1. مقدمه
در طول دو قرن توسعه، شهرها به طور پیوسته بیش از نیمی از جمعیت جهان را به عنوان واحدهای سرزمینی در خود جای داده اند که انسان ها در آنها جمع می شوند. تغییراتی مانند جهانی شدن اقتصادی منجر به مهاجرت تدریجی مردم به خارج از روستا و شهرها شده است که منجر به شهرنشینی عظیم در مقیاس جهانی و با سرعت بی سابقه ای در شهرها در سراسر جهان شده است [ 1 ]. شهرنشینی مرحله اجتناب ناپذیر رشد اقتصادی شهری است. با پیشرفت شهرنشینی، جمعیت و کاربری زمین در شهرها در حال افزایش است، و اگرچه این امر باعث رشد سریع اجتماعی-اقتصادی می شود، اما با انبوهی از مسائل ناشی از گسترش بی نظم مناطق شهری همراه است [ 2 ]. توسعه نامتوازن اقتصادی [ 3]، تعارض رابطه «انسان و زمین» [ 4 ، 5 ]، و تخریب اکوسیستم [ 6 ] نمونه هایی از بیماری های شهری هستند که نشان می دهد شهرنشینی سریع فراتر از ظرفیت فعلی آن، توسعه بیشتر را متوقف می کند. در نتیجه، عملکرد مناسب شهرها برای رشد اجتماعی و اقتصادی و همچنین برای کیفیت زندگی مردم حیاتی است. 7 ]]، با این حال مدل واحد توسعه شهری دیگر با روند فعلی جهانی شهرنشینی سازگار نیست. ساختار فضایی شهرها در نتیجه محرک جهانی شدن و ادغام منطقه ای تغییر کرده است و تقسیم کار مشترک و مزایای تکمیلی بین شهرها، خوشه هایی در مقیاس های مختلف را تشکیل داده است. توسعه کلان شهر به عنوان یک واحد فضایی مهم برای ارتقای شهرنشینی منطقه ای و توسعه هماهنگ، از نظر کارکردهای مکمل شهرهای منطقه، جریان منظم عوامل، هماهنگی تقسیمات صنعتی، راهبردی است. نیروی کار، حمل و نقل عادلانه و متوازن و تسهیلات خدمات عمومی و ارتقای شکل گیری مناسبات توسعه شهری با فضیلت،
مفهوم “منطقه کلان شهر” در ایالات متحده، در ابتدا به عنوان یک واحد آماری سرشماری و سپس به عنوان یک ابزار مدیریت فضایی مورد استفاده برای رسیدگی به بیماری های شهری [ 8 ] سرچشمه گرفت و متعاقباً به دلیل آن توسط سایر کشورها تقلید و بهبود یافت. اثربخشی. به طور خاص، ژاپن بر رفت و آمدهای شهری و پیوندهای لجستیکی مرکزی و پیرامونی تمرکز کرده است [ 9 ]. چین به دنبال توسعه خود، یک منطقه شهری را به عنوان ترکیبی از یک مرکز اصلی و مناطق همجوار با تمایل زیاد برای یکپارچگی اجتماعی و اقتصادی با مرکز تعریف کرد [ 10 ]. برای خلاصه کردن تعاریف مربوطه، یک منطقه شهری، به عنوان یک منطقه کاربردی مهم شهری و واحد اساسی متشکل از تراکم شهری [11]، با شهری با ظرفیت رانش قوی به عنوان هسته و وجود پیوندهای فضایی اجتماعی، اقتصادی و حمل و نقل با شدت بالا با شهر در مناطق اطراف یا واحدهای فضایی یکپارچه شهری مشخص می شود و می تواند محدودیت ها را از بین ببرد. از مرزهای اداری سنتی این ویژگی ها مبنای تحقیقات آکادمیک بعدی در مورد تعریف مرزهای کلان شهرها بوده است.
روش سنتی تحقیق ترسیم مناطق کلان شهرها بر تبعیض سلسله مراتب شهری، با کمک نظریه های اساسی در جغرافیا مانند نظریه “قطب-محور” [ 12 ]، نظریه “مرکزی- پیرامونی” [ 13 ]، یا نظریه پس سرزمین شهری [ 14 ]، و سیستمی از شاخص های شهری را با انتخاب شاخص های مربوط به توسعه شهری ایجاد کرد. سپس، پس از ارزیابی کیفی، این سیستم شامل شهرهایی بود که با الزامات درون منطقه شهری مطابقت داشتند [ 15 ]. سایر محققان همچنین از داده های اشتغال [ 16 ]، داده های جمعیتی [ 11 ]، قیمت زمین [ 17 ] و حتی علم شهروندی [ 18 ] استفاده کرده اند.] برای تعیین مرزها از دیدگاه های مختلف. از مزایای این روش این است که شاخصها و دادهها به راحتی قابل دسترسی هستند و تعیین مرزها عمدتاً از طریق برنامهریزی شهری با تمرکز بر هماهنگی کلی شهرهای درون یک منطقه شهری انجام میشود. با این حال، نقطه ضعف این است که می تواند تا حدودی ذهنی باشد. با گنجاندن قانون گرانش در مطالعات شهری، مدل های کلاسیک مانند مدل های گرانشی [ 19 ، 20 ، 21 ]، نمودارهای ورونوی [ 22 ] و مدل های گسترش میدان [ 23 ]] برای شبیه سازی پیوندهای بین شهرها برای مطالعات محدوده مرزی، اصلاح شده با توجه به نیازهای تحقیقاتی استفاده شده است. مدلهای اندازهگیری کمی، عمدتاً مدلهای گرانشی، در شبیهسازی تعاملات بینشهری دقیقتر و واقعیتر هستند و بر استحکام پیوندهای بین شهرها در مقیاس فضایی تأکید میکنند، اما از تحلیل ساختار داخلی مناطق کلانشهری غفلت میکنند. در سال های اخیر، پیشرفت در زمینه های علمی و فناوری، روش های تحقیق و منابع داده را غنی کرده است. بنابراین، بسیاری از محققان روشهای کمی و کیفی را برای دستیابی به ترسیم مرزهای کلان شهرها با استفاده از دادههای بزرگ یا دادههای سنجش از دور ترکیب کردهاند که مشکلات مرزهای شلخته و دقت ناکافی جزئیات در نتایج ترسیم روشهای اصلی را جبران کرده است. کلان داده ها به طور دقیق رفت و آمد روزانه را به عنوان یک شاخص مهم برای تعریف مناطق شهری نشان می دهند. لی [24 ، دورانتون [ 25 ]، بوسکر [ 26 ] و وانگ [ 27 ] همگی از داده های مربوط به توصیف روابط رفت و آمد بین شهری همراه با روش های GIS مانند روش آستانه برای ترسیم مرزهای مناطق شهری استفاده کردند. علاوه بر این، برخی از محققان همچنین از دادههای همروی نام نامی [ 28 ] و دادههای POI [ 29 ، استفاده کردهاند. 30 ] استفاده کردهاند.] برای تحقیق در مورد تعیین مرزهای منطقه ای از دیدگاه اطلاعات و عملکرد. حتی اگر داده های بزرگ ممکن است به درستی موقعیت های زندگی افراد را به تصویر بکشد و مرزهای فضایی را مشخص کند، مطالعات تعیین حدود مرزی به دلیل محدودیت های عینی مانند جمع آوری داده ها و فناوری هنوز دارای محدودیت هایی است. به همین دلیل است که داده هایی که سطح واقعی را منعکس می کنند، مانند داده های نور شب [ 31 ]، داده های فضایی سازی جمعیت [ 32 ، 33 ]، تصاویر سنجش از دور [ 34 ] و داده های جغرافیایی [ 35 ]، به طور فزاینده ای در تحقیقات کلان شهرها استفاده می شوند. تحدید حدود منطقه
با جمع بندی تحقیقات قبلی، ما به موارد زیر پی بردیم: (1) استانداردها و روشهای تعیین مرزهای مناطق شهری از یک دیدگاه واحد دیگر نمیتوانند به اندازه کافی الزامات موقعیتیابی مناطق شهری را به عنوان واحدهای فضایی برای برنامهریزی و مدیریت منطقه برآورده کنند. (ii) در وضعیت پیوندهای پیچیده در یک منطقه، روش موجود برای تعیین مرزهای مناطق شهری بر اساس پیوندهای فضایی شهری، تعیین دقیق و عینی آن را دشوار می کند که هر شهر به وضوح متعلق به کدام منطقه شهری است. با پیشرفت شهرنشینی، ساختار برخی از کلان شهرها به تدریج از ساختاری تک هسته ای به ساختاری پیچیده با مراکز متعدد تبدیل شده است. 36 ].]، و رشد در داخل منطقه دیگر محدود به شهر اصلی نیست. (iii) روش تعیین مرزهای مناطق شهری بر اساس داده های بزرگ در حال ظهور فعالیت جمعیتی نمی تواند منعکس کننده خصوصیات واقعی و ایستا مرزهای منطقه شهری باشد یا برای برنامه ریزی واقع بینانه اعمال شود. علاوه بر این، داده های بزرگ در اکثر شهرها یا مناطق به سختی به دست می آیند، در حالی که جریان واقعی و ثابت نسبی مالی، اطلاعات، حمل و نقل و سایر متغیرها می توانند ظرفیت تشعشع و سطح توسعه شهری یک شهر را منعکس کنند که برای تعیین مرزها مناسب تر هستند. در نتیجه، مسئله کلیدی در تعیین مرزهای کلان شهرها این است که چگونه می توان پیوندهای فضایی جامع ایجاد شده توسط سطوح مختلف توسعه شهری را کمی سازی کرد.
با پیروی از این اصل که “درک فضای شهری مستلزم درک جریان ها و شبکه ها است” [ 37 ]، مطالعه تعاملات شهری از منظر فضای جریان به تدریج به جریان اصلی تبدیل شده است. با گره های شهری به عنوان واحد تحلیل، تحقیقات فضای جریان بر ماهیت رابطه ای و مرتبط فضای شهری [ 38 ] تأکید می کند، با تمرکز بر تحلیل ساختارهای شبکه [ 39 ] از دیدگاه اقتصادهای منطقه ای [ 40 ]، جریان های گردشگری [ 41 ] ، جریان جمعیت [ 42 ]، جریان ترافیک [ 43 ]، و جریان رفت و آمد [ 44 ]]، بنابراین انعطاف پذیری و برتری فضای جریان را برای به تصویر کشیدن پیوندهای شهری تأیید می کند. در این میان، تشخیص جامعه با بی طرفی و دقت خود به یک روند بدیع در تحقیقات شبکه های فضایی شهری تبدیل شده است [ 45 ] و به طور آزمایشی در تکامل ساختار شهری [ 46 ] و شناسایی مرزهای فضایی مورد استفاده قرار گرفته است. به عنوان مثال، ژو [ 47 ] از داده های مکان تلفن همراه برای ترسیم فضایی ساختار داخلی شنژن از دیدگاه مهاجرت جمعیت در طول دوره های مختلف استفاده کرد. وو [ 48 ] از مجموعه داده تاکسی های رفت و آمد برای ترسیم مرزهای اقتصادی ملی و منطقه ای استفاده کرد و جین [ 48] 49 ]] از الگوریتم های تشخیص جامعه برای ترسیم مرزهای فعالیت شهری استفاده کرد. یین [ 50 ] از داده های رسانه های اجتماعی برای توصیف مرزهای شهری در بریتانیا از طریق یک شبکه جریان تعامل فضایی استفاده کرد و هانگ [ 51 ]] یک رویکرد جدید برای ادغام جاده های شهری با فضای شهری و مناطق عملکردی در گوانگژو برای انجام شناسایی منطقه عملکردی پیشنهاد کرد. تحقیقات قبلی نشان داده است که ادغام شبکه های پیچیده در تجزیه و تحلیل جغرافیایی برای شناسایی منطقه و توصیف ساختار داخلی بسیار مفید است. در نتیجه، در مقایسه با رویکردهای سنتی، ترکیب شبکههای پیچیده و تحلیل جغرافیایی میتواند هم به اندازهگیری کمی پیوندهای فضایی جامع دست یابد و هم ساختار داخلی را در مقیاس فضایی به تصویر بکشد. علاوه بر این، الگوریتمهای تشخیص جامعه میتوانند به طور عینی افراد بسیار مرتبط را در یک گروه طبقهبندی کنند، مشکل تداخل ذهنی در رویکرد آستانه را از بین ببرند و از ترسیم دقیق در محیطهای متصل پیچیده اطمینان حاصل کنند.
هدف اولیه تحقیق ما کشف یک استراتژی “از پایین به بالا” برای تعیین عینی مرزهای منطقه شهری بر اساس پیوندهای یکپارچه و مشخص کردن دقیق ساختار فضایی داخلی آنها در زمینه بین رشته ای شبکه های پیچیده و جغرافیا بود. ما یک روش برای ترسیم مناطق شهری بر اساس داده های عمومی طراحی کردیم. این تحقیق با کمک مدل گرانشی بهبودیافته، ارتباطات فضایی جامع بین شهرستانها را به شبکه فضایی پیچیده شهری «گرهها – لبهها» خلاصه میکند، و الگوریتمهای تشخیص جامعه را برای ترسیم مرزهای منطقه شهری اعمال میکند. و سلسله مراتب گره هر شهرستان را در شبکه با اندازه گیری های مرکزی شناسایی می کند تا به طور جامع و عینی مرزها و الگوهای فضایی داخلی هر منطقه شهری در منطقه پکن-تیانجین-هبی را شناسایی کند. موضوعات اصلی تحقیق ما در اینجا عبارت بودند از:
- (1)
-
ساخت شبکه های پیوند فضایی شهری (USLN). بر اساس وضعیت واقعی توسعه جامع شهری در هر منطقه و شهرستان در منطقه مورد مطالعه، ما پیوندهای بین شهری را اندازه گیری می کنیم و یک شبکه ارتباطی فضایی شهری ایجاد می کنیم.
- (2)
-
تعیین مرز منطقه شهری ما شبکههای پیوند فضایی شهری را به خوشههای متعدد ترسیم میکنیم و با استفاده از الگوریتمهای تشخیص جامعه، آنها را به واحدهای جغرافیایی نقشهبرداری میکنیم.
- (3)
-
ارزیابی نتایج مشخص شده ما ارزیابی کیفی و کمی از قابلیت اطمینان نتایج ترسیم مرز را از نظر عقلانیت ساختار فضایی و تجزیه و تحلیل پوشش همزمان نقشه انجام میدهیم و سپس وضعیت توسعه هر منطقه شهری را ارزیابی میکنیم.
2. مواد و روشها
2.1. منطقه مطالعه
منطقه پکن-تیانجین-هبی (36°01’42°37′ شمالی، 113°04’119°53′ شرقی) در دشت چین شمالی، در شرق با دریای بوهای واقع شده است، با توپوگرافی کلی در ارتفاعات شمال غربی و پایین در جنوب شرقی، از جمله پکن، تیانجین، دو شهرداری، و 11 شهر در سطح استان در استان هبی ( شکل 1 ). جمعیت کل آن 113.08 میلیون نفر (2019) و مساحت کل آن 218000 کیلومتر مربع است .، با مجموع 200 بخش و شهرستان در منطقه. شرایط فیزیوگرافی منطقه پکن-تیانجین-هبی منجر به تشکیل چهار منطقه اصلی شده است: منطقه توسعه اقتصادی ساحلی شرقی، منطقه عملکردی مرکزی مرکزی، منطقه مهار اکولوژیکی شمال غربی، و منطقه توسعه عملکردی جنوبی. با پایتختی پکن به عنوان شهر اصلی، تیانجین، شیجیاژوانگ، تانگشان، بائودینگ، و هاندان به عنوان شهرهای مرکزی منطقه، و لانگ فانگ، کانگژو، هنگشوی، زینگتای، چینهوانگدائو، ژانگجیاکو و چنگده به عنوان شهرهای گره، الگوی توسعه منطقهای «یک» هسته مرکزی، دو شهر، سه محور، چهار ناحیه و گره های متعدد» به منظور ارتقای ظرفیت حمل و کیفیت خدمات جامع شهر و ارتقای تجمیع صنایع و جمعیت شکل گرفته است.
در سال 2019، تولید ناخالص داخلی منطقه پکن-تیانجین-هبی تقریباً 8.5 تریلیون یوان یوان بود که 8.62 درصد از تولید ناخالص داخلی ملی را به خود اختصاص داد و آن را به سومین قطب رشد اقتصادی در چین، علاوه بر دلتای رودخانه یانگ تسه و گوانگدونگ تبدیل کرد. -هنگ کنگ-منطقه خلیج بزرگ ماکائو. منطقه پکن-تیانجین-هبی شهرنشینی سریعی را تجربه کرده است که همچنین پدیده توسعه نامتوازن را در این منطقه به همراه داشته است. 52]. منطقه پکن-تیانجین-هبی به عنوان بزرگترین تراکم اقتصادی در شمال، از نظر توسعه هماهنگ به موفقیت های اولیه دست یافته است، اما سطح کلی هنوز وجود ندارد. تراکم بالای جمعیت باعث تضاد بین مردم و زمین، تخصیص نابرابر منابع عمومی، قطبی شدن توسعه شهری و سایر چالش های هم افزایی منطقه ای شده است. جایگاه ویژه پکن به عنوان مرکز سیاسی و فرهنگی چین، به طور خاص «اثر سایفون» بر سرمایه، استعدادها و سایر منابع توسعه داشته است، اما اثر کاهشی بر شهرهای همسایه هنوز به خوبی نشان داده نشده است، و ساختار صنعتی ناهموار. از این سه منطقه، پکن و تیانجین هستند که بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی منطقه را تشکیل می دهند. کتاب آبی پکن-تیانجین-هبی که در مارس 2014 منتشر شد،
2.2. منابع اطلاعات
ما دادههای فضایی جریان ساکن شهری را ساختیم و پیوندهای فضایی شهری را با استفاده از سه منبع داده فهرستشده در زیر اندازهگیری کردیم:
- (1)
-
داده های آماری ما دادههای اجتماعی-اقتصادی و جمعیتی را از هر منطقه و شهرستان در منطقه پکن-تیانجین-هبی در سال 2019 جمعآوری کردیم تا تولید ناخالص داخلی، تراکم جمعیت و سایر شاخصها را برای ارزیابی کمی سطح توسعه اقتصادی شهری، با دادههای سالنامه آمار منطقهای پکن، بسازیم. سالنامه آماری تیانجین و سالنامه آماری هبی و همچنین بولتن های آماری منطقه برای تکمیل برخی از داده های از دست رفته.
- (2)
-
داده های اطلاعات جغرافیایی ما از «دادههای پایش کشور جغرافیایی پایه» برای نشان دادن پوشش سطح منطقه تحقیقاتی استفاده کردیم که شامل پوشش جنگلی و چمنی، ساختمانها، جادهها، آبراهها و دیگر انواع عناصر پوشش سطحی است که منعکسکننده ویژگیها یا شرایط طبیعی سازههای طبیعی و مصنوعی است. زمین [ 53 ]. این دادهها وضوح بالاتری نسبت به سایر دادههای پوشش زمین ارائه میدهند و به آنها اجازه میدهد تا وضعیت واقعی کاربری زمین در منطقه مورد مطالعه را با دقت بیشتری منعکس کنند و دقت و اعتبار تحلیل و تحقیق را بهبود بخشند.
- (3)
-
داده های سنجش از دور در این مطالعه، از دادههای روشنایی شبانه برای ارزیابی شرایط اجتماعی-اقتصادی منطقه استفاده شد و از مجموعه داده CHAP برای توصیف محیط جوی استفاده شد. دادههای روشنایی شبانه از وبسایت گروه EOG School of Mines کلرادو ( https://eogdata.mines.edu/products/vnl/ ، قابل دسترسی در 29 ژوئیه 2021) تهیه شده است. منبع داده نسخه 2 محصول سالانه 2019 بود. در مقایسه با نسخه اولیه داده های سنتز سالانه، داده های نسخه 2 می تواند اقتصاد شهری را با دقت بیشتری منعکس کند [ 54]. مجموعه داده CHAP از دیدگاه ویژگیهای ناهمگن مکانی و زمانی آلودگی جوی، ترکیبی از دادههای مشاهدات مبتنی بر زمین غنی، محصولات سنجش از دور ماهوارهای، تحلیل مجدد جوی و شبیهسازی مدل تولید میشود [ 55 ]. در تحقیق ما، شرایط کیفیت هوا در منطقه پکن-تیانجین-هبی با استفاده از داده های PM2.5 در مقیاس 1 کیلومتر از سال 2019 توصیف شد.
3. روش ها
ما یک روش فرآیند گرا ( شکل 2برای ترسیم مرزهای کلان شهرها بر اساس قدرت پیوندهای شهری با ترکیب روش تحلیل تعامل فضایی در علوم زمین با مفهوم شبکه های پیچیده برای انجام ترسیم. ابتدا، کیفیت توسعه شهری هر منطقه و شهرستان در منطقه پکن-تیانجین-هبی از منظرهای چندگانه با استفاده از داده های چند منبعی جمع آوری شده مورد ارزیابی قرار گرفت و پیوندهای فضایی شهری با مدل گرانشی بهبودیافته، با نتایج بدست آمده، کمی سازی شدند. در شبکه پیوندهای فضایی شهری گره ها و لبه های شهری که به عنوان سبک مبدأ-مقصد توصیف می شود، انتزاع شده است. دوم، الگوریتم تشخیص جامعه برای تکمیل تقسیم خوشه های مختلف شهری و سپس نقشه برداری آن به فضای جغرافیایی برای دستیابی به شناسایی سریع مرز استفاده شد. سوم، ما نتایج تعیین مرز را از دو جنبه تأیید کردیم. از یک طرف، ما از دسترسی حمل و نقل برای تعریف یک نقشه هم زمان و ارزیابی عینیت و علمی نتایج مرزی منطقه شهری با استفاده از دو روش استفاده کردیم: تجزیه و تحلیل برهمنهی کیفی و شاخصهای همپوشانی کمی. از سوی دیگر، از روش تحلیل شبکه پیچیده، بر اساس ترسیم مرز خارجی، برای ساخت شاخصهای ارزیابی مرکزیت شهری، تعیین شهر مرکزی و ساختار فضایی درونی منطقه کلانشهر و تأیید علمی بودن ترسیم مرز از منطقه استفاده شد. دیدگاه علم جغرافیا با تلفیق تعریف کلان شهر در این تحقیق. ما از قابلیت دسترسی حمل و نقل برای تعریف یک نقشه هم زمان و ارزیابی عینیت و علمی نتایج مرزی منطقه شهری با استفاده از دو روش استفاده کردیم: تجزیه و تحلیل برهم نهی کیفی و شاخص های همپوشانی کمی. از سوی دیگر، از روش تحلیل شبکه پیچیده، بر اساس ترسیم مرز خارجی، برای ساخت شاخصهای ارزیابی مرکزیت شهری، تعیین شهر مرکزی و ساختار فضایی درونی منطقه کلانشهر و تأیید علمی بودن ترسیم مرز از منطقه استفاده شد. دیدگاه علم جغرافیا با تلفیق تعریف کلان شهر در این تحقیق. ما از قابلیت دسترسی حمل و نقل برای تعریف یک نقشه هم زمان و ارزیابی عینیت و علمی نتایج مرزی منطقه شهری با استفاده از دو روش استفاده کردیم: تجزیه و تحلیل برهم نهی کیفی و شاخص های همپوشانی کمی. از سوی دیگر، از روش تحلیل شبکه پیچیده، بر اساس ترسیم مرز خارجی، برای ساخت شاخصهای ارزیابی مرکزیت شهری، تعیین شهر مرکزی و ساختار فضایی درونی منطقه کلانشهر و تأیید علمی بودن ترسیم مرز از منطقه استفاده شد. دیدگاه علم جغرافیا با تلفیق تعریف کلان شهر در این تحقیق. تجزیه و تحلیل برهم نهی کیفی و شاخص های همپوشانی کمی. از سوی دیگر، از روش تحلیل شبکه پیچیده، بر اساس ترسیم مرز خارجی، برای ساخت شاخصهای ارزیابی مرکزیت شهری، تعیین شهر مرکزی و ساختار فضایی درونی منطقه کلانشهر و تأیید علمی بودن ترسیم مرز از منطقه استفاده شد. دیدگاه علم جغرافیا با تلفیق تعریف کلان شهر در این تحقیق. تجزیه و تحلیل برهم نهی کیفی و شاخص های همپوشانی کمی. از سوی دیگر، از روش تحلیل شبکه پیچیده، بر اساس ترسیم مرز خارجی، برای ساخت شاخصهای ارزیابی مرکزیت شهری، تعیین شهر مرکزی و ساختار فضایی درونی منطقه کلانشهر و تأیید علمی بودن ترسیم مرز از منطقه استفاده شد. دیدگاه علم جغرافیا با تلفیق تعریف کلان شهر در این تحقیق.
3.1. روش ساخت شبکه پیوندهای فضایی شهری
مجموعه دادههای مورد استفاده در تحقیقات شبکه پیچیده شامل «دادههای رابطهای» است، در حالی که مجموعه دادههای مورد استفاده در تحقیقات الگوی فضایی شهری شامل «دادههای ویژگی» است که متفاوت هستند و نمیتوانند مستقیماً به صورت تجربی تحلیل شوند. در عصر جهانی شدن، هیچ شهری نمی تواند در انزوا زنده بماند. بنابراین، تعامل ثابتی از عناصر بین شهرها و مناطق وجود دارد. برای دستیابی به اهداف رشد خود، یک شهر از یک فرد منفرد با درجات مختلف ارتباط با شهرهای مجاور رشد می کند و در نهایت مجموعه ای از چندین شهر را تشکیل می دهد. بر این اساس، اتصالات بین شهری را به عنوان لبه های شبکه، نواحی و شهرستان ها را به عنوان گره ها و قدرت اتصال جامع شهر را به عنوان وزن لبه در نظر گرفتیم تا شبکه اتصال فضایی شهری U = (N, E, W) با ویژگی های وزنی جهت دار (شکل 3 )، که در تحقیقات بعدی به عنوان مجموعه داده ای عمل کرد.
3.1.1. سنجش کیفیت شهری
کیفیت شهری معمولاً با شاخص های واحدی مانند اندازه جمعیت و تولید ناخالص داخلی مشخص می شود. با این حال، با عمق تحقیقات مربوط به شهری، یک یا چند شاخص نمی تواند تصویر کامل را منعکس کند. از آنجایی که کلان شهرها، به عنوان واحدهای جغرافیایی یکپارچه، عملکرد بالقوه خود را در هماهنگی توسعه منطقه ای با یک شاخص واحد نادیده گرفته اند، ما یک سیستم شاخص جامع ( جدول 1 ) برای توصیف کیفیت شهری ایجاد کردیم. پیروی از اصول مقایسه پذیری، دسترسی و کامل بودن داده ها، ضمن در نظر گرفتن توسعه واقعی منطقه BTH و استفاده از سیستم های شاخص مطالعات مرتبط قبلی [ 56 ، 57 ، 58 ، 59]، سیستم شاخص با انتخاب 20 شاخص معرف از چهار جنبه: توان اقتصادی، توان جمعیتی، قابلیت اجتماعی و قابلیت زیست محیطی ساخته شد و سعی در انعکاس توانایی شهری برای جذب و تابش نفوذ داشت.
علاوه بر این، ما از شاخصهای چند بعدی برای مشارکت در ارزیابی کیفیت کلی استفاده کردیم، اما واحدهای اندازهگیری شاخصهای مختلف یکسان نیستند. برای اطمینان از قابلیت اطمینان نتایج ارزیابی نهایی، از روش وزن دهی آنتروپی در روش وزن دهی عینی برای محاسبه وزن هر شاخص در مطالعه استفاده کردیم تا تأثیر ابعاد را حذف کنیم. این روش می تواند وزن اندیکاتورها را بسته به میزان تغییر هر شاخص در سیستم کلی تعیین کند و در نتیجه از تأثیر عوامل انسانی اجتناب کند [ 60 ].
3.1.2. اندازه گیری پیوندهای شهری
رویکرد برجسته برای مطالعات تحلیل فضایی شهری، مدل گرانشی است. Zipf [ 61 ] اولین محققی بود که قانون گرانش نیوتن را در مطالعه اتصالات فضایی شهری در سال 1942 به کار برد و زمینه را برای تحقیقات کمی بین شهری فراهم آورد. با این حال، در مطالعه تعاملات شهری، مدل کلاسیک باید بهبود یابد تا واقعیت را منعکس کند، زیرا مقیاس توسعه شهری، ویژگیهای اقتصادی و عوامل تأثیرگذار را در نظر نمیگیرد [ 62 ]. اولمان [ 63] نظریه تعاملات فضایی را ارائه کرد و نشان داد که تعاملات ناشی از نابرابری در سطوح توسعه بین شهرها خارج از تعادل هستند و قدرت پیوندهای بین دو شهر بسته به کیفیت کلی متفاوت است. به طور همزمان، شهرنشینی سریع باعث بهبود مستمر ساخت شبکه ترافیک جادهها میشود و تشخیص تمایزات در بین مناطق فقط بر اساس فاصله جغرافیایی نامناسب است. در نتیجه، با تمرکز بر ویژگیهای توسعه منطقه پکن-تیانجین-هبی، کیفیت شهری، فاصله و تجربه ثابت مدل گرانشی را با ساختن شاخصهای ارزیابی کیفیت شهری با مکان و معرفی فاصله زمانی اصلاح کردیم، و ما را قادر میسازد تا به صورت کمی و دقیقتر توصیف کنیم. ،
جذب تشعشع متقابل بین شهرها پدیده “فشار کششی” را ایجاد می کند که انگیزه ای برای جریان مالی، جمعیت و سایر عوامل در منطقه ایجاد می کند. بنابراین، استحکام پیوند بین دو شهرستان جهت دار تلقی می شود و جهت جریان شهری بر اساس میزان کیفیت ترکیبی شهرها تعیین می شود. علاوه بر این، از آنجا که فاصله زمانی ثابت شده است که به اندازه کافی تنوع بین فواصل شهری را نشان می دهد [ 64 ]]، ما فاصله بین دو مکان را بر اساس هزینه زمانی بین هر منطقه و نقطه دولتی شهرستان اندازهگیری کردیم. برای تنظیم پارامترهای فاصله مدل گرانشی، کوتاهترین مسافت و زمان رانندگی بین مناطق و شهرستانها به صورت انبوه از طریق رابط API نقشه Baidu خزیده شد. از آنجایی که شبکه راه آهن در منطقه پکن-تیانجین-هبی همه مناطق و شهرستان ها را پوشش نمی دهد، ما فقط فاصله زمانی حالت حمل و نقل جاده ای را ارزیابی کردیم. معادله نهایی مدل گرانش بهبود یافته به شرح زیر است:
جایی که افمنjشدت تعامل فضایی دو شهر است منو j; ممن و مjبه کیفیت جامع شهری شهرها مراجعه شود منو j; تیزمان رانندگی بین دو شهر است. آرکوتاه ترین مسافت جاده بین دو شهر است.
3.2. تشخیص جامعه
برای ترسیم مرزهای منطقه شهری، از الگوریتم Infomap برای بررسی تجمع گره ها در شبکه های پیوند فضایی شهری استفاده کردیم. الگوریتم تشخیص جامعه از نظریه گراف نشات گرفته است، که اساساً یک الگوریتم خوشهبندی است که اطلاعات اضافی را در مورد ویژگیهای اشیاء در نظر میگیرد و بر گروهبندی شبکههای مرتبط جغرافیایی بر اساس توانایی تعامل گره تمرکز میکند [ 65 ، 66 ]]. الگوریتم تشخیص جامعه ممکن است کل شبکه را بر اساس قدرت پیوندهای فضایی بین گرههای شهری به گروههایی تقسیم کند و اطمینان حاصل کند که گرههای درون هر گروه قویترین اتصال را دارند. بر این اساس، شهرستانها در منطقه پکن-تیانجین-هبی به گروههای مجزا طبقهبندی شدند که همان گروه یک منطقه شهری بود و نتایج شناسایی بر روی موجودیتهای جغرافیایی ترسیم شد ( شکل 4 ).
الگوریتم Infomap بر اساس آنتروپی اطلاعات و جریان ها [ 67 ] است، و هسته آن در به حداقل رساندن طول رمزگذاری مسیرهای پیاده روی تصادفی و تبدیل تقسیم جامعه به یک مسیر جریان اطلاعات فشرده سازی رمزگذاری می شود. ایده اصلی الگوریتم Infomap این است که [ 68]: (i) جامعه را راه اندازی کنید و هر گره را به عنوان یک جامعه کوچک در نظر بگیرید. (ii) گرهها را بهطور تصادفی جابهجا کنید، با میانگین انتظار طول کدنویسی که برای حالت ادغام گره و جامعه جداگانه محاسبه میشود، و گرهها و جوامعی که میتوانند کمترین انتظار طول کدگذاری را کاهش دهند، ادغام میشوند. (iii) مراحل تکراری را تا زمانی که تغییر به حداقل برسد تکرار کنید. مزیت این الگوریتم این است که به تعیین وزن و جهت به روشی جامع کمک می کند، بر اساس این فرض که “هر گره به طور منحصر به فرد به یک جامعه تعلق دارد”، که سازگاری و استحکام قابل توجهی برای تقسیم جامعه شبکه واقعی دارد، ساختن یکی از موارد است. بهترین الگوریتم های تشخیص جامعه در حال حاضر [ 69 ]. معادله به صورت زیر است:
جایی که L(م)نشاندهنده انتظار طول رمزگذاری متوسط مسیرهایی است که پیادهروی تصادفی در داخل و بین جوامع رخ میدهد. qو پمننشان دهنده احتمال راه رفتن تصادفی بین و درون جوامع است. مترتعداد جوامع را نشان می دهد. اچ(س)و اچ(پمن)آنتروپی احتمال سرگردانی تصادفی در حال حرکت بین و درون جوامع را نشان می دهد. با توجه به ماهیت کدگذاری هافمن، کوتاهترین طول رمزگذاری تصادفی پیادهروی مربوط به نتیجه ترسیم جامعه بهینه، یعنی احتمال کم انتقال بین جامعهای و احتمال بالای انتقال درون جامعه است، بنابراین کوتاهترین طول کدگذاری به عنوان نتیجه انتخاب شد. مرز برای شناسایی نهایی مناطق شهری در منطقه پکن-تیانجین-هبی.
3.3. اعتبار سنجی نتایج
ما قابلیت اطمینان نتایج مرزی منطقه شهری را از هر دو دیدگاه داخلی و خارجی تأیید کردیم. روش مشترک نقشه ایزوکرون برای ترسیم مناطق شهری استفاده شد، دقت همپوشانی بین منطقه شهری و نقشه هم زمان محاسبه شد، و توزیع جغرافیایی به صورت کیفی به صورت بصری تعیین شد. به طور همزمان، ما شاخصهای مرکزیت را برای شناسایی هر نوع گره شهری ایجاد کردیم تا عقلانیت ساختار فضایی را در هر مرز منطقه شهری تأیید کنیم.
3.3.1. روش نقشه ایزوکرون
نقشه ایزوکرون از روش فاصله حداقل هزینه برای محاسبه دسترسی حمل و نقل شهرهای منطقه پکن-تیانجین-هبی بر اساس شبکه های جاده ای با تخصیص مقادیر به درجه ها و انواع مختلف جاده ها و تقسیم نقشه هم زمان برای مقایسه دقت استفاده کرد. مقاله در تعیین مرزهای منطقه شهری ترکیب الزامات مقیاس جمعیتی و ظرفیت تشعشع ترافیک شهر مرکزی در تعریف منطقه شهری [ 70]، پکن و تیانجین، دو شهرداری که مستقیماً زیر نظر دولت مرکزی هستند، محدوده نقشه ایزوکرون 1.5 ساعته را به عنوان محدوده نهایی منطقه شهری انتخاب کردند، در حالی که شهرهای باقیمانده محدوده نقشه ایزوکرون 1 ساعته را انتخاب کردند. برای تضمین مقایسهپذیری دادهها، شبکه جادهای در حال حاضر شامل راهآهن نمیشود، جایی که منطقه تحت پوشش شبکه جادهای میانگین سرعت دوچرخهسواری در نظر گرفته شده است. جدول 2 دسته بندی جاده های انتخاب شده و همچنین مقادیر اختصاص داده شده مربوطه را نشان می دهد.
برای ارزیابی دقت نتایج ترسیم، از درصد سطح همپوشانی بین نتایج منطقه شهری ترسیم شده و پوشش هم زمان متناظر به عنوان شاخص استفاده کردیم. به طور خاص، ما از محدوده نقشه ایزوکرون چند مرکزی برای منطقه شهری از نوع متقابل شهری برای محاسبه استفاده کردیم. فرمول به شرح زیر است:
جایی که مآovهrلآپمنمساحت هر کلان شهر را نشان می دهد، منسیمننشان دهنده مساحت نقشه ایزوکرون مربوطه است، و Acمننشان دهنده میزان دقت نتیجه هر منطقه شهری است.
3.3.2. عقلانیت ساختار “مرکزی محیطی”.
شهرها در منطقه شهری با موقعیتهای مشخص و تخصصهای شهری متفاوت منجر به نابرابریهای قابل مشاهده در سلسله مراتب بین شهرها میشوند و در نتیجه ساختاری دایرهای شکل میدهند. بر این اساس، عقلانیت سازمان فضایی در داخل کلان شهر نیز بخشی ضروری از تأیید نتایج است. شهری که با شهرهای بیشتری در شبکه فضایی تعامل داشته باشد، در نزدیکی مرکز کلان شهر خواهد بود و رشد اطراف را کنترل می کند. ما معیار مرکزیت را در روش تحلیل شبکه پیچیده برای ارزیابی هر گره شهری در شبکه ارائه کردیم تا حیات هر شهرستان در منطقه BTH در شبکه کلی روشن شود. مرکزیت شاخصی است که برای محاسبه و تعیین کمیت اهمیت گره ها در تحلیل شبکه استفاده می شود. 71]، و ما کار قبلی [ 72 ، 73 ] را با استفاده از تجزیه و تحلیل مؤلفه های اصلی تکمیل کردیم تا یک تابع ارزیابی جامع از مرکزیت و روش شکست های طبیعی را برای طبقه بندی سه نوع، یعنی «نوع مرکزی»، «نوع انتقال»، و “نوع لبه” برای شناسایی شهرهای مرکزی و ساختار فضایی داخلی منطقه شهری.
مرکزیت درجه وزنی نشان می دهد که گره چقدر به گره های دیگر متصل است و اینکه آیا گره در شبکه نسبت به سایر گره ها مرکزی تر است یا خیر. مرکزیت درجه وزنی در گراف جهت دار به دو مفهوم تقسیم می شود: درون درجه و خارج از درجه. In-degree اندازه گره را نشان می دهد که توسط گره های دیگر تحت تأثیر قرار می گیرد، در حالی که درجه خارج پتانسیل گره را برای تأثیرگذاری بر سایر گره ها منعکس می کند. فرمول خاص به شرح زیر است:
جایی که nتعداد کل گره های شهر است. آjمنو آمنjلبه پیوند را با شروع نشان دهید j( من) در پایان اشاره کنید من( j) نقطه؛ wjمنو wمنjوزن پیوند را با شروع نشان دهید j( من) در پایان اشاره کنید من( j) نقطه؛ Dمنمنnو Dمنoتوتینشان دهنده درجه وزنی و درجه وزنی گره ها. و Dمننشان دهنده مجموع درجات است.
معکوس فاصله کوتاهترین مسیر تجمعی از یک گره به تمام گرههای دیگر، مرکزیت نزدیکی را نشان میدهد، که نشاندهنده نزدیکی و دسترسی یک گره به گرههای دیگر در شبکه است.
جایی که سیسیمنمقدار مرکزیت نزدیکی هر گره است، nتعداد کل گره های شهر است و دمن(من،j)کوتاه ترین فاصله بین گره ها است منو j.
مرکزیت بین معیاری است که اهمیت یک گره را با تعداد کوتاه ترین مسیرهایی که از یک گره می گذرد به تصویر می کشد و می تواند توانایی کنترل یک گره شهر را بر گره های شهر اطراف اندازه گیری کند و هر چه مقدار آن بالاتر باشد، کنترل بیشتری بر آن دارد. دارد و هر چه مرکزی تر در شبکه باشد. فرمول مرکزیت بین بودن عبارت است از:
جایی که قبل از میلاد مسیحمنمقدار مرکزیت واسطه هر گره است، نjکتعداد کل کوتاه ترین مسیرها را از گره نشان می دهد jبه ک، و نjک(من)تعداد کوتاهترین مسیرهای بین گره را نشان می دهد jو گره کاز طریق گره من.
مرکزیت بردار ویژه اهمیت یک گره را بر اساس تعداد گره های مجاور و اهمیت آنها قضاوت می کند و تاکید می کند که اهمیت یک گره هم با تعداد گره های همسایه و هم اهمیت گره های همسایه خود تعیین می شود. فرمول به شرح زیر است:
جایی که ECمنمقدار مرکزیت بردار ویژه هر گره است. جثابت تناسب است. آماتریس مجاورت است و اگر گره و (من،j)پس ارتباط داشته باشید آمنj= 1، در غیر این صورت 0 است. λ1،λ2،……،λnنشان دهنده مقادیر ویژه ماتریس مجاورت است و هر مقدار ویژه با بردار مطابقت دارد. ایکس=[ایکس1،ایکس2،ایکس3،……ایکسn].
بر اساس مرکزیت بردار ویژه، PageRank اهمیت همه گره ها را محاسبه می کند و آنها را بر اساس وزن رتبه بندی می کند، که از قضاوت نادرست مرکزیت گره های همسایه ناشی از تأثیر گره های مرکزیت بالا جلوگیری می کند.
جایی که پآرمنمقدار PageRank گره است من; qیک عبارت ثابت است که معمولاً مقدار 0.85 را می گیرد. nتعداد کل گره ها است. jنشان دهنده قدرت اتصال از شهر است منبه شهر j; Ljتعداد کل تمام لبه های متصل از گره است منوزن شده توسط قدرت اتصال.
هدف روش اندازهگیری مرکزیت ارزیابی اهمیت و وضعیت گرههای شهر در شبکه از دیدگاههای بسیاری است. با این وجود، تفاوت در تمرکز بین شاخص ها منجر به عدم مقایسه نتایج در همان سطح می شود. بنابراین، ما از تحلیل مؤلفههای اصلی برای حذف همبستگی بین شاخصها استفاده کردیم، یک تابع خطی چند متغیره برای تجزیه و تحلیل و مرتبسازی اهمیت هر گره در منطقه پکن-تیانجین-هبی ساختیم. تابع ارزیابی جامع اهمیت گره به شرح زیر است:
جایی که Yمنارزش ارزیابی اهمیت جامع گره های شهر است و βمنبا مقدار مؤلفه اصلی هر معیار مرکزیت مطابقت دارد.
4. نتایج
4.1. ساخت شبکه های پیوندهای فضایی شهری
4.1.1. کیفیت شهری منطقه BTH
ما کیفیت کلی شهری 200 منطقه و شهرستان را در منطقه پکن-تیانجین-هبی و همچنین کیفیت شهری مرتبط با چهار ردیف راهنما را برآورد کردیم ( شکل 5 ). ما از روش وقفههای طبیعی برای طبقهبندی شهرها به پنج سطح کیفیت کلی استفاده کردیم که سطوح بالاتر نشاندهنده شرایط برتر برای خود شهر است. همانطور که در نشان داده شده است شکل 5 نشان داده شده استب، با ارزش بالای منطقه شهرداری، قابلیت اقتصادی مکانهای مختلف در منطقه پکن-تیانجین-هبی به سمت بیرون سقوط کرد، با مجموع توانایی اقتصادی پکن و تیانجین بسیار بالاتر از شهرهای استان هبی. به دلیل عوامل توپوگرافی، Zhangjiakou و Chengde که در بخش شمالی منطقه پکن-تیانجین-هبی هستند، در توسعه اقتصادی خود با مشکل مواجه شدند، در حالی که Handan، Hengshui و Xingtai که دور از محدوده تشعشعات پکن قرار دارند. و تیانجین از نظر توسعه اقتصادی عقب مانده بودند. در منطقه پکن-تیانجین-هبی، جمعیت و قدرت محیطی ( شکل 5ج، ه) هر ناحیه و شهرستان دارای گرایش های رشد فضایی متضادی است. مناطق شهری پکن، تیانجین و هبی دارای قابلیت های جمعیتی بالایی بودند. به طور خاص، تیانجین، به عنوان مرکز معاون کل منطقه، دارای بالاترین سطح قدرت جمعیتی در منطقه BTH است که نشان میدهد در حال حاضر فضای توسعه عظیمی دارد. به عنوان بخشی از منطقه بومشناختی شمال غربی پکن-تیانجین-هبی، مناطق و شهرستانهای تابعه چنگده و ژانگجیاکو پتانسیل رشد محدودی داشتند، در حالی که سطوح زیستمحیطی آنها برتر از سایرین بود. در همین حال، همانطور که در شکل 5 نشان داده شده استد، انبوه شهرستان ها در منطقه پکن-تیانجین-هبی از قدرت اجتماعی پایینی برخوردار بودند و تنها پکن، تیانجین و تانگشان قدرت توانمندسازی شهرستان های اطراف را به سمت الگوی رشد متعادل تر داشتند.
از دیدگاه کیفیت جامع، منطقه پکن-تیانجین-هبی قطبی شدن مشخصی را نشان داد. شکل 5a نشان میدهد که شهرستانهایی با کیفیت کلی شهری پایینتر در بخش جنوب شرقی منطقه متمرکز شدهاند، به طوری که هنگشوی، کانگژو، هاندان و زینگتای اکثر شهرستانهای با کیفیت شهری پایینتر در منطقه پکن-تیانجین-هبی را دارند. شهرستانهای با درجههای شهری پایینتر از مناطق شهری شهر دور بودند و اکثر شهرهای سطح استان فاقد ظرفیت تشعشع برای پوشش کل منطقه شهرداری بودند. شهرستان هایی با بالاترین کیفیت شهری فقط در پکن و تیانجین که چهار منطقه شهری اصلی تحت صلاحیت پکن بودند، یعنی مناطق شهری شرق و غرب، چائویانگ و هایدیان، و منطقه جدید تیانجین بینهای توزیع شدند.
4.1.2. تجزیه و تحلیل پیوند اتصال USLN ها
از آنجایی که استحکام پیوند از اثر فروپاشی فاصله تبعیت می کند، مقادیر معادل دو شهرستانی که از هم دور هستند بسیار کم است، حتی اگر به هم مرتبط باشند. در تعریف منطقه شهری، فاصله واقعی و حداکثر برد را در نظر گرفتیم و در نهایت جفتهای گره را با قدرت پیوند بیشتر از 0.5 نگه داشتیم. به منظور تجزیه و تحلیل ویژگی های شبکه، شبکه را به شش سطح تقسیم کردیم و پایین ترین لینک سطح شش نام گرفت. شکل 6نشان می دهد که شبکه پیوندی سطح VI، که به عنوان پیوند اصلی برای منطقه پکن-تیانجین-هبی عمل می کرد، زمانی که با پیوند سطح V ترکیب شد، 95 درصد از شبکه پیوند فضایی شهرهای پکن-تیانجین-هبی را تحت سلطه و به خود اختصاص داد. 1.4 درصد از پیوند سطح بالا بالاتر از سطح III، که نشان دهنده یک انحراف قابل توجه در استحکام پیوند کلی است.
با توجه به توزیع فضایی ( شکل 7بخش مرکزی شبکه شهری در منطقه پکن-تیانجین-هبی به خوبی متصل بود و هیچ گره ایزوله ای در شبکه وجود نداشت. ارتباطات بین مناطق شهری و شهرستانهای پیرامونی بر هر پیوند داخلی شهری مسلط بود و شبکه اتصال فضایی محلی توسط مناطق مرکزی شهرداری برای تولید پدیده تشعشع مرکزی و تشکیل یک شبکه کاملتر و متراکمتر تحت سلطه بود. پیوندهای سطح I، II و III عمدتاً در پکن، تیانجین و شیجیاژوانگ متمرکز بودند، با توزیع جزئی در مناطق دیگر، به ویژه در Chengde، Zhangjiakou و Hengshui، جایی که پیوندهای سطح III نادر بودند. در همان زمان، شهرهای دور افتاده مانند Zhangjiakou و Chengde که به طور موقت با شبکه های اصلی پکن، تیانجین ارتباط چندانی نداشتند، و هبی و تراکم شبکه ها در داخل و خارج شهرها در سطح پایینی بود، با شهرهای اصلی پکن، تیانجین و هبی تعامل نزدیک نداشتند. بیش از 80 درصد از پیوندهای سطح بالا در پکن، تیانجین، تانگشان و شیجیاژوانگ جمع شده بودند و به آنها اجازه می داد با مناطق دیگر درگیر شوند و در عین حال سطح بالایی از تماس را در داخل شهرها حفظ کنند.
4.2. نتایج شناسایی منطقه شهری BTH
4.2.1. نتایج کلی شناسایی تجسمی
ما در نهایت مرزهای منطقه شهری پکن-تیانجین-هبی را با استفاده از الگوریتم Infomap شناسایی کردیم، همانطور که در شکل 8 نشان داده شده است.. منطقه پکن-تیانجین-هبی به هشت منطقه کلانشهری تقسیم شد: منطقه شهری پکن-تیانجین-لانگ فانگ (جینگ جین لانگ)، منطقه شهری Xingtai-Handan (XingHan)، منطقه شهری بائودینگ (BD)، منطقه شهری Cangzhou-Hengtanoli (Cangzhou-Hengshui) منطقه شهری شیجیاژوانگ (SJZ)، منطقه شهری تانگشان-کینوانگدائو (تانگچین)، منطقه شهری ژانگجیاکو (ZJK) و منطقه شهری چنگده (CD). منطقه شهری تانگکین کاملاً در محدودههای اداری خود قرار داشت، بدون سرریز یا «چاپ کردن» توسط سایر مناطق شهری. در همین حال، مناطق شهری JingJinLang و XingHan اکثر مناطق و شهرستان های خود را حفظ کردند و تنها تعداد کمی از آنها به دلیل فاصله آنها از مناطق اصلی شهری به مناطق دیگر تقسیم شدند. تفاوتهایی در مرزهای اداری بین مناطق شهری شیجیاژوانگ و بائودینگ مشاهده شد، با این که منطقه شهری شیجیاژوانگ چند ناحیه و شهرستان بائودینگ جنوبی را جذب میکند، در حالی که به نظر میرسد مناطق و شهرستانهای آن در مجاورت Xingtai نیز جذب منطقه شهری XingHan شدهاند. منطقه شهری بائودینگ، تحت تأثیر تشعشعات شیجیاژوانگ، برخی از نواحی و شهرستانهای کانگژو را که ارتباط نزدیکی با شهر مرکزی نداشتند، جذب کرد و باعث شد که دامنه کلی از تقسیم اداری عبور کند و به سمت جنوب شرقی منطقه BTH تغییر کند. . علاوه بر این، منطقه شهری CangHeng یک الگوی توسعه “باریک و طولانی” را تشکیل می دهد که فقط مناطق و شهرستان های اطراف شهر منطقه اصلی کلان شهر را تشکیل می دهند.
4.2.2. پیوندها در هر منطقه شهری
پس از ترسیم، ما شبکه پیوند فضایی شهری را در هر منطقه شهری نمایش دادیم ( شکل 9). سه منطقه شهری JingJinLang، Shijiazhuang و XingHan دارای توزیع کامل سطوح پیوند و ساختار پیوند داخلی نسبتاً پایدار بودند، با منطقه شهری JingJinLang که یک شبکه فرعی از شهرها را تشکیل می دهد که در مرکز پکن و تیانجین قرار دارند و با هم شبکه کلی JingJinLang را تشکیل می دهند. . علیرغم داشتن شبکه ای جامع از سطوح، MA Shijiazhuang و XingHan MA همچنان تحت تسلط پیوندهای سطح پایین بودند، و شبکه های بالاتر از سطح سوم فقط در داخل مناطق شهری کار می کردند. منطقه شهری CangHeng، به ویژه، ناپیوستگی شبکه در سطح بالا را نشان داد، با Cangzhou دارای پیوندهای داخلی قوی اما فقط پیوندهای سطح سوم با Hengshui. Zhangjiakou و Chengde، در مقایسه با این مکانها، شبکههای داخلی پراکندهای داشتند که تحت سلطه پیوندهای سطح پایین بودند.
همانطور که در شکل 10 نشان داده شده است ، منطقه شهری JingJinLang دارای بیشترین بخش از جریان های پیوند فضایی است که تقریباً یک چهارم کل را تشکیل می دهد و بر تعامل پکن-تیانجین-هبی تسلط دارد. منطقه شهری بائودینگ به دلیل قرار گرفتن در میان منطقه پکن-تیانجین-هبی و تشعشعات ترکیبی دو شهر اصلی پکن و شیجیاژوانگ در جایگاه دوم قرار گرفت. مناطق شهری CangHeng، XingHan و TangQin، به عنوان مناطق شهری در حومه منطقه پکن-تیانجین-هبی، دارای تعداد معادلی از پیوندها بودند. در مقابل، Zhangjiakou و Chengde به ندرت در منطقه با یکدیگر تعامل داشتند و فقط ارتباط متزلزلی با منطقه شهری JingJinLang داشتند.
تعداد جریان های پیوندی بین مناطق شهری نیز نزدیکی جغرافیایی را منعکس می کند. به عنوان هسته مطلق منطقه پکن-تیانجین-هبی، منطقه شهری JingJinLang با تمام مناطق شهری اطراف پیوند دارد، به طوری که سه منطقه شهری TangQin، CangHeng و Baoding حدود 70٪ از پیوندهای خارجی را تشکیل می دهند. منطقه شهری JingJinLang. کلانشهرهای تانگکین و زینگهان روابط خارجی کمتری داشتند و فقط در مقیاس محدود با مناطق شهری بلندپایه درگیر بودند. نسبت پیوندهای بین مناطق شهری نشان داد که مناطق شهری JingJinLang و Shijiazhuang عمدتاً صادرات محور بودند، با نسبت کمتری از پذیرش غیرفعال پیوندها از سایر مناطق شهری. در همین حال، Baoding، XingHan،
4.3. اعتبارسنجی نتایج
4.3.1. ارزیابی دسترسی حمل و نقل
به جز بخش کوچکی از بخش شمالی شهر چنگده و نواحی هم مرز بائودینگ و شیجیاژوانگ با استان های همجوار، اکثر شهرهای منطقه پکن-تیانجین-هبی و شهرهای همسایه آنها الگوی فضایی دایره پوشش یک ساعته را نشان دادند. ناحیه مرکزی شهری هر شهر به عنوان هسته مرکزی ( شکل 11 ). چهار شهر بزرگ پکن، تیانجین، تانگشان و شیجیاژوانگ دارای شعاع نفوذ حمل و نقل وجهی هستند که می تواند با شهرهای مجاور تلاقی کند.
نتایج حاصل از ترسیم منطقه شهری با نقشه های هم زمان مربوطه آنها پوشانده شد. همانطور که در شکل 11 نشان داده شده است، مرزهای این دو به طور کلی سازگار بودند و هیچ تضادی بین مرزهای منطقه شهری و وسعت نقشه های هم زمان وجود نداشت. به عنوان منطقه اصلی کلانشهر منطقه BTH، بیشتر مرزهای منطقه شهری JingJinLang در محدوده نقشه هم زمان 1.5 ساعته قرار داشت و تنها بخش کوچکی از شمال Huairou تحت پوشش قرار نگرفت. مناطق شهری شیجیاژوانگ و بائودینگ وسیعتر از نقشه همزمان 1 ساعته بودند، زیرا ما به ویژگیهای منطقه شهری پایبند بودیم و راحتی مدیریت منطقهای را در نظر گرفتیم. بنابراین، منطقه شهری کل منطقه و شهرستان را در بر می گرفت، در حالی که دسترسی ممکن است توسط این اصل محدود نشود. منطقه شهری تانگکین با نقشه هم زمان تفاوت داشت زیرا منطقه غربی آن در منطقه شهری تانگکین گنجانده نشده بود زیرا اتصال کلی آن قویتر از جاذبه منطقه شهری اصلی تیانجین به منطقه نبود. به طور مشابه، منطقه شهری XingHan به نقشه ایزوکرون 1 ساعته محدود شد. از آنجایی که Cangzhou و Hengshui به عنوان مراکز حمل و نقل و لجستیک قرار گرفتند، دسترسی حمل و نقل منطقه شهری CangHeng فراتر از محدوده منطقه شهری گسترش یافت.
4.3.2. روش ارزیابی دقت
جدول 3 دقت نتایج ترسیم را نشان می دهد، زیرا Zhangjiakou و Chengde به طور کامل در محدوده نقشه ایزوکرون مناسب قرار گرفتند و بنابراین در محاسبه دقت لحاظ نشدند. اطمینان کلی در نتایج ترسیم مرز منطقه شهری بالا بود، با دقت چهار منطقه شهری XingHan، Baoding، TangQin و Shijiazhuang بیش از 85٪ بود، در حالی که منطقه شهری JingJinLang، مصادف با نقشه هم زمان با 1.5 ساعت دقت کمتری داشت. نسبت به استاندارد 1 ساعت
4.3.3. ساختار فضایی منطقه شهری
برای استخراج اطلاعات از شاخصهای مرکزیت از تحلیل مؤلفه اصلی استفاده شد و نرخ مشارکت بیش از 80 درصد معیار قضاوت بود. در نهایت، دو مؤلفه اصلی به دست آمد و وزن هر شاخص مرکزیت مطابق جدول 4 محاسبه شد .
تابع امتیاز جامع مطابق با معادله (17) بود:
ما مقادیر امتیاز مرکزیت را برای هر ناحیه و شهرستان در منطقه پکن-تیانجین-هبی به طور مستقل محاسبه کردیم و به مقدار میانگین 0.2496 رسیدیم. برای سهولت روایت و ارائه، تعداد مناطق و شهرستانهایی را که بیش از این مقدار میانگین بودند محاسبه کردیم ( شکل 12).) و داده ها را در فرم شهرداری ارائه کرد. نمرات مرکزی پکن، تیانجین، شیجیاژوانگ، بائودینگ، کانگژو و لانگ فانگ بالاتر از مقدار متوسط بود، که نشان میدهد مناطق و شهرستانهایی در شهرهای فوقالذکر وجود دارند که ممکن است به عنوان شهرهای اصلی منطقه کلانشهری عمل کنند. در ترکیب با نتایج کیفیت شهر و تعیین مرز، پکن و تیانجین تفاوت اندکی در امتیازات مرکزی داشتند، اگرچه پکن کیفیت کلی شهری بهتری نسبت به تیانجین داشت و ساختاری دو مرکزی را در منطقه شهری تشکیل میداد. همین امر در مورد منطقه شهری CangHeng نیز اعمال می شود. علاوه بر این، به دلیل عدم مرکزیت در Qinhuangdao و Handan، مناطق شهری TangQin و XingHan ساختارهای تک مرکزی بودند.
برای اعتبار بخشیدن به ساختار فضایی هر منطقه شهری، امتیازهای مرکزیت و مرزهای کلان شهرها را فضایی کردیم ( شکل 13).). از ساختار سطح کلان شهر، منطقه شهری JingJinLang “با شرق و غرب پکن، سه منطقه چائویانگ به عنوان هسته و شش منطقه شهرداری تیانجین به عنوان مرکز ثانویه” است. تیانجین، به عنوان مرکز فرعی، می تواند توسعه شهرهای همسایه را هدایت کند، اما دو مرکز اطراف شهرهای پیرامونی در حال حاضر هنوز نقش خود را به عنوان یک محرک تشعشع شهری مرکزی منعکس نکرده اند. منطقه شهری CangHeng دارای Cangzhou به عنوان هسته اصلی و Hengshui به عنوان مرکز فرعی آن بود. اتصال ضعیف بین دو مرکز به وضعیتی منجر شد که شهرهای در حال گذار زیادی وجود دارد و ساختار نیاز به بهینه سازی و بهبود دارد. منطقه شهری تک مرکزی دارای ساختار «مرکزی-پیرامونی» واضحی بود و تمرکز توسعه آینده باید بر بهبود قدرت خود و تقویت ارتباطات بین نواحی و شهرستانها در محدوده کلان شهر باشد. تمام نواحی کلان شهری تک مرکزی دارای ساختار دایره ای آشکار «مرکزی-پیرامونی» بودند که شهرهای پیرامونی در مکان های جغرافیایی دور افتاده قرار داشتند. برای خلاصه کردن ساختار کلان شهرها در منطقه پکن-تیانجین-هبی، به دلیل شکاف گسترده در سطوح توسعه بین مناطق مرکزی و پیرامونی، منطقه شهری JingJinLang دارای شهرستان های پیرامونی بیشتری بود، در حالی که شهرستان های پیرامونی در سایر مناطق شهری بودند. در درجه اول به دلیل حمل و نقل و عوامل توپوگرافی توسعه نیافته است. به غیر از منطقه شهری JingJinLang،
5. بحث
5.1. عوامل موثر بر مرزهای مناطق شهری
با استفاده از دادههای فضایی جریان استاتیک پیوندهای شهری، امکان استفاده از شبکههای پیچیده برای تحقیقات تعیین مرز اداری منطقهای را بررسی کردیم. مرزهای کلانشهرهای مورد مطالعه تقریباً با مرزهای اداری شهرداری مربوطه مطابقت دارد. با این حال، هنوز برخی از مناطق و شهرستانهای «معارض» در نزدیکی مرزهای کلانشهرها وجود دارند که به طور ذهنی تصور میشود که در کلانشهر مجاور گنجانده شدهاند، اما ممکن است در واقع در سایر مناطق شهری ادغام شوند. به عنوان مثال، برخی از افراد در منطقه شهری بائودینگ تصمیم می گیرند در منطقه مرکزی منطقه شهری شیجیاژوانگ کار کنند و به آن رفت و آمد کنند، که ممکن است با دیدگاه ذهنی اکثر مردم متفاوت باشد. دلیل اصلی این وضعیت این است که این مطالعه پیوندهای فضایی ناشی از رشد واقعی شهری را از منظرهای چندگانه مانند اجتماعی، اقتصادی، حملونقل و ساختوساز زیرساخت برای دستیابی به ترسیم مرزهای منطقه شهری به تصویر میکشد. این به طور عینی ظرفیت تابشی شهر مرکزی را منعکس می کند، که مرزهای منطقه شهری را از منظر ایستا به جای چشم انداز پویا ترسیم می کند، بنابراین منجر به سردرگمی و پراکندگی در مناطق و شهرستان های “منافع” می شود. این همچنین نشان میدهد که چگونه فقدان رشد در شهر ممکن است تأثیر منفی بر بازار کار محلی داشته باشد. برای دستیابی به تعیین مرز منطقه شهری. این به طور عینی ظرفیت تابشی شهر مرکزی را منعکس می کند، که مرزهای منطقه شهری را از منظر ایستا به جای چشم انداز پویا ترسیم می کند، بنابراین منجر به سردرگمی و پراکندگی در مناطق و شهرستان های “منافع” می شود. این همچنین نشان میدهد که چگونه فقدان رشد در شهر ممکن است تأثیر منفی بر بازار کار محلی داشته باشد. برای دستیابی به تعیین مرز منطقه شهری. این به طور عینی ظرفیت تابشی شهر مرکزی را منعکس می کند، که مرزهای منطقه شهری را از منظر ایستا به جای چشم انداز پویا ترسیم می کند، بنابراین منجر به سردرگمی و پراکندگی در مناطق و شهرستان های “منافع” می شود. این همچنین نشان میدهد که چگونه فقدان رشد در شهر ممکن است تأثیر منفی بر بازار کار محلی داشته باشد.
چگالی شبکه USLN ها در مناطق مربوطه در درجه اول توسط کیفیت شهری تعیین می شود، که یکی از عناصر اصلی تأثیرگذار بر نتایج تعیین مرز منطقه شهری است. موقعیت سیاسی پکن به عنوان پایتخت رفاه اقتصادی خود را به همراه دارد [ 74]، در حالی که نزدیکی تیانجین به پکن به آن اجازه می دهد تا از منابع توسعه پکن برای توسعه خود استفاده کند. اگرچه پکن بالاترین سطح پیوند داخلی را در منطقه پکن-تیانجین-هبی دارد، بالاترین سطح پیوند داخلی آن فقط در ناحیه دونگ چنگ- ناحیه شیچنگ وجود دارد، در حالی که مناطق یانکینگ و میون کمتر به منطقه مرکزی شهری و داخلی متصل هستند. ساختار شبکه ناپایدار است برعکس، شش منطقه شهری در ناحیه مرکزی تیانجین سطح بالایی از هماهنگی را نشان میدهند، با بالاترین سطح شدت تعامل، ویژگیهای گروهبندی آشکار، و به همان اندازه تعامل نزدیک با مناطق و شهرستانهای پیرامونی، از این رو ساختار شبکه کلی متعادلی دارد. قدرت روابط بین منطقه ای در منطقه پکن-تیانجین-هبی در حال انتقال از اولیه به میانی است و روابط درجه سوم در سراسر مرزهای اداری هنوز در چهار منطقه اصلی توسعه جمع شده است. شهرستانهای همسایه مانند «هاندان-زینگتای» یا «کانژو-هنگشوی» شبکهای نزدیکتر از همتایان خود تشکیل میدهند که رفتار سفرهای مکرر بین دو منطقه و روند عدم تمرکز منطقهای را نشان میدهند.
به دلیل جریان گسترده عناصر اقتصادی و حمل و نقل، با مقدار قابل توجهی رفت و آمد و ایجاد ترافیک بین سه سایت، پکن، تیانجین و لانگ فانگ به عنوان یک منطقه شهری تعریف می شوند. به دلیل فاصله جغرافیایی آنها از شهر مرکزی پکن، همراه با توپوگرافی و سایر عوامل طبیعی که توسعه آنها را محدود می کند، مناطق Yanqing و Miyun در منطقه شهری JingJinLang قرار نمی گیرند و در نتیجه تعامل با شهر مرکزی ضعیف می شود. تانگشان بهعنوان یکی از شهرهای اصلی توسعه، در شمال شرقی پکن – تیانجین – هبی تأثیر بسزایی دارد و موقعیت جغرافیایی آن نسبت به تیانجین باعث ایجاد اثر «فشار – کشش» با تیانجین میشود. در همین حال، به دلیل محدودیت مکان، تانگشان تمایل دارد پیوندهای داخلی را تقویت کند و توسعه Qinhuangdao را به پیش ببرد، در نهایت یک واحد منطقهای را تشکیل میدهد، که توضیح میدهد که چرا منطقه شهری تانگکین و واحدهای اداری همزمان هستند. از آنجا که Xingtai و Handan دور از شهرهای مرکزی مانند پکن و تیانجین قرار دارند، همراه با فقدان قابلیت تشعشع شیجیاژوانگ، تعامل بین Xingtai و Handan را انتخاب ارجح برای جمع آوری یک منطقه شهری می کند. ولسوالی ها و شهرستان های بائودینگ به دلیل تابش ترکیبی پکن و شیجیاژوانگ به چندین گروه تقسیم می شوند. علاوه بر این، اثر این منطقه شهری به دلیل رشد مداوم منطقه جدید Xiong’an در آینده به تدریج افزایش خواهد یافت. به طور خاص، ساختار داخلی Zhangjiakou و Chengde آشفته است و کیفیت شهری، پیوندهای داخلی و خارجی و مرکزیت همگی در سطح ضعیفی هستند. این به این دلیل است که آنها به عنوان منطقه حفاظت از محیط زیست طراحی شده اند. بنابراین، توسعه خود را توسط عوامل مختلف مانند توپوگرافی، منابع، و ساختار صنعتی محدود می شود. اینها آنها را در منطقه پکن-تیانجین-هبی منزوی می کند، بدون اینکه توسط تشعشعات سایر شهرهای اصلی هدایت شوند و نه بتوانند به فرصت ها و انگیزه های توسعه خود تکیه کنند. از دیدگاه ترکیبی، ژانگجیاکو و چنگده را نمی توان در حال حاضر به عنوان یک “منطقه کلان شهری” نامید. اینها آنها را در منطقه پکن-تیانجین-هبی منزوی می کند، بدون اینکه توسط تشعشعات سایر شهرهای اصلی هدایت شوند و نه بتوانند به فرصت ها و انگیزه های توسعه خود تکیه کنند. از دیدگاه ترکیبی، ژانگجیاکو و چنگده را نمی توان در حال حاضر به عنوان یک “منطقه کلان شهری” نامید. اینها آنها را در منطقه پکن-تیانجین-هبی منزوی می کند، بدون اینکه توسط تشعشعات سایر شهرهای اصلی هدایت شوند و نه بتوانند به فرصت ها و انگیزه های توسعه خود تکیه کنند. از دیدگاه ترکیبی، ژانگجیاکو و چنگده را نمی توان در حال حاضر به عنوان یک “منطقه کلان شهری” نامید.
5.2. وضعیت توسعه هماهنگ BTH
کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه هر دو با شهرنشینی نامتعادل مواجه هستند [ 75]، در حالی که کلان شهرها به عنوان یک واحد فضایی منطقه ای جدید به دلیل نقش خود در توسعه هماهنگ به سرعت توجه را به خود جلب می کنند. توسعه هماهنگ منطقه پکن-تیانجین-هبی هنوز در مراحل ابتدایی است. این مطالعه نشان داد که ارتباطات سطح بالایی بین پکن، تیانجین و شیجیاژوانگ بسیار زیاد است. بنابراین، اگرچه به نظر می رسد که شبکه کلی متراکم است، اما از نظر سلسله مراتب نامتعادل است، به ویژه در مکان هایی مانند Hengshui، که در حاشیه شهر مرکزی منطقه قرار دارد اما از سود سهام شهر اصلی بهره نمی برد. شهرنشینی سریع تضمین توسعه هماهنگ روابط مردم و زمین را دشوار می کند. رشد جمعیت باعث کمبود و توزیع نابرابر منابع مانند محیط زیست، حمل و نقل و امکانات خدمات عمومی می شود. بسیاری از شهرستانهای با درجه پایین در کل منطقه، تعداد شهرستانهایی را که میتوانند به طور فعال تشعشعات اقتصادی دریافت کنند، کاهش میدهد و گسترش دستاوردهای توسعهای شهر مرکزی را دشوار میسازد. علاوه بر این، نتایج ایجاد مراکز فرعی و مناطق ویژه اقتصادی از زمان توسعه هماهنگ BTH هنوز آشکار نیست و در مورد منطقه جدید Xiong’an، قدرت جامع کلی به سطح مورد انتظار نرسیده است. نه تنها نیاز به جابجایی صنایع، بلکه به توسعه فناوری پیشرفته به طور مستقل با شهر اصلی که هنوز هم صنایع با فناوری پیشرفته را برای اقامت در آن جذب می کند، توسعه می یابد و رقابت در مناطق متعدد پدیدار می شود. در میان شهرهای اصلی، منطقه جدید بینهای تیانجین در مقایسه با مرکز فرعی تونگژو، که هنوز پتانسیل توسعه عظیمی دارد، به سرعت رشد کرده است. به طور خلاصه،
بر اساس نتایج، ما پیوندهای اولیه را بیشتر ترسیم و اضافه کردیم ( شکل 14). مناطق شهری پکن-تیانجین-هبی هنوز در حال بلوغ هستند، با تغییرات در رشد هماهنگ و نقاط قوت اصلی مختلف در بین شهرها. خوشههای کوچک در هر منطقه شهری با یکدیگر پیوند تنگاتنگی دارند و تحت تأثیر پیشرفتهای خود قرار میگیرند و آن مناطق کلانشهری با تفاوتهای قابلتوجهی در درجه توسعهیافتگی بخشها و شهرستانهای داخلی، گروههای کوچکتری دارند. برای تحقق هدف توسعه هماهنگ و افزایش رقابت کلی، هنوز نیاز به جهت گیری سیاست بین مناطق مرکزی شهری و مناطق و شهرستان های پیرامونی وجود دارد. در شرایط فعلی، ساختار فضایی در قالب مراکز فرعی شهری و شهرک های اقماری توسعه و بهینه شده است.
اختلاف در آموزش، مراقبت های بهداشتی و خدمات عمومی بین مناطق و شهرستان های منطقه پکن-تیانجین-هبی بسیار قابل توجه است. ازدحام بیش از حد در مراکز اصلی خدمات عمومی شهر منجر به مهاجرت مداوم مردم به شهرهایی با کیفیت زندگی عالی شده است که منجر به تخصیص نابرابر منابع بیشتر شده است. استفاده از مناطق شهری برای “تفکیک” مناطق می تواند برای بهینه سازی منابع و توزیع مجدد مساوی در سراسر منطقه سودمند باشد. شهرهای انتقالی باید به عنوان پلی برای گسترش دامنه تأثیرات و تشعشعات و دستیابی به برنامه ریزی جامع و منظم از نظر ساختار صنعتی، عملکردهای شهری، محیط زیست بوم شناختی و سایر جنبه ها، انواع مرکزی و پیرامونی مناطق و شهرستان ها مزیت های مکمل را تشکیل دهند. و توسعه پلکانی، و به تدریج به سمت بیرون حرکت می کند و پیوندهای متقابل با سایر مناطق شهری ایجاد می کند. تمرکز باید بر روی هماهنگی بین هسته و هسته فرعی و هسته و هسته باشد، و مشارکت در رشد باید به طور مشترک در کلانشهرهای چندمرکزی اتفاق بیفتد، کلانشهرهای تک مرکزی باید بر توسعه هسته تأکید کنند، پیوندهای گره داخلی شهر را افزایش دهند و به یک هدف دست یابند. مدل توسعه نقطه به منطقه
5.3. محدودیت ها و چشم اندازها
با توجه به باز بودن و قابلیت ردیابی داده های اجتماعی-اقتصادی و جغرافیایی، رویکرد ارائه شده در اینجا محدود به جمع آوری داده ها یا سطح توسعه منطقه ای نیست و می تواند برای مناطق دیگر اعمال شود. با این حال، سه محدودیت اصلی در کار ما باقی مانده است. اولاً در نتیجه روند سریع شهرنشینی، واحدهای مدیریت و پژوهش منطقه ای به تدریج پالایش خواهند شد، بنابراین تحقیقات آتی محدود به شهرستان به عنوان کوچکترین واحد پژوهشی نخواهد بود و مفهوم مرجع تحقیق عمیق در مورد آن را نیز خواهد داشت. نتایج تقسیم در مقیاس شهر و حتی مقیاس شبکه. دوم، ما فقط از تجزیه و تحلیل برهمنهی نقشه ایزوکرون و ارزیابی عقلانیت ساختار فضایی داخلی برای اعتبارسنجی نتایج ترسیم مناطق شهری استفاده کردیم. اگرچه این رایج ترین روش است، روش های بیشتری که بتواند به طور کمی نتایج را توصیف کند هنوز مورد نیاز است. مناطق کلان شهرها به عنوان واحدهای منطقه ای خود دارای مرزهای جامع تر و پیچیده تری هستند و تأیید از نقشه هم زمان به تنهایی فاقد قدرت قانع کننده خاصی است که ایجاد یک رویکرد ارزیابی بر اساس دیدگاه های متعدد را ضروری می کند. ثالثاً، با توسعه اقتصاد، حمل و نقل و عوامل دیگر، کلان شهرها به عبور از محدوده اداری شهرداری محدود نمی شوند و این مطالعه تنها به بررسی محدوده کلان شهرها در همان استان پرداخته است و کلانشهرهای بین استانی را در نظر نمی گیرد. . اینکه آیا این سوگیری انتخاب اثراتی بر نتایج مرزی منطقه شهری دارد یا خیر، نیاز به مطالعه و بررسی بیشتر دارد. مناطق کلان شهرها به عنوان واحدهای منطقه ای خود دارای مرزهای جامع تر و پیچیده تری هستند و تأیید از نقشه هم زمان به تنهایی فاقد قدرت قانع کننده خاصی است که ایجاد یک رویکرد ارزیابی بر اساس دیدگاه های متعدد را ضروری می کند. ثالثاً، با توسعه اقتصاد، حمل و نقل و عوامل دیگر، کلان شهرها به عبور از محدوده اداری شهرداری محدود نمی شوند و این مطالعه تنها به بررسی محدوده کلان شهرها در همان استان پرداخته است و کلانشهرهای بین استانی را در نظر نمی گیرد. . اینکه آیا این سوگیری انتخاب اثراتی بر نتایج مرزی منطقه شهری دارد یا خیر، نیاز به مطالعه و بررسی بیشتر دارد. مناطق کلان شهرها به عنوان واحدهای منطقه ای خود دارای مرزهای جامع تر و پیچیده تری هستند و تأیید از نقشه هم زمان به تنهایی فاقد قدرت قانع کننده خاصی است که ایجاد یک رویکرد ارزیابی بر اساس دیدگاه های متعدد را ضروری می کند. ثالثاً، با توسعه اقتصاد، حمل و نقل و عوامل دیگر، کلان شهرها به عبور از محدوده اداری شهرداری محدود نمی شوند و این مطالعه تنها به بررسی محدوده کلان شهرها در همان استان پرداخته است و کلانشهرهای بین استانی را در نظر نمی گیرد. . اینکه آیا این سوگیری انتخاب اثراتی بر نتایج مرزی منطقه شهری دارد یا خیر، نیاز به مطالعه و بررسی بیشتر دارد. و راستیآزمایی از روی نقشه همزمان به تنهایی فاقد قدرت قانعکننده خاصی است و ایجاد یک رویکرد ارزیابی بر اساس دیدگاههای متعدد را ضروری میسازد. ثالثاً، با توسعه اقتصاد، حمل و نقل و عوامل دیگر، کلان شهرها به عبور از محدوده اداری شهرداری محدود نمی شوند و این مطالعه تنها به بررسی محدوده کلان شهرها در همان استان پرداخته است و کلانشهرهای بین استانی را در نظر نمی گیرد. . اینکه آیا این سوگیری انتخاب اثراتی بر نتایج مرزی منطقه شهری دارد یا خیر، نیاز به مطالعه و بررسی بیشتر دارد. و راستیآزمایی از روی نقشه همزمان به تنهایی فاقد قدرت قانعکننده خاصی است و ایجاد یک رویکرد ارزیابی بر اساس دیدگاههای متعدد را ضروری میسازد. ثالثاً، با توسعه اقتصاد، حمل و نقل و عوامل دیگر، کلان شهرها به عبور از محدوده اداری شهرداری محدود نمی شوند و این مطالعه تنها به بررسی محدوده کلان شهرها در همان استان پرداخته است و کلانشهرهای بین استانی را در نظر نمی گیرد. . اینکه آیا این سوگیری انتخاب اثراتی بر نتایج مرزی منطقه شهری دارد یا خیر، نیاز به مطالعه و بررسی بیشتر دارد. کلانشهرها محدود به عبور از محدودههای اداری شهرداری نمیشوند، و این مطالعه فقط مورد محدوده کلانشهرها در همان استان را در نظر گرفته است، بدون در نظر گرفتن کلانشهرهای بین استانی. اینکه آیا این سوگیری انتخاب اثراتی بر نتایج مرزی منطقه شهری دارد یا خیر، نیاز به مطالعه و بررسی بیشتر دارد. کلانشهرها محدود به عبور از محدودههای اداری شهرداری نمیشوند، و این مطالعه فقط مورد محدوده کلانشهرها در همان استان را در نظر گرفته است، بدون در نظر گرفتن کلانشهرهای بین استانی. اینکه آیا این سوگیری انتخاب اثراتی بر نتایج مرزی منطقه شهری دارد یا خیر، نیاز به مطالعه و بررسی بیشتر دارد.
6. نتیجه گیری
از آنجایی که کلان شهر یک واحد فضایی اصلی شهرنشینی و موضوع همکاری و رقابت منطقه ای است، مرزهای عینی و دقیق مبنای مطالعات هماهنگی منطقه ای و تدوین سیاست های برنامه ریزی و مدیریتی است. ما روشی را برای ترسیم مرزهای منطقه شهری بر اساس پیوندهای فضایی جامع شهری ساختیم و آن را در منطقه پکن-تیانجین-هبی اعمال کردیم. نتایج نشان داد که منطقه پکن-تیانجین-هبی به هشت منطقه شهری تقسیم شده است. با قضاوت از کیفیت شهری و مرکزیت گره های شهری، شش منطقه شهری در منطقه پکن-تیانجین-هبی و دو منطقه وجود دارد که مناطق شهری هنوز تشکیل نشده اند. در میان آنها، منطقه شهری JingJinLang در حال حاضر یک منطقه شهری بالغ است. در حالی که بقیه کلان شهرها در مرحله اولیه توسعه هستند. در مقایسه با نقشه های ایزوکرون و نتایج مطالعات قبلی، دقت کلی کلانشهرهای ترسیم شده به 41/83 درصد رسید و نتایج معتبر هستند. به طور خلاصه، این رویکرد می تواند به طور عینی و قابل اعتماد مرزهای مناطق شهری را بر اساس پیوندهای جامع بین شهری تعیین کند و در عین حال نادرستی های ناشی از انتخاب آستانه مرزی ذهنی را در تکنیک های مرسوم حذف کند.
برخلاف روشهای ترسیم سنتی، روش ما بر معیار اصلی منطقه شهری «پیوند فضایی شهری» بهعنوان پایهای برای ترسیم مرزها تأکید میکند و امکان تعیین دقیقتر و شناسایی مناطق کلانشهری را فراهم میکند. در مقایسه با شناسایی ساختار فضایی منطقه از منظر مورفولوژیکی، این رویکرد ساختار فضایی منطقه را در طول توسعه واقعی از دیدگاه فضای جریان برجسته میکند. از یک سو، با تمرکز بر قوت پیوند بین شهرهای مرکزی و همجوار، می توان نقاط ضعفی را در اجرای سیاست ها شناسایی کرد که مدت هاست نادیده گرفته شده اند. بنابراین، روش ما می تواند مشکلات توسعه هماهنگ منطقه ای را منعکس کند و می تواند توسط سیاست گذاران برای تخصیص منابع از منظر فضایی مورد استفاده قرار گیرد. از سوی دیگر، در شرایطی که عموماً مردم جذب کلانشهرهایی میشوند که توسط کلان شهرها تشکیل شدهاند، این رویکرد میتواند برای کل شهرها نیز مورد استفاده قرار گیرد، که برای اطمینان از یکپارچگی هماهنگی و توسعه منطقهای حیاتی است. در نتیجه، روش ما امکانات جدیدی را برای تعیین مرزهای منطقه شهری ارائه می دهد و می تواند توسط برنامه ریزان و ادارات استفاده شود.=
بدون دیدگاه