تجزیه و تحلیل تناسب زمین پیش نیاز دستیابی به استفاده بهینه از منابع زمین موجود است. از این رو، مطالعه ای بر روی فهرست منابع زمین برای برنامه ریزی کاربری اراضی کشاورزی در منطقه انتقال شمالی هند به منظور تعیین قابلیت زمین و تهیه نقشه تناسب گندم و سورگوم بر اساس عوامل فیزیکی و اقلیمی تولید با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و GIS انجام شد. . برای این تمرین از اطلاعات دقیق بررسی خاک استفاده شد. چهار سری (سری Singhanhalli، Mugli، Bogur و Venkatapur) شناسایی و در هفده واحد نقشه برداری ترسیم شدند. طبقهبندی قابلیت اراضی نشان داد که بخش بیشتری از منطقه مورد مطالعه متعلق به کلاس III و پس از آن کلاس IV با محدودیتهای فرسایش، رطوبت و ویژگیهای متفاوت خاک است. چهار کلاس قابلیت زمین یعنی II، III، IV و VI و هفت زیر کلاسیعنی IIsf، IIItsf، IVs، IVt، IVts، IVtsf و VIt شناسایی شدند. محدودیت های عمده این زیر کلاس ها شیب، فرسایش، عمق، بافت، قطعات درشت، pH، کربن آلی و اشباع پایه بود. ارزیابی تناسب خاک نشان داد که خاکها نسبتاً مناسب تا دائمی نامناسب هستند. حدود 234 هکتار (31.6٪) نسبتاً مناسب، 494 هکتار (65.0٪) به طور حاشیه ای مناسب و 10.2 هکتار (1.3٪) به طور دائم برای گندم مناسب نیست. در حالی که 5/78 هکتار (3/10 درصد) به ترتیب نسبتاً مناسب، 4/633 هکتار (3/82 درصد) به طور حاشیه ای مناسب و 6/32 هکتار (3/4 درصد) به طور دائم برای سورگوم مناسب نیستند. عدم تناسب متوسط، حاشیه ای و دائمی به ترتیب به دلیل محدودیت های متوسط، شدید و بسیار شدید بود. با این حال، در صورت رفع این محدودیت ها، امکان دستیابی به عملکرد بالقوه محصولات در منطقه مورد مطالعه وجود دارد.
کلید واژه ها
موجودی منابع زمین , تناسب خاک , برنامه ریزی کاربری اراضی , ارزیابی زمین , نقشه برداری خاک , سنجش از دور , نقشه برداری خاک
1. مقدمه
برنامه ریزی کاربری اراضی شامل ارزیابی زمین برای کاربری های جایگزین به منظور انتخاب بهترین گزینه کاربری زمین از میان اهداف متعدد از جمله کشاورزی، مرتع و جنگلداری است. بسته به ماهیت و ویژگی های خاک، زمین ممکن است برای یک یا دیگر مصارف مناسب باشد. بر اساس قابلیت یا محدودیت ها، زمین ها به هشت طبقه [ 1]. در میان آنها، چهار طبقه اول (I – IV) زمین ها برای کشت محصولات زراعی استفاده می شود. این چهار طبقه بر اساس میزان شیب خاک، فرسایش، عمق، ساختار، واکنش خاک و زهکشی متمایز می شوند. طبقات از V تا VIII قادر به حمایت از کشت محصولات نیستند، اما برای استفاده های دیگر مانند رشد علف، جنگلداری و حمایت از حیات وحش و تفریح مناسب هستند. زمین های کلاس های V تا VIII معمولاً بر اساس مشکلاتی مانند جریان رودخانه، سیل، تالاب، طبیعت سنگی، فصل رشد کوتاه، پوشش برف و غیره مشخص می شوند.
منابع اراضی ایالت کارناتاکا به ویژه ناحیه دارواد به دلیل تقاضاهای رقابتی کاربری های مختلف زمین و افزایش فشار جمعیت در معرض تهدید شدید قرار دارد. طبق [ 2 ] [ 3 ] [ 4 ]، افزایش جمعیت و تقاضا برای تولید و عرضه مواد غذایی نه تنها منجر به افزایش فشار بر روی زمین در واحد سطح می شود، بلکه باعث تخریب بیشتر می شود [ 5 ]. مطالعات متعددی در مورد منابع زمین کارناتاکا انجام شده است [ 6 ] – [ 15] اما بیشتر اطلاعات موجود در مقیاس کوچکتر است که نمی تواند به مسائل مربوط به سایت یا مکان بپردازد. تولید اطلاعات دقیق خاک و منابع زمین مختص سایت می تواند به شناسایی محدودیت ها و پتانسیل های این منابع کمیاب کمک کند. این به ارائه گزینههای مناسب استفاده از زمین مخصوص سایت کمک میکند، در نتیجه به مدیریت منابع کمیاب به شیوهای پایدار کمک میکند [ 16 ] [ 17 ] [ 18 ].
اطلاعات مربوط به خاک و خواص مربوطه به دست آمده از بررسی خاک و طبقه بندی خاک می تواند به تعیین بهتر مناسب بودن خاک و زمین برای آبیاری و مدیریت کارآمد آب آبیاری کمک کند. عملکرد هر محصول تا حد زیادی به ویژگیهای خاک مانند عمق، زهکشی، بافت و غیره بستگی دارد که به اقلیم و توپوگرافی بستگی دارد. مطالعه خصوصیات خاک-سایت برای پیشبینی عملکرد محصول یک منطقه، بخشی از فرآیند ارزیابی زمین را تشکیل میدهد. طبق [ 19]، ارزیابی زمین، درجه بندی خاک برای بازده بهینه در واحد سطح است. عوامل موثر بر عملکرد برای محصولات مهم باید ارزیابی شوند و نتایج بهدستآمده ممکن است برای تولید بیشتر این محصولات از طریق استفاده مناسب از خاکهای مشابه که در جاهای دیگر در زیرمنطقههای مشابه با اقلیم کشاورزی و تحت شیوههای مدیریت علمی رخ میدهند، اعمال شوند [ 20 ]. اطلاعات مربوط به ارزیابی تناسب خاک برای گندم و سورگوم برای منطقه مورد مطالعه در دسترس نیست. با توجه به این موضوع، پژوهش حاضر انجام شد.
2. مواد و روشها
2.1. شرح منطقه مورد مطالعه
ریزحوضه Singhanhalli-Bogur دارای مساحت 760.6 هکتار است ( شکل 1 ) و در منطقه گرم و نیمه خشک کشاورزی-اکولوژیکی هند بین عرض جغرافیایی 15.60 درجه شمالی تا 15.70 درجه شمالی و طول جغرافیایی 74.97 درجه شرقی تا 74.98 شرقی واقع شده است. در ذرواد تالوک از
شکل 1 . نقشه منطقه مورد مطالعه
ناحیه Dharwad در منطقه انتقال شمالی ایالت کارناتاکا. این منطقه دارای محتوای آب قابل دسترس متوسط تا زیاد با طول دوره رشد 150 تا 180 روز است. آب و هوا با تابستان گرم و مرطوب و زمستان معتدل و خشک مشخص می شود. میانگین بارندگی سالانه 755.2 میلی متر است که در ماه های مه تا اکتبر توزیع می شود و دمای سالانه از 24 درجه سانتیگراد تا 28 درجه سانتیگراد با رژیم های رطوبت خاک Ustic و دمای خاک ایزوهیپرترمیک است [ 21 ]. بالاترین ارتفاع 754 متر بالاتر از سطح متوسط دریا است و نقش برجسته بسیار ملایم تا شدید شیب دارد.
شیب کلی به سمت شمال شرقی، جنوب شرقی و جنوب غربی است اما بیشتر در جهت جنوب غربی است. الگوی زهکشی موازی است. خاک ها از کلریت شیست با شیل به عنوان ماده اصلی غالب حاوی کوارتزیت اکسید آهن نواری مشتق شده اند. خاک ها در ارتفاعات درشت بافت و کم عمق هستند اما به تدریج ریزش و عمق ذرات به سمت ارتفاعات پایین تر افزایش می یابد. خاکهای اصلی خاک سیاه و قرمز هستند اما خاکهای قرمز نسبت به خاکهای سیاه بسیار بیشتر است. پوشش گیاهی طبیعی عمدتاً از درختان و درختچه هایی از جمله اقاقیا ( Acacia auriculiformis )، چریش ( Azadirachta indica ) و اکالیپتوس ( Eucalyptus sideroxylon و Eucalyptus ) تشکیل شده است. رگنانا ).
2.2. نقشه برداری و نقشه برداری خاک
یک بررسی دقیق خاک از منطقه مورد مطالعه با استفاده از تصویر ماهوارهای IRS P6 LISS-IV و توپوشیت ناحیه Dharwad طبق روشی که توسط [ 22 ] ترسیم شده بود، انجام شد، که طی آن منطقه بهشدت پیمایش شد و 20 مکان پدون بر اساس ناهمگنی خاک ثابت شد. در هر مکان پدون، یک پروفیل تازه باز شد و نمونههای خاک از نظر افق جمعآوری شد و برای خواص فیزیکی و فیزیکوشیمیایی مهم زیر روشهای تحلیلی استاندارد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از همبستگی ویژگیهای خاک، خاکها بر اساس «کلیدهای طبقهبندی خاک» [ 23 ] به چهار سری طبقهبندی شدند و بر اساس تنوع در بافت، عمق، شیب و فرسایش به هفده واحد نقشهبرداری نقشهبرداری شدند.
2.3. ارزیابی قابلیت زمین و تناسب خاک
مشخصات خاک محل واحدهای مختلف خاک به عنوان میانگین وزنی هر ویژگی خاک محاسبه شد و برای قابلیت زمین و تناسب خاک برای تولید گندم و سورگوم در منطقه مورد مطالعه تفسیر شد. خواص با معیارهای طبقه بندی قابلیت زمین و ارزیابی تناسب سایت خاک [ 2 ] [ 24 ] [ 25 ] (جدول 1-3) مطابقت داده شد. طبقه بندی قابلیت زمین عمدتا بر اساس ویژگی های ذاتی خاک، ویژگی های خارجی زمین و عوامل محیطی بود. طبقات و طبقات فرعی قابلیت زمین طبق دستورالعمل های پیشنهادی در راهنمای بررسی خاک [ 22 ] و ارزیابی تناسب خاک بر اساس چارچوب فائو برای ارزیابی زمین [ 2 ] انجام شد.]. مناسب بودن محل خاک برای گندم و سورگوم بر اساس معیارهای پیشنهاد شده توسط [ 25 ] ارزیابی شد. نقشههای قابلیت زمین و نقشههای تناسب خاک-محل در رابط کاربری ArcView نرمافزار ArcGIS 10.1 تهیه شد.
جدول 1 . معیارهای طبقه بندی قابلیت زمین.
جدول 2 . معیارهای مناسب خاک (نیاز به محصول) برای گندم.
C+ = خاک رس (45 – 60 درصد)، C++ = خاک رس > 60 درصد. منبع: [ 25 ].
جدول 3 . معیارهای تناسب خاک (نیاز به محصول) برای سورگوم.
3. نتایج و بحث
3.1. نقشه خاک و واحدهای نقشه برداری خاک
نقشه خاک برای نشان دادن توزیع انواع خاک یا سایر واحدهای نقشه برداری خاک در رابطه با سایر ویژگی های برجسته فیزیکی و فرهنگی سطح زمین طراحی شده است. واحدهای نقشه برداری خاک ها فازهای سری خاک با در نظر گرفتن بافت، عمق، شیب و ویژگی های فرسایش سایت هستند. در شناسایی واحدهای نقشه برداری خاک منطقه مورد مطالعه از سری خاک، بافت خاک، عمق خاک، شیب و فرسایش به عنوان پارامترهای ورودی استفاده شد.
نقشه خاک چهار سری به نامهای Singhanhalli (SGH)، Bogur (BGR)، Mugli (MGL) و Venkatapur (VKP) را نشان میدهد ( شکل 2 (a)). اینها به هفده واحد نقشه برداری در فازهای مختلف سری خاک با کمک Arc View Interface نرم افزار ArcGIS 10.1 GIS نگاشت شدند ( شکل 2 (b)). افسانه نقشه برداری به عنوان مثال، SGH-c-d4/Be1 ارائه می شود، شمارنده نشان دهنده نام سری (به عنوان مثال، SGH-Singhanhalli)، بافت سطح (c-رس) و عمق خاک (d4 – 75 تا 100 سانتی متر است. ) و مخرج نشان دهنده شیب (B-1 تا 3%) زمین و وضعیت فرسایش (e1-خفیف) است. نقشه های یک یا چند ویژگی خاک بود
(الف)
(ب)
شکل 2 . الف) نقشه سری خاک منطقه مورد مطالعه؛ (ب) واحدهای نقشه برداری خاک منطقه مورد مطالعه.
به طور مستقیم از مشاهدات میدانی و همچنین با انتخاب و تعمیم از نقشه خاک ساخته شده است. طرح افسانه و انواع واحدهای نقشه برداری برای منطقه مورد مطالعه با روش و نوع بررسی مشخص شد که توسط [ 26 ] نشان داده شد.
سری Singhanhalli 78.5 هکتار (10.3٪) از منطقه مورد مطالعه را پوشش می دهد و به عنوان هاپلسترت های تیپیک طبقه بندی می شود. آنها خاکهای رسی عمیق و با زهکشی متوسطی هستند که در شیبهای بسیار ملایم موجود در مناطق پست قرار دارند و با نفوذپذیری متوسط تا سریع و فرسایش خفیف همراه هستند. سری Mugli که 22.1 هکتار (2.9٪) را پوشش می دهد به عنوان Ultic Haplustalfs طبقه بندی شد. آنها خاکهای لومی رسی با عمق متوسط و نسبتاً خوب زهکشی شده هستند که در شیبهای متوسطی که در سرزمینهای میانی موجدار یافت می شوند و با نفوذپذیری متوسط تا سریع و فرسایش متوسط همراه هستند. سری Bogur 237.3 هکتار (31.2٪) را پوشش می دهد و به سه خانواده به نام های Typic Ustorthents، Typic Calciusterts و Ultic Haplustalfs طبقه بندی می شود. Ustorthents Typic خاکهای لومی شنی عمیق و با زهکشی خوب بودند که در شیبهای ملایم موجود در سرزمینهای میانی موجدار قرار داشتند. با نفوذپذیری سریع و فرسایش متوسط همراه است. Calciusterts Typic خاکهای رسی بسیار عمیق و با زهکشی متوسطی بودند که در شیبهای بسیار ملایم موجود در مناطق پست قرار داشتند و با نفوذپذیری آهسته و فرسایش خفیف همراه بودند. Ultic Haplustalfs خاکهای لومی رسی بسیار عمیق و با زهکشی خوب بودند که در شیبهای ملایم یافت شده در دشتها قرار داشتند که با نفوذپذیری سریع و فرسایش متوسط همراه بود.
سری ونکاتاپور 6/406 هکتار (5/53 درصد) از منطقه مورد مطالعه را پوشش میدهد و در شش خانواده به نامهای تیپیک یوستورتنت، تایپیک یوستیپسامنت، کرومیک هاپلسترت، تایپیک هاپلوستالف، اولتیک هاپلاستالف و هاپلاستالف لیتیک طبقهبندی شد. Ustorthents Typic خاکهای رسی شنی عمیق و با زهکشی خوب بودند که در شیبهای ملایم موجود در مناطق پست قرار داشتند و با نفوذپذیری آهسته و فرسایش متوسط همراه بودند. Ustipsamments معمولی خاک های لومی شنی عمیق و با زهکشی خوب بودند که در شیب های تند یافت شده در ارتفاعات، همراه با نفوذپذیری سریع و فرسایش بسیار شدید قرار داشتند. هاپلسترتهای کرومیک، خاکهای رسی عمیق و با زهکشی متوسطی بودند که در شیبهای بسیار ملایمی که در دشتها یافت میشوند، با نفوذپذیری متوسط تا سریع و فرسایش خفیف همراه بودند. هاپلوستالفهای تیپیک، خاکهای لومی شنی کمعمق و با زهکشی خوب بودند که در شیبهای بسیار ملایم موجود در ارتفاعات، با نفوذپذیری متوسط تا سریع و فرسایش خفیف همراه بودند. Ultic Haplustalfs نسبتا عمیق تا عمیق، با زهکشی متوسط تا خوب زهکشی شده و خاکهای لومی رسی شنی واقع در شیبهای بسیار ملایم تا ملایم و معتدل که در مناطق پست و میانی مواج یافت می شود، همراه با نفوذپذیری متوسط تا سریع و متوسط تا شدید بودند. هاپلوستالفهای لیتیک، خاکهای لومی شنی کمعمق و با زهکشی متوسطی بودند که در شیبهای متوسطی که در ارتفاعات یافت میشوند، همراه با نفوذپذیری متوسط تا سریع و فرسایش شدید بودند. خاکهای لومی رسی با زهکشی متوسط تا خوب زهکشی شده و خاکهای لومی رسی شنی واقع در شیبهای بسیار ملایم تا ملایم و متوسط که در مناطق پست و میانی مواج یافت می شوند، همراه با نفوذپذیری متوسط تا سریع و فرسایش متوسط تا شدید. هاپلوستالفهای لیتیک، خاکهای لومی شنی کمعمق و با زهکشی متوسطی بودند که در شیبهای متوسطی که در ارتفاعات یافت میشوند، همراه با نفوذپذیری متوسط تا سریع و فرسایش شدید بودند. خاکهای لومی رسی با زهکشی متوسط تا خوب زهکشی شده و خاکهای لومی رسی شنی واقع در شیبهای بسیار ملایم تا ملایم و متوسط که در مناطق پست و میانی مواج یافت می شوند، همراه با نفوذپذیری متوسط تا سریع و فرسایش متوسط تا شدید. هاپلوستالفهای لیتیک، خاکهای لومی شنی کمعمق و با زهکشی متوسطی بودند که در شیبهای متوسطی که در ارتفاعات یافت میشوند، همراه با نفوذپذیری متوسط تا سریع و فرسایش شدید بودند.
3.2. طبقه بندی قابلیت زمین
بر اساس ویژگی های خاک-سایت منطقه مورد مطالعه، خاک ها به چهار کلاس قابلیت زمین طبقه بندی شدند ( جدول 4 و شکل 3 و شکل 4 ). این چهار کلاس قابلیت زمین در زیر مورد بحث قرار می گیرند:
شکل 3 . کلاس های قابلیت زمین
شکل 4 . وسعت کلاس های قابلیت زمین.
جدول 4 . وسعت زیرطبقههای قابلیت اراضی ریزحوضه سینگهالی-بوگور.
توجه: SGH Singhanhalli است. BGR Bogur است. MGL Mugli است. VKP Venkatapur است. c خاک رس است. cl لوم رسی است. sl لوم شنی است. scl لوم رسی شنی است. d عمق است. B شیب کلاس B است. C شیب کلاس C است. D کلاس شیب D است. E کلاس شیب E است. e فرسایش است. t محدودیت های مربوط به توپوگرافی است. s محدودیت های مربوط به شرایط خاک و f محدودیت های مربوط به حاصلخیزی خاک است.
طبقه دوم: خاک های این طبقه به زمین های قابل کشت خوب گفته می شود که محدودیت هایی دارند که استفاده از آنها را محدود می کند [ 24 ] [ 25 ] [ 26 ]. این خاک ها توسط یک یا چند عامل محدود می شوند مانند: 1) محدودیت های متوسط که انتخاب محصول را کاهش می دهد، 2) شیب ملایم (1٪ تا 5٪)، 3) خطرات فرسایش متوسط، 4) عمق نامناسب خاک، 5) کمتر. نسبت به ساختار و کارایی ایده آل خاک، 6) شرایط قلیایی یا شور خفیف تا متوسط، 7) زهکشی تا حدی محدود، 8) نیاز به اقدامات حفاظتی متوسط برای جلوگیری از زوال و 9) قادر به حفظ سیستم های کشت کمتر فشرده است.
نتایج نشان داد که 0/172 هکتار (6/22 درصد) از مساحت مورد مطالعه را اراضی درجه دو توانمندی زمین اشغال کرده است. این خاکها دارای نفوذپذیری متوسط تا سریع و نسبتاً خوب زهکشی شده با محدودیتهای جزئی شیب، زهکشی، عمق، بافت، توسعه پروفیل، واکنش خاک، کربن آلی و اشباع پایه بودند. به منظور تحقق تولید پایدار گندم و سورگوم در این خاک ها، شیوه های مدیریتی ممکن است شامل تراسکاری، کشت نواری، خاک ورزی، تناوب و غیره باشد.
طبقه III: خاک های این طبقه به عنوان زمین های قابل کشت نسبتا خوب نامیده می شوند که دارای محدودیت های شدیدی هستند که استفاده از آنها را محدود می کند [ 24 ] [ 25 ] [ 26 ]. این خاک ها توسط یک یا چند عامل محدود می شوند مانند: 1) محدودیت های شدید که انتخاب محصول را کاهش می دهد، 2) شیب نسبتا تند (5٪ تا 10٪)، 3) خطرات فرسایش زیاد، 4) نفوذپذیری آب بسیار کند، 5) عمق کم و منطقه محدود ریشه، 6) ظرفیت نگهداری آب کم، 7) باروری کم، 8) قلیاییت و شوری متوسط و 9) ساختار ناپایدار.
نتایج نشان داد که 1/320 هکتار (1/42 درصد) از مساحت مورد مطالعه را اراضی درجه سه توانمندی زمین اشغال کرده است. این خاکها دارای نفوذپذیری متوسط تا سریع و نسبتاً خوب زهکشی شده با محدودیتهای متوسط شیب، فرسایش، عمق، قطعات درشت، توسعه پروفیل، کربن آلی و اشباع پایه بودند. این خاکها برای کشت گندم و سورگوم به اقدامات حفاظتی خاصی نیاز دارند و علاوه بر شیوه های مدیریتی ذکر شده در بالا برای خاکهای کلاس II، اقدامات مدیریتی خاصی نیز لازم است.
طبقه IV: خاک های این طبقه به عنوان زمین های قابل کشت نسبتا خوب مناسب برای کشت گاه به گاه نامیده می شوند که محدودیت های بسیار شدیدی دارند که استفاده از آنها را محدود می کند [ 24 ] [ 25 ] [ 26 ]. این خاک ها توسط یک یا چند عامل محدود می شوند مانند: 1) محدودیت های شدید که انتخاب محصول را کاهش می دهد، 2) حساسیت به فرسایش شدید، 3) شیب تند، 4) فرسایش شدید، 5) خاک های کم عمق، 6) ظرفیت نگهداری آب کم. 7) زهکشی ضعیف و 8) قلیائیت و شوری شدید.
نتایج نشان داد که 2/242 هکتار (8/31 درصد) از مساحت مورد مطالعه را اراضی با قابلیت اراضی کلاس IV اشغال کرده بودند. این خاکها دارای نفوذپذیری متوسط تا سریع و نسبتاً خوب زهکشی شده با محدودیت شدید شیب، محدودیتهای متوسط تا شدید فرسایش و عمق، توسعه پروفیل و اشباع پایه بودند. و محدودیت های متوسط قطعات درشت و کربن آلی. برای تولید بهینه گندم و سورگوم در این خاک ها، اقدامات مدیریتی دقیق مورد نیاز است.
کلاس VI: خاک های این طبقه به زمین های غیر قابل کشت واقع در شیب های تند، بسیار مستعد فرسایش با خاک های کم عمق گفته می شود [ 24 ] [ 25 ] [ 26 ]. آنها توسط یک یا چند عامل از جمله: 1) محدودیت شدید عمق و شیب و 2) خطرات شدید فرسایش و غیره محدود می شوند. این خاک ها محدودیت شیب بسیار شدیدی داشتند. این اراضی برای کشت گندم و سورگوم نامناسب بوده و از این رو می توان استفاده از آنها را به جنگل داری، حیات وحش، چرای دام و جنگل داری و سایر کاربری های غیر کشاورزی محدود کرد.
زمین های کلاس I در منطقه مورد مطالعه وجود نداشت. بخش عمده ای از منطقه مورد مطالعه متعلق به کلاس IIItsf و به دنبال آن کلاس IIsf، IVts، IVs، IVt، VIt و IVtsf است.
3.3. مناسب بودن خاک
در مطالعه حاضر، خاک های نقشه برداری شده منطقه مورد مطالعه برای ارزیابی مناسب بودن آنها برای تولید گندم و سورگوم مورد ارزیابی قرار گرفت و در جدول 5 (الف) و جدول 5 (ب) و جدول 6 و شکل 5 و شکل 6 ارائه شد.
جدول 5 . (الف) ویژگیهای تناسب خاک واحدهای نقشهبرداری خاک ریزحوضه Singhanhalli-Bogur. (ب) ویژگیهای تناسب خاک واحدهای نقشهبرداری خاک ریزحوضه Singhanhalli-Bogur.
جدول 6 . وضعیت مناسب بودن خاک برای گندم و سورگوم.
توجه: SGH Singhanhalli است. BGR Bogur است. MGL Mugli است. VKP Venkatapur است. c خاک رس است. cl لوم رسی است. sl لوم شنی است. scl لوم رسی شنی است. d عمق است. B شیب کلاس B است. C شیب کلاس C است. D کلاس شیب D است. E کلاس شیب E است. S مناسب بودن است. N مناسب نیست. NTE نباید برای تولید محصول ارزیابی شود. e فرسایش است. t محدودیت های مربوط به توپوگرافی است. s محدودیت های مربوط به شرایط خاک، f محدودیت های مربوط به حاصلخیزی و n محدودیت های مربوط به قلیائیت است.
شکل 5 . مناسب بودن خاک برای گندم
شکل 6 . مناسب بودن خاک برای سورگوم
3.3.1. گندم ( Triticum aestivum L.)
گندم محصول شماره یک غلات در جهان است. این یک محصول سالانه و یک محصول زمستانی بسیار مهم است که در حدود 32 درصد از کل تولید غلات غذایی در هند را تشکیل می دهد [ 27 ]. ارزیابی تناسب خاک برای گندم نشان داد که حدود 270.3 هکتار (35.5٪) از منطقه مورد مطالعه به دلیل محدودیت های جزئی تا متوسط از شیب، فرسایش، pH و اشباع پایه نسبتاً مناسب است، در حالی که 436.9 هکتار (57.4٪) در حاشیه است. مناسب برای گندم به دلیل محدودیت های متوسط تا شدید از شیب، فرسایش، pH و اشباع پایه ( شکل 5 ).
نتایج نشان داد که شیب، فرسایش، بافت، pH، کربن آلی و اشباع پایه محدودیتهای عمدهای هستند که میتوانند بر رشد و بهرهوری گندم در منطقه مورد مطالعه تأثیر بگذارند. به طور کلی، خاک ها از نظر بارندگی (755.5 میلی متر)، طول دوره رشد (150 تا 180 روز)، عمق (عمیق تا بسیار عمیق)، زهکشی (با زهکشی متوسط تا زهکشی خوب)، هدایت الکتریکی و … برای تولید گندم بسیار مناسب هستند. محتوای CaCO 3 (0.4٪ – 9.4٪). با توجه به [ 28 ] [ 29 ]، گندم در خاک با زهکشی خوب با محدوده pH 6 تا 8 به خوبی رشد می کند. این نتایج با گزارش های قبلی مطابقت دارد که میانگین بهینه حداکثر دمای 25 درجه سانتیگراد و میانگین حداقل دما 12 را بیان کرده بودند. ˚C، بارندگی سالانه 250 تا 1800 میلی متر [ 28 ] [29 ] [ 30 ] [ 31 ] [ 32 ]; خاک هایی با زهکش خوب، عمق 65 تا 100 سانتی متر و کربن آلی 0.6 تا 0.7 درصد [ 33 ] [ 34 ] [ 35 ] برای گندم بسیار مناسب هستند.
عملکرد بالقوه محصول (2.98 تن در هکتار) در صورتی قابل دستیابی است که فرسایش، pH، کربن آلی و محدودیت های اشباع پایه، و همچنین کمبود عناصر اصلی و ریز مغذی مورد توجه قرار گیرد. با توجه به این موضوع، کشاورزانی که این محصول را کشت میکنند، اگر میخواهند عملکرد بالایی داشته باشند، باید به این محدودیتها توجه کنند.
3.3.2. سورگوم (Sorghum Bicolor L. Moench)
ارزیابی تناسب خاک برای سورگوم نشان داد که حدود 78.5 هکتار (10.3٪) به دلیل محدودیت های متوسط از فرسایش و کربن آلی نسبتاً مناسب است. حدود 633.4 هکتار (83.3٪) به دلیل محدودیت های متوسط تا شدید از جمله دما، رطوبت نسبی، شیب، فرسایش، زهکشی، بافت و CaCO3 آزاد به طور نهایی مناسب است در حالی که 22.3 هکتار (2.9٪) به دلیل محدودیت های شدید دامنه برای همیشه مناسب نیست. از شیب، فرسایش، عمق و بافت ( شکل 6 ).
مشاهده شد که محدودیتهای عمدهای که میتواند تولید سورگوم را در منطقه مورد مطالعه محدود کند، شیب، فرسایش، عمق، بافت، قطعات درشت، کربن آلی، ظرفیت تبادل کاتیونی و اشباع پایه است. بارندگی (755.5 میلی متر)، طول دوره رشد (150 – 180 روز)، دما (30.9)، رطوبت نسبی (64.9)، زهکشی (زهکشی متوسط تا زهکشی خوب)، pH (5.5 – 8.1)، هدایت الکتریکی و CaCO 3 محتوای (0.4 – 9.4) نشان داده شده است که برای تولید سورگوم مطلوب است. این کار قبلی انجام شده توسط [ 19 ] [ 36 ] [ 37 ] [ 38 ] [ 39 ] [ 40]. با این حال، انتظار می رود که با توجه به محدودیت های اصلی مانند فرسایش، کربن آلی، ظرفیت تبادل کاتیونی و اشباع پایه و همچنین کمبود عناصر اصلی و ریز مغذی، عملکرد بالقوه سورگوم در منطقه مورد مطالعه قابل دستیابی باشد. از طریق این تلاشها، خاکها میتوانند نسبتاً مناسب برای محصول باشند.
4. نتیجه گیری
بخش عمده منطقه مورد مطالعه را اراضی کلاس III تشکیل می دهد که در حاشیه برای کشت محصولات زراعی مناسب است اما برای مصارف دیگر مانند حیات وحش، جنگلداری و چرا بسیار مناسب است. اما نمی توان این زمین ها را زیر کشت فشرده و بسیار فشرده قرار داد. دومین منطقه بزرگ توسط زمین های کلاس IV اشغال شده است که نسبتاً مناسب برای کشت هستند. از این زمین ها می توان برای کشت محدود استفاده کرد، اما برای حیات وحش، جنگلداری و چرا مناسب ترین است. در مرحله بعدی زمین های کلاس II قرار دارند که علاوه بر حیات وحش، جنگلداری و چرا می توانند برای انواع کشت (به جز کشت بسیار فشرده) استفاده شوند. با این حال، از آنجایی که زمین های کلاس دوم محدود است، باید صرفاً برای کشت گندم و سورگوم در نظر گرفته شود. زمین های کلاس VI فقط مساحت بسیار کمی را اشغال می کنند. به دلیل محدودیت های بسیار شدید شیب در این اراضی، آنها برای حیات وحش، جنگلداری و چرا توصیه می شوند. مناسب بودن خاک از نسبتاً مناسب تا دائمی نامناسب متغیر بود. خاک ها برای گندم مناسب تر از سورگوم بودند.
منابع
بدون دیدگاه