استفاده از نقشه کشی در رویکردهای جغرافیایی، به ویژه در رویکردهای متمرکز بر بحث های سرزمینی، روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می کند. با این حال، استفاده از نقشه های فنی همچنان غالب است، که اغلب مانع استفاده و تصاحب آن توسط جوامع سنتی می شود. بر اساس این فرض، این مقاله به دنبال نشان دادن این است که علاوه بر نقشهبرداری فنی، روشهای دیگری نیز وجود دارد که باید هم در توضیح و هم در بازنمایی سرزمینها از جمله نقشهبرداری مشارکتی استفاده شود. برای این منظور، در این مقاله پیشنهادات و پیشنهاداتی با هدف یارانه دادن به کاربرد و همکاری نقشه ها از طریق روش شناسی مذکور ارائه شده است. این پیشنهادات و مشارکتها نتیجه بحثهای نظری و در مکانهای مختلف استمشاهدات، در کارگاه های آموزشی که در جوامع سنتی آمازون برزیل برگزار شد. از این بحث ها به این نتیجه می رسد که اتخاذ نقشه مشارکتی در فرآیند ارزش گذاری و درک دانش جوامع سنتی، علاوه بر اینکه به عنوان یارانه ای برای ادعای حقوق تصرف و تملک قلمرو مورد استفاده قرار می گیرد، ارزش زیادی دارد. .
کلید واژه ها
نقشه برداری مشارکتی ، کارتوگرافی اجتماعی ، قلمرو ، جوامع سنتی
1. مقدمه
در شرایط کنونی، اهمیت نقشه کشی در مطالعات علوم اجتماعی، نه تنها در جغرافیا، قطعی است و نویسندگان متعددی وجود دارند که اهمیت این بازنمایی از مکان و زمان را در مورد منشأ و تکامل آن، که قبلا در سرتاسر تاریخ بشر از طریق نقشهها، طرحها، نمودارها، نقشهها و غیره توصیف شده است [ 1 ]. اگرچه آنها مدلهای متمایز بازنمایی هستند، اما نشان میدهند که چگونه بشر در تعامل و تخصصی کردن محیط، و همچنین تعریف و اشغال قلمرو اطراف خود بوده است.
در سراسر فرآیندهای تاریخی تعیین حدود قلمرو و اشغال، به ویژه آنهایی که توسط دولت-ملت ها ترویج می شد، پذیرش نمودارها و نقشه ها، که محصولات نقشه برداری هستند، به عنوان رسمی یا فنی در نظر گرفته می شدند، برای در بر گرفتن مجموعه ای از قوانین و کنوانسیون های مورد استفاده در سراسر جهان که اجازه می داد، ثابت بود. یک قرائت همگن، مستقل از حوزه مورد علاقه، ویژگی ای که از یک سو به این دانش فنی بیشتر، که عمدتاً توسط متخصصان در زمینه پردازش جغرافیایی یا حوزه های مرتبط توسعه یافته است، ارزش می گذارد و از سوی دیگر، در فاصله بازنمایی های فضایی عمل می کند. گروه ها یا جوامعی که در حاشیه فرآیند استفاده از چنین ژئوتکنولوژی ها قرار دارند.
این مقاله به دنبال بحث در مورد راه هایی است که دانش نقشه برداری در طول زمان به دست می آید، با توجه به اینکه علاوه بر نقشه برداری فنی رسمی دولتی، روش های دیگری نیز وجود دارد که می تواند در تهیه و نمایش سرزمین ها نیز مورد استفاده قرار گیرد، مانند نقشه برداری مشارکتی، که اهمیت ارزش گذاری و درک دانش گروه های محروم و جوامع سنتی را نشان داده است.
در این راستا، در تلاش برای بازیابی چنین دانشی، توصیه هایی به سازماندهی نقشه برداری و فرآیند آماده سازی، از نقشه برداری مشارکتی ارائه می کنیم. برای حمایت از چنین بحثی، بحثهای نظری در مورد اهمیت نقشهبرداری و روششناسی مشارکتی، با اولویت دادن به نویسندگانی که از طریق مشاهدات محلی در کارگاههای نقشهبرداری مشارکتی به قلمرو و گروههای سرزمینی یا جوامع سنتی نزدیک میشوند، برگزار شد.
بنابراین، توصیههای پیشنهاد شده در پایان این کار، نتیجه تجربیات تجربی بهدستآمده در سالهای اخیر، با استفاده از تکنیکهای نقشهبرداری مشارکتی در جوامع سنتی در آمازون برزیل و سایر کشورها است. از این حیث، این شیوهها در این زمینه امکان بکارگیری روشهایی را فراهم میآورد که شامل تماس مستقیم با جوامع مورد مطالعه است که شامل جلسات و کارگاههایی با هدف ارائه و بکارگیری نقشههای مشارکتی به عنوان یک روش برنامهریزی فضایی و بازنمایی فضایی بود. با مطالعات موردی، اطلاعات زیادی جمعآوری شد که در [ 2 ] – [ 11 ] و سایر نویسندگانی مانند [ 12 ] که در پایان این کار به آنها اشاره شده است، قابل دسترسی است.
با توجه به اهمیت نقشه برداری مشارکتی در شناخت دانش توصیه شده توسط جوامع سنتی، در مورد استفاده از قلمروها و ادعای حقوق آنها، این اثر کمک بیشتری به گسترش و توسعه نقشه ها، هم برای دانشگاهی و هم برای اهداف جامعه خود، در دفاع و مطالبه حقوق خود.
2. نقشه در فضای جغرافیایی و زمان تاریخی
در طول قرنها، نقشهبرداری از طریق نمادها و نشانههای خود، دانش گروههای انسانی را در مورد واقعیتهای اطرافشان نشان داده است. بنابراین، این دانش، قبل از ورود به مجموعه ای از قراردادهای نقشه برداری، ایجاد شده از توسعه تکنیک ها، توسط تمدن های باستانی به عنوان ابزاری نماینده منابع طبیعی و تعیین حدود سرزمینی گروه های موجود استفاده می شد [ 13 ].
در این معنا، [ 14 ] بیان میکند که مردم باستان به دنبال نمایش گرافیکی اطلاعات اولیه واقعیت خود، اطلاعاتی که توسط حواس میافتند، مناظر و قلمروهای فضاهای اشغالی مانند محل زندگی، تحرک، مکان و مکانهای معیشتی را توصیف میکنند. بنابراین، در رویکرد اول، اهمیت دانش نقشهنگاری در شناسایی و تصاحب سرزمینها، مشخصهای که بعداً در تسخیر مردم و ملتها و نیز در ساختن سرزمینهای ملی افزایش یافته و به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد، تأیید میشود. هویت ها [ 15] تأیید می کند که (…) اولین نقشه های قانون اساسی دولت های ملی مربوط به نفوذ و جهت گیری، شناسایی مسیرهای به داخل، تعریف نقاط مرجع در طول مسیرها و قرار دادن نمادهایی برای نشان دادن وجود ثروت بود. . یکی دیگر از جنبه های تولید کارتوگرافی، قلمروسازی یا تحدید حدود دولت و نیز تعریف اموال در فضای حاکمیت آن بود.
استفاده از دانش نقشهنگاری را برای مقاصد مختلف مشخص میکند، زیرا همه آنها قصد دارند دامنهها را بدانند، تعریف کنند و دامنهها را به میزان بیشتر یا کمتر گسترش دهند. در زمانهای قدیم، این جستجو در درجه اول با نیاز به بقای انسانها مرتبط بود، چه در محافظت در برابر افراد دیگر یا در برابر حیوانات وحشی، چه در جستجوی منابع برای امرار معاش.
از سوی دیگر، با پیدایش اولین سرزمینهای دولت-ملت، حتی در صورت نیاز به بقا و حفاظت، عناصر دیگری با ابعادی فراتر از نیاز به امرار معاش گروههای انسانی را در خود جای میدهند. قدرت. بنابراین تسخیر و تسلط بر مردم و ثروت به اهداف مستمر و بی وقفه تبدیل می شود و دانش فضایی نقشه ها به نفع این سلطه است. به [ 16] کارتوگرافی نیز می تواند نوعی دانش و نوعی قدرت باشد. درست همانطور که مورخ چشم انداز گذشته را با رنگ های حال ترسیم می کند، هندسه آگاهانه یا ناآگاهانه نه تنها محیط را به معنایی انتزاعی، بلکه الزامات سرزمینی یک نظام سیاسی را نیز بازتولید می کند. این که آیا نقشه تحت پرچم علم نقشهکشی تولید میشود، مانند اکثر نقشههای رسمی، یعنی تمرینی برای تبلیغات آشکار، درگیر شدن شما در روند قدرت اجتنابناپذیر است.
بنابراین، می توان نقشه را به عنوان یک نمایش فضایی تصور کرد که دانش یک قلمرو معین را نشان می دهد و می تواند به عنوان یک ابزار قدرت مهم استفاده شود، زیرا امکان اتخاذ استراتژی هایی برای فتوحات سرزمینی را فراهم می کند.
[ 17 ]، با اشاره به اهمیت نقشه ها در تشکیل سرزمینی برزیل، می گوید: «(…) من معتقد نیستم که ملتی در کره زمین وجود داشته باشد که قلمروهای آن به قیمت یک ژنرال تضمین شده و گسترش یافته باشد. هرگز سلاحی علیه دشمن شلیک نکرده است: نقشه (…)». به گفته نظریه پرداز، این بیانیه بر اساس شکل بارون ریو برانکو است که تاکید کرده است اطلاعات بدست آمده از نقشه ها مسئول هر پیروزی در فتح و گسترش قلمرو برزیل است.
بنابراین، هدف از تدوین نقشه، تأکید بر ویژگی معینی از قلمرو است، که ممکن است اختلافات بین ملتها یا گروههای اجتماعی، موقعیت مناطق خاص استفاده [ 18 ] یا شناسایی منابع طبیعی، مساعد برای بهرهبرداری اقتصادی باشد. توابع بی شمار دیگر تأکید بر این نکته مهم است که واقعیت نشان داده شده روی نقشه از نگاه سازنده ناشی می شود، که [ 16 ] ادعا می کند کاملاً از «قضاوت ارزش» مستثنی نیست.
در بیشتر موارد، از آنجایی که نقشهها توسط متخصصانی که معمولاً از مناطق نقشهبرداری شده دور هستند، تصور میشوند، نقشهها در حال حاضر دانشی دور محسوب میشوند و هنوز هم هستند و برای مدت طولانی، اساساً برای اهداف دولت – ملل، که قبلاً در مورد آن اظهار نظر شده است. این نقشه اگرچه محصولی فنی به حساب می آید، اما نه به ندرت اهدافی را نشان می دهد و در خدمت اهدافی است که با اهدافی که توسط جمعیت محلی ارائه شده است، مشخصه ای که منفی عمل کرده است، یعنی در کاهش ارزش دانش نقشه برداری، که در ساختن بسیار مهم و ضروری است. دانش و مطالبه حقوق جمعیت/ جوامع محروم یا آسیب پذیر.
بنابراین، این نقشههای فنی، که نقشههای رسمی نامیده میشوند [ 19 ]، به دنبال ارائه مجموعهای از هنجارها و قراردادها هستند، که هم برای نظم دادن به اطلاعات دفعشده و هم برای هدایت درک آنها، صرف نظر از مکانهای دسترسی و انتشار آن، به منظور خوانش نقشهکشی عمل میکنند. دانشی در دسترس و در دسترس کسانی که به آن نیاز دارند، چه برای امور روزمره و چه برای برنامه ریزی و مدیریت قلمرو.
با این حال، تا به امروز، اگرچه در نظر گرفته شده است که این نقشه های رسمی در دسترس همگان باشد، اما این امر به طور گسترده مورد پذیرش قرار نگرفته است، زیرا مقاومت و عدم آگاهی خاصی در مورد ابزارهای مورد استفاده در تولید آنها وجود دارد که کاربرد آن را دشوار می کند. . علاوه بر این، بازنمایی ها محدودیت های متعددی را به همراه دارد، مانند حذف مشکلات اجتماعی و زیست محیطی در مقیاس محلی، مانند اختلافات، تنش ها یا درگیری ها بین موضوعاتی که قلمروی آنها شامل تخصیص های مختلف است.
در تلاش برای نشان دادن این تضادها به صورت نقشهکشی، نگاه ما به به اصطلاح کارتوگرافی اجتماعی معطوف میشود، زیرا اهمیت آن را در بازنمایی واقعیت محلی، از دانش ساخته شده توسط نقشهبرداری رسمی دولتها و گنجاندن آن در تولید نقشهکشی درک میکنیم. دانش و فرهنگ های سنتی/محلی که بر اساس کار روزانه جوامع ماهیگیران، صنعتگران، سفالگران، ساکنان کنار رودخانه، کیلومبولاها و غیره است.
بنابراین، از طریق تکنیکهای جمعآوری اطلاعات کارتوگرافی اجتماعی، میتوان به تفکر، هدایت و تولید محصولات کارتوگرافی اشاره کرد که نیازها و هویت افراد درگیر را برجسته میکند و ابزارهای توانمندسازی و اثبات را در عرصههای سیاسی و تصمیمگیری و همچنین در عرصههای سیاسی و تصمیمگیری تشکیل میدهد. مناطق زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و/یا سرزمینی.
[ 20]، با بحث درگیری های محیطی، تأکید می کند که نباید واقعیت گروه های اجتماعی محلی را نادیده گرفت، زیرا به معنای پاک کردن داده های مهم از تاریخ است. اکنون، این تاریخ است که از دهه 1990 تلاش شده است تا در تمرینات بازنمایی قلمرویی معرفی شود که پویایی فضایی بافت اجتماعی زنده را قابل مشاهده می کند – فرآیندهای اجتماعی-اکولوژیکی ذاتاً متضاد که مکان های اجتماعی را تثبیت و بی ثبات می کند. و گروه ها این به این دلیل است که تضادهای محیطی ناشی از روشی است که بافت اجتماعی زنده در مورد مقبولیت شرایطی که در آن فضا به اشتراک گذاشته می شود، ظاهر می شود. و آنچه که توسط پویایی های متضاد به عنوان یک کل مورد سوال قرار می گیرد – نه لزوماً، قطعاً توسط هر یک از بازیگران جمعی به طور جداگانه – بنابراین،20 ].
علاوه بر این، این گونه درگیری ها، از آنجایی که فضایی هستند، ممکن است پیشرفت هایی را در راه حل های خود نشان دهند تا اشکال واقعی استفاده و/یا تصرف سرزمین های اشغال شده سنتی و همچنین سلب مالکیت آنها را که بسیار رایج است، نشان دهند. بنابراین، ما بر اهمیت کارتوگرافی اجتماعی در شناسایی منازعات و درگیریهای سرزمینی تأکید میکنیم که در آن گروههای انسانی میتوانند دانش، نیازها و علایق خود را بیان کنند، فراتر از دید یکجانبه متخصصان که اگرچه به دنبال بازنمایی واقعیت در یک هدف هستند. و نزدیکتر به واقعیت، آنها نمی توانند با همان جزئیات فراوان اطلاعات قلمرو را بازتولید کنند.
به این معنا، کارتوگرافی اجتماعی، بر خلاف نقشه های رسمی، از مقیاسی نزدیک به واقعیت از جزئیات توسعه می یابد و سوژه های محلی را به قهرمانان اصلی فرآیند تولید دانش نقشه برداری تبدیل می کند. به عنوان مثال، در حالی که در ژورفرانس فنی مناطق، می توان به دقت 10 متر رسید، در کارتوگرافی اجتماعی، خود فرد با ادراکات، تجربیات و تعاملات خود در جامعه و طبیعت حد است. بنابراین، (…) در نقشه هایی که به دنبال گنجاندن تاریخی بودن فرآیندهای اجتماعی هستند، فضا به یک صفحه شطرنج گسترده تبدیل می شود که سوژه های اجتماعی بر روی آن تکامل می یابند، حرکت می کنند، جهت گیری می کنند. بنابراین، تعیین حدود فضا دیگر ابزاری برای بازنمایی آن صرفاً توسط اشیاء جغرافیایی تشکیل دهنده آن نیست. اما با دانش مرتبط با استفاده از آن و قصد سیاسی که بر تصاحب آن حاکم است. نمایندگی این سرزمین ها، که در آن دانش منافع مختلف گنجانده شده است، و همچنین تضاد بین پروژه های مختلف آنها، به بحث در مورد مشروعیت قدرت اعمال شده بر آنها باز می شود.20 ].
کارتوگرافی اجتماعی به عنوان یک ابزار عملی عمل می کند که در آن دانش ناشی از موضوعات محلی در تحدید حدود، تخصیص، استفاده و بازنمایی نقشه برداری قلمرو، اولیه تلقی می شود و به عنوان یک استراتژی بازنمایی عمل می کند که درگیری ها یا اختلافات بین موضوعات نامرئی را محکوم می کند. چهره پیشرفت گروههای اقتصادی که ابزار تولید آنها بر شیوه زندگی خاصی تأثیر منفی میگذارد.
به این معنا، چند قلمرویی گروههای متمایز را قادر میسازد تا با هم زندگی کنند، در یک قلمرو، فعالیتهای متنوعی را توسعه دهند و واقعیت فضایی یکسانی را به اشتراک بگذارند. با این حال، برنامه ریزی فضایی باید به همه کسانی که در آنجا زندگی می کنند/کار می کنند، بدون اولویت دادن به گروه خاصی خدمت کند. در ارتباط با مفهوم کارتوگرافی اجتماعی، ابزارهای نقشهبرداری مشارکتی، گنجاندن گروهها و جوامع را امکانپذیر میسازد، و شناخت چالشها و مشکلات پیش روی این جوامع را در مورد مدیریت منابع طبیعی و سرزمینی فراهم میکند.
از آنجایی که قلمرو ماتریس زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است [ 21 ]، لازم است دسترسی و دانش گسترده ای در مورد آن داده شود. به این ترتیب، نقشهبرداری مشارکتی برای نشان دادن یا برجسته کردن آن چیزی است که دولت بهطور مستقیم یا نمادین از طریق دادههای رسمی متنی، گرافیکی یا کارتوگرافی خود حذف میکند.
ساخت سرزمینها با نقشهبرداری مشارکتی باید بر اساس واقعیت محلی جوامع انجام شود، که ارتباط نزدیکی با هویتها و احساسات تعلق اجتماعی-سرزمینی ساکنان آن دارد تا امکان ارتباط و گفتگو بین هر دو فرهنگ فراهم شود [ 22 ] [ 22]. 23 ] [ 24 ] و دانش علمی و سنتی [ 25 ]، برای مدیریت قلمروها، به آنها عقلانیت جدیدی [ 26 ]، به عنوان یک عمل آزادی [ 27 ] ارائه می کند.
در زمان ما، با کمک ابزارهای فنی، فناوری و سایر ابزارها مانند تصاویر حسگرهای از راه دور، برنامههای ژئوپردازش و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS)، تولید نقشهکشی میتواند و باید در اجرای برنامهها و پروژههای نقشهبرداری مشارکتی بر اساس دانش کمک کند. و تجربیات گروه های اجتماعی خاص، در مورد نحوه زندگی و استفاده از قلمرو [ 21 ].
بنابراین، مشارکت سوژه های اجتماعی واقعیت محلی برای تولید کارتوگرافی اجتماعی اساسی است. نقشه نباید به عنوان ابزاری خنثی یا عاری از ایدئولوژی درک شود، بلکه باید هم یک استراتژی قدرت و سلطه و یک بازنمایی ابزار روش شناختی مکانی و جغرافیایی باشد، که به گفته [ 28 ] بسیار بیشتر از فهرستی از داده های آماری یا یک مجموعه ای از نوشته ها و رونوشت ها. با تأیید ایده های [ 16 ] [ 28 ] توجه کنید که نقشه دانش و قدرت است، زیرا یک محصول اجتماعی است.
به طور کلی، نقشه برداری مشارکتی یک تلاش جمعی و مشترک است، به منظور ارزش گذاری ادراک محیطی و رابطه ذاتی آن با قلمرو، با در نظر گرفتن دانش نسبی موضوعات درگیر در طرح – جوامع سنتی، مقامات دولتی، دانشگاه ها و غیره. -سازمان های دولتی و غیره. بنابراین می توان گفت که نقشه برداری مشارکتی یک ابزار برنامه ریزی، آماده سازی سرزمینی، توانمندسازی، احساس تعلق و حل تعارض است، همانطور که [ 20 ]] بیان می کند: (…) اصطلاحات مورد استفاده در فرآیندهای نقشه برداری مشارکتی در برزیل تنوع روش های به کار رفته در این نوع نقشه برداری را روشن می کند و برجسته می کند: بررسی های قومی-اکولوژیکی، نقشه برداری قومی-محیطی از مردم بومی، نقشه برداری از کاربردهای سنتی منابع طبیعی و اشکال اشغال قلمرو، نقشهبرداری مشارکتی جامعه، پهنهبندی کلان مشارکتی، منطقهبندی قومی، تشخیص قومی-محیطی و کارتوگرافی اجتماعی.
تعاریف [ 19 ] در مورد نقشه برداری با این ایده اصلی همگرا می شود که هم نقشه برداری مشارکتی و هم نقشه نگاری اجتماعی هدف مشاوره گروه های انسانی به حاشیه رانده شده و دانش ساخته شده توسط آنها، در طول نسل ها، از رابطه تجربی با دنیایی است که آنها را احاطه کرده است.
برای [ 29 ]، انعطافپذیری در روشهای نقشهبرداری مشارکتی، که آنها را با زمینهها و واقعیتهای مختلف تطبیق میدهد، اساساً از دو قاعده پیروی میکند: بسط نقشههای شماتیک یا ترسیمی (استفاده از دانش محلی برای شناسایی و بازنمایی فضایی) و همپوشانی سایر نقشهها. نقشه ها که دارای ارجاعات نقشه کشی و ژئودزیکی می باشد.
به طور خلاصه، نقشهبرداری مشارکتی، همراه با فرآیند سازنده کارتوگرافی اجتماعی، شامل تحلیل، تفسیر و ساخت سناریوهای واقعی است که در آن استراتژیها و تاکتیکهای مشارکت آزمودنیها در فرآیند نیاز به در نظر گرفتن منافع محلی و جمعی دارند.
بنابراین، نقشهبرداری مشارکتی به شناسایی سوژههایی که قلمرو را پویا و اشغال میکنند کمک کرد. بنابراین، نقشهبرداری مشارکتی بهعنوان فضاییسازی و ثبت دانش گروههای اجتماعی در یک مکان معین تلقی میشود و نتیجه نهایی این نقشهبرداری لزوماً نقشههایی را ایجاد نمیکند که از مقدمات نقشهبرداری مرسوم، مشخصه نقشههای رسمی پیروی میکنند. در مقابل، از طریق تجارب نقشهبرداری مشارکتی، در رابطه با درک سرزمینها، میتوان گزارشها، تصاویر و فیلمنامههایی را که به عقلانیت نقشهبرداری متعارف و اقلیدسی مرتبط نیستند، به تفصیل بیان کرد. با این حال، برای تحقق و ارزش گذاری دانش آن موضوعات محلی، لازم است شیوه هایی اتخاذ شود که به بومی سازی و فضایی سازی کنش های اجتماعی در قلمرو کمک کند. بنابراین، برخی از توصیهها در زیر فهرست شدهاند که ممکن است به منظور تسهیل در بسط نقشهنگاریهای اجتماعی اتخاذ شوند.
3. توصیه ها و کمک به نقشه برداری مشارکتی
در فرآیند تدوین کارتوگرافی اجتماعی، مربیان/تسهیل کنندگان باید دانش اولیه تاریخچه نقشه برداری مرسوم و الفبای کارتوگرافی را از مفاهیم متغیرهای بصری [ 30 ] [ 31 ] داشته باشند.]، علاوه بر قراردادها و عناصر اساسی نقشه رسمی، از تولید محصولات نقشه برداری تصادفی که فقط برای سازندگان آن قابل درک است، اجتناب شود. اگرچه هنجارها و قراردادهای «سخت» در کارتوگرافی اجتماعی مورد نیاز نیست، برخی از استانداردها باید اتخاذ شوند تا مکان سوژه ها در قلمرو تسهیل شود و خوانندگانی که به نقشه ها دسترسی خواهند داشت، نمودار را درک کنند. مستقل از بافت مکانی و تاریخی آنها، آنها را برای درک همه کسانی که آن را می خوانند، قابل دسترس می کند، که ویژگی اصلی یک محصول کارتوگرافی است.
برای تکنیکهای نقشهبرداری مشارکتی کارتوگرافی اجتماعی، مفاهیم و دستههای جغرافیایی باید صریح باشند، با توجه به اینکه فضا، قلمرو، منطقه، مکان یا نمایشهای منظر اجزای اصلی مدلسازی نقشهکشی هستند. ساختن کارتوگرافی اجتماعی بدون مطالعه جغرافیای آنچه ارائه می شود ممکن نیست، بنابراین اتخاذ دستورالعمل های روش شناختی در تدوین نقشه های مشارکتی مهم است. در این کار به جهت گیری ها در پنج مرحله پرداخته می شود که مکمل یکدیگر هستند.
3.1. مربیان/تسهیلکنندگان فرآیند نقشهسازی
در نقشه برداری مشارکتی، نقش تسهیلگر از ارزش بالایی برخوردار است، زیرا این بازیگر، فعالیت را هدایت خواهد کرد. بنابراین، یک رابطه خوب بین محقق و مخاطب هدف (جامعه یا گروه های خاص) کلید موفقیت برای به کارگیری روش شناسی است که توصیه می شود قبل از اعمال نقشه، چندین بار از منطقه و شرکت کنندگان بازدید و شناخت داشته باشند. این رابطه باید بر سه نکته مهم متمرکز باشد: شفافیت، زمان و اعتماد. در غیر این صورت، فرآیند نقشه برداری مشارکتی ممکن است غیرمولد یا حتی غیرممکن شود. بنابراین لازم است در رویکرد شفاف باقی بمانیم و جلساتی را برای تعریف و توضیح روش شناسی با استفاده از زبانی ساده، مستقیم و خلاقانه که همه شرکت کنندگان را در بر می گیرد، ترویج کنیم.
در صورت ترسیم مناطقی که مستلزم نوعی تعارض بین مخاطبان هدف و سایر گروههای اجتماعی است، لازم است از نظارت اولیه نمایندگان دستگاههای نظارتی پرهیز شود، زیرا این افراد ممکن است بهطور غیرمستقیم و ناخواسته مانع از افشای اطلاعات توسط مخاطبان هدف شوند.
از آنجایی که نقشه برداری مشارکتی به بازنمایی دانش یک گروه یا جامعه در مورد یک موضوع معین اشاره دارد، برای جلوگیری از غافلگیری در مدیریت فعالیت های میدانی، برای محقق مهم است که تیم خود را که باید با اهداف نقشه برداری همسو باشد همراهی کند. زیرا مشارکت گسترده جامعه میتواند باعث شود شرکتکنندگان به گروههای موضوعی کوچکتر تقسیم شوند که شامل دستههایی مانند تحصیل، سن، فعالیت حرفهای/مولد و غیره است.
بنابراین، محقق باید هم در مورد موضوع خاص مورد بررسی و هم در خصوص ویژگیهای عمومی منطقه مورد تحقیق، آگاهی قبلی داشته باشد، زیرا لازم است از آداب و رسوم، مشاغل اصلی ساکنان، وسایل حمل و نقل آگاهی اولیه داشته باشد. غذا، از جمله جنبه های دیگری که ممکن است قبل از شروع جمع آوری داده ها مورد بحث و بررسی قرار گیرد که بر روی نقشه ها متمرکز خواهد شد. این اطلاعات برای محقق نیز مفید خواهد بود تا از تاریخهای مهم برای جامعه مانند روزهای کاری، تعطیلات یا جشنهای مذهبی که ممکن است شرکتکنندگان در آن حضور نداشته باشند یا اطلاعات لازم را برای ترسیم نقشهها ارائه نکنند، اجتناب شود.
نکته مهم دیگر این است که مجری(ها) باید از قبل بررسی کنند که آیا مفاهیم و دسته بندی ها (مثلاً جغرافیا) که برای تهیه نقشه های مشارکتی مورد بحث و ارائه قرار گرفته اند، مورد پذیرش جامعه علمی قرار گرفته است تا از خطاهای نمایشی جلوگیری شود و/ یا عدم دقت در نقشه در نهایت، بسته به محل فعالیتها، مهم است که در روز نقشهبرداری (دورهها، سخنرانیها و غیره) روی موارد جذابی حساب کنید یا به شرکتکنندگان کمک مالی کنید، بهویژه زمانی که نقشهبرداری در جوامع دور اتفاق میافتد. از منطقه شهری با این حال، همه چیز باید انجام شود تا ایده آزار و اذیت یا نظافت، وضعیتی که می تواند توسعه فعالیت های نقشه برداری را نیز به خطر بیندازد، ایجاد نشود.
3.2. انتخاب مدل نقشه
برای توسعه موثر فعالیتهای نقشهبرداری مشارکتی و به دست آوردن دادههای رضایتبخش، با در نظر گرفتن ترسیم نقشهها، محقق تسهیلکننده و تیم او باید معیارها، پارامترها و رویههای خود و مناسب را با در نظر گرفتن منطقه هدف عمومی و مورد علاقه تعریف کنند. با توجه به واقعیت هر جامعه و فضایی که باید نقشه برداری شود، استفاده از نمادها، ابزارها و سایر تکنیک ها باید انعطاف پذیرتر شود.
[ 9 ] و [ 32 ] نمونههایی از مکانیسمها را نشان میدهند که میتوان از آنها استفاده کرد: PGIS (GIS مشارکتی)، که شامل نقشهبرداری با پایگاههای اطلاعاتی نقشهبرداری رسمی عمومی منطقه است. نقشه برداری با تصاویر سنجش از دور. و نقشه برداری با کمک سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS). هر تکنیک روشی را ارائه میدهد که میتواند با توجه به هدف محقق-توسعهدهنده، منطقه نقشهبرداری شده و مخاطب هدف، سازگار شود.
هنوز هم طبق [ 9 ]، نقشه برداری با پایگاه داده های نقشه برداری، از نقشه ای با اطلاعات جغرافیایی پایه (مقر شهرداری، بزرگراه ها، هیدروگرافی، در میان سایرین)، جمع آوری شده در یک نقشه پایه، یک نقشه خالی، که فقط حاوی اطلاعات کلی است، برای فعال کردن آن رخ می دهد. شرکت کنندگان برای قرار دادن خود در قلمرو، امکان درج اطلاعات خاص تر در نقشه برداری را فراهم می کنند، که می خواهد برجسته شود. با این حال، این روش شناسی نباید حتی به طور غیرمستقیم، ادراک محقق تسهیل کننده را در مورد دانش مخاطب هدف القا کند.
علاوه بر این، این نویسندگان بیان میکنند که نقشهبرداری با تصاویر سنجش از راه دور میتواند از نمودار تصویری انجام شود که از تلاقی دادههای نقشهبرداری و حسگرهای وضوح فضایی بالا و متوسط به دست میآید. این نمودار تصویری ممکن است حاوی دادههای هیدروگرافی، محدودههای شهری، بزرگراهها و سایر عناصر قابل رویت منطقه مورد مطالعه باشد که باز هم نباید شرکتکنندگان را وادار به ثبت اطلاعات تصاویری که توسط جوامع منطقه ذکر نشده است، باشد.
برای استفاده از نقشه برداری به کمک GIS، [ 9 ] بر نیاز شرکت کنندگان به ارائه دانش قبلی مربوط به علوم کامپیوتر و نرم افزار ژئوپردازش نقشه برداری تاکید می شود. این ویژگی، همراه با نیاز به یک آزمایشگاه کامپیوتر یا چندین کامپیوتر برای شرکتکنندگان، مانع پذیرش این روش میشود، زیرا در محلات/جامعههای خاص، افراد کمی وجود دارند که تکنیکهای استفاده از این برنامهها را میدانند یا رایانههای کافی دارند. برای اطمینان از مشارکت همه دست اندرکاران.
نقشه نهایی که به جامعه ارائه می شود باید برای تولید یک سند فیزیکی چاپ شود. با این حال، در حال حاضر، زمانی که پیشرفتها در نقشهبرداری و ژئوتکنولوژی ظهور یک نئوکارتوگرافی را بر اساس محیطهای محاسباتی [ 33 ] [ 34 ] اعلام میکند، مهم است که نقشه مشارکتی نهایی را بتوان در اینترنت در دسترس قرار داد تا به طور مستقیم به آن دسترسی داشت. به عنوان مثال در تلفن های همراه به این معنا، صرف نظر از هر دو مدل نقشه نهایی یا کاربرد روششناختی استفاده شده، لازم است اهمیت ساخت یک نمادشناسی در خود جامعه، در زمان نقشهبرداری با استفاده از نمادها، رنگها و ارجاعات خود، همیشه با اشاره به نمایش نقشه برداری واقعیت نقشه برداری شده
3.3. برنامه ریزی نقشه برداری میدانی
پس از انتخاب پایگاه نقشهکشی و قالب نقشهها و روش ترسیم دادهها، محقق تسهیلگر باید مراحلی را که مستقیماً در کار میدانی در منطقه یا قلمرو مورد نقشهبرداری توسعه مییابد سازماندهی کند و اهمیت فعالیتهای برنامهریزی را برجسته کند. . برای انجام این کار، محقق تسهیلگر و تیم او باید محتوای مورد نظر (مناطق اوقات فراغت، مناطق درگیری، مناطق اجتماعی/جمعی، مناطق مهمانی، مناطق مذهبی و غیره) و همچنین اهداف، اطلاعات را تأیید و انتخاب کنند. متدولوژی های مجموعه، مواد و تجهیزات لازم، علاوه بر متون پشتیبان و تعریف مخاطبان هدف که در تهیه نقشه ها مشارکت خواهند داشت.
قبل از شروع به کارگیری روش، تیم تسهیلگر باید زیرساخت مکانهایی را که در آن جلسات با جامعه برگزار میشود بررسی کند، زیرا مهم است که مشارکت همه ساکنان را که مایل به نمایش نقشهبرداری فعالیتها، قلمروهای آن هستند، فعال کند. و راه های زندگی چنین جلساتی ممکن است در مدارس، مراکز اجتماعی یا مکانهای دیگری که امکان گردآوری شرکتکنندگان وجود دارد، به منظور اطمینان از مشارکت همه افراد علاقهمند، برگزار شود.
برگزاری جلسات نقشه برداری جمعی با افراد، در صورت وجود اهداف دیگری، علاوه بر ترسیم نقشه هایی مانند جلسات سازمان های اجتماعی، مذهبی یا مدارس که شرکت کنندگان را گرد هم می آورد، برای حل تعارضات یا بحث در مورد مسائل مربوط به منافع جمعی می تواند مؤثر باشد.
با استفاده از روشی که عناصر ناشناخته مخاطب هدف را اتخاذ می کند، مانند کارتوگرافی اجتماعی، ارائه واضح و آموزشی مفاهیم اساسی مکان، افسانه، مقیاس و سایر مفاهیم نقشه برداری ضروری است. این ارائه مفهومی برای تأکید بر اهمیت روش، به عنوان راهی برای تقویت نیاز به نقشهبرداری از ویژگیهای قلمرو، که در آن مخاطبان هدف زندگی/کار میکنند، ضروری است، تا همواره بر اهمیت دانش گروه/جامعه در توضیح تأکید شود. و دریافت نقشه مشارکتی به عنوان محصول نهایی.
در طول جلسات نقشه برداری، برای روش نقشه برداری اطلاعات، هدف تیم تسهیلگر گوش دادن به جامعه، تشویق آنها به پرسیدن سؤال، بررسی و مهمتر از همه، جلوگیری از تداخل منشأ، قومیت، جنسیت، مذهب، سن یا اجتماعی-اقتصادی است. پیش داوری ها را شرط می کند، زیرا تأکید بر این موضوعات می تواند تعارضات جدیدی را ایجاد کند که قبل از اعمال روش شناسی مشارکتی وجود نداشت.
علاوه بر این، تیم تسهیلکننده باید در حین تهیه نقشههای مشارکتی، فعالیتهای گروهی فراگیر و بحث را ترویج دهند، که به شرکتکنندگان اجازه میدهد شیوههای زندگی و مشارکت اجتماعی خود را به طور انتقادی تحلیل کنند. در طول برنامه نقشه برداری مشارکتی، میانجی ها باید علاوه بر دقت در تعمیم های نقشه برداری برجسته، به عدم دقت و مقیاس های مختلف تحلیل منطقه مورد علاقه توجه کنند. همچنین لازم است در مورد تأثیر پیش مفاهیم تسهیلگران احتیاط کرد، زیرا باید به دیدگاه مصاحبهشوندگان/نقاشگذاران/شرکتکنندگان مخاطب هدف احترام گذاشته شود و در لحظه تبدیل دادهها به اطلاعات، نمادهای مورد استفاده قرار گیرد. در نقشه برداری باید توسط همه شرکت کنندگان شناسایی شود،
3.4. مواد مورد استفاده در نقشه برداری
در فرآیند برنامه ریزی فعالیت کارتوگرافی اجتماعی، حتی قبل از نقشه برداری میدانی، تیم مجری باید روش جمع آوری اطلاعات را مشخص کند تا مواد مورد استفاده در فرآیند نقشه برداری را تعریف کند. به عنوان مثال در نقشه برداری مبنا نقشه کشی، برای جمع آوری اطلاعات و همپوشانی های بعدی آن با استفاده از یک نرم افزار ژئوپردازش، نیاز به چندین نقشه پایه خالی و چاپی از ناحیه مورد نظر است که با حفظ دیجیتالی داده ها، داده ها را دیجیتالی و برداری می کند. اشکال و مکان های دانش جمع آوری شده
از سوی دیگر، در صورت استفاده از تکنیک نگاشت نمودار تصویر، باید به جای تصاویر سنسور مایکروویو (رادار) به دنبال تصاویر حسگرهای نوری بود که رنگ ها و سایه های نزدیک به واقعی را ارائه می دهند. با این حال، لازم است احتیاط کرد، زیرا استفاده از تصاویر سنجش از دور مغرضانه است، زیرا ویژگیهای فضایی را ارائه میدهد که ممکن است توسط طرفین درک و/یا اطلاع رسانی نشود.
در توسعه کارتوگرافی اجتماعی، استفاده از متغیرهای بصری بر روی نقشه خالی [ 30 ]، به منظور کمک به مکان یابی افراد شرکت کننده در قلمرو، مهم است. بنابراین، از تعمیمها، بهعنوان استفاده از مقیاسهای مختلف جغرافیایی و نقشهکشی، باید اجتناب شود، و همچنین باید فقط روی کاغذ خالی و بدون اطلاعات کار کرد، زیرا استفاده از نقشههای پایه ترسیم اطلاعات برجستهشده توسط گروه یا توسط گروه را تسهیل میکند. جامعه، از یک مرجع فضایی – برای مثال یک رودخانه یا یک جاده.
3.5. مخاطب هدف
از آنجایی که نقشهبرداری را نشان میدهد، که در آن عناصر نقشهبرداری شده از واقعیت محلی میآیند، شناسایی موضوعات آگاه از تاریخ محلی و واقعیت در انتخاب مخاطب هدف بسیار مهم است. بنابراین، نمایندگان، رهبران مذهبی، افراد مسن و باتجربه جامعه و همچنین افراد دیگر، آگاهان قلمرو، نقش اساسی در تدوین کارتوگرافی اجتماعی دارند.
از این رو لازم است در فرآیند شناسایی شرکت کنندگان، به منظور جمع آوری بیشترین افراد، راحت بودن زمان آنها بررسی شود، لذا پیشنهاد می شود جلسات عمدتاً در نوبت صبح و بعدازظهر برگزار شود، زیرا فعالیت جمع آوری داده ها نیازمند زمان است. علاوه بر این، در پایان اقدام، محقق-توسعهدهنده و تیم او باید بازخوردی را انجام دهند و به دنبال حفظ رابطه دوستانه و قابل اعتماد با مخاطب هدف باشند تا به تحقیقات آینده آسیبی نرسد.
پس از اتمام فعالیت های نقشه برداری میدانی، نکته مهم دیگر، تایید صحت داده های به دست آمده در میدان است تا به درستی ویژگی های شناخته شده برای ساکنین را شناسایی و نام گذاری کنیم. اغلب، به دلیل عدم دقت نقشهکشی، بررسی مقیاسهای مورد استفاده نیز ضروری است، که نیاز به احتیاط در رابطه با تعمیم برجسته دادههای مقیاس است. بنابراین توصیه میشود در خصوص اطلاعات جمعآوریشده نظرسنجی از مصاحبهشوندگان/نقشهنگاران/شرکتکنندگان انجام شود تا از ثبت اطلاعات نادرست یا غیرواقعی جلوگیری شود.
در پایان فعالیت های نقشه برداری میدانی، محقق تسهیل کننده باید نقشه نهایی را برای جوامع شرکت کننده ارائه دهد تا صحت اطلاعات را تایید کند. در دسترس بودن چندین نسخه از نقشه نهایی برای جامعه باید به عنوان ابزاری برای شناسایی و تأیید مجدد استفاده از قلمرو در اسناد رسمی مانند برنامههای مدیریتی برای ادعای سرزمینهای اشغال شده تاریخی توسط گروهها و جوامع سنتی باشد. مانند بسیاری از اهداف دیگر.
توصیه های ارائه شده در این متن می تواند به عنوان پشتیبان محقق در کاربرد تکنیک های نقشه برداری مشارکتی در قلمرو باشد. پیشنهادات زیادی وجود دارد که محقق در جستارهای کتابشناختی یا مستقیماً در کار میدانی پیدا خواهد کرد، بنابراین استفاده از نقشه برداری مشارکتی یک دستور کامل نیست که کورکورانه دنبال شود. این یک روش تجزیه و تحلیل سرزمینی است که باید به طور مداوم درک شود و با واقعیت در کانون و مخاطب هدف سازگار شود.
4. ملاحظات نهایی
از بحث ارائه شده در اینجا، اهمیت توسعه نقشه ها، به ویژه نقشه برداری مشارکتی، آشکار می شود، که تأکید می کند همه قادر به تعیین محدوده و نقشه برداری از قلمروهای خود هستند، روشی است که می تواند به طور گسترده توسط کسانی که مایل به کار با آن هستند استفاده شود. گروه ها یا جوامع سنتی، گروه های آسیب پذیر، اقلیت ها و غیره.
بنابراین، بحثهای موجود در اینجا نقشهبرداری را در شیوههای سرزمینی، که در یک حوزه سیاسی-اجتماعی اساسی وارد شده است، برجسته میکند، که به شیوهای خاص، پیچیدگیهای کنشهای اجتماعی انجام شده توسط بشر در فضا را ترجمه میکند. با در نظر گرفتن این دیدگاه، نقشهها میتوانند به عنوان ابزار مبارزه توسط جنبشهای اجتماعی مورد استفاده قرار گیرند، زیرا میتوانند موضوع را در ساختار نقشهبرداری وارد کنند تا فرآیندهای پیچیدهای را که به قلمرو، کنش اجتماعی و زندگی جمعی مربوط میشود، درک کنند.
شناخت انسان در قلمرو و رابطه بین آنها، توانمندسازی سوژه و جستجوی خودمختاری را امکان پذیر می کند، که می تواند هم بر توسعه سرزمینی و هم پویایی درونی یک جامعه تأثیر بگذارد و هم می تواند به یک جایگزین کنشی در فرآیند جستجوی جمعی تبدیل شود. اشکال قابل دوام توسعه در بافت محلی، که هدف آن ایجاد جامعه پذیری سیاسی جدید یا گسترش جامعه موجود است، که از آن متنوع ترین افراد در بسط و بسط هویت های اجتماعی مختلف خود شرکت می کنند و به رشد انسجام در جامعه و توانمندسازی کمک می کنند. افراد در تحمیل به رسمیت شناختن وجود و شهروندی خود به جامعه.
نقشه برداری مشارکتی را می توان فرآیندی دموکراتیک و روشن برای ساخت نقشه در نظر گرفت. مشارکت اجتماعی ضامن اعتبار و پذیرش شی کارتوگرافی توسط شرکت کنندگان است و به این ابزار امکان پذیرش توسط ارگان های دولتی و خود آکادمی را می دهد، با توجه به اینکه ویژگی های فنی و مفهومی را در بسط آن جمع آوری می کند که توسط متخصصانی که ویژگی ها را می دانند. نقشه کشی برای آینده، انتشار بالاتر این روش شناسی باقی می ماند تا آن را به عنوان یک تولید فنی- علمی با استانداردها و روش های بسط خاص خود بشناسد.
بنابراین، تهیه نقشه با مشارکت جوامع محلی یا گروههای آسیبپذیر، به دلیل اهمیت مستند و سیاسی این نقشهها، علاوه بر تقویت حافظه زنده محلی، موجب ارتقای تمرین نقشهبرداری و نقشهبرداری در افراد میشود. ، برای نشان دادن اینکه چگونه مردم می توانند خود را سازماندهی و آموزش دهند و برای تصاحب قلمرو خود هماهنگ شوند.
بدون دیدگاه