توسعه پایدار تنها با برنامه ریزی آگاهانه و اجرای برنامه های عملیاتی محقق می شود. تصمیم گیری مستلزم انتخاب دقیق چارچوب مفهومی و مدل های مناسب برای فرآیندهای برنامه ریزی و اجرا است. مدلهای فرآیند برنامهریزی بهطور کاملاً واضح دیکته میکنند که چه کاری باید انجام شود و چگونه انجام میشود تا به اتمام موفقیتآمیز یک فرآیند فعالیت برسد [1]. از آنجایی که حدود 80 درصد از داده های مورد استفاده برای حمایت از تصمیمات از نظر جغرافیایی مرتبط هستند [3]، لازم است سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) را در هسته مدل برنامه ریزی و پیاده سازی قرار دهیم. در یک جهان ناهمگون اختلاف زیادی وجود دارد. بنابراین، نابرابری مکانی در دستیابی به توسعه پایدار، یک مدل برنامهریزی را ضروری میکند که «مکان خاص» باشد .مناطق (موقعیت ها) نیازمند مداخله و مناطق (مکان ها) نیازمند استراتژی های بهبود مستمر را شناسایی می کند. این امر در این پژوهش با بررسی مدل برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعات بل و مدل برنامه ریزی استراتژیک کافمن و طراحی مدلی جدید برای غلبه بر محدودیت های مدل های موجود به دست آمد. کاربرد عملی مدل جدید در برنامه ریزی و مدیریت آموزش و پرورش به منظور دستیابی به اهداف جهانی توسعه پایدار 4 (آموزش با کیفیت) انجام شد. یافتهها نشان میدهد که مدل برنامهریزی جغرافیایی مقایسهای برای مداخله « مکان خاص » و استراتژی بهبود مستمربرای حمایت از دستیابی به اهداف توسعه پایدار در موارد چند رشته ای و چند بخشی قابل اجرا مفید است.
کلید واژه ها
برنامه ریزی ، مدل ، مکان یابی ، مداخله ، بهبود اهداف توسعه پایدار
1. مقدمه
توسعه پایدار تنها با برنامه ریزی آگاهانه و اجرای برنامه های عملیاتی محقق می شود. تصمیم گیری مستلزم انتخاب دقیق چارچوب مفهومی و مدل های مناسب برای فرآیندهای برنامه ریزی و اجرا است. مرحله ای که در انجام یک فعالیت انجام می شود «فرایند» نامیده می شود. بنابراین، مدلهای فرآیند برنامهریزی، مراحل و اقدامات لازم (در عمل) برای دستیابی به یک هدف را ارائه میکنند. مدلهای فرآیند برنامهریزی بهطور کاملاً واضح دیکته میکنند که چه کاری باید انجام شود و چگونه انجام میشود تا به تکمیل موفقیتآمیز یک فرآیند فعالیت برسد [ 1 ].
در حالی که برای دستیابی به توسعه پایدار خوب است «جهانی فکر کنیم»، «محلی عمل کنیم». تجمیع موفقیت فردی در مؤلفه های مختلف توسعه مطلوب در “مقیاس های کوچک” متفاوت قطعاً دستاوردهای کل نگر تصویر بزرگ توسعه پایدار را به همراه خواهد داشت. در جهانی ناهمگون که در آن داشتن یک جامعه همگن دشوار است، اختلاف زیادی وجود دارد. نقوی [ 2] در مورد نابرابری فضایی نوشت. به عنوان مثال، مراقبتهای بهداشتی، آموزش، آب و فاضلاب، پایداری محیطزیست و سایر مؤلفههای مورد نیاز برای توسعه پایدار لزوماً در تعادل یکنواخت در بین موقعیت جغرافیایی و پویاییهای اجتماعی-اقتصادی رخ نمیدهند. تنوع در دستاوردها در این موارد قبلاً مناطق توسعه را ذکر می کند بنابراین یک مدل برنامه ریزی را ضروری می کند که “موقعیت خاص” باشد، یعنی شناسایی مناطق (مکان ها) نیاز به مداخله و مکان هایی که نیاز به استراتژی های بهبود مستمر دارند. از آنجایی که حدود 80 درصد از دادههای مورد استفاده برای پشتیبانی از تصمیمگیریها از نظر جغرافیایی مرتبط هستند [ 3 ]، ضروری است که سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) را در هسته برنامهریزی و مدل پیادهسازی قرار دهیم.
2. هدف و اهداف
هدف این مطالعه توسعه و ارائه یک مدل برنامهریزی جغرافیایی مقایسهای برای مداخله «مکان خاص» و استراتژی بهبود مستمر است که از دستیابی به اهداف توسعه پایدار در نمونههای کاربردی چند رشتهای ساده و چندبخشی پشتیبانی میکند.
برای دستیابی به این هدف، اهداف زیر در نظر گرفته می شود:
1) مدل های برنامه ریزی موجود را بررسی و مرور کنید.
2) ایجاد یک مدل با دیدگاه بهبود مدل های موجود.
3) به طور تجربی مدل جدید را در توسعه «آموزش» به کار ببرید.
3. روش شناسی
روش کلی این مطالعه تجربی شامل بررسی مدلهای برنامهریزی موجود (مدل برنامهریزی استراتژیک سیستم اطلاعات بل و مدل برنامهریزی استراتژیک کافمن) و طراحی مدل جدید به همراه کاربرد عملی مدل جدید است. مدل جدید به دنبال غلبه بر محدودیت های مدل های موجود و در عین حال برجسته کردن نقاط قوت آنها است.
هر دو داده اولیه و ثانویه واقعی در مرحله کاربرد مورد استفاده قرار می گیرند. یک گیرنده GPS برای جمعآوری مختصات دادههای نقطهای مورد نیاز برای مؤلفههای «مکان خاص» استفاده میشود، در حالی که دادههای موجود در مورد موضوع برنامه از سازمان دولتی مربوطه به عنوان داده ویژگی جمعآوری میشود. شاخص های استاندارد از چارچوب اهداف توسعه پایدار به عنوان معیار در طول تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار GIS به منظور شناسایی مداخلات “مکان خاص” و همچنین برنامه ریزی استراتژی های بهبود مستمر برای مناطق مطابق استفاده می شود.
3.1. بررسی مدل های برنامه ریزی موجود
توجه به مجموعه دانش موجود قبل از توسعه یک مدل برنامه ریزی بسیار مهم است. این مقاله دو مدل برنامهریزی بحرانی را در نظر میگیرد که بر اساس آنها یک مدل برنامهریزی جدید با هدف بهبود نقاط قوت و رفع نقاط ضعف آنها پیشنهاد میشود.
3.1.1. مدل برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعات بل
مدل برنامه ریزی استراتژیک بل ( شکل 1 ) توسط آزمایشگاه آموزش منطقه شمال غربی و شورای آموزش اورگان توسعه یافته است. این مدل فرآیند مورد نیاز برای یک برنامه ریزی موثر را نشان می دهد. این مدل برنامه ریزی از 3 مرحله اصلی تشکیل شده است:
1) برنامه ریزی استراتژیک.
2) برنامه ریزی تاکتیکی.
3) کنترل
شکل 1 . مدل برنامه ریزی استراتژیک بل; منبع: بل و همکاران ذکر شده در [ 4 ].
مرحله برنامه ریزی استراتژیک بل شامل تعریف مسئله، تعیین اهداف و تعیین نقش ها و منابع سازمان یافته است. در طول مرحله برنامه ریزی تاکتیکی، اهداف و نقش های تعیین شده به انتخاب برنامه ها، شناسایی جایگزین و توسعه طرح های برنامه خاص برای عمل تبدیل می شوند. مرحله کنترل تضمین می کند که عملکرد طبق برنامه پیش می رود و همچنین نتایج را پایش و ارزیابی می کند. در مرکز این مدل دایره ای، سیستم اطلاعاتی قرار دارد که از تمام داده ها و اطلاعات جمع آوری شده و به عنوان بازخورد در فرآیند تصمیم گیری و برنامه ریزی استفاده می کند [ 4 ].
اگرچه مدل بل دارای یک جزء سیستم اطلاعاتی است، اما هنوز پاسخی به سؤالات «کجا» لازم برای پیاده سازی، نظارت و کنترل مکان خاص ندارد. از این رو، نیاز به توسعه مدل دیگری با جزء سیستم اطلاعات جغرافیایی برای حمایت از تصمیم گیری در تمام بخش های توسعه وجود دارد.
3.1.2. مدل برنامه ریزی استراتژیک کافمن
مدل برنامه ریزی استراتژیک کافمن ( شکل 2 ) به طور مداوم تغییرات و پیشرفت ها را پشت سر گذاشته است. این یک مدل برنامهریزی فرآیندی است که با محدودهبندی شروع میشود، جایی که چشمانداز و مأموریت روشنی تعریف میشود و پس از نیازسنجی دقیق اهداف تعیین میشود. بخش دوم این مدل برنامه ریزی استراتژیک است. بخش پایانی اجرا و بهبود مستمر است. برخلاف مدل بل، مدل برنامهریزی استراتژیک کافمن فاقد یک سیستم اطلاعاتی لازم برای مدیریت دادهها/اطلاعات است، به همان اندازه که فقدان زمینه فضایی لازم برای مداخله خاص مکان است.
این دو مدل (بلز و کافمن) چارچوب خوبی برای فرآیند برنامه ریزی استراتژیک هستند که این مطالعه به دنبال توسعه یک مدل مبتنی بر GIS برای حمایت از تصمیم است. با این حال، محدودیت این مدلهای موجود شامل موارد زیر است: نظارت و کنترل بر اساس اهداف تعیینشده به جای مقایسه با شاخصهای استاندارد پذیرفتهشده جهانی به عنوان معیاری برای اندازهگیری اثربخشی و/یا نیاز به بهبود مستمر، و عدم وجود تحلیل جغرافیایی برای مداخلات «مکان خاص» . بنابراین، این مطالعه با غلبه بر این محدودیتها، مدلهای موجود را بهبود میبخشد تا یک مدل برنامهریزی جغرافیایی مقایسهای برای مداخله «مکان خاص» و مدل استراتژی بهبود مستمر برای حمایت از تصمیمگیری بر اساس شاخصهای استاندارد در یک بافت فضایی ارائه کند.
شکل 2 . مدل برنامه ریزی استراتژیک کافمن منبع: کافمن و همکاران ذکر شده در [ 4 ].
4. مدل برنامه ریزی جغرافیایی مقایسه ای برای مداخله “مکان خاص” و استراتژی بهبود مستمر
با پیروی از مدل های برنامه ریزی استراتژیک موجود مانند مدل های برنامه ریزی استراتژیک بل و کافمن، یک سیستم اطلاعات جغرافیایی مبتنی بر GIS
مدل استراتژیک بدین وسیله توسعه می یابد. علاوه بر این نوآورانه، تجزیه و تحلیل مقایسه ای با استفاده از شاخص های استاندارد پذیرفته شده جهانی به عنوان معیار، و یک بعد جغرافیایی برای مداخله خاص مکان و استراتژی بهبود مستمر است. مدل پیشنهادی جدید دارای سه فاز اصلی است.
فاز 1: محدوده و برنامه ریزی: این مرحله شامل بیانیه های خط مشی/چشم انداز/ماموریت است. هدف گذاری واضح و عینی، برنامه اقدام مشخص شده.
فاز 2: جمعآوری و پردازش دادهها: این مرحله مستلزم جمعآوری تمام مجموعههای داده مرتبط (اعم از دادههای اولیه و ثانویه)، از جمله دادههای مکانی (مکانهای جغرافیایی/ مختصات) است. داده ها با استفاده از نرم افزار مربوطه پردازش می شوند که می تواند داده های مکانی و غیر مکانی (یعنی نرم افزار GIS که می تواند اختصاصی یا منبع باز باشد) را مدیریت کند.
فاز 3: تجزیه و تحلیل مقایسه ای برای مداخله خاص مکان و/یا استراتژی بهبود مستمر: این مرحله آخر شامل تجزیه و تحلیل فضایی با مقایسه با شاخص های استاندارد جهانی پذیرفته شده به منظور شناسایی مکان های نیاز به مداخله و مناطقی که نیاز به استراتژی های بهبود مستمر دارند، است.
شکل 3 یک نمایش شماتیک از “مدل برنامه ریزی مقایسه ای جغرافیایی برای مداخلات خاص مکان و استراتژی های بهبود مستمر” است.
شکل 3 . مدل برنامه ریزی جغرافیایی مقایسه ای برای مداخله “مکان خاص” و استراتژی بهبود مستمر.
5. کاربرد مدل برای هدف توسعه پایدار (SDG) 4 (مطالعه موردی کالابار، ایالت کراس ریور، نیجریه)
تیبندرا [ 5 ] کاربردهای GIS را به عنوان یک سیستم پشتیبانی تصمیم آموزشی (DSS) نشان داد. این امر استفاده از مدل جدید مبتنی بر GIS را در مدیریت و برنامه ریزی آموزش و پرورش مناسب می سازد. پیرو چارچوب مدل برنامه ریزی جغرافیایی تطبیقی برای مداخله «مکان خاص» و استراتژی بهبود مستمر ما داریم:
فاز 1: بررسی و برنامه ریزی
بیانیههای خطمشی/چشمانداز/ماموریت: تضمین آموزش با کیفیت فراگیر و عادلانه و ارتقای فرصتهای یادگیری مادامالعمر برای همه (بهویژه در سطح آموزش پایه جهانی).
اهداف: تا سال 2030، اطمینان حاصل شود که همه دختران و پسران از دسترسی یکسان و با کیفیت رایگان کامل ابتدایی با افزایش قابل توجهی در عرضه معلمان واجد شرایط برخوردار باشند.
فاز 2: جمع آوری و پردازش داده ها
جمع آوری داده ها
1) آمار مدرسه: ثبت نام دانش آموزان، آمار معلمان، امکانات مدرسه، و غیره از وزارت آموزش و پرورش ایالتی.
2) داده های جمعیت: از سرشماری ملی [ 6 ] [ 7 ]؛
3) نقشه های اداری وزارت زمین و نقشه برداری.
4) مختصات GPS مدارس از کار میدانی با استفاده از گیرنده GPS Garmin etrex30.
پردازش داده ها
1) پردازش داده ها: استخراج جمعیت سن مدرسه، محاسبه شاخص های نسبت آموزش پایه (نسبت معلم دانش آموز، سهمیه ثبت نام ناخالص، نرخ پذیرش، شاخص برابری جنسیتی، و غیره).
2) یکپارچه سازی داده ها: مجموعه داده های مکانی و غیر مکانی.
فاز 3: تجزیه و تحلیل مقایسه ای برای مداخله “مکان خاص” و/یا استراتژی بهبود مستمر، با استفاده از نرم افزار GIS برای انجام تجزیه و تحلیل فضایی، در مقایسه با شاخص های استاندارد پذیرفته شده جهانی.
6. نتایج
مدل جدید توسعه یافته در هدف توسعه پایدار 4 در موضوع فرعی زیر برای به دست آوردن نتایج زیر اعمال شد.
6.1. نسبت دانش آموز به معلم
“آموزش با کیفیت” تابع بسیاری از چیزها است. یکی از این متغیرهای اصلی، نسبت دانش آموزان به معلم است. یونسکو-UIS [ 8 ] [ 9 ] تنها در نیجریه 1.7 میلیون معلم نیاز دارد. در نظر گرفتن Calabar به عنوان پایتخت ایالت کراس ریور، یک جستجوی تحلیل فضایی با استفاده از نحو SQL.
از “j” انتخاب کنید که “k” ≤ “x”
جایی که
j = یک جدول در پایگاه داده یکپارچه
k = فیلد جدول با شاخص محاسبه شده برای یک مدرسه
x = شاخص یا معیارهای استاندارد پذیرفته شده جهانی شناسایی شده است
به عنوان مثال، برای حمایت از تصمیم در مورد مداخله “مکان خاص”، که در آن معلمان بیشتری مورد نیاز است. نحو
از “Sch_db Table” که در آن “PTR” > 20 انتخاب کنید
جایی که
جدول Sch_db = جدول پایگاه داده مدرسه
PTR = نسبت معلم دانش آموز (محاسبه شده برای هر مدرسه در جدول پایگاه داده)
> «بیشتر از» = معیار یا شرط
20 = استاندارد جهانی پذیرفته شده برای نسبت دانش آموز به معلم مشخص شده [ 10 ].
یک خروجی نقشه ( شکل 4 ) برای نشان دادن مدرسه (که با رنگ زرد برجسته شده است) تولید می شود که به مداخلات «مکان خاص» در ناحیه معلمان بیشتری نیاز دارد تا شکاف معلمان دانش آموزان را پر کند، در حالی که بقیه مدارسی که شرایط را برآورده می کنند.
شکل 4 . مشخص شده مدارس ابتدایی دولتی (به رنگ زرد) که در آن به معلمان بیشتری نیاز است. نسبت دانش آموز به معلم بیشتر از شاخص استاندارد (PTR) > 20.
شرایط «PTR» (با رنگ زرد مشخص نشده است) برای استراتژیهای بهبود مستمر مانند آموزش مجدد معلم، استخدام و غیره شناسایی میشوند. بنابراین در صورت استخدام معلم یا نیاز به ارسال مجدد، این مدل برای مناسبترین مداخله، از تصمیم «مکان خاص» پشتیبانی میکند. (استقرار معلمان جدید یا جابجایی مجدد معلمان).
6.2. تعداد دانش آموزانی که ترک تحصیل می کنند
یکی دیگر از شاخص های موثر بر دستیابی به SDG 4: آموزش کیفی تعداد ترک تحصیل/تکرار است. از شکل 5 مشاهده می شود که کل ترک تحصیل بیش از 20 دانش آموز برای جلسه (همانطور که با رنگ زرد مشخص شده است) همه از Calabar جنوب هستند. این بینشی در مورد مداخله “مکان خاص” می دهد تا اطمینان حاصل شود که دانش آموزان در Calabar جنوبی در مدرسه باقی می مانند، در حالی که برنامه ریزی استراتژیک برای بهبود مستمر در ثبت نام و حفظ دانش آموزان در شهرداری Calabar.
6.3. برابری جنسیتی
یکی از جنبه های بسیار مهم آموزش، برابری دسترسی همه (زن یا مرد) به آموزش است. بنابراین، شاخص برابری جنسیتی (GPI) معیار واقعی فرصت برابر برای همه است. GPI نسبتی از آمار مردان به آمار زنان است. وقتی GPI بزرگتر از 1 باشد، آماری را به نفع پسران نشان می دهد. شکل 6 مدارس برجسته شده را نشان می دهد که در آنها برابری جنسیتی بیشتر از 1 است (یعنی ثبت نام زنان کم است). این پیامدهایی برای آموزش پایدار دارد. سایر مدارسی که قد زرد ندارند، مدارسی هستند که برابری جنسیتی برابر یا برابری جنسیتی دارند که در برابر تحصیلات دختران ناسازگار نیست.
شکل 5 . مدارس ابتدایی دولتی برجسته شده (با رنگ زرد) که دانش آموزان در آن ترک تحصیل می کنند بیش از 20 دانش آموز در هر جلسه در هر مدرسه است.
شکل 6 . مدارس ابتدایی دولتی برجسته شده (با رنگ زرد) که GPI بیشتر از 1 است.
7. نتیجه گیری و پیشنهادات
7.1. نتیجه
این مقاله سعی در توسعه و انتشار یک مدل برنامه ریزی مبتنی بر GIS جدید دارد که می تواند به سؤالات «کجا» پاسخ دهد.
با شناسایی مناطقی که به مداخلات «مکان خاص» نیاز دارند تا به طور خاص به چالشهای توسعه پایدار در مقیاس کوچک رسیدگی شود. یک مدل برنامهریزی جغرافیایی مقایسهای برای مداخله «مکان خاص» و استراتژی بهبود مستمر در SDG 4: آموزش با کیفیت، برای حمایت از تصمیمگیریها در مورد مکانهایی که نیاز به مداخله دارند، توسعه و اعمال شد. ثابت شده است که این ابزار مفیدی برای مدیران آموزشی و تصمیم گیرندگان است.
بدون دیدگاه