پارامترهای مورفومتریک یک جنبه مهم برای درک رفتار هیدرولوژیکی و مورفولوژیکی حوضه است. مطالعه حاضر در منطقه بوندلخند (هند) که از نظر اقتصادی-اجتماعی عقب مانده و دارای سابقه خشکسالی مکرر است، انجام شده است، از این رو بررسی ویژگی های حوضه با استناد به تجزیه و تحلیل مورفومتریک اهمیت پیدا می کند. از روش سنجش از دور و GIS برای کمی سازی ریاضی پارامترهای حوضه آبخیز شهزاد استفاده شده است. این حوضه عمدتاً از رودخانه شهزاد (یکی از شاخه های رودخانه جامینی) تغذیه می شود که از جنوب به شمال جریان دارد و مساحتی معادل 1100 کیلومتر مربع دارد .. ابعاد مختلف مورفومتریک یعنی پارامترهای خطی، هوایی، برجستگی و مورفوتکتونیکی نشان می دهد که حوضه از نظر شکل کشیده و در قسمت جنوبی کمی از سمت راست بالا رفته است. علاوه بر این، حوضه با نشان دادن فرسایش کمتر در منطقه، تشریح کم و دبی رواناب کم را تجربه می کند. عوامل دیگری مانند تراکم زهکشی، فرکانس زهکشی، تعداد نفوذ و طول جریان روی زمین نشان می دهد که حوضه نفوذپذیری و ظرفیت نفوذ بالایی دارد. از طریق این مطالعه می توان نتیجه گرفت که سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی می توانند در تحلیل رفتار مورفومتریک منطقه مفید واقع شوند. این امر به محقق، برنامه ریز و ذینفعان کمک می کند تا رابطه بین ویژگی های حوضه را برقرار کنند.
کلید واژه ها
حوضه شهزاد , تحلیل مورفومتریک , خصوصیات حوضه , سنجش از دور , GIS
1. مقدمه
مورفومتری یک تجزیه و تحلیل سیستماتیک، کمی و ریاضی از دینامیک حوضه از نظر الگوی توپولوژیکی بیان سطح، ژئومورفولوژی، شکل زمین و شکل است [ 1 ] [ 2 ] [ 3 ] [ 4 ]. این نقش عمده ای در توصیف فرسایش خاک، منابع آب، شرایط سیل و فرآیندهای ژئومورفولوژیکی دارد [ 5 ]. ویژگی هیدرولوژیکی و مورفولوژیکی حوضه زهکشی به خوبی توسط پارامترهای مورفومتریک هوایی و امدادی مختلف توضیح داده شده است، در حالی که جنبه های خطی از جمله آرایش سطحی نهرها ایده ای در مورد تأثیر ساختاری و سنگ شناسی در حوضه ارائه می دهد [ 6 ] [ 7 ] [ 8]. نتیجه تجمعی رویکرد مورفومتریک ایدهای در مورد تکامل، فرآیندهای رودخانهای و رفتار فرسایشی حوضه زهکشی [ 9 ] [ 10 ] [ 11 ] [ 12 ] ارائه میکند. تجزیه و تحلیل مورفومتریک حوضه برای درک تأثیر ژئو هیدرولوژیکی از جمله تاریخچه برهنهای، وضعیت بلوغ حوضه، پتانسیل آب، ویژگیهای خاک و شرایط فرسایشی مهم است [ 13 ] [ 14 ].
توصیف کمی از یک سیستم زهکشی توسط تجزیه و تحلیل مورفومتریک حوضه ارائه می شود که یکی از جنبه های مهم توصیف حوضه است [ 15 ]. توسعه لندفرم ها و سیستم زهکشی به سنگ شناسی سنگ بستر و ساختارهای مرتبط با آنها بستگی دارد، بنابراین اطلاعات قابل اعتمادی در مورد زمین شناسی، هیدرولوژی، ژئومورفولوژی و کاربری زمین منطقه را می توان از الگوی و بافت زهکشی به دست آورد [ 16 ]. تجزیه و تحلیل مورفومتریک ایده ای در مورد هندسه حوضه، ریخت شناسی رودخانه، دیاستروفیسم اخیر، تاریخ زمین شناسی و ژئومورفولوژی حوضه ارائه می دهد [ 17 ].
با پیشرفت تکنولوژی، تکنیک سنجش از دور و GIS به ابزاری قوی در رویکرد ژئوفضایی تبدیل شده است. روش مرسوم قبلی استخراج زهکشی از نقشه توپوگرافی و ردیابی بر روی ورق های مایلار برای تجزیه و تحلیل آن اکنون با تکنیک های پیشرفته جغرافیایی جایگزین شده است. چندین محقق مانند [ 14 ] [ 18 ] – [ 30 ] از سنجش از دور و GIS برای تجزیه و تحلیل مورفومتریک سیستماتیک حوضه استفاده کرده اند.
منطقه مورد مطالعه در منطقه بوندلخان (هند) قرار دارد که دارای چشم انداز پیچیده زمین شناسی و توپولوژیکی است. این منطقه از نظر اجتماعی-اقتصادی عقب مانده است و تحت تأثیر خشکسالی و قحطی مکرر قرار دارد، از این رو تمرکز اصلی را برای کمک های مالی مدیریت و برنامه توسعه توسط دولت ایالتی و مرکزی جلب می کند. لالیت پور به عنوان خشکسالی مترولوژیک طبقه بندی می شود، اگرچه مخازن شهزاد و گویندساگر بر روی رودخانه اصلی ساخته شده اند و آب های سطحی متعددی در حوضه آبخیز وجود دارد، حتی در آن زمان اغلب در صورت کمبود بارندگی با کمبود آب مواجه می شود. هدف از این مطالعه ارزیابی جنبه مورفومتریک حوضه آبخیز شهزاد در ناحیه لالیت پور هند با استفاده از سنجش از دور و محیط GIS می باشد. مطالعه دقیق با استفاده از تکنیک ژئوفضایی برای ارزیابی خصوصیات مورفومتریک حوضه حوضه مهم است.
2. منطقه مطالعه
حوضه آبخیز شهزاد در ناحیه لالیت پور در منطقه بوندلخاند اوتار پرادش می ریزد که از عرض های جغرافیایی 24 درجه و 25 دقیقه شمالی – 25 درجه 03 دقیقه شمالی تا طول جغرافیایی 78 درجه و 17 دقیقه شرقی – 78 درجه 39 دقیقه شرقی امتداد دارد که کل منطقه جغرافیایی حدود 1100 کیلومتر مربع را پوشش می دهد . . شکل 1 نشان می دهد
شکل 1 . نقشه موقعیت منطقه مورد مطالعه.
موقعیت منطقه مطالعه رودخانه شهزاد رودخانه اصلی حوزه است که از فلات ویندیان جنوبی سرچشمه می گیرد و به سمت شمال می ریزد و حوزه آبخیز را به دو نیمه شرقی و غربی تقسیم می کند. رودخانه و نهرهای فرعی آن از الگوی زهکشی دندریتی تا زیر دندریتی پیروی می کنند. نهرها که در نیمه غربی سرچشمه می گیرند از خط مستقیم پیروی می کنند که ممکن است به دلیل ویژگی های ساختاری برجسته باشد [ 31 ].
از نظر توپوگرافی، حوضه آبخیز با دشت، فلات، تپه ها و پشته ها مشخص می شود. فلات ویندیان با توپوگرافی موجدار در جنوب نمایان است و تپه های برهنه ای در قسمت شمالی حوزه آبخیز وجود دارد. بقیه حوضه دارای دشتهای تقریباً مسطح با رخنمونهای سنگی نقطهدار کوچک است که در سراسر حوضه پخش شدهاند. بالاترین و کمترین ارتفاعی که در این مطالعه مشاهده شد به ترتیب 280 متر و 495 متر در ثانیه و شیب منطقه بین 0 تا 48 درجه است. شکل 2 مدل سه بعدی حوضه را نشان می دهد.
شکل 2 . نقشه سه بعدی حوضه شهزاد با (ب) نیم رخ چپ (ج) نیم رخ سمت راست.
زمین شناسی حوضه آبخیز شهزاد به طور گسترده توسط مجموعه گرانیتی بوندلخند متشکل از گرانیت ها و گنیس های گرانیتی در قسمت شمالی حوضه و فلات مجزای ماسه سنگ و شیل ویندیان در حاشیه جنوبی کمک می کند. توده ای از آبرفت های باندا بر روی زیرزمین BGC قرار گرفته است ( شکل 3 ).
واحدهای ژئومورفیک موجود در حوضه آبخیز شهزاد عبارتند از: تپههای برهنهای، پدیدمانها/مجموعه اینسلبرگ، پدینتهای مدفون، دشت مدفون با هوازدگی متوسط، پدیپلین مدفون با هوازدگی کمعمق، لبهها، درههای پرشده، فلات بریدهشده و خطی ( شکل 4 ).
ماه مه گرم ترین ماه فصل با میانگین حداکثر دما است
شکل 3 . نقشه زمین شناسی حوضه آبخیز شهزاد (منبع: GSI, 2008).
45.5 درجه سانتیگراد، در حالی که میانگین حداقل دما در ماه ژانویه 5 درجه سانتیگراد است. حدود 80 درصد از کل بارندگی در ماههای تیر و مرداد اتفاق میافتد که میانگین بارندگی سالانه آن 806.25 میلیمتر است. انحراف معیار بارندگی سالانه حدود 280.81 میلی متر با ضریب واریانس 34.82 درصد است. سدهای گویندساگر و شهزاد به ترتیب در جنوب و شمال بر روی رودخانه شهزاد ساخته شده اند که به عنوان منبع اصلی آب سطحی در حوزه آبخیز عمل می کند.
شکل 4 . نقشه ژئومورفولوژی حوضه آبخیز شهزاد (منبع: هالدار و راجارجان، 1379).
کانال ها از طریق مخازن برای اهداف آبیاری و شرب به هم متصل می شوند.
3. مواد و روش
یک رویکرد سیستماتیک شامل مراحل متعدد برای انجام کار حاضر دنبال شد. بررسی نقشه های توپوگرافی هند (54 L/5، L/6، L/7، L/9 و K/12) در مقیاس 1:50000 برای استخراج اطلاعات مربوطه استفاده شد. دادههای ماموریت توپوگرافی رادار شاتل (SRTM) با وضوح 30 متر برای تولید مدل ارتفاعی دیجیتال (DEM) و شیب مشابه مشتق بعدی استفاده شد. شکل 5 (الف) زهکشی منطقه روی DEM و شکل 5 (ب) شیب منطقه مورد مطالعه را نشان می دهد.
(الف)
(ب)
شکل 5 . (الف) زهکشی روی DEM قرار گرفته است. (ب) نقشه شیب.
3.1. ترسیم حوضه آبخیز
داده های ماموریت توپوگرافی رادار شاتل (SRTM) با وضوح 30 متر برای ترسیم مرز حوضه استفاده شد. ماژول های مختلفی از Arc Map 10 برای استخراج خودکار حوضه استفاده شد. کاشیهای SRTM موزاییکسازی شدند و با استفاده از تحلیلگر فضایی (ابزار هیدرولوژی) دادههای شطرنجی مختلف مانند Fill DEM، جهت جریان، تجمع جریان، ترتیب جریان، جریان به ویژگی و حوضه تولید شد. بنابراین، حوضه تولید شده در قالب شطرنجی به ویژگی چند ضلعی تبدیل شد و متعاقباً به عنوان فایل شکل (.shp) ذخیره شد. جریانهای دیجیتالی شده از صفحات صفحهای Survey of India بعداً توسط تصویر ماهوارهای IRS-R2 LISS III (2015) نیز با جریانهای تولید خودکار مرتبط شد. جریان حاصل بر اساس طرح نظم دهی Strahler (1964) ترتیب داده شد.
3.2. شبکه زهکشی و تحلیل مورفومتریک
حوضه موزاییک شده و بریده شده از صفحات توپی Survey of India برای دیجیتالی کردن دستی زهکشی استفاده شد و متعاقباً با استفاده از داده های IRS-R2 LISS III FCC در سال 2015 به روز شد. دیجیتالی سازی روی صفحه با ایجاد یک فایل برداری جدید (.shp) به عنوان پوشش خط انجام شد. ، به این لایه برداری ایجاد شده، شناسه های منحصر به فرد متفاوتی برای سفارشات جریان های مختلف اختصاص داده شد و خطاهای دیجیتالی (در صورت وجود) با استفاده از ماژول ویرایش موجود در ArcMap ویرایش و حذف شدند. به هر بخش جریان یک ترتیب جریان طبق روش هورتون [ 32 ] اختصاص داده شد و بعداً توسط Strahler (1952) برای محاسبه جنبه های خطی، هوایی و امدادی با استفاده از فرمول ها و روش های استاندارد اصلاح شد. شکل 6 نمودار جریان سیستماتیک مطالعه را نشان می دهد.
شکل 6 . نمودار جریان مطالعه.
4. تجزیه و تحلیل مورفومتریک
داده های سنجش از دور و تکنیک های همراه با پلت فرم GIS به راحتی برای محاسبه پارامترهای مورفومتریک استفاده می شوند. تجزیه و تحلیل مورفومتریک در جنبه های خطی، هوایی و امدادی انجام می شود. جنبه خطی شامل ترتیب جریان (U)، تعداد جریان (Nu)، طول جریان (Lu)، طول جریان متوسط (Lsm)، نسبت طول جریان (RL) و نسبت دوشاخه است. جنبه هوایی شامل تراکم زهکشی (Dd)، فرکانس جریان (Fs)، بافت زهکشی (Dt)، ضریب شکل (Ff)، نسبت گردش خون (Rc)، نسبت طولی (Re)، تعداد نفوذ (If)، شکل حوضه (Bs) است. طول جریان زمینی (Lg)، شدت زهکشی (Di) و ثابت نگهداری کانال (c). جنبه امدادی شامل نقش برجسته حوضه (R)، نسبت برجستگی و عدد ناهمواری (Rn) است. علاوه بر برخی پارامترهای مورفوتکتونیکی مانند ضریب عدم تقارن حوضه (Af-index) و شاخص سینوسیته نیز محاسبه شده است.جدول 1 فرمول های مورد استفاده برای محاسبه پارامترهای مورفومتریک و مورفوتکتونیکی حوضه را نشان می دهد و شکل 7 نقشه زهکشی منطقه را با ترتیب آبراهه های مختلف نشان می دهد.
جدول 1 . پارامترهای مورفومتریک/مورفوتکتونیکی و فرمول آنها
شکل 7 . نقشه زهکشی حوضه آبخیز شهزاد.
4.1. جنبه خطی
پارامترهای خطی مانند ترتیب جریان (u)، تعداد جریان (Nu)، طول جریان (Lu)، میانگین طول جریان (Lsm)، نسبت طول جریان (RL) و نسبت انشعاب (Rb) و میانگین نسبت انشعاب (Rbm) محاسبه شده است. برای حوضه شهزاد.
4.1.1. سفارش جریان (U)
ترتیب جریان اولین و اولین گام در تجزیه و تحلیل مورفومتریک است. طبقه بندی های مختلفی از ترتیب جریان توسط [ 32 ] [ 33 ] [ 34 ] [ 35 ] [ 36 ] پیشنهاد شده است. اما برای سادگی، طبقهبندی Strahler برای ترتیب جریان اتخاذ شده است. طبق سیستم نظم دهی Strahler، کوچکترین بخش جریان بدون انشعاب به عنوان مرتبه اول تعیین می شود، جایی که دو بخش مرتبه اول با آن برخورد می کنند، مرتبه دوم را تشکیل می دهند، جایی که دو بخش مرتبه دوم به هم می رسند، مرتبه سوم را تشکیل می دهد و به همین ترتیب [ 15 ]]. بالاترین مرتبه جریان، نهر تنه ای است که در آن تمام آب و رسوب تخلیه حوضه جمع شده و از آن عبور می کند. مرتبه ششم بالاترین درجه نهر در حوضه شهزاد است.
4.1.2. شماره جریان (شماره)
تعداد کل بخش جریان موجود در هر سفارش به عنوان تعداد جریان نامیده می شود و مقدار تعداد جریان با افزایش ترتیب جریان کاهش می یابد. طبق هورتون (1945) “قانون عدد جریان”، لگاریتم های عدد جریان رسم شده در برابر ترتیب جریان از دنباله هندسی معکوس پیروی می کنند و نقاط روی خط مستقیم قرار می گیرند، اگرچه برخی از نقاط ممکن است انحراف کمی از مسیر خطی نشان دهند. . در حوضه آبخیز شهزاد 1500 نهر درجه یک، 349 نهر مرتبه دوم، 82 نهر درجه سه، 18 نهر درجه چهار، 3 نهر درجه پنج و یک (نهر اصلی شهزاد) درجه شش وجود دارد. شکل 8 همبستگی منفی را هنگام ترسیم ترتیب جریان در برابر شماره جریان نشان می دهد.
شکل 8 . نمودار رگرسیون نشان دهنده همبستگی (-ve) بین تعداد جریان و ترتیب جریان است.
4.1.3. طول جریان (Lu)
طول تجمعی تمام بخشهای جریان یک مرتبه خاص، طول جریان آن مرتبه است. طول جریان معمولاً در مرتبه های پایین تر بیشتر است، زیرا تعداد جریان افزایش می یابد طول جریان کاهش می یابد و بالعکس. در مقایسه با حوضه آبخیز با زهکشی خوب که در آن تعداد کمی از نهرهای نسبتاً طولانیتر ایجاد شده است، تعداد زیادی نهر با طول کوتاهتر روی سنگ بستر سازندهای کمتر نفوذپذیر ایجاد میشود [ 37 ].]. با توجه به هورتون (1945)، “قانون طول جریان”، طول نهرهای هر ردیف در یک حوضه زهکشی تقریباً به یک نسبت هندسی مستقیم نزدیک است. رسم ترتیب جریان در برابر طول جریان از الگوی خطی پیروی می کند که نشان دهنده مواد سنگی همگن در معرض هوازدگی و فرسایش است. انحراف از الگوی کلی نشانهای است که زمین با تنوع سنگشناسی و توپوگرافی مشخص میشود. طول بیشتر جریان ها نشان دهنده شیب مسطح تر است [ 38]. طول جریان تمام راسته ها به صورت جداگانه در Arc GIS 10 اندازه گیری می شود، مقدار طول جریان در ردیف های اول، دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم به ترتیب 943.20 کیلومتر، 366.36 کیلومتر، 199.64 کیلومتر، 124.33 کیلومتر، 28.77 کیلومتر و 61.8 کیلومتر است. . نمودار رگرسیونی ترتیب جریان در برابر طول جریان ( شکل 9 ) نشان می دهد که انحراف در طول جریان در مرتبه ششم (که در صورت الگوی کلی باید از طول جریان مرتبه پنجم کمتر باشد) ممکن است به دلیل لیتولوژی یکنواخت، شیب ملایم و کم باشد. گرادیان در توپوگرافی
شکل 9 . نمودار رگرسیون ترتیب جریان در مقابل طول جریان.
4.1.4. میانگین طول جریان (Lsm)
طول متوسط جریان، ویژگی ابعادی است که ویژگی های شبکه زهکشی و سطح حوضه کمک کننده آن را نشان می دهد [ 15 ]. این نسبت طول کل جریان یک سفارش خاص به تعداد جریان های آن مرتبه است. با افزایش ترتیب جریان مقدار میانگین طول جریان افزایش می یابد، این دو همبستگی مثبت را نشان می دهند ( شکل 10 ).
4.1.5. نسبت طول جریان (RL)
نسبت طول جریان با نسبت طول متوسط جریانهای یک مرتبه معین به مرتبه پایینتر بعدی محاسبه میشود [ 32 ]. مقدار نسبت طول جریان از 0.231 (برای V/IV) تا 2.148 (برای VI/V) متغیر است. مقدار اعشاری نسبت طول جریان نشان می دهد که میانگین طول جریان های مرتبه بالاتر از طول جریان مرتبه پایین تر بعدی کمتر است. تغییر در نسبت طول جریان
شکل 10 . میانگین طول جریان در مقابل ترتیب جریان.
ممکن است به دلیل تغییر در توپوگرافی و شیب باشد، که نشان دهنده اواخر مرحله جوانی توسعه ژئومورفیک در نهرهای منطقه مورد نظر است [ 19 ] [ 39 ] [ 40 ].
4.1.6. نسبت انشعاب (Rb)
نسبت انشعاب به عنوان نسبت تعداد بخشهای جریان در یک ترتیب معین به تعداد بخشهای جریان مرتبه بالاتر بعدی تعریف میشود [ 41 ]. نسبت انشعاب به عنوان علامت تسکین و تشریح در نظر گرفته می شود [ 32 ]. حوضه ای که ساختارهای هندسی الگوی زهکشی را تحریف نمی کند، مقدار نسبت دوشاخه آنها بین 3 تا 5 است [ 42 ]. مقدار کمتر Rb نشان می دهد که حوضه از نظر ساختاری بدون اعوجاج در الگوی زهکشی تحت تسلط کمتری است [ 43 ]. طبق گفته Strahler (1957) مقدار Rb در مناطق مختلف یا محیط های مختلف به جز جایی که ساختارهای زمین شناسی قدرتمند غالب هستند، تغییرات کمی را نشان می دهد.
در حوضه شهزاد مقدار نسبت انشعاب از 3 تا 6 متغیر است ( جدول 2 )، مقادیر بالاتر نشان می دهد که زهکشی در قسمتی از حوضه از نظر ساختاری کنترل می شود در حالی که مقادیر پایین تر، تغییرات کمی بین آنها نشان می دهد و نشان دهنده اختلالات ساختاری کمتری است. میانگین Rb حوضه 4.422 است.
جدول 2 . جنبه های خطی حوضه شهزاد.
4.2. جنبه هوایی
جنبه هوایی شامل پارامترهای مورفومتریک مختلف مانند چگالی زهکشی (Dd)، فرکانس جریان (Fs)، بافت زهکشی (Dt)، ضریب فرم (Rf)، نسبت گردشی (Rc)، نسبت طولی (Re)، نسبت نفوذ (If)، حوضه است. شکل (Bs)، طول جریان زمینی (Lg)، شدت زهکشی (Di) و ثابت حفظ کانال (C).
مساحت و محیط حوضه معیار اساسی برای تحلیل حوضه زهکشی است. مساحت حوضه ممکن است به عنوان صفحه افقی بین تقسیمات آب تعریف شود که در آن بخش های جریان از هر درجه به خوبی شبکه شده اند. محیط، مرز محیطی حوضه است که به طور خودکار در محیط GIS محاسبه می شود. طول حوضه طولانی ترین بعد حوضه در امتداد جریان اصلی همان حوضه است. با فرمول پیشنهاد شده توسط Nookaratnam و همکاران محاسبه می شود . [ 44 ].
4.2.1. تراکم زهکشی (DD)
مفهوم چگالی زهکشی توسط هورتون [ 45 ] به عنوان نزدیکی فاصله بین بخشهای جریان پیشنهاد شد. چگالی زهکشی اندازه گیری است
طول کل جریان از تمام نظم در حوضه داده شده به واحد سطح. تراکم زهکشی نشان دهنده تشریح چشم انداز، پتانسیل رواناب، پوشش گیاهی، شرایط آب و هوایی، پتانسیل رواناب، ظرفیت نفوذ زمین، ویژگی سنگ و خاک حوضه است [ 46 ] – [ 51 ]. تراکم زهکشی کم در مناطقی با مواد زیر سطحی بسیار مقاوم یا نفوذپذیر، پوشش گیاهی متراکم و ریلف کم تولید می شود. تراکم زهکشی بالا به طور کلی در مناطقی با مواد زیر سطحی غیرقابل نفوذ و ضعیف، تسکین بالا و پوشش گیاهی کم رخ می دهد [ 43 ]. لانگبین [ 52] اهمیت تراکم زهکشی را به عنوان عاملی برای تعیین زمان سفر با آب در یک حوضه معین تشخیص داد. چگالی کم زهکشی منجر به بافت زهکشی درشت می شود، در حالی که تراکم زهکشی بالا منجر به بافت زهکشی ظریف می شود.
تراکم کلی زهکشی حوضه آبخیز شهزاد 1.567 (کم) است، اما تراکم زهکشی بیشتر در مناطقی که گرانیت و گنیس های غیر قابل نفوذ در معرض دید هستند مشاهده می شود ( شکل 11 ). تراکم زهکشی کم در حاشیه جنوبی که در آن سنگ های مقاوم و نفوذپذیر وجود دارد یافت می شود. منطقه سوم با کشش وسیع آبرفت مشخص می شود، که در آن به طور کلی تراکم زهکشی بسیار کم است به جز در مناطقی که بخش های رودخانه از همه راسته ها به جریان اصلی می رسد، در نتیجه تراکم زهکشی در یک منطقه خاص افزایش می یابد. تراکم زهکشی در قسمت آبرفتی حوضه به دلیل نفوذپذیری و نفوذ زیاد کم است.
4.2.2. فرکانس جریان (Fs)
فرکانس جریان عبارت است از تعداد کل جریانهای تمام سفارشات در واحد سطح (هورتون، 1932). مانند تراکم زهکشی، فرکانس جریان نیز پارامتر مشابهی برای اندازه گیری شبکه زهکشی حوضه است. فرکانس جریان بالا به طور کلی به مواد غیرقابل نفوذ زیرسطحی، ظرفیت نفوذ کم، پوشش گیاهی کم و تسکین بالا مرتبط است [ 50 ] [ 51 ] [ 53 ]. در حوضه آبخیز شهزاد، فرکانس جریان 1.77 (کم) است که نشان می دهد بخش زیادی از حوضه با سنگ شناسی نفوذپذیر یعنی آبرفت پوشیده شده است. با این حال فرکانس جریان به طور محلی بالا است، به ویژه در آن بخش از حوضه که در آن گرانیت و گنیس ها در معرض دید هستند.
شکل 11 . نقشه تراکم زهکشی حوزه آبخیز.
4.2.3. بافت زهکشی (Dt)
بافت زهکشی به اقلیم، شدت بارندگی، نفوذ، نوع خاک، پوشش گیاهی و آب و هوا بستگی دارد [ 54 ]. در مرحله اولیه چرخه فرسایش، بافت زهکشی در طبیعت درشت یافت می شود. اسمیت (1950) بافت زهکشی را به سه دسته طبقه بندی کرد، یعنی زیر 4 بافت کورس، از 4 تا 10 بافت متوسط و بالای 10 بافت ریز است. ارزش بافت زهکشی در حوضه آبخیز شهزاد 7.698 است که در رده بافت متوسط قرار می گیرد ( جدول 3 ).
4.2.4. ضریب فرم (Rf)
ضریب فرم به عنوان نسبت مساحت حوضه به مجذور طول حوضه آن [ 45 ] تعریف می شود. مقدار ضریب فرم برای یک حوضه کاملا دایره ای همیشه بیشتر از 0.7854 خواهد بود، در حالی که مقدار سملر نشان دهنده حوضه درازتر است. حوضه دایره ای اوج جریان بالایی برای مدت زمان تیراندازی خواهد داشت، در حالی که یک حوضه دراز با بازیگر فرم کوچک، جریان اوج کم برای مدت زمان طولانی تر دارد. مقدار ضریب فرم در حوضه آبخیز شهزاد کم است (224/0) که نشاندهنده شکل کشیده حوضه است، همچنین نشان میدهد که این منطقه دارای مقدار جریان اوج پایین برای مدت طولانیتر است که به راحتی در مقایسه با حوضه مدور قابل مدیریت است.
4.2.5. نسبت گردش خون (Rc)
نسبت گردشی به عنوان نسبت مساحت حوضه رودخانه به مساحت یک دایره، محیط یکسانی دارد [ 55 ]. این یک نسبت بدون بعد برای بیان مرز حوضه است. مقدار آن به ترتیب از 0 تا 1 در خط و دایره متغیر است [ 15 ]. این تغییرات تحت تأثیر فراوانی و طول جریان، ساختارهای زمین شناسی، آب و هوا، پوشش گیاهی، شیب و برجستگی حوضه است. در مورد حاضر، نسبت گردشی حوضه شهزاد 0.215 است که نشاندهنده شبکه زهکشی کمتر و کنترل ساختاری کمتر است.
4.2.6. نسبت طولی (Re)
نسبت ازدیاد طول حوضه نسبتی است بین قطر دایره مساحت حوضه زهکشی و حداکثر طول حوضه. مقدار نسبت کشیدگی شکل حوضه را مشخص می کند و به آب و هوا و توپوگرافی حوضه بستگی دارد [ 15 ]. مقدار به طور کلی از 0.6 تا 1 متغیر است، که در آن 0.9 – 1.0 دایره ای، 0.8 – 0.9 (بیضی شکل)، 0.7 – 0.8 (کمتر دراز)، 0.5 – 0.7 (دراز) و <0.5 (بیشتر کشیده) است. حوضه دراز در تخلیه رواناب کارایی کمتری نسبت به حوضه دایره ای دارد (سینگ و سینگ، 1997). در حوضه شهزاد مقدار نسبت کشیدگی 0.533 است که نشان دهنده کشیده بودن حوضه است.
4.2.7. شماره نفوذ (If)
عدد نفوذ حاصل ضرب تراکم زهکشی و فرکانس جریان است. مشاهده می شود که مقادیر بالاتر عدد نفوذ نشان دهنده نفوذ کم و رواناب زیاد است [ 56 ]. ظرفیت نفوذ کم منجر به تراکم زهکشی بالا می شود که نشان دهنده نفوذناپذیر بودن مواد زیر سطحی است و بالعکس. مقدار نفوذپذیری در منطقه مورد مطالعه کم (2.783) است که نشان دهنده ظرفیت نفوذ بالا و تراکم زهکشی کمتر است. منطقه آبرفتی ظرفیت نفوذ بالایی دارد، بنابراین تراکم زهکشی در این منطقه از حوضه آبخیز شهزاد کم است و از این رو رواناب سطحی کم را مطرح می کند.
4.2.8. شکل حوضه (Bs)
شکل حوضه نسبت مربع طول حوضه به مساحت آن است و عمدتاً بر میزان آبرسانی به کانال اصلی آن حاکم است. مقدار شکل حوضه منطقه مورد مطالعه 4.45 است ( جدول 3 ).
4.2.9. طول جریان زمینی (Lg)
هورتون (1945) طول جریان زمینی را به عنوان طول مسیر جریان آب بر روی زمین قبل از تلاقی آن به کانال جریان مجاور توصیف می کند. طول جریان زمینی نزدیک به نیمی از تراکم متقابل زهکشی است. Lg به طور معکوس با شیب متوسط کانال متناسب است و تا حد زیادی مترادف با طول جریان ورق است. شدت بارندگی، نرخ نفوذ، خاک، کاربری زمین/پوشش، شیب و غیره عواملی هستند که بر مقدار Lg تأثیر میگذارند. حداکثر طول جریان زمینی مرحله جوانی را نشان می دهد در حالی که مقدار کمتر Lg در مراحل قدیمی [ 27 ]. طول جریان زمینی در حوضه 0.319 است که نشاندهنده تراکم زهکشی کم و نفوذ زیاد است، در نتیجه رواناب سطحی کمتری را نشان میدهد.
4.2.10. شدت زهکشی (Di)
شدت زهکشی به عنوان نسبت فرکانس جریان به تراکم زهکشی تعریف می شود [ 57 ]. مقادیر کم شدت زهکشی نشان دهنده تأثیر کمی چگالی زهکشی و فرکانس بخار بر میزان کاهش سطح توسط عامل برهنه سازی است. مقدار شدت زهکشی در حوضه شهزاد 132/1 است. مقدار کم تراکم زهکشی، فرکانس جریان و شدت زهکشی نشان می دهد که رواناب سطحی به آرامی از حوضه حذف می شود.
4.2.11. ثابت نگهداری کانال (C)
اصطلاح ثابت نگهداری کانال (C) به عنوان معکوس چگالی زهکشی [ 41 ] تعریف می شود. حوضه زهکشی با مقدار C بیشتر دارای ارزش تراکم زهکشی پایینی خواهد بود و بالعکس. مقدار کم تراکم زهکشی منجر به مقدار بالاتر C می شود، کنترل لیتولوژی با سطح نفوذپذیری بالا را نشان می دهد. در حوضه آبخیز شهزاد مقدار کلی C برابر 0.638 است که نشان دهنده مقدار کم است
جدول 3 . جنبه های هوایی حوضه آبخیز شهزاد.
تراکم زهکشی بهعنوان بخش بزرگتری از حوضه تحت سلطه آبرفتهایی است که از نفوذپذیری بالاتری برخوردار است و در نتیجه مقدار C بیشتر میشود.
4.3. جنبه امدادی
جنبه های برجسته مانند نقش برجسته حوضه (R)، نسبت امداد (Rh) و عدد ناهمواری (Rn) برای حوضه آبخیز شهزاد محاسبه شده است ( جدول 4 ) و به شرح زیر مورد بحث قرار گرفته است:
4.3.1. تسکین حوضه (R)
تسکین حوضه با در نظر گرفتن اختلاف بین ارتفاع بالاترین و پایین ترین نقطه در حوضه محاسبه می شود. تسکین حوضه یک پارامتر مهم برای درک مورفولوژی توسعه زهکشی، جهت جریان آب سطحی و زیرسطحی، ویژگی فرسایشی مانند حجم رسوبات منتقل شده و توسعه شکل زمین در یک حوضه است [ 58 ] [ 18 ]. نقش برجسته حوضه حوضه شهزاد 215 متر است که اختلاف ارتفاع کمتری را نشان می دهد.
4.3.2. نسبت تسکین (Rh)
نسبت امداد یک پارامتر بدون بعد است و به عنوان نسبت بین برجستگی حوضه و طولانی ترین بعد حوضه موازی با جریان اصلی تعریف می شود [ 41 ]. تسکین بر تبدیل انرژی پتانسیل به انرژی جنبشی آبی که از طریق حوضه می گذرد، کنترل می کند [ 59 ]. این معیاری از جنبه گرادیان حوضه است که نشان دهنده شدت فرآیند فرسایش در شیب حوضه است. مقدار بالای نسبت امداد نشان دهنده شیب تند و برجستگی زیاد است و بالعکس. مقدار نسبت امداد در حوضه کم است (0.003) که نشان دهنده شیب ملایم و برجستگی کم است که منجر به دبی کم حوضه اوج و فرسایش کمتر می شود.
4.3.3. عدد ناهمواری (Rn)
Strahler (1964) عدد ناهمواری را به عنوان حاصلضرب برجستگی حوضه و تراکم زهکشی تعریف کرد. مقدار بالای عدد ناهمواری نه تنها نشان دهنده شیب تندتر است بلکه طول بیشتر را نیز نشان می دهد. Rn در حوضه آبخیز شهزاد 0.336 است که مقدار کم با شیب ملایم و فرکانس جریان کم را نشان می دهد. از آنجایی که تعداد ناهمواری در حوضه کم است، در نتیجه فرسایش و تشریح در حوضه شهزاد نیز کم است.
جدول 4 . جنبه های امدادی حوضه آبخیز شهزاد.
4.4. شاخص های مورفوتکتونیکی و ژئومورفیک
چندین شاخص مورفوتکتونیکی و ژئومورفیک نیز پارامترهای مهمی برای توصیف ویژگیهای یک حوضه رودخانه هستند. تجزیه و تحلیل مورفوتکتونیکی با استفاده از شاخصهای ژئومورفیک به عنوان یک ابزار اساسی برای شناسایی فعالیت تکتونیکی یا تنوع در فعالیت تکتونیکی در یک منطقه خاص توسعه یافته است [ 60 ] [ 61 ] [ 62 ]. ضریب عدم تقارن حوضه (Af-index) و شاخص سینوسیته برای حوضه آبخیز شهزاد محاسبه شده است و به شرح زیر است:
4.4.1. عامل عدم تقارن (Af-Index)
ضریب عدم تقارن برای ایجاد رابطه بین جابجایی جانبی در یک حوضه با اشاره به مسیر آب اصلی محاسبه میشود. برای ارزیابی کج شدن زمین ساختی حوضه همراه با جهت شیب استفاده می شود [ 63 ] – [ 69 ]. این شاخص جهت فعالیت تکتونیکی دیفرانسیل را شامل می شود و همچنین نسبت به بالا آمدن و نشست بلوک های گسسته در مقابل کج شدن گسترده حساس است [ 70 ]. شاخص Af با فرمول زیر محاسبه می شود
Af = (Ar/At) 100
که در آن Ar مساحت سمت راست حوضه در امتداد جریان تنه (رو به پایین دست) و At مساحت کل حوضه است. اگر Af > 50 باشد، نشان می دهد که رودخانه به سمت چپ پایین دست و حوضه از سمت راست بالا رفته است. هنگامی که مقدار Af <50 باشد، نشان میدهد که رودخانه به سمت راست پایین دست جابجا شده و از سمت چپ در حوضه زهکشی بالا رفته است، در حالی که مقدار Af برابر با 50 تقارن کامل و بدون کج شدن را نشان میدهد. تغییر در مقدار Af کمتر یا بیشتر از 50 نشان دهنده کج شدن به دلیل کنترل تکتونیکی یا سنگ شناسی فعال است [ 64 ]]. برای محاسبه شاخص Af حوضه، رودخانه اصلی شهزاد در نظر گرفته شد، سپس حوضه به دو نیمه شمالی و جنوبی تقسیم شد تا میزان و جهت کج شدن در سطح محلی محاسبه شود. ضریب Af حوضه آبخیز شهزاد 69/50 است که نشان می دهد رودخانه به سمت چپ حرکت کرده است و حوضه کمی از سمت راست بالا رفته است ( شکل 12 ) که یافته های پراکاش و همکاران را تایید می کند. (2016). علاوه بر این، هنگامی که حوضه به زون شمالی و جنوبی تقسیم می شود، مشاهده شده است که شاخص Af در ناحیه جنوبی 60.15 است که نشان دهنده بالا آمدن در سمت راست است، در حالی که در ناحیه شمالی شاخص Af 35.85 است که نشان دهنده فرونشست در منطقه است. سمت راست.
4.4.2. شاخص سینوسیتی
سینوسیت یک رودخانه به عنوان فاصله منحنی خطی تا فاصله خطی بین انتهای منحنی یا درجه ای که رودخانه از خط مستقیم خارج شده است تعریف می شود. رودخانه ای با شاخص سینووسیت بیشتر از 1.5 به عنوان رودخانه پر پیچ و خم نامیده می شود، در حالی که <1.5 به عنوان رودخانه سینوسی [ 71 ] در نظر گرفته می شود. شاخص کانال محاسبهشده در این تحقیق، طول یک دسترسی است که در طول کانال اندازهگیری میشود، تقسیم بر فاصله خطوط هوایی بین دو نقطه انتهایی دسترسی [ 72 ] [ 73 ].
در منطقه مورد مطالعه، کانال اصلی رودخانه به سه بخش تقسیم می شود:
شکل 12 . بلوک دیاگرام نشان دهنده تأثیر شاخص Af با بالا بردن سمت راست حوضه است.
شکل 13 . شاخص سینوسیتی در بخشهای مختلف رودخانه شهزاد.
قطعه اول (سر تا آب انبار گویندساگر)، قطعه دوم (آب انبار گویندساگر تا پیش شهزاد) و قطعه سوم (پست آب انبار شهزاد تا دهانه). مقادیر شاخص کانال برای بخش اول، دوم و سوم به ترتیب 1.83، 1.16 و 1.15 است ( شکل 13 ). رودخانه در بخش اول در الگوی خود بسیار پرپیچ و خم است، زیرا بین فلات جدا شده جریان دارد، جایی که رواناب سطحی بیشتر است و منجر به فرسایش آبرفت ها می شود، در حالی که در بخش دوم به جریان خود بر روی آبرفت ادامه می دهد اما حجم و سرعت آب توسط سد گوویندساگر محدود می شود، بنابراین مقدار سینوسیته پایینی ایجاد می شود. بخش سوم دارای کمترین مقدار شاخص کانال است که احتمالاً به دلیل فاصله کم و سنگ بستر مقاومی است که رودخانه روی آن جریان دارد. شکل 14وضعیت سینوسی را در نواحی مختلف رودخانه شهزاد نشان می دهد.
شکل 14 . سینوسیته رودخانه شهزاد در دستهای مختلف.
5. نتیجه گیری
مطالعه حاضر پارامترهای مورفومتریک حوضه را با استفاده از GIS و داده های سنجش از دور نشان می دهد. در مرحله دوم اطلاعاتی در مورد هیدرولوژی، سنگ شناسی زیرسطحی، خاک و شرایط فرسایش فراهم می کند. بر اساس پارامترهای مورفومتریک مختلف مانند تراکم زهکشی و فرکانس زهکشی نشان می دهد که حوضه آبخیز شهزاد دارای نفوذپذیری بالایی است .توسط آبرفتی با ظرفیت نفوذ بالا پوشیده شده است. عامل دیگر مانند تعداد نفوذ و طول جریان زمینی نیز نشاندهنده نفوذ زیاد و در نتیجه رواناب سطحی کم است. نسبت کشیدگی نشان میدهد که شکل حوضه کشیده است و بنابراین دارای رواناب کم است و در نتیجه فرسایش کمتری را نشان میدهد. این همچنین توسط پارامترهای دیگری مانند نسبت امداد و عدد ناهمواری پشتیبانی می شود. عامل عدم تقارن نشان می دهد که حوضه از سمت راست در زون جنوبی بالا رفته و در زون شمالی فروکش کرده است. سینوسی رودخانه شهزاد به دلیل ساخت سد و همچنین زمین شناسی زیرسطحی تأثیر متفاوتی بر دخالت انسان دارد.
می توان نتیجه گرفت که تکنیک سنجش از دور هنگامی که با توابع GIS همراه می شود، راه قدرتمند و موثری برای درک رفتار حوضه ارائه می دهد. چنین مطالعاتی می تواند به عنوان ورودی توسط محققین مختلف برای برقراری ارتباط بین ویژگی های مختلف حوضه استفاده شود و علاوه بر آن به برنامه ریزی و مدیریت حوضه کمک کند.
بدون دیدگاه