مدتهاست که فرض شده است که مناطق روستایی می توانند از تراکم های شهری مجاور از طریق رفت و آمد بهره مند شوند و توسعه آنها می تواند محصول جانبی رشد شهری باشد، اما نتایج حاصل از مناطق کم جمعیت امیدوارکننده نبوده است. در این مطالعه، ما به بررسی امکانات رفت‌وآمد روستایی-شهری برای حمایت از توسعه روستایی می‌پردازیم و در صورت تمرکز مشاغل در مرکز منطقه‌ای که توسط روندهای اخیر نشان داده شده است، فضای فضایی مناطق کار را بررسی می‌کنیم. اثرات گسترده به سادگی توسط یک امکان اقتصادی به رفت و آمد روستایی-شهری که با مجموع هزینه های مسکن و رفت و آمد از درآمد قابل تصرف تعیین می شود، عمل می کند. نتایج نشان می دهد که رشد جمعیت در مناطق شهری به مناطق روستایی دور گسترش نمی یابد. در عوض، منجر به تلفات جمعیت در مناطق دورافتاده به دلیل اثرات پس‌شوی می‌شود، زیرا درآمدهای قابل تصرف پایین، به‌ویژه خانوارهای کم‌درآمد را تشویق می‌کند تا از مکان‌های دوردست نزدیک‌تر به مرکز مهاجرت کنند. به نظر می رسد اثرات گسترش فقط در مناطق محدود روستایی واقع در کنار هسته شهری کار می کند که حمایت از مناطق روستایی دورافتاده را از طریق سیاست مکان محور تشویق می کند.

کلید واژه ها:

رفت و آمد شهری- روستایی، اثر گسترش احتمالی، مسکن و هزینه های رفت و آمد، فنلاند

1. مقدمه

مدتهاست که فرض شده است که یک استراتژی توسعه روستایی ممکن است توسعه شهری باشد زیرا مناطق روستایی می توانند از تجمعات شهری مجاور از طریق رفت و آمد بهره ببرند [ 1 ] – [ 5 ]. با این حال، نتایج حاصل از مناطق کم جمعیت نشان می دهد که وسعت این استراتژی ممکن است در مناطق کم جمعیت محدود باشد [ 6 ]. میزان (از جمله جغرافیایی) که جوامع روستایی می توانند به مراکز شهری مجاور برای اشتغال و رشد تکیه کنند، بسته به اندازه مرکز شهری، شبکه حمل و نقل، توپوگرافی، آب و هوا و فاصله از مجموعه مراکز شهری رقیب بسیار متفاوت است [ 7 ]. با این حال، مطالعات قبلی بر ویژگی های مسافران، فواصل رفت و آمد و عوامل مرتبط متمرکز شده است [ 2 ] [ 2].7 ] – [ 9 ]، اما مطالعات تجربی با تمرکز بر میزان تأثیرات گسترش شهری در مناطق روستایی وجود ندارد.

در تئوری، گسترش ساختار شهری به مبادله بین اجاره زمین و هزینه های رفت و آمد بستگی دارد. افزایش فرصت های رفت و آمد مستلزم هزینه های مسکن کمتر در حاشیه شهر است تا هزینه های رفت و آمد بیشتر به هسته شهری را جبران کند. جبران هزینه های رفت و آمد فزاینده مهم است زیرا انتخاب خانوار بین رفت و آمد و مهاجرت از دیدگاه روستایی تأثیرات بسیار متفاوتی بر جمعیت و پیامدهای متفاوتی برای سیاست و برنامه ریزی منطقه ای دارد. به عنوان مثال، کاهش قابل توجهی در تقاضای نیروی کار محلی ممکن است باعث تحرک به مناطق دیگر شود. تأثیرات این تحرک بر پایه مالیاتی شهرداری و بازار مسکن به امکانات و انتخاب افراد بین مهاجرت و رفت و آمد بستگی دارد.8 ] . همچنین، کاهش قیمت مسکن روستایی یا برون شهری، ساکنان جدیدی را از مرکز شهری جذب کرده است، که مشاغل شهری خود را حفظ کرده و برای کار در مرکز رفت و آمد می کنند [ 10 ] [ 11 ].

سهم این مقاله استفاده از یک زمینه سلسله مراتبی شهری برای تفکیک رشد شغل محلی در مقابل اثرات رشد جمعیت بر رفت‌وآمدهای روستایی در فنلاند و در نظر گرفتن پیامدهای سیاست توسعه روستایی بر اساس یافته‌های ما است. ما امکانات رفت‌وآمد روستایی-شهری را برای حمایت از توسعه روستایی بر اساس مسکن و هزینه‌های رفت‌وآمد بررسی می‌کنیم و وسعت فضایی مناطق کار را در صورت متمرکز شدن مشاغل در مرکز منطقه مانند روندهای اخیر بررسی می‌کنیم. در تعریف ما، گستره فضایی منطقه کار، منطقه ای را تعریف می کند که در آن اثرات گسترش بالقوه یا سرریزهای مثبت از رشد شهری می تواند به مناطق روستایی هدایت شود. اثرات گسترش بالقوه به سادگی توسط یک امکان اقتصادی به رفت و آمد روستایی – شهری که با مجموع هزینه های مسکن و رفت و آمد از درآمد قابل تصرف تعیین می شود، عملیاتی می شود. رشد شغلی نابرابر فضایی در فنلاند، مانند تغییر اقتصاد مبتنی بر دانش در دهه 1990، احتمالاً واکنش‌های قوی مهاجرت و رفت و آمد را ترویج می‌کند، زیرا کارگران نسبتاً دارای مزیت به دنبال فرصت‌های شغلی هستند. همچنین بر اهمیت فرصت های رفت و آمد برای مناطق روستایی تاکید می کند. بر اساس روندهای توسعه مشاهده شده، مدتهاست که فرض شده است که یکی از استراتژی های توسعه روستایی ممکن است توسعه شهری باشد زیرا مناطق روستایی می توانند از تجمعات شهری مجاور از طریق رفت و آمد بهره مند شوند. احتمالاً واکنش‌های قوی مهاجرت و رفت‌وآمد را ترویج می‌کند، زیرا کارگران نسبتاً دارای مزیت به دنبال فرصت‌های شغلی هستند. همچنین بر اهمیت فرصت های رفت و آمد برای مناطق روستایی تاکید می کند. بر اساس روندهای توسعه مشاهده شده، مدتهاست که فرض شده است که یکی از استراتژی های توسعه روستایی ممکن است توسعه شهری باشد زیرا مناطق روستایی می توانند از تجمعات شهری مجاور از طریق رفت و آمد بهره مند شوند. احتمالاً واکنش‌های قوی مهاجرت و رفت‌وآمد را ترویج می‌کند، زیرا کارگران نسبتاً دارای مزیت به دنبال فرصت‌های شغلی هستند. همچنین بر اهمیت فرصت های رفت و آمد برای مناطق روستایی تاکید می کند. بر اساس روندهای توسعه مشاهده شده، مدتهاست که فرض شده است که یکی از استراتژی های توسعه روستایی ممکن است توسعه شهری باشد زیرا مناطق روستایی می توانند از تجمعات شهری مجاور از طریق رفت و آمد بهره مند شوند.1 ] – [ 5 ] .

در فصل های بعدی، پیشینه نظری تحقیق را ارائه می کنیم. در ادامه شرحی از مناطق مورد مطالعه و طبقه بندی شهری – روستایی ارائه می کنیم. سپس نتایج تجزیه و تحلیل را ارائه می کنیم. در بخش پایانی، به بررسی نتایج تحقیق می‌پردازیم و به مفاهیم نظری و عملی آنها اشاره می‌کنیم.

2. زمینه های نظری

در حال حاضر، بیشتر بازارهای کار محلی در فنلاند با رکود در عرضه نیروی کار شایسته و همچنین افزایش سطح بیکاری مواجه هستند [ 12 ]. طی سال‌های گذشته، تنها مراکز اقتصاد دانش‌بنیان از مزیت‌های رقابتی از نظر در دسترس بودن نیروی کار، صرفه‌جویی در مقیاس و ساختار صنعتی برخوردار بوده‌اند و از این رو، بیشتر مشاغل جدید در این مراکز مستقر شده‌اند [ 13 ].] . از آنجایی که فرصت های شغلی در مناطق روستایی رو به کاهش است، افزایش رفت و آمد بین منطقه ای می تواند برای بهبود فرآیند تطبیق مشاغل و کمک به ایجاد مناطق رقابتی تر و بزرگتر حیاتی باشد. به عنوان مثال، در مناطق محروم ایرلند شمالی، محققان مشارکت قابل توجهی توسط ساکنان روستایی در بازار کار شهری مجاور پیدا کردند و به این نتیجه رسیدند که تسهیل دسترسی به شهر باید یک اولویت سیاست روشن برای توسعه روستایی باشد [ 1 ].] . بدون دسترسی به جاده‌های با کیفیت کافی، دولت‌ها و ساکنان مناطق روستایی یا باید اقتصاد محلی خود را توسعه دهند یا برای بقا به سمت مراکز شهری بزرگ‌تر نگاه کنند. واضح است، بسیاری از مناطق دورافتاده روستایی دارای جرم بحرانی کافی برای حفظ خود نیستند، که نشان می‌دهد که دسترسی به رفت و آمد ممکن است تنها نتیجه قابل دوام برای یک معیشت پایدار باشد [ 2 ]. موضوع مهم دیگر این است که امکان رفت و آمد در فواصل طولانی از مناطق کم جمعیت به دلایل مسافت و دسترسی به وسایل حمل و نقل عمومی در مقایسه با مناطق شهری و دیگر مناطق پرجمعیت محدودتر است [ 14 ].

یک توضیح رایج برای توسعه اخیر جمعیت شهری-روستایی و مکان یابی صنایع جدید بر اساس اقتصادهای تراکم و سرریز دانش در مراکز شهری است [ 15 ]. اقتصادهای متراکم، امکانات شهری و ساختار اقتصادی که در شهرهای بزرگ یافت می شوند، موفقیت اقتصادی محلی را ارتقا می دهند. صرفه جویی در مقیاس و دامنه در فعالیت های اقتصادی و در ارائه امکانات رفاهی باعث ایجاد مزیت های شهری می شود که تمرکز فعالیت های اقتصادی و جمعیت را در آنها و در مجاورت آنها تداوم می بخشد [ 4 ].] . رشد شهر به نفع مناطق وسیع تری با دسترسی به این مزایا خواهد بود. بنابراین، بیانیه “موتور رشد” با تغییر نقش و هزینه فاصله در اقتصاد اطلاعات و مسائل مرتبط مانند دسترسی مشتری و دسترسی به خدمات تولید کننده با درجه بالاتر [ 4 ] [ 16 ] [ 17 ] مرتبط است.] . تمرکز انباشته مشاغل، امید به بهره مندی مناطق روستایی از تراکم های شهری را افزایش داده است. با این حال، در مناطق روستایی دور، تمرکز بر روی فعالیت‌های اقتصادی مستقل اقتصاد تجمع یا به طور متناوب بر کاهش اصطکاک فاصله است. در فنلاند، تنها رشد مبتنی بر منابع طبیعی و گردشگری احتمالات مشابهی برای افزایش مشاغل در مرکز و مناطق روستایی داشته است، اما این مشاغل جدید نتوانسته اند از دست دادن شغل در کشاورزی، جنگلداری و صنعت را پوشش دهند [ 13 ]. .

از منظر توسعه روستایی، علاقه به رفت و آمد معمولاً به میزانی که خانوارهای روستایی می توانند از اقتصادهای تراکم شهری از طریق دسترسی به فرصت های شغلی و در عین حال حفظ محل سکونت روستایی بهره مند شوند، مرتبط است . این موضوع در مدل‌های شهری فضایی-اقتصادی نئوکلاسیک مورد بحث قرار می‌گیرد، که در آن وضعیت مکان مسکونی خانوارها نتیجه مبادله بین هزینه‌های رفت‌وآمد و هزینه‌های مسکن ترجیحی است [ 18 ] – [ 20 ]] . فرض اصلی این مدل های سنتی این است که دستمزدها، قیمت مسکن و تراکم جمعیت خارج از یک منطقه تجاری مرکزی قرار می گیرند. بر این اساس، ایاب و ذهاب با وضعیت تعادل بین مسکن و بازار کار تعیین می شود که در آن هزینه های پولی و ذهنی رفت و آمد از طریق بازار مسکن جبران می شود. بنابراین، خانوارها ممکن است در ازای هزینه های مسکن کمتر، مکان دورتر از محل کار را انتخاب کنند و هزینه های رفت و آمد بیشتری داشته باشند. مطالعات متعددی که بر رابطه بین رفت و آمد و مکان مسکونی متمرکز شده‌اند، نشان می‌دهند که رفت‌وآمدهای طولانی‌تر نیز به عنوان بخشی از اولویت‌های مسکن انتخاب شده‌اند. به عنوان مثال، مطالعه ای در مورد تصمیمات رفت و آمد در مورد خانواده های با درآمد دوگانه نشان می دهد که همسران به طور مشترک مسافت های رفت و آمد طولانی تری را به عنوان بخشی از ویژگی های مسکن و محله ترجیحی انتخاب می کنند.21 ] . در فنلاند نیز یافته های مشابهی مشاهده شده است [ 22 ]. علاوه بر این، قیمت‌های پایین‌تر مسکن روستایی یا برون‌شهری، ساکنان جدیدی را از مرکز شهری جذب می‌کند، که مشاغل شهری خود را حفظ می‌کنند و رفت‌وآمد می‌کنند [ 10 ] [ 11 ].

رفت و آمد گسترده یا روستا به شهر اغلب به عنوان نمونه ای از سرریزهای رشد شهری ذکر می شود [ 7 ]. Spread و backwash به ترتیب برای توصیف اثرات مثبت و منفی رشد شهری در مناطق روستایی استفاده شده است [ 23 ] – [ 25 ]. در این دیدگاه، تصمیمات رفت و آمد روستایی به شهر ارتباط نزدیکی با چشم انداز اشتغال محلی، دسترسی به اشتغال شهری و سایر ویژگی های موقعیت مکانی مناطق روستایی و شهری در دسترس دارد. البته، تصمیم گیری محل سکونت نیز ارتباط تنگاتنگی با امکانات رفت و آمد به محل کار دارد [ 8 ]] . سرریزهای مثبت (گسترش) زمانی رخ می دهد که جمعیت روستایی و اشتغال در نتیجه رفت و آمد، مهاجرت جمعیت و فرار بنگاه ها و خانوارها از تراکم شهری و هزینه های بالا افزایش می یابد. مرجع [ 26 ] نشان داد که در ایالت کارولینای شمالی ایالات متحده، جابجایی جمعیت شهری به مناطق روستایی (تمرکززدایی) وسعت جغرافیایی سوله های رفت و آمد شهری را افزایش داد. شواهد به دست آمده از کانادا نشان می دهد که بخش بزرگی از مناطق روستایی که رشد شغل و جمعیت را تجربه می کنند، در نزدیکی مراکز شهری (مثلاً در 120 کیلومتری)، به ویژه مراکز بزرگ هستند و رفت و آمد از محل زندگی روستایی به محل کار شهری می تواند “جدا کردن” شغل محلی و رشد جمعیت [ 27] . بنابراین، رشد جمعیت محلی ممکن است دیگر چندان به رشد شغل محلی وابسته نباشد، بلکه در عوض به رشد شغل در مکان‌های شهری در فاصله رفت‌وآمد، منجر به بازارهای کار منطقه‌ای از نظر جغرافیایی بزرگ می‌شود [ 5 ] [ 11 ] [ 28 ]. برای مناطق روستایی نزدیک به مراکز شهری، ابزار رشد جمعیت ممکن است بهترین استراتژی توسعه روستایی آنها باشد.

3. مناطق کاری و تعریف مناطق روستایی در فنلاند

فنلاند یک مورد جالب برای مطالعه در دست است. این یک نمونه کلاسیک از یک کشور غربی است که دارای پیش فرض های قوی از اثرات گسترش ایجاد شده توسط مراکز منطقه ای تحت حمایت سیاست منطقه ای است. سیستم ملی نوآوری مبتنی بر ایجاد مراکز تعالی در تعداد کمی از مناطق شهری بزرگ و حمایت از تحقیق و توسعه تجربی در شرکت‌ها بود. پارادایم سیاست منطقه ای فرض می کند که مراکز منطقه ای مختلف موفقیت را در مناطق اطراف خود گسترش می دهند. این امر باید مستقیماً یا از طریق سرریز دانش به شرکت‌ها انجام شود، بنابراین در نهایت درآمد خانوار و در نهایت کیفیت زندگی بهبود می‌یابد. از سال 1994، هشت مرکز تخصصی شهری در فنلاند برای انکوباتورهای توسعه منطقه ای ایجاد شده است، اما اکثریت بودجه به بزرگترین مناطق گره ای شهری هلسینکی اختصاص یافته است. تورکو، تامپره و اولو. خط مشی مراکز تخصصی در سال 1998 به 14 مرکز و در سال 2003 به 22 مرکز گسترش یافت زیرا هدف از این سیاست پوشش جغرافیایی تقریباً کل کشور با هدف جلوگیری از تشکیل نیروی انسانی بیکار بود. با این حال، تحلیل سیاست نشان داده است که در سال های اخیر به جای انسجام سرزمینی در رقابت پذیری مراکز منطقه ای و سیاست نوآوری تاکید شده است.29 ] .

واحد منطقه ای تجزیه و تحلیل ما منطقه کدپستی است که کوچکترین نهاد آماری منطقه ای را بر اساس عملکرد در توزیع یک سرویس، در اینجا خدمات پستی فنلاند، تشکیل می دهد. رایج‌ترین واحد جغرافیایی مورد استفاده در تحلیل‌های منطقه‌ای فنلاند، شهرداری است، اما از آنجایی که هر شهرداری از نظر هزینه‌های مسکن نسبتاً ناهمگن است، استفاده از واحدهای منطقه‌ای کوچک‌تر و همگن‌تر به منظور رعایت الگوهای فضایی هزینه زندگی موجه است. داده‌های مربوط به میانگین درآمد قابل تصرف خانوار، مسافت رفت‌وآمد و اندازه مسکن از پایگاه داده SuomiCD مشتمل بر 2669 منطقه کدپستی به دست آمد. منطقه کدپستی کوچکترین واحد فضایی بود که حاوی اطلاعاتی در مورد قیمت مسکن بود و بازارهای مسکن به اندازه کافی بزرگ داشت و همچنین مناطق روستایی را نیز در بر می گرفت. مشکل بزرگتر با واحدهای فضایی کوچکتر نسبت به مناطق کدپستی، مانند سلول های شبکه آماری، این است که به دلیل بازارهای مسکن کوچک، پوشش داده ها در مناطق روستایی کم و احتمالاً بسیار تصادفی است. قیمت مسکن در سال های 1389 و 1390 که در محاسبه بهای تمام شده مسکن استفاده می شود، بر اساس قیمت بازار از بازار مسکن بوده است.

3.1. مناطق کاری

در این مقاله، ما بر روی سه منطقه کاری – هلسینکی، تورکو و جونسو – تمرکز خواهیم کرد که همگی مراکز مختلف تخصص و اندازه‌های شهر را نشان می‌دهند ( شکل 1 ). مناطق کاری بر اساس تعریف آمار فنلاند برای سال 2013 است و به طور جداگانه مدل شده است زیرا از نظر هزینه مسکن، وجود داشته است.

شکل 1 . مناطق کاری و موقعیت آنها در فنلاند

تنوع زیادی در مناطق کاری در فنلاند پیدا کرد [ 30 ]. تجزیه و تحلیل بر روی مناطق کاری متمرکز است زیرا امکان درک عمیق تر در مورد اثرات گسترش بالقوه در مقیاس خرد را فراهم می کند. معیار انتخاب مناطق با این فرض مرتبط بود که اندازه مرکز بر میزان تأثیرات گسترش تأثیر خواهد داشت. پیش از این، مرجع [ 7 ] دریافت که مراکز شهری بزرگتر «ردپای» بزرگتری در فضای روستایی دارند و همه مکان‌های شهری جذابیت خود را به عنوان مقصدهای رفت و آمد با فاصله از بین می‌برند. آمار مربوط به مناطق کاری مورد استفاده در جدول 1 جمع آوری شده است. همچنین مشکلات دستیابی به یک پایگاه داده مناسب برای تجزیه و تحلیل، ما را مجبور کرد که روی این مناطق کاری انتخاب شده تمرکز کنیم.

3.2. تعریف مناطق روستایی در مناطق کاری

تعریف مناطق روستایی برای مدت طولانی موضوع مطالعه بوده است و هیچ تعریف مشترکی مناسب برای همه کشورها و زمینه های مختلف سرزمینی وجود ندارد [ 31 ]. در این مقاله، مناطق روستایی را خارج از نواحی شهری تعریف می‌کنیم که شامل هسته مرکزی شهری، حومه و حاشیه برون شهری است. این بدان معنی است که مناطق روستایی به عنوان خارج از منطقه ای تعریف می شود که به احتمال زیاد از گسترش شهری بهره می برد، یا به عبارت دیگر، جایی که مردم در حال حاضر از آنجا به مناطق شهری رفت و آمد می کنند. گونه‌شناسی منطقه کد پستی با تجزیه و تحلیل خوشه‌ای انجام می‌شود که معمولاً در جغرافیا به کار می‌رود تا تعداد زیادی از مناطق را به خوشه‌هایی کاهش دهد که تا حد امکان از نظر داخلی همگن هستند [ 32 ].] . در مورد ما، تجزیه و تحلیل خوشه ای بر اساس دو متغیر بود: فاصله تا مرکز منطقه و میانگین فاصله تا مشاغل ( جدول 2 ). این متغیرها همانطور که با طبقه بندی فوق در زمینه کدپستی مطابقت دارند استفاده شدند. در تئوری، مرکز و حومه باید مناطقی باشند که فاصله آنها تا مرکز و محل کار نسبتاً کم باشد. حاشیه برون شهری باید شامل مناطقی باشد که دورتر از حومه شهر قرار دارند و به دلیل فاصله رفت و آمد بیشتر از مرکز، سفر آنها به محل کار نسبتا طولانی است. مناطق روستایی دور از مرکز قرار دارند و به دلیل کاهش فراوانی رفت‌وآمدهای روستایی-شهری، فاصله رفت‌وآمد تا مرکز کم است.

برای تجزیه و تحلیل خوشه‌ای، تمام مقادیر متغیرهای گنجانده شده باید با میانگین 0 و انحراف معیار 1 استانداردسازی شوند. در غیر این صورت، فاصله تا مرکز منطقه‌ای با بیشترین مقدار غالب خواهد بود. راه حل خوشه بندی از آنجایی که روش به کار گرفته شده در اینجا هیچ گونه تغییر توزیعی ایجاد نمی کند، هیچ تغییر دیگری در داده ها انجام نشد. برای مرتب کردن مناطق کدپستی در طبقه‌بندی بالا، یک تحلیل خوشه‌ای K-means انجام شد. خوشه بندی K-means با هدف تقسیم بندی

جدول 1 . آمار مربوط به مناطق کاری

جدول 2 . آمار توصیفی متغیرهای اصلی به تفکیک خوشه ها.

نقاط به گروه k تبدیل می شوند به طوری که مجموع مربع ها از نقاط به مراکز خوشه اختصاص داده شده به حداقل برسد. در اینجا، k بر اساس نوع شناسی مورد بحث در بالا، روی 4 تنظیم شد. خوشه بندی بر اساس الگوریتم هارتیگان-ونگ با 20 شروع تصادفی و 50 تکرار برای یافتن بهترین شروع برای خوشه بندی [ 33 ] و ثبات برای خوشه بندی بود. راه حل چهار خوشه ای مبتنی بر تجربی شامل خوشه هایی به نام مرکز، حومه، حاشیه برون شهری و مناطق روستایی است ( جدول 2 ).

طبقه بندی منطقه ای دیدگاه ساختاری تری از تمایز منطقه ای فعلی نسبت به آمارهای واحد از مناطق کدپستی ارائه می دهد. مناطق مرکزی پرجمعیت ترین خوشه هستند که قیمت مسکن در آن ها نیز بالا است ( جدول 3 ). حداقل تا حدی به دلیل ازدحام، رشد جمعیت در مقایسه با حومه یا حاشیه شهر کمتر بوده است ( جدول 2 ). با این حال، جمعیت هنوز در مناطق هلسینکی و تورکو افزایش یافته است ( جدول 3). در مقایسه با حومه‌ها و مناطق حاشیه‌ای، جمعیت مرکز نیز مسن‌تر و میانگین اندازه خانوارها کوچک‌تر است. به دلیل ساختار سنی، درآمدهای قابل تصرف نیز کمتر از مناطق حاشیه‌نشین و حاشیه‌ای است. خوشه حومه شهرها تنها گروهی است که در آن کل جمعیت و تعداد مشاغل در هر منطقه کاری افزایش یافته است ( جدول 3 ). همانطور که میانگین سنی پایین نشان می دهد، جوانان با خانواده به حومه شهر نقل مکان کرده اند. این مناطق در منطقه سفر به محل کار مراکز قرار دارند، اما خارج از هسته خود شهر به عنوان میانگین فاصله تا محل کار و مرکز منطقه ای نشان داده شده است ( جدول 2 ).

مناطق کدپستی در مناطق حاشیه ای برون شهری در حاشیه مناطق سفر به محل کار قرار دارند. این مناطق کدپستی در مناطق هلسینکی و تورکو هستند که با بالاترین درآمد قابل تصرف خانوارها، بزرگترین خانواده و اندازه خانه مشخص می شوند ( جدول 3 ). سطح درآمد بالا نشان دهنده منابع اقتصادی بهتر برای مقابله با هزینه های رفت و آمد است. به نظر می رسد وسعت شهرداری مرکز بر رشد جمعیت تأثیر داشته باشد زیرا در هلسینکی و تورکو این رشد در حاشیه شهر بیشترین میزان را داشته است، در حالی که در Joensuu رشد جمعیت

جدول 3 . پیشینه توصیفی خوشه ها.

در این خوشه منفی بوده است. به نظر می رسد این نشان می دهد که گسترش به حاشیه برون شهری در منطقه کاری Joensuu گسترش نیافته است. در مناطق هلسینکی و تورکو به نظر می رسد حاشیه برون شهری در حال رشد است و به وضوح از اثرات گسترش تولید شده توسط مراکز سود می برد.

از نظر گونه شناسی، نواحی روستایی در فاصله زیادی از مرکز منطقه کار قرار دارند و به دلیل مهاجرت و پیری جمعیت به شدت بازسازی شده اند ( جدول 3 ). تغییر جمعیت منفی ترین یا کوچکترین بوده است (منطقه هلسینکی) و به طور متوسط ​​جمعیت در مقایسه با خوشه های دیگر قدیمی ترین است. ساختارهای اقتصادی و اجتماعی رو به وخامت هستند و همچنین با تجدید ساختار اساسی مواجه شده اند که احتمالاً در آینده به زوال منجر خواهد شد. به نظر می رسد مناطق کدپستی متعلق به این خوشه از نظر رفت و آمد به مرکز مناطق حاشیه ای هستند و به نظر می رسد اصطکاک فاصله بیشترین تأثیر را بر توسعه دارد.

4. پیاده سازی تجربی

4.1. محاسبه هزینه های مسکن و ایاب و ذهاب

در مطالعات قبلی، اثرات گسترش بالقوه عمدتاً با رشد جمعیت یا مشاغل [ 7 ] [ 23 ] – [ 26 ] عملیاتی می‌شوند. در این مقاله، ما یک روش عملی جدید برای عملیاتی کردن اثرات پراکندگی بالقوه بر اساس مجموع هزینه های مسکن و ایاب و ذهاب ایجاد کردیم که نمی تواند بیش از 80 درصد درآمد خانوار باشد، زیرا خانوارها 20 درصد از درآمد را برای پایه هزینه می کنند. زندگی شامل غذا، سلامت و ارتباطات [ 34] . با این حال، به احتمال زیاد اثرات گسترش بالقوه زودتر ضعیف می شود زیرا خانوار نمی تواند درازمدت 80 درصد از درآمد خود را برای مسکن و رفت و آمد استفاده کند زیرا در غیر این صورت منابع کافی برای زندگی اولیه باقی نگذاشته است. بنابراین، به عنوان مثال، اگر نسبت مسکن و رفت و آمد بیش از 60 درصد باشد، اثرات گسترش بالقوه ضعیف می شود. طبق آمار، حدود 43 درصد از درآمدها صرف مسکن و رفت و آمد می شود [ 34 ]. نسبت هزینه های مسکن و ایاب و ذهاب از درآمد خانوار با کسر درآمدهای مشمول مالیات دولتی ، هزینه های مسکن، هزینه های ایاب و ذهاب و مالیات شهرداری و تقسیم آن بر درآمد ضرب در 100 محاسبه می شود.

(1)

که نشان دهنده میانگین هزینه رفت و آمد محاسبه شده بر اساس میانگین طول رفت و آمد منطقه کدپستی است. به ترتیب درآمد قابل تصرف خانوار متوسط ​​در منطقه کدپستی در شرایطی که محل مشاغل به منطقه کدپستی بیشترین تمرکز شغلی تغییر می کند با جایگزینی با محاسبه می شود . با مقایسه این هزینه‌های رفت‌وآمد جایگزین، می‌توانیم اثرات گسترش بالقوه را با فرصت‌های رفت‌وآمد روستایی-شهری تخمین بزنیم. این برآورد همچنین به طور غیرمستقیم تأثیری را که تمرکز مشاغل ممکن است بر درآمد قابل تصرف خانوار داشته باشد توصیف می کند.

هزینه های مسکن به عنوان مجموع هزینه های سرمایه ای و هزینه های درمان محاسبه می شود [ 35 ]

(2)

مخارج سرمایه ای شامل بازپرداخت وام مسکن و همچنین نرخ بهره وام مسکن است. هزینه های مراقبت در محاسبه هزینه های انرژی و سایر انرژی، مالیات بر دارایی و هزینه های آب و زباله لحاظ می شود. تخمین قابل اتکا هزینه های اخیر توسط کد پستی یا شهرداری دشوار است، بنابراین ما از هزینه های مسکن عمومی تعریف شده توسط موسسه بیمه اجتماعی فنلاند بر اساس محاسبه کمک هزینه مسکن استفاده می کنیم [ 36 ]. هزینه های مراقبت از اقامتگاه به ازای هر متر مربع محاسبه می شودبه این معنی که تفاوت در اندازه متوسط ​​خانه ها بر این هزینه ها تأثیر دارد. استفاده از هزینه های عمومی با این واقعیت توجیه می شود که سهم آنها از کل هزینه مسکن، به رغم تغییرات خاص شهرداری، اندک است. مالیات های املاک توسط شهرداری ها از مالیات های معتبر برای سال 2011 محاسبه می شود. محاسبه از آمار میانگین زمین های ساختمانی و هزینه سایت از بررسی ملی زمین فنلاند استفاده می کند. محاسبه هزینه مسکن بر اساس مسکن تحت سکونت است که در سال‌های 2010 و 2011 در فنلاند در مقایسه با مسکن اجاره‌ای بسیار ارزان بود [ 30 ].

با توجه به معادله (1)، هزینه زندگی نیز به هزینه رفت و آمد به محل کار بستگی دارد. این هزینه‌ها در دو گزینه محاسبه می‌شوند که یکی از آنها وضعیت فعلی را با میانگین مسافت‌های رفت‌وآمد توصیف می‌کند و دیگری وضعیتی را توصیف می‌کند که مشاغل خانوار در منطقه کدپستی با بیشترین تمرکز شغل در منطقه کار قرار دارند. بنابراین، این محاسبه یک مدل نظری از منطقه تجاری مرکزی (CBD) را یادآوری می‌کند که در آن مشاغل تمایل دارند بر مناطق خاصی متمرکز شوند. هزینه های رفت و آمد محاسبه می شود

به عنوان حاصلضرب میانگین فاصله فعلی تا شغل و هزینه واحد فاصله با کسر مالیات از هزینه‌های سفر کسر می‌شود.

(3)

میانگین فاصله رفت و آمد بر اساس مناطق کدپستی از پایگاه داده SuomiCD جمع آوری شد. هزینه واحد مسافت بر اساس برآورد باشگاه اتومبیلرانی و تور فنلاند با توجه به هزینه هر کیلومتر بود که در سال 2010 به 0.42 ?km رسید. هزینه های رفت و آمد با خودرو محاسبه می شود زیرا به ویژه مناطق روستایی اغلب فاقد حمل و نقل عمومی معمولی هستند، بنابراین استفاده از خودرو تنها گزینه است و بنابراین، خودروهای شخصی بیشترین استفاده را برای سفر دارند. ماشین شخصی نیز رایج ترین وسیله حمل و نقل در فنلاند است، زیرا روزهای سفر با ماشین 72 درصد است [ 37 ].] . همچنین به همین دلیل است که کسر مالیات بر اساس استفاده از خودروی شخصی برای ایاب و ذهاب محاسبه می شود. در سال 2010، غرامت استفاده از خودرو 0.25 ?km بود. با این حال، کسر مالیات بر اساس نرخ مالیات محدود است، به طوری که غرامت زمانی پرداخت می شود که هزینه های سفر از 600 سال بیشتر شود و سقف حداکثر غرامت 7000 ?/span> سال تعیین شده است.

به طور مشابه، هزینه رفت و آمد به مرکز با ضرب فاصله بین کد پستی محاسبه شد.

مساحت و مرکز و هزینه واحد ، و سپس کسر مالیات از هزینه های سفر

(4)

فاصله تا مرکز در طول شبکه جاده ها بر اساس پایگاه داده Digiroad با ArcMap 10.1 محاسبه شد. محاسبه مدل با برنامه آماری R ایجاد شده است. نتایج محاسبات تقریبی است زیرا با توجه به منابع داده، تجزیه و تحلیل بر پارامترهای زندگی متوسط ​​خانوار از نظر اندازه خانه، قیمت خانه، درآمد قابل تصرف خانوار و مسافت رفت و آمد متمرکز است. . با این حال، روش هنوز هم تخمین‌هایی را برای تفاوت‌های بین منطقه‌ای در هزینه‌های مسکن و رفت‌وآمد و همچنین تأثیر آن‌ها بر درآمد قابل تصرف خانوار، و در نهایت، اطلاعاتی ملموس در مورد اثرات گسترش بالقوه مرکز از دیدگاه روستایی ارائه می‌کند.

4.2. برآورد هزینه های مسکن و ایاب و ذهاب با مدل رگرسیون چند جمله ای محلی ناپارامتریک

مجموع هزینه های مسکن و رفت و آمد در مناطق کاری با استفاده از مدل های چند جمله ای محلی تحلیل می شود. این مدل‌ها برای تخمین منحنی‌هایی استفاده می‌شوند که وابستگی هزینه‌های مسکن و رفت‌وآمد را با توجه به فاصله از مرکز توصیف می‌کنند. با مقایسه منحنی های تخمینی این مدل ها می توان فرضیه اول و دوم را آزمایش کرد. روش مورد استفاده متعلق به خانواده روش‌های ناپارامتریک است که هدف آن کاهش مفروضات در قالب یک تابع رگرسیونی و امکان جستجوی داده‌ها برای یک تابع مناسب است که داده‌ها را به خوبی توصیف کند. مرجع [ 38] استدلال کرد که این ویژگی توضیحی بهترین مزیت مدل‌سازی ناپارامتریک است، زیرا نیازی به پیش‌فرض در مورد تابع ندارد، که براساس آن مدل تطبیق داده می‌شود. در مقایسه با روش‌های رگرسیون خطی یا نمایی، مدل‌های چندجمله‌ای محلی، مفروضات دقیق مربوط به استقلال آماری خطاها، هم‌سویی و نرمال بودن توزیع خطا را نادیده می‌گیرند. مجموعه داده های کوچک، مانند این مطالعه ( جدول 1 را ببینید )، احتمال نقض این مفروضات را افزایش می دهد و در صورت نقض این مفروضات، نتایج رگرسیون در مورد هزینه های مسکن و رفت و آمد ممکن است به طور جدی مغرضانه یا گمراه کننده باشد.

علاوه بر این، انعطاف‌پذیری روش، آن را برای مدل‌سازی پدیده‌های پیچیده، به‌ویژه در مواردی که مدل یا توزیع نظری مانند مورد ما وجود ندارد، ایده‌آل می‌کند (همانجا). هدف از مدل های چند جمله ای محلی، تقریب محلی متغیر وابسته (هزینه مسکن و رفت و آمد) با چند جمله ای های مختلف توسط متغیر مستقل  (فاصله تا مرکز) است. نتایج به صورت بصری ارائه می‌شوند زیرا بر خلاف مدل‌های پارامتری، مدل ضرایب رگرسیون ثابت را تخمین نمی‌زند. بنابراین، گاهی اوقات می توان این روش را به عنوان “غیر ثابت” توصیف کرد زیرا منحنی تخمینی می تواند ارتباطات محلی در حال تغییر را نشان دهد. این روش همچنین برای مجموعه داده های کوچک مناسب است [ 38 ].

به طور دقیق تر، رگرسیون چند جمله ای محلی مورد استفاده (هزینه های مسکن و رفت و آمد) در (فاصله از مرکز) را می توان به صورت نوشتاری

(5)

وزن دادن به مشاهدات در رابطه با نزدیکی آنها به مقدار کانونی . در اینجا، ما از یک تابع وزن معمولی به نام تابع tricube استفاده می کنیم:

(6)

کجا نصف عرض پنجره ای است که مشاهدات را در رگرسیون محلی محصور می کند .

به طور معمول، به گونه ای تنظیم می شود که هر رگرسیون محلی شامل نسبت ثابتی از داده ها باشد. بنابراین، دهانه هموارتر رگرسیون محلی نامیده می شود. هر چه دهانه بزرگتر باشد، نتیجه هموارتر است، و برعکس، هر چه ترتیب رگرسیون های محلی بزرگتر باشد، همواری انعطاف پذیرتر است. در این تابع وزنی، مشاهداتی که بیشتر از پهنای باند قرار دارند، مقدار وزنی 0 را دریافت می کنند. این بدان معنی است که آنها بر تخمین محلی در نقطه تأثیری ندارند . ما از تخمین نزدیکترین همسایگی برای مدلها استفاده کردیم زیرا برای داده های پراکنده مناسب بود [ 39 ]. مدل با کتابخانه آماری پایه آن برآورد شد.

5. نتایج

5.1. مجموع هزینه های مسکن و رفت و آمد با توجه به فاصله از مرکز

در شرایط کنونی که رفت و آمد به مرکز در مناطق دوردست کدپستی غالب نیست، تفاوت خانوارهای ساکن در مرکز و مناطق دور نسبتاً کم است که منحنی برآوردی مجموع هزینه های مسکن و ایاب و ذهاب با نسبت به فاصله از مرکز مسطح است ( شکل 2). توضیح تفاوت‌های کوچک این است که متوسط ​​فاصله‌های کوتاه رفت‌وآمد در مناطق دوردست (روستایی) با کد پستی، هزینه‌های رفت و آمد را نسبتاً پایین نگه می‌دارد، زیرا رفت و آمد همچنان در مراکز محلی کوچک‌تر واقع در کمتر از 10 کیلومتری محل سکونتشان متمرکز است. بنابراین، هزینه های رفت و آمد تنها نسبت کمی از هزینه ها را می گیرد و درآمد قابل تصرف عمدتاً توسط هزینه های مسکن تعریف می شود. بنابراین، به دلیل سفرهای رفت و آمد کوتاه و هزینه کمتر مسکن در مقایسه با مناطق شهری، درآمد قابل تصرف در مناطق دورتر یا بیشتر یا حداقل در سطح مراکز یکسان است ( شکل 2 ). در پایین ترین حالت، هزینه های مسکن و رفت و آمد 45 تا 50 درصد از درآمد یک خانوار را تشکیل می دهد، که نزدیک به آن چیزی است که مطالعه دیگری در فنلاند در شهرداری ها مشاهده کرده است [ 40 ].

ارزیابی عمیق تر منحنی های برآورد شده نشان می دهد که مناطق کاری تفاوت هایی در هزینه های مسکن دارند. به عنوان مثال، در منطقه هلسینکی، هزینه های مسکن در مناطق کدپستی واقع در مرکز و حدود 20 کیلومتر از مرکز بالاترین هزینه است. مناطق کدپستی واقع در این فواصل دارای درآمد قابل تصرفی هستند که از 55 تا 65 درصد از کل درآمدها متغیر است ( شکل 2 ). در منطقه کاری تورکو، بالاترین هزینه ها در 15 کیلومتری مرکز و در Joensuu، حدود 10 کیلومتر از مرکز قرار دارد ( شکل 2).با درآمد قابل تصرف بین 40 تا 50 درصد درآمد بین خانوارها. این تفاوت ها احتمالاً نشان دهنده تفاوت های اجتماعی-اقتصادی بین مناطق مسکونی در داخل مناطق است. در منطقه هلسینکی، قیمت مسکن در مرکز به طور قابل توجهی در مقایسه با سایر مناطق کار بالاتر است، که به طور مستقیم در درآمد قابل تصرف خانوار منعکس می شود ( شکل 2 ). در سایر مناطق، بیشترین هزینه مسکن در فاصله 10 تا 15 کیلومتری از مراکز شهر قرار دارد، جایی که ساختمان های مسکونی عمدتاً خانه های مستقل هستند. همچنین سطح درآمد خانوارها تأثیر مستقیمی بر درآمدهای قابل تصرف دارد ( شکل 3).). درآمد قابل تصرف خانوارهایی که در حد بالایی پایین ترین چارک زندگی می کنند طبیعتاً به طور قابل توجهی کمتر از درآمد خانوارهای متوسط ​​است. کاهش درآمد قابل تصرف محصول کاهش نسبی درآمد است، جایی که هزینه های مسکن و ایاب و ذهاب سهم نسبتاً بیشتری از درآمد متوسط ​​را به عنوان تعاونی مسکن نشان می دهد.

هنگامی که مشاغل خانوار مانند مدل CBD در مرکز قرار دارند، درآمد قابل تصرف در مناطق کدپستی واقع در مرکز یا در همسایگی آن بالاترین میزان است. به جز منطقه کاری هلسینکی، مجموع هزینه مسکن و رفت و آمد در مرکز کمترین مقدار است. در منطقه هلسینکی، کمترین مجموع هزینه های مسکن و رفت و آمد را می توان در مناطق کدپستی واقع در حدود 10 کیلومتری مرکز به دست آورد ( شکل 2 و شکل 3 ). تفاوت در داخل مناطق کار در هزینه های مسکن آنقدر زیاد نیست که هزینه های فزاینده ایاب و ذهاب را شکست دهد. با این حال، به دلیل بازپرداخت قابل کسر هزینه های سفر، زمانی که فاصله از مرکز منطقه کاری از 30 تا 40 کیلومتر بیشتر شود، هزینه های رفت و آمد به شدت افزایش می یابد.شکل 2 و شکل 3 ). پس از این منطقه، شیب های خیالی منحنی های تخمین زده شده به صورت محلی بزرگتر می شوند که به این معنی است که هزینه های رفت و آمد تأثیر بیشتری بر درآمد قابل تصرف دارد و تأثیر مسافت تقویت می شود. نتیجه نشان می دهد که مشوق های مالیاتی برای حمایت از اثرات گسترده برنامه ریزی نشده است.

شکل 2 . هزینه های مسکن و ایاب و ذهاب با توجه به فاصله از مرکز خانوار با درآمد متوسط. خط نقطه به موقعیتی اشاره دارد که رفت و آمد به مرکز هدایت می شود.

شکل 3 . هزینه های مسکن و رفت و آمد با توجه به فاصله از مرکز خانوار با درآمد چارک حد بالایی. خط نقطه به موقعیتی اشاره دارد که رفت و آمد به مرکز هدایت می شود.

درآمد قابل تصرف در دورافتاده ترین مناطق کمترین میزان است زیرا افزایش هزینه رفت و آمد نمی تواند با کاهش هزینه های مسکن برابر شود ( شکل 2 و شکل 3).). از آنجایی که هزینه‌های مسکن به همان روشی که هزینه رفت و آمد کاهش می‌یابد، کاهش نمی‌یابد، منحنی‌ها نشان می‌دهند که به خصوص پس از طی مسافت 30 تا 40 کیلومتر، اگر رفت و آمد به منطقه کدپستی با بیشترین تمرکز شغل در منطقه کاری هدایت شود، مناطق دورافتاده مکان‌های نامطلوبی برای مسکن هستند. بنابراین، خانوارهایی که در دوردست‌ترین مناطق زندگی می‌کنند، به طور فزاینده‌ای بیشتر درآمد خود را برای هزینه‌های رفت و آمد استفاده می‌کنند و بنابراین، ممکن است برای کاهش هزینه‌های رفت و آمد، نقل مکان به مرکز یا اطراف آن مفیدتر باشد. در واقع، در برخی مناطق هزینه های رفت و آمد می تواند به قدری بالا باشد که رفت و آمد از نظر اقتصادی امکان پذیر نباشد زیرا هزینه های مسکن و ایاب و ذهاب بیش از 80 درصد بوده است ( شکل 2 و شکل 3).) به این معنی که خانوار منابع کافی برای صرف غذا، مخابرات و سلامت باقی نگذاشته است (Statistics Finland, 2013). این نشان می دهد که خانوار برای حفظ شغل هیچ گزینه دیگری جز مهاجرت به منطقه تمرکز شغلی برای کاهش هزینه های رفت و آمد ندارد. به ویژه، این مشکل به خانوارهای بیکار کم درآمد مربوط می شود که مجبورند از نسبت نسبتاً بالایی از درآمد خود برای مسکن و رفت و آمد استفاده کنند ( شکل 2 و شکل 3 ).

نتایج تا حدودی با قانون جدید ناسازگار است زیرا یک فرد بیکار موظف به پذیرش شغل در شعاع 80 کیلومتری محل سکونت خود است، در حالی که نتایج نشان داد که برای خانوارهای کم درآمد ممکن است انجام چنین رفت و آمدهای طولانی از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نباشد. . در مورد خانوارهای با درآمد متوسط، محدودیت بیرونی برای رفت و آمد، برای مثال، در منطقه کاری Joensuu است که در حدود 60 کیلومتری مرکز قرار دارد. به طور خاص، مشکل مربوط به خانوارهایی با سطح درآمد پایین است زیرا هزینه های مسکن و ایاب و ذهاب برای این خانوارها نسبتاً بالاتر است. برای خانوارهایی که در محدوده چارک پایین زندگی می کنند، رفت و آمد به مناطق محدودتر امکان پذیر است. و حد مجاز به حدود 45 کیلومتری مرکز رسیده است ( شکل 3). به دلیل هزینه های مسکن بالاتر، در مناطق کاری هلسینکی و تورکو، همان حد برای چارک پایین در حدود 40 کیلومتری مرکز در همان نقطه ای که به نظر می رسد تأثیر مشوق های مالیاتی متوقف می شود، رسیده است ( شکل 3 ).

5.2. مجموع هزینه های اسکان و ایاب و ذهاب خانوارها به تفکیک خوشه های شهری – روستایی

نتایج بر اساس طبقه بندی با دیدگاه قبلی از گستره فضایی محدود اثرات گسترش بالقوه مطابقت دارد و نشان می دهد که مناطق روستایی تنها فرصت های کمی برای بهره مندی از مشاغل در مناطق شهری دارند، حتی زمانی که مناطق روستایی در داخل مناطق کاری واقع شده اند ( جدول 4 ). مقایسه نشان می دهد که در هر منطقه کاری، مناطق روستایی بالاترین هزینه زندگی را دارند که مشاغل خانوار در مرکز قرار داشته باشند. بسته به منطقه کاری، این هزینه ها 33 تا 39 درصد بیشتر از زمانی است که رفت و آمد به سمت مراکز محلی است ( جدول 4).). افزایش هزینه های رفت و آمد باعث افزایش خسارات خانوارهای ساکن در مناطق روستایی می شود. مهمتر از همه، تغییرات مطلق در مجموع هزینه های مسکن و رفت و آمد نیز در مناطق روستایی بالاترین خواهد بود، در حالی که با هزینه ایاب و ذهاب فعلی کمترین مقدار است. به عنوان مثال، در منطقه تورکو تفاوت بین مناطق مرکزی و روستایی حدود 7000؟ خواهد بود ( جدول 4 ). بنابراین، نتایج نشان می‌دهد که در کشوری با جمعیت کم مانند فنلاند، امید به دسترسی مناطق روستایی به اشتغال شهری غیرمحتمل است، که نشان‌دهنده موفقیت بازارهای کار محلی و اهمیت شیوه‌های محلی در سیاست‌های منطقه‌ای و روستایی برای حمایت از توسعه آن‌ها است. .

جدول 4 . میانگین هزینه های مسکن و ایاب و ذهاب به تفکیک خوشه ها و درصد تغییر آنها در مقایسه با هزینه های جاری.

نتایج جدول 4 تأیید می کند که به نظر می رسد مناطق کدپستی واقع در حاشیه برون شهری دورترین مناطقی هستند که می توانند از اثر گسترش بالقوه مناطق شهری بهره مند شوند. در این خوشه افزایش هزینه های مسکن و ایاب و ذهاب 13 تا 22 درصد است ( جدول 4 ). این افزایش در Joensuu، که کوچکترین منطقه کاری است، بیشترین میزان را دارد. تفاوت حاشیه برون شهری در مقایسه با مناطق روستایی در منطقه Joensu که این تفاوت در حدود 2000? ( جدول 4 ) کمترین مقدار است. در مناطق دیگر، اختلاف حداقل بیش از 3200 است؟ در خوشه های مرکز و حومه، تغییرات بین محاسبات جریان و مرکز جزئی است ( جدول 4). این خوشه ها کمترین مجموع هزینه های مسکن و ایاب و ذهاب را دارند و بنابراین در صورت متمرکز شدن مشاغل به مرکز و رکود صنایع روستایی مانند چند سال گذشته، مساعدترین مکان های مسکن هستند.

6. بحث و نتیجه گیری

نتایج این مقاله نشان می‌دهد که رشد جمعیت در مرکز مناطق کار به مناطق روستایی دور امتداد نمی‌یابد و در عوض منجر به تلفات جمعیت در مناطق دورافتاده ناشی از اثرات پس‌شوی می‌شود. بنابراین، توسعه روستایی مبتنی بر اثرات گسترش مرکز را نمی توان به عنوان یک استراتژی توسعه پایدار در خارج از مناطق حاشیه ای در نظر گرفت، حتی اگر این اثر “تابش” ستون فقرات بسیاری از برنامه های سیاست منطقه ای در فنلاند [ 29 ] باشد. تأثیرات گسترش مراکز از نظر جغرافیایی محدود بود و در فاصله کمتر از یک ساعت رانندگی از مراکز قرار داشت. این نشان می دهد که رفت و آمد هزینه نسبتاً بالاتری نسبت به مناطق دور آمریکای شمالی دارد [ 2 ] – [ 5 ] [ 27 ]] . از آنجایی که رشد اقتصادی در مناطق کم جمعیت گسترش نمی‌یابد، نتایج از استفاده از رویکردهای سیاست‌گذاری مبتنی بر مکان متناسب‌تر، از جمله کاهش هزینه‌ها، در مناطق بین مراکز در حال رشد برای یافتن فرصت‌های جدید برای حمایت از توسعه آنها و جلوگیری از تلفات رفاهی حمایت می‌کند.

همانطور که نتایج ما نشان می‌دهد، اگر هزینه‌های رفت‌وآمد افزایش یابد، یا اگر ساختار جامعه، به عنوان مثال، با مالیات‌ها، سخت‌گیرانه‌تر شود، احتمالاً این توسعه اثرات گستردگی جغرافیایی محدودتری به همراه خواهد داشت. در حال حاضر، کسر مالیات هزینه‌های سفر حدود 40 کیلومتر از مرکز گسترش می‌یابد و مناطقی که خارج از این محدوده قرار دارند، نسبت به مناطق واقع در 40 کیلومتری مرکز، هزینه‌های مسافت بیشتری را تجربه می‌کنند. مجموع بالای هزینه های مسکن و ایاب و ذهاب، به ویژه خانوارهای کم درآمد را تشویق می کند تا از مکان های دورتر نزدیک به مرکز مهاجرت کنند، زیرا هزینه های مسکن در رابطه با افزایش هزینه های رفت و آمد کاهش نمی یابد. بنابراین، به نظر می‌رسد که اثرات گسترش بالقوه به عنوان اثرات بالقوه پس‌شوی در مناطق دورافتاده روستایی عمل می‌کند.23 ] [ 25 ] . بنابراین، مناطق دور افتاده روستایی در معرض مهاجرت خالص منفی قرار گرفته اند همانطور که مطالعات قبلی نشان داده است [ 12 ] [ 26 ] [ 27 ]. این مقاله بر فنلاند متمرکز شده است، اما نتایج را می توان در سایر مناطق مشابه کم جمعیت و همچنین با تنظیمات فیزیکی و سازمانی مشابه اعمال کرد.

در تئوری، نتایج همچنین نشان می دهد که مانع مهاجرت، وضعیتی است که خانوارهای روستایی قادر به خرید خانه از مرکز نیستند یا قادر به رفت و آمد به محل کار از محل فعلی به مرکز نیستند، برای خانوارهای با درآمد پایین امکان پذیر است. این تهدید در بلندمدت می‌تواند منجر به شرایطی شود که اقتصادهای تراکم‌شده به دلیل گرمای بیش از حد بازار مسکن از بین رفته و رشد مراکز به رکود تبدیل شود. تهدید شامل سه عاملی است که در یک زمان تأثیر می گذارند. اولین عامل به درآمد قابل تصرف کم خانوارهای کم درآمد بستگی دارد که در منطقه کاری هلسینکی تأکید شده است، جایی که هزینه های بالای مسکن ممکن است فرصت های مهاجرت خانواده های کم درآمد را به نزدیکی مرکز کاهش دهد. مشکل این است که اگر هزینه مسکن همچنان افزایش یابد، خانوارها درآمد قابل تصرف می تواند کمتر از 20 درصد کل درآمد خانوار باشد. عامل دوم مربوط به محل سکونت فعلی خانوار است. اگر محل فعلی خانوار در لبه منطقه کار باشد، هزینه رفت و آمد به مرکز ممکن است آنقدر زیاد باشد که رفت و آمد از نظر اقتصادی امکان پذیر نباشد. در این صورت از نظر اقتصادی نرفتن به محل کار و بیکار بودن بیشتر از استفاده از درآمد حاصل از کار برای هزینه های زیاد ایاب و ذهاب است. عامل سوم مربوط به درآمد سرمایه ای آپارتمان خانوار است که اگر آپارتمان در منطقه ای واقع شود که قیمت مسکن در آن کاهش می یابد، می تواند منفی شود. این عامل می تواند تمایل به مهاجرت به مرکز را کاهش دهد زیرا تفاوت قیمت آپارتمان در مرکز و مناطق دور می تواند بسیار زیاد شود. کاهش اموال و سایر عوامل ذکر شده در بالا با هم می تواند به دامی منجر شود که در آن خانوار فرصتی برای مهاجرت به مرکز نزدیکتر و یا از نظر اقتصادی برای رفت و آمد به آنجا ندارد. کاهش احتمالی ارزش آپارتمان خطر فقر را افزایش می دهد.

Olli Lehtonen, Olli Wuori, Toivo Muilu (12,67)”>12] مقایسه نتایج در ساختارها و سیاست های منطقه ای فعلی و متمرکز بر اهمیت یک مرکز کوچکتر و بازار کار آنها در توسعه مناطق روستایی تاکید می کند. به دلیل مضرات موقعیت مکانی بالا، مناطق دوردست قادر به بهره مندی از گسترش بالقوه نیستند، بنابراین، مشکل این است که این مناطق دوردست وابستگی زیادی به ساختار اقتصادی موجود دارند و نمی توانند در رشد اقتصادی مبتنی بر فناوری شرکت کنند، که این امر مستلزم آن است. دارایی های نوع جدید: سرمایه انسانی و محیطی که بهره برداری از صرفه های مقیاس را ممکن می سازد.برای غلبه بر عدم تطابق عرضه و تقاضا برای عوامل مکان یابی، مناطق روستایی باید با سیاست مکان محوری که در تلاش برای فناوری های جدید است حمایت شوند. و روش های تولید [27 ] .

منابع

  1. Moss J., Jack, C. and Wallace, M. (2004) موقعیت شغلی و الگوهای رفت و آمد مرتبط برای افراد در مناطق محروم روستایی در ایرلند شمالی. مطالعات منطقه ای، 42، 121-136. https://dx.doi.org/10.1080/0034340042000190118  [زمان(های استناد): 3]
  2. پارتریج، جی و نولان، جی (2005) رفت و آمد در چمنزارهای کانادا و شکاف شهری/روستایی. مجله علوم اداری کانادا، 22، 58-72. https://dx.doi.org/10.1111/j.1936-4490.2005.tb00361.x  [زمان(های استناد): 3]
  3. Polése, M. and Shearmur, R. (2006) چرا برخی از مناطق رو به افول خواهند رفت: مطالعه موردی کانادایی با تفکراتی در مورد استراتژی های توسعه محلی. مقالات علوم منطقه ای، 85، 23-46. https://dx.doi.org/10.1111/j.1435-5957.2006.00024.x
  4. Partridge, M., Olfert, MR and Alasia, A. (2007) شهرهای کانادا به عنوان موتورهای منطقه ای رشد: تجمع و امکانات. مجله اقتصاد کانادا، 40، 36-68. https://dx.doi.org/10.1111/j.1365-2966.2007.00399.x  [زمان(های استناد): 2]
  5. Shearmur, R. and Polése, M. (2007) آیا عوامل محلی رشد اشتغال محلی را توضیح می دهند؟ شواهد از کانادا 1971-2001. مطالعات منطقه ای، 41، 453-471. https://dx.doi.org/10.1080/00343400600928269  [زمان(ها) استناد:4]
  6. Gløersen E., Dubois, A. Copus, A. and Schürmann, C. (2005) مناطق حاشیه ای شمالی، مناطق کم جمعیت در اتحادیه اروپا. نوردرجیو، استکهلم  [زمان(های استناد): 1]
  7. علی، ک.، اولفرت، ام آر و پارتریج، ام. (2011) ردپای شهری در روستاهای کانادا: سرریزهای اشتغال بر اساس اندازه شهر. مطالعات منطقه ای، 45، 239-260. https://dx.doi.org/10.1080/00343400903241477  [زمان(های استناد):6]
  8. Eliasson, K., Lindgren, U. and Westerlund, O. (2003) تحرک جغرافیایی نیروی کار: مهاجرت یا رفت و آمد؟ مطالعات منطقه ای، 37، 827-837. https://dx.doi.org/10.1080/0034340032000128749  [زمان(های استناد): 2]
  9. پارتریج، ام.، ریکمن، دی.، علی، کی و اولفرت، MR (2010) پویایی رشد فضایی اخیر در دستمزدها و هزینه های مسکن: نزدیکی به عوامل خارجی تولید شهری و امکانات رفاهی مصرف کننده. علوم منطقه ای و اقتصاد شهری، 40، 440-452. https://dx.doi.org/10.1016/j.regsciurbeco.2010.05.003  [زمان(های استناد): 1]
  10. Rouwendal, J. and Meijer, E. (2001) ترجیحات برای مسکن، مشاغل و رفت و آمد: یک تحلیل منطقی ترکیبی. مجله علوم منطقه ای، 41، 475-505. https://dx.doi.org/10.1111/0022-4146.00227  [زمان(های استناد): 2]
  11. Renkow, M. (2003) رشد اشتغال، تحرک کارگران و توسعه اقتصادی روستایی. مجله آمریکایی اقتصاد کشاورزی، 85، 503-513. https://dx.doi.org/10.1111/1467-8276.00137   [Citation Time(s):3]
  12. Lehtonen, O. and Tykkyläinen, M. (2009) کمبود در حال ظهور نیروی کار در جنگلداری در یک منطقه دور افتاده مخروطی: ترمزی برای استفاده گسترده از سوخت های زیستی. در: Andersson, K., Eklund, E., Lehtola, M. and Salmi, P., Eds., Beyond the Rural-Urban Divide, Emerald, Bingley, 25-55.   [زمان(های استناد): 3]
  13. Lehtonen، O. و Tykkyläinen، M. (2012) فرآیندهای فضایی رشد شغل در فنلاند شرقی، 1994-2003. ترا، 123، 85-105.   [زمان(های استناد): 2]
  14. سندو، ای. (2008) رفتار رفت و آمد در مناطق کم جمعیت: شواهدی از شمال سوئد. فصلنامه جغرافیای حمل و نقل، 16، 14-27. https://dx.doi.org/10.1016/j.jtrangeo.2007.04.004   [Citation Time(s):1]
  15. Krugman, P. (1991) افزایش بازده و جغرافیای اقتصادی. مجله اقتصاد سیاسی، 99، 483-499. https://dx.doi.org/10.1086/261763   [زمان(های) نقل قول: 1]
  16. Rosenthal, S. and Strange, W. (2001) The Determinants of Agglomeration. مجله اقتصاد شهری، 50، 191-229. https://dx.doi.org/10.1006/juec.2001.2230   [Citation Time(s):1]
  17. Glaeser, E. and Kahn, M. (2003) Sprawl and Urban Growth. دفتر ملی تحقیقات اقتصادی، کمبریج. https://dx.doi.org/10.3386/w9733   [Citation Time(s):1]
  18. Alonso, W. (1964) مکان و کاربری زمین: به سوی یک نظریه عمومی اجاره زمین. انتشارات دانشگاه هاروارد، کمبریج.   [زمان(های استناد): 1]
  19. Muth, R. (1969) شهرها و مسکن. انتشارات دانشگاه شیکاگو، شیکاگو.
  20. میلز، ای. (1972) اقتصاد شهری. اسکات فورسمن، گلنویو.   [زمان(های استناد): 1]
  21. Plaut, P. (2006) انتخاب های درون خانوار در مورد رفت و آمد و مسکن. تحقیق حمل و نقل قسمت A, 40, 561-571. https://dx.doi.org/10.1016/j.tra.2005.10.001   [Citation Time(s):1]
  22. یوسفی، س. (1384) خانواده های دو شغله در بازار کار. دانشگاه تورکو، تورکو   [زمان(های استناد): 1]
  23. Barkley, D., Henry, M. and Bao, S. (1996) شناسایی اثرات «گسترش» در مقابل «بازشویی» در مناطق اقتصادی منطقه ای: رویکرد توابع چگالی. اقتصاد زمین، 72، 336-357. https://dx.doi.org/10.2307/3147201   [Citation Time(s):3]
  24. Henry, M., Barkley, D. and Bao, S. (1997) سهم هندلند در رشد کلانشهری: شواهدی از مناطق منتخب جنوبی. مجله علوم منطقه ای، 37، 479-501. https://dx.doi.org/10.1111/0022-4146.00065
  25. Partridge, M., Bollman, R., Olfert, MR and Alasia, A. (2007) سوار بر موج رشد شهری در حومه شهر: گسترش، پس شویی یا رکود؟ اقتصاد زمین، 83، 128-152.   [زمان(های استناد): 2]
  26. Renkow, M. and Hoover, D. (2000) رفت و آمد، مهاجرت و پویایی جمعیت روستایی- شهری. مجله علوم منطقه ای، 40، 261-287. https://dx.doi.org/10.1111/0022-4146.00174   [Citation Time(s):3]
  27. Partridge، M.، Rickman، D.، Ali، K. و Olfert، MR (2008) گمشده در فضا: رشد جمعیت در مناطق دورافتاده آمریکا و شهرهای کوچک. مجله جغرافیای اقتصادی، 8، 727-757. https://dx.doi.org/10.1093/jeg/lbn038   [Citation Time(s):4]
  28. Goetz, S., Han, Y., Findeis, J. and Brasier, K. (2010) شبکه های رفت و آمد ایالات متحده و رشد اقتصادی: اندازه گیری و مفاهیم برای سیاست فضایی. رشد و تغییر، 41، 276-302. https://dx.doi.org/10.1111/j.1468-2257.2010.00527.x   [Citation Time(s):1]
  29. Moisio, S. (2012) Valtio, Alue, Politiikka: Suomen Tilasuhteiden Sääntely Toisesta Maailmansodasta Nykypäivään. واستاپاینو، تامپره   [زمان(های استناد): 2]
  30. Lahtinen, M., Laiho, V., Pakarinen, S. and Esala, L. (2012) توسعه بازارهای مسکن منطقه ای تا سال 2014. تحقیقات اقتصادی Pellervo، هلسینکی.   [زمان(های استناد): 2]
  31. Muilu, T. and Rusanen, J. (2004) تعاریف روستایی و پویایی کوتاه مدت در مناطق روستایی فنلاند در 1989-1997. Environment and Planning A, 36, 1499-1516. https://dx.doi.org/10.1068/a36169   [زمان(های) نقل قول: 1]
  32. پترسون، او. (2001) تکه تکه شدن ریز منطقه ای در یک شهرستان سوئد. مقالات در علوم منطقه ای، 80، 389-409. https://dx.doi.org/10.1007/PL00013630   [زمان(های) نقل قول: 1]
  33. Hartigan, JA and Wong, MA (1979) الگوریتم AS 136: A K-Means Clustering Algorithm. آمار کاربردی، 28، 100-108. https://dx.doi.org/10.2307/2346830   [زمان(های) نقل قول: 1]
  34. STV (2013) مصرف خانگی. آمار فنلاند، هلسینکی.   [زمان(های استناد): 2]
  35. Siikanen, A., Säylä, M. and Tahvanainen, M. (1999) هزینه های مسکن در فنلاند. وزارت محیط زیست هلسینکی   [زمان(های استناد): 1]
  36. FPA (2012) هزینه مسکن خانه مستقل. موسسه بیمه اجتماعی فنلاند، هلسینکی.   [زمان(های استناد): 1]
  37. Trafi (2012) بررسی سفر 2010-2011. آژانس حمل و نقل فنلاند، Kuopio.   [زمان(های استناد): 1]
  38. Hastie, T. and Loader, C. (1993) رگرسیون محلی: نجاری هسته خودکار (با بحث). علوم آماری، 8، 120-129. https://dx.doi.org/10.1214/ss/1177011002   [Citation Time(s):2]
  39. کلیولند، دبلیو. مجله انجمن آماری آمریکا، 74، 829-836. https://dx.doi.org/10.1080/01621459.1979.10481038   [زمان(های) نقل قول: 1]
  40. Lyytikäinen, T. and Lönnqvist, H. (2005) هزینه های مسکن در بزرگترین مراکز منطقه ای. موسسه دولتی تحقیقات اقتصادی، هلسینکی.   [زمان(های استناد): 1]

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید