مطالعه گسترش شهری با استفاده از GIS و RS
چکیده
مسائل گسترش شهری هم در تحقیقات جهانی و هم در حوزه فعالیت های مقامات دولتی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه جاری است. گسترش شهری پدیده ای است فراتر از مرزهای اداری شهرها که نظارت بر پدیده را در مقیاس وسیع سرزمینی یعنی منطقه ای و ملی مجبور می کند. با این حال، ارزیابی سطح پراکندگی شهری در چنین مقیاسی هنوز یک چالش تحقیقاتی در بسیاری از کشورها باقی مانده است. لهستان چنین مثالی است که در آن کسری در ارزیابی سطح پدیده، ویژگی فضایی آن و همچنین مقایسه بین سایر مناطق شهری ملی وجود دارد. تحقیق ارائه شده از روش مورفولوژی شهری برای ارزیابی پراکندگی شهری در لهستان استفاده می کند. این روش استفاده از شبکههای مربعی و مکانهای ساختمانی را برای تعیین کمیت پراکندگی فرض میکند. بر اساس 14 منطقه شهری که 296 کمون را جمع آوری می کنند، اشاره شد که سطح پراکندگی شهری در لهستان متوسط است. نتایج نشان میدهد که ساختارهای فشرده یا پراکنده قابل توجهی وجود ندارد.
کلمات کلیدی: گسترش شهری مورفولوژی شهری ; شبکه ها ; سیاست فضایی
1. مقدمه
از نیمه دوم قرن گذشته، شهرها توسعه پویایی داشته اند، که نقش اجتماعی و اقتصادی مهمی را ایفا می کنند، اما مقدار بیشتری از زمین را نیز اشغال می کنند [ 1 ]. بعد کالبدی شهرها دیگر با مرزهای اداری مطابقت ندارد، اما همراه با کمون های اطراف، مناطق عملکردی (تراکم ها و کلان شهرها) را ایجاد می کنند که در آن فعالیت های اجتماعی-اقتصادی متمرکز است [ 2 ]. تغییرات در عملکرد نواحی شهری باعث از دست دادن کنترل در برخی از فرآیندهای توسعه می شود و در نتیجه ساختار عملکردی و فضایی شهرها و کمون های اطراف آن اختلال ایجاد می شود [ 3 ، 4 ].]. بنابراین، پراکندگی شهری از نظر بعد مفهومی، کارایی و حکمرانی به یک مشکل تحقیقاتی مهم تبدیل شده است [ 5 ، 6 ].
تفاوت در شرایط اجتماعی-اقتصادی و سرزمینی بین قاره ها، کشورها و مناطق، نقش اساسی در شکل دادن به ساختار سکونتگاهی، از جمله گسترش شهری دارد. این تفاوت ها ناشی از عوامل اقتصادی، سنت برنامه ریزی، تغییرات جمعیتی و در دسترس بودن زمین برای توسعه است. بنابراین، اگر تجربه کشورهای دیگر به طور مستقیم مورد استفاده قرار گیرد، بحث در مورد گسترش شهری ممکن است بی اثر باشد. در ادبیات اروپا، علاقه قابل توجهی به حومه نشینی پسا سوسیالیستی مشاهده شده است [ 7 ، 8 ، 9]. تغییرات سیستمی مربوط به گذار از اقتصاد تحت کنترل مرکزی به یک اقتصاد بازار آزاد تأثیر قابل توجهی بر تحولات فضایی شهرها داشت [ 10 ]. از جمله فرآیندهای فضایی پیشرو، حومه نشینی کنترل نشده به دلیل پراکندگی عملکردهای شهری در خارج از مرزهای شهر فشرده بود. پراکندگی شهری مدل غالب رشد فضایی در مناطق شهری پسا سوسیالیستی و مناطق شهری متوسط بود [ 11 ، 12 ، 13 ، 14 ، 15 ، 16 ، 17 ، 18 .، 19 ]. ویژگی پراکندگی شهری در موقعیت آشفته ساختمان های جدید بیان شد.
علیرغم مطالعات متعدد در مورد شناسایی پراکندگی شهری، شکافی در رویکرد روشمند در اندازهگیری دقیق پراکندگی شهری وجود دارد. با این حال، روشهایی برای ارزیابی مورفولوژی شهری در پرتو ویژگیهای پراکندگی وجود دارد، اما آنها در رابطه با مناطق شهری قبلاً محدود شده استفاده میشوند که پژوهش را در معرض خطا قرار میدهد. با این حال، امکان تحدید حدود پراکندگی شهری وجود دارد، اما پس از تعیین محدوده احتمالی پدیده، با در نظر گرفتن مورفولوژی، پژوهش ادامه نمی یابد. بنابراین نیاز به اعمال روشهای ریختشناسی در مناطقی که از نظر گستردگی پراکندگی شهری محدود شدهاند، وجود دارد. فقدان کمی سازی خاصی از پدیده های پراکندگی شهری منجر به فقدان نظریه ای برای توضیح اثرات آنها و همچنین عدم اثربخشی سیاست های عمومی هدفمند سرزمینی می شود. بنابراین، برای سالهای متمادی، تقاضا برای تحلیلهای ارزیابی ساختار فضایی مناطق شهری در لهستان گزارش شده است. اسناد استراتژیک ملی ضروری نشان دهنده مطلوبیت ایجاد یک سیستم برای نظارت و تشخیص ساختار فضایی مناطق شهری است، به عنوان مثال، مفهوم برنامه ریزی ملی فضایی 2030، لهستان [ 20 ].
شکاف تحقیق شناسایی شده، فرضیه تحقیق را فرموله می کند. این فرضیه فرض میکند که پراکندگی شهری در لهستان سطح متوسطی از شدت را نشان میدهد. برای تأیید این فرضیه، لازم است دو هدف اصلی تحقیق اتخاذ شود که عبارتند از: استفاده از روش ریختشناسی شهری بر اساس توزیع ساختمانها برای ارزیابی ویژگی پراکندگی شهری در لهستان. و استفاده از روش ریخت شناسی، در رابطه با مناطق محدود شده از نظر پدیده پراکندگی شهری.
ساختار مقاله شامل: مروری بر ادبیات است که ماهیت پراکندگی شهری و جنبههای روششناختی اندازهگیری آن را توسعه میدهد. شکاف تحقیق مذکور که دو هدف تحقیق را تعیین می کند نیز توضیح داده شد. روش تحقیق بر اساس رویکرد گالستر و همکاران. [ 1]. این فصل توضیح میدهد که این روش با ویژگیهای فرآیندهای فضایی لهستانی و همچنین شرایط قانونی و سیستم متریک اقتباس شده است. این روش همچنین با توصیه های تعریف شده در مطالعه اصلی توسط گالستر و همکاران توسعه داده شد. نتایج، که نتایج ارزیابی پراکندگی شهری در لهستان را ارائه میکند. بحثی برای توضیح تأثیر تغییرات در روش مورفولوژیکی اصلی بر شرایط لهستان، و مقایسه نتایج تحقیق با سایر مطالعات. بخش نتیجهگیری اهمیت نتایج تحقیق را برای سیاست عمومی، به ویژه برای نظارت بر تغییرات فضایی در لهستان و برای اجرای سیاست فضایی ملی ارائه میکند.
2. بررسی ادبیات
2.1. جوهره گسترش شهری
اسلااتی و مورلی [ 21 ] تعریف متفاوتی از گسترش شهری را بررسی می کنند. از نمونههای تعاریف میتوان به این نکته اشاره کرد که پراکندگی شهری حریصانه، خودخواهانه و بیکفایت در استفاده از زمین است که با یکنواختی بیوقفه توسعه مشخص میشود که از نظر فضایی پیوسته نیست [ 22 ]. مثالی دیگر نشان دهنده راهی برای رشد فضایی یک شهر یا کلان شهر است که با تراکم ساختمانی کم، وابستگی به خودرو و به طور کلی ساختمان های جدید اطراف شهرهای تخریب شده مشخص می شود [ 23 ]. به نوبه خود، بوگارت [ 24] استفاده از اصطلاح گسترش شهری را به چالش می کشد و ادعا می کند که این تغییر در ساختار فضایی کلان شهر است و اصطلاح مکان های تجاری را پیشنهاد می کند. در بحث بین المللی، گالستر و همکاران. [ 1 ] و باتا [ 25 ] ابهام اصطلاحی پراکندگی شهری را به عنوان یک اصطلاح مورد انتقاد قرار می دهند، که نشان می دهد حتی بدون هیچ توصیفی که به این موضوع از پراکندگی شهری تقریب دارد، وجود دارد.
با این حال، در دهه دوم قرن بیست و یکم، در تعریف پراکندگی شهری، به عنوان یک تغییر آشفته در ساختار فضایی کمونهای حومه شهر، که در نتیجه تشدید حومهنشینی به وجود آمد، با درجه پایینی از کنترل این مناطق، سازگاری وجود دارد. فرآیندهای سیاست فضایی [ 26 ، 27 ، 28 ]. ماهیت اصطلاح پراکندگی شهری درک این است که تغییر آشفته در ساختار فضایی چیست. این یک سوال مربوط به ویژگی های مورفولوژیکی فضای حومه شهری است. ویلسون و همکاران [ 3 ] و گالستر و همکاران. [ 1] نشان می دهد که پراکندگی شهری معمولاً به عنوان شکل سست مسکن، هم در حاشیه شهرها و هم در مناطق حومه شهر توصیف می شود. این توسعه کم است، با کمبود واضح یک مرکز. در عین حال، ساختمان ها با عدم تداوم فضایی مشخص می شوند. این عدم تداوم ساختمان اغلب جهشی نامیده می شود، که قرار است توسعه مسکن در داخل مناطق کشاورزی را به تصویر بکشد و یک تکه تکه ای ایجاد کند که شبیه یک شهر فشرده نیست. ساختمان های حومه شهر نیز با تفکیک یا همگنی عملکردی مشخص می شوند [ 1 ].
در رابطه با لهستان و بافت تاریخی پراکندگی شهری، باید به این نکته اشاره کرد که روند گسترش شهری برنامه ریزی شده و غیرقابل مهار نبود. همانطور که Martyniuk-Pęczek و همکاران. [ 29 ] متوجه شد، پس از انتقال اقتصاد لهستان از یک سیستم برنامه ریزی متمرکز به یک سیستم بازار آزاد، مناطق اطراف شهر به یک پیشنهاد سرمایه گذاری جذاب برای سهامداران فردی تبدیل شده است. تشدید فرآیندهای مهاجرت به حومه شهر ناشی از وضعیت بد مسکن است [ 7 ، 10 ، 11 ]]. در نیمه اول دهه 1990، برنامه ریزی فضایی اجباری به دلیل نفی ایدئولوژیک راه حل های مورد استفاده در سوسیالیسم، صرف نظر از مشروعیت و اثربخشی آنها، لغو شد. با این حال، برنامه ریزی فضایی اجباری حتی در کشورهای اروپای غربی نیز مورد استفاده قرار گرفت. کمی بعد، در سال 2003، قوانین جدیدی ارائه شد که منجر به فرسایش بیشتر کنترل عمومی بر فضا شد. همانطور که Kowalewski و Nowak [ 30 ] نشان دادند، نیمی از سرمایه گذاری ها در لهستان در مناطقی بدون برنامه های فضایی محلی اجرا شد. در مناطق فاقد طرح توسعه فضایی محلی، پروانه ساختمانی در قالب تصمیم اداری توسط یکی از مقامات دولتی صادر شد. صدور تصمیمات اداری باعث ایجاد موجی از فساد در ادارات دولتی محلی شد [ 31]. Śleszyński [ 32 ] اشاره می کند که مرحله بعدی مهاجرت به حومه شهر در دوره بین سال های 2006 و 2012 اتفاق افتاد و با الحاق لهستان به اتحادیه اروپا همراه بود.
در لهستان، اصطلاح گسترش شهری به جای هم به عنوان رشد فضایی غیرقابل مهار یک شهر استفاده می شود. در رابطه با تبیین ویژگی پراکندگی شهری به عنوان یک پدیده فضایی، باید به سه مقوله برنامه ریزی شده، خود به خود و غیرقابل کنترل توجه شود [ 33 ]. اول مقوله برنامه ریزی شده که مربوط به دستیابی به اهداف تعیین شده است و در مورد فضا، اجرای طرح توسعه فضایی است. مقوله فضایی خودبخودی تصمیمات مکانی داوطلبانه است که در سطح یک موجودیت واحد گرفته می شود [ 33]. این مکان توسط عوامل اقتصادی و همچنین نیازهای فردی (به عنوان مثال، چرخه بعدی زندگی خانواده و تغییر در ترجیحات مسکن) مشروط می شود. در مقابل، غیرقابل کنترل به عنوان یک دسته به عنوان تمایلات در توسعه فضای با استحکام بالا و عدم قابلیت کنترل تعریف می شود [ 34 ]. تفاوتهای بین ایدم به مقیاس خلاصه میشود، یعنی موضوعات خودانگیختگی افراد یا جوامع خرد هستند، در حالی که توصیف غیرقابل کنترل به گروههای اجتماعی یا جوامع سرزمینی بزرگتر نسبت داده میشود. پدیدههای فضایی غیرقابل کنترل عموماً اقدامات آگاهانه و داوطلبانهای هستند که برای ارضای نیازهای فردی نهادهایی مانند خانوارها انجام میشوند [ 35 ].]. اکثر پدیده های غیرقابل کنترل به دلیل انحراف از ایده برنامه ریزی، بهینه سازی و عملیات منطقی، منفی ارزیابی می شوند. فضای برنامه ریزی شده فضایی است که بر اساس طرح اتخاذ شده ایجاد شده است، چشم اندازی که نظم را تضمین می کند. با این حال، فضای ایجاد شده به عنوان غیرقابل کنترل، به عنوان مجموع فعالیت های فردی ساکنان انتخاب، تعیین و ساخته شد. بنابراین، کنترل ناپذیری مکان ساختمانها را میتوان نه تنها در مورد فرآیند، بلکه در مورد وضعیت فعلی توسعه فضایی که در آن فرآیند مشاهده میشود، اعمال کرد.
رشد غیرقابل کنترل شهری دارای ویژگی های ساختار فضایی بی شکل است که نوعی همزیستی است [ 29 ، 36 ، 37 ، 38 ]: ساختمان های مسکونی جدید با ساختمان های کشاورزی قدیمی، و سازه های مسکونی توسعه نیافته با مناطق بایر ناپایدار. مسکن واقع در حومه شهر، فشار شهرنشینی ایجاد می کند. علاوه بر این، سرمایهگذاریها در امتداد مسیرهای ارتباطی اولیه توسعه یافته و به اصطلاح توسعه روبانی را تشکیل میدهند [ 39]. در لهستان، بر خلاف کشورهای غربی، گسترش شهری پدیده نسبتا جدیدی است که با فرآیندهای دگرگونی سیستمی همپوشانی دارد. کمبود دانش همراه با عدم استفاده از ابزارهای مدیریت فضای بخش عمومی منجر به عدم وجود مورفولوژیک در فشردگی فضا می شود.
2.2. اندازه گیری پراکندگی شهری
گرواسونی و همکاران [ 40 ] توجه را به زمینه تاریخی تحقیق در مورد گسترش شهری در بعد بین المللی جلب می کند که سه دوره را متمایز می کند: مطالعات اولیه، دهه 1990 و آغاز قرن 21. مطالعات اولیه بر ویژگی های خاص توسعه حومه ها متمرکز است. هاروی و کلارک [ 41] بیان می کنند که این پدیده در حاشیه شهر در زمین های توسعه نیافته یا کشاورزی مشاهده می شود و خود را در توسعه ساختمان های کم تراکم، توسعه روبان یا ویژگی جهشی نشان می دهد. در دهه نود، جنبه های جدیدی در رابطه با کاربری متنوع اراضی معرفی شد. کاربری های متنوع زمین مربوط به مناطق مسکونی، خدماتی، اداری، خرده فروشی و صنعتی بود. پراکندگی شهری به عنوان ترکیبی ناکارآمد از کاربریها، یعنی کاربریهای همگن زمین که از یکدیگر فاصله دارند، تعریف شد. علت ترکیب ناکارآمد کاربری زمین، عدم برنامه ریزی و هماهنگی فرآیندهای فضایی توسط مقامات دولتی بود [ 42 ]. این دهه همچنین پراکندگی شهری را با تفکیک اجتماعی و وابستگی به ماشین پیوند می دهد [ 43]. آغاز قرن بیست و یکم توسعه اینترنت و دسترسی بیشتر به پایگاههای داده همراه با توسعه روشهای کمی و قابلیتهای تبدیل رایانه را معرفی کرد [ 40 ]. در اروپا، برنامه پوشش زمین Corine راه اندازی شد، که روشی را برای جمع آوری داده های پوشش زمین بر اساس موجودی نسخه چاپی از پرینت های تصاویر ماهواره ای اعمال می کرد [ 44 ]. بخش مهمی از تحقیق بر روی تکنیکهای کمیسازی برای اندازهگیری پراکندگی شهری با استفاده از دادههای سیستمهای اطلاعات جغرافیایی، مانند تصاویر سنجش از دور متمرکز است. در دسترس بودن تصاویر ماهواره ای از سری های زمانی مختلف ردیابی تغییرات کاربری زمین را امکان پذیر کرد [ 45 , 46] یا پویایی های توسعه شهری ارائه شده، از جمله گسترش شهری [ 4 ، 47 ].
به موازات روش های سنجش از دور، گالستر و همکاران. [ 1 ] تأکید می کند که پراکندگی شهری مجموعه ای از بسیاری از ویژگی های منفی ارزیابی شده توسعه فضایی است. بنابراین، آنها به هشت بعد بی نظمی فضایی اشاره می کنند: تراکم کم ساختمان، عدم پیوستگی فضایی، عدم تمرکز ساختمان ها، عدم خوشه بندی ساختمان ها، عدم تمرکز فضایی، چند هسته ای، عدم ترکیب کاربری اراضی و عدم مجاورت. Arribas-Bel و همکاران. [ 26 ] ادراک چند بعدی از پراکندگی شهری را ادامه می دهد. آنها کمیت پدیده را در پرتو هشت شاخص برجسته شده توسط گالستر و همکاران می بینند. [ 26] به عنوان یکی از رویکردهای مهم و دقیق معاصر در تعیین و اندازه گیری پراکندگی شهری. Arribas-Bel و همکاران. [ 26 ] به کاربرد این رویکرد اشاره کرد [ 48 ، 49 ، 50] و روش معرفی سلسله مراتبی از ویژگی های پدیده را توسعه دهید. ابتدا دسته بندی مورفولوژی شهری: پراکندگی، اتصال، دسترسی و فضاهای باز. اینها ویژگی های چیدمان و انسجام فضای شهری است که در پاسخ به این سوال که ساختار فضایی فعلی چیست؟ در مرحله دوم، مقولههای ترکیب داخلی منطقه نشان داده شدهاند، یعنی تراکم، عدم تمرکز فضایی و ترکیب کاربری اراضی، که پالایش مورفولوژی شهری هستند و نشاندهنده چگونگی پر شدن ساختار فضایی هستند.
در ادبیات لهستانی در مورد پراکندگی شهری، لیسوفسکی و گروچوفسکی [ 51 ] مزایای رویکرد گالستر برای اندازه گیری پراکندگی شهری را به عنوان روشی که ویژگی های مختلف این پدیده را ارائه می دهد، تشخیص می دهند. اما در لهستان، این روش به دلیل نیاز به داده های ورودی و همچنین پردازش روشی و تجربی، به طور گسترده مورد استفاده قرار نمی گیرد. استفاده از دو شبکه مربع ضروری است: 1 میل 2 و ¼ میل 2. این شبکه ها بر روی نقشه منطقه تعیین شده قبلی اعمال می شود و ساختمان ها در مربع های زیر شمارش می شوند. بر اساس شناخت تعداد ساختمان ها در مربع های بعدی، ویژگی ترکیب فضا با استفاده از شاخص های ذکر شده کمی سازی می شود. گالستر و همکاران [ 1 ] ویژگی های پراکندگی شهری را در مناطق شهری تعیین شده ایالات متحده تعریف و محاسبه کنید. با این حال، آنها دستورالعملهای لازم برای توسعه بیشتر روش را فهرست کردند، که در میان آنها سه اصل نیاز به توجه ویژه دارند:
-
نیاز به توسعه روشی برای تعیین گستره سرزمینی پراکندگی شهری؛ آنها در تحقیقات خود از مناطق شهری از آمارهای عمومی ایالات متحده استفاده می کنند، در حالی که نشان می دهند که آنها محدوده ایده آلی برای مطالعه موضوع نیستند.
-
تعریف دقیق زمین به اصطلاح قابل توسعه (DL). این ناحیه مقوله مهمی است که در زیربنای کل روش قرار دارد. هنگام محاسبه شاخص ها به جای مساحت کل استفاده می شود. DL سطحی را که بنا به دلایل مختلف، ساختمانها نمی توانند روی آن ساخته شوند (مثلاً رودخانه ها) کم می کند، بنابراین ارزیابی دقیق تری از ساختار فضا ارائه می دهد.
-
با توجه به گسترش شاخصسازی پراکندگی شهری؛ نویسندگان این مطالعه از امتیاز Z برای سنتز متغیرهای مورفولوژیکی در یک شاخص پراکندگی شهری استفاده میکنند.
تحدید حدود پراکندگی شهری به دلیل ویژگی پویایی این پدیده یک مطالعه پیچیده است. اشاره به گستره جغرافیایی فرآیند که در دوره های زمانی مختلف به صورت ظاهری از هسته تغییر می کند. به طور کلی، مطالعات تجربی مرزهای کلان شهرها را به عنوان یک منطقه آزمایشی در نظر گرفته اند که در آن روش های ریخت شناسی به کار گرفته می شود. این مناطق به دلیل در دسترس بودن داده های انباشته شده مناسب برای محققین هستند، اما در عین حال کاستی های بیش از حد برآورد دامنه پراکندگی شهری را نشان می دهند. این اشکال به وضوح در یک نور منفی ارزیابی نمی شود، زیرا تخمین بیش از حد خطر اتخاذ مرز پدیده را بسیار محدود می کند. با این حال، گنجاندن کمون های پیرامونی در یک منطقه شهری ممکن است کمی ارزیابی را مختل کند [ 52 ], 53 , 54 , 55 ]. بنابراین، در این تحقیق، رویکردهای دلخواه برای تعیین مرزهایی وجود دارد که از ناحیه شهری در فاصله اکتشافی تعیین شده فراتر می روند تا بی نظمی ساختار فضایی را به تصویر بکشند. با این حال، چنین رویکردی ممکن است مکانهای فراتر از خط مرزی دلخواه را نادیده بگیرد که از نقطه نظر پراکندگی شهری کافی است، یعنی ارتباطات عملکردی رضایتبخشی با هسته و تغییرات فضای مرتبط نشان میدهند.
با توجه به رویکرد گالستر، مشروعیت استفاده از شاخص های ریخت شناسی در رابطه با لهستان باید در نظر گرفته شود. شاخص اساسی در این روش تراکم ساختمان است. در تحقیق در مورد تعیین حدود و ویژگی فضایی رشد خود به خود شهری، متداول ترین معیار مورد استفاده نیز تراکم مسکن، اشتغال، خدمات و غیره است [ 52 ، 54 ، 56 ، 57 ]. علاوه بر این، در لهستان، پراکندگی شهری به عنوان مناطقی با تراکم ساختمان کم تعریف می شود [ 32 ]. Pieniążek و Rogalińska [ 58] رویکردهای روششناختی را بررسی کرده و نتیجهگیری میکند که تراکم ساختمانی لهستانی معیاری رایج برای پراکندگی شهری است، اما شکافی در رویکرد جامعتر در مورد پراکندگی شهری وجود دارد. آنها خاطرنشان می کنند که در شرایط لهستان، به عنوان مثال، داده های موجود در آمار عمومی، ارزیابی پراکندگی در حال حاضر مشکل ساز است و به فرآیندهای جمعیتی مربوط به مهاجرت، تغییرات در سطح و ساختار جمعیت، و رشد ساختمان مرتبط محدود می شود. به هر حال، این فرآیندها ممکن است امکان گسترش شهری را نشان دهند، یا در غیر این صورت، حدود آن را تعیین کنند. با این حال، آنها مورفولوژی یا ترکیب ساختار فضایی حومه را که جوهره مطالعه پراکندگی است، مشخص نمی کنند. از این رو، شاخص های گالستر اضافی که ترکیب را منعکس می کنند باید مورد بحث قرار گیرند.
تداوم درجه ای است که فضا به صورت فضایی مجاور ساخته شده است. عدم تداوم فضایی در لهستان به عنوان یکی از ویژگی های پراکندگی شهری [ 58 ] تلقی می شود. با این حال، مشکل ساز است که عدم تداوم همیشه به معنای بی شکل بودن فضا نیست. توسعه برنامه ریزی شده با مناطق تعیین شده با تراکم بالا، تقسیم شده توسط یک رودخانه یا یک دریاچه، یک ساختار فضایی توسعه یافته غیرقابل کنترل را نشان نخواهد داد. با این حال، این مشکل را می توان در روش از طریق تعریف مناسب و اتخاذ در محاسبات DL حذف کرد. در این صورت مناطق توسعه نیافته به دلیل محدودیت های عینی فیزیکی و قانونی از تحقیق کسر می شود.
غلظت معیاری است که باید با تفسیر چگالی همراه باشد. شاخصهای تراکم توزیع فضایی ساختمانها را مشخص نمیکنند، در حالی که تمرکز، مناطقی را که بیشتر ساختمانها در تعداد کم مناطق کوچکتر با تراکم نسبتاً بالا قرار دارند، از مناطقی که ساختمانها به طور مساوی در سراسر فضا توزیع شدهاند، متمایز میکند. در لهستان، اصطلاح غلظت معمولاً در ادبیات استفاده نمی شود، اما این شاخص ساختار فضایی یک شخصیت روبانی را به خوبی نشان می دهد. ساختار نواری (یعنی توسعه مناطق در امتداد مسیرهای ارتباطی) به عنوان یک نوع توسعه رایج برای کمونهای روستایی در لهستان توصیف میشود که در آن فرآیندهای حومهسازی انجام میشود [ 51 ، 59 ].، 60 ].
خوشه بندی نیز معیاری است که با چگالی همراه است، اما مکمل تمرکز نیز می باشد. خوشه بندی درجه توسعه 1 mil 2 است به گونه ای که ساختمان ها تنها در یکی از ¼ mil 2 در کنار هم قرار می گیرند . بنابراین، خوشهبندی ساختار فضا را نشان میدهد که متراکم، مجاور است، اما در عین حال به صورت مجتمعهای مسکونی فشرده مرتب شده است. فقدان خوشهبندی شهرکهای مسکونی حومهای در لهستان نیز توسط برنامهریزان شهری به عنوان نشانهای از گسترش شهری تلقی میشود [ 61 ]]. با این حال، خوشه بندی می تواند معیاری برای جهش باشد. بنابراین، در تعبیر خوشهبندی، ممکن است وضعیتی پیش بیاید که مقادیر بالا نشاندهنده گروهبندی ساختمانها باشد که یک پدیده مثبت است و جهش که یک پدیده منفی در زمینه پراکندگی شهری است. از این رو، به نظر می رسد هنگام ارزیابی پراکندگی شهری، خوشه بندی باید با تمرکز ترکیب شود. اگر هر دو معیار بالا باشد، پس هیچ گسترش شهری وجود ندارد. در غلظت کم، چه خوشه بندی زیاد باشد چه کم، پراکندگی تشخیص داده می شود.
تمرکز به درجه ای گفته می شود که ساختمان ها در نزدیکی مرکز شهر قرار دارند. باید توجه داشت که از دست دادن تمرکز فضایی، به عنوان مثال، عدم تمرکز فضایی، یکی از رایج ترین مشکلات پراکندگی شهری در لهستان و در جهان است [ 23 ، 29 ، 32 ، 58 ]. تمرکززدایی باعث مسافت طولانی تر سفر در یک منطقه شهری و ناکارآمدی در کاربری زمین می شود.
هسته ای درجه ای است که یک منطقه مطالعاتی مراکز متعددی را نشان می دهد. به گفته گالستر و همکاران. [ 1 ]، تمرکز فضایی قبلاً در نظر گرفته شده، معیاری است که به طور دقیق مناطق شهری تک مرکزی را منعکس می کند. Lisowski و Grochowski [ 51 ] معتقدند که در لهستان، هسته ای بودن قابل بحث است زیرا چند هسته ای فاصله رفت و آمد را کاهش می دهد. Martyniuk-Pęczek و همکاران. [ 29 ] به نتایج مشابهی رسیدند. بنابراین، در شرایط لهستان، هسته ای بودن را می توان به عنوان یکی از ویژگی های پراکندگی شهری حذف کرد.
دو معیار دیگر در رویکرد گالستر وجود دارد که از نظر معنی مشابه هستند. اولین مورد استفاده مختلط است: میزان وجود زمین با کاربری مختلط در واحد کوچکی از فضا. دوم مجاورت است، یعنی درجه ای که زمین با کاربری های مختلف در مجاورت منطقه تحت پوشش تحلیل قرار دارد. تفاوت ها به این واقعیت برمی گردد که مجاورت بر اساس اندازه گیری فاصله است و مختلط از همزیستی دو نوع ساختمان در یک واحد فضایی کوچک استفاده می کند. از نظر مفهومی، تمایز کاربری مختلط و مجاورت، رابطه بین محل سکونت و محل کار را ارزیابی می کند و پراکندگی شهری به دورافتادگی مربوط می شود. با این حال، باید توجه داشت که فاصله در اندازه گیری مرکزیت نیز استفاده می شود، به طوری که تفسیر اندازه گیری مجاورت ارزیابی پراکندگی شهری را غنی نمی کند. در لهستان، مشکلات دوری محل سکونت از محل کار آشکار نمی شود. مشکل بیشتر در محل تصادفی ساختمان های مسکونی در زمین کشاورزی است [ 62 ، 63 ، 64 ]. به این پدیده فشار شهرنشینی می گویند. بنابراین، در شرایط لهستان، کاربری های مختلط را می توان به ارزیابی میزان عملکرد ساختمان های مسکونی و کشاورزی در یک واحد فضایی کوچک تغییر داد. چنین معیاری منعکس کننده فشار شهرنشینی است که توسط محققان لهستانی تعریف شده است.
یک شکاف در رویکرد روشمند برای اندازه گیری دقیق پراکندگی شهری وجود دارد. از یک طرف، روشهایی برای ارزیابی مورفولوژی شهری در پرتو ویژگیهای پراکندگی وجود دارد، اما آنها در رابطه با مناطق شهری قبلاً محدود شده استفاده میشوند که پژوهش را در معرض خطا قرار میدهد. از سوی دیگر، امکان تحدید حدود پراکندگی شهری وجود دارد، اما پس از تعیین محدوده احتمالی پدیده، با تحقیقات مورفولوژیکی ادامه نمییابد. بنابراین نیاز به استفاده از روش های مورفولوژیکی در مناطقی که به طور عمدی تعیین شده است وجود دارد.
با توجه به شکاف موجود در تحقیقات کنونی در مورد پراکندگی شهری، باید به این نکته اشاره کرد که تحقیقات در مورد این پدیده را می توان به دو دسته تقسیم کرد. اولین مورد، تحقیقات محلی است که به مناطق جداگانه اختصاص داده شده است که بر اساس روش های اختصاصی نویسندگان، که اغلب با استفاده از ابزارهای زمین آماری پیشرفته هستند [ 65 ، 66 ]. مزیت آنها آگاهی از زمینه گسترده تر پدیده و ویژگی فضایی است که استنتاج را غنی می کند. با این حال، بار در اینجا عدم مقایسه بین سایر تحلیل های ملی یا بین المللی از مناطق شهری است. دوم یک مطالعه ملی است که بخش قابل توجهی از مناطق شهری را بر اساس یک روش تجزیه و تحلیل می کند [ 67]. ارزش های این رویکردها برخلاف روش های محلی است. در میان مطالعات در مقیاس کلان، گزارش OECD [ 68 ] توجه را جلب می کند، که تلاش می کند پدیده گسترش شهری را در 1156 منطقه شهری از 29 کشور OECD، از جمله لهستان، شناسایی کند. نتیجه گیری فرموله شده در گزارش [ 68] نشان می دهد که مناطق شهری لهستان با تراکم بالاتر، ویژگی چند مرکزی کمتر و تکه تکه شدن بیشتر از میانگین کشورهای OECD مشخص می شود. در دوره 1990-2014 چند مرکزیت، عدم تمرکز فضایی و تکه تکه شدن افزایش یافت، و این عمدتا در دوره 1990-2000 بود. با این حال، تراکم جمعیت مناطق شهری به شدت کاهش یافته است (21٪) و این کاهش در درجه اول پس از سال 2000 رخ داد. مزیت مطالعه امکان مقایسه بین بسیاری از کشورها و پیشرفت روش شناختی است. نقطه ضعف این نتایج را می توان در داده های ورودی بر اساس توزیع فضایی جمعیت یافت. لازم به ذکر است که پراکندگی شهری در درجه اول یک مقوله فضایی است، یعنی در ردپای کاربری زمین بیان می شود.
بنابراین، شکاف تحقیق شناسایی شده به ما امکان می دهد تا فرضیه تحقیق را تدوین کنیم. این فرضیه فرض میکند که پراکندگی شهری در لهستان سطح متوسطی را نشان میدهد. برای تأیید این فرضیه، لازم است دو هدف اصلی تحقیق اتخاذ شود که عبارتند از: استفاده از روش ریختشناسی شهری بر اساس توزیع ساختمانها برای ارزیابی ویژگی پراکندگی شهری در لهستان. و استفاده از روش ریخت شناسی، در رابطه با مناطق محدود شده از نظر پدیده پراکندگی شهری.
3. مواد و روشها
برای دستیابی به هدف 1، از یک روش اصلاح شده استفاده شد که در ابتدا توسط گالستر و همکاران ارائه شد. [ 1 ]. این روش با شرایط لهستانی سازگار شد. این به انطباق شاخص های مورفولوژیکی با ویژگی های فرآیندهای توسعه منطقه حومه لهستان و همچنین قوانین لهستان اشاره دارد. از میان اصلاحات شاخص های ریخت شناسی، شاخص ترکیب کاربری اراضی تغییر یافته است. گالستر و همکاران [ 1] آن را به عنوان رابطه بین ساختمانهای تجاری و مسکونی محاسبه کرد. بر اساس ادبیات لهستانی، در مطالعه ارائه شده، این شاخص به عنوان رابطه ای بین توسعه مسکونی و کشاورزی لحاظ شده است و بدین ترتیب فشار شهرنشینی بر مناطق کشاورزی شناسایی شده است. از این رو، نام اصلی نشانگر ترکیب کاربری زمین با نام جدیدی یعنی فشار شهرنشینی جایگزین شده است. علاوه بر این، گالستر شاخص تداوم را محاسبه نکرد، در حالی که در این مطالعه محاسبه این شاخص انجام شد زیرا ساختار فضایی روبان را به خوبی منعکس می کند. در لهستان، ساختار نواری، یعنی توسعه مناطق در امتداد مسیرهای ارتباطی به عنوان یک نوع توسعه رایج برای کمونهای روستایی که در آن فرآیندهای حومهنشینی اتفاق میافتد، توصیف میشود. همزمان، محاسبه شاخصهای مجاورت به دلیل تکرار بالقوه اهمیت با شاخص فشار شهرنشینی، و هستهای بودن به دلیل مطالعه تنها مناطق تکمرکزی کنار گذاشته شد. علاوه بر این، این روش با سیستم متریک لهستانی تنظیم شد. این روش همچنین با داده های ورودی تطبیق داده شد، به جای تصاویر ماهواره ای، از داده های آدرس مرکز مرکزی اسناد ژئودتیک و نقشه برداری لهستان (CCGCD) استفاده شد. این داده ها مربوط به مکان ساختمان های خاص همراه با توصیف ویژگی آن است. این داده ها همچنین وضعیت حقوقی و عملکرد زمین را نشان می دهد. این روش همچنین با داده های ورودی تطبیق داده شد، به جای تصاویر ماهواره ای، از داده های آدرس مرکز مرکزی اسناد ژئودتیک و نقشه برداری لهستان (CCGCD) استفاده شد. این داده ها مربوط به مکان ساختمان های خاص همراه با توصیف ویژگی آن است. این داده ها همچنین وضعیت حقوقی و عملکرد زمین را نشان می دهد. این روش همچنین با داده های ورودی تطبیق داده شد، به جای تصاویر ماهواره ای، از داده های آدرس مرکز مرکزی اسناد ژئودتیک و نقشه برداری لهستان (CCGCD) استفاده شد. این داده ها مربوط به مکان ساختمان های خاص همراه با توصیف ویژگی آن است. این داده ها همچنین وضعیت حقوقی و عملکرد زمین را نشان می دهد.
روش مورد استفاده برای ارزیابی مورفولوژی شهری شامل چندین مرحله است که می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
-
مبنای تجزیه و تحلیل، نقشه ای از منطقه شامل توصیف زمین ها و موقعیت ساختمان ها از CCGCD است. نقشه ها برای دو دوره 2015 و 2017 برای ثبت تغییرات فضایی کوتاه مدت استفاده شد.
-
دو شبکه مربع به ضلع 1 کیلومتر و 500 متر بر روی نقشه مناطق مورد بررسی با در نظر گرفتن موقعیت ساختمان ها پوشش داده شد. روش این مرحله در جدول 1 نشان داده شده است .
-
ساختار فضایی منطقه مورد مطالعه از طریق منشور ترکیب توزیع مربع ها با تعداد ساختمان های مختلف کمی سازی می شود. این کمی سازی بر اساس شاخص های ارائه شده در جدول 2 انجام شده است. از نرم افزارهای ArcGis و Excel استفاده شد. محاسبات در رابطه با مرکز هر شبکه انجام شد: برای سال 2015، 34169 شبکه با ضلع 1 کیلومتر و 96452 شبکه با ضلع 500 متر بود. برای سال 2017، 34254 شبکه با ضلع 1 کیلومتر و 96985 شبکه با ضلع 500 متر است.
-
ساخت یک اندازه گیری مصنوعی برای ارزیابی میزان پراکندگی شهری.
علاوه بر انطباق های فوق الذکر روش با شرایط لهستانی، این تحقیق یک روش مورفولوژیکی را در جهت های توصیه شده توسط گالستر و همکاران توسعه داد. [ 1 ]. در مرحله اول، این روش برای یک منطقه شهری محدود شده با توجه به خطر گسترش شهری اعمال شد (اصل 1). ثانیا، این روش برای تعریف دقیق DL (اصل 2) توسعه داده شد. سوم، معیارهای نمایهسازی پراکندگی شهری گسترش یافت (اصل 3).
لازم به ذکر است که فرض 1 به طور مستقیم با هدف تحقیق 2 مرتبط است. تحدید حدود گسترش شهری یک اقدام تحقیقاتی گسترده است که فراتر از امکان ارائه در یک مقاله با تحقیقات ریخت شناسی است. بنابراین، روش ارائه شده در مطالعه جداگانه در مرجع [ 27] مورد استفاده قرار گرفت. این مفهوم روش شناختی نویسنده در زمینه تحدید حدود پراکندگی شهری بر اساس عملیاتی سازی آماری تعریف پراکندگی شهری است: «تغییرات آشفته در ساختار فضایی کمون های حومه شهری ناشی از تشدید حاشیه نشینی، با درجه پایین کنترل این فرآیندها در بخش سیاست فضایی. عملیاتی سازی شامل تخصیص شاخص هایی است که سه جزء تعریف را توصیف می کند:
-
فرآیندهای توسعه: ساختارهای جدید تکمیل شده، تعداد آپارتمان به ازای هر 100 نفر ساکن.
-
فرآیندهای مهاجرت از شهر: ثبت نام از شهر، تراز مهاجرت داخلی، نهادهای تجاری تازه ثبت شده؛
-
درجه کنترل فرآیندهای فضایی توسط مقامات دولتی: تصمیمات اداری در مورد شرایط ساخت و ساز، پوشش طرح های توسعه فضایی زمین.
در این مقاله، محدوده تحقیقاتی منطقه حومه ای از تمام شهرهای پایتخت مناطقی در لهستان است که تک مرکزی هستند. بنابراین، تجزیه و تحلیل مورفولوژیکی 296 کمون اطراف مهم ترین شهرهای مرکزی تک مرکزی در لهستان را پوشش داد. منطقه تحقیق در شکل 1 نشان داده شده است .
با اشاره به فرض 2، یعنی DL، منطقه ای است بدون ویژگی های طبیعی یا موانع مانع از توسعه. در مطالعه اولیه، که در شرایط آمریکا انجام شد، از مساحت خالص زمین موجود در آمار استفاده شد. بر اساس مساحت خالص زمین، غیر DL شناسایی شد [ 48]. با این حال، نویسندگان به برخی کاستیها برای منطقه توسعه نیافته اما قابل ساخت اشاره میکنند که نقش کلیدی در روش بازی میکند. هیچ تمایزی بین زمین قابل استفاده و زمین مشابه اما غیرقابل دسترس که برای پارک ها یا مناطق طبیعی حفاظت شده اختصاص داده شده است وجود نداشت. با این حال، در این مطالعه، پیشنهاد شد که DL سطح جادهها، آبها و مناطق حفاظتشده را حذف کند. بنابراین، در محاسبه شاخص ها، DL برای شرایط لهستانی در هر یک از مربع های شبکه با ضلع 1 کیلومتر و 500 متر با کم کردن آن از سطح کل مربع ها، مساحت تعیین شده توسط بافر در اطراف، محاسبه شد. : جاده های سراسری، استانی، پویات و شهری. رودخانه ها، نهرها، همه آب های جاری و ساکن. مناطق حفاظت شده، از جمله پارک های ملی و ذخایر. بافرها به عنوان فاصله تعیین شده اند: برای جاده ها، 5 متر از خط جاده؛ برای مناطق حفاظت شده، 12 متر از مرز منطقه؛ و برای رودخانه ها، نصف عرض رودخانه در جدول ویژگی لایه در داده های CCGCD نشان داده شده است. بر اساس مقررات قانونی لهستان، سرمایه گذاری های ساخت و ساز نمی تواند در مناطق ذکر شده انجام شود. 69 ]. اما در مناطق مختلف می توان نمونه هایی از اجرای سرمایه گذاری های عمرانی را یافت، علیرغم اینکه به ظاهر نمی توان از چنین مناطقی برای ساخت و ساز استفاده کرد (مثلاً زمین های کشاورزی و جنگل).
با اشاره به فرض 3، باید روشن شود که گالستر و همکاران. [ 1 ] باید یک شاخص ترکیبی بر اساس امتیاز Z با جمع کردن شاخص های مورفولوژیکی استاندارد ایجاد کند. در پژوهش حاضر امتیاز Z باقی مانده است، اما برای تعیین شاخص پراکندگی شهری از مجموع متغیرهای یکپارچه استفاده شده است. شاخص محاسبه شده بر اساس امتیاز Z در فرمول ارائه شده است:
ز s c o rهمن=∑j = 1متر(zمنzm a x–zm i n)
همانطور که تفسیر شاخصهای مورفولوژی شهری نشان میدهد که هر چه ارزش آنها بیشتر باشد سازماندهی فضا مثبتتر است، بنابراین هر شاخص به عنوان یک محرک تلقی میشود. استثناء شاخص فشار شهرنشینی است که در آن تفسیر برعکس است. بنابراین این شاخص با علامت منفی وارد معادله شد. در نتیجه، تفسیر شاخص بر اساس نمره Z نشان میدهد که هر چه مقدار آن کمتر باشد، میزان پراکندگی شهری بیشتر میشود، یعنی توسعه فضایی در حومه شهرها منفی ارزیابی میشود.
به موازات شاخص امتیاز Z، چهار رویکرد دیگر بر اساس معیارها پیشنهاد شد: Bray-Curtis، Perkal، Hellwig و Model. فرمول های چهار معیار مصنوعی اضافی در جدول 3 ارائه شده است.
مقایسه نتایج پنج معیار، انتخاب یکی را مشخص میکند که برای رتبهبندی مناطق شهری از نظر پراکندگی شهری استفاده شده است. در عین حال، باید توجه داشت که ممکن است موقعیتبندی مناطق شهری بین رتبهبندیها بر اساس معیارهای مصنوعی مختلف، متفاوت باشد. چنین تغییراتی طبیعی است و از رویه های نرمال سازی مختلف هنگام محاسبه شاخص های مصنوعی ناشی می شود. بنابراین، یک ماتریس از ضرایب تعیین (R2 ) بین روشهای مصنوعی برای انتخاب دقیقترین روش مصنوعی پیشنهاد شد. یکی از ویژگی های مهم ضریب تعیین، افزایشی است. بنابراین، بالاترین مجموع R 2برای آخرین سال از سال های مورد تجزیه و تحلیل برای انتخاب دقیق ترین روش ارزیابی مصنوعی پراکندگی شهری استفاده شد.
4. نتایج
در شکل 2 و جدول 4 نتایج شاخص های مورفولوژیکی برای مناطق مورد تجزیه و تحلیل به مدت دو سال ارائه شده است. نواحی مورد تجزیه و تحلیل از نظر مورفولوژیکی بسیار متنوع نیستند، که با شاخص تغییرات استاندارد (V) قابل مشاهده است. فقط تراکم ساختمان (D iu ) و فشار شهرنشینی (UP(j→i)) مناطقی هستند که نسبتاً متفاوت هستند. با این حال، شاخص های مورفولوژیکی باقیمانده تنوع مورفولوژیکی پایینی را بین مناطق نشان می دهد.
بر اساس جدول 4 ، یک ارزیابی کلی از مناطق شهری لهستان از نظر ویژگی های فردی پراکندگی شهری را می توان انجام داد. بنابراین از نظر تراکم، بدترین وضعیت در منطقه اولشتین مشاهده می شود که کمترین تراکم ساختمانی را دارد. علاوه بر این، منطقه اولشتین پایین ترین سطح تداوم فضایی این توسعه را نشان می دهد. به نوبه خود، کمترین تمرکز منطقه کراکوف است. از نظر خوشهبندی سکونتگاههای متراکم، ناحیه وارشوا کمترین درجه تراکم را دارد. با این حال، از نظر فاصله بین ساختمان ها و شهر مرکزی، منطقه Szczecin بیشترین عدم تمرکز را نشان می دهد. منطقه پوزنان بالاترین سطح از فشار شهرنشینی منفی را در مناطق کشاورزی نشان می دهد.
شاخص های مورفولوژیکی، ترکیب شده از شاخص پراکندگی شهری، که نشان دهنده سطح ساختار فضایی نامطلوب نسبت داده شده به پراکندگی شهری است. جدول 5 شاخص های مختلف پراکندگی شهری را بر اساس داده های استاندارد شده ارائه می کند. در ساخت شاخصها، ماهیت متنوع شاخصها در نظر گرفته میشود که تفسیر آنها به یک محرک یا محرک اشاره دارد. در این راستا، این بار تفسیر همه شاخص ها یکسان است و نشان می دهد که هر چه این مقدار کمتر باشد، پراکندگی شهری بیشتر می شود.
شاخص ها امکان مقایسه مناطق شهری با یکدیگر و همچنین موقعیت یابی از نظر پراکندگی شهری را فراهم می کنند. به این ترتیب می توان رتبه بندی مناطقی با بیشترین بی نظمی فضایی ایجاد کرد. رتبه بندی در این مورد به عنوان بخشی از یک روش خاص و نه بین روش ها ایجاد می شود. جدول 6 بنابراین، برای دو سال مورد تجزیه و تحلیل، رتبه بندی های تعیین شده با روش های سنتز را نشان می دهد. برای هر یک از روش های نمایه سازی پیشنهادی، شماره 1 به منطقه ای با کمترین سطح پراکندگی شهری اختصاص داده می شود. هر چه رتبه ها پایین تر باشد، میزان پراکندگی شهرها بیشتر می شود.
با توجه به مفروضات روش شناختی اتخاذ شده، انتخاب رتبه بر اساس بالاترین مجموع (R 2 ) است. ماتریس (R 2 ) در جدول 7 ارائه شده است . رضایت بخش ترین نتایج توسط روش Perkal (P i ) ارائه شده است. بنابراین برای ایجاد رتبه بندی نهایی تصمیم بر این شد که نمایه سازی با استفاده از این روش انتخاب شود.
شاخص ساخته شده بر اساس روش پرکال مقادیری از 3- تا 3 را دریافت می کند. مناطق شهری با درجه ساختار فضایی خود به خودی مقادیر زیر 0 را نشان می دهند، مناطق با درجه پدیده متوسط حول 0 نوسان می کنند، و مناطق با یک نوسان هستند. درجه نسبتاً پایین مقادیر بالای 0 خواهد داشت. مناطق مشابه دارای مقادیر شاخص مشابه در نظر گرفته می شوند.
جدول 8 رتبه بندی مناطق شهری را از نظر پراکندگی شهری بر اساس روش پرکال نشان می دهد. سمت چپ جدول نشان دهنده جایگاه یک منطقه شهری خاص در رتبه بندی در دو سال 2015 و 2017 است. مقادیر شاخص پراکندگی شهری نیز ارائه شده است. هر چه جایگاه در رتبه بندی بالاتر باشد، درجه پراکندگی شهری کمتر است. هر چه موقعیت پایین تر باشد، درجه پدیده بالاتر است. سمت راست جدول 7جهت تغییرات فضایی را ارزیابی می کند. ارزیابی مثبت (P) به مناطقی اشاره دارد که در آن ساختار فضایی بهبود یافته است. به عبارت دیگر، پراکندگی شهری با مکان یابی ساختمان های جدید به صورت فشرده در نزدیکی ساختمان های موجود کاهش می یابد. ارزیابی منفی (N)، با این حال، فرآیندهای ارزیابی منفی مکان یابی ساختمان های جدید پراکنده و دور از سکونتگاه های موجود را نشان می دهد. ضمناً لازم به ذکر است که استنباط تغییرات فضایی بر اساس دو سال اخیر باید با دقت انجام شود. مقادیر تغییرات نشان داده شده در جدول 7ارزیابی مطلق پویایی فرآیندهای فضایی را پیش داوری نکنید. آنها فقط امکان ظهور جهت های دگرگونی ساختار فضایی را نشان می دهند و مهمتر از همه، از میزان تغییر شاخص ظرف دو سال خبر می دهند.
در ارزیابی کلی، شاخص پراکندگی شهری در مناطق شهری مورد تجزیه و تحلیل در سال 2017 بین 57/0- تا 32/0+ در مقیاس 3- تا 3+ است. در این رویکرد، منطقه حومه پایتخت های منطقه ای لهستان با درجه متوسطی از بی نظمی ساختار فضایی مشخص می شود. هیچ منطقه ای با ساختار فشرده وجود ندارد، همچنین هیچ منطقه ای با درجه بالایی از اختلال ساختار فضایی وجود ندارد. محدوده کوچک بین مقادیر شاخص افراطی نیز نشان دهنده شباهت در سطح پراکندگی شهری مناطق مورد مطالعه است. این نتایج ارزیابی قبلی نشان داده شده بر اساس (V) را تایید می کند.
مناطق شهری با کمترین درجه پدیده تحلیل شده در درجه اول کراکوف و بیالیستوک هستند که در سال 2017 به ترتیب شاخص 0.32 و 0.30 را نشان می دهند. در حالی که بالاترین درجه پراکندگی شهری را می توان به مناطق Szczecin (-0.57) و Olsztyn (-0.38) نسبت داد. همچنین باید توجه داشت که مناطق فشرده تر (کراکوف و بیالیستوک) علاوه بر این با تغییرات مثبت در ساختار فضا بین سال های 2015 و 2017 همراه هستند. به نوبه خود، فرآیندهای فضایی منفی در منطقه با بالاترین سطح پراکندگی شهری مشاهده می شود. (Szczecin). این با تفاوت بین شاخصها (سمت راست جدول 8 ) ثابت میشود که در مورد کراکوف و بیالیستوک +0.02 است، در حالی که در مورد منطقه Szczecin، 0.03- است.
همچنین شایان ذکر است که به عنوان یک مورد جالب، بزرگترین منطقه شهری مورد مطالعه، یعنی ورشو، پایتخت لهستان، قابل ذکر است. در یک بازه زمانی کوتاه یعنی دو سال تغییرات نامطلوب محسوسی در سطح شاخص پراکندگی شهری (033/0-) نشان داد. دلیل آن رشد ساختمانها در مکانهای پراکنده بود، که در واقع منجر به یک ساختار فضایی فشرده نیست، بلکه به یک ساختار فضایی خود به خود ساخته میشود. بنابراین، در یک منطقه شهری به همان اندازه تعیین شده در دو سال تحلیل، افزایش توسعه را می توان به عنوان تراکم توسعه تعبیر کرد (با فرض یک اندازه گیری ساده از نسبت تعداد ساختمان ها و مساحت)، اما در واقعیت منجر نمی شود. اصلاً به توسعه متراکم تر فضا. برعکس، منجر به تشکیل ساختاری با ویژگی های منفی می شود، به عنوان مثال، ضخیم شدن ساختمان ها با قرار دادن ساختمان جدید دور از سکونتگاه های موجود. وضعیت مشابهی نیز در مناطق لودز، شوچین و لوبلین مشاهده شد.
5. بحث
5.1. مجموع روش
فرضیه تحقیق فرض میکند که پراکندگی شهری در لهستان سطح متوسطی را نشان میدهد. این فرضیه به طور مثبت تأیید شد، زیرا نتایج مطالعات با استفاده از شبکه مربع و مکانهای ساختمان نشان میدهد که در لهستان، شاخص مصنوعی پراکندگی شهری در محدوده (0.57-؛ 0.32+) و در مقیاس (-3؛ +3) است. ).
در ارزیابی گسترده ساختارهای فضایی در مناطق شهری لهستان، آرایش فضا در فاصله محدودی از شهر مرکزی بیان میشود. ساختمان ها با درجه متوسطی از پیوستگی فضایی واقع شده اند و در عین حال بر مناطق نسبتاً کوچک متمرکز شده اند. ترکیب داخلی، نشان دهنده تحقق آرایش توصیف شده ساختار فضایی، نشان می دهد که مناطق شهری لهستان نسبتاً متراکم ساخته شده اند، و نحوه گروه بندی ساختمان ها به سکونتگاه های فشرده را می توان به عنوان متوسط ارزیابی کرد. در عین حال، موقعیت ساختمان ها با درجه بالایی از نزدیکی ساختمان های مسکونی و کشاورزی همراه است. نتایج ارائه شده از ارزیابی پراکندگی شهری امکان ارائه آنها را در چارچوب وضعیت فعلی تحقیق فراهم می کند. مثلا، 68 ] که به مسائل ارزیابی گسترش شهرهای کشورهای OECD می پردازد. این گزارش نشان می دهد که مناطق شهری لهستان کمتر از میانگین OECD تکه تکه شده اند، که می تواند از طریق منشور تداوم، تمرکز و شاخص های خوشه بندی نیز تایید شود. با این حال، این گزارش تلاشی برای ارزیابی ویژگی توسعه فضایی، یعنی پر شدن آن ندارد و پژوهش ارائه شده نشان دهنده فشار بالای شهرنشینی در مناطق کشاورزی است.
تحقیق ارائه شده در مقاله که در گروه اندازه گیری قرار دارد، بر اساس روش های ریخت شناسی، میزان پراکندگی ساختمان ها در فضای شهری را شناسایی می کند. استفاده از تحقیقات بر روی رویکرد مورفولوژیکی موجود در ادبیات بینالمللی، ما را مجبور به انطباق و توسعه بیشتر روشها میکند. این روش با تعیین شاخص فشار شهرنشینی و محاسبه تداوم منعکس کننده توسعه روبان، با ویژگی پراکندگی شهری لهستان سازگار شد. یکی از مهم ترین دسته های روش های ریخت شناسی، ناحیه ای است که شاخص های ریخت شناسی در رابطه با آن محاسبه می شود (DL). پیشنهاد روش شناختی ارائه شده، مقوله DL را با شرایط لهستانی تطبیق می دهد. در عمل، ویژگی های عملکرد سیستم های قانون گذاری لهستان از بسیاری از مناطقی که کارکردی غیر از ساخت و ساز در ساختمان ها دارند (مثلاً پارک های منظره و کشاورزی) محافظت نمی کند. بنابراین، بر اساس اسناد CCGCD لهستانی، پیشنهاد شد که DL سطح جاده ها، آب ها و مناطق حفاظت شده را حذف کند. با توجه به جاده های سراسری، منطقه ای، شهرستانی و کمون (راه ها، راه آهن و فرودگاه)، مساحت تفریق با تعیین بافرها در نرم افزار GIS محاسبه شد. از نظر آب، DL از بافرهای تعیین شده برای رودخانه ها، آب های جاری و آب های ایستاده حذف می شود. در حالی که فقط برای مناطق حفاظت شده، مساحت پارک ها و ذخایر ملی نیز کسر می شود. به نظر می رسد رویکرد پیشنهادی پیشنهادات گالستر و همکاران را غنی می کند. [ پارک های چشم انداز و کشاورزی). بنابراین، بر اساس اسناد CCGCD لهستانی، پیشنهاد شد که DL سطح جاده ها، آب ها و مناطق حفاظت شده را حذف کند. با توجه به جاده های سراسری، منطقه ای، شهرستانی و کمون (راه ها، راه آهن و فرودگاه)، مساحت تفریق با تعیین بافرها در نرم افزار GIS محاسبه شد. از نظر آب، DL از بافرهای تعیین شده برای رودخانه ها، آب های جاری و آب های ایستاده حذف می شود. در حالی که فقط برای مناطق حفاظت شده، مساحت پارک ها و ذخایر ملی نیز کسر می شود. به نظر می رسد رویکرد پیشنهادی پیشنهادات گالستر و همکاران را غنی می کند. [ پارک های چشم انداز و کشاورزی). بنابراین، بر اساس اسناد CCGCD لهستانی، پیشنهاد شد که DL سطح جاده ها، آب ها و مناطق حفاظت شده را حذف کند. با توجه به جاده های سراسری، منطقه ای، شهرستانی و کمون (راه ها، راه آهن و فرودگاه)، مساحت تفریق با تعیین بافرها در نرم افزار GIS محاسبه شد. از نظر آب، DL از بافرهای تعیین شده برای رودخانه ها، آب های جاری و آب های ایستاده حذف می شود. در حالی که فقط برای مناطق حفاظت شده، مساحت پارک ها و ذخایر ملی نیز کسر می شود. به نظر می رسد رویکرد پیشنهادی پیشنهادات گالستر و همکاران را غنی می کند. [ مساحت تفریق با تعیین بافرها در نرم افزار GIS محاسبه شد. از نظر آب، DL از بافرهای تعیین شده برای رودخانه ها، آب های جاری و آب های ایستاده حذف می شود. در حالی که فقط برای مناطق حفاظت شده، مساحت پارک ها و ذخایر ملی نیز کسر می شود. به نظر می رسد رویکرد پیشنهادی پیشنهادات گالستر و همکاران را غنی می کند. [ مساحت تفریق با تعیین بافرها در نرم افزار GIS محاسبه شد. از نظر آب، DL از بافرهای تعیین شده برای رودخانه ها، آب های جاری و آب های ایستاده حذف می شود. در حالی که فقط برای مناطق حفاظت شده، مساحت پارک ها و ذخایر ملی نیز کسر می شود. به نظر می رسد رویکرد پیشنهادی پیشنهادات گالستر و همکاران را غنی می کند. [ 1 ] که از تصاویر ماهواره ای استفاده می کند، ضمن اعتراف به مسائل پیرامون لزوم شناسایی پارک ها و ذخایر ملی.
بعد دیگر توسعه روش مربوط به شاخصسازی پراکندگی شهری است. مطالعه ارائهشده، نه تنها با اصلاح نرمالسازی دادههای اولیه شاخص Z، بلکه با استفاده و ارزیابی چهار رویکرد دیگر برای سنتز متغیرهای مورفولوژیکی، با فرضیههای توسعه نمایهسازی مطابقت دارد. بنابراین جدای از شاخص ذکر شده از معیارهای بری کورتیس، پرکال، هلویگ و مدل نیز استفاده شد. مطالعات سودمندی روش پرکال را برای ارزیابی پراکندگی شهری در لهستان نشان داده است.
5.2. پیامدهای سیاست
برای سیاست فضایی لهستان، نتایج می تواند به ویژه مفید باشد. رویکرد پیشنهادی نه تنها ممکن است مبانی سیستم نظارت بر تغییرات فضایی مناطق شهری در لهستان را فراهم کند، بلکه اهداف سیاست فضایی ملی را نیز تعیین کند. نمونه ای از این اهداف می تواند به شرح زیر باشد:
-
جلوگیری از مکانیابی ساختمانهای جدید که منجر به کاهش تراکم زمین قابل توسعه در کمون میشود (هدف: تراکم بالا).
-
تحریک بهبود تداوم ساختمان در کمون ها با حمایت از مکان در فضاهای توسعه نیافته بین ساختمان های موجود (هدف: تداوم فضایی بالا).
-
جلوگیری از قرار گرفتن ساختمان ها در فاصله طولانی از ساختمان های موجود، تحریک توسعه ساختمان ها در مجاورت ساختمان های دیگر (هدف: تمرکز بالای ساختمان ها).
-
جلوگیری از وضعیت سرمایهگذاریهای فردی در مناطقی که قبلاً توسعه نیافتهاند و تجهیز مقامات کمون به ابزارهایی برای هماهنگی سرمایهگذاریهای فردی با هدف گروهبندی ساختمانهای جدید در شهرکهای فشرده (هدف: خوشهبندی بالای ساختمانها).
-
تشدید اهداف فوق به همراه فاصله از شهر مرکزی. در حالی که در کمونهایی که مستقیماً در مجاورت مرکز شهر قرار دارند، ابزارهای محرک برای مکان میتوانند به شیوهای متراکم، پیوسته و متمرکز بر فضایی تسلط داشته باشند، و همچنین در سکونتگاههای فشرده گروهبندی شوند، در کمونهای بعدی محدودیتهای مربوط به مسکن جدید اعمال میشود. (هدف: جلوگیری از تمرکززدایی فضایی).
-
جلوگیری از مکان یابی توسعه مسکونی در مناطق مورد استفاده کشاورزی و تحریک مکان در مجاورت ساختمان های مسکونی یا مشاغل موجود (هدف: کاهش فشار شهرنشینی).
نمونه های ارائه شده از اهداف سیاست فضایی، امکانات ایجاد مداخلات عمومی بر اساس نتایج مطالعه ارائه شده را تمام نمی کند. آنها فقط امکان استفاده عملیاتی از نتایج تحقیقات را در عمل سیاست فضایی لهستان نشان می دهند.
5.3. محدودیت های روش
تحقیق ارائه شده در اینجا وضعیت فعلی دانش را در مورد فرآیندهای پراکندگی شهری، به ویژه در لهستان، توسعه می دهد. مانند بخش بزرگی از مفهوم اصلی، با این حال، ممکن است محدودیتهایی داشته باشد که با توجه به توانایی در فرمولبندی گستردهتر نتیجهگیری، باید بر آنها غلبه کرد. در عین حال، این محدودیت ها جهت تحقیقات آینده را تعیین می کند. به نظر می رسد اولین مورد از محدودیت ها، افق زمانی برای اندازه گیری تغییرات در ساختار فضایی باشد (2015، 2017). با این حال، به دلیل خاص بودن آرشیو داده ها در لهستان، امکان دستیابی به مجموعه های بیشتری از داده ها وجود نداشت. محدودیت دوم که در مرحله کنونی توسعه روش ریخت شناسی و دسترسی به داده ها قابل قبول به نظر می رسد، موضوع شمارش انواع ساختمان ها در یک شبکه مربع است. ساختمان های تک و چند خانواده با یک نقطه با تعیین نوع نشان داده می شوند. با این حال، اطلاعاتی در مورد تعداد آپارتمان ها وجود ندارد. محدودیت سوم اندازه شبکه هاست. در تحقیق برای لهستان، شبکه ها در رابطه با تحقیقات آمریکایی از 0.5-1.0 مایل به 0.5-1.0 کیلومتر کاهش یافت. با این وجود، جهتهای تحقیقاتی آینده ممکن است بر شبکههای کوچکتر تمرکز کرده و نتایج را با تحقیقات ارائهشده تأیید کنند. چنین مطالعاتی پاسخی به این سوال می دهد که آیا شبکه های کوچکتر نتایج دقیق تری ارائه می دهند. جهتهای تحقیقاتی آینده ممکن است بر روی شبکههای کوچکتر تمرکز کرده و نتایج را با تحقیق ارائه شده تأیید کنند. چنین مطالعاتی پاسخی به این سوال می دهد که آیا شبکه های کوچکتر نتایج دقیق تری ارائه می دهند. جهتهای تحقیقاتی آینده ممکن است بر روی شبکههای کوچکتر تمرکز کرده و نتایج را با تحقیق ارائه شده تأیید کنند. چنین مطالعاتی پاسخی به این سوال می دهد که آیا شبکه های کوچکتر نتایج دقیق تری ارائه می دهند.
6. نتیجه گیری
روش ارائه شده و بهویژه نتایج، میتواند نمونهای برای سیستم نظارت بر تحول فضایی مناطق شهری باشد که رشد پراکندگی شهری را شناسایی کند. مناطقی در لهستان (وارشاوا، لودز، شچین و لوبلین) وجود دارد که در آنها تغییرات نامطلوب قابل توجهی در سطح پراکندگی شهری در طی یک دوره زمانی دو ساله مشاهده شد. دلیل آن این است که رشد ساختمان ها در مکان های پراکنده منجر به یک ساختار فضایی فشرده نیست، بلکه به طور خود به خود ساخته می شود. لازم به ذکر است که در یک محدوده شهری به همان اندازه در دو سال، افزایش توسعه را میتوان به تراکم توسعه تعبیر کرد، اما در واقعیت اینطور نیست. ساخت و ساز جدید به توسعه متراکم تر منجر نمی شود. برعکس،
نتایج فوق مستقیماً از تحقیقات ارائه شده منتج می شود، اما تحقیقات انجام شده در سایر کشورها وجود تغییرات منفی ارزیابی شده در فضای حومه شهر را تأیید می کند. از این رو، اهمیت نتایج تحقیق را می توان نه تنها در عملکرد لهستانی مدیریت فضایی، بلکه در بعد بین المللی نیز مشاهده کرد. شاخص های ارائه شده که امکان پایش تغییرات فضایی را فراهم می کند می تواند مبنایی برای سیستم های پایش سیاست های فضایی در بعد محلی، ملی و همچنین بین المللی شود.
علاوه بر این، نتایج تحقیقات ارائه شده، امکانات تدوین سیاست های فضایی را که هدف اصلی آن تضمین نظم فضایی در سطح ملی و منطقه ای است، غنی می کند. فرآیندهایی که در مناطق بزرگ شهری اتفاق میافتد، به دلیل ویژگی ابزارهای تأثیرگذاری بر فضا، نیازمند هماهنگی مقامات دولتی اختصاصی است. در اینجا ذکر می شود که امکان استفاده از ابزار را نمی توان با مرزهای اداری کمون ها محدود کرد، زیرا فرآیندهای فضایی مرزهای اداری را رعایت نمی کنند. بنابراین، اثربخشی ابزارهای فضایی به طور قابل توجهی با امکان استفاده از آنها در محدوده های اداری محدود می شود. بنابراین، برای اثربخشی هماهنگی فرآیندهای فضایی، منطقه مداخله که مرزهای آن به جای مرزهای اداری، با مشکلات تعیین می شود. مهمتر است. سودمندی عملیاتی روش مورفولوژیکی پیشنهادی در تعیین چنین ناحیه ای باید در اینجا ذکر شود. روش استفاده از شبکه مربعی این امکان را فراهم می کند که با دقت 500 متر، مناطق آشفته ای که نیاز به اقدامات لازم دارند و مناطقی با ساختار فضایی منسجم را شناسایی کنند.
مشارکت های نویسنده
مفهوم سازی، پیوتر لیتینسکی; روش شناسی، پیوتر لیتینسکی; نرم افزار، Piotr Lityński; اعتبارسنجی، پیوتر لیتینسکی؛ تحلیل رسمی، پیوتر لیتینسکی; تحقیق، پیوتر لیتینسکی؛ منابع، Piotr Lityński; مدیریت داده، پیوتر لیتینسکی; Writing-Original Draft Preparation, Piotr Lityński; نوشتن-بررسی و ویرایش، Piotr Lityński; تجسم، پیوتر لیتینسکی; نظارت، Piotr Lityński; مدیریت پروژه، Piotr Lityński; تامین مالی، پیوتر لیتینسکی. نویسنده نسخه منتشر شده نسخه خطی را خوانده و با آن موافقت کرده است.
منابع مالی
این تحقیق توسط مرکز ملی علوم، لهستان تحت کمک مالی شماره. UMO-2016/23/D/HS4/02961، (“مکانیسم های مالی در اقتصاد ناشی از پدیده گسترش شهری”). داده های مکانی در مرکز مرکزی اسناد ژئودتیک و نقشه برداری، لهستان – مجوز DIO.7211.511.2017_PL_N تولید شد.
تضاد علاقه
نویسنده اعلام کرد هیچ تضادی در منافع نیست.
منابع
- گالستر، جی. هانسون، آر. ولمن، اچ. کلمن، اس. Freihage، J. Wrestling Sprawl to the Ground: تعریف و اندازه گیری یک مفهوم گریزان. خانه بحث سیاست 2001 ، 12 ، 681-717. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- نچیبا، تی جی; والش، RP گسترش شهری. جی. اکون. چشم انداز 2004 ، 18 ، 177-200. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- ویلسون، EH; هرد، جی دی؛ سیوکو، دی ال. پریسلو، اس. آرنولد، سی. توسعه یک مدل جغرافیایی برای تعیین کمیت، توصیف و نقشهبرداری رشد شهری. سنسور از راه دور محیط. 2003 ، 86 ، 275-285. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- فرشتگان.؛ پدر و مادر، ج. Civco، D. معیارهای پراکندگی شهری: تجزیه و تحلیل گسترش شهری جهانی با استفاده از GIS. در مجموعه مقالات کنفرانس سالانه ASPRS 2007، تامپا، فلوریدا، ایالات متحده آمریکا، 7 تا 11 مه 2007. [ Google Scholar ]
- سالواتی، ال. کارلوچی، M. الگوهای پراکندگی: نمایه اجتماعی-اقتصادی و سرزمینی مناطق شهری پراکنده در ایتالیا. Reg. گل میخ. 2016 ، 50 ، 1346-1359. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- ارمینی، بی. Santolini، R. گسترش شهری و مالیات بر دارایی هسته یک شهر و حومه: شواهدی از ایتالیا. Reg. گل میخ. 2017 ، 51 ، 1374–1386. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- Sailer-Fliege، U. ویژگیهای تحول شهری پساسوسیالیستی در شرق اروپای مرکزی. ژئوژورنال 1999 ، 49 ، 7-16. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- کوک، اچ. Kovács, Z. روند حومه نشینی در تراکم بوداپست. نث. جی. هاوس. محیط ساخته شده 1999 ، 14 ، 119-141. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- هیرت، اس. کواچف، ا. ساختار فضایی در حال تغییر صوفیه پساسوسیالیستی. در موزاییک شهری اروپای پساسوسیالیستی: فضا، نهادها و سیاست ؛ Tsenkova, S., Nedovic-Budic, Z., Eds. Physica-Verlag: هایدلبرگ، آلمان، 2006. [ Google Scholar ]
- استانیلوف، ک. Sykora, L. مقابله با حومه نشینی: تمرکززدایی شهری در اروپای مرکزی و شرقی پساسوسیالیستی ; Wiley Blackwell & Sons Ltd.: Hoboken, NJ, USA, 2014. [ Google Scholar ]
- Parysek، JJ تحول اجتماعی-اقتصادی و فضایی شهرهای لهستان پس از 1989. دلا 2004 ، 21 ، 109-119. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- Tosics، I. بوداپست پست سوسیالیست: تهاجم نیروهای بازار و پاسخ رهبری عمومی. در دگرگونی شهرها در اروپای مرکزی و شرقی: به سوی جهانی شدن . همیلتون، F.، Dimitrowska Andrews، K.، Pichler-Milanović، K.، ویرایش. انتشارات دانشگاه ملل متحد: توکیو، ژاپن، 2005. [ Google Scholar ]
- Kotus, J. تغییرات در ساختار فضایی یک شهر بزرگ لهستانی: مورد پوزنان. شهرها 2006 ، 23 ، 364-381. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- لیتما، ک. تامارو، تی. حومه نشینی در کشورهای در حال گذار: مقاصد حومه نشینان در منطقه شهری تالین. Geogr. ان B هوم. Geogr. 2007 ، 89 ، 127-146. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- ماتلویچ، آر. Sedláková، A. تأثیر حومه نشینی در مناطق داخلی Prešov (اسلواکی). موراو. Geogr. Rep. 2007 , 15 , 22-31. [ Google Scholar ]
- Ouředníček، M. توسعه حومه متفاوت در منطقه شهری پراگ. Geogr. ان B هوم. Geogr. 2007 ، 89 ، 111-126. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- Tsenkova، S. مدیریت تغییر: بازگشت شهرهای پسا سوسیالیستی. Urban Res. تمرین کنید. 2008 ، 1 ، 291-310. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- کریسجان، ز. برزینز، ام. روندهای شهری پساسوسیالیستی: الگوها و انگیزه های جدید برای مهاجرت در مناطق حومه شهر ریگا، لتونی. مطالعه شهری. 2011 ، 49 ، 289-306. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- Marcińczak، S. ساگان، I. بازسازی اجتماعی و فضایی لودز، لهستان. مطالعه شهری. 2011 ، 48 ، 1789-1809. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- Koncepcja Przestrzennego Zagospodarowania Kraju 2030, uchwała Rady Ministrów z dnia 13 grudnia 2011 r. (مفهوم توسعه فضایی ملی 2030، لهستان. قطعنامه شورای وزیران 13 دسامبر 2011). در دسترس آنلاین: https://isap.sejm.gov.pl/isap.nsf/DocDetails.xsp?id=wmp20120000252 (در 27 ژانویه 2021 قابل دسترسی است).
- سالواتی، ال. مورلی، وی جی در حال پرده برداری از گسترش شهری در منطقه مدیترانه: به سوی تحول شهری نهفته؟ بین المللی J. Urban Reg. Res. 2014 ، 38 ، 1936. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- Peiser, R. Decomposing Urban Sprawl. طرح شهر. Rev. 2001 , 72 , 275-298. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- Squires، GD Urban Sprawl: علل، پیامدها و پاسخ های خط مشی . انتشارات موسسه شهری: واشنگتن، دی سی، ایالات متحده آمریکا، 2002; پ. 5. [ Google Scholar ]
- بوگارت، WT آن را پراکندگی صدا نکنید: ساختار شهری در قرن بیست و یکم . انتشارات دانشگاه کمبریج: نیویورک، نیویورک، ایالات متحده آمریکا، 2006. [ Google Scholar ]
- Bhatta، B. تجزیه و تحلیل رشد شهری و گسترش از داده های سنجش از دور. در پیشرفت در علم اطلاعات جغرافیایی ; Springer: برلین/هایدلبرگ، آلمان، 2010; صص 8-17. [ Google Scholar ]
- آریباس بل، دی. Nijkamp، P. شولتن، اچ. پراکندگی شهری چند بعدی در اروپا: رویکرد نقشه خودسازماندهی. محاسبه کنید. محیط زیست سیستم شهری 2011 ، 35 ، 263-275. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- لیتینسکی، پی. هولوج، الف. تعیین حدود خطر پراکندگی شهری: مفهوم سیاست برنامه ریزی فضایی در لهستان. پایداری 2020 ، 12 ، 1-19. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- پرسکی، جی. Wiewel، J. تمرکززدایی شهری، حومه نشینی، و پراکندگی: یک دیدگاه برابری. در اقتصاد و برنامه ریزی شهری ; بروکس، ان.، دوناگی، ک.، کناپ، جی جی، ویرایش. انتشارات دانشگاه آکسفورد: نیویورک، نیویورک، ایالات متحده آمریکا، 2012. [ Google Scholar ]
- Martyniuk-Pęczek، J.; مارتینیک، او. Parteka، T. Gniazda Przedsiębiorczości w Polskim Modelu Miasta Krawędziowego ; Wydawnictwo Politechniki Gdańskiej: گدانسک، لهستان، 2018. [ Google Scholar ]
- کوالوسکی، آ. Nowak, MJ Chaos Przestrzenny i Prawo—Uwarunkowania, Procesy, Skutki, Rekomendacje ; Studia KPZK PAN، CLXXXII: ورشو، لهستان، 2018؛ پ. 96. [ Google Scholar ]
- Zdasień, W. Kontrola Państwowa Nr 2/2003. ورشو: Najwyższa Izba Kontroli. در دسترس آنلاین: https://www.nik.gov.pl/plik/id,1703.pdf (در 22 مه 2020 قابل دسترسی است).
- Śleszyński، P. Społeczno-Demograficzne Uwarunkowania Rozwoju Mazowsza. روزو مد روز. ماز 2012 ، 3 ، 1-54. [ Google Scholar ]
- Wódz, K. Koncepcja badań zjawisk planowych i żywiołowych w miastach Górnośląskiego Okręgu Przemysłowego. در مشکلی Miejskie و Zjawiska Planowania i Żywiołowości ; Wódz، K.، Ed. Śląski Instytut Naukowy: کاتوویتس، لهستان، 1999; پ. 735. [ Google Scholar ]
- Bobiński، J. Analiza struktury rodzajowej decyzji lokalizacyjnych z uwzględnieniem decyzji wywołujących konieczność zmian planu zagospodarowania przestrzennego. در Analiza Procesów Żywiołowych w Gospodarowaniu Przestrzenią na Terenie Miasta Warszawy ; Biuletyn Informacyjny; Jałowiecki، B.، Ed. IGiPZ PAN: ورشو، لهستان، 1997; صص 52-78. [ Google Scholar ]
- Mantey، D. Żywiołowość processów przestrzennych. Prace Stud. Geogr. 2009 ، 42 ، 153-172. [ Google Scholar ]
- Degórska، B. Urbanizacja przestrzenna terenów wiejskich na obszarze metropolitalnym Warszawy. Kontekst ekologiczno-krajobrazowy. Prace Geogr. 2017 ، 262 ، 1-179. [ Google Scholar ]
- Czerny، M. Przestrzenna ekspansja miasta—Przegląd współczesnej tematyki badawczej. در Współczesne Problemy i Koncepcje Teoretyczne Badań Przestrzenno-Ekonomicznych ; Biuletyn KPZK nr 219/2005; Rogacki، H.، Ed. KPZK PAN: ورشو، لهستان، 2005; صص 156-172. [ Google Scholar ]
- Zuziak، Z. Strefa podmiejska w architekturze miasta. W stronę nowej architektoniki regionu miejskiego. در مشکل Suburbanizacji ; لورنز، پی.، اد. Biblioteka Urbanisty: ورشو، لهستان، 2005; صص 17-32. [ Google Scholar ]
- سولارک، کی . تعیین کننده Współczesnych Przekształceń ; Oficyna Wydawnicza Politechniki Warszawskiej: Warszawa، لهستان، 2013. [ Google Scholar ]
- جرواسونی، ال. بوش، ام. فنت، اس. Strum، P. چارچوبی برای اندازه گیری پراکندگی شهری از داده های جمعی. در مجموعه مقالات دومین کارگاه بین المللی درباره داده های بزرگ برای توسعه پایدار، واشنگتن، دی سی، ایالات متحده آمریکا، 5 تا 8 دسامبر 2016. صص 2147–2156. [ Google Scholar ]
- هاروی، RO; کلارک، دبلیو. ماهیت و اقتصاد پراکندگی شهری. اقتصاد زمین 1965 ، 41 ، 1-9. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- نلسون، AC؛ دانکن، JB Growth Management Principles and Practices ; Planners Press: نیویورک، نیویورک، ایالات متحده آمریکا، 1995. [ Google Scholar ]
- اوینگ، آر. ویژگی ها، علل و اثرات پراکندگی: مروری بر ادبیات. در اکولوژی شهری ; Marzluff, JM, Shulenberger, E., Endlicher, W., Alberti, M., Bradley, G., Ryan, C., ZumBrunnen, C., Simon, U., Eds.; Springer: Boston, MA, USA, 1995; صص 519-535. [ Google Scholar ]
- فرنک، جی. جفرین، جی. سوکوپ، تی. Hazeu، G. تعیین تغییرات و جریان در مناظر اروپایی 1990-2000 با استفاده از داده های پوشش زمین CORINE. Appl. Geogr. 2010 ، 30 ، 19-35. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- Hasse، JE; Lathrop، RG شاخصهای تأثیر منابع زمینی پراکندگی شهری. Appl. Geogr. 2003 ، 23 ، 159-175. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- سودیرا، اچ اس. راماچاندرا، تلویزیون؛ Jagadish، KS گسترش شهری: متریک، دینامیک و مدل سازی با استفاده از GIS. بین المللی J. Appl. رصد زمین Geoinf. 2004 ، 5 ، 29-39. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- بهتا، بی. ساراسواتی، س. Bandyopadhyay، D. اندازه گیری پراکندگی شهری از داده های سنجش از دور. Appl. Geogr. 2010 ، 30 ، 731-740. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- ولمن، اچ. گالستر، جی. هانسون، آر. رتکلیف، ام. فوردل، ک. Sarzyński، A. چالش اساسی در اندازه گیری پراکندگی: کدام سرزمین را باید در نظر گرفت؟ پروفسور Geogr. 2005 ، 57 ، 94-105. [ Google Scholar ]
- فرنکل، ا. اشکنازی، م. اندازه گیری گسترش شهری: چگونه می توانیم با آن مقابله کنیم؟ محیط زیست طرح. B طرح. دس 2008 ، 35 ، 56-79. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- Carruthers، JI; سلما، ال. کناپ، جی.-جی. Renner، RN در حال لغو: تحلیل خطر فضایی شکل شهری در مناطق شهری آمریکا. ثبت اوراق علمی 2009 ، 89 ، 65-88. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- لیسوفسکی، آ. Grochowski، M. Procesy suburbanizacji. Uwarunkowania، formy، konsekwencje. Biuletyn KPZK PAN 2009 ، 240 ، 216-280. [ Google Scholar ]
- فولتون، دبلیو. پندال، آر. نگوین، م. هریسون، الف . مرکز سیاست شهری و متروپولیتن، مؤسسه بروکینگز: واشنگتن، دی سی، ایالات متحده آمریکا، 2001; صص 1-24. [ Google Scholar ]
- Kahn، M. آیا پراکندگی شکاف مصرف مسکن سیاه/سفید را کاهش می دهد؟ خانه بحث سیاست 2001 ، 12 ، 77-86. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- یوینگ، آر. پندال، آر. چن، دی. اندازه گیری پراکندگی و تأثیر آن . رشد هوشمند آمریکا: واشنگتن دی سی، ایالات متحده آمریکا، 2002; صص 1-42. [ Google Scholar ]
- لوپز، آر. هاینز، پراکندگی HP در دهه 1990: اندازه گیری، توزیع و روندها. اداره شهری Rev. 2003 , 38 , 325-355. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- Knaap، GJ; آهنگ، ی. یوینگ، آر. کلیفتون، کی. دیدن فیل: اقدام چند رشته ای گسترش شهری . مرکز ملی تحقیقات و آموزش رشد هوشمند، برنامه مطالعات و برنامه ریزی شهری: کالج پارک، MD، ایالات متحده آمریکا، 2005; صص 1-46. [ Google Scholar ]
- گلیزر، EL; Kahn، ME Sprawl و Urban Growth. در کتاب راهنمای اقتصاد شهری و منطقه ای ; هندرسون، JV، Thisse، JF، Eds. انتشارات دانشگاه آکسفورد: آکسفورد، انگلستان، 2003; ص 2481-2527. [ Google Scholar ]
- پینیژک، م. Rogalińska، D. Suburbanizacja jako wyzwanie badawcze dla statystyki regionalnej. گل میخ. ماتر متفرقه Oecon. 2015 ، 1 ، 197-206. [ Google Scholar ]
- Maik, W. Proces urbanizacji w dobie globalizacji i społeczeństwa informacyjnego. در Współczesne Procesy Urbanizacji ich Skutki. XVIII Konserwatorium Wiedzy o Mieście ; Jażdżewska، I.، Ed. Wydawnictwo Uniwersytetu Łódzkiego: Łódź، لهستان، 2005; صص 25-36. [ Google Scholar ]
- Kaczmarek، T. Różne oblicza suburbanizacji. Od przedmieść w cieniu miasta do post-suburbiów. Prace Stud. Geogr. 2020 ، 65 ، 103-113. [ Google Scholar ]
- Lorens، P. Suburbanizacja w processie rozwoju miasta socjalistycznego. در مشکل Suburbanizacji ; لورنز، پی.، اد. Biblioteka Urbanisty: ورشو، لهستان، 2005; صص 33-44. [ Google Scholar ]
- Poniży, L. Presja urbanizacyjna i jej wpływ na zmiany przestrzennej struktury użytkowania ziemi na wybranych obszarach podmiejskich Poznania. مشکل اکل. Krajobrazu 2008 ، XXII ، 335-342. [ Google Scholar ]
- کاچپرزاک، ای. Głębocki، B. گسترش شهری یک zmiany zasobów użytków rolnych na obszarach wiejskich aglomeracji poznańskiej w latach 1990–2016. روزو. Reg. سیاسی Reg. 2016 ، 34 ، 99-118. [ Google Scholar ]
- کاچپرزاک، ای. Staszewska, S. Wpływ suburbanizacji na wiejskie struktury osadnicze. گل میخ. Miej. 2011 ، 3 ، 99-112. [ Google Scholar ]
- Adamiak، C. گسترش کلبه: توسعه فضایی خانه های دوم در Bory Tucholskie، لهستان. Landsc. طرح شهری. 2016 ، 147 ، 96-106. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- ولنی، ا. داویدوویچ، ا. Źróbek, R. شناسایی علل فضایی پراکندگی شهری با استفاده از سیستم های اطلاعات زمین و ابزار GIS. گاو نر Geogr. Soc. اقتصاد سر 2017 ، 35 ، 111-122. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- گیباس، پ. Heffner, K. Społeczne i ekonomiczne koszty bezładu przestrzennego—Osadnictwo obszarów wiejskich. در Studia nad Chaosem Przestrzennym. Tom II Koszty Chaosu Przestrzennego ; Kowalewski, A., Markowski, T., Śleszyński, P., Eds. Studia KPZK PAN, CLXXII: Warszawa, Poland, 2018; صص 163-175. [ Google Scholar ]
- OECD. بازاندیشی در گسترش شهری: حرکت به سوی شهرهای پایدار . انتشارات OECD: پاریس، فرانسه، 2018. [ Google Scholar ]
- Ustawa z 27 marca 2003 r. o planowaniu i zagospodarowaniu przestrzennym, Dz.U. z 2003 r. شماره 80، پوز. 717 (قانون 27 مارس 2003 در مورد توسعه و برنامه ریزی فضایی). در دسترس آنلاین: https://isap.sejm.gov.pl/isap.nsf/DocDetails.xsp?id=WDU20030800717 (در 27 ژانویه 2021 قابل دسترسی است).

شکل 1. منطقه تحقیق: مناطق شهری در لهستان: ( الف ) موقعیت لهستان در اروپا. ( ب ) مناطق شهری تجزیه و تحلیل شده در لهستان: 1. Białystok، 2. Gorzów، 3. Kielce، 4. Kraków، 5. Lublin، 6. Łódź، 7. Olsztyn، 8. Opole، 9. Poznań، 10. Rzeszów Szczecin، 12. Warszawa، 13. Wrocław، و 14. Zielona Góra.

شکل 2. مقادیر شاخص های مورفولوژیکی برای سال های 2015 و 2017: ( الف ) تراکم – D iu ; ( ب ) فشار شهرنشینی – UP(j→i); ( ج ) تداوم – C iu ; ( د ) – غلظت – COV iu ; ( ه ) خوشه بندی – CLUS iu ; و ( f ) تمرکززدایی – CBD(Dist).
بدون دیدگاه