این مطالعه نقاط داغ و سرد فقر و همچنین عوامل تعیین کننده فقر در هر گروه شناسایی شده را شناسایی کرد. داده ها از بررسی استاندارد زندگی ملی و پرسشنامه شاخص های اصلی رفاه که توسط اداره ملی آمار انجام شده است به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک اقتصاد سنجی فضایی استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل، نقاط داغ و نقاط سرد فقر را به ترتیب با میانگین نرخ فقر 82.6 درصد و 31.8 درصد شناسایی کرد. اهمیت مثبت وابستگی فضایی نقاط داغ ( r = 0.34) و نقاط سرد ( r ) 21/0 =) نشان داد که سرریز فقر به نسبت قابل توجهی در میان نواحی سناتوری در دو گروه وجود دارد. درصد افراد شاغل در کشاورزی، نوع خاک، بارندگی سالانه، عضویت خانوار در انجمن و دسترسی به اعتبار از عوامل مهم فقر در کانونهای فقر در نیجریه هستند. گنجاندن سرریز فقر در هنگام طراحی برنامه کاهش فقر، افزایش بهرهوری افراد شاغل در کشاورزی و نیاز به پر کردن شکاف زیرساختی بین کانون و نقاط سردسیر میتواند نقش مهمی در کاهش بروز فقر در نیجریه داشته باشد.
کلید واژه ها
فقر , مجاورت فضایی , ناحیه سناتوری , سرریز فقر
1. مقدمه
فقر در نیجریه به دلیل منابع طبیعی و انسانی موجود این کشور نگران کننده است. گزارش بانک جهانی [ 1 ] نشان داد که نیجریه با حدود 170 میلیون جمعیت در میان کشورهایی با فقر شدید قرار می گیرد که بیش از 70 درصد جمعیت آنها با 1.25 دلار (N200) یا حتی کمتر در روز زندگی می کنند. اداره ملی آمار (NBS) نرخ فقر در نیجریه را به ترتیب 54.4% و 69.0% در سال 2005 و 2010 اعلام کرد، در حالی که [ 2 ] و [ 3 ] به ترتیب 70.2% و 70% را گزارش کردند. زیستگاه سازمان ملل متحد [ 4] نرخ فقر را 76 درصد اعلام کرد. با تعداد کمی از جوانان بیکار فقیر، فقر با افزایش تعداد جوانانی که درگیر مفاسد اجتماعی مانند سرقت، 419 فعالیت (از جمله کلاهبرداری اینترنتی)، اراذل و اوباش سیاسی، فرقه پردیس دانشگاهی، قاچاق مواد مخدر و انسان، ستیزه جویی و شورش بوکوحرام هستند، مرتبط است. شمال شرقی که جان بسیاری را گرفته است.
در طول سال ها، تعدادی از استراتژی کاهش فقر (PRS) در نیجریه آغاز شده است. این شامل استراتژی های توسعه توانمندسازی اقتصادی ملی (NEEDS) است که اخیراً طراحی شده است. همچنین، یک نهاد ویژه دولت فدرال برای کاهش فقر در کشور. برنامه ملی ریشه کنی فقر (NAPEP) ایجاد شد. به نظر میرسد این PRS که قبلاً در کشور راهاندازی شده بود، تنها به مظاهر مختلف فقر، مانند بیکاری، عدم دسترسی به اعتبار و زیرساختهای روستایی و شهری کاربردی، و نابرابری جنسیتی در میان سایر موارد پرداخته است. در حالی که این PRS با نیت خوبی انجام شده بود، هیچ یک اثر مثبت قابل توجه، پایدار یا پایدار بر روی افرادی که برای آنها برنامه ریزی شده بود، نداشت ([ 3 ]، [ 5 ]).]). این ممکن است از جمله به عدم توجه به ماهیت ناهمگون فقر و مجاورت فضایی واحدهای جغرافیایی در طراحی PRSPها نسبت داده شود. تقریباً تمام مطالعات فقر موجود ([ 6 ] – [ 16] ) با واحد جغرافیایی، مانند یک منطقه دولتی محلی، یک ایالت، یا منطقه جغرافیایی، به عنوان یک موجودیت مستقل مستقل و نه به عنوان موجودی احاطه شده توسط واحدهای جغرافیایی دیگری که با آنها تعامل دارد، تلقی می شود. در یک روستا یا جامعه شهری، بسیاری از خانوارها ممکن است منابع درآمدی مشابهی داشته باشند و همه خانوارها تحت تأثیر شرایط کشاورزی-اقلیمی و جغرافیایی یکسانی قرار گیرند. خانوارها همچنین ممکن است شرایط مشترک دیگری از جمله شرایط جاده، در دسترس بودن امکانات عمومی مانند بهداشت، تامین آب و آموزش داشته باشند. از این رو، منطقی است که فرض کنیم خانواده هایی که در یک منطقه زندگی می کنند، تمایل دارند به روش های مشابه عمل کنند و بر یکدیگر تأثیر بگذارند ( [ 17 ]]). سطح فقر یک جامعه نه تنها با عواملی که در بالا مشخص شد، بلکه با شرایط جوامع همسایه نیز تعیین می شود. به عنوان مثال، اگر سطح فقر یک واحد جغرافیایی خاص پایین باشد، جوامع همسایه تحت تأثیر اثرات سرریز فقر پایین قرار خواهند گرفت. اگر منطقه ای آباد باشد نیز همین امر صادق است، اثر سرریز رونق منجر به کاهش فقر در مناطق مجاور می شود. طبق [ 18]، اگر این سوگیری (وابستگی فضایی) نادیده گرفته شود، نتایج اقتصادسنجی ممکن است نادرست باشد و توصیه های سیاستی را تولید کند که نتیجه معکوس دارد. ما از روشهای تجزیه و تحلیل دادههای مکانی در این مطالعه برای بررسی مجاورت فضایی مناطق سناتوری بر اساس بروز فقر و روشهای اقتصادسنجی فضایی برای گنجاندن سوگیری فضایی به طور رسمی در مدلهای اقتصادسنجی استفاده میکنیم.
تمرکز این مطالعه بر حوزه های سناتوری است. علاوه بر وظایف قانونگذاری، سناتورها همچنین وظایفی در زمینه توسعه اقتصادی حوزه سناتوری مربوطه خود از طریق لابی برای پروژه های سرمایه ای مستقر و استفاده عاقلانه از کمک هزینه ماهانه حوزه انتخابیه برای اجرای پروژه هایی دارند که رفاه مردم را افزایش می دهد. آگاهی کامل از وضعیت فقر و حوادث در سطوح سناتوری، اطلاعات کافی را در اختیار فرمانداران ایالتی قرار می دهد تا بدانند چگونه مداخله مؤثر انجام دهند. علاوه بر این، هر ناحیه سناتوری به طور متوسط از 7 منطقه دولتی محلی تشکیل شده است که همچنین نشان می دهد که آگاهی از وضعیت فقر در ناحیه سناتوری می تواند رؤسای دولت محلی و شوراها را در مورد چگونگی مقابله با فقر در حوزه خود راهنمایی کند.
اطلاعات کمی در مورد تجزیه فضایی و سرریز فقر در سراسر مناطق سناتوری (SD) در نیجریه وجود دارد. هدف این مطالعه تعیین شباهت (زیاد- زیاد، کم-کم) یا عدم شباهت در بروز فقر در مناطق سناتوری مجاور است. این یک سناتور را قادر میسازد تا بداند آیا عملکرد SD او بهتر است یا بدتر از عملکرد SDهای همسایه از نظر کاهش فقر. این مطالعه همچنین عوامل تعیین کننده نقاط سرد (کم-کم) و گرم (بالا-بالا) فقر را شناسایی کرد. مقاله به چهار بخش تقسیم می شود؛ یعنی مقدمه، چارچوب نظری، روش شناسی، نتایج و بحث و نتیجه گیری.
2. چارچوب نظری و ادبیات پیشین
مفاهیم و مفروضات تحلیل فضایی متغیرهای جغرافیایی را که ویژگیهای وابستگی فضایی را نشان میدهند اندازهگیری میکنند (تمایل متغیرهای مشابه اندازهگیری شده در مکانهای نزدیک به هم مرتبط بودن). در حالی که تکنیک های آماری سنتی این ویژگی را به عنوان مزاحم تلقی می کنند، آمار فضایی به صراحت آنها را در نظر می گیرد. در گذشته، مدلهایی که صریحاً «فضا» (یا جغرافیا) را در بر میگرفت، عمدتاً در زمینههای تخصصی مانند علوم منطقهای، اقتصاد شهری و املاک و مستغلات و جغرافیای اقتصادی یافت میشد (نمونهها بررسیهایی در [ 19 ] – [ 22 ] هستند.]). با این حال، روشهای اقتصادسنجی فضایی به طور فزایندهای در طیف وسیعی از تحقیقات تجربی در زمینههای سنتیتر اقتصاد نیز به کار گرفته شدهاند، از جمله، از جمله، مطالعات در اقتصاد کشاورزی و محیطزیست ([ 17 ] [ 18 ] [ 23 ] – [ 30 ]). ).
برخلاف کشورهای توسعه یافته، ادبیات کمی در مورد کاربرد اقتصاد سنجی فضایی در مطالعات فقر در جنوب صحرای آفریقا وجود دارد. به طور کلی در نیجریه جدید است. با توجه به [ 26]، چشم انداز فقر نتیجه بسیاری از نیروها است که به طور مستقل و در تعامل با سایر نیروهای اجتماعی و ساختاری برای ایجاد مجموعه ای از فرصت ها و محدودیت ها عمل می کنند. اینها در واقعیت های اقتصادی ثروت و فقر متجلی می شوند. فقر یک پدیده بسیار ناهمگن است که تنوع فضایی گسترده ای را نشان می دهد. تفاوت زیاد در استاندارد زندگی جمعیت ها در نقاط مختلف جغرافیایی رایج است. ناهمگونی فضایی بین مناطق را می توان به دلایل مختلفی در یک مدل معرفی کرد، از جمله تفاوت در شرایط اقلیمی کشاورزی، شرایط جغرافیایی (به ویژه دسترسی به مراکز شهری و بازارهای اصلی)، وجود منابع طبیعی (به ویژه آب برای آبیاری)، سایر موارد غیر شرایط فیزیکی (به ویژه، تاریخی و قومی) و جنبه های سیاست عمومی ( [31 ]).
در مطالعهای در مورد فقر و نابرابری در ویتنام: الگوهای فضایی و عوامل تعیینکننده جغرافیایی، [ 27 ] یافتهها نشان داد که افزایش 10 درصدی نرخ فقر در یک منطقه منجر به افزایش 8 درصدی نرخ فقر در ناحیه همسایه میشود. در یک مطالعه مشابه در مورد رویکرد فضایی به نیروهای اجتماعی و سیاسی به عنوان عامل تعیین کننده فقر در ایالات متحده، [ 18 ] نشان می دهد که افزایش 10 درصدی در نرخ فقر در یک شهرستان منجر به افزایش 2 درصدی در نرخ فقر در یک همسایه می شود. شهرستان این شواهد قوی نشان می دهد که اثرات سرریز بین شهرستان ها با توجه به فقر وجود دارد. اثرات همسایگی بر فقر در نتیجه شباهت ها در عوامل اجتماعی-اقتصادی و محیطی به خوبی در مطالعات مستند شده است ( [ 32 ] [ 32].33 ) به ترتیب در کنیا و اوگاندا انجام شد. این یافته توسط [ 24 ] تایید می شود. آنها استدلال کردند که فقر یک محله با ثروت مناطق همسایه گره خورده است: سرریزهای جغرافیایی در کاهش فقر وجود دارد. کاهش فقر در محله های خاص بر فقر مناطق همجوار تأثیر می گذارد. یک مطالعه بر روی توپوگرافی فقر در ایالات متحده، [ 26 ] یافتهها نشان داد که 51.9 درصد از کل شهرستانها به تمرکز فضایی مشابه (کم و زیاد زیاد) تعلق دارند، در حالی که تنها 7.8 درصد به عنوان نقاط پرت فضایی (بالا) طبقهبندی شدند. کم و کم بالا).
نویسندگان در ادبیات جامعهشناسی، علوم سیاسی و علوم منطقهای اشاره میکنند که ویژگیهای خاص جامعه همبستگی تجربی جوامع موفق هستند ([ 34 ] – [ 40 ]). این مطالعات و سایر مطالعات نشان می دهد که عوامل زیادی بر سطح جامعه و توسعه اقتصادی یک مکان تأثیر می گذارد [ 41 ]. به عنوان مثال، فقر را به عنوان شرایط ساختار اجتماعی محلی در نظر بگیرید. مطالعات متعدد ارتباط مثبتی بین توسعه اقتصادی و سرمایه اجتماعی پیدا کرده اند [ 18 ] – [ 42 ]. بررسی اثرات مستقل سرمایه اجتماعی بر نرخ فقر خانواده. نتایج آنها نشان داد که شهرستانها/مناطق دولت محلی غنی از سرمایه اجتماعی دارای نرخ فقر خانواده کمتری هستند.
بر اساس [ 43 ]، ارزش ذاتی آموزش در افزایش توانایی ها و آزادی های فردی و در نتیجه کمک به درآمدهای بالاتر نمی تواند بیش از حد مورد تاکید قرار گیرد. چندین بار مستند شده است (مثال [ 44 ]) که نیروی کار دارایی اصلی فقرا است. یکی از راه های مهم افزایش و حفظ این سرمایه آموزش است. در واقع، [ 45 ] نشان داد که سرمایه گذاری در آموزش و سایر اشکال سرمایه انسانی به ویژه سلامت، عنصر مهمی از استراتژی کاهش فقر است.
3. روش شناسی
این مطالعه 109 ناحیه سناتوری (SD) نیجریه را پوشش داد. هر ناحیه سناتوری از حوزه های انتخابیه فدرال (360 حوزه انتخابیه فدرال) تشکیل شده است در حالی که حوزه انتخابیه فدرال از مناطق دولتی محلی تشکیل شده است. شکل 1 نقشه مناطق سناتوری نیجریه را نشان می دهد. این مطالعه از دادههای ثانویه بهدستآمده از پرسشنامه شاخص رفاهی اصلی (NLSS) در سال 2006 و دادههای بررسی استاندارد زندگی ملی 2003/2004 توسط اداره ملی آمار (NBS) استفاده کرد. تنها داده های NBS به مناطق سناتوری تفکیک شده است. منابع دیگر مؤسسه خدمات هواشناسی نیجریه (NIMET) برای داده های کشاورزی-اقلیمی و محیطی و سازمان غذا و کشاورزی برای نقشه حاصلخیزی خاک نیجریه بودند.
اگرچه دادههای بررسی شاخص اصلی رفاه در سال 2006 دو سال پس از بررسی استاندارد زندگی ملی (NLSS) جمعآوری شد، دورههای 2004-2006 یکی از دورههای رشد نسبتاً آهسته و تورم پایین در نیجریه بود، بنابراین منطقی بود که فرض کنیم که نسبتاً ناچیز است. تغییر دادن. مطالعات مشابهی که با داده های تاخیری انجام شده است عبارتند از:
1) [ 17 ] در اکوادور سرشماری ترکیبی جمعیت و خانوارها که در سال 1990 انجام شد و بررسیهای اندازهگیری استاندارد زندگی بانک جهانی (LSMS) در سال 1995 انجام شد.
2) [ 32 ] در اوگاندا از دو مجموعه داده خانوار جمع آوری شده توسط اداره آمار اوگاندا (UBOS) استفاده کرد:
شکل 1 . نقشه منطقه سناتوری نیجریه. منبع: برگرفته از [ 49 ]. توجه: به معنی اختصارات در جدول 1 مراجعه کنید.
داده های سرشماری برای سال 1991 و داده های بررسی نمونه از سال 1992 (IHS) برای استخراج تخمین ها و نقشه های رفاهی.
3) [ 18 ] در ایالات متحده آمریکا از نرخ فقر خانواده از سرشماری سال 2000 استفاده کردند در حالی که متغیرهای توضیحی در سال 1990 اندازهگیری شدند.
این مطالعه با استفاده از ناحیه سناتوری به عنوان مکان جغرافیایی مرجع، به سوالات تحقیق زیر پاسخ داد:
1) آیا بروز فقر در یک ناحیه سناتوری به طور قابل توجهی تحت تأثیر بروز فقر ناحیه (های) سناتوری مجاور است؟
2) عوامل مؤثر بر سطح فقر در مناطق سناتوری با الگوهای فضایی مشابه فقر چیست؟
جزئیات متغیرهای (وابسته و مستقل) مورد استفاده در تحلیل، انتظارات پیشینی و ادبیات حمایت کننده از انتظارات پیشینی در جدول 2 ارائه شده است.
طبقه بندی خاک (SOC)
طبقه بندی خاک در هر ناحیه سناتوری از نقشه خاک سازمان غذا و کشاورزی (FAO) نیجریه بر اساس حاصلخیزی طبیعی و شیوه های کشاورزی سنتی به دست آمد. فائو خاک نیجریه را به دو دسته با بهره وری بسیار پایین، بدون بهره وری، بهره وری بالا، بهره وری متوسط و بهره وری پایین طبقه بندی کرد. برای این مطالعه، از یک متغیر ساختگی برای بدست آوردن طبقه بندی خاک استفاده شد. خاک با بهره وری بسیار پایین و بدون بهره وری به عنوان خاک بد (خاک بد = 0) در حالی که خاک های با بهره وری بالا، بهره وری متوسط و بهره وری پایین به عنوان خاک خوب (خاک خوب = 1) طبقه بندی شدند. انتظار می رفت خاک خوب (خاک با بهره وری بالا، بهره وری متوسط و بهره وری پایین) باعث کاهش نرخ فقر شود ([ 32 ] [ 33 ]).
داده ها با استفاده از تحلیل های توصیفی و تحلیل رگرسیون مکانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل رگرسیون حداقل مربعات معمولی تشخیصی با بیان شیوع فقر در هر SD به عنوان تابعی از متغیرهای فضایی انتخاب شده انجام شد. این برای تعیین وجود وابستگی فضایی بود. مدل رگرسیون OLS به صورت زیر برآورد شد:
(1)
جایی که:
y i بردار میانگین نرخ های فقر است.
X i ماتریسی از متغیرهای مستقل است،
β i بردار ضرایب است،
e بردار خطاهای تصادفی است.
دادههای متغیرهای مستقل ارجاعشده جغرافیایی بر اساس ویژگیهای جمعیتشناختی، زراعی و زیستمحیطی، زیرساختی، اجتماعی سیاسی و اقتصادی گروهبندی شدند ( جدول 2 را ببینید ). داده های هر گروه بر اساس ناحیه سناتوری بود.
از طریق تشخیص، وجود خودهمبستگی فضایی و همچنین علت (تأخیر مکانی یا خطای مکانی) برای اصلاح لازم آشکار می شود. هر یک از مدل های زیر نقص را تصحیح می کند (وجود وابستگی مکانی):
1) مدل خطای مکانی:
(2)
توجه: موسسه خدمات هواشناسی نیجریه (NIMET)، بانک مرکزی نیجریه (CBN)، اداره ملی آمار (NBS)، داده های بررسی شاخص رفاهی اصلی (CWIS)، داده های بررسی استاندارد زندگی ملی (NLSS) و سازمان غذا و کشاورزی. اطلاعات دقیق در مورد طبقه بندی خاک در زیر آورده شده است.
2) مدل تاخیر مکانی:
(3)
جایی که:
y یک بردار n × 1 از متغیر وابسته است (متوسط نرخ فقر)،
x i an n × k ماتریس متغیرهای کمکی (متغیرهای مستقل)،
b i ضریب رگرسیون برای متغیرهای مستقل است،
e یک عبارت خطای میانگین صفر است،
W (l) و W (e) به ترتیب n × n ماتریس تاخیر فضایی و وزن خطا هستند.
{r, l} پارامترهای فضایی اسکالر مرتبط (میزان سرریز را اندازه میگیرد).
به دنبال [ 18 ] [ 26 ] – [ 29 ] [ 63 ]، ما Moran’s I محلی را محاسبه کردیم و نقشه شاخص محلی انجمن فضایی (LISA) را به دست آوردیم (این نقاط داغ و نقاط سرد فقر را مشخص می کند).
4. نتایج و بحث
4.1. تجزیه و تحلیل داده های مکانی اکتشافی
میانگین نرخ فقر در مناطق سردسیر (کم به پایین) 31.81 درصد بود در حالی که میانگین نرخ فقر 82.6 درصد بود (به پیوست 1 و ضمیمه 2 مراجعه کنید). حداقل و حداکثر نرخ فقر در مناطق سردسیر 17.2 درصد و 49.6 درصد برای اویو مرکزی و دلتای جنوبی به ترتیب بود. در حالی که در کانون های فقر، حداکثر و حداقل نرخ فقر به ترتیب برای سوکوتو شمال و جیگاوا در شمال شرقی 58.2 درصد و 97.7 درصد بود. نتایج نشان داد که تعداد کمی از افراد SD در مناطق سرد فقر (کم به پایین) دارای نرخ فقر بالاتر از میانگین نرخ فقر هستند. برعکس، اکثر SDها در نقاط داغ (بالا-بالا) نرخ فقرشان بالاتر از میانگین نرخ فقر است (پیوست 1 و ضمیمه 2 را ببینید).
علاوه بر این، نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که همبستگی فضایی مثبت (0.665) در بروز فقر در سراسر نیجریه وجود دارد ( شکل 2 را ببینید ). آزمون تشخیصی وجود نسبت ناچیز وابستگی فضایی را تایید کرد (001/0p<). شکل 2 نمودار پراکندگی موران از نرخ های فقر را برای مناطق سناتوری در نیجریه نشان می دهد. شکل نشان می دهد که اکثر مناطق سناتوری در محله های مرتفع (47) و پایین (43) محله در کشور یافت می شود.
جدا از تأیید حضور قابل توجه وابستگی فضایی، این آزمون همچنین نوع وابستگی فضایی مسئول را شناسایی کرد (همچنین به [ 62 ] [ 64 ] مراجعه کنید) (به پیوست 3 مراجعه کنید). از این نتیجه، به این معنی است که بروز فقر در یک انحراف معیار نه تنها تحت تأثیر عوامل درون یک انحراف معیار قرار میگیرد، بلکه تحت تأثیر بروز فقر انحراف معیارهای همسایه نیز قرار میگیرد. این ممکن است به سرریز قابل توجه فقر در بین SDهای همجوار نسبت داده شود. از این رو، ضروری است که بعد فضایی به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر فقر در نظر گرفته شود. طبق [ 18]، مطالعاتی که همبستگی (وابستگی) فضایی را نادیده میگیرند، میتوانند نتایج مغرضانه (برآورد ضرایب) ایجاد کنند و منجر به توصیههای غیر مؤثر و احتمالاً معکوس برای سیاستهای هدف کاهش فقر شوند.
علاوه بر این، نتیجه بهدستآمده از نشانگر محلی انجمن فضایی (LISA) نقاط داغ (بالا-بالا) و نقاط سرد (کم-کم) فقر را در نیجریه شناسایی کرد. جدول 3 نشان می دهد که از 90 ناحیه سناتوری که دارای الگوی فضایی مشابهی از بروز فقر (بالا- زیاد و کم-پایین) هستند، 51 منطقه SD دارای الگوهای فضایی مشابهی هستند که از نظر آماری معنی دار هستند. شاخص های LISA (p < 0.05). نقاط داغ (SDs بالا-بالا) مناطق سناتوری با شیوع فقر بالا و همچنین همسایگان آنها را تشکیل می دهند. رنگ قرمز در شکل 3SDهای با نرخ فقر بالا را نشان می دهد که با SDهای فقر بالا (نقاط داغ) هم مرز هستند. این SD ها در شمال کشور یافت می شوند. رنگ آبی تیره SDهای با نرخ فقر پایین را نشان می دهد که با SDهای با نرخ فقر پایین (نقاط سرد) همسایه هستند. رنگ آبی روشن SD هایی با نرخ فقر پایین را نشان می دهد که با SD های با نرخ فقر بالا (کم-بالا) هم مرز هستند. از 19 حالت پرت (الگوهای غیر مشابه: زیاد کم و کم زیاد)، 4 SD دارای شاخص های LISA قابل توجهی هستند (05/0p<). بخشی از شکل 3 با رنگ سفید SD ها را نشان می دهد که شاخص های LISA آنها از نظر آماری معنی دار نیستند (05/0p>).
شکل 2 . نمودار پراکنده بروز فقر برای 109 SDs.
شکل 3 . نقشه LISA برای الگوی فضایی قابل توجه (رنگی) بروز فقر.
انتخاب مدل تأخیر فضایی برای تخمین عوامل تعیینکننده نقاط داغ و نقاط سرد فقر بر اساس اهمیت ضربکننده لاگرانژ قوی (تأخیر) بود (پیوست 3 را ببینید).
4.2. عوامل تعیین کننده نقاط داغ (بالا-بالا) و نقاط سرد (کم-کم) فقر
برآورد تاخیر مکانی برای نقاط داغ و نقاط سرد فقر در جدول 4 نشان داده شده است . از نتیجه، ضریب همبستگی مکانی (rho) برای نقاط داغ و نقاط سرد فقر به ترتیب 0.34 و 0.21 است. این به این معنی است که 10% کاهش (افزایش) در نرخ فقر SDs در Hotspotsis انتظار می رود که حدود 3.4% کاهش (افزایش) در نرخ فقر SDs همسایه داشته باشد. در حالی که در نقاط سرد فقر، 10 درصد کاهش (افزایش) نرخ فقر در SDها انتظار می رود که حدود 2.1 درصد کاهش (افزایش) در نرخ فقر به همراه داشته باشد.
توجه داشته باشید که هر متغیر تحت تأخیر مکانی و خطای مکانی حاوی تخمینهای ضریب گزارش شده است، پرانتزهای مربوطه حاوی خطاهای استاندارد تخمینی هستند. آزمون های فرضیه آن نرمال بودن مجانبی آماره t محاسبه شده را فرض می کنند. منبع: نتایج تحلیل داده ها (1389). توجه: *** p-value < 0.01، ** p-value < 0.05، * p-value < 0.10، ns به معنای معنی دار نیست.
SD های همسایه
نتایج جدول 4 نشان میدهد که ضرایب تعداد افراد شاغل در کشاورزی و بعد خانوار معنیدار بوده و تأثیر مثبتی بر بروز فقر در نقاط سردسیر و کانونهای فقر دارد. به طور خاص، رابطه علی مثبت بین تعداد افراد شاغل در کشاورزی و بروز فقر با [ 5 ] همخوانی دارد که خاطرنشان کرد که درصد بالای افراد شاغل در کشاورزی به کاهش بروز فقر منجر نمی شود. در عوض، کشاورزی به عنوان منادی فقر برای اکثر شرکت کنندگان در نظر گرفته می شود، به ویژه کشاورزان خرده پا که به سختی درآمد کافی برای تامین نیازهای روزانه خود دارند. این ادعا توسط [ 65 ] تأیید شد] که بیش از 80 درصد رشد تولید از سال 1980 بهجای بهرهوری بیشتر مناطقی که قبلاً کشت شدهاند، ناشی از گسترش مناطق زراعی بوده است. این بدان معناست که کاهش فقر در نیجریه به ویژه در نقاط داغ فقر فراتر از افزایش تعداد افراد شاغل در کشاورزی است. نیاز به افزایش بهره وری کشاورزان از طریق بهبود فناوری، تامین زیرساخت های اساسی و سرمایه گذاری در سرمایه انسانی ضروری است. علاوه بر این، ضریب مثبت اندازه خانوار با [ 47 ] [ 53 ] [ 62 ] مطابقت دارد.] که خانوارهای بزرگتر تمایل دارند فقیرتر باشند، به ویژه آنهایی که فرزندان خردسال زیادی دارند. به طور کلی، هر کودک زیر شش سال اضافی، مصرف کل را 23 درصد کاهش می دهد (در مناطق روستایی بیشتر از شهری). هر عضو اضافی از سن 7 تا 24 سال مصرف کل را 17٪ کاهش می دهد. انحراف معیار با فقر بالا با اندازه خانوار بالا (7.6) مشخص می شود که بالاتر از میانگین ملی اندازه خانوار (5.0) است. بزرگی این مقدار نشان میدهد که افزایش آگاهی و استفاده از روشهای تنظیم خانواده میتواند تأثیر بسزایی در کاهش فقر داشته باشد.
با این حال، ضریب دسترسی به امکانات بهداشتی، بهداشتی و منابع آب سالم، معنیدار بوده و بر بروز فقر در نقاط سردسیر و کانونهای فقر تأثیر منفی میگذارد. این نتایج نشان داد که خانوارهایی که به سرویس بهداشتی ایمن، منابع آب سالم و امکانات بهداشتی دسترسی دارند کمتر احتمال دارد فقیر باشند. این یافته ها با [ 52 ] که رشد کندتر در نیجریه موافق است. به خصوص منطقه شمالی ممکن است با تاخیرهای طولانی مدت در ارائه خدمات بهداشتی، آموزشی و سایر خدمات اجتماعی که منجر به فقیرتر شدن نسبتاً بیشتر در شمال شده است، بی ارتباط نباشد.
همچنین ضریب میانگین بارندگی سالانه نیز در نقاط سردسیر و کانون های فقر منفی و با بزرگی های متفاوت است. اما ضریب طبقهبندی خاک تنها در نقاط داغ فقر معنیدار است. باران به عنوان منبع آب برای فعالیت های کشاورزی، مصارف خانگی و تامین آب سدها برای آبیاری محصولات و پرورش ماهی در فصول دیم مورد نیاز است. از آنجایی که کشاورزی منبع اصلی امرار معاش در مناطق روستایی در نیجریه است، اهمیت کشاورزی آبیاری در مناطق سناتوری بالا به دلیل فصل بارانی کوتاه نمیتواند بیش از حد مورد تاکید قرار گیرد. انتظار می رود با شیوه های مدیریت خوب خاک، تکنولوژی مناسب و در دسترس بودن آب از طریق آبیاری. کشاورزان (به ویژه در نقاط داغ فقر) قادر به تولید در تمام طول سال خواهند بود. مطابق با [66 ]، آبیاری به نفع فقرا است، اگرچه تولید بیشتر، بازده بیشتر، خطر کمتر شکست محصول، و اشتغال بیشتر در مزرعه و غیرکشاورزی در تمام طول سال. آبیاری خرده مالکان را قادر می سازد تا الگوهای کشت متنوع تری اتخاذ کنند و از تولید معیشتی کم ارزش به تولید بازار محور با ارزش بالا روی آورند.
همچنین نتایج نشان میدهد که دسترسی خانوارها به اعتبار و عضویت در انجمن با بروز فقر در نقاط سردسیر و کانونهای فقر رابطه منفی دارد. این یافته با [ 40 ] [ 41 ] [ 67 ] موافق است که سرمایه اجتماعی تأثیر مثبت معناداری بر نرخ رشد درآمد سرانه دارد که پیش درآمدی برای کاهش بروز فقر است. میانگین عضویت خانوارها در انجمن ها در کانون های فقر 67.6 درصد در مقایسه با 94.3 درصد در نقاط سرد فقر بود (پیوست 1 و ضمیمه 2 را ببینید).
علاوه بر این، این نتیجه از فرض اولیه حمایت می کند که با افزایش درصد دسترسی خانوارها به تسهیلات اعتباری، نرخ فقر احتمالا کاهش می یابد. همه چیز برابر باشد این مطالعه دسترسی اندکی به اعتبار را در میان خانوارهای مناطق داغ فقر (6.79٪) در مقایسه با 12.03٪ در نقاط سرد فقر نشان می دهد (پیوست 1 و ضمیمه 2 را ببینید). با توجه به [ 56 ] ; اگر فقرا نتوانند وام بگیرند، احتمالاً در دام فقر می مانند. دسترسی به اعتبارات خرد به دلیل توانایی آن در تحریک پس انداز و ترویج انباشت دارایی در میان مردم فقیر، یک استراتژی قانع کننده ضد فقر و توسعه است.
با متوسط نرخ فقر 82.6 درصدی در کانون های فقر، کاهش مداوم فقر بر اساس عوامل مهم ذکر شده، راه طولانی در کاهش متوسط نرخ فقر ملی در نیجریه خواهد داشت.
5. نتیجه گیری و پیشنهاد
این مطالعه با استفاده از تکنیک اقتصادسنجی فضایی، تعیین کننده نقاط داغ و نقاط سرد فقر در نیجریه را مورد بررسی قرار داد. این مطالعه نشان داد که واحدهای جغرافیایی مجزا که کشور را تشکیل میدهند، واحدهای مستقل و منزوی نیستند. اما موجودیت فردی توسط واحدهای جغرافیایی دیگری احاطه شده بود که به طور قابل توجهی با یکدیگر تعامل داشتند. نتیجه تأیید کرد که سرریز فقر از یک ناحیه سناتوری به ناحیه دیگر به نسبت قابل توجهی وجود دارد. این مطالعه همچنین مناطق سناتوری با بروز فقر کم و زیاد را شناسایی کرد. افراد شاغل در کشاورزی و اندازه خانوار تأثیر مثبتی بر بروز فقر دارند در حالی که بارندگی سالانه، بزرگسالان باسواد و دسترسی خانوارها به زیرساخت های اولیه تأثیر منفی بر بروز فقر در نقاط سردسیر و کانون های فقر دارد.
بر اساس یافتههای این مطالعه، پیشنهاد میشود در طراحی برنامههای کاهش فقر، سرریز احتمالی فقر از منطقه جغرافیایی همجوار نیز لحاظ شود. نیاز به افزایش بهره وری کشاورزان از طریق پذیرش و در دسترس بودن نهاده های مزرعه مدرن به جای افزایش تعداد کشاورزان توسط این مطالعه توصیه می شود. این نه تنها سهم واقعی کشاورزی را در تولید ناخالص داخلی کشور به همراه خواهد داشت، بلکه باعث افزایش نیز می شود. افزایش عمومی دسترسی مردم به زیرساختهای اساسی (آب سالم، برق عمومی و بهداشت) و آموزش توسط دولت، بهویژه در نواحی سناتوری بالا برای دستیابی به کاهش فقر پایدار در نیجریه مهم است.
بدون دیدگاه