شهرنشینی چشم انداز پردیس به فضای زیادی برای این گسترش نیاز داشته است و وضعیت فضای جغرافیایی را به عنوان یک منبع محدود تقویت می کند. ما اثرات تغییر پوشش زمین ارزیابی شده بر روی مجموعه داده های زمانی را بر روی ترکیب و پویایی پیکربندی UFSCar تجزیه و تحلیل کردیم (دانشگاه فدرال S ão کارلوس) چشم انداز پردیس، بر اساس یک دیدگاه توصیفی از سطوح همروبی، در یک دوره 54 ساله (1962-2016)، به منظور درک اثرات تغییرات چشم انداز ناشی از انسان زایی گذشته و اطلاع رسانی در تصمیم گیری با توجه به مدیریت تنوع زیستی. طبقه بندی پویایی کاربری/پوشش زمین، در طول زمان، بر اساس دیجیتالی کردن صفحه نمایش عکس های هوایی و تصاویر LandSat به دست آمد. یک مقیاس ترتیبی از ahemerob تا metahemerob برای ارزیابی وضعیت همروبیوتیک هر نوع کاربری استفاده شد. در حال حاضر، پردیس چشم انداز UFSCar یک موزاییک زیست فرهنگی را در مراحل مختلف همروبی پیکربندی می کند. بنابراین یک مدل پویایی چشم انداز پردیس، که می تواند به عنوان “مدل جنگلداری-حفاظت-شهری” مشخص شود، منظر انسانی با یک مدل طبیعی جایگزین می شود، بعداً با پوشش زمین که منعکس کننده فرآیند انسانی سازی فضایی است. در طول زمان، دو مسیر همروبیوتیک شناسایی شد که در آنها 1) ماتریس منظر euhemerob با یک ahemerob جایگزین می‌شود که منجر به افزایش طبیعی بودن چشم‌انداز پردیس می‌شود، و سپس 2) نوع پچ metahemerob بعداً در نتیجه شهرنشینی مداوم افزایش خواهد یافت. مقدار قابل توجهی از تکه های اهمروب در چشم انداز پردیس یکی از شرایط حفظ ظرفیت خودتنظیمی و پایداری منظر زیست فرهنگی را برآورده می کند. این چارچوب یک ابزار ضروری برای پشتیبانی از اطلاعات ضروری در مورد پایداری چشم‌انداز فعلی و تاریخی برای مدیریت منظر دانشگاه و فرآیند تصمیم‌گیری پشتیبانی می‌کند. چالش نهادی اصلی برای مدیریت پایدار منظر پردیس در تعادل بین رقبای ماتریس منظر پردیس نهفته است: حفاظت x شهرنشینی.

کلید واژه ها

مسیرهای تغییر کاربری زمین ، شهرنشینی ، حفاظت ، مدیریت پایدار منظر

1. مقدمه

منظر را می توان به عنوان سطح سازمان فضایی یا بیولوژیکی که بین سطح اکوسیستم (سطح پایین تر سازمان نسبت به چشم انداز) و سطح منطقه ای (سطح سازماندهی بالاتر از چشم انداز) قرار دارد، تعریف کرد [ 1 ] [ 2 ] [ 3 ].

برای توصیف بهتر یک منظره، مدل پچ-راهرو-ماتریس به طور کلی اعمال می شود و سه نوع مؤلفه شناسایی می شوند [ 3 ] [ 4 ] [ 5 ]. بنابراین، یک منظره را می توان به عنوان موزاییکی از تکه ها نیز تعریف کرد، که دومی به عنوان اجزای الگو در نظر گرفته می شود [ 1 ]. مناظر در نتیجه پویا هستند و اغلب به عنوان موزاییک های در حال تغییر نامیده می شوند [ 6 ].

فعالیت انسان بر الگوی منظر در مقیاس مجدد الگوها در زمان و مکان یا همگن سازی الگوها از طریق کاربری زمین تأثیر می گذارد [ 1 ]. تبدیل مناظر بومی به مناظر انسانی منجر به تغییرات گسترده در الگوهای فضایی منظر می شود [ 7 ]. دو فرآیند متضاد می توانند پیامدهای عمیقی بر ساختار و چشم انداز عملکرد داشته باشند. عبارتند از: 1) تشدید کشاورزی و شهرنشینی و 2) رها شدن زمین [ 8 ].

از زمانی که فعالیت های انسان زایی شروع به استفاده و شکل دادن به زمین کرد، تأثیر آنها همچنان در حال رشد است به طوری که در حال حاضر، چشم انداز کمی یا هیچ چشم انداز دست نخورده در نظر گرفته نمی شود [ 9 ] [ 10 ]. به همین دلیل، اکثر مناظر در حال حاضر به عنوان مناظر بیوفرهنگی نامیده می شوند: تولید شده توسط هر دو فرآیند طبیعی و انسانی، اما با ویژگی های الگوی انسانی مشخص می شود، که اندازه گیری یک مرحله کلیدی در تجزیه و تحلیل منظر را تشکیل می دهد [ 11 ].

معیارها و استراتژی‌های اندازه‌گیری الگوهای انسانی و پویایی آن‌ها با در نظر گرفتن الگوی الگو/فرآیند، مدل پچ-راهرو-ماتریس و مکمل ترکیب و پیکربندی منظر، به عنوان معیارهای مفهومی مورد بحث قرار می‌گیرند [ 11 ] [ 12 ].

تقاضای فزاینده ای برای شاخص های زیست محیطی برای اندازه گیری و ارزیابی تأثیرات انسانی مرتبط با کاربری زمین بر روی الگوها و فرآیندهای چشم انداز وجود دارد [ 13 ] [ 14 ] [ 15 ] [ 16 ] [ 17 ]. این ابزارها همچنین پویایی کاهش طبیعی بودن یا افزایش مصنوعی بودن ناشی از فعالیت‌های انسانی را به نمایش می‌گذارند تا در زمان و مکان نظارت شوند. آنها همچنین اطلاعات ضروری را در مورد الگوی چشم انداز فعلی و تاریخی برای مدیریت منطقه ای و محلی و از فرآیندهای تصمیم گیری پشتیبانی می کنند [ 18 ].

مفهوم همروبی برای توصیف شیب تأثیر انسان بر چشم انداز استفاده شد [ 19 ]. بعدها با ادغام پارامترهایی که اثرات انسانی ناشی از انواع کاربری زمین [ 20 ] را توصیف می کند، با معنای مکمل طبیعی بودن [ 21 ] گسترش یافت. تلاش های زیادی برای تعریف طبیعی بودن و نسبت دادن درجات طبیعی بودن به اکوسیستم ها و مناظر انجام شده است [ 22 ] – [ 27 ]. اگرچه رابطه مفهومی بین همروبی و طبیعی بودن در ادبیات متفاوت است، اکثر محققان موافقند که آنها افراط مخالف یک گرادیان پیوسته هستند [ 27 ].

داده های مربوط به همروبی در چندین مقیاس ترتیبی برای ارزیابی اثرات استفاده از الگوهای منظره مختلف [ 21 ] ارائه شده است. مقیاس های ترتیبی همروبی از چهار نقطه [ 19 ] تا مقیاس های هفت نقطه ای گسترده، به عنوان معیاری از تداخل انسانی که عمدتاً به کاربری زمین مربوط می شود [ 17 ] [ 18 ] [ 19 ] [ 28 ] [ 29 ] است. مناظر Ahemerob آنهایی هستند که دارای ظرفیت خودتنظیمی هستند، بدون تاثیر واقعی انسانی، در حالی که مناظر metahemerob آنهایی هستند که عمداً توسط فعالیت های انسانی ایجاد می شوند، که با تسلط شدید ساختارها و فرآیندهای تکنولوژیکی و با کاهش ظرفیت خود تنظیمی مشخص می شوند [ 30 ].

این کار یک تحلیل تجربی از تأثیر کاربری زمین بر ترکیب و پویایی پیکربندی یک چشم‌انداز زیست‌فرهنگی، بر اساس یک نمای توصیفی از سطوح همروبی در یک منظر پردیس، در یک دوره 54 ساله (1962-2016) ارائه می‌کند. تجزیه و تحلیل تغییرات سطح همروبی، در طول زمان، یک ابزار ضروری با اطلاعات ضروری در مورد پایداری چشم‌انداز فعلی و تاریخی برای مدیریت منظر پردیس و فرآیند تصمیم‌گیری پشتیبانی می‌کند.

2. مواد و روش ها

محیط پردیس

ایجاد UFSCar در سال 1968 رسمیت یافت. منطقه مزرعه ترانچام سابق، با گسترش 677.546 هکتار، توسط دولت شهری سائو کارلوس مصادره شد و به تاسیسات پردیس UFSCar اهدا شد [ 31 ].

چشم انداز پردیس دانشگاه فدرال سائو کارلوس (UFSCar) بسیار خوش شانس است که در شهر پیشرفته سائو کارلوس، SP، برزیل واقع شده است ( شکل 1 )، با یک محوطه جمع و جور و قابل پیاده روی که دور از مرکز شهر قرار دارد، با بسیاری از ساختمان های جدید قدیمی و نوآورانه، و چشم انداز متنوعی که در طول زمان تکامل یافته و به بخشی جدایی ناپذیر از منطقه شهری شهر تبدیل شده است. چشم انداز پردیس محیطی را فراهم می کند که آموزش عالی را قرار می دهد، خدمت می کند و نماد آن است. این چشم‌انداز شامل چمن‌زارها، فضاهای باز، باغ‌ها، گذرگاه‌ها و مسیرها، زمین‌های بازی، پارکینگ‌ها و سایر اجزای محیط ساخته‌شده است که ساختمان‌ها و سایر امکانات را در محوطه دانشگاه احاطه کرده و پشتیبانی می‌کنند.

طرح جامع پردیس UFSCar این فرصت را برای دانشگاه فراهم کرده است تا در مدیریت محوطه دانشگاه تا به امروز تجدید نظر کند و برای توسعه مجدد چشم انداز طبیعی و مصنوعی برنامه ریزی کند.

شکل 1 . مکان و کاربری زمین/پوشش چشم انداز محوطه دانشگاه فدرال سائو کارلوس (c)؛ شهرداری سائو کارلوس (ب)؛ ایالت سائوپائولو (a).

کاربر پسند و خوش‌آمد، و نماینده بهتری از تنوع زیستی اصلی سائو کارلوس است. همیشه فرصتی برای پیشرفت وجود دارد. و دانشگاه به گنجاندن اصول پایدار در مدیریت منظر پردیس اختصاص دارد. اهمیت فزاینده ای برای رفاه عاطفی و اقتصادی این مؤسسه که نمای جذاب و به خوبی نگهداری می شود، شده است.

طبقه بندی پویایی کاربری/پوشش، طی یک دوره 54 ساله (1962-2016)، بر اساس دیجیتالی کردن صفحه نمایش عکس های هوایی (1962 و 1972، مجموعه فنی LASERE-USP؛ 1988، مجموعه فنیTerraFoto؛ مجموعه فنی 1997، به دست آمد. LAPA-UFSCar)، و تصاویر LandSat (2009، CBERS-2، حسگر HRC، باند 1، و 2016، CBERS-4، سنسور PAN).

نوع شناسی کاربری زمین با معیارهای لحن، بافت و زمینه [ 32 ] [ 33 ]، از طریق دیجیتالی سازی دستی چند ضلعی در نرم افزار ArcMap 10.2، بر اساس تصاویر ارجاع داده شده در پیش بینی جهانی Transversal Mercator (UTM)، داده SIRGAS، اسپیندل 23S متمایز شد. . هر چند ضلعی کاربری/پوشش زمین به سطح سلسله مراتبی قبلی کلاس کاربری اراضی [ 34 ] [ 35 ] مرتبط بود.

یک مقیاس ترتیبی از سطح 1 (ahemerob؛ یعنی پوشش گیاهی طبیعی بدون تغییر توسط انسان) تا سطح 7 (metahemerob؛ به عنوان مثال، عناصر منظر مصنوعی که شبیه پوشش گیاهی طبیعی نیستند) برای ارزیابی وضعیت همروبیوتیک هر نوع کاربری استفاده شد. از چشم انداز پردیس مقیاس ترتیبی به تداخل انسان زایی که عمدتاً مربوط به کاربری زمین است ارجاع می شود [ 18 ] [ 20 ] [ 28 ] [ 36 ] . وضعیت همروبیوتیک هر نوع کاربری زمین بر اساس قضاوت متخصص و تجربه یک بررسی میدانی وسیع منظر پردیس تعیین شد.

3. نتایج و بحث

الگوی منظر پردیس، در یک دوره 54 ساله (1962-2016)، با وجود 4 (چهار) کلاس کاربری زمین ( شکل 2 )، و با حضور متناسب آنها ( جدول 1 )، که بعداً به 10 طبقه بندی می شوند، تعیین می شود. ده) انواع پوشش زمین: 1) طبیعی (پوشش گیاهی سرادو و جنگل ساحلی و پارک زیست محیطی سائو کارلوس). 2) کشاورزی انسانی (جنگلداری و مرتع). 3) انسان زایی غیر کشاورزی (منطقه شهری و شبکه راه). و 4) محیط آبی (رودخانه، دریاچه ها و مخازن).

این سری کاربری/پوشش زمین ( شکل 2 ) مربوط به تغییرات معمولی در منظر پردیس و خصوصیات بیولوژیکی در طول تبدیل و جایگزینی یک نوع کاربری زمین با نوع دیگر است، که گستره تأثیرات انسانی بر چشم انداز را بر حسب کاربری رایج بیان می کند. و اعمال چهار سطح: استفاده از اجزای سیستم (به عنوان مثال جنگلداری و مرتع، 1962). جایگزینی یک نوع کاربری زمین با نوع دیگر (1972-2016). حفاظت از سیستم اصلاح نشده (پوشش گیاهی سرادو، جنگل ساحلی، و پارک زیست محیطی سائو کارلوس، 1988-2016)، و تخریب کامل چشم انداز تحت سلطه انسان (به عنوان مثال، شهرنشینی، 1972-2016) ( شکل 2 و جدول 1 ).

شکل 2 . مسیر فضایی کلاس‌های کاربری زمین در چشم‌انداز پردیس دانشگاه فدرال سائو کارلوس (São Carlos، SP)، در سطح طبقه‌بندی سلسله مراتبی اولیه، در یک دوره 54 ساله (1962-2016).

مؤلفه الگوی منظر که به عنوان ترکیب منظر نشان داده می شود ( شکل 2 )، انتقال مربوط به کاهش زیر مناطق جنگلی (از 87.11 درصد به 32.11 درصد)، برای حمایت از افزایش شهرنشینی (2.72 درصد به 19.16 درصد) و افزایش را نشان می دهد. مساحت کاربری طبیعی (9.59% تا 47.62%)، در دوره 54 ساله (1962-2016) ( جدول 1 ).

چشم انداز پردیس عمدتاً توسط استفاده های کشاورزی انسانی در سال 1962 اشغال شد ( شکل 2 ؛ جدول 1 ). در سال 1969، چشم انداز پردیس (مزرعه ترانچام) به عنوان یک چشم انداز عملاً تخریب شده و غیرمولد توصیف شد. علاوه بر بیش از 1 میلیون درخت اکالیپتوس، مزارع غیرمولد قهوه و مرکبات، و تعداد خارق العاده مورچه ها، ساختمان های قدیمی و فرسوده زیادی داشت که نیاز به نوسازی قابل توجهی داشتند. جنگل‌های اکالیپتوس بی‌مولد هستند، در اثر آتش‌سوزی آسیب دیده‌اند و برش‌های بد ایجاد شده‌اند. مراتع با بسیاری از گونه های مهاجم توسط دام تهی می شود (فرآیند سلب مالکیت مزرعه ترانچام، 1969). در سال 2016، پس از یک دوره 54 ساله (1962-2016)، تفسیر ترکیب منظر پردیس همچنان به عنوان کاربری غالب زمین های انسانی شناخته می شود.شکل 2 ; جدول 1 ).

افزایش کاربری طبیعی اراضی طی دوره 28 ساله ناشی از: 1). اجرای پارک اکولوژیکی سائو کارلوس؛ 2). ثبت سه منطقه ذخیره قانونی به مساحت 174.84 هکتار، معادل 24.77 درصد از کل مساحت محوطه دانشگاه. 3). بازیابی سطح پوشش گیاهی سرادو باقی مانده، در مجموع 47.71 هکتار. تداوم این منطقه پوشش گیاهی سرادو در چشم انداز پردیس توسط دستگاه های قانونی تضمین می شود که از هرگونه آسیب یا جنگل زدایی برای این نوع فیتوفیزیوگنومی جلوگیری می کند و این منطقه به یک عامل بازدارنده برای پیشرفت شهرنشینی در ترانسکت جنوبی-شمالی منظر پردیس تبدیل می شود ( شکل 2 ، 1988-2016).

پارک بوم‌شناختی سائو کارلوس، در محدوده‌های چشم‌انداز پردیس ( شکل 2 )، در سال 1976 ایجاد شد و مساحتی به وسعت 67.89 هکتار را شامل می‌شود که توسط پوشش گیاهی سرادو و جنگل‌های ساحلی و همچنین منطقه‌ای اشغال شده توسط جریان اسپریادو اشغال شده است. . این توسط اداره خدمات عمومی شهری شهرداری سائو کارلوس اداره می شود و هدف اصلی آن حفاظت از تنوع زیستی منطقه ای مربوط به جانوران آمریکای جنوبی است.

محیط های لوتیک چشم انداز پردیس عبارتند از: (1) نهر فزاری که سرچشمه آن در داخل محوطه دانشگاه قرار دارد، که شاخه ای از رودخانه Monjolinho است، (2) جریان Espraiado، که همراه با جنگل های ساحلی پارک اکولوژیکی را تشکیل می دهند. سائو کارلوس، و (iii) رودخانه Monjolinho، که در پایین دست چشم انداز محوطه دانشگاه، منطقه شهری شهرداری سائو کارلوس را تخلیه می کند. طول این نهرها در مرزهای پردیس به ترتیب برابر با 437.5، 877.2 و 571.4 متر است.

مخزن Fazzari، Mayacalake، و مخزن Monjolinho محیط های lentic پردیس را تشکیل می دهند. همراه با مخزن ABASC که تنها بخشی از مساحت آن در محدوده چشم انداز پردیس قرار دارد. سه سیستم لنتیک حدود 0.90٪ از کل مساحت محوطه دانشگاه را اشغال می کنند، با مخزن Monjolinho مساحت 4.69 هکتار، Mayacalake با 0.15 هکتار، و دریاچه Fazzari با 1.22 هکتار.

به منظور کمی کردن الگوی فضایی منظر پردیس، 4 سطح همروبی طبقه‌بندی شد: ahemerob (لکه‌های طبیعی بدون یا حداقل تداخل انسانی)، oligohemerob (لکه‌های طبیعی با تأثیر انسان‌زایی)، euhemerob (لکه‌های ایجاد شده عمداً توسط فعالیت‌های انسانی با کاهش خودتنظیمی ظرفیت)، و metahemerob (تسلط ساختارها و فرآیندهای تکنولوژیکی و با کاهش ظرفیت خود تنظیمی) ( شکل 3 ). مقادیر مساحت اشغال شده توسط هر سطح همروبی از چشم انداز پردیس طی یک دوره 54 ساله در جدول 2 (1962-2016) نشان داده شده است.

در طول زمان، دنباله ای از پویایی منظر پردیس با دو مسیر همروبیوتیک شناسایی شد، که در آن 1) یک ماتریس چشم انداز euhemerob با یک ahemerob جایگزین می شود ( شکل 4 ؛ جدول 2 )، که منجر به افزایش طبیعی بودن منظر پردیس، و سپس 2 می شود. ) انواع پچ metahemerob بعداً در نتیجه شهرنشینی مداوم افزایش خواهند یافت ( شکل 5 ؛ جدول 2 )، طی یک دوره 54 ساله (1962-2016).

در مشارکت کنونی، مؤلفه فرهنگی منظر پردیس ممکن است به فرآیند انسان‌سازی فضایی تعمیم داده شود، که به کشاورزی/جنگل‌داری، سازه‌های ساخته شده، زیرساخت‌های جاده‌ای یا هر جایگزین یا تغییر دیگری از نوع پوشش زمین با یک نوع انسانی اشاره دارد.

مسیر نفوذ انسان زایی در چشم انداز پردیس با انتقال تکه های euhemerob به metahemerob ناشی از ایجاد تکه ها، بزرگ شدن، و تجمع ناشی از شهرنشینی چشم انداز دانشگاه، از سال 1972 همراه است ( شکل 3 و شکل 5 ). گسترش فراهم-

شکل 3 . مقیاس ترتیبی همروبی برای ارزیابی وضعیت همروبیوتیک انواع کاربری اراضی منظر محوطه دانشگاه فدرال سائو کارلوس (São Carlos, SP). اقتباس شده توسط [ 18 ] [ 20 ] [ 25 ] و [ 30 ] .

شکل 4 . دنباله ای از پویایی چشم انداز پردیس که در آن (1) یک ماتریس چشم انداز انسانی با یک ماتریس اهمروب جایگزین می شود، که منجر به افزایش طبیعی بودن چشم انداز پردیس، طی یک دوره 54 ساله (1962-2016) می شود.

منطقه لکه‌های غارت در جهت جنوب-شمال چشم‌انداز پردیس رخ می‌دهد و از سال 2016، توسط ناحیه تکه‌های هوازی محدود شده است ( شکل 5 ).

منطقه تکه‌های متاهمروب در چشم‌انداز پردیس، از سال 1997 گسترش سریعی را نشان داده است . در دهه های آینده این مناطق کوچک ساخته شده مربوط به سازه های ساخته شده جدا شده به عنوان هسته پیوندی بین سایر تکه های متاهمروبی از چشم انداز پردیس کار می کنند.

فضای جغرافیایی منظر می تواند و باید به عنوان یک منبع محدود در نظر گرفته شود: استفاده از فضا توسط یک نوع کاربری/پوشش زمین، فضای باقی مانده در دسترس را برای انواع دیگر کاهش می دهد [ 12 ]. تغییر انسان زایی مناظر پردیس، وضعیت فضای جغرافیایی را به عنوان یک منبع محدود تأیید می کند. توسعه شهرنشینی چشم انداز پردیس به فضای زیادی برای این گسترش نیاز دارد و باید با تکه های euhemeroby که در حال حاضر توسط جنگل اشغال شده است جایگزین شود ( شکل 5 ).

الگوی فضایی که در سال 2016 به‌عنوان پیکربندی چشم‌انداز نامیده می‌شود، گروهی از تکه‌های همروب با اندازه‌ها و اشکال مختلف را توصیف می‌کند که در سراسر چشم‌انداز دانشگاه پراکنده شده‌اند. چشم انداز پردیس را می توان کاملاً ناهمگون در نظر گرفت.

شکل 5 . دنباله ای از تأثیر انسانی پویایی منظر پردیس مربوط به انتقال تکه های euhemerob به metahemerob ناشی از شهرنشینی چشم انداز پردیس UFSCar، از سال 1972، طی یک دوره 54 ساله (1962-2016).

با پیکربندی آن که با شکل‌های لکه‌های پیچیده، با تنوع زیاد اندازه‌ها و شکل‌های تکه‌ها، و با فرکانس بالای زیستگاه لبه مشخص می‌شود. در نتیجه هر حالت همروبیوتیک از یک یا چند تکه یا عناصر منظره، مربوط به یک ناحیه همگن تشکیل شده است ( شکل 6 ).

نوع لکه اهمروبی که بر چشم انداز پردیس تسلط دارد با کمترین درجه تکه تکه شدن و بیشترین مساحت در سال 2016 مشخص می شود. تکه های اهمروب و گونه هایی که در چشم انداز پردیس حمایت می کنند در حال حاضر در موزاییک های انسانی کاربری/پوشش زمین جاسازی شده اند. با این حال، انتظار می‌رود شواهدی از افزایش تکه‌های metahemerob، که در طول زمان با شهرنشینی پیشرفت کرده و جایگزین تکه‌های euhemerob شده‌اند، الگوی چشم‌انداز پردیس را همگن کنند ( شکل 6 ؛ جدول 1 ).

بنابراین یک مدل پویایی چشم انداز پردیس، که می تواند به عنوان “مدل جنگلداری-حفاظت-شهری” مشخص شود، چشم انداز انسانی با یک طبیعی جایگزین می شود و بعداً با پوشش زمین منعکس کننده توسعه شهری جایگزین می شود. عوامل تعیین کننده ای که الگوی فضایی منظر پردیس را در سال 2016 مشروط کردند ( شکل 6 ) در پیشنهاد سناریوهای آینده نسبت به سناریوهای 30 سال پیش مرتبط تر هستند.

شکل 6 . پیکربندی منظر پردیس فضایی تکه‌های همروبی و مناطق مربوطه (هکتار/%) دانشگاه فدرال سائو کارلوس (سائو کارلوس، SP)، برای سال 2016.

در نتیجه، پیش‌آگهی مربوط به گسترش و استقرار الگوی فضایی متاهمروب پیشرونده، برای دهه‌های آینده، باید در تعریف یک پیکربندی و مقدار بهینه بین کاربری طبیعی (اهمروب و اولیگوهمروب) و آنتروپیک (اوهمروب و متاهمروب) مطابقت داشته باشد. یعنی ایجاد تعادل بین حفاظت و شهرنشینی. آستانه حیاتی برای گسترش شهرنشینی در چشم‌انداز پردیس، که به عنوان فرآیند انسان‌سازی نامیده می‌شود، باید توسط منطقه تکه‌های موجود euhemerob (منطقه جنگل‌داری)، از سال 2016 محدود شود ( شکل 7 ).

اصلاح چشم انداز پردیس UFSCar توسط اقدامات انسانی منجر به چشم انداز انسانی، در طول زمان، که در آن ویژگی های ساخته شده توسط انسان غالب است، و به تقویت مثبت پوشش طبیعی زمین در چشم انداز پردیس منجر می شود. در غیر این صورت، انواع پچ ahemeroby تهدید شده و به یک الگوی پراکنده کاهش می یابد.

چالش نهادی اصلی برای مدیریت پایدار چشم انداز پردیس

شکل 7 . دنباله ای از مقادیر مساحت ایالت های همروبیوتیک (هکتار / درصد) از پویایی چشم انداز پردیس، در یک دوره 54 ساله (1962-2016). شکل به چالش نهادی در نظر گرفتن زمانی اشاره می‌کند که در آن آستانه بحرانی شهرنشینی، که توسط لکه‌های متاهمروب (D) نشان داده می‌شود، با اشغال کل تکه‌های euhemerob (C)، می‌تواند تداوم و کمیت لکه‌های ahemerob را تضمین کند (A) از نظر میزان تنوع زیستی که باید به دلایل سودمندی به دلیل نقش آن در ارائه و حفظ خدمات اکوسیستم حفظ شود.

توازن بین رقبای ماتریس منظر پردیس نهفته است: حفاظت (منطقه تکه‌های ahemerob/46%) × شهرنشینی (Euhemerob/ Metahemerob Patchs/51%). برای اطمینان از آستانه بحرانی منطقه تکه‌های ahemerob، از سال 2016، که نشان‌دهنده سطح تنوع زیستی چشم‌انداز پردیس است ( شکل 7 ).

علامت سوال نشان دهنده عدم قطعیت در مورد اندازه مناسب تنوع زیستی در طول زمان است که باید حفظ شود: 1) به دلایل سودمند به دلیل نقش آن در ارائه و حفظ خدمات اکوسیستم، 2) برای ارزش های غیر مفید مانند ارزش های ذاتی. و 3) به دلایل سودمندی به دلیل نقش آن در حفظ ظرفیت سازگاری با تغییر (تاب آوری)، و برای گزینه و ارزش های موجود.

آستانه بحرانی افزایش شهرنشینی در منظر پردیس باید برای یک دوره بدون ابهامات در مورد مناظر سیاسی و اجتماعی-اقتصادی کشور معتبر باشد. یعنی در دسترس بودن منابع و حمایت مالی برای امکان گسترش و بهره برداری از زیرساخت های پردیس که به یک جزء اجتماعی رو به رشد در طول زمان خدمت می کند.

مؤلفه اجتماعی چشم انداز پردیس (معلمان، کارکنان فنی و اداری، دانشجویان، تصمیم گیرندگان و جامعه خارجی) اساساً دارای استانداردهای محلی متفاوتی برای اثبات تأثیر انسان بر تنوع زیستی و فرآیندهای اکوسیستم در چشم انداز پردیس در طول 54 سال است. دوره زمانی. از آنجایی که یک رابطه متقابل ذاتی بین فرهنگ و ساختار چشم‌انداز وجود دارد: فرهنگ، مناظر را تغییر می‌دهد و فرهنگ توسط چشم‌انداز تجسم می‌یابد [ 37 ]، رابطه بین تنوع زیستی و مؤلفه اجتماعی در الگوی فضایی همروبی سال 2016 در سراسر چشم‌انداز دانشگاه نقش دارد.

4. نتیجه گیری

این نتایج نشان می دهد که در طول دوره 54 ساله چه اتفاقی با پیکربندی چشم انداز پردیس می افتد. اما این فقط بخشی از تاریخ است.

ما همیشه علاقه زیادی به دانستن مسیر تاریخی منظر پردیس UFSCar داریم، زیرا تغییراتی که در گذشته نزدیک رخ داده است، در تعیین الگوی فضایی فعلی منظر پردیس نسبت به تغییراتی که در گذشته دورتر رخ داده است، مرتبط تر است.

نتایج ما سودمندی بالقوه ارزیابی اینکه چگونه مسیرهای خاص تغییرات پوشش زمین گذشته بر الگوهای همروبی در حال حاضر تأثیر گذاشته است، در چارچوب توسعه استراتژی‌های مدیریت منظر پردیس پایدار که از دست دادن تنوع زیستی را به حداقل می‌رساند، نشان می‌دهد.

 

منابع

 

[ 1 ] Urban, DL, O’Neill, RV and Shugart Jr., HH (1987) Landscape Ecology. دیدگاه سلسله مراتبی می تواند به دانشمندان در درک الگوهای فضایی کمک کند. علوم زیستی، 37، 119-127.
https://doi.org/10.2307/1310366
[ 2 ] فورمن، RTT (1995) موزاییک های زمین. اکولوژی مناظر و مناطق. انتشارات دانشگاه کمبریج، کمبریج.
[ 3 ] Bogaert, J. and Mahamane, A. (2005) بوم شناسی چشم انداز: هدف قرار دادن پیکربندی و مقیاس فضایی. Annales des Sciences Agronomique, 7, 1-15.
[ 4 ] Forman, RTT and Godron, M. (1986) اکولوژی منظر. وایلی، نیویورک
[ 5 ] هابز، RJ (2002) زمینه اکولوژیکی: چشم انداز منظر. راهنمای احیای اکولوژیک: اصول مرمت، 24-46.
https://doi.org/10.1017/CBO9780511549984.005
[ 6 ] گوستافسون، ای جی و دیاز، ن. (2002) الگوی منظر، استخراج الوار، و حفاظت بیولوژیکی. در: کاربرد بوم شناسی منظر در حفاظت زیستی، اسپرینگر، نیویورک، 244-265.
https://doi.org/10.1007/978-1-4613-0059-5_14
[ 7 ] Collinge، SK (1998) آرایش فضایی لکه ها و راهروهای زیستگاه: سرنخ هایی از آزمایش های میدانی اکولوژیکی. منظر و شهرسازی، 42، 157-168.
https://doi.org/10.1016/S0169-2046(98)00085-1
[ 8 ] Farina A. (2000) چشم انداز فرهنگی به عنوان مدلی برای ادغام اکولوژی و اقتصاد. BioScience, 50, 313-320.
https://doi.org/10.1641/0006-3568(2000)050[0313:TCLAAM]2.3.CO;2
[ 9 ] Sanderson, EW, Redford, KH, Vedder, A., Coppolillo, PB and Ward, SE (2002) یک مدل مفهومی برای برنامه ریزی حفاظت بر اساس الزامات گونه های منظر. منظر و شهرسازی، 58، 41-56.
https://doi.org/10.1016/S0169-2046(01)00231-6
[ 10 ] الیس، EC و رامانکوتی، N. (2008) قرار دادن مردم در نقشه: زیست بوم های انسانی جهان. مرزها در اکولوژی و محیط زیست، 6، 439-447.
https://doi.org/10.1890/070062
[ 11 ] Bogaert, J., Vranken, I. and André, M. (2014) اثرات انسان زایی در مناظر: بافت تاریخی و الگوی فضایی. در: Hong, SK, Bogaert, J. and Min, Q., Eds., Biocultural Landscapes: Diversity, Functions and Values, Springer, The Netherlands, 89-112.
https://doi.org/10.1007/978-94-017-8941-7_8
[ 12 ] Bogaert, J., Barima, YSS, Ji, J., Jiang, H., Bamba, I., Mongo, LIW and Koedam, N. (2011) چارچوب روش شناختی برای تعیین کمیت اثرات انسانی بر الگوهای منظر. در: Hong, SK, et al., Eds., Landscape Ecology in Asian Cultures, Springer, Japan, 141-167.
https://doi.org/10.1007/978-4-431-87799-8_11
[ 13 ] O’Neill، RV، Krummel، JR، Gardner، RH، و همکاران. (1988) شاخص های الگوی منظر. بوم شناسی منظر، 3، 153-162.
https://doi.org/10.1007/BF00162741
[ 14 ] Wiens, JA, Stenseth, NC, Horne, B. and Van, RA (1993) Ecological Mechanisms and Landscape Ecology. اویکوس، 66، 369-380.
https://doi.org/10.2307/3544931
[ 15 ] Turner II، BL، Kasperson، RE، Matsone، PA، و همکاران. (2003) چارچوبی برای تجزیه و تحلیل آسیب پذیری در پایداری. علم: PNAS، 100، 8074-8079.
https://doi.org/10.1073/pnas.1231335100
[ 16 ] Haberl, H., Wackernagel, M. and Wrbka, T. (2004) استفاده از زمین و شاخص های پایداری. یک مقدمه سیاست کاربری زمین، 21، 193-198.
https://doi.org/10.1016/j.landusepol.2003.10.004
[ 17 ] Wrbka, T., Erb, KH, Schulz, NB, Peterseil, J., Hahn, C. and Haberl, H. (2004) پیوند الگو و فرآیند در مناظر فرهنگی. یک مطالعه تجربی بر اساس شاخص‌های صریح فضایی. سیاست کاربری زمین، 21، 289-306.
https://doi.org/10.1016/j.landusepol.2003.10.012
[ 18 ] Rüdisser, J., Tasser, E. and Tappeiner, U. (2012) فاصله تا طبیعت. مجموعه ای جدید از شاخص های زیست محیطی مرتبط با تنوع زیستی در سطح چشم انداز. شاخص های اکولوژیکی، 15، 208-216.
https://doi.org/10.1016/j.ecolind.2011.09.027
[ 19 ] Jalas J. (1955) Hemeroby and Hemerochore of Plant Species. تلاش برای اصلاح اصطلاحات. Acta Societatis pro Fauna et Flora Fennica، 72، 1.
[ 20 ] Sukopp, H. (1969) تأثیر انسان بر گیاه. گیاهی، 17، 360-371.
https://doi.org/10.1007/BF01965917
[ 21 ] Olak, AHC, Rotherham, ID and Alikoglu, C. (2003) ترکیب “مفاهیم طبیعت” با جنگل کاری نزدیک به طبیعت. Forstwissenschaftliches Centralblatt, 122, 421-431.
https://doi.org/10.1007/s10342-003-0007-1
[ 22 ] اندرسون، جی (1991) چارچوبی مفهومی برای ارزیابی و کمی سازی طبیعی بودن. زیست شناسی حفاظتی، 5، 347-352.
https://doi.org/10.1111/j.1523-1739.1991.tb00148.x
[ 23 ] Knight، RL و Landres، PB (2002) مفاهیم مرکزی و مسائل حفاظت زیستی. در: Gutzwiller, KJ, Ed., Applying Landscape Ecology in Biological Conservation, Springer Science & Business Media, برلین, هایدلبرگ, 22-34.
https://doi.org/10.1007/978-1-4613-0059-5_2
[ 24 ] Siipi, H. (2004) طبیعی بودن در حفاظت زیستی. مجله اخلاق کشاورزی و محیط زیست، 17، 457-477.
https://doi.org/10.1007/s10806-004-1466-1
[ 25 ] Reif, A. and Walentowski, H. (2008) ارزیابی طبیعی بودن و نقش آن برای حفاظت از طبیعت و جنگلداری در اروپا. Waldokologie Online, 6, 63-76.
[ 26 ] McRoberts, RE, Winter, S., Chirici, G. and LaPoint, E. (2012) Assessing Forest Naturalness. علوم جنگل، 58، 294-309.
https://doi.org/10.5849/forsci.10-075
[ 27 ] Winter, S. (2012) ارزیابی طبیعی بودن جنگل به عنوان مولفه ای از نظارت بر تنوع زیستی و مدیریت حفاظت. جنگلداری، 85، 293-304.
https://doi.org/10.1093/forestry/cps004
[ 28 ] هیل، MO، روی، DB و تامپسون، K. (2002) Hemeroby، Urbanity و Ruderality: Bioindicators of Disturbance and Human Impact. مجله اکولوژی کاربردی، 39، 708-720.
https://doi.org/10.1046/j.1365-2664.2002.00746.x
[ 29 ] Kiedrzyński، M.، Kiedrzyńska، E.، Witoslawski، P.، Urbaniak، M. and Kurowski، JK (2014) استفاده از زمین تاریخی، پوشش گیاهی واقعی، و سطوح همروبی در ارزیابی اکولوژیکی دره رودخانه شهری در منظر Rehabil آن طرح. مجله لهستانی مطالعات محیطی، 23، 109-117.
[ 30 ] سانتا باربارا، ADL، Valaski، S. و Nucci، JC (2014) برنامه ریزی همروبی و منظر در محله Mossunguê، Curitiba-PR. مجله جئوگرافار، 9، 159-179.
https://doi.org/10.5380/geografar.v9i1.36540
[ 31 ] Sguissardi، V. (1993) دانشگاه، بنیاد و اقتدارگرایی: مورد UFSCar. EDUFSCar، سائو کارلوس.
[ 32 ] Crosta، ​​AP (1992) پردازش دیجیتال یک تصویر سنجش از دور. نسخه 3، IG/UNICAMP، Campinas.
[ 33 ] موریرا، MA (2011) مبانی سنجش از دور و روش‌های کاربردی. نسخه 4، UFV، Vicosa، برزیل.
[ 34 ] Haber, W. (1994) مفاهیم اکولوژیکی سیستم برای برنامه ریزی محیطی. در: Klijn, F., Ed., Ecosystem Classification for Environmental Management, Springer, The Netherlands, 49-67.
https://doi.org/10.1007/978-94-017-1384-9_3
35 ] IBGE—مؤسسه جغرافیا و آمار برزیل (2013) راهنمای فنی استفاده از زمین. نسخه سوم، IBGE، ریودوژانیرو.
[ 36 ] Testi، AGRVD، Fanelli، G.، و همکاران. (2012) مشخص کردن کیفیت زیستگاه رودخانه با استفاده از شاخص های زیستی گیاهی و حیوانی: مطالعه موردی رودخانه تیرینو (منطقه آبروزو، ایتالیا مرکزی). شاخص های اکولوژیکی، 20، 24-33.
https://doi.org/10.1016/j.ecolind.2012.01.027
[ 37 ] ناساور، جی (1995) فرهنگ و تغییر ساختار منظر. بوم شناسی منظر، 10، 229-237

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید