کلمات کلیدی:
DEM; سطح مدل شده; تغییر چشم انداز
چکیده
دینامیک منظر یک مشخصه ژئواکولوژیکی است که تغییرات در ساختار و عملکرد فضایی منظر را در یک مقیاس زمانی مشخص تعریف می کند. در این نوع تحلیل، ژئوپردازش یک ابزار ضروری است، زیرا چندین فناوری را ترکیب می کند که به این کار کمک می کند. با این حال، اکثر تحقیقات پویای چشمانداز ابعاد دادهها و اطلاعات مورد استفاده را در نظر نمیگیرند، که پیشبینی میشود از مشاهدات سطحی مدلسازیشده (واقعی) اندازهگیری نمیشود، و نتایج دستکمگرفتهشده را عمدتاً در مناظر برجسته نامنظم ارائه میدهد. با توجه به اینکه، این مقاله قصد دارد تفاوت بین مشاهدات روی سطوح مدلسازی شده و پلانسنجی را در تفسیر دینامیک منظر ارزیابی کند. این مطالعه در توده تیجوکا انجام شد، ریودوژانیرو (برزیل) با استفاده از نقشههای کاربری اراضی و پوشش خاک در زمانهای مختلف و مدلهای رقومی ارتفاع (DEM) تولید شده بر اساس یک نامنظم مثلثی. نتایج نشاندهنده افزایش مقادیر نواحی پویا در هنگام انجام مشاهدات بر روی سطح مدلسازی شده و همچنین نرخ جنگلزدایی (17.57٪ یا 0.13 کیلومتر) است.2 / سال). این بررسی مقادیر بالاتری را در مقایسه با مشاهدات روی سطح پلانسنجی نشان داد، که تفاسیر واقعیتر از نحوه ساختار عناصر ساختاری و تحلیلهای ساختهشده از آنها در منظر را مشخص میکند.
1. مقدمه
تحلیل منظر یک موضوع مهم جغرافیایی است. دینامیک آن را می توان به عنوان یک مشخصه ژئواکولوژیکی ارزیابی کرد که تغییرات در ساختار و عملکرد یک منظره را در یک مقیاس زمانی خاص تعریف می کند. این ویژگی اهمیت زیادی پیدا می کند زیرا منظره را به عنوان یک محصول تاریخی نشان می دهد. به عبارت دیگر، محصول زمان است که وقوع ترتیبات جدیدی از عناصر و عملکردهای زیستی، غیر زنده و انسانی را تنظیم می کند که این منظر در مواجهه با ساختارهای جدید به خود می گیرد ([ 1 ] Huggett, 1995). تجزیه و تحلیل این ویژگی مهم است زیرا در یک دوره زمانی، رفتار تغییرات منظر را نشان می دهد که می تواند برای تولید پیش بینی ساختار آن منظر و در نتیجه عملکرد آن استفاده شود ([ 2 ]] ترنر، 1989 و [ 3 ] فورمن، 1995).
برای تجزیه و تحلیل این ویژگی زمین شناسی، برخی از نویسندگان، به عنوان مثال [ 4 ] Risser و همکاران. (1984)، [ 5 ] ناوهند لیبرمن (1984)، [ 6 ] فورمن و گودرون (1986)، [ 7 ] هاینس یونگ و همکاران. (1993)، [ 8 ] آسپینال (1999)، [ 9 ] کوئلیو نتو و همکاران. (2007)، [ 10] Guofanand Wu (2008)، ادعا می کند که استفاده از تکنیک های geoprocessing ضروری است. با این حال، یک سری سوالات در مورد استفاده از تکنیک های پردازش زمین باید به طور کامل ارزیابی شود تا از مشکلات در نتایج به دست آمده جلوگیری شود. اینجاست که تحقیقات علمی بسیار مهم می شود. این سؤالات اساساً پیامدهای ساخت بازنمایی رایانه ای از واقعیت، به عبارت دیگر، یک مدل مفهومی است که به دنبال به تصویر کشیدن چشم انداز مورد مطالعه است. یکی از این سؤالات عدم توجه به ابعاد داده ها و اطلاعاتی است که باید با آنها کار کرد، که در واقع با مشاهده سطح پلانیمتری (پیش بینی شده) آنها ارزیابی می شوند و نه بر روی سطح مدل شده (واقعی) که ممکن است آن را پنهان کند. تفسیر ساختار، دینامیک و عملکرد عناصر ژئواکولوژیکی،
حتی داشتن طیف وسیعی از گزینهها برای کار با ابعاد عناصر یک منظر، مانند استفاده از مدلهای ارتفاعی دیجیتال (DEM) ([ 11 ] Wilson and Gallant 2000)، ژئوپردازش دارای محدودیتهایی است که با توجه نکردن به بی نظمی منطقه ای که باید بررسی شود. از این نظر، حتی در هنگام کار با داده های سه بعدی، منطقه به عنوان پیوسته و دارای نقش برجسته در نظر گرفته نمی شود، بنابراین اندازه گیری مساحت و فاصله عناصر تشکیل دهنده چشم انداز ممکن است دست کم گرفته شود، به ویژه در مناطقی که دارای ناهمواری هستند. امداد ([ 12 ] فرناندس و همکاران، 2012، [ 13 ] رشید 2010 و [ 14 ] جنس 2004).
قرائت ساختار منظر بر روی سطح مدلسازی شده مقادیر متفاوتی را نسبت به قرائت روی سطح پلان متری آشکار میکند که مطمئناً بر تحلیل عملکرد و پویایی آن تأثیر میگذارد. بسته به محل قرارگیری ساختار تحلیل شده در چشم انداز، این تفاوت می تواند به مقادیر بسیار معنی داری دست یابد، مانند رخنمون های سنگی که در مناطق با شیب زیاد رخ می دهد ( شکل 1 ).
در جستجوی تفسیر تغییرات مشاهدات بر روی سطوح مدلسازی شده و پلانسنجی در تحلیل دینامیک یک منظر، ارزیابی این تغییرات در دو نقشه کاربری اراضی و پوشش خاک از دو فصل مختلف (1972 و 1996) ترسیم شد. در نتیجه تحلیلی – یکپارچه پویایی جنگلداری به دست آمده از ترکیب این دو نقشه عناصر ساختاری و عملکردی. منطقه مورد استفاده برای مطالعه، توده تیجوکا (ریودوژانیرو-برزیل) است.
این توده متعلق به رشته ساحلی ایالت ریودوژانیرو است و در بخش شرقی شهرداری ریودوژانیرو (برزیل) واقع شده است. ویژگی ژئومورفولوژیکی آن دارای توپوگرافی بسیار ناهموار است، جایی که تجزیه و تحلیل مشاهدات روی سطح مدلسازی شده کاملاً مرتبط است. در شکل 2 می توان مشاهده کرد که چگونه ارتفاع و شیب به سمت لبه های بخش مرکزی توده افزایش می یابد. ذکر این نکته ضروری است که این ویژگی تأثیر مستقیمی بر تحلیل پیشنهادی دارد.
توده تیجوکا یک واحد ژئومورفولوژیکی است که همراه با توده PedraBranca و Gericino-
شکل 1 . رخنمون سنگی روی سطح واقعی (مدل شده) و پلان متری.
شکل 2 . مدل ارتفاعی دیجیتال توده تیجوکا در شهر ریودوژانیرو.
مدانا، بخش تودهای ساحلی شهر ریودوژانیرو را تشکیل میدهد. این توده مساحتی در حدود 119.2 کیلومتر مربع دارد که بیش از سهمیه 40 متری محدود شده است و بخش شرقی ریودوژانیرو/RJ، بین موازیهای 22˚55’S – 23˚00’S را اشغال میکند. و نصف النهارهای 43˚20′ W – 43˚10’W ( شکل 3 ).
از دیگر ویژگی های این واحد ژئومورفولوژیکی اهمیت شما بر روند گسترش و تصرف شهر ریودوژانیرو است، زیرا این شهر در کنار دریا یکی از شناورهای بزرگ این فرآیند است. به طور کلی، توده تیجوکا کاملاً تغییر یافته است، زیرا در طول زمان، از طریق ورودیهای دگرگونی مانند جنگلزدایی، آتشسوزیها و اشغال شهری بینظم تجربه شده است. از این نظر، ارزیابی سه بعدی بودن عناصری که این منظره را تشکیل می دهند، برای شناخت مؤثر درجه دگرگونی آن مهم است.
2. داده ها و روش ها
توسعه کار به سه مرحله تقسیم می شود: آماده سازی عناصر برای آنالیزهای زمین شناسی. استفاده از روال برای به دست آوردن مشاهدات روی سطح مدل شده. و ارزیابی نهایی ( شکل 4 ).
2.1. تهیه عناصر برای آنالیزهای ژئواکولوژیکی
این مرحله آماده سازی تمام نگاشت های مورد استفاده (نقشه برداری پایه، نقشه های عناصر ساختاری و عملکردی، و نقشه های نتیجه تحلیلی-تلفیقی) و DEM مورد استفاده برای به دست آوردن مشاهدات روی سطح مدل شده است.
نگاشت پایه استفاده شده از موسسه Pereira Passos در ریودوژانیرو در مقیاس 1:10000 و سیستم مختصات پیش بینی شده UTM zone 23S، آمریکای جنوبی 1969 بود. از این پایگاه، تمامی نقشههای عناصر ساختاری و عملکردی (کاربری زمین و پوشش خاک 1972-1996)، نتایج تحلیلی – یکپارچه (دینامیک جنگلداری) و DEM ساخته شد. نکته حائز اهمیت این است که مساحت توده تیجوکا با خط کانتور 40 متری از مبنای نقشه برداری مشخص شده است.
نقشه های کاربری اراضی و پوشش خاک (1972-1996) از [ 15 ] GEOHECO-SMAC-RJ (2000) گردآوری شد و با نقشه برداری پایه استفاده شد. تمام نقشه ها از طریق تفسیر نوری در مقیاس 1:10000 تولید شدند. پویایی پوشش جنگلی نتیجه ترکیب نقشه های کاربری زمین و پوشش خاک از آن دو سال تجزیه و تحلیل، به دنبال روش تحلیلی یکپارچه است ([ 15 ] GEOHECO-SMAC-RJ 2000). این نقشه به سه دسته (بازگشت، حفاظت و منطقه غیر جنگلی در دوره تجزیه و تحلیل) طبقه بندی شد که شرایطی را برای ارزیابی عقب نشینی و حفظ مناطق جنگلی در توده تیجوکا فراهم کرد.
DEM بر اساس یک شبکه نامنظم مثلثی با استفاده از مثلث سازی Delaunay و درونیابی تنظیم خطی تولید شد. استفاده از این روش با نتایج به دست آمده توسط [ 16 ] Fernandes و Menezes توجیه می شود
شکل 3 . نقشه موقعیت توده تیجوکا در شهر ریودوژانیرو.
شکل 4 . فلوچارت روش شناختی
(2005) در مقایسه روش های مختلف تولید DEM برای به دست آوردن مشاهدات روی سطح مدل سازی شده توده تیجوکا. مدل به عنوان داده ورودی، اطلاعات توپوگرافی (شاخص و خطوط کانتور میانی، ارتفاع نقطه و ارتفاع نقاط ماشه) متعلق به پایه توپوگرافی تولید شده را داشت. انواع دیگر داده های بنیادی که به دنبال پالایش بهتر، حوضه آبخیز و زهکشی بهتر هستند نیز در تولید مدل استفاده شدند.
2.2. اجرای معمول برای به دست آوردن مشاهدات روی سطوح مدل شده
این روال توسط [ 17 ] Fernandes (2004) توصیف شده است و در کمی سازی طبقات نقشه های کاربری اراضی و پوشش خاک و نقشه دینامیک جنگلداری به منظور مقایسه مقادیر مساحت در سطوح مدل شده و پلان سنجی هر یک مورد استفاده قرار گرفت. کلاس ایجاد شده برای نظرسنجی های انجام شده
2.3. ارزیابی نهایی
این مرحله ارزیابی تمام مقایسههای کمیسازی مناطق روی سطح مدلسازیشده و سطح پیشبینیشده بر روی نقشههای تولید شده است. این ارزیابی برای تعیین اینکه تا چه حد ممکن است عدم توجه به سطح مدلسازیشده در تحلیلهای ژئواکولوژیکی دینامیک جنگلداری در منطقه ناهموار، نتایج را پنهان کند، بسیار اهمیت داشت.
3. کاربری زمین و پوشش خاک
در این فایل جدید ایجاد شده، تمام محتویات را برجسته کرده و فایل متنی آماده شده خود را وارد کنید. اکنون آماده هستید که کاغذ خود را سبک کنید. نقشه عناصر ساختاری و عملکردی کاربری اراضی و پوشش خاک (1972 و 1996)، گردآوری شده از [ 15]GEOHECO-SMAC-RJ (2000) و بر اساس نقشه برداری MT_10.000_IPP تنظیم شده است، به دنبال روش تحلیلی – ادغامی دچار تعمیم شده است تا تعداد کلاس های مورد بررسی را از 13 کلاس به 7 کاهش دهد. مهم است. توجه داشته باشید که هدف این مقاله تجزیه و تحلیل کاربری زمین و پوشش خاک و پویایی آن در توده تیجوکا نیست، بلکه درک تفاوتهای تحلیلهای انجام شده زمانی که مشاهدات روی سطح مدلسازی شده هستند، است. نقشه های کاربری اراضی و پوشش خاک در سال های 1972 و 1996 که قبلاً با طبقات ادغام شده بودند، به ترتیب در شکل 5 و 6 نشان داده شده است.
در شکلهای 7 و 8 میتوان متوجه شد که برای تمام کلاسها در هر دو دوره، همانطور که انتظار میرفت، مقدار مساحت سطح بزرگتر از سطح پلانسنجی بود. کلاس کاربری اراضی و پوشش خاک که بیشترین تفاوت را بین دو دوره مورد تجزیه و تحلیل نشان داد، منطقه جنگلی با اختلاف 10.67 کیلومتر مربع در سال 1972 و 7.62 کیلومتر مربع در سال 1996 بود. این ویژگی به دلیل بیان بیشتر وقوع چنین کاربری است. در دو دوره و موقعیت این نواحی که در نواحی با توده بلندتر و تندتر از دامنه های تیجوکا متمرکز شده اند.
کاهش سطح پوشش این کلاس از یک دوره به دوره دیگر نیز کاهش اختلاف مشاهده در سطح مدل شده را به پلان سنجی تعیین می کند. بزرگتر نیست فقط به این دلیل که فرآیند پسکشی جنگل در لبههای قطعه جنگلی بزرگ توده اتفاق میافتد، که ناحیهای با شیب کمتری نسبت به منطقه حفظشده این قطعه است. در سال 1972، بیشترین تفاوت یافت شده در تجزیه و تحلیل فردی چند ضلعی ها در قطعه ای از منطقه جنگلی رخ داد که در سال 1996 قبلاً کاملاً تکه تکه به نظر می رسید. با این حال، بیشترین تنوع مشاهدات دقیقاً در یکی از این قطعات (4 کیلومتر مربع ) رخ می دهد .
دو کلاس با تفاوتهای کوچکتر هنگام مقایسه سطح مدلشده و سطح پلانسنجی، خاک و محصولات در معرض دید بودند. در سال 1972، کلاس خاک در معرض کمترین اختلاف، حدود 0.13 کیلومتر مربع بود . در سال 1996، طبقه محصولات زراعی کمترین تغییر را ارائه کرد، در حدود 0.04 کیلومتر مربع ، که از خاک در معرض تعداد بیشتر بود. این رفتار به این دلیل رخ می دهد که همانطور که در نقشه سال 1996 نشان داده شده است، لغزش هایی در آن سال رخ داده بود که با گسترش از مناطق مرتفع با شیب تند به مناطق پایین تر، تفاوت در مشاهدات سطوح مدل شده و پلان سنجی را افزایش داد.
با ارزیابی درصد تغییر مشاهدات روی سطوح مدلسازی شده و پلانسنجی در دو سال (شکلهای 7 و 8)، میتوان دریافت که نواحی رخنمون سنگی و صخرهای به عنوان یکی از سازههای گروهبندی شده در آن کلاس، رخنمون سنگی برجسته میشوند. ، اغلب در مناطق با شیب تند رخ می دهد. بنابراین، نمایش آن در یک سطح پلانیمتری تلفات زیادی را در رابطه با سطح مدلسازی شده و به دنبال آن منطقه جنگلی در سال 1972 نشان میدهد. در سال 1996، با توجه به نقشهبرداری زمین لغزشهای رخ داده، دومین تلفات بزرگ را میتوان در خاک در معرض دید مشاهده کرد. که در
شکل 5 . نقشه کاربری اراضی و پوشش خاکی توده تیجوکا در سال 1972.
شکل 6 . نقشه کاربری اراضی و پوشش خاکی توده تیجوکا در سال 1996.
شکل 7 . نمودار طبقات کاربری اراضی و پوشش خاک در سطوح واقعی (مدل شده) و پلان متری و تفاوت آن در کیلومتر 2 و درصد (1972).
شکل 8 . نمودار طبقات کاربری اراضی و پوشش خاک در سطوح واقعی (مدل شده) و پلان متری و تفاوت آن در کیلومتر 2 و درصد (1375).
آن سال و قبلاً در بالا ذکر شد.
منظره پویا
پویایی چشم انداز، نتیجه ترکیب کاربری زمین و پوشش خاک از سال 1972 تا 1996، نیز تفاوت های حساسی را آشکار کرد. سی و دو کلاس دینامیک استفاده تولید شد که مجموع مساحت پلان سنجی، سطح مدل شده، درصد اختلاف بین دو مشاهدات و مساحت بر حسب کیلومتر آن اختلاف بررسی شده است.
برخی از این طبقات تغییری نشان ندادند، به این معنی که برخی از قطعات در سال های 1972 و 1996 به همان صورت باقی ماندند. به طور مشخص یکی از این طبقات – صخره / رخنمون سنگی و سنگ / رخنمون سنگی یا به عبارت دیگر قطعاتی که سنگی بودند. رخنمون و سنگ در سال 1972 و به عنوان رخنمون صخره ای و سنگ در سال 1996 باقی ماندند، درصد بیشتری از تغییرات بین دو مشاهدات را نشان دادند. باز هم، مکان فضایی رخنمون های سنگ برای این نتیجه بسیار مهم بود. کلاس منطقه جنگلی/منطقه جنگلی، یا منطقه جنگلی در سال 1972 که با همان کاربری در سال 1996 باقی ماند، به عنوان بیشترین تفاوت در مساحت از بین دو مشاهدات (7.62 کیلومتر مربع ) ارائه شد.
با توجه به طبقاتي كه تغييراتي را نشان دادند، طبقات تبديل منطقه جنگلي به بوته زار، چمن و شهري با تفاوت در مشاهده 78/1 كيلومتر مربع مشخص شده است .به ترتیب (19.43%)، 0.59 (16.53%) و 0.52 (12.44%). این طبقات نمایانگر برخی از مواردی است که روند عقب نشینی توده تیجوکا را منعکس می کند. تفاوت های یافت شده ممکن است ارزیابی پویایی جنگلداری این چشم انداز را پنهان کند. به منظور انجام این ارزیابی، یک آگلوتیناسیون از کلاس ها تهیه شد که با در نظر گرفتن دو نوع مشاهدات مورد ارزیابی قرار گرفتند. طبقات ایجاد شده عبارتند از: عقب نشینی جنگل (مناطق جنگلی در سال 1972 که در سال 1996 کاربرد دیگری داشت)، حفاظت (مناطق جنگلی در سال 1972 که در سال 1996 به عنوان جنگل ادامه یافت) و منطقه غیر جنگلی (مناطق غیر جنگلی در سال 1972 که به صورت غیر درختی در سال 1972 باقی ماندند). 1996) ( شکل 9 ).
با ارزیابی شکل 1 0 ، که تفاوت کیلومترها و درصد مشاهدات روی سطوح مدلسازی شده و پلانسنجی را برای کلاسهای دینامیک جنگلداری نشان میدهد، میتوان به افزایش مساحت طبقات مشاهدهشده در سطح مدلسازیشده اشاره کرد. این تفاوت ها از 3.05 کیلومتر مربع در کلاس عقب نشینی تا 9.02 کیلومتر مربع از کلاس منطقه غیر جنگلی متغیر است. بر حسب درصد، تفاوت در کلاسهای نگهداری (69/17 درصد) و پسکشی (10/17 درصد) معنیدارتر بود.
این تفاوتها به توزیع فضایی این طبقات مربوط میشود، زیرا مناطق حفاظتشده در قسمتهای بالاتر و ناهموار توده قرار دارند و به دنبال آن مناطق عقبنشینی که در زونهای میانی و منطقه غیر جنگلی هستند که در زونها قرار دارند. ارتفاع کمتری دارند و ناهمواری کمتری دارند. این چارچوب فرآیند پویایی جنگلداری توده تیجوکا را مشخص می کند که از پایین ترین به بالاترین مناطق هدایت می شود. پایین ترین نواحی مقادیر شیب کمتری نسبت به بالاترین نواحی دارند و این رفتار شیب رابطه قوی با میانگین اختلاف مشاهدات روی سطوح مدل شده و پلان متری دارد، همانطور که در شکل 1 1 مشاهده می شود .
بر اساس مقادیر انقباض جنگل، نرخ انقباض جنگل بر روی سطوح مدلسازی شده و پلانسنجی ایجاد شد که از رابطه مساحت انقباض جنگل بر روی سطوح مدلسازی شده و پلانسنجی با تعداد سالهای تحلیل بهدست آمد. این نرخها همچنین در هنگام برداشت از نماهای مختلف مقادیر متفاوتی داشتند، بنابراین نرخ پسکشی جنگل 0.74 کیلومتر مربع در سال در سطح پلانیمتریک به نرخ انقباض جنگل 0.87 کیلومتر مربع در سال در سطح مدلسازی شده افزایش مییابد، که به معنای تفاوت 17.57٪ است. ( شکل 1 2 ). این تفاوت در طول زمان بیشتر میشود، زیرا انقباض به سمت قسمتهای بالاتر میرود، جایی که تفاوت مشاهده روی سطح مدلسازی شده نسبت به سطح پلانسنجی بیشتر است.
با توجه به موارد فوق، واضح است که نیاز به
شکل 9 . نقشه دینامیک جنگلداری توده تیجوکا.
شکل 1 0. نمودار توزیع طبقات دینامیک جنگلداری در سطوح واقعی (مدل شده) و پلان متری و تفاوت آن در کیلومتر مربعودرصد.
تفسیر مشاهدات روی سطح مدلسازیشده، که خواندن دقیقتری از ساختار و پویایی چشمانداز مورد نظر را به ارمغان میآورد. بنابراین میتوان به این نکته اشاره کرد که، برای مثال، نرخ از دست دادن جنگل در توده تیجوکا نسبت به زمانی که پذیرش سطح پلانسنجی تحلیل میشود، بارزتر است.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که روش برای به دست آوردن مشاهدات روی سطح مدلسازی شده هنوز باید تحت تحقیقات علمی بیشتری قرار گیرد و به دنبال بهبود پیشنهادات اظهارنظر بیشتر باشد. یکی از این موارد بحث در مورد نوع مدل رقومی ارتفاعی مورد استفاده است که باید با توجه به مساحت، داده های موجود ارزیابی شود.
شکل 1 1. خط رگرسیون پتانسیل از درصد اختلاف مشاهده بر روی سطح واقعی (مدلسازی شده) و پلانسنجی و شیب میانگین برای هر چندضلعی دینامیک جنگلداری.
و مقیاس تجزیه و تحلیل فرض شده است.
4. نتیجه گیری
در ارزیابی ژئواکولوژیکی که در این کار انجام شد، تفاوت معناداری در استفاده از مشاهدات روی سطح مدلسازی شده مشاهده شد. این نوع بررسی مقادیر بالاتری را در مقایسه با مشاهدات روی سطح پلان سنجی نشان داد، بنابراین تفاسیر دقیقتری از چگونگی ساختار عناصر ساختاری و عملکردی و تجزیه و تحلیلهای ساخته شده از آنها در سطح نشان داد.
شکل 1 2. مالیات پسکشی توده تیجوکا در سطوح واقعی (مدلسازیشده) و پلانسنجی.
منظره. بنابراین، با در نظر گرفتن بینظمیهای ناشی از مورفولوژی سطح، مشاهدات یک منظره را دیگر نمیتوان هنگام در نظر گرفتن مشاهدات سطحی مدلسازی شده دست کم گرفت و در صورت مقایسه با معمولترین اندازهگیریها در سطح پلانمتریک، میتواند واقعیت متفاوتی را نشان دهد. با این حال، مهم است که تأکید کنیم که استفاده از مشاهدات روی سطح مدلسازیشده در مناطق توپوگرافی ناهموار بسیار مرتبط است، که در مناطق با نقش برجسته غیر ناهموار رخ نمیدهد. همچنین تاکید کرد که استفاده از مشاهدات در سطح مدلسازی شده منحصر به تحلیلهای زمینشناسی نیست و باید در سایر حوزههای دانش نیز اعمال شود. از این رو،
تمرکز اصلی این مقاله نشان دادن اهمیت مشاهده روی سطح مدلسازیشده برای تحلیل ژئواکولوژیکی بود. با این حال، مهم است که کار پویایی منظر در توده تیجوکا با نقشههای جدیدتر استفاده از زمین و پوشش خاک، مانند نقشهبرداری سالهای 1999، 2004 و 2010 ادامه یابد.
منابع
- RJ Huggett, “Geoecology: An Evaluation Approach,” Routledge, London, 1995. doi:10.4324/9780203307373 [زمان(های استناد): 1]
- امجی ترنر، «اکولوژی منظر: تأثیر الگو بر فرآیند»، بررسی سالانه اکولوژی و سیستماتیک، جلد. 20، 1989، صص 171-197. doi:10.1146/annurev.es.20.110189.001131 [زمان(های استناد): 1]
- آر تی تی فورمن، “موزاییک های زمین: بوم شناسی مناظر و مناطق”، چاپ اول، انتشارات دانشگاه کمبریج، لندن، 1995. [زمان(های استناد): 1]
- RJ Risser، JR Karr و RTT Forman، “Ecology Ecology: Directions and Approaches,” Natural History Survey Special Publications 2، Illions، 1984. [زمان(های استناد): 1]
- Z. Naveh و AS Lieberman، “محیط زیست منظر: نظریه و کاربرد،” Springer-Verlag، نیویورک، 1984. [زمان(های استناد): 1]
- آر تی تی فورمن و ام. گادرون، “بوم شناسی منظر”، چاپ اول، جان وایلی و پسران، نیویورک، 1986. [زمان(های استناد): 1]
- R. Haines-Yong، DR Green and SH Cousins، “محیط زیست منظر و GIS”، Taylor & Francis، لندن، 1993. [زمان(های استناد): 1]
- RJ Aspinall, “GIS and Landscape Conservation,” در: MF Goodchild, DJ Maguire and DW Rhind, Eds., Geographical Information System, 2nd Edition, John Wiley & Sons, New York, 1999, pp. 967-980. [زمان(های استناد): 1]
- AL Coelho Netto، AS Avelar، MC Fernandes و WA Lacerda، “استعداد لغزش زمین در یک ژئواکوسیستم کوهستانی، توده تیجوکا، ریودوژانیرو: نقش زیربخش مورفومتریک زمین”، ژئومورفولوژی، جلد. 87، شماره 3، 1386، صص 120-131. doi:10.1016/j.geomorph.2006.03.041 [زمان(های استناد): 1]
- S. Guofan و J. Wu، “در مورد دقت تجزیه و تحلیل الگوی چشم انداز با استفاده از داده های سنجش از دور”، اکولوژی چشم انداز، جلد. 23، شماره 5، 1387، صص 505-511. doi:10.1007/s10980-008-9215-x [زمان(های استناد): 1]
- جی پی ویلسون و جی سی گالانت، “تحلیل زمین: اصول و کاربردها”، جان ویلی و پسران، نیویورک، 2000. [زمان(ها):1]
- MC Fernandes، CS Vieira، PHF Coura و RR Silva، “مشاهدات سطح واقعی در تجزیه و تحلیل زاغه های واقع در زمین تپه ای”، مجله بین المللی آمریکایی تحقیقات معاصر، جلد. 2، شماره 8، 1391، ص 20-28. https://www.aijcrnet.com/journals/Vol_2_No_8_August_2012/2.pdf [Citation Time(s):1]
- H. Rashid، “محاسبات سطح-مساحت سه بعدی ایالت جامو و کشمیر با استفاده از داده های ماموریت توپوگرافی رادار شاتل (SRTM) در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)،” Journal of Geomatics, Vol. 4، شماره 2، 1389، صص 77-82. https://www.isgindia.org/JOG/abstracts/oct-2010/5120121.pdf [Citation Time(s):1]
- JS Jenness، “محاسبه سطح چشم انداز از مدل های ارتفاعی دیجیتال”، بولتن انجمن حیات وحش، جلد. 31، شماره 3، 1383، صص 829-839. doi:10.2193/0091-7648(2004)032[0829:CLSAFD]2.0.CO;2 [زمان(های) نقل قول: 1]
- GEOHECO-SMAC-RJ، “Estudos de Qualidade Ambiental do Geoecossistema do Maciço da Tijuca: Subsídios à Regulamentação da APARU do Alto da Boa Vista”، گزارش فنی، جلد. 2، 2000. [زمان(های) نقل قول:3]
- MC Fernandes و PML Menezes، “ارزیابی روشها برای تولید DEM برای مشاهده سطح واقعی: مطالعه موردی در توده تیجوکا-RJ،” مجله نقشهبرداری برزیل، جلد. 57، شماره 2، 2005، صفحات 154-161. https://www.rbc.ufrj.br/_2005/57_2_10.htm [Citation Time(s):1]
- MC Fernandes، “Desenvolvimento de Rotina de Obten- ção de Observações em Superfície Real: Uma Aplicação em Análises Geoecológicas” Ph.D. پایان نامه، دانشگاه فدرال ریودوژانیرو، ریودوژانیرو، 2004. [Citation Time(s):1]
بدون دیدگاه