اصول اخلاقی و حریم خصوصی در کوچینگ: نقشه راهی برای هدایت حرفه‌ای

چکیده

این فصل به بررسی جامع اصول اخلاقی و الزامات حریم خصوصی در حوزه کوچینگ می‌پردازد و بر اهمیت بنیادی آن‌ها در ایجاد روابط اعتمادبخش و حرفه‌ای تأکید می‌کند. کوچینگ، به عنوان یک حرفه خودتنظیم‌شونده، با معضلات اخلاقی پیچیده‌ای مواجه است که از تعارض منافع و حفظ محرمانگی در حضور ذی‌نفعان متعدد گرفته تا تمایز میان کوچینگ، روان‌درمانی و مشاوره را شامل می‌شود. این فصل ضمن تشریح چارچوب‌های اخلاقی ارائه‌شده توسط سازمان‌هایی نظیر فدراسیون بین‌المللی کوچینگ (ICF) و شورای اروپایی مربیگری و منتورینگ (EMCC)، نقش حیاتی قراردادها و توافقات شفاف را در آغاز تعاملات کوچینگ برجسته می‌سازد. همچنین، به تفصیل به مقررات حفاظت از داده‌ها، به‌ویژه مقررات عمومی حفاظت از داده‌ها (GDPR)، و مسئولیت کوچ‌ها در مدیریت و نگهداری امن اطلاعات شخصی مشتریان می‌پردازد. در نهایت، با تأکید بر توسعه مداوم اخلاقی از طریق نظارت (سوپرویژن) و خودبازتابی، بر اهمیت رویکرد “انجام کار خوب” به جای صرفاً “اجتناب از کار بد” در جهت ارتقای کل حرفه کوچینگ و تأثیر مثبت آن بر جامعه تأکید می‌شود.

مقدمه

در دنیای امروز که مرزهای میان حوزه‌های شخصی و حرفه‌ای به طور فزاینده‌ای محو می‌شوند، کوچینگ به عنوان ابزاری قدرتمند برای رشد و توسعه فردی و سازمانی شناخته شده است [۵۹۳]. این حرفه، به دلیل ماهیت خود که بر روابط اعتمادبخش و فضایی امن برای خودکاوی متکی است، نیازمند پایبندی دقیق به اصول اخلاقی و حفظ حریم خصوصی است [۲۹، ۱۶۳، ۲۰۹، ۶۲۸، ۶۸۸]. بدون وجود یک چارچوب اخلاقی مستحکم، اعتماد که سنگ‌بنای هر رابطه کوچینگی موفق است، به راحتی می‌تواند متزلزل شود و اثربخشی فرآیند کوچینگ را به خطر اندازد [۴۶، ۱۵۳، ۲۷۲].

برخلاف برخی تصورات، کوچینگ یک حرفه کاملاً بدون قاعده نیست؛ بلکه توسط نهادهایی نظیر فدراسیون بین‌المللی کوچینگ (ICF) و شورای اروپایی مربیگری و منتورینگ (EMCC) به صورت خودتنظیم‌شونده مدیریت می‌شود [۱۵۸، ۱۵۹، ۱۶۰، ۶۰۹]. این سازمان‌ها، با تدوین کدهای اخلاقی جامع و استاندارد، راهنمایی‌های لازم را برای کوچ‌ها فراهم می‌آورند تا در موقعیت‌های پیچیده و مبهم، تصمیم‌گیری‌های اخلاقی صحیحی اتخاذ کنند [۳، ۱۶۰، ۲۲۸، ۲۳۰، ۶۶۲]. این کدها نه تنها برای حفظ یکپارچگی حرفه کوچینگ ضروری هستند، بلکه به حمایت از منافع مشتریان و تضمین دریافت بالاترین استانداردهای مراقبت نیز کمک می‌کنند [۵۹۷، ۶۱۱، ۶۸۸].

این فصل به بررسی عمیق اصول اخلاقی و حریم خصوصی در کوچینگ می‌پردازد. در بخش‌های آتی، ابتدا تعاریف و اهمیت اخلاق در کوچینگ تبیین خواهد شد، سپس به تفصیل به مفهوم محرمانگی، محدودیت‌های آن و نحوه مدیریت اطلاعات شخصی مشتریان پرداخته می‌شود. در ادامه، چالش‌های اخلاقی رایج، نظیر تعارض منافع و روابط دوگانه، مورد بحث قرار گرفته و نقش اساسی قراردادها و نظارت حرفه‌ای (سوپرویژن) در ارتقای عملکرد اخلاقی کوچ‌ها تشریح می‌شود. هدف این است که به خوانندگان، چه کوچ‌های باتجربه و چه تازه‌کار، درکی جامع از پیچیدگی‌های اخلاقی کوچینگ و راهکارهای عملی برای مواجهه با آن‌ها ارائه شود تا بتوانند روابطی مبتنی بر اعتماد، احترام و حرفه‌ای‌گری پایدار با مشتریان خود بنا نهند.

بدنه‌ی اصلی

۱. تعریف اخلاق در کوچینگ و اهمیت آن

اخلاق به طور کلی به استانداردهای رفتاری اطلاق می‌شود که نحوه تعامل افراد با یکدیگر و انتخاب‌هایشان را در زمینه‌های مختلف، از جمله زندگی شخصی، محیط‌های حرفه‌ای یا جامعه، مشخص می‌کند [۱۶۱، ۶۰۸]. در هسته اخلاق، مفهوم “انجام کار درست” قرار دارد، حتی زمانی که با چالش‌ها یا منافع متضاد مواجه می‌شویم [۱۶۱]. در حرفه کوچینگ، اخلاق ستون فقرات هر رابطه کوچینگی موفق است و اطمینان می‌دهد که کوچ‌ها با صداقت، حرفه‌ای‌گری و احترام عمل می‌کنند [۲۰۹، ۵۸۸، ۶۸۸]. این اصول، محیطی امن و صادقانه را فراهم می‌آورند که در آن مشتریان می‌توانند رشد کرده و به اهداف خود دست یابند [۲۰۹، ۶۱۱].

کوچینگ، اگرچه توسط نهادهای دولتی به شدت تنظیم نمی‌شود، اما به شدت توسط سازمان‌های حرفه‌ای مانند ICF و EMCC به صورت خودتنظیم‌شونده عمل می‌کند [۱۵۸، ۱۶۰، ۶۰۹]. این سازمان‌ها، استانداردهای بالایی را برای عملکرد کوچ‌ها تعیین کرده و به توسعه و پیشرفت حرفه کوچینگ متعهد هستند [۱۵۹، ۱۶۰]. کدهای اخلاقی آنها، مانند کد اخلاق ICF، راهنمایی‌هایی را برای کوچ‌ها در مواجهه با موقعیت‌های پیچیده و مبهم ارائه می‌دهند [۱۹۳، ۲۲۸]. این کدها بر ارزش‌های اصلی مانند حرفه‌ای‌گری، همکاری، انسانیت و برابری استوار هستند [۱۶۲، ۲۰۸، ۲۱۰، ۲۳۳].

  • حرفه‌ای‌گری شامل مسئولیت‌پذیری، صداقت، شایستگی و تعالی از طریق یادگیری مادام‌العمر است [۱۶۲، ۲۱۰، ۲۳۴].
  • همکاری بر توسعه ارتباطات اجتماعی و جامعه‌سازی از طریق مشارکت و همکاری با سایر متخصصان تأکید دارد [۲۱۰، ۲۳۵].
  • انسانیت به معنای مهربانی، شفقت و احترام نسبت به دیگران، همراه با پذیرش نقص‌ها و تمایل به یادگیری است [۱۶۲، ۲۱۰، ۲۳۶].
  • برابری مستلزم درک و احترام به نیازهای دیگران و اطمینان از شیوه‌های منصفانه و بدون تبعیض در تمام تعاملات است [۱۶۲، ۲۱۰، ۲۳۷].

این ارزش‌ها و اصول، به عنوان یک قطب‌نمای اخلاقی عمل می‌کنند و به کوچ‌ها کمک می‌کنند تا حتی در زمان تصمیم‌گیری‌های دشوار، شجاعانه و با اخلاق عمل کنند [۱۹۳، ۲۲۸]. عدم رعایت این اصول می‌تواند به نقض اخلاق منجر شود که پیامدهای جدی برای اعتبار کوچ و کل حرفه به همراه دارد [۶۱].

۲. محرمانگی در کوچینگ و محدودیت‌های آن

محرمانگی یکی از حیاتی‌ترین ستون‌های رابطه کوچینگ است که فضایی از اعتماد و امنیت را ایجاد می‌کند و به مشتریان امکان می‌دهد تا عمیق‌ترین افکار، چالش‌ها و آرزوهای خود را بدون ترس از افشاگری بیان کنند [۵۲، ۱۶۳، ۲۹۶، ۶۱۱، ۶۲۸، ۶۸۹، ۶۹۳]. این حق محرمانگی متعلق به مشتری است، نه کوچ، و این مشتری است که مرزهای محرمانگی را تعیین می‌کند [۲۱، ۲۴، ۵۵۳، ۶۹۳]. کوچ متعهد است که سختگیرانه‌ترین سطوح محرمانگی را در قبال تمام اطلاعات مشتریان و حامیان حفظ کند، مگر اینکه افشاگری طبق قانون الزامی باشد [۲۲، ۱۸۶، ۱۹۷، ۲۴۰، ۲۹۶، ۵۸۴].

با این حال، محرمانگی مطلق در کوچینگ نادر و غیرقابل دستیابی است [۴۷، ۱۵۲، ۶۶۲، ۶۹۵]. برخلاف روابط وکیل-موکل یا پزشک-بیمار، رابطه کوچ-مشتری تحت حمایت امتیاز قانونی محرمانه نیست [۵۳، ۳۷۶، ۶۶۲، ۶۷۵]. این بدان معناست که یک دادگاه ممکن است کوچ را مجبور به افشای اطلاعات مربوط به مشتری کند [۶۹۳]. علاوه بر این، شرایط خاصی وجود دارد که در آن کوچ باید محرمانگی را نقض کند. این استثناها باید به وضوح در ابتدای قرارداد کوچینگ با مشتری و هر ذی‌نفع دیگری (مانند سازمان پرداخت‌کننده) مورد توافق قرار گیرند [۲۵، ۴۷، ۱۵۲، ۱۹۷، ۲۱۱، ۲۴۱، ۵۷۹، ۶۶۲، ۶۷۵، ۶۹۵].

مهم‌ترین شرایطی که محرمانگی ممکن است نقض شود، عبارتند از:

  • فعالیت غیرقانونی: اگر مشتری اطلاعاتی در مورد ارتکاب فعالیت‌های غیرقانونی یا دانش خود در مورد آنها فاش کند [۲۵، ۱۰۱، ۱۹۷، ۵۸۰، ۶۶۲، ۶۶۴، ۶۹۳].
  • الزامات قانونی: در صورتی که قانون، حکم دادگاه معتبر یا احضاریه قضایی، افشای اطلاعات را الزامی کند [۲۵، ۱۰۱، ۱۹۷، ۵۸۰، ۶۶۲، ۶۶۴، ۶۹۳].
  • خطر قریب‌الوقوع یا احتمالی آسیب به خود یا دیگران: اگر کوچ به طور معقولی باور داشته باشد که مشتری قصد آسیب رساندن به خود یا دیگران را دارد [۲۵، ۱۰۱، ۱۹۷، ۵۷۷، ۵۸۰، ۶۶۲، ۶۶۴، ۶۹۳]. این شامل مواردی مانند خودکشی، آسیب به شخص ثالث، یا آسیب به یک سازمان می‌شود [۶۶۴].
  • کودکان یا بزرگسالان آسیب‌پذیر: در صورت کار با خردسالان یا بزرگسالان آسیب‌پذیر، کوچ باید تدابیری را با حامیان یا سرپرستان آنها برای اطمینان از سطح مناسب محرمانگی در راستای منافع مشتری اتخاذ کند، ضمن اینکه از قوانین مربوطه و اقدامات حفاظتی پیروی کند [۹۶، ۶۶۴، ۶۷۷].
  • توافقات قبلی: اطلاعاتی که در ابتدای قرارداد توافق شده است که به اشتراک گذاشته شود، مانند اهداف عمومی یا گزارش‌های پیشرفت با حامی مالی [۱۵۳، ۶۹۵].

مدیریت دقیق و شفافیت در مورد این محدودیت‌ها در مرحله قرارداد، برای حفظ اعتماد و اجتناب از سوءتفاهم‌ها حیاتی است [۴۷، ۱۵۲، ۲۲۱، ۲۹۷]. کوچ باید به مشتری توضیح دهد که چه اطلاعاتی با چه کسی و از چه طریقی به اشتراک گذاشته خواهد شد [۱۹۷، ۲۲۰، ۲۴۰]. در صورت لزوم افشاگری، کوچ باید تا حد امکان متمرکز و محدود به اطلاعات ضروری باشد و از افشای بیش از حد خودداری کند [۴۸]. همچنین، پس از هر گونه نقض محرمانگی، بررسی رابطه با مشتری ضروری است تا مشخص شود آیا رابطه کوچینگ همچنان می‌تواند موثر باشد یا خیر [۴۸].

۳. معضلات اخلاقی رایج و روابط پیچیده

حوزه کوچینگ مملو از معضلات اخلاقی است که اغلب پاسخ‌های صریح و روشنی ندارند [۳، ۶، ۱۱۴، ۵۵۹، ۶۲۰]. این وضعیت‌ها می‌توانند شامل تعارضات منافع، روابط دوگانه و تصمیم‌گیری‌های دشوار در مورد رفاه مشتری باشند.

۳.۱. تعارض منافع و روابط دوگانه: تعارض منافع زمانی رخ می‌دهد که منافع شخصی یا حرفه‌ای کوچ با مسئولیت‌های او در قبال مشتری در تضاد باشد [۷۹، ۱۶۶، ۱۸۷، ۱۹۵، ۲۵۲]. این امر می‌تواند شامل منافع مالی، روابط شخصی یا نقش‌های چندگانه باشد [۱۸۷، ۱۹۵]. به عنوان مثال، کوچینگ همزمان یک مدیر و کارمند در یک سازمان می‌تواند منجر به تعارض منافع شود، به ویژه زمانی که اطلاعاتی از یک طرف به دست می‌آید که طرف دیگر از آن بی‌خبر است [۱۱۷، ۱۶۶، ۱۹۹، ۲۱۱، ۲۴۳]. در چنین مواردی، کوچ باید شفافیت را حفظ کند، مرزهای مشخصی را تعیین کند و بی‌طرفی خود را از ابتدا تضمین کند [۱۱۸، ۱۶۷، ۲۱۱، ۲۴۳، ۳۰۵، ۳۰۶، ۳۰۹، ۳۱۰، ۳۱۱، ۳۱۸، ۴۵۷، ۴۵۹، ۴۶۵]. این امر به ویژه برای کوچ‌های داخلی که نقش‌های سازمانی دیگری نیز دارند، حائز اهمیت است [۴۰، ۱۱۸، ۱۹۸، ۲۱۱].

۳.۲. روابط صمیمانه و رمانتیک: یکی از جدی‌ترین نقض‌های اخلاقی، ورود به روابط جنسی یا رمانتیک با مشتریان یا حامیان است [۲۹، ۱۹۰، ۲۰۴، ۲۱۴، ۲۴۵، ۳۲۲]. این گونه روابط دینامیک قدرت را مخدوش کرده و هدف کوچینگ را تغییر می‌دهند [۲۹]. کد اخلاق ICF به صراحت این گونه تعاملات را ممنوع می‌کند [۲۰۴، ۲۴۵]. در صورت بروز احساسات رمانتیک یا جاذبه، چه از سوی کوچ و چه از سوی مشتری، مسئولیت اخلاقی کوچ این است که از پیشروی آن جلوگیری کرده و در صورت لزوم، رابطه کوچینگ را خاتمه داده و مشتری را به کوچ دیگری ارجاع دهد [۲۹، ۳۲۲، ۳۲۳، ۳۲۴، ۵۸۱]. در مورد روابط رمانتیک پس از پایان کوچینگ، توصیه می‌شود یک دوره انتظار مشخص (مانند ۲ تا ۳ سال) رعایت شود [۳۲۵، ۵۸۲].

۳.۳. مرزهای اجتماعی و حرفه‌ای: نگهداری مرزهای حرفه‌ای در روابط اجتماعی با مشتریان نیز مهم است. در حالی که تعاملات دوستانه می‌توانند اعتماد را افزایش دهند، گذر از خط “صمیمیت بیش از حد” می‌تواند عینیت کوچ را به خطر اندازد [۲۹، ۵۷۱]. کوچ باید از “مراقبت بیش از حد” پرهیز کند، زیرا این امر می‌تواند او را به نقش مراقب یا ناجی سوق دهد که با ماهیت توانمندسازی کوچینگ در تضاد است [۵۷۱]. کوچ باید از فاش کردن مشکلات شخصی خود یا استفاده از مشتری برای حمایت عاطفی خودداری کند [۶۱۹]. پس از اتمام کوچینگ نیز، شفافیت و مرزبندی در مورد ادامه هرگونه تعامل اجتماعی ضروری است [۵۷۲].

۳.۴. ارجاع به متخصصان دیگر: کوچ‌ها باید محدودیت‌های تخصص خود را بشناسند [۱۶۸، ۲۰۲، ۲۱۱، ۲۴۶، ۳۴۹، ۶۱۱]. کوچینگ درمان نیست و جایگزینی برای روان‌درمانی، مشاوره، یا مراقبت‌های بهداشتی روانی محسوب نمی‌شود [۱۲۹، ۱۴۵، ۱۷۶، ۲۷۵، ۲۷۷، ۳۷۲، ۳۷۳]. اگر مسائل مشتری فراتر از حیطه صلاحیت کوچ باشد (مانند افسردگی، اعتیاد، یا مشکلات قانونی/پزشکی)، کوچ مسئولیت اخلاقی دارد که مشتری را به متخصصان واجد شرایط مانند درمانگران، مشاوران، یا وکلا ارجاع دهد [۱۱۵، ۱۲۳، ۱۶۸، ۲۱۱، ۳۴۹، ۵۸۱، ۶۶۵، ۶۷۸]. عدم تشخیص این نیاز و تلاش برای ارائه مشاوره در حوزه‌های خارج از صلاحیت، می‌تواند به مشتری آسیب برساند [۱۶۸].

۳.۵. ارزش‌های شخصی و بی‌طرفی: کوچ‌ها ممکن است با دیدگاه‌ها و ارزش‌های مشتریان خود که با ارزش‌های شخصی آنها متفاوت است، مواجه شوند [۶۱۱]. در چنین مواردی، کوچ باید بی‌طرفی خود را حفظ کرده و ارزش‌ها یا باورهای شخصی خود را به مشتری تحمیل نکند [۱۶۲، ۱۷۰، ۲۱۱، ۳۱۸، ۶۱۱]. اگر موضوعی به شدت با اخلاقیات شخصی کوچ در تضاد باشد، ممکن است نیاز باشد که کوچ رابطه را خاتمه داده و مشتری را به کوچ دیگری ارجاع دهد [۱۷۰، ۳۲۰].

۳.۶. استفاده از اطلاعات مشتری: استفاده از دستاوردهای مشتری (مانند موفقیت‌های مالی) برای تبلیغات بدون رضایت صریح و مکتوب مشتری، یک تخلف جدی در محرمانگی است [۵۷، ۵۸، ۵۹]. کوچ‌ها نباید لیست مشتریان خود را فاش کنند یا اطلاعات حساس شخصی و مالی مشتریان را در جمع‌های خصوصی یا شبکه‌های اجتماعی بیان کنند، حتی اگر هدفشان کسب اعتبار باشد [۶۰، ۶۱، ۵۵۷].

۴. نقش قراردادها و توافقات در کوچینگ

قرارداد یا “کانترکتینگ” یکی از مهارت‌های کلیدی در کوچینگ است و اساس ایجاد اعتماد، اطمینان و ارتباط موثر با مشتری را تشکیل می‌دهد [۴۶]. یک قرارداد کوچینگ شفاف، انتظارات و مرزهای روشنی را برای همه طرف‌های درگیر (کوچ، مشتری و حامی مالی) تعیین می‌کند [۴۷، ۱۲۶، ۱۵۲، ۲۱۱، ۲۷۳، ۵۶۹].

۴.۱. اهمیت قرارداد مکتوب: اگرچه توافقات شفاهی نیز معتبر هستند، اما داشتن یک قرارداد مکتوب به شدت توصیه می‌شود [۵۴، ۶۱، ۶۷، ۱۷۳، ۲۹۸]. این سند به کوچ کمک می‌کند تا به سؤالات احتمالی پیش از طرح شدن پاسخ دهد و مسائل بالقوه را قبل از بروزشان مورد توجه قرار دهد [۵۴]. بسیاری از شکایات به هیئت اخلاق ICF ناشی از قراردادهای نامشخص یا غایب بوده‌اند [۱۷۳].

۴.۲. محتوای قرارداد کوچینگ: یک قرارداد کوچینگ جامع باید شامل عناصر کلیدی زیر باشد:

  • شناسایی طرفین: کوچ و مشتری، و نقش‌های آنها [۶۷، ۲۷۳].
  • تعریف کوچینگ: توضیح ماهیت کوچینگ به عنوان یک فرآیند فکری و خلاقانه که هدف آن به حداکثر رساندن پتانسیل مشتری است [۲۷۳، ۳۷۱].
  • اهداف و انتظارات: تعیین اهداف، نتایج و پیامدهای مورد انتظار از کوچینگ [۲۷۳، ۱۶۴].
  • محرمانگی: تبیین دقیق سیاست محرمانگی، شامل آنچه محرمانه تلقی می‌شود و استثنائات آن [۵۵، ۶۷، ۲۱۱، ۲۴۱، ۲۵۱، ۲۷۷، ۵۶۴، ۵۷۹]. این بخش باید به صراحت بیان کند که کوچ-مشتری از حمایت امتیاز قانونی (مانند پزشک-بیمار) برخوردار نیست [۵۳، ۳۷۶، ۶۶۲].
  • نقش‌ها و مسئولیت‌ها: تشریح روشن مسئولیت‌ها و حقوق هر یک از طرفین [۱۰۱، ۲۱۱، ۲۳۹، ۲۴۹].
  • ترمینیشن (خاتمه): حق مشتری برای خاتمه دادن به رابطه کوچینگ در هر زمان و شرایط مربوط به آن [۱۹۹، ۲۴۰، ۲۷۶، ۳۷۳، ۳۷۹، ۵۶۶].
  • شرایط مالی: جزئیات مربوط به هزینه‌ها، روش پرداخت و سیاست بازپرداخت [۱۶۴، ۲۱۱، ۲۷۹، ۵۶۶].
  • مدیریت سوابق: توضیح نحوه نگهداری، ذخیره‌سازی و امحای سوابق کوچینگ [۲۱۱، ۲۲۲، ۲۸۴، ۶۶۳].
  • ارجاعات: بیان شفاف در مورد دریافت هرگونه کمیسیون یا مزایا برای ارجاع مشتریان به اشخاص ثالث [۲۰۱، ۲۱۱، ۲۴۶، ۳۳۷، ۳۳۸، ۳۳۹، ۳۵۰].
  • حدود صلاحیت: تأکید بر اینکه کوچینگ، درمان نیست و جایگزینی برای مشاوره پزشکی یا روان‌شناختی نیست [۲۷۵، ۲۷۷، ۳۷۲، ۳۷۳].

۴.۳. شفافیت در محیط‌های سازمانی: در محیط‌های سازمانی، که حامی مالی (سازمان) هزینه‌های کوچینگ را پرداخت می‌کند، نیاز به شفافیت بیشتری وجود دارد [۲۲، ۲۰۹]. قرارداد باید به وضوح مشخص کند که چه اطلاعاتی بین کوچ، مشتری و حامی مالی به اشتراک گذاشته خواهد شد [۲۲، ۴۷، ۱۵۲، ۱۵۳، ۱۹۷، ۲۲۰، ۶۹۵]. جلسات سه طرفه در ابتدا برای تعیین اهداف، جمع‌آوری بازخورد از مدیر و جلب حمایت او، و توضیح محرمانگی بسیار مفید است [۲۱]. این توافقات اولیه، سوءتفاهمات را به حداقل می‌رساند و اعتماد را تقویت می‌کند [۲۲۱].

۵. حفاظت از داده‌ها و حریم خصوصی: الزامات GDPR

حفاظت از داده‌های شخصی مشتریان یک جنبه اخلاقی و قانونی حیاتی در کوچینگ است. مقررات عمومی حفاظت از داده‌ها (GDPR)، که در ۲۵ مه ۲۰۱۸ لازم‌الاجرا شد، تأثیر گسترده‌ای بر کوچینگ، به ویژه کوچینگ دیجیتال، در سراسر جهان داشته است [۱۰۵، ۱۷۹، ۳۶۶، ۶۳۶]. این مقررات بر هر شرکتی که داده‌های شخصی افراد مقیم منطقه اقتصادی اروپا (EEA) را پردازش می‌کند، صرف‌نظر از مکان جغرافیایی آن، اعمال می‌شود [۱۰۵، ۱۷۹].

۵.۱. اصول کلیدی GDPR: GDPR بر شش اصل کلیدی حفاظت از داده‌ها استوار است که کوچ‌ها باید به آنها پایبند باشند:

  1. قانونیت، انصاف و شفافیت: داده‌های شخصی باید به صورت قانونی، منصفانه و شفاف پردازش شوند. کوچ‌ها باید به افراد در مورد نحوه استفاده از داده‌هایشان اطلاع دهند و مطمئن شوند که داده‌ها به شیوه‌ای معقول و مورد انتظار مشتری مدیریت می‌شوند [۳۶۱، ۶۴۸]. رضایت آزادانه، خاص، آگاهانه و بدون ابهام مشتری برای پردازش داده‌ها ضروری است [۳۶۲، ۶۴۹].
  2. محدودیت هدف: داده‌های شخصی باید برای اهداف مشخص، صریح و مشروع جمع‌آوری شوند و نباید به گونه‌ای پردازش شوند که با آن اهداف ناسازگار باشد [۳۶۳، ۶۳۹، ۶۴۸].
  3. کاهش داده: استفاده از داده‌های شخصی باید کافی، مرتبط و محدود به آنچه برای هدف ضروری است، باشد. کوچ‌ها باید حداقل مقدار داده لازم را جمع‌آوری کرده و از نگهداری جزئیات غیرضروری خودداری کنند [۳۶۳، ۶۳۹].
  4. دقت: داده‌ها باید دقیق و در صورت لزوم به‌روز نگه داشته شوند. کوچ‌ها باید اقدامات معقولی را برای اطمینان از صحت داده‌ها و اصلاح اطلاعات نادرست یا ناقص انجام دهند [۳۶۴، ۶۳۹].
  5. محدودیت ذخیره‌سازی: داده‌ها نباید بیشتر از حد لزوم نگهداری شوند. کوچ‌ها باید طول مدت نگهداری داده‌های شخصی را بررسی کرده و اطلاعاتی را که دیگر برای اهداف مورد نظر لازم نیستند، به طور ایمن حذف کنند [۲۲۳، ۳۶۵، ۶۳۹].
  6. یکپارچگی و محرمانگی: داده‌های شخصی باید به طور ایمن پردازش شوند، از جمله محافظت در برابر پردازش غیرمجاز یا غیرقانونی و در برابر از دست دادن، تخریب یا آسیب تصادفی. این مستلزم استفاده از اقدامات فنی و سازمانی مناسب برای جلوگیری از به خطر افتادن عمدی یا تصادفی داده‌ها است [۱۸۲، ۳۶۶، ۶۱۱، ۶۱۹].

۵.۲. مسئولیت‌ها و پیامدها: کوچ‌ها به عنوان “کنترل‌کننده‌های داده” (data controllers) در قبال رعایت تمام اصول حفاظت از داده‌ها و همچنین انطباق پردازش‌کننده‌های داده‌ای که از آنها استفاده می‌کنند، مسئولیت بالایی دارند [۶۴۱، ۶۵۰]. نقض GDPR می‌تواند منجر به جریمه‌های سنگین تا ۲۰ میلیون یورو یا ۴ درصد از گردش مالی سالانه جهانی شرکت شود، علاوه بر از دست دادن اعتماد و آسیب به برند [۱۰۶، ۱۸۰].

۵.۳. مدیریت سوابق و حوادث امنیتی: کوچ‌ها باید سوابق کوچینگ (یادداشت‌ها، توافق‌نامه‌ها، مکاتبات الکترونیکی) را در مکان‌های امن نگهداری کرده و پس از اتمام دوره نیاز به آنها، به طور ایمن امحا کنند [۱۹۸، ۲۱۱، ۲۲۲، ۲۲۳، ۲۴۱، ۳۰۰، 611، ۶۱۹، ۶۶۳]. این شامل استفاده از نرم‌افزارهای آنتی‌ویروس، فایروال‌ها و رمزهای عبور قوی برای داده‌های دیجیتال، و نگهداری امن و امحای مناسب سوابق کاغذی می‌شود [۱۸۲، ۱۸۳، ۳۰۱]. در صورت بروز نشت داده (data breach)، کوچ موظف است آن را ظرف ۷۲ ساعت به رگولاتور حفاظت از داده‌ها گزارش دهد، به ویژه اگر این نشت احتمالاً منجر به خطری برای حقوق و آزادی‌های افراد شود [۱۸۱، ۳۶۷، ۶۴۴، ۶۵۳]. همچنین، داشتن یک برنامه مشخص برای مدیریت چنین حوادثی و اطلاع‌رسانی به افراد درگیر در صورت بروز نشت داده جزئی، یک رویه خوب محسوب می‌شود [۶۴۴، ۶۵۳].

۶. تمایز کوچینگ از روان‌درمانی و مشاوره

یکی از جنبه‌های حیاتی اخلاق در کوچینگ، درک و شفاف‌سازی مرزهای بین کوچینگ و سایر حرفه‌های کمک‌کننده، به ویژه روان‌درمانی و مشاوره است [۱۲۹، ۱۴۵، ۱۴۶]. این تمایز نه تنها برای حفظ صداقت حرفه‌ای کوچ ضروری است، بلکه از مشتری در برابر دریافت خدمات نامناسب یا غیرقانونی محافظت می‌کند.

۶.۱. ماهیت کوچینگ: کوچینگ به عنوان یک فرآیند مشارکتی، فکری و خلاقانه تعریف می‌شود که مشتریان را برای به حداکثر رساندن پتانسیل شخصی و حرفه‌ای خود الهام می‌بخشد [۱۸۵، ۱۹۴، ۲۴۹، ۲۷۳، ۳۷۱]. این فرآیند عمدتاً رو به جلو، عمل‌گرا و متمرکز بر دستیابی به اهداف مشخص در زمینه‌های شغلی، مالی، سلامتی، روابط و آموزش است [۱۲۲، ۱۳۸، ۲۷۴، ۲۷۶]. کوچ‌ها به مشتریان کمک می‌کنند تا راهکارهای خود را بیابند و مسئولیت انتخاب‌ها و اقدامات خود را بپذیرند [۱۷۱، ۲۷۷].

۶.۲. تفاوت با روان‌درمانی و مشاوره: برخلاف روان‌درمانی و مشاوره، کوچینگ شامل تشخیص یا درمان اختلالات روانی نمی‌شود [۱۷۶، ۲۷۵، ۳۷۲]. کوچ‌ها نباید خود را به عنوان درمانگر یا مشاور معرفی کنند و کوچینگ نباید جایگزینی برای مراقبت‌های بهداشتی روانی، درمان سوءمصرف مواد یا سایر مشاوره‌های حرفه‌ای پزشکی یا حقوقی باشد [۱۷۶، ۲۷۷، ۳۷۳]. مسئله تمایز بین کوچینگ و روان‌درمانی اهمیت قانونی نیز دارد. در برخی ایالت‌ها (مانند کلرادو)، کوچ‌ها ممکن است به دلیل فعالیت درمانی بدون مجوز تحت پیگرد قانونی قرار گیرند [۱۲۹، ۱۳۰، ۱۴۵، ۱۴۶]. این امر بر اهمیت آموزش مشتریان و حامیان مالی در مورد تمایز خدمات کوچینگ از خدمات درمانی تأکید می‌کند [۱۲۹، ۱۴۵، ۱۴۶].

۶.۳. راهنمایی برای ارجاع: کوچ‌های اخلاق‌مدار همواره هوشیارند تا نشانه‌هایی را که حاکی از نیاز مشتری به خدمات حرفه‌ای دیگری است، تشخیص دهند [۳۴۸]. اگر مشتری مسائل عمیق‌تر روانی، اعتیاد، یا مشکلات قانونی داشته باشد که فراتر از حوزه صلاحیت کوچینگ است، کوچ باید به مسئولیت اخلاقی خود عمل کرده و مشتری را به متخصصان مربوطه ارجاع دهد [۱۱۵، ۱۲۳، ۱۶۸، ۲۱۱، ۳۴۹، ۵۸۱، ۶۶۵، ۶۷۸]. ساختن یک شبکه ارجاع شامل کوچ‌هایی با رویکردهای متفاوت و متخصصان از زمینه‌های مرتبط مانند درمان و مشاوره می‌تواند در این زمینه مفید باشد [۳۵۰].

۷. نظارت حرفه‌ای (سوپرویژن) و توسعه اخلاقی مستمر

نظارت حرفه‌ای یا سوپرویژن، جزء حیاتی عملکرد اخلاقی و توسعه مستمر کوچ‌ها است [۱۳، ۴۳، ۵۸۹، ۶۸۹]. این فرآیند، فضایی محافظت‌شده و منظم را برای کوچ‌ها فراهم می‌کند تا در مورد موقعیت‌ها و روابط مشتری خاص، واکنش‌ها و الگوهایی که در آنها برانگیخته می‌شود، تأمل کنند [۴۲].

۷.۱. نقش سوپرویژن در اخلاق:

  • افزایش آگاهی اخلاقی: سوپرویژن به کوچ کمک می‌کند تا ابعاد اخلاقی موقعیت‌ها را که ممکن است درگیر آنها شده باشد، شناسایی کند [۸، ۱۴، ۳۳]. اغلب، کوچ‌ها تنها پس از درگیر شدن در یک وضعیت، به جنبه‌های اخلاقی آن پی می‌برند [۸].
  • حل معضلات: سوپروایزر می‌تواند کوچ را در دیدن تصویر بزرگ‌تر و درک چگونگی تأثیر مرزهای مبهم بر اثربخشی کوچینگ حمایت کند [۳۰، ۳۲]. این به کوچ کمک می‌کند تا در موقعیت‌های دارای ابهام اخلاقی، بهترین رفتار یا واکنش را برای حفظ حرفه‌ای‌گری اخلاقی پیدا کند [۱۵۴].
  • توسعه شایستگی: سوپرویژن به کوچ‌ها امکان می‌دهد هوش هیجانی خود را توسعه دهند، حمایت دریافت کنند و نیازهای توسعه‌ای خود را شناسایی و برطرف سازند [۴۳].
  • دیدگاه‌های جدید: سوپرویژن کوچ را دعوت می‌کند تا از چارچوب فکری خود خارج شده و دیدگاه‌های متفاوتی در مورد یک موقعیت کسب کند [۱۴]. این امر به ویژه در موقعیت‌هایی که هیچ پاسخ “درستی” وجود ندارد، بسیار مهم است [۶].
  • کد اخلاق: سازمان‌هایی مانند انجمن کوچینگ، الزام می‌کنند که کوچ‌ها برای افزایش عملکرد خود و همچنین تضمین یکپارچگی اخلاقی، در سوپرویژن شرکت کنند [۱۳].

۷.۲. توسعه ظرفیت‌های اخلاقی: توسعه ظرفیت‌های اخلاقی نیازمند تمرین منظم و رویکردهای خاصی است [۱۴، ۱۵].

  • ادراک فعال: نگاه کردن فراتر از چارچوب معمول خود برای بررسی سایر ذی‌نفعان که ممکن است به طور معمول در نظر گرفته نشوند [۹، ۱۵].
  • ظرفیت منفی (Negative Capability): این مفهوم که توسط شاعر بریتانیایی جان کیتس مطرح شده، شامل مقاومت در برابر تمایل به دستیابی به نتایج خاص، به ویژه در مواجهه با عدم قطعیت است [۱۶]. این به معنای “انتظار فعال” است که در آن به یک وضعیت اجازه می‌دهید تا پیش از تصمیم‌گیری درباره یک اقدام، کامل خود را آشکار کند [۱۶]. در کوچینگ، این به معنای “همراهی” با مشتری است تا پیامدهای یک وضعیت آشکار شود [۱۷].
  • پرسش‌گری: پرسیدن سؤالات، چه در فرآیند قرارداد و چه در سوپرویژن، به شناسایی و مواجهه با چالش‌های اخلاقی کمک می‌کند [۹، ۱۵].

۷.۳. رویکرد “انجام کار خوب”: تعهد به تعالی از طریق توسعه شخصی، حرفه‌ای و اخلاقی مستمر برای کوچ‌ها حیاتی است [۲۰۱، ۲۱۲، ۲۲۹، ۲۳۴، ۲۳۸، ۵۹۷]. این شامل فراتر رفتن از صرف “اجتناب از کار بد” (یعنی تنها رعایت حداقل استانداردها برای جلوگیری از نقض) و حرکت به سمت “انجام کار خوب” است [۲۰۶، ۲۱۴، ۲۴۸، ۳۵۷، ۳۵۸]. “انجام کار خوب” به معنای اتخاذ تصمیماتی است که تأثیر مثبتی بر افراد، سازمان‌ها و جامعه داشته باشند، حتی در شرایطی که از نظر قانونی مجاز باشد یا یک استاندارد اخلاقی خاص به صراحت بیان نشده باشد [۳۵۸، ۳۵۹]. این رویکرد بر یکپارچگی داخلی کوچ تأکید دارد، نه فقط بر نظارت بیرونی [۳۵۹].

۸. ملاحظات سیستمی و مسئولیت اجتماعی گسترده‌تر

کوچ‌ها در یک اکوسیستم وسیع‌تر عمل می‌کنند که شامل سطوح فردی، خانوادگی، سازمانی، جامعه‌ای، ملی و جهانی است [۳۲، ۳۳، ۳۵۸]. بنابراین، ملاحظات اخلاقی باید فراتر از رابطه کوچ-مشتری فردی گسترش یابد و سیستم‌های گسترده‌تری را که مشتری در آن فعالیت می‌کند، در بر گیرد [۱۰].

۸.۱. ذی‌نفعان گسترده‌تر: در ارزیابی موقعیت‌های اخلاقی، کوچ‌ها باید منافع تمام ذی‌نفعان، از جمله کسانی که در سلسله‌مراتب سازمانی پایین‌تر هستند یا گروه‌های حاشیه‌نشین، را در نظر بگیرند [۹، ۱۰]. برای مثال، در یک سناریوی کوچینگ سازمانی، ممکن است یک مدیر عامل به دنبال راهی برای اخراج چند عضو تیم باشد [۱، ۲]. کوچ باید فراتر از منافع مدیر عامل، به رفاه کارکنانی که در معرض خطر هستند، و تأثیر احتمالی بر فرهنگ سازمانی کلی نیز توجه کند [۲، ۶].

۸.۲. برابری و تنوع: کوچ‌های حرفه‌ای متعهد به ارتقای تنوع، برابری و شمول هستند و اطمینان می‌دهند که شیوه‌هایشان عاری از تبعیض بر اساس سن، نژاد، جنسیت، قومیت، گرایش جنسی، مذهب، ملیت، ناتوانی یا وضعیت نظامی است [۱۶۴، ۲۰۵، ۲۱۴، ۲۴۴، ۳۱۸]. این امر مستلزم آگاهی از سوگیری‌های خود (چه آگاهانه و چه ناخودآگاه) و تلاش فعال برای مقابله با آنهاست [۲۳۷، ۳۱۷، ۳۱۸]. حفظ برابری و مشارکت در تمام روابط کوچینگ، از جمله روابط کوچ-مشتری و مربی-دانشجو، از اصول کلیدی است [۲۳۷].

۸.۳. تأثیر اجتماعی و زیست‌محیطی: فلسفه “انجام کار خوب” به کوچ‌ها این امکان را می‌دهد که تأثیر حرفه خود را بر جامعه و حتی بر جهان “بیش از انسان” (more-than-human world) درک کنند [۱۱، ۱۲، ۲۰۶، ۲۱۴، ۲۴۸، ۳۵۷، ۳۵۸]. این رویکرد از کوچ‌ها می‌خواهد که به صورت سیستمی فکر کنند و راه‌حل‌ها و نوآوری‌ها را با حساسیت فرهنگی و آگاهی عمیق از مسائل سیستمی ایجاد کنند [۳۵۸]. این مسئولیت گسترده‌تر شامل در نظر گرفتن تهدیدات زیست‌محیطی و تغییرات آب‌وهوایی در ارزیابی انتخاب‌های اخلاقی نیز می‌شود [۱۱].

نتیجه‌گیری

اصول اخلاقی و حریم خصوصی، سنگ‌بنای حرفه کوچینگ را تشکیل می‌دهند و برای ایجاد روابط اعتمادبخش، تضمین حرفه‌ای‌گری و حمایت از رفاه مشتریان ضروری هستند [۴۶، ۶۲۸، ۶۸۸]. کوچینگ، به عنوان یک حرفه خودتنظیم‌شونده، به طور مداوم در حال تکامل است و با معضلات اخلاقی پیچیده‌ای مواجه می‌شود که نیازمند هوشیاری، خودبازتابی و توسعه مستمر هستند [۳، ۸، ۱۴، ۱۵۸].

توافقات شفاف و قراردادهای مکتوب، نقطه شروعی حیاتی برای تعیین مرزهای محرمانگی، مسئولیت‌ها و انتظارات هستند و از سوءتفاهمات در روابط چندجانبه جلوگیری می‌کنند [۴۷، ۱۲۶، ۱۵۲، ۱۷۳]. با این حال، کوچ‌ها باید از محدودیت‌های محرمانگی مطلق آگاه باشند و در شرایط قانونی یا خطر جانی، آماده نقض آن باشند، که این موارد باید از ابتدا به مشتری اطلاع داده شوند [۴۷، ۱۵۲، ۶۶۴، ۶۹۳].

حفاظت از داده‌های شخصی مشتریان، به ویژه در پرتو مقرراتی مانند GDPR، مسئولیت عمده‌ای را بر عهده کوچ‌ها می‌گذارد. مدیریت ایمن سوابق، شفافیت در مورد استفاده از داده‌ها و رعایت حقوق مشتریان در قبال اطلاعات شخصی‌شان، از الزامات ضروری است [۱۸۲، ۲۲۲، ۳۶۱، ۶۱۱].

تمایز قائل شدن بین کوچینگ و روان‌درمانی یا مشاوره برای حفظ یکپارچگی حرفه‌ای و جلوگیری از ارائه خدمات نامناسب به مشتریان حیاتی است [۱۲۹، ۲۷۵، ۳۷۲]. کوچ‌ها باید محدودیت‌های صلاحیت خود را بشناسند و در صورت لزوم، مشتریان را به متخصصان مناسب ارجاع دهند [۱۱۵، ۱۶۸].

در نهایت، توسعه اخلاقی از طریق نظارت حرفه‌ای (سوپرویژن)، تفکر مداوم و تمرین “ظرفیت منفی”، به کوچ‌ها کمک می‌کند تا در مواجهه با ابهام، قضاوت عاقلانه داشته باشند [۱۳، ۱۴، ۱۶، ۱۸]. پذیرش فلسفه “انجام کار خوب” به جای صرفاً “اجتناب از کار بد”، کوچ‌ها را تشویق می‌کند تا فراتر از رعایت حداقل‌ها عمل کرده و تأثیر مثبتی بر مشتریان، سازمان‌ها و جامعه گسترده‌تر داشته باشند [۳۵۸، ۳۵۹]. با پایبندی به این اصول، کوچ‌ها نه تنها اعتبار و اثربخشی خود را ارتقا می‌دهند، بلکه به رشد و بلوغ کل حرفه کوچینگ در سراسر جهان نیز کمک می‌کنند.

نکات کلیدی

  • کوچینگ یک حرفه خودتنظیم‌شونده است که توسط نهادهایی مانند ICF و EMCC دارای کدهای اخلاقی مشخص است [۱۵۸، ۱۶۰، ۶۰۹].
  • محرمانگی سنگ‌بنای رابطه کوچینگ است و به مشتری امکان می‌دهد آزادانه بیان شود [۱۶۳، ۶۲۸، ۶۸۹].
  • محرمانگی مطلق وجود ندارد؛ مواردی مانند فعالیت غیرقانونی، خطر آسیب جانی، یا الزامات قانونی، استثنائات محرمانگی هستند و باید از ابتدا در قرارداد مشخص شوند [۴۷، ۱۵۲، ۶۶۴].
  • قراردادهای شفاف و مکتوب برای تعیین مرزها، مسئولیت‌ها و انتظارات در رابطه کوچینگ حیاتی هستند [۴۷، ۱۷۳، ۲۳۹].
  • کوچینگ درمان یا مشاوره نیست و کوچ‌ها باید محدودیت‌های صلاحیت خود را بشناسند و در صورت لزوم، مشتریان را به متخصصان مربوطه ارجاع دهند [۱۲۹، ۲۷۵، ۳۷۲].
  • تعارض منافع (مانند روابط دوگانه یا کوچینگ همزمان افراد مرتبط در یک سازمان) باید به طور فعال مدیریت و در صورت لزوم از آنها اجتناب شود [۱۱۷، ۱۶۶، ۱۹۹، ۲۴۳].
  • روابط جنسی یا رمانتیک با مشتریان یا حامیان اکیداً ممنوع است [۲۹، ۲۰۴، ۲۴۵].
  • حفاظت از داده‌ها تحت مقرراتی مانند GDPR الزامی است؛ این شامل مدیریت ایمن، ذخیره‌سازی و امحای سوابق مشتریان می‌شود [۱۸۲، ۲۲۲، ۳۶۶].
  • نظارت حرفه‌ای (سوپرویژن) ابزاری ضروری برای توسعه اخلاقی، بازتاب بر عملکرد و حل معضلات اخلاقی است [۱۳، ۴۳، ۶۸۹].
  • فلسفه “انجام کار خوب” کوچ‌ها را تشویق می‌کند تا فراتر از رعایت حداقل‌های اخلاقی عمل کرده و تأثیر مثبتی بر جامعه داشته باشند [۳۵۸، ۳۵۹].

سؤالات تفکربرانگیز

  1. با توجه به اینکه کوچینگ یک حرفه خودتنظیم‌شونده است و نه تحت نظارت مستقیم دولتی، چگونه می‌توان از پایبندی تمام کوچ‌ها به کدهای اخلاقی اطمینان حاصل کرد؟
  2. در سناریوهایی که محرمانگی باید نقض شود (مانند خطر آسیب جانی)، چگونه یک کوچ می‌تواند این موضوع را به شیوه‌ای اخلاقی و حمایتی به مشتری خود اطلاع دهد؟
  3. چگونه یک کوچ می‌تواند در مواجهه با معضلات اخلاقی پیچیده که هیچ پاسخ “درستی” ندارند، از “ظرفیت منفی” (Negative Capability) به طور مؤثر استفاده کند؟
  4. در محیط‌های کوچینگ سازمانی، که منافع مشتری فردی و سازمان ممکن است در تضاد باشند، کوچ چگونه می‌تواند به بهترین شکل ممکن تعادل را برقرار کند؟
  5. با توجه به اهمیت رویکرد “انجام کار خوب” به جای صرفاً “اجتناب از کار بد”، کوچ‌ها چگونه می‌توانند این فلسفه را در عملکرد روزمره خود و در تصمیم‌گیری‌های اخلاقی تعبیه کنند؟

۳۰ جمله کلیدی

  1. اخلاق در کوچینگ ستون فقرات روابط حرفه‌ای و اعتمادبخش است [۲۰۹، ۵۸۸، ۶۸۸].
  2. کوچینگ یک حرفه خودتنظیم‌شونده است که توسط سازمان‌هایی مانند ICF و EMCC اداره می‌شود [۱۵۸، ۱۶۰].
  3. محرمانگی سنگ‌بنای رابطه کوچینگ است و فضای امنی برای خودکاوی فراهم می‌کند [۱۶۳، ۶۲۸، ۶۸۹].
  4. حق محرمانگی متعلق به مشتری است، نه کوچ [۲۱، ۲۴، ۵۵۳، ۶۹۳].
  5. محرمانگی مطلق در کوچینگ وجود ندارد و باید استثنائات آن به وضوح بیان شود [۴۷، ۶۶۲، ۶۹۵].
  6. استثنائات محرمانگی شامل فعالیت‌های غیرقانونی، خطر آسیب جانی، و الزامات قانونی است [۲۵، ۱۹۷، ۶۶۴].
  7. قراردادهای مکتوب و شفاف از ابتدا، برای تعیین مرزها و انتظارات ضروری هستند [۴۷، ۱۷۳].
  8. ICF تأکید می‌کند که بیشتر شکایات اخلاقی ناشی از قراردادهای نامشخص یا غایب است [۱۷۳].
  9. کوچ‌ها باید محدودیت‌های تخصص خود را بشناسند و خدمات درمانی ارائه ندهند [۱۶۸، ۲۷۵].
  10. کوچینگ، درمان، مشاوره یا روان‌درمانی نیست و جایگزینی برای آنها نیست [۱۲۹، ۲۷۵، ۳۷۲].
  11. در صورت نیاز مشتری به درمان، کوچ مسئولیت اخلاقی دارد که او را ارجاع دهد [۱۱۵، ۱۶۸، ۳۴۹].
  12. تعارض منافع باید به طور فعال مدیریت شده و شفافیت حفظ شود [۱۶۶، ۱۹۵، ۲۴۳].
  13. روابط جنسی یا رمانتیک با مشتریان یا حامیان اکیداً ممنوع است [۲۹، ۲۰۴، ۲۴۵، ۳۲۲].
  14. کوچ‌ها باید از “مراقبت بیش از حد” پرهیز کنند تا به نقش مراقب یا ناجی سوق داده نشوند [۵۷۱].
  15. استفاده از دستاوردهای مشتری برای تبلیغات بدون رضایت صریح ممنوع است [۵۷، ۵۹].
  16. فاش کردن لیست مشتریان یا اطلاعات حساس آنها در جمع‌های عمومی ممنوع است [۶۰، ۶۱].
  17. مقررات GDPR بر حفاظت از داده‌های شخصی مشتریان کوچ‌ها در سراسر جهان تأثیرگذار است [۱۰۵، ۱۷۹].
  18. نقض GDPR می‌تواند منجر به جریمه‌های سنگین و از دست دادن اعتماد شود [۱۰۶، ۱۸۰].
  19. کوچ‌ها باید سوابق مشتریان را به طور ایمن نگهداری، ذخیره و امحا کنند [۱۹۸، ۲۲۲، ۳۰۰، ۶۱۱].
  20. هرگونه نشت داده باید ظرف ۷۲ ساعت به رگولاتور گزارش شود [۱۸۱، ۳۶۷].
  21. نظارت حرفه‌ای (سوپرویژن) برای توسعه اخلاقی و حل معضلات ضروری است [۱۳، ۴۳، ۶۸۹].
  22. توسعه ظرفیت‌های اخلاقی نیازمند تمرین مداوم و خودبازتابی است [۱۴، ۱۸].
  23. “ظرفیت منفی” به کوچ کمک می‌کند تا در مواجهه با عدم قطعیت، قضاوت عاقلانه داشته باشد [۱۶، ۱۷].
  24. کوچ‌ها باید از سوگیری‌های شخصی خود آگاه باشند و بی‌طرفی را حفظ کنند [۱۶۴، ۲۴۴، ۳۱۸].
  25. انسانیت، برابری، حرفه‌ای‌گری و همکاری از ارزش‌های اصلی کد اخلاق ICF هستند [۱۶۲، ۲۱۰، ۲۳۳].
  26. فلسفه “انجام کار خوب” به معنای فراتر رفتن از حداقل‌های اخلاقی و ایجاد تأثیر مثبت است [۲۰۶، ۳۵۸، ۳۵۹].
  27. تعهد به توسعه حرفه‌ای و اخلاقی مستمر برای تمام کوچ‌ها حیاتی است [۲۰۱، ۲۱۲، ۶۸۹].
  28. کوچ‌ها باید تمام ذی‌نفعان گسترده‌تر (نه فقط مشتری مستقیم) را در ملاحظات اخلاقی خود در نظر بگیرند [۹، ۱۰].
  29. در روابط تیمی، کوچ باید محرمانگی را هم برای افراد و هم برای کل تیم حفظ کند [۴۵۷، ۴۵۸].
  30. شفافیت در مورد نقش‌های چندگانه (مانند کوچ و مشاور) برای جلوگیری از سردرگمی مشتری ضروری است [۲۴۵، ۳۲۸].

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید