بهبود و درک کاربری زمین و تغییر پوشش زمین (LULC) می تواند به پیش بینی پویایی کاربری زمین در آینده کمک کند و مداخلات مناسب برای دستیابی به مدیریت بهتر زمین را ارائه دهد. هدف از این مطالعه ارزیابی وضعیت شیوههای آبیاری در مقیاس کوچک القایی است که بر تغییرات کاربری مختلف زمین در طول زمان در mai-dimu Kebele، Tigray، شمال اتیوپی تأثیر میگذارد. سنجش از دور (RS)، سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) برای تعیین دینامیک LULC با تغییرات پوشش زمین (1995-2015) با تقسیم به سه دهه استفاده شد. در تجزیه و تحلیل ارزیابی دقت، ضریب کاپا تطابق قوی بین طبقات پوشش زمین طبقه بندی شده و پوشش / کاربری مشاهده شده با مقادیر بیش از 80٪ پیدا شد. پوشش اراضی زیر کشت با 28.45 درصد، 31.83 درصد و 27.74 درصد در سال 95 دارای پوشش نقشه کاربری بالا است. به ترتیب 2005 و 2015. در سال های 1374 و 1384 هیچ گونه عمل آبیاری مشاهده نشد، اما در سال 1394 با 1.65 درصد اراضی آبی تحت پوشش قرار گرفت. در حالی که تفاوت کلی تغییر از سال 1374 تا 1394 نیز به دلیل افزایش شهرکسازی نسبت داده شد، سد، اراضی زیر کشت و اراضی آبی به ترتیب با 700.20 هکتار، 124.02 هکتار، 33.48 هکتار و 181.98 هکتار افزایش مثبت داشته است که به دنبال آن کاربری اراضی کاهش مییابد. زمین های علفزار (?336.48 هکتار)، زمین های بوته ای (?561.52 هکتار)، زمین های لخت یا صخره ای (?68.94 هکتار) و زمین های جنگلی (?343.03 هکتار). از این رو، القای شیوه های آبیاری می تواند تولید محصول اضافی در فصل خشک باشد که بعداً به بهبود سرزنده جامعه کمک می کند. در حالی که تفاوت کلی تغییر از سال 1374 تا 1394 نیز به دلیل افزایش شهرکسازی نسبت داده شد، سد، اراضی زیر کشت و اراضی آبی به ترتیب با 700.20 هکتار، 124.02 هکتار، 33.48 هکتار و 181.98 هکتار افزایش مثبت داشته است که به دنبال آن کاربری اراضی کاهش مییابد. زمین های علفزار (?336.48 هکتار)، زمین های بوته ای (?561.52 هکتار)، زمین های لخت یا صخره ای (?68.94 هکتار) و زمین های جنگلی (?343.03 هکتار). از این رو، القای شیوه های آبیاری می تواند تولید محصول اضافی در فصل خشک باشد که بعداً به بهبود سرزنده جامعه کمک می کند. در حالی که تفاوت کلی تغییر از سال 1374 تا 1394 نیز به دلیل افزایش شهرکسازی نسبت داده شد، سد، اراضی زیر کشت و اراضی آبی به ترتیب با 700.20 هکتار، 124.02 هکتار، 33.48 هکتار و 181.98 هکتار افزایش مثبت داشته است که به دنبال آن کاربری اراضی کاهش مییابد. زمین های علفزار (?336.48 هکتار)، زمین های بوته ای (?561.52 هکتار)، زمین های لخت یا صخره ای (?68.94 هکتار) و زمین های جنگلی (?343.03 هکتار). از این رو، القای شیوه های آبیاری می تواند تولید محصول اضافی در فصل خشک باشد که بعداً به بهبود سرزنده جامعه کمک می کند. زمین های بوته ای (?561.52 هکتار)، زمین های لخت یا صخره ای (?68.94 هکتار) و زمین های جنگلی (?343.03 هکتار). از این رو، القای شیوه های آبیاری می تواند تولید محصول اضافی در فصل خشک باشد که بعداً به بهبود سرزنده جامعه کمک می کند. زمین های بوته ای (?561.52 هکتار)، زمین های لخت یا صخره ای (?68.94 هکتار) و زمین های جنگلی (?343.03 هکتار). از این رو، القای شیوه های آبیاری می تواند تولید محصول اضافی در فصل خشک باشد که بعداً به بهبود سرزنده جامعه کمک می کند.
کلید واژه ها
ارزیابی دقت , GIS , ضریب کاپا , سنجش از دور و LULC
1. مقدمه
تشویق کشاورزی آبیاری در مقیاس کوچک (SSI) برای افزایش تولید و دستیابی به خودکفایی غذایی در اتیوپی حیاتی است. موفقیت مدیریت خاک و آب آبیاری برای حفظ کیفیت خاک بستگی به درک چگونگی واکنش خاک به استفاده و اقدامات کشاورزی در یک زمان معین دارد [ 1 ].
با توجه به رشد سریع جمعیت جهان که به نوبه خود عاملی محدود کننده برای اراضی زراعی در سراسر جهان است، نیاز به استفاده مؤثر و کارآمد از اراضی زراعی بیش از پیش احساس شده است [ 2 ] [ 3 ]. از این رو، توجه زیادی به استفاده پایدار از زمین و بهبود فناوری می شود، جایی که استفاده از زمین معین از یک منطقه بهترین در افزایش تولید محصول از طریق آبیاری تکمیلی است [ 4 ]. بنابراین، برای کاربری مناسب و مدیریت آب در مناطق آبی، دانش ترکیب شیمیایی ویژگیهای خاک، آب، اقلیم، وضعیت زهکشی و روشهای آبیاری باید برای گسترش آبیاری مورد ارزیابی قرار گیرد [ 5 ].
پروژههای آبیاری عمدتاً طرحهای آبیاری در مقیاس کوچک میتوانند چندین اهمیت زیستمحیطی و اجتماعی داشته باشند که ممکن است منجر به تولید پایدار محصولات کشاورزی شود، که از اهمیت و علاقه عمدهای در توسعه اتیوپی برخوردار است، زیرا 44٪ به تولید ناخالص داخلی اتیوپی کمک میکند و 80٪ از آن را به کار میگیرد. نیروی کار، و امرار معاش 85 درصد از جمعیت نزدیک به 80 میلیون نفر را فراهم می کند [ 6 ].
برای بخشهای مختلف اتیوپی، تغییرات کاربری و پوشش زمین از مقیاس کوچک به مقیاس بزرگ مورد مطالعه قرار گرفت. به عنوان مثال، (اتیوپی غربی) [ 7 ] ; (شمال غربی اتیوپی) [ 8 ] ; (اتیوپی شمالی) [ 9 ] [ 10 ] [ 11 ] [ 12] . همه این مطالعات نشان میدهد که زمینهای کشاورزی به قیمت پوشش گیاهی طبیعی از جمله جنگلها، چراگاهها و اراضی درختچهای گسترش یافته است. اما هیچ مطالعه ای انجام نشده است که گسترش آبیاری و تأثیر آن بر تغییر کاربری اراضی را در طول زمان نشان دهد. بنابراین، هدف از این مطالعه ارزیابی تأثیر شیوههای آبیاری در مقیاس کوچک است که بر تغییرات کاربری مختلف زمین در طول زمان در Maidimu، Tahtay-koraro Wereda، Tigray شمال غربی تأثیر میگذارد.
2. مواد و روشها
2.1. شرح منطقه مورد مطالعه
سد میکرو Mai-dimu ( شکل 1 ) در Tabia Mai-dimu، Tahtay-koraro Wereda، شمال غربی Tigray یافت می شود. در 15 کیلومتری غرب شایر در عرض جغرافیایی 14˚15’40 – 14˚59’00 و طول جغرافیایی 38˚10’35 – 13˚15’40 اینچ با ارتفاع 2010 متری زمین واقع شده است [ 13] . مساحت کل منطقه مورد مطالعه (Mai-dimu و Adi-gebro) حدود 11201.49 هکتار است. این منطقه در آب و هوای خشک Wena dega با شرایط توپوگرافی متنوع است که با زمینهای موجدار دارای شیبهای پلکانی و ملایم مشخص میشود. خاکها در نواحی ارتفاعات میانی عمدتاً قهوهای تیره و در نواحی پست به رنگ قهوهای روشن و خاکستری هستند. میانگین دمای سالیانه هوا 28 درجه سانتیگراد بود، حداکثر دما در ماههای آوریل و می به اوج خود می رسد و دامنه بارندگی سالانه از 600 میلی متر تا 900 میلی متر متغیر است، اما 25/520 میلی متر بود [ 14 ]. فصل بارندگی سه تا چهار است
شکل 1 . نقشه موقعیت سایت مطالعاتی Mai-dimu.
ماه از ژوئن تا سپتامبر؛ و بیش از 85 درصد از کل نزولات جوی در این ماه ها می بارد. بارندگی در طبیعت نامنظم است که خشکسالی های اولیه، اواسط یا اواخر فصل را تحمیل می کند.
2.2. جمع آوری تصاویر ماهواره ای و پردازش داده ها
2.2.1. جمع آوری داده ها
مکان هر یک از نقاط داده با بررسی های میدانی و اندازه گیری های واقعی با استفاده از سیستم موقعیت یابی جهانی (GPS) و دوربین به دست آمد. دادههای ثانویه نیز از گزارشهای مطالعات قبلی CoSAERT و دفتر اداری ویدا در مجاورت برای بررسی تاریخچه شیوههای کشاورزی، نوع محصول کشتشده و منطقه تحت پوشش برای آبیاری پس از مداخله پروژه (ساخت سد) بهدست آمد. علاوه بر این، از منابع مختلفی مانند عکس های هوایی، نقشه های توپوگرافی و تصاویر ماهواره ای برای تولید داده های اضافی استفاده شد.
علاوه بر این، برای جمع آوری داده های جغرافیایی با کیفیت بالا برای ورودی به GIS، نقشه های توپوگرافی در مقیاس 1:50000 از مناطق مورد مطالعه از آژانس نقشه برداری اتیوپی (EMA) و نقشه های ماهواره ای مختلف سال 1995 با استفاده از TM، 2005 با استفاده از ETM خریداری شد. + و 2015 با استفاده از زمین نشست 8 حسگر OLI با 159 مسیر و 50 خام دارای 7 باند و اندازه پیکسل تصاویر با وضوح 30 متر 30 متر از www.earthexplorer.usgs.org بارگیری شدند.
2.2.2. پردازش تصویر دیجیتال
بررسی دقیق به منظور به دست آوردن داده های دقیق مکان برای هر کلاس تغییر کاربری زمین با استفاده از نقاط کنترل زمینی (GCP) به منظور به دست آوردن اطلاعات واجد شرایط و به خوبی از داده های تصاویر ماهواره ای برای طبقه بندی کاربری مناسب انجام شد.
در طول پردازش داده ها، هم پردازش و هم تفسیر داده ها به طور سیستماتیک انجام شد. مراحل تفسیر تصویر با ایجاد افسانه مقدماتی [ 15 ] انجام شد. در حالی که، پردازش تصویر با دو تکنیک به نام های تصحیح و بازیابی تصویر و بهبود تصویر بسته به اصلاح مورد نیاز اعوجاج های رادیومتری، اعوجاج هندسی و نویز انجام شد [ 16 ] [ 17 ].
2.2.3. طبقه بندی تصویر
طبقه بندی تصویر در تبدیل داده های تصویری به داده های موضوعی استفاده شد [ 18 ]. برای این مطالعه، هر دو نوع سیستم طبقهبندی تصویر بهعنوان طبقهبندی بدون نظارت قبل از بازدید میدانی و طبقهبندی نظارت شده پس از بررسی میدانی استفاده شد [ 19 ]. بر این اساس، نقاط نماینده ای که نشان دهنده طبقات مختلف پوشش زمین هستند، با استفاده از GPS در بازدید میدانی علامت گذاری شدند. این نقاط برای نمونهبرداری از امضاهای نماینده انواع مختلف پوشش زمین بهعنوان ( جدول 1 ) شناسایی شده در طول بازدید میدانی استفاده شد و همچنین به تعیین سطح ارزیابی دقت کمک کرد.
جدول 1 . کاربری اراضی پوشش اراضی تغییر طبقات با توضیحات آنها.
2.2.4. ماتریس ارزیابی دقت
برای ارزیابی صحت طبقه بندی از ماتریس ارزیابی دقت استفاده شد. بر اساس یک قانون سرانگشتی ابداع شده توسط [ 20 ]، ما 30 نقطه نمونه برای هر کاربری زمین برای محاسبه ماتریس خطا گرفته ایم و این نقاط با استفاده از GPS از حقیقت زمینی جمع آوری شده و برای به دست آوردن قابلیت اطمینان با Google Earth بررسی شده است. از نقشه تولید شده
2.2.5. داده پردازی و روش تولید تکنیک های نقشه برداری زمانی
این رویکرد بر اساس ترکیبی از طبقه بندی دیجیتال و تفسیر بصری تصاویر انجام شد. پویایی کاربری زمین با تجزیه و تحلیل تصویر پیوسته از سال 1995 تا 2015 با در نظر گرفتن ماه مارس یا آوریل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت زیرا این ماه ها نماینده خوبی برای فصل خشک (شرایط آبیاری) هستند. این ماه های نماینده نیز با استفاده از رویکرد ERDAS 9.2 پشتیبانی شدند که در نمودار شماتیک در شکل 2 نشان داده شده در زیر خلاصه شده است.
2.3. تحلیل داده ها
دادههای سنجش از دور دیجیتال در نرمافزار ERDAS Image 9.2 تجزیه و تحلیل، پردازش و ارجاع جغرافیایی داده شد و همچنین برای پردازش تصویر برای توسعه نقشههای کاربری زمین استفاده شد. Arc-GIS 10.1 برای ایجاد لایه های مختلف نقشه استفاده شد.
شکل 2 . نمودار شماتیک که پویایی کاربری اراضی را نشان می دهد.
3. نتیجه و بحث
3.1. ارزیابی دقت برای Mai-Dimu و Adi-Gebro Kebeles
عناصر ضروری عمدتاً تولیدکننده، کاربر، دقت کلی و آمار کاپا محاسبه شد. به طور کلی، نقشههای کبلهای مطالعه بیش از 85 درصد بیش از همه دقت داشتند ( جدول 2 ). این با [ 21 ] و [ 22 ] موافق است که بیان کردند زیرا تمام نقشه های خروجی تولید شده باید حداقل 85٪ دقت کلی را داشته باشند. علاوه بر این، ضریب کاپا کبله Mai-dimu (ترکیبی از Maidimu و Adi Gebro kebele) برای سالهای 1995، 2005 و 2015 به ترتیب 0.81، 0.84 و 0.86 بود. از این رو، بر اساس این نتایج ضریب کاپا، کبل های مطالعه توافق قوی دارند که سودمندی نقشه را تعیین می کند. که در آن این بیانیه توسط [ 23] که به عنوان دقت پوشش زمین بیان می شود معمولاً به عنوان درجه ای از مطابقت طبقه بندی مشتق شده با واقعیت تعریف می شود و دقت نقشه در بخش بزرگتری سودمندی نقشه را تعیین می کند.
3.2. تجزیه و تحلیل روند رشد SSI و LULCC در Mai-Dimu و Adi-Gebro
اگرچه منطقه مورد مطالعه در ابتدا بر روی mai-dimu kebele متمرکز بود، ما با یک Kebele اضافی به نام Adi-gebro روبرو شدهایم ( شکل 3 ). با توجه به این که، Maidimu Kebele منبع سدی به نام سد خاکی Mai-dimu است در حالی که Adigebro Kebele ذینفع آب برای اهداف آبیاری است. بنابراین نقشههای کاربری اراضی که بهطور موقت تولید میشوند از نوع Adi-gebro و Mai-dimu Kebeles بودند.
در مقایسه نتیجه مطالعه با نقشه پوشش اراضی ( شکل 3 و جدول 3 )، میزان پوشش اراضی زیرکشت به ترتیب با 45/28 درصد، 83/31 درصد و 74/27 درصد در سال 1995، 1384 و 1394 به دست آمد. این امر به دلیل گسترش زمین های کشاورزی همراه با افزایش تعداد جمعیت برای افزایش تقاضای غذایی سالانه مردم است. جایی که، [ 24 ] تقویت شود
جدول 2 . ارزیابی دقت Mai-dimu و Adi-gebro.
جدول 3 . LULC با تجزیه و تحلیل روند آبیاری خود در Mai-dimu و Adi-gebro kebele.
شکل 3 . نقشه های LULC از Adi-gebro و Mai-dimu kebeles.
در حال حاضر جمعیت روستایی به سرعت در حال رشد و در نتیجه کاهش سطح زیر پوشش گیاهی طبیعی و تبدیل آن به سایر انواع کاربری اراضی از جمله اراضی کشاورزی و زراعی است.
همچنین در سال 1995 این دو کبل دارای طبقات کاربری متفاوتی هستند که در آن 18.08 درصد اراضی پوشیده از زمین جنگلی، 19.62 درصد از اراضی بوته ای و مابقی 16.06 درصد، 15.83 درصد، 1.56 درصد از کاربری ها را پوشش می دهد. به ترتیب پوشیده از زمین های چمن، زمین برهنه/صخره ای و زمین های سکونتگاهی. اما هیچ سدی وجود ندارد و زمین های آبی تحت پوشش قرار گرفته است زیرا در سال 95 آبیاری وجود نداشت.
در سال 2005 هر دو کبل دارای کلاسهای کاربری متفاوتی هستند، 15.18 درصد از زمین با زمین چمن، 15.26 درصد با زمین برهنه/سنگ، 16.89 درصد با زمین بوتهها، 16.31 درصد با زمینهای جنگلی و بقیه پوشیده شده است. 44/4 درصد از کاربری ها با اراضی سکونتگاهی پوشیده شده است که این امر بیانگر آن است که تعداد جمعیت هر از گاهی در حال افزایش است که ممکن است بر کاربری های مختلف زمین در تغییر کاربری به کاربری دیگر تأثیر بگذارد. اما هنوز سد و اراضی آبی تحت پوشش در سال 1384 وجود ندارد که این نشان می دهد که حتی پس از ده سال نیز آبیاری وجود نداشته است.
در نهایت، در سال 2015، هر دو کبل دارای طبقات کاربری متفاوتی هستند، که 1.11 درصد از زمین با سد، 1.63 درصد از زمین تحت پوشش زمین آبی، 16.09 درصد از زمین پوشیده از زمین چمن، 15.22 درصد است. پوشیده از زمین های برهنه/صخره ای، 14.57 درصد با زمین های بوته ای، 15.83 درصد با اراضی جنگلی و 7.81 درصد مابقی کاربری ها با اراضی آبادی پوشیده شده است.
به طور کلی ( شکل 3 و جدول 3 ) نشان داده شده است که کاهش در زمین های بوته ای و جنگلی در طول سه دوره ذکر شده از تغییرات پوشش زمین کاربری اراضی وجود دارد. این نشان داد که تخریب زمین و جنگل زدایی به طور جدی بر دو کبل تأثیر گذاشته است. در نتیجه، سطح بهرهوری زمین ممکن است با سرعت بیشتری کاهش یابد و این کبلها در موقعیتی نباشند که تقاضای غذایی سالانه مردم را تامین کنند. این ایده توسط [ 25 ] تقویت شد که مشخص شد، زمین نیز به دلیل استفاده نابخردانه از منابع زمین به شدت تخریب می شود، فرسایش خاک، کاهش مواد مغذی خاک و تنش رطوبتی خاک از مشکلات عمده تخریب زمین هستند که مستقیماً معیشت جامعه را تحت تأثیر قرار می دهند.
علاوه بر این، با وجود اینکه پوشش اراضی زیرکشت همچنان در نقشه کاربری مرتفع در سال 2015 که در آن گسترش اراضی کشاورزی همچنان رو به افزایش است، در مقایسه با سال 2005 کاهش یافته است. این ممکن است به دلیل تغییر کاربری اراضی به اشکال کاربری دیگر باشد. عمدتاً به دلیل ظهور سدسازی و اعمال روش های آبیاری است. از این رو، القای شیوههای آبیاری میتواند ابزار دیگری برای تغییر کاربری اراضی زیر کشت باشد، اما این روش جدید، برای رفع ناامنی غذایی تشویق میشود. بنابراین، اجرای شیوه های آبیاری تا حد زیادی به دریافت مکمل های غذایی اضافی کمک می کند تا اینکه فقط برای فصل دیم صبر کنید. این بیانیه در راستای [ 26] بر عدم اطمینان در مورد بارندگی، همراه با افزایش فشار جمعیت، نیاز به توسعه آبیاری به عنوان ابزار اولیه برای استراتژی های غذایی آینده دارد.
کاربری اراضی تحت پوشش اراضی سکونتگاهی در سه سال مذکور افزایش یافته است. بنابراین، تعداد جمعیت هنوز هم از زمان به زمان در حال افزایش است که ممکن است بر کاربری های مختلف زمین در تغییر کاربری زمین به کاربری دیگر تأثیر بگذارد. این امر با [ 27 ] موافق است که بیان می کند تغییرات پوشش زمین توسط تعدادی از نیروهای محرک طبیعی و انسانی ایجاد می شود. علاوه بر این، تغییر ایجاد شده در LULC توسط فشار جمعیت نیز میتواند بر تنوع زیستی تأثیر بگذارد، به تکه تکه شدن جنگلها کمک کند، منجر به فرسایش خاک، تغییر خدمات اکوسیستم و افزایش بلایای طبیعی مانند سیل شود [ 28 ].
3.3. ماتریس تشخیص LULC و تبدیل آن در Adi-Gebro و Mai-Dimu Kebeles
همانطور که از ( جدول 4 ) ماتریس های تشخیص کاربری اراضی مشهود است، در سطح زمین زیر کشت با 27/1737 هکتار در طی سال های 1995-2005 تغییر قابل ملاحظه ای وجود داشته است، اگرچه بخشی از زمین زیر کشت آن به سد (45/0 هکتار) به زمین چمن تبدیل شده است. (182.56 هکتار)، به زمین های آبادی (206.55 هکتار)، به زمین های بوته ای (267.75 هکتار)، به زمین های لخت یا صخره ای (412.92 هکتار)، به زمین های جنگلی (389.7 هکتار) و به زمین های آبی (0.03). در عین حال، از طبقات زمین های علف (417.6 هکتار)، سکونتگاه (79.67 هکتار)، زمین های بوته ای (703.35 هکتار)، زمین های لخت یا صخره ای (344.43 هکتار) و زمین های جنگلی (117.99 هکتار) مناطقی به دست آورده است. در این جدول ماتریسی، از سال 1995 تا 2005 گسترش آبیاری مشاهده نشد که در این 10 سال اختلاف، شیوه های آبیاری اجرا نشد.
در جدول 5 نشان داده شده در زیر، ماتریسهای تشخیص کاربری اراضی نیز هیچ شدهاند
جدول 4 . ماتریس LULC 1995-2005 در Adi-gebro و Mai-dimu kebeles.
کجا: LUC=طبقه های کاربری زمین، D= سد، GL=زمین علف، S=شهرک، BL=زمین بوته، RL=زمین دیم، B/RL=زمین برهنه/صخره ای، FL=زمین جنگلی، IL=زمین آبیاری.
جدول 5 . ماتریس LULC 2005-2015 در Adi-gebro و Mai-dimu kebeles.
کجا: LUC=طبقه های کاربری زمین، D= سد، GL=زمین علف، S=شهرک، BL=زمین بوته، RL=زمین دیم، B/RL=زمین برهنه/صخره ای، FL=زمین جنگلی، IL=زمین آبیاری.
تغییر سطح زمین زیر کشت با 27/1305 هکتار طی سالهای 1384 تا 1394. اگرچه بخش معینی از زمین آن به سد (84.42 هکتار)، به زمین چمن (581.76 هکتار)، به زمین آباد (323.10 هکتار)، به زمین بوتهها (430.65 هکتار)، به زمین لخت یا صخره (376.65 هکتار) تبدیل شد. به اراضی جنگلی (181.08 هکتار) و به زمین های آبی (170.19 هکتار)، همچنین از طبقات زمین های چمن (85.95 هکتار)، سکونتگاه (90.27 هکتار)، زمین های بوته ای (190.17 هکتار)، زمین های لخت یا صخره ای (هکتار) به دست آورده است. 316.71 هکتار) و زمین جنگلی (278.28 هکتار). در مقابل، از سال 1384 تا 1394، روشهای آبیاری گسترش یافت که در این 10 سال اختلاف، شیوههای آبیاری اجرا شد.
ماتریس های کلی تغییر کاربری زمین ( جدول 6) همچنان در سطح زمین زیر کشت با 03/1563 هکتار نیز طی سالهای 95-1374 بدون تغییر بوده است. به طور کلی، بخش معینی از زمین های زیر کشت به سد (31.32 هکتار)، به زمین های چمن (246.42 هکتار)، به زمین های آبادی (295.29 هکتار)، به زمین های بوته ای (336.33 هکتار)، به زمین های لخت یا صخره ای (317.52 هکتار) تبدیل شد. به اراضی جنگلی (95/283 هکتار) و به اراضی آبی (23/121 هکتار). از سوی دیگر، از طبقات زمین های علف (68.13 هکتار)، آبادی (42.21 هکتار)، زمین های بوته ای (182.43 هکتار)، زمین های لخت یا صخره ای (198.90 هکتار) و زمین های جنگلی (211.86 هکتار) مناطقی را به دست آورده است. به طور کلی، شیوه های آبیاری گسترش یافت و هر از چند گاهی افزایش یافت. بنابراین، سدسازی و شیوههای آبیاری در Mai-dimu و Adi-gebro به عنوان مرحله نوزادی آن یافت شد که در آن نیاز به توجه بیشتری برای استفاده پایدار برای مدت طولانی دارد.
3.4. سهم SSI در تفاوت LULCC در Mai-Dimu و Adi-Gebro
با توجه به نمودار 4 ، میزان هکتارهایی که به دلیل تفاوت تغییر از سال 1995 تا 2005 به وجود آمده را نشان می دهد. بنابراین، تغییری که در LULC در منطقه مورد مطالعه وجود داشت، با بزرگنمایی ناشی از گسترش سکونتگاه و افزایش زمین های زیر کشت بود. مثبت به ترتیب با 322.56 هکتار و 333.72 هکتار. که این به معنای گسترش کشاورزی و افزایش آن است
جدول 6 . در کل ماتریس LULC 1995-2015 در Adi-gebro و Mai-dimu kebeles.
کجا: LUC=طبقه های کاربری زمین، D= سد، GL=زمین علف، S=شهرک، BL=زمین بوته، RL=زمین دیم، B/RL=زمین برهنه/صخره ای، FL=زمین جنگلی، IL=زمین آبیاری.
جمعیت به روشی بر کاربری زمین تأثیر می گذارد که ممکن است استفاده از زمین های چمن (74/97- هکتار)، زمین های بوته ای (90/306- هکتار)، زمین برهنه/صخره ای (50/53- هکتار) و زمین های جنگلی (51/197-) را کاهش دهد. بنابراین، گسترش زمین های زیر کشت مستقیماً با افزایش فشار جمعیت مطابقت داشت، اما با سبز بودن اکولوژی همبستگی معکوس داشت.
در حالی که تفاوت تغییر از سال 2005 تا 2015 ( شکل 5تغییری که در LULC در منطقه مورد مطالعه مشاهده شد، با افزایش شهرکسازی، سد و اراضی آبی بهترتیب با 64/377 هکتار، 02/124 هکتار و 98/181 هکتار افزایش مثبت داشت. که این بدان معناست، گسترش آبیاری و افزایش جمعیت مجدداً بر کاربری زمین تأثیر میگذارد که متعاقباً استفاده از زمینهای چمن (74/238- هکتار)، زمینهای زیر کشت (24/300- هکتار)، زمینهای بوتهای (62/254- هکتار)، لخت یا صخرهای را کاهش میدهد. زمین (-15.44 هکتار) و زمین جنگلی (-145.52). در اینجا، عمدتاً در زمینهای چمن، بوتهها و زمینهای زیرکشت به شدت کاهش یافت، اما در اراضی سکونتگاهی و آبیاری به شدت افزایش یافت که به تغییر جدی کاربری عمدتاً با روشهای آبیاری توسعهای که میتوانست به عنوان وسیلهای برای غذا کمک کند، توجه بیشتری را به خود جلب کرد. امنیت.
علاوه بر این، همانطور که در شکل 6 در زیر نشان داده شده است، تفاوت کلی تغییر از سال 1995 تا 2015 در LULC در منطقه مورد مطالعه نیز به شدت به گسترش شهرک، سد، زمین زیر کشت و اراضی آبی نسبت داده شده است که با 700.20 هکتار، 124.02 هکتار، 33.48 هکتار افزایش یافته است. و به ترتیب 451.98 هکتار. که این به معنی گسترش زمین های زیر کشت و آبیاری و افزایش جمعیت مجدداً بر کاربری زمین تأثیر می گذارد که متعاقباً استفاده از زمین های چمن (48/336- هکتار)، زمین های بوته ای (52/561- هکتار)، زمین های لخت یا صخره ای (94/68- هکتار) را کاهش می دهد. و
شکل 4 . تفاوت LULC 1995-2005 در Adi-gebro و Mai-dimu kebeles.
شکل 5 . تفاوت LULC 2005-2015 در Adi-gebro و Mai-dimu kebeles.
شکل 6 . در کل تفاوت LULC 1995-2015 در Adi-gebro و Mai-dimu kebeles.
زمین جنگلی (-343.03 هکتار).
بر اساس این ارقام، گسترش سکونتگاهها هرازگاهی افزایش مییابد که به طور قابل توجهی بر پایداری کاربری معین، عمدتاً زمینهای جنگلی، بوتهها و زمینهای علفزار تأثیر میگذارد. این ایدهها در راستای [ 29 ] که به عنوان فشار بالای جمعیت به همراه نداشتن فرصتهای معیشت جایگزین و توسعه کند روستایی بیان میشود، باعث جنگلزدایی، چرای بیرویه، تخریب زمین و کاهش بهرهوری کشاورزی میشود.
4. نتیجه گیری
تغییرات کاربری اراضی و مدیریت مرتبط با آن میتواند بر ویژگیهای خاک و بهرهوری کشاورزی آن تأثیر بگذارد، اگرچه میزان تغییرات بسته به میزان مدیریت انسانی در تمام مناطق کاربری زمین میتواند متفاوت باشد. در مجموع، گسترش زمین های زیر کشت و سکونت عمده ترین تغییرات کاربری و پوشش مشاهده شده بود. از سوی دیگر، گسترش آبیاری در سالهای 1384 تا 1394 در چارچوب زمانی تغییر کاربری اراضی رخ داده است که میتوان نشان داد که گسترش آبیاری در این سایت مورد مطالعه در مرحله نوزادی آن بوده است. این گسترش آبیاری به عنوان هزینه زمین های زیر کشت، زمین های بوته ای و زمین های جنگلی برگزار شد.
منابع
بدون دیدگاه