است، و نه معیارهای طبقه‌بندی سیستماتیک، که براساس آن می‌توان کیفیت‌های رایحه ذهنی را سفارش داد، در دسترس نیست.» [ 113 ]] (ص 16). محرک های بویایی و صوتی نیز به دلیل دیگری برای نقشه برداری چالش برانگیز هستند: آنها معمولا زودگذر هستند. بر این اساس، مشغولیت به آنها به نفع اشتغال به محرک های بصری عقب رانده شده است. بالاخره در اینجا ترجمه ساده‌تری از یک محرک نوری با انتقال قراردادهای موضوعی خاص به رسانه‌ای که مربوط به حس بینایی است وجود دارد. محدودیت در دوره امکانات فنی جدید شکسته می شود (به عنوان مثال، نقشه برداری VR و AR). با استفاده از این فرصت‌ها، تثبیت خونی فقط به اشیاء فیزیکی قابل اندازه‌گیری و مکان‌یابی کاهش نمی‌یابد (برای مثال: [ 114 ، 115 ، 116 ]؛ جزئیات بیشتر در این مورد در بخش‌های بعدی).
سه گانه پیش مدرنیته، مدرنیته و پست مدرنیته نیز به معنای نقشه کشی کیچ مرتبط است. نوسازی نقشه کشی نه تنها در قالب استانداردسازی و حذف ترجیحات زیبایی شناختی فردی (شکل اجتماعی) در طراحی نقشه ها صورت گرفت. بنابراین، نقشه در بخش های بزرگ از یک شی طراحی شده بر اساس ایده های زیبایی شناختی به یک شی بی حس کننده تبدیل شد. این با کاهش ارزش مشخص نقشه و نویسندگان آن همراه بود. نقشه دیگر وسیله‌ای برای یک تمرین خلاقانه (که از آن می‌توان غرور و شناخت ایجاد کرد) نبود، بلکه پردازش روال‌های فنی بود. نقشه ای به دنبال تمایل مدرنیستی برای نظم، طبقه بندی و تولید تک ظرفیتی ها (یک شی، یک تابع) طراحی شد. اصل “فرم از عملکرد پیروی می کند” از یک طرف جایی برای تزئینات و استانداردهای زیبایی شناختی قدیمی که می توانستند توسط نسل های بعدی نقشه کش ها و کاربران به عنوان “کیچ” توصیف شوند، ارائه نمی کرد. با استانداردزدایی و فردی‌سازی که مشخصه پسامدرنیزاسیون است، در پیوند با توسعه و گسترش نوآوری‌های فنی، امکانات جدیدی برای بازگشت بازنمایی‌های نقشه‌نگاری زیبایی‌شناختی باز شد. کنایه عنصر سبکی اساسی ارتباطات پست مدرن در نظر گرفته می شود. در ارتباط با توسعه و گسترش نوآوری‌های فنی، فرصت‌های جدیدی برای بازگشت بازنمایی‌های کارتوگرافی زیبایی‌شناختی باز شد. کنایه عنصر سبکی اساسی ارتباطات پست مدرن در نظر گرفته می شود. در ارتباط با توسعه و گسترش نوآوری‌های فنی، فرصت‌های جدیدی برای بازگشت بازنمایی‌های کارتوگرافی زیبایی‌شناختی باز شد. کنایه عنصر سبکی اساسی ارتباطات پست مدرن در نظر گرفته می شود.43 ] برای برجسته کردن احتمالی ساخت و سازهای جهانی. این همچنین می تواند در بازنمایی های نقشه برداری، با هدف تأکید بصری بر اقتضای سازه های فضایی استفاده شود [ 45 ، 46 ]]. در مفهوم زیبایی‌شناسی، «das Komische» را می‌توان به عنوان مثال استفاده کرد: با اغراق و عدم تناسب، کنایه را می‌توان در اینجا نماد کرد و احتمال را می‌توان روشن کرد. نمادهای انضمامی (با گشودگی خاص خود در برابر اغراق)، اما همچنین ترکیب غیرعادی نمادها، به ویژه برای چنین نقشه کشی فراعملکردی- انحرافی مناسب هستند. با این حال، فاصله ای طعنه آمیز با هنجارهای معمول بازنمایی های کارتوگرافی نیز می تواند با انتخاب غیرمعمول نشانه های جهت گیری در طراحی پایه های توپوگرافی نقشه های موضوعی ایجاد شود. ورود مجدد پسامدرن زیبایی شناسی به کارتوگرافی به این معنی است که بازنمایی های کارتوگرافی (دوباره) چند ظرفیتی می شوند. آنها علاوه بر کارکرد بیان موضوعی، یک بار زیبایی شناختی صریح دریافت می کنند. حتی اگر استانداردهای کلی متمایز زیبایی شناسی دیگر به سختی از نظر اجتماعی گسترده باشند، استانداردهای زیبایی شناسی متمایز همچنان مختص محیط هستند. بر این اساس، بازنمایی‌های نقشه‌کشی طراحی‌شده با رویکردهای هنری نه تنها از نظر محتوا کهنه می‌شوند، بلکه شکل آن‌ها نیز در معرض خطر قرار گرفتن در معرض قضاوت زیبایی‌شناختی متمایز توسط نسل بعدی نقشه‌سازان قرار می‌گیرد: کیچ!

5. امکان ادغام مجدد مراجع زیبایی شناختی با استفاده از واقعیت های مجازی و افزوده

امکانات فعلی ادغام نقشه‌برداری واقعیت‌های مجازی و افزوده (VR/AR) به معنای گسترش قابل‌توجهی از امکانات بازنمایی است. از این موارد می توان برای طراحی نمایش های نقشه برداری که بر خلاقیت و آزمایش رویکردهای زیباشناختی جدید تمرکز دارد، استفاده کرد. این امکانات بازنمایی های جدید نقشه کشی محدود به زبان نمادهای بصری نیست، بلکه به عنوان مثال، امکان ادغام عناصر منظره صوتی را نیز فراهم می کند ( شکل 1 ). هنگام استفاده از سخت افزار مناسب، عناصر لمسی و گهگاهی بویایی نیز می توانند ادغام شوند.
این امر به جای توجه شناختی صرفاً بصری، یک تجربه چندحسی از بازنمایی های نقشه برداری را امکان پذیر می کند. رویکرد چندحسی به نوبه خود می تواند به تقویت توجه زیبایی شناختی به فضاها و بازنمایی آنها کمک کند. یکی از احتمالات برای این کار قبلاً از کارتوگرافی بازی های رایانه ای شناخته شده است. انتقال تدریجی از یک بازنمایی نقشه کشی 2 بعدی انتزاعی به یک نمایش منظره سه بعدی برجسته و دقیق، همراه با انتقال پس زمینه موسیقی، تا عناصر صوتی ملموس. اینها معمولاً با تجربیات منظره ارتباط دارند و همچنین می توانند با عملکرد آواتارها (به عنوان مثال، ناوبری) با استفاده از نمایش های نقشه برداری پشتیبانی شوند [ 117 ، 118 ، 119 ، 120 ،121 ، 122 ، 123 ]. با این حال، نمایش‌های سه‌بعدی همه‌جانبه کارکردهای دیگری در ساخت (زیبایی‌شناختی) فضاها دارند. با اعمال کاهش پیچیدگی، تکرارپذیری امکان پذیر می شود. این بر این واقعیت استوار است که انتخاب محدودی از عناصر ممکن در یک آرایش فضایی وجود دارد، اما همچنین تعداد گزینه‌های کمتری برای عمل وجود دارد. آنها همچنین می توانند به وسعت فضاهای مجازی مرتبط باشند، زیرا این معمولاً نیز محدود است. این به تجربه اقتضایی زیبایی شناختی کمک می کند. بنابراین، می تواند یک اثر فرا عملکردی داشته باشد [ 124 ، 125 ].
توسعه بازنمایی‌های کارتوگرافی مجازی نه تنها دلالت بر هیبریداسیون و ایجاد انتقال‌های صاف دارد (به عنوان مثال، همانطور که در بالا نشان داده شد، یک نقشه انتزاعی دو بعدی و نمایش ارتفاع)، بلکه امکان در نظر گرفتن هیبریداسیون‌های اجتماعی را نیز فراهم می‌کند. این به شکل‌های تقویت‌شده بازنمایی اشاره دارد که امکان ادغام عناصر مختلف (کارتوگرافیک) را در بازنمایی فضاهای مادی فراهم می‌کند. درجه یکپارچگی می تواند از پراکنده تا شدید، از افزودن عناصر مجازی تا ادغام اطلاعات پیچیده و حتی چندحسی متغیر باشد [ 126 , 127 , 128 , 129 , 130]. دورگه‌سازی‌های اجتماعی بر تمایز عقل سلیم و «ذخایر دانش ویژه متخصص» در رابطه با سؤالات فضایی تأثیر دارد. آنها همچنین بر نمایش نقشه برداری اطلاعات مکانی تأثیر می گذارند. این بر اساس در دسترس بودن پیشنهادات آستانه پایین (بیشتر تجاری) برای تولید نمایش های نقشه برداری است [ 40 ، 131 ]. این همان جایی است که امکانات بازنمایی خلاقانه فراتر از رویه‌های استاندارد شده کلاسیک که نقشه‌برداری را برای مدت طولانی به عنوان یک رشته مشخص می‌کردند، به وجود می‌آیند.
امکاناتی که بازنمایی های کارتوگرافی مجازی و افزوده شده از نظر زیبایی شناسی ارائه می دهند هنوز به طور کامل بررسی و بررسی نشده اند. آنها از انطباق بازنمایی ها با توجه به علایق کاربر فعلی، تا طراحی فردی کاربر محور از نمایش های نقشه برداری با توجه به توانایی کاربر در درک بازنمایی های پیچیده را شامل می شوند. علاوه بر این، آنها دارای قابلیت‌های حسی برای پردازش بازنمایی‌های کارتوگرافی هستند (به عنوان مثال، در صورت کمبود دید رنگ)، و پتانسیل زیادی برای تجسم زمان واقعی کاربر محور دارند، به عنوان مثال، با استفاده از تکنیک‌ها و روش‌های مدرن هوش مصنوعی [ 132 , 133 ].
با فراصنعتی شدن (به عنوان مثال، [ 134 ])، تغییری از «فضای صنعتی» به «فضای پسا صنعتی» وجود دارد ([ 135 ] (ص. 193)). تبدیل مکان های کار به فضاهای باقی مانده با دو الگوی نمادین اسناد همراه است. از یک طرف، آنها نمادهای شکست را نشان می دهند. از سوی دیگر، آنها ابژه های زیبایی شناسی هستند [ 136 ، 137 ]. زیبایی‌شناسی در زمینه ما ضروری است و از طریق انتقال الگوهای تفسیر و زیبایی‌شناسی که از دوران صنعتی شدن سرچشمه می‌گیرد، صورت می‌گیرد ( شکل 2 ).
مناظر قدیمی صنعتی (شهری) «زیبایی شناسی باروک ویرانه با کوره های انفجاری در حال پوسیدگی و خاطرات باغ زیبای قرن هجدهم» را ترکیب می کند ([ 138 ] (ص. 154)). در قیاس با زندگی کشاورزی پیشامدرن، اشیاء صنعتی قدیمی به نمادهای «زندگی ساده و سخت کوش» [ 139 ] تبدیل می شوند (ص 231). با این حال، آنها را می توان به عنوان واکنشی به استانداردزدایی و تکه تکه شدن جامعه فراصنعتی تعبیر کرد (ر.ک. [ 140 ، 141 ، 142 ).]). این زیبایی‌شناسی، به نوبه خود، توسط حاملان «ذوق مشروع» با تبدیل (تقریباً خودسرانه) اشیاء از قلمرو بی‌ارزش‌ها به رسانه‌های تمایز اجتماعی آغاز می‌شود، برای مثال با به نمایش گذاشتن آنها با استفاده از نورپردازی خارج از زمینه (مانند: مثلاً در عکس های برند و هیلا بچر؛ [ 143 ]). بر اساس تکنیک‌ها و روش‌های مدرن VR و AR، این مناظر قدیمی صنعتی را می‌توان به روشی چندحسی نشان داد. از آنجایی که این برنامه های کاربردی VR از غوطه ور شدن پشتیبانی می کنند، فرآیند و نتایج زیبایی شناسی بر اساس رسانه های مدرن ارتباط کارتوگرافی سه بعدی (به عنوان مثال، محیط های VR) پشتیبانی می شود.

6. نتیجه گیری

نقد نقشه‌نگاری انتقادی در مورد نقشه‌برداری «سنتی» در برخی بخش‌ها به‌طور صریح و در برخی دیگر به‌طور ضمنی به جنبه‌هایی از ساخت زیبایی‌شناختی جهان از طریق بازنمایی‌های نقشه‌نگاری مربوط می‌شود. در فراخوان نقشه کشی هنری صریح است. در پیامدهای ثانویه بیهوشی (به استثنای موارد) کمتر آشکار است. این بیهوشی کارتوگرافی با اجرای پارادایم پوزیتیویستی و اصل «فرم از عملکرد پیروی می کند» رخ داد که اساساً به استانداردسازی نمادهای نقشه برداری در زبان نمادهای انتزاعی و نه عینی مرتبط بود. با این حال، این بیهوشی برای یک کانون سازی مشخص از آنچه می توان نمایش داد نیز رخ می دهد. در حالی که اجرا و حفظ پارادایم پوزیتیویستی به عنوان یک فرآیند قدرتمند درک می شود، کارکرد متمایزی که تفاسیر و ارزیابی‌های زیبایی‌شناختی به این فرآیند کمک می‌کنند، به سختی مورد توجه قرار می‌گیرد. با متعارف سازی بازنمودها، نه تنها یک تشریفات قابل بازنمایی اتفاق می افتد، بلکه کاهش احتمالی شیوه های بازنمایی نیز صورت می گیرد. با این حال، طراحی هنری بازنمایی های نقشه کشی با یک ماموریت فعال همراه است. این امر با رد طراحی مشخص می شود. این باعث می شود نقشه ها به یک کالا تبدیل شوند. در اینجا، پیوند به یک جستجوی (تا حدودی ساده لوحانه) برای اصیل، نه حرفه ای، نیز آشکار می شود. سختگیری انتقادی کارتوگرافی انتقادی نسبت به کارتوگرافی سنتی را می توان به عنوان ناکارآمد توصیف کرد، زیرا کنار گذاشتن آن با کاهش شانس زندگی همراه است. همزمان،144 ]). تنها در صورتی قابل قبول است که شانس های زندگی با نقشه برداری پوزیتیویستی بیشتر از شانس های زندگی با محدودیت قدرت از بین برود. با این حال، همین امر در مورد کارتوگرافی بحرانی نیز صادق است. همچنین برای یک قدرت تفسیر هژمونیک تلاش می‌کند: چه کسی در چه زمانی و در چه زمینه‌ای مجاز است بازنمایی نقشه‌کشی از موضوعات معین اجتماعی را ایجاد کند و چه کسی این اجازه را ندارد. در این راستا، ما ملاحظات نوپراگماتیک ارزیابی بازنمایی‌های نقشه‌کشی را با توجه به معیارهای سودمندی، تناسب و سودمندی برای شناخت پیشنهاد می‌کنیم. ما همچنان به شناسایی پتانسیل‌های عملکردی-انحرافی بزرگ برای کارتوگرافی پوزیتیویستی ادامه می‌دهیم، در حالی که عملکرد نقشه‌برداری انتقادی دارای برخی پیامدهای ناکارآمد است، همانطور که در ادامه توضیح خواهیم داد.
علاوه بر این، خواسته‌ها برای سناریوهای هنری و مشارکتی نقشه‌کشی، همانطور که توسط نقشه‌برداری انتقادی پیشنهاد می‌شود، تا حد زیادی یک کارکردی باقی می‌ماند. نقشه ها در صورتی که بر اساس یک ذهنیت انتقادی طراحی شده باشند، از نظر اخلاقی قابل قبول طبقه بندی می شوند. تحولات متناظر خارج از گفتمان انتقادی – بر این اساس رد می شوند، به ویژه اگر بتوان آنها را به عنوان محصولات تجاری معرفی کرد [ 24 ]. نقشه برداری فعال تا حد زیادی یک پدیده اجتماعی حاشیه ای باقی مانده است. به ویژه، زمانی که افراد مختلف اشکال مختلف ایجاد و طراحی بازنمایی های کارتوگرافی را ترجیح می دهند، عملکرد آن دستیابی به دستاوردهای متمایز است. این افراد، که جهان بینی متفاوتی در مورد نقشه کشی نشان می دهند، «یک مورد آسیب شناختی» [ 145 ] (ص. 47) را نشان می دهند (به تفصیل رجوع کنید به: [50]). دغدغه های اصلی کارتوگرافی انتقادی، مانند طراحی هنری و مشارکت بیشتر افراد بدون پیشینه حرفه ای، در سال ها و دهه های اخیر اهمیت بیشتری یافته است. با این حال، نقشه‌برداری متقابل فعال، یک پدیده حاشیه‌ای در این زمینه‌ها باقی مانده است. این با ادعای نقشه نگاری انتقادی به طور خاص، علم انتقادی به طور کلی، مبنی بر آوانگارد بودن تغییرات اجتماعی (در اینجا به عنوان بیانی از نقشه نگاری) در تضاد است. بنابراین نقشه‌نگاری مشارکتی پتانسیل‌های تحقق اقتضایی و گسترش فرصت‌های زندگی فردی را در نتیجه تأمل بر محدودیت‌های فضایی خود از یک سو و ساخت‌های فضایی خود از سوی دیگر نشان می‌دهد. با این حال، خطر انحراف ناکارآمد، از طریق تأکید بیش از حد بر پیوندهای (اخلاقی) و در نتیجه محدودیت گزینه ها را نیز به همراه دارد. بر اساس هنجار گسترش شانس های زندگی، رویکردهای هنری در نقشه کشی را می توان به طور کلی یک پتانسیل فراکارکردی بزرگ نسبت داد. آنها می توانند از آگاهی از احتمالات فضایی حمایت کنند. علاوه بر این، آنها فرصتی برای تأمل در مورد احتمال در تبدیل فضای فیزیکی به نمایش های نقشه برداری، کاهش پیچیدگی و پیچیدگی آنها فراهم می کنند. با این حال، هر گونه کاهش پیچیدگی و پیچیدگی، خطر انجماد به لیگاتور را دارد. به عنوان مثال، اگر قواعدی که بر اساس آن کاهش است، دیگر در معرض بازتاب انتقادی قرار نگیرند، اما در دستورالعمل‌های بی‌چون و چرا تثبیت شوند. آنها فرصتی برای تأمل در مورد احتمال در تبدیل فضای فیزیکی به نمایش های نقشه برداری، کاهش پیچیدگی و پیچیدگی آنها فراهم می کنند. با این حال، هر گونه کاهش پیچیدگی و پیچیدگی، خطر انجماد به لیگاتور را دارد. به عنوان مثال، اگر قواعدی که بر اساس آن کاهش است، دیگر در معرض بازتاب انتقادی قرار نگیرند، اما در دستورالعمل‌های بی‌چون و چرا تثبیت شوند. آنها فرصتی برای تأمل در مورد احتمال در تبدیل فضای فیزیکی به نمایش های نقشه برداری، کاهش پیچیدگی و پیچیدگی آنها فراهم می کنند. با این حال، هر گونه کاهش پیچیدگی و پیچیدگی، خطر انجماد به لیگاتور را دارد. به عنوان مثال، اگر قواعدی که بر اساس آن کاهش است، دیگر در معرض بازتاب انتقادی قرار نگیرند، اما در دستورالعمل‌های بی‌چون و چرا تثبیت شوند.
با این حال، زیبایی‌شناسی مجدد نقشه‌کشی صرفاً توسط افراد بدون آموزش حرفه‌ای مناسب، از جمله هنرمندان انجام نمی‌شود. حتی در کارتوگرافی حرفه ای نیز اشکال جدیدی از ترجمه زیبا، عالی، زیبا، زشت و غیره به زبان نقشه کشی در حال ظهور است. فراتر از این، گشودگی روزافزون به زبان‌های نمادهای نوآورانه و همچنین استفاده از فناوری‌های جدید، طراحی را تسهیل می‌کند که با ایده‌های زیبایی‌شناختی همسو باشد. ما نیز در این مقاله به این موضوع اشاره کرده ایم. نقشه کشی انجام شده به این روش نه تنها از احتمال “جهان سازی” خود آگاه است، بلکه آن را با استفاده از (خود) کنایه ای برجسته می کند. این از تداومی که بازنمایی‌های نقشه‌کشی ایجاد شده بر اساس «اصطلاحات اصطلاحات اخلاقی» را مشخص می‌کند، برجسته است.43 ) با فاصله گرفتن از خود از تعیین نقشه نگاری انتقادی اراده برای ساختارشکنی دیگری [ 146 ، 147 ، 148 ] متمایز می شود.
در مقاله خود نشان داده‌ایم که چگونه می‌توان مفاهیم زیبایی‌شناسی فلسفی و جامعه‌شناختی را برای درگیری بازتابی با کارتوگرافی به‌طور سودمند معرفی کرد. بنابراین ما رویکردی را ترسیم کرده‌ایم که می‌تواند برای بررسی توسعه نقشه‌ها، نمایش‌های مجازی و افزوده‌شده، مکمل محتوا و مسائل فنی مورد استفاده قرار گیرد.

منابع

  1. Buchroithner, M. True-3D in Cartography: Autostereoscopic and Solid Visualization of Geodata ; Springer: برلین/هایدلبرگ، آلمان، 2012; ISBN 9783642122729. [ Google Scholar ]
  2. فرناندز، آ. ایوان، پی. بوکریتنر، الگوهای MF در کارتوگرافی: بررسی معرفت‌شناختی قرن‌های 20 و 21 . Springer: برلین/هایدلبرگ، آلمان، 2014. [ Google Scholar ]
  3. Vetter، M. 3D-Visualisierung von Landschaft–Ein Ausblick auf zukünftige Entwicklungen. در Handbuch Landschaft ; Kühne, O., Weber, F., Berr, K., Jenal, C., Eds. Springer VS: ویسبادن، آلمان، 2019؛ صص 559-573. [ Google Scholar ]
  4. برومر، ک. کنست، سی. دیکمن، اف. Buchroithner، MF محور Z تجسم عناصر نقشه – تجربیات کارتوگرافی با مانیتورهای سه بعدی با استفاده از فناوری فویل عدسی. کارتوگر. J. 2013 , 50 , 211-217. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  5. لیو، بی. دینگ، ال. وانگ، اس. منگ، ال. طراحی ناوبری داخلی مبتنی بر واقعیت ترکیبی برای مطالعات کاربر. KN-J. کارتوگر. Geogr. Inf. 2022 ، 72 ، 129-138. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  6. لوچهد، آی. Hedley, N. طراحی فضاهای مجازی برای تجزیه و تحلیل بصری همهجانبه. KN-J. کارتوگر. Geogr. Inf. 2021 ، 71 ، 223-240. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  7. چولتکین، ا. لوچهد، آی. مدن، م. کریستف، اس. دوو، ا. پتیت، سی. قفل، O.; شوکلا، س. هرمان، ال. استاچون، ز. و همکاران واقعیت بسط یافته در علوم فضایی: مروری بر چالش های پژوهشی و جهت گیری های آینده. بین المللی J. Geo-Inf. 2020 ، 9 ، 439. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  8. هروبی، اف. رسل، آر. de La Borbolla Valle, G. Geovisualization با محیط های مجازی فراگیر در تئوری و عمل. بین المللی جی دیجیت. زمین 2019 ، 12 ، 123-136. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  9. هروبی، اف. کاستلانوس، آی. Ressl، R. مقیاس نقشه برداری در محیط های مجازی فراگیر. KN-J. کارتوگر. Geogr. Inf. 2020 ، 71 ، 45-51. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  10. آگوستینوس، A. Theologische Frühschriften. Vom Freien Willen (De Libero Arbitrio) u. دین Von der Wahren (De Vera Religione) ; Artemis-Verlag: زوریخ، سوئیس؛ اشتوتگارت، آلمان، 1962; پ. 390. [ Google Scholar ]
  11. آرئوپاگیتا، P.-D. Über die Göttlichen Namen ; BGL: اشتوتگارت، آلمان، 1988; پ. 500. [ Google Scholar ]
  12. گیلبرت، KE; کوهن، اچ . تاریخ زیبایی شناسی . انتشارات دانشگاه ایندیانا: بلومینگتون، IN، ایالات متحده آمریکا، 1953. [ Google Scholar ]
  13. Majetschak, S. Ästhetik zur Einführung ; Junius Verlag: هامبورگ، آلمان، 2007. [ Google Scholar ]
  14. Baumgarten, AG Ästhetik ; ماینر: هامبورگ، آلمان، 2009; صفحات 1750-1758. ISBN 9783787318995. [ Google Scholar ]
  15. Schneider, N. Geschichte der Ästhetik von der Aufklärung bis zur Postmoderne: Eine Paradigmatische Einführung, 4. Auflage ; Reclam: اشتوتگارت، آلمان، 2005; ISBN 3150094577. [ Google Scholar ]
  16. فرانکه، یو. الکساندر گوتلیب باومگارتن. در Ästhetik und Kunstphilosophie: Von der Antike bis zur Gegenwart in Einzeldarstellungen ; Nida-Rümelin, J., Betzler, M., Eds. کرومر: اشتوتگارت، آلمان، 1998; صص 72-79. [ Google Scholar ]
  17. هارلی، بی جی در حال ساختن نقشه. در طبیعت جدید نقشه ها. مقالاتی در تاریخ کارتوگرافی ; Laxton, P., Ed. انتشارات دانشگاه جان هاپکینز: بالتیمور، MD، ایالات متحده آمریکا، 2002; صص 149-168. [ Google Scholar ]
  18. وود، دی. Fels, J. طراحی علائم/افسانه و معنا در نقشه ها. کارتوگر. بین المللی جی. جئوگر. Inf. جئوویس. 1986 ، 23 ، 54-103. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  19. کرامپتون، جی. کرایگر، جی. مقدمه ای بر کارتوگرافی انتقادی. ACME Int. جی. کریت. Geogr. 2005 ، 4 ، 11-33. [ Google Scholar ]
  20. وود، دی. کرایگر، جی. کارتوگرافی: کارتوگرافی انتقادی. در دایره المعارف بین المللی جغرافیای انسانی ; کیچین، آر.، ترایفت، ن.، ویرایش. الزویر: آکسفورد، انگلستان، 2009; صص 345-357. [ Google Scholar ]
  21. Wood, D. Cartography مرده است (خدا را شکر!). CP 2003 ، 45 ، 4-7. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  22. Kim, AM Critical Cartography 2.0: از “نقشه برداری مشارکتی” تا تجسم های مولف قدرت و مردم. Landsc. طرح شهری. 2015 ، 142 ، 215-225. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  23. Fellner، AM Counter-Mapping Corporeal Borderlands: Border Imaginaries in the America. در Geographien der Grenzen: Räume–Ordnungen–Verflechtungen ; Weber, F., Wille, C., Caesar, B., Hollstegge, J., Eds. Springer VS: Wiesbaden، آلمان، 2020. [ Google Scholar ]
  24. Schranz, C. تغییرات در نقشه برداری: دو مفهوم دیدگاه جهان را تغییر داده است. در تغییرات در نقشه برداری: نقشه ها به عنوان ابزاری از دانش . Schranz, C., Ed. رونوشت Verlag: Bielefeld، آلمان، 2021; ص 23-37. [ Google Scholar ]
  25. Counter Cartographies Collective; کریگ دالتون؛ لیز میسون-دیس. اقدامات ضد (نقشه برداری): نقشه برداری به عنوان تحقیقات نظامی. ACME 2012 ، 11 ، 439-466. [ Google Scholar ]
  26. تاچر، جی. برگمان، ال. ریکر، بی. رز-ردوود، آر. اوسالیوان، دی. بارنز، تی جی; بارنزمور، LR; ایمائوکا، LB; برنز، آر. دارچین، جی. و همکاران بررسی مجدد GIS حیاتی محیط زیست طرح. یک اقتصاد. Space 2016 , 48 , 815–824. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  27. کنت، ای جی زیبایی شناسی: علت گمشده در نظریه نقشه برداری؟ کارتوگر. J. 2005 , 42 , 182-188. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  28. کنت، نقشه های AJ، مادی و زیبایی شناسی لمسی. کارتوگر. J. 2019 ، 56 ، 1-3. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  29. کنت، الف. سبک کارتوگرافی و رفع زیبایی شناختی. کارتوگر. J. 2017 ، 54 ، 1-4. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  30. کنت، ای. از بیان خشک حقایق تا زیبایی: درک زیبایی‌شناسی در نقشه‌برداری و ضدنقشه مکان. کارتوگر. چشم انداز 2013 ، 73 ، 39-60. [ Google Scholar ]
  31. گریفین، آل. Fabrikant، SI نقشه های بیشتر، کاربران بیشتر، دستگاه های بیشتر به معنای چالش های نقشه برداری بیشتر است. کارتوگر. J. 2012 , 49 , 298-301. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  32. فابریکانت، SI; کریستف، اس. پاپاستفانو، جی. مگی، اس. پاسخ احساسی به زیبایی‌شناسی طراحی نقشه. In Proceedings of the GIScience 2012: Seventh International Conference on Geographic Information Science, Columbus, OH, USA, 18-21 سپتامبر 2012. [ Google Scholar ]
  33. Bourassa, SC زیبایی شناسی چشم انداز ; Belhaven Press: لندن، انگلستان، 1991; شابک 978-1852930714. [ Google Scholar ]
  34. وینچستر، HPM؛ کنگ، ال. Dunn, K. Landscapes: Ways of Imagining the World ; Routledge: لندن، انگلستان؛ نیویورک، نیویورک، ایالات متحده آمریکا، 2003; شابک 0-582-28878-9. [ Google Scholar ]
  35. Wylie, J. Landscape ; Routledge: Abingdon، UK، 2007; ISBN 9780203480168. [ Google Scholar ]
  36. Kühne, O. نظریه های چشم انداز: مقدمه کوتاه . Springer VS: Wiesbaden، آلمان، 2019. [ Google Scholar ]
  37. بروک، I. قدردانی زیبایی شناختی از منظر. در Routledge Companion to Landscape Studies، 2. Auflage ; Howard, P., Thompson, I., Waterton, E., Atha, M., Eds. Routledge: لندن، انگلستان؛ نیویورک، نیویورک، ایالات متحده آمریکا، 2019؛ صص 39-50. ISBN 9781315195063. [ Google Scholar ]
  38. Porteous, JD Environmental Beesthetics: Ideas, Politics and Planning ; روتلج: ابینگدون، انگلستان؛ نیویورک، نیویورک، ایالات متحده آمریکا، 2013; ISBN 9780203437322. [ Google Scholar ]
  39. Kühne, O. خطوط نقشه‌برداری «پسا انتقادی» – کمکی به انتشار تحقیقات کارتوگرافی جامعه‌شناختی. KN-J. کارتوگر. Geogr. Inf. 2021 ، 71 ، 133-141. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  40. ادلر، دی. نقشه نگاری های انحرافی: کمکی به کارتوگرافی پسا انتقادی. KN-J. کارتوگر. Geogr. Inf. 2022 ، 72 ، 103-116. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  41. Kühne، O. Koegst، L. بازنمایی های کارتوگرافی از دست دادن زمین های ساحلی در لوئیزیانا: تحقیقی بر اساس کارتوگرافی های انحرافی. KN-J. کارتوگر. Geogr. Inf. 2022 ، 2022 ، 1-12. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  42. رورتی، آر. پیامدهای پراگماتیسم: مقالات: 1972-1980 ; انتشارات دانشگاه مینه سوتا: مینیاپولیس، MN، ایالات متحده آمریکا، 1982; ISBN 0816610649. [ Google Scholar ]
  43. Rorty, R. Contingency, Irony, and Solidarity, Reprint ; انتشارات دانشگاه کمبریج: کمبریج، انگلستان، 1997; ISBN 9780521353816. [ Google Scholar ]
  44. Kühne، O. Koegst, L. Loss Land in Louisiana: A Neopragmatic Redescription ; Springer VS: Wiesbaden، آلمان، 2022. [ Google Scholar ]
  45. Kühne، O. جنال، سی. باتون روژ – رویکرد جغرافیایی منطقه‌ای نئوپراگماتیک. علوم شهری 2021 ، 5 ، 17. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  46. Kühne، O. جنال، سی. باتون روژ (لوئیزیانا): در مورد اهمیت کارتوگرافی موضوعی برای «جغرافیای افقی نئوپراگماتیک». KN-J. کارتوگر. Geogr. Inf. 2020 ، 71 ، 23-31. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  47. Weber, M. Wirtschaft und Gesellschaft: Grundriss der verstehenden Soziologie, 5., Revidierte Auflage ; Mohr، JCB، Ed. Paul Siebeck: توبینگن، آلمان، 1972; ISBN 3165336318. [ Google Scholar ]
  48. Dahrenddorf , R. Lebenschancen: Anläufe zur Sozialen und Politischen Theorie ; Suhrkamp: فرانکفورت، آلمان، 1979; ISBN 3518370596. [ Google Scholar ]
  49. Dahrenddorf, R. Der Moderne Soziale Konflikt: Essay zur Politik der Freiheit ; Dtv: München، آلمان، 1994; شابک 3-423-04628-7. [ Google Scholar ]
  50. Kühne، O. بر، ک. Jenal, C. Die Geschlossene Gesellschaft und Ihre Ligaturen: Eine Kritik am Beispiel ‘Landschaft’ ; Springer VS: Wiesbaden، آلمان، 2022. [ Google Scholar ]
  51. Kühne, O. Religion und Landschaft–Überlegungen zu einem komplexen Verhältnis aus sozialwissenschaftlicher perspektive. در Religion und Landschaft ; Bund Heimat und Umwelt در Deutschland, Ed. Selbstverlag: بن، آلمان، 2013; صص 7-15. ISBN 9783925374319. [ Google Scholar ]
  52. Kühne، O. لئوناردی، ال. رالف دهرندورف: بین نظریه اجتماعی و عمل سیاسی . پالگریو مک میلان: لندن، بریتانیا، 2020. [ Google Scholar ]
  53. تضادهای چشم انداز: رویکردی نظری بر اساس نظریه سه جهان کارل پوپر و نظریه تعارض رالف دهرندورف، که با مثالی از تبدیل سیستم انرژی در آلمان نشان داده شده است. حفظ کنید. علمی تمرین کنید. سیاست 2020 ، 12 ، 6772. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  54. برگر، PL; لاکمن، تی . ساخت اجتماعی واقعیت: رساله ای در جامعه شناسی دانش . Anchor Books: New York, NY, USA, 1966; شابک 0-385-05898-5. [ Google Scholar ]
  55. دورکیم، É. روش Die Regeln der Soziologischen ; Luchterhand: Neuwied، آلمان، 1961. [ Google Scholar ]
  56. پوپر، KR منطق کشف علمی ; هارپر و رو: نیویورک، نیویورک، ایالات متحده آمریکا، 1959. [ Google Scholar ]
  57. Goode, E. Deviant Behavior, 12. Auflage ; Routledge: نیویورک، نیویورک، ایالات متحده آمریکا؛ لندن، بریتانیا، 2019؛ شابک 978-0-367-19317-1. [ Google Scholar ]
  58. بکر، HS Outsiders: Studies in Sociology of Deviance ; مطبوعات آزاد: نیویورک، نیویورک، ایالات متحده آمریکا، 1963. [ Google Scholar ]
  59. Peuckert, R. Abweichendes Verhalten und soziale Kontrolle. در Einführung در Hauptbegriffe der Soziologie, 6. Auflage ; Korte, H., Schaefers, B., Eds. VS Verlag für Sozialwissenschaften: ویسبادن، آلمان، 2006; صص 105-125. شابک 978-3-531-90032-2. [ Google Scholar ]
  60. Stehr، J. Normalität und Abweichung. در Soziologische Basics: Soziologische Basics: Eine Einführung für Pädagogen und Pädagoginnen ; Scherr, A., Ed. VS Verlag für Sozialwissenschaften: ویسبادن، آلمان، 2013; صص 191-197. [ Google Scholar ]
  61. کوتزی، اس. ایوانووا، آی. میتاسووا، اچ. Brovelli، M. نرم افزار و داده های جغرافیایی باز: مروری بر وضعیت فعلی و چشم اندازی به آینده. ISPRS Int. J. Geo-Inf. 2020 ، 9 ، 90. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  62. کیل، جی. ادلر، دی. اشمیت، تی. Dickmann, F. ایجاد محیط های مجازی همهجانبه بر اساس داده های مکانی باز و موتورهای بازی. KN–Ournal Cartogr. Geogr. Inf. 2021 ، 71 ، 53-65. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  63. لیندنر، سی. اورتواین، ا. ستاره، ک. Rienow، A. سطوح مختلف پیچیدگی برای ادغام بافت‌ها داده‌های ارتفاع فرازمینی در موتورهای بازی برای برنامه‌های آموزشی واقعیت افزوده و واقعیت مجازی. KN-J. کارتوگر. Geogr. Inf. 2021 ، 71 ، 253-267. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  64. کونن، دی. گریل، آی. پوکرکا، جی. Zwischen, W. Interessenvertretung und Verantwortung: Bürger*innenbeteiligung am Beispiel Windkraft im Spiegel von Neocartography und Spatial Citizenship. در Bausteine ​​der Energiewende ; Kühne, O., Weber, F., Eds. Springer VS: Wiesbaden، آلمان، 2018; ص 207-230. شابک 978-3-658-19508-3. [ Google Scholar ]
  65. Kühne, O. طبیعت شهری بین زیبایی‌شناسی مدرن و پست مدرن: بازتاب‌هایی مبتنی بر رویکرد ساخت‌گرایی اجتماعی. کوئست. جغرافیا. 2012 ، 31 ، 61-70. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  66. Reicher, ME Einführung in die Philosophische Ästhetik, 3., Überarbeitete Auflage ; WBG: دارمشتات، آلمان، 2015; ISBN 9783534739776. [ Google Scholar ]
  67. Borgeest, C. Das Sogenannte Schoene: Ästhetische Sozialschranken ; S. Fischer: فرانکفورت، آلمان، 1977; شابک 3-10-007602-8. [ Google Scholar ]
  68. Schweppenhäuser, G. Ästhetik: Philosophische Grundlagen und Schlüsselbegriffe ; Campus-Verlag: فرانکفورت، آلمان، 2007; ISBN 3593383470. [ Google Scholar ]
  69. Kant, I. Kritik der Urteilskraft ; Unveränd. Neudr. der Ausg. von 1924; ماینر: هامبورگ، آلمان، 1959; ISBN 39a. [ Google Scholar ]
  70. دیویی، جی. تجربه و طبیعت . انتشارات دوور: نیویورک، نیویورک، ایالات متحده آمریکا، 1958. [ Google Scholar ]
  71. دیویی، J. Kunst als Erfahrung ; Suhrkamp: فرانکفورت، آلمان، 1988; شابک 3-518-28303-0. [ Google Scholar ]
  72. Aschenbrand, E. Die Landschaft des Tourismus: Wie Landschaft von Reiseveranstaltern Inszeniert und von Touristen Konsumiert Wird ; Springer VS: Wiesbaden، آلمان، 2017. [ Google Scholar ]
  73. Burke, E. Philosophische Untersuchung über den Ursprung Unserer Ideen vom Erhabenen und Schönen, 2. Aufl. ; ماینر: هامبورگ، آلمان، 1989; ISBN 3787309446. [ Google Scholar ]
  74. Peres, C. Philosophische Ästhetik: Eine Standortbestimmung. در Kunst, Ästhetik, Philosophie: Im Spannungsfeld der Disziplinen ; Friesen, H., Wolf, M., Eds. منتیس: مونستر، آلمان، 2013; صص 13-69. ISBN 9783897857384. [ Google Scholar ]
  75. گراهام، جی. فلسفه هنر: مقدمه ای بر زیبایی شناسی ، ویرایش سوم. Routledge: لندن، انگلستان؛ نیویورک، نیویورک، ایالات متحده آمریکا، 2005; ISBN 9780415349796. [ Google Scholar ]
  76. لوثیان، الف. منظر و فلسفه زیبایی شناسی: آیا کیفیت منظر در منظر ذاتی است یا در چشم بیننده؟ Landsc. طرح شهری. 1999 ، 44 ، 177-198. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  77. Pries, C. Einleitung. در Das Erhabene: Zwischen Grenzerfahrung und Größenwahn ; Pries, C., Ed. VCH Acta Humaniora: Weinheim، آلمان، 1989; صص 1-30. ISBN 3527176640. [ Google Scholar ]
  78. Fayet, R. Reinigungen: Vom Abfall der Moderne zum Kompost der Nachmoderne ; Passagen-Verlag: وین، اتریش، 2003; ISBN 9783851656046. [ Google Scholar ]
  79. Linke, S. Ästhetik, Werte und Landschaft–eine Betrachtung zwischen philosophischen Grundlagen und aktueller Praxis der Landschaftsforschung. در Landschaftsästhetik und Landschaftswandel ; Kühne, O., Megerle, H., Weber, F., Eds.; Springer VS: Wiesbaden، آلمان، 2017; ص 23-40. [ Google Scholar ]
  80. Welsch, W. Das Ästhetische–eine Schlüsselkategorie unserer Zeit? در Die Aktualität des Ästhetischen ; Welsch, W., Ed. Fink: München، آلمان، 1993; صص 13-47. ISBN 9783770528967. [ Google Scholar ]
  81. لیوتار، J.-F. Das Erhabene und Die Avantgarde. در Verabschiedung von der (پسا)مدرن؟ Le Rider, J., Raulet, G., Eds. نار: توبینگن، آلمان، 1987; صص 251-269. [ Google Scholar ]
  82. Welsch , W. Unsere Postmoderne Moderne ; VCH Acta Humaniora: Weinheim، آلمان، 1987; ISBN 3527175849. [ Google Scholar ]
  83. Friesen, H. Philosophische Ästhetik und die Entwicklung der Kunst. در Kunst, Ästhetik, Philosophie: Im Spannungsfeld der Disziplinen ; Friesen, H., Wolf, M., Eds. منتیس: مونستر، آلمان، 2013; صص 71-160. ISBN 9783897857384. [ Google Scholar ]
  84. Recki، B. Stil im Handeln Oder Die Aufgaben der Urteilskraft. در Kunst, Ästhetik, Philosophie: Im Spannungsfeld der Disziplinen ; Friesen, H., Wolf, M., Eds. منتیس: مونستر، آلمان، 2013; ص 221-244. ISBN 9783897857384. [ Google Scholar ]
  85. Büttner, N. Geschichte der Landschaftsmalerei ; Hirmer: München، آلمان، 2006. [ Google Scholar ]
  86. کارلسون، الف. طبیعت و منظر: مقدمه ای بر زیبایی شناسی محیطی . انتشارات دانشگاه کلمبیا: نیویورک، نیویورک، ایالات متحده آمریکا، 2009; ISBN 9780231518550. [ Google Scholar ]
  87. Liessmann، KP Schönheit ; Facultas Verlags-und Buchhandels AG: وین، اتریش، 2009; ISBN 9783825230487. [ Google Scholar ]
  88. Rosenkranz, K. Ästhetik des Häßlichen, 2, überarbeitete Auflage ; Reclam: لایپزیگ، آلمان، 1996; ISBN 3379015555. [ Google Scholar ]
  89. Pöltner, G. Philosophische Ästhetik ; Kohlhammer: اشتوتگارت، آلمان، 2008; ISBN 9783170169760. [ Google Scholar ]
  90. Hauskeller, M. Was ist Kunst?: Positionen der Ästhetik von Platon bis Danto, 8 ; Auflage; Beck: München، آلمان، 2005; ISBN 3406459994. [ Google Scholar ]
  91. افلاطون Werke in 8 Bänden ; WBG: دارمشتات، آلمان، 2005. [ Google Scholar ]
  92. Hutcheson، F. Eine Untersuchung über den Ursprung Unserer Ideen von Schönheit und Tugend: Über Moralisch Gutes und Schlechtes ; ماینر: هامبورگ، آلمان، 1986; شابک 3-7873-0632-3. [ Google Scholar ]
  93. Vischer, FTV Kritische Gänge, 2., Verm. Auflage ; Meyer & Jessen: München، آلمان، 1922. [ Google Scholar ]
  94. Hartmann, EV Philosophie des Schönen, 2. Aufl ; Wegweiser-Verlag: برلین، آلمان، 1924. [ Google Scholar ]
  95. بوردیو، پی. تمایز: نقد اجتماعی قضاوت سلیقه ; انتشارات دانشگاه هاروارد: کمبریج، MA، ایالات متحده آمریکا، 1984; ISBN 0674212800. [ Google Scholar ]
  96. Illing, F. Kitsch, Kommerz und Kult: Soziologie des Schlechten Geschmacks ; UVK Verlagsgesellschaft: Konstanz، آلمان، 2006; شابک 389669541X. [ Google Scholar ]
  97. لیسمن، کی‌پی کیچ! Oder Warum der Schlechte Geschmack der Eigentlich Gute Ist ; Brandstätter: وین، اتریش، 2002; ISBN 9783854981701. [ Google Scholar ]
  98. Welsch ، W. Ästhetisches Denken ; Reclam: اشتوتگارت، آلمان، 2006. [ Google Scholar ]
  99. Kühne, O. منظر و قدرت در فضای جغرافیایی به عنوان یک ساختار اجتماعی-زیبایی شناختی . انتشارات بین المللی Springer: دوردرخت، هلند، 2018; ISBN 3319729020. [ Google Scholar ]
  100. زیمل، G. Soziologie der Sinne. Die Neue Rundsch. 1907 ، 18 ، 1025-1036. [ Google Scholar ]
  101. تیبو، جی.-پی. Die sinnliche Umwelt von Städten.: Zum Verständnis urbaner Atmosphären. در Die Kunst der Wahrnehmung: Beiträge zu Einer Philosophie der Sinnlichen Erkenntnis ; هاوسکلر، ام.، اد. SFG-Servicecenter Fachverlage: Kusterdingen، آلمان، 2003; ص 280-297. [ Google Scholar ]
  102. Seel, M. Die Kunst der Entzweiung: Zum Begriff der Ästhetischen Rationalität ; Suhrkamp: فرانکفورت، آلمان، 1985; ISBN 3518577301. [ Google Scholar ]
  103. Lehmann, H. Ästhetische Erfahrung: Eine Diskursanalyse ; ویلهلم فینک: پادربورن، آلمان، 2016; ISBN 3846761397. [ Google Scholar ]
  104. Kühne، O. پتانسیل های نظریه سه فضا برای درک نقشه نگاری، واقعیت های مجازی، و فضاهای افزوده شده. KN-J. کارتوگر. Geogr. Inf. 2021 ، 71 ، 297-305. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  105. Koegst، L. پتانسیل های گشت و گذار با هدایت دیجیتالی در دانشگاه ها با استفاده از مثال یک سفر جغرافیایی شهری در اشتوتگارت نشان داده شده است. KN-J. کارتوگر. Geogr. Inf. 2022 ، 72 ، 59-71. [ Google Scholar ] [ CrossRef ] [ PubMed ]
  106. Kühne, O. Landschaftstheorie und Landschaftspraxis: Eine Einführung aus Sozialkonstruktivistischer Perspektive ; 3.، Aktualisierte und Überarbeitete Auflage; Springer VS: Wiesbaden، آلمان، 2021. [ Google Scholar ]
  107. Aschenbrand، E. Einsamkeit im Paradies. Touristische Distinktionspraktiken bei der Aneignung von Landschaft. بریشته Geogr. Und Landeskd. 2016 ، 90 ، 219-234. [ Google Scholar ]
  108. گریدر، تی. گارکوویچ، ال. مناظر: ساخت اجتماعی طبیعت و محیط. روستایی. اجتماعی 1994 ، 59 ، 1-24. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  109. Weber, M. Wissenschaft als Beruf, 11. Auflage ; Duncker & Humblot: برلین، آلمان، 2011; ISBN 9783428135097. [ Google Scholar ]
  110. Stichweh, R. Raum und moderne Gesellschaft: Aspekte der sozialen Kontrolle des Raumes. در Die Gesellschaft und ihr Raum: Raum als Gegenstand der Soziologie ; کرامر-بادونی، تی.، ویرایش. Leske+Budrich: Opladen، آلمان، 2003; صص 93-102. ISBN 3810040223. [ Google Scholar ]
  111. کیرشهوف، تی. Trepl، L. Landschaft، Wildnis، Ökosystem: Zur kulturbedingten Vieldeutigkeit ästhetischer, moralischer und theoretischer Naturauffassungen: Einleitender Überblick. در Vieldeutige Natur: Landschaft, Wildnis und Ökosystem als Kulturgeschichtliche Pänomene ; Kirchhoff, T., Trepl, L., Eds. رونوشت: بیله فلد، آلمان، 2009; صص 13-68. ISBN 3899429443. [ Google Scholar ]
  112. Faure, P. Magie der Düfte: Eine Kulturgeschichte der Wohlgerüche von den Pharaonen zu den Römern ; Artemis & Winkler: München، آلمان، 1993; ISBN 3760819230. [ Google Scholar ]
  113. Raab, J. Die Soziale Konstruktion Olfaktorischer Wahrnehmung: Eine Soziologie des Geruchs. در دسترس آنلاین: https://kops.uni-konstanz.de/bitstream/handle/123456789/11429/260_1.pdf?sequence=1&isAllowed=y (در 20 دسامبر 2018 دسترسی پیدا کرد).
  114. Kühne، O. ادلر، دی. بریشته Geogr. Und Landeskd. 2018 ، 92 ، 27-45. [ Google Scholar ]
  115. منار، م. Kitson, J. استفاده از واقعیت مجازی فراگیر چند بعدی و چند بعدی در برنامه ریزی مشارکتی. علوم شهری 2020 ، 4 ، 34. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  116. ادلر، دی. Kühne، O. Nicht-visuelle Landschaften. در Handbuch Landschaft ; Kühne, O., Weber, F., Berr, K., Jenal, C., Eds. Springer VS: ویسبادن، آلمان، 2019؛ صص 599-612. [ Google Scholar ]
  117. هوربینسکی، تی. Zagata، K. نمادهای نقشه در بازی‌های ویدیویی: مثالی از «والهایم». KN-J. کارتوگر. Geogr. Inf. 2021 ، 71 ، 269-283. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  118. Kühne، O. ادلر، دی. جنال، سی. انتزاع یک ایده‌آل‌سازی: بازنمایی نقشه‌کشی راه‌آهن‌های مدل: Die Abstraktion der Idealisierung–über kartographische Repräsentationen von Modellbahnlandschaften. KN-J. کارتوگر. Geogr. Inf. 2021 ، 71 ، 207-217. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  119. زاگاتا، ک. گلیج، ج. هالیک، Ł. Medynska-Gulij, B. Mini-Map برای گیمرهایی که در یک قلعه مجازی راه می روند و تله پورت می کنند. ISPRS–Int. J. Geo-Inf. 2021 ، 10 ، 96. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  120. Kühne, O. نمایش منظره در بازی استراتژی Civilization. در ساخت اجتماعی منظر در بازی ها ; Edler, D., Kühne, O., Jenal, C., Eds.; اسپرینگر: ویسبادن، آلمان، 2022؛ ص 261-272. [ Google Scholar ]
  121. کالتمن، ای. ساخت تمدن. Kinephanos 2014 ، 1 ، 105-118. [ Google Scholar ]
  122. فونتین، دی. منظره در بازی های رایانه ای – نمونه هایی از GTA V و Watch Dogs 2. In Modern Approaches to the Visualization of Landscapes ; Edler, D., Jenal, C., Kühne, O., Eds.; Springer VS: ویسبادن، آلمان، 2020؛ صص 293-306. [ Google Scholar ]
  123. Pietsch، SM Landscape as Frontier – تجربه غرب وحشی در Red Dead Redemption 2 (2018). در ساخت اجتماعی منظر در بازی ها ; Edler, D., Kühne, O., Jenal, C., Eds.; اسپرینگر: ویسبادن، آلمان، 2022؛ صص 273-288. [ Google Scholar ]
  124. Kühne، O. ادلر، دی. Jenal, C. Landschaften und Spiele: Von Virtualisierungen, Hybridisierungen und der Steigerung von Kontingenz. بریشته Geogr. Und Landeskd. 2022 ، 96 ، 246-267. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  125. شوستر، ک. کارکرد روانشناختی اجتماعی بازی. در ساخت اجتماعی منظر در بازی ها ; Edler, D., Kühne, O., Jenal, C., Eds.; اسپرینگر: ویسبادن، آلمان، 2022؛ صص 39-57. [ Google Scholar ]
  126. Koegst، L. Über drei Welten، Räume und Landschaften: Digital geführte Exkursionen an Hochschulen aus der Perspektive der drei Welten Theorie im Allgemeinen und der Theorie der drei Landschaften im Speziellen. بر. Geogr. Und Landeskd. 2022 ، 69 ، 288-308. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  127. استینتسینگ، ام. پیچ، اس. Wardenga، U. چگونه “منظره” را از طریق بازی آموزش دهیم؟ در رویکردهای مدرن به تجسم مناظر ; Edler, D., Jenal, C., Kühne, O., Eds.; Springer VS: ویسبادن، آلمان، 2020؛ صص 333-349. [ Google Scholar ]
  128. Pietsch, SM; استینتسینگ، ام. Heyer, I. SpielRäume–Entdeckungs- und Erlebnisraum Landschaft. GW Unterr. 2020 ، 1 ، 37–49. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  129. دیکمن، اف. کیل، جی. دیکمن، پل. ادلر، دی. تأثیر تکنیک‌های واقعیت افزوده بر تجسم کارتوگرافی. KN-J. کارتوگر. Geogr. Inf. 2021 ، 71 ، 285-295. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  130. ادلر، دی. Dickmann, F. Interaktive Multimedia Kartographie در فیلم «Super Mario World». KN-J. کارتوگر. Geogr. Inf. 2016 ، 66 ، 51-58. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  131. ماهی، عناصر CS از کارتوگرافی زنده. کارتوگر. J. 2021 ، 58 ، 150-166. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  132. ادلر، دی. ادلر، اس. Dickmann, F. Eine empirische Studie zu Effekten von simulierter Gründblindheit (Deuteranopie) auf das kartenbasierte Positionsgedächtnis. کارتوگر. نچر. 2015 ، 65 ، 183-194. [ Google Scholar ]
  133. شنورر، آر. سیبر، آر. اشمید لنتر، جی. Öztireli، AC; Hurni، L. تشخیص اشیاء نقشه تصویری با شبکه های عصبی کانولوشن. کارتوگر. J. 2021 ، 58 ، 50-68. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  134. بیل، دی . ظهور جامعه پسا صنعتی: سرمایه گذاری در پیش بینی اجتماعی . کتابهای پایه: نیویورک، نیویورک، ایالات متحده آمریکا، 1999. [ Google Scholar ]
  135. لش، اس. Urry, J. Economies of Signs and Space ; انتشارات SAGE: لندن، انگلستان، 1994; ISBN 0803984723. [ Google Scholar ]
  136. Kühne, O. Soziale Akzeptanz und Perspektiven der Altindustrielandschaft: Ergebnisse einer empirischen Untersuchung im Saarland. RaumPlanung 2007 ، 3 ، 156-160. [ Google Scholar ]
  137. Jenal, C. (Alt)Industrielandschaften. در Handbuch Landschaft ; Kühne, O., Weber, F., Berr, K., Jenal, C., Eds. Springer VS: ویسبادن، آلمان، 2019؛ صص 831-841. [ Google Scholar ]
  138. Hauser, S. Industrieareale als urbane Räume. در Die Europäische Stadt ; Siebel, W., Ed. Suhrkamp: فرانکفورت، آلمان، 2004; صص 146-157. [ Google Scholar ]
  139. Vicenzotti، V. Kulturlandschaft und Stadt-Wildnis. در Kulturen der Landschaft: Ideen von Kulturlandschaft Zwischen Tradition und Modernisierung ; Kazal, I., Voigt, A., Weil, A., Zutz, A., Eds.; Technische Universität Berlin: برلین، آلمان، 2006; ص 221-236. [ Google Scholar ]
  140. Höfer, W. Natur als Gestaltungsfrage: Zum Einfluß Aktueller Gesellschaftlicher Veränderungen auf die Idee von Natur und Landschaft als Gegenstand der Landschaftsarchitektur. پایان نامه ؛ Herbert Utz Verlag GmbH: München، آلمان، 2001. [ Google Scholar ]
  141. Fischer, L. Das Erhabene und die ‘feinen Unterschiede’: Zur Dialektik in den sozio-kulturellen Funktionen von ästhetischen Deutungen der Landschaft. در Natur–Kultur: Volkskundliche Perspektiven auf Mensch und Umwelt ; Brednich, RW, Schneider, A., Werner, U., Eds.; Waxmann: Münster، آلمان، 2001; صص 347-356. شابک 978-3-8309-1100-5. [ Google Scholar ]
  142. Eisel, U. Landschaft und Gesellschaft: Räumliches Denken im Visier ; Westfälisches Dampfboot: Münster، آلمان، 2009; ISBN 3896917722. [ Google Scholar ]
  143. ساندر، ا. بلوسفلد، ک. Renger-Platzsch، A.; بچر، بی. Becher, H. Vergleichende Konzeptionen ; Schirmer/Mosel: München, Germany; پاریس، فرانسه؛ لندن، بریتانیا، 1997. [ Google Scholar ]
  144. کنت، ای جی به من اعتماد کن، من یک نقشه کش هستم: پس حقیقت و مشکل کارتوگرافی انتقادی. کارتوگر. J. 2017 ، 54 ، 193-195. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  145. Grau, A. Hypermoral: Die neue Lust an der Empörung, 2. Auflage ; Claudius: München، آلمان، 2017; ISBN 9783532628034. [ Google Scholar ]
  146. Kühne، O. بر، ک. جنال، سی. شوستر، کی. آزادی و منظر: در جستجوی فرصت‌های زندگی با رالف دهرندورف . Palgrave Macmillan: Basingstoke، UK، 2021. [ Google Scholar ]
  147. Sofsky , W. Verteidigung des Privaten: Eine Streitschrift ; Beck: München، آلمان، 2007; شابک 3-406-56298-1. [ Google Scholar ]
  148. کرستینگ ، W. Verteidigung des Liberalismus ; مورمان: هامبورگ، آلمان، 2009; ISBN 9783867740739. [ Google Scholar ]
شکل 1. وضعیت ترافیک شهری چندحسی برای تجربه VR همه جانبه. 
شکل 2. یک نمای مایل از چشم پرنده در یک منطقه فراصنعتی در دره روهر که در VR همه جانبه نشان داده شده است. ساختمان های گذشته صنعتی حفظ شده و در محیط معماری منظر کنونی ادغام شده اند. 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید