1. مقدمه
رژیم غذایی نه تنها یک عنصر مادی اساسی برای رفع نیازهای فیزیولوژیکی انسان است، بلکه حامل مهمی از عناصر فرهنگی انسان است. پدیده های فرهنگی مربوط به تقاضا، تولید و مصرف مواد غذایی در مطالعات فرهنگ غذایی مورد بررسی قرار گرفت [ 1 ، 2 ]. فرهنگ غذایی دارای ویژگی های تحقیقات چند رشته ای است و مطالعه فرهنگ غذایی از منظر جغرافیا بر رابطه انسان و محیط [ 3 ] و قانون تمایز جغرافیایی که با ترجیح فرهنگ غذایی منعکس شده است تأکید می کند [ 4 ، 5 ].]. منطقهبندی جغرافیایی و نقشهبرداری فرهنگ غذایی روشهای تحلیلی و ارائهای مهم برای آشکار کردن تفاوتهای منطقهای فرهنگ غذایی است که برای استخراج منابع فرهنگ غذایی محلی و درک ویژگیهای فرهنگ غذایی محلی مهم هستند [ 6 ]. در عین حال، ویژگیهای ساختاری منطقهای ارائه شده توسط منطقهبندی فرهنگ غذایی، منابعی برای مطالعه رابطه انسان و محیط در جغرافیای فرهنگ غذایی فراهم میکند [ 7 ].
تحقیق در مورد فرهنگ غذایی منطقه ای موضوعی پرطرفدار در جغرافیا و رشته های مرتبط است. موضوع تحقیق شامل دو جنبه است، یعنی اینکه چه چیزی بر فرهنگ غذایی منطقه ای تأثیر می گذارد و چه چیزی فرهنگ غذایی منطقه ای را تحت تأثیر قرار می دهد. اولی بر چگونگی تأثیر اقتصاد، سیاست، تاریخ، مذهب و محیط جغرافیایی بر فرهنگ غذایی منطقه تمرکز دارد، در حالی که دومی بر تأثیر فرهنگ غذایی منطقه ای بر سلامت مردم، گردشگری و سایر جنبه ها، یعنی تأثیر فرهنگ غذایی منطقه ای بر سلامت مردم تمرکز دارد. شکل گیری حس مکان و ساخت برندها و نمادهای فرهنگی محلی. از نظر تأثیر اقتصاد بر فرهنگ غذایی، برخی محققان گزارش کردند که زنجیرههای فست فود در مناطق توسعهیافته اولین کسانی هستند که وارد فرهنگ غذایی محلی شده و سپس بر فرهنگ غذایی محلی تأثیر میگذارند .9 ]. چندین محقق همچنین ادعا کردند که گروههایی با درآمدهای مختلف فرهنگهای مختلف مصرف مواد غذایی را تولید میکنند [ 10 ]. در تحقیق در مورد رابطه بین فرهنگ غذایی منطقه ای و سیاست، Tellstrom و همکاران. بررسی کرد که چگونه دولت ها با شکل دادن به فرهنگ غذایی محلی، تصویر ملی خود را تفسیر و ارائه می کنند [ 11 ]. یعنی چگونه تفاوتهای فرهنگ سیاسی بر فرهنگ غذایی و الگوهای مصرف روزانه غذای مردم در مناطق مختلف تأثیر میگذارد [ 12 ، 13 ]. آداب و رسوم تاریخی و فرهنگی و مهاجرت جمعیت در تاریخ نیز عمیقاً بر فرهنگ غذایی محلی تأثیر می گذارد [ 14 ، 15 ]]. رابطه بین ادیان و فرهنگ غذایی منطقه ای نیز یک موضوع داغ است. برای مثال، باورهای مذهبی بر ساختار فرهنگ غذایی تأثیر می گذارد و میزان توجه به غذای سبز بین افراد مذهبی و غیر مذهبی متفاوت است [ 15 ، 16 ، 17 ].
در مطالعات محیط جغرافیایی و فرهنگ غذایی، اقلیم، مواد غذایی و مجاورت آنها با مناطق ساحلی، عوامل اصلی تأثیرگذار در شکل گیری فرهنگ غذایی منطقه ای هستند [ 18 ، 19 ، 20 ].]. این مطالعات فرهنگ غذایی را به عنوان اشیاء تحت تأثیر مورد بحث قرار دادند، یعنی چه عواملی بر تولید و تولید مثل فرهنگ های غذایی تأثیر می گذارد. در مطالعات فرهنگهای غذایی، رابطه بین فرهنگ غذایی منطقهای و سلامت بهعنوان عامل اصلی تأثیرگذار مورد توجه محققان قرار گرفت. به عنوان مثال، برخی مطالعات نشان می دهد که فرهنگ غذایی مناطق مختلف همیشه در جهتی توسعه می یابد که برای سلامتی افراد مفید است. فرهنگ غذایی مناطق گرمسیری به مردم کمک می کند تا خنک بمانند، در حالی که فرهنگ های مناطق سرد به مردم کمک می کنند گرم بمانند [ 21 ، 22 ]. برخی از مطالعات همچنین نشان دادند که فرهنگ غذایی موجود در مکانهای خاص برای سلامت مردم ناسازگار است [ 23 ، 24 ]]. یکی دیگر از موضوعات تحقیقاتی که به طور گسترده دنبال می شود این است که چگونه فرهنگ غذایی منطقه ای بر توسعه گردشگری تأثیر می گذارد. چندین مطالعه گزارش کردند که پیگیری مردم برای غذاهای خاص محلی، علاقه توسعه دهندگان گردشگری و گردشگران را به گردشگری غذایی برانگیخته است. از نظر تحقیقات دانشگاهی، گردشگری غذا نیز یک زمینه در حال گسترش است [ 25 ]. برای مثال، رابینسون و همکاران. یک مطالعه تجربی مبتنی بر داده در مورد گردشگری خوراکی در میان گردشگران انجام داد [ 26 ]. در سال های اخیر، چندین محقق نیز بر تولید فرهنگ غذایی بین منطقه ای و ساخت حس محلی تمرکز کرده اند [ 27 ، 28 ].
اکثر مطالعات غذا را به عنوان یک فرهنگ در نظر می گیرند و بر ویژگی های منطقه ای به عنوان ویژگی های جغرافیایی ذاتی فرهنگ های غذایی تأکید می کنند. این مطالعات همچنین رابطه انسان و محیط را که در فرهنگ های غذایی منعکس شده است، برجسته کردند. با این حال، ویژگیهای منطقهای تفاوتهای ترجیحی غذایی مردم که توسط جغرافیا تأکید شده است، به ندرت در ادبیات ذکر شده است. تنها مطالعات متعددی در مورد ایجاد مرزهای فرهنگ غذایی و مناطق همگن با فرهنگ با روش منطقهبندی جغرافیایی در دسترس است، زمانی که همان منطقه شامل چندین فرهنگ غذایی باشد. چین به فرهنگ غذایی اهمیت می دهد. با این حال، دارای قلمرو وسیع، فرهنگ غذایی متنوع و تفاوتهای منطقهای مشهود در فرهنگ غذایی است. از این رو،
منطقهبندی فرهنگی مبنایی برای استخراج عمیق ویژگیهای فرهنگی منطقهای و شناخت علمی تفاوتهای منطقهای در فرهنگ است [ 29 ]. این یک راه مهم برای استخراج و درک مناطق فرهنگی است. منطقه فرهنگی یکی از پنج موضوع اصلی در تحقیقات جغرافیای فرهنگی سنتی است و بقیه منظر فرهنگی، بوم شناسی، انتشار و ادغام [ 30 ] است. به عنوان یک عنصر فرهنگی مهم در چین، فرهنگ غذایی ارائه شده توسط غذاهای چینی تأثیر عمیقی بر ساختار منطقه ای فرهنگ چینی دارد [ 30 ، 31 ]. تحقیقات موجود عمدتاً مبتنی بر عناصر فرهنگی برای استخراج مناطق فرهنگی مانند گویش ها و تاریخ است [ 32 ]]. با این حال، فرهنگ منطقه ای یک فرآیند تغییر پویا است. برخی از پدیدههای فرهنگی یک فرآیند آهسته و ملایم درازمدت تغییر را نشان میدهند (مانند گویشها و تاریخ)، در حالی که برخی دیگر روند سریعتر و واضحتری از تغییر پویا را نشان میدهند [ 33 ، 34 ، 35 ]. غذا نشان دهنده یک عنصر فرهنگی تغییر سریع است [ 36 ، 37 ]. این مقاله بر اساس مطالعه منطقهبندی فرهنگ غذایی دادههای POI رستوران است که تقریباً کل نمونههای رستوران در چین را در اختیار دارد. برای درک ویژگی های منطقه ای فرهنگ غذایی و تقویت هویت فرهنگ منطقه ای اهمیت زیادی دارد [ 29 ].
از نظر روشهای تحقیق، منطقهبندی جغرافیایی معمولاً به روشهای زیر اتخاذ میشود: روش نقشهبرداری نیمه دستی مبتنی بر تجربه و دادهها [ 38 ، 39 ]، تجزیه و تحلیل پوشش سنتی GIS و روش سنتز نقشهبرداری [ 40 ، 41 ]، و روش خوشهبندی مبتنی بر روش. در یادگیری ماشین [ 42 ، 43]. روش کارتوگرافی نیمه دستی دارای درجه کمیت پایین و حجم کار زیاد است. اگرچه روشهای مبتنی بر تحلیل همپوشانی و سنتز کارتوگرافی دارای درجه بالایی از اتوماسیون هستند، مدیریت توزیع وزن اشیاء جغرافیایی با ویژگیهای پیچیده دشوار است. در حال حاضر، روش خوشهبندی چند منبعی مبتنی بر یادگیری ماشین در تحقیقات منطقهبندی جغرافیایی معرفی شده و به روش خوشهبندی چند منبعی با محدودیت فضایی گسترش یافته است. مزیت اصلی این روش علاوه بر توانایی آن در مدیریت منطقهبندی پیچیده جغرافیایی با ویژگیهای چند منبعی، این است که یک روش خوشهبندی مبتنی بر مدل شی است.
تشخیص هات اسپات مبتنی بر چگالی روش مناسب دیگری برای کشف ویژگی های کمی فضایی است زیرا می تواند الگوی توزیع فضایی اشیا یا عناصر را شناسایی کند [ 44 ]. برخی از محققین از طریق تشخیص نقاط حساس، الگوهای فضایی نقاط با معنایی متفاوت را مورد مطالعه قرار دادهاند. الگوریتمهای تشخیص نقطه معمولی شامل DBSCAN، OPTICS، تخمین چگالی هسته (KDE) و غیره است. نتایج تجزیه و تحلیل DBSCAN و OPTICS اشیاء متصل به چگالی هستند و به ما میگویند که کدام اشیاء با چگالی بالا [ 45 ، 46 ، 47 ]. در مقابل، نتیجه تحلیل KDE ماکزیمم های محلی بر اساس میدان چگالی است، بنابراین به ما بگویید کدام ناحیه با چگالی بالا [ 43 ]]. با این حال، استخراج مکانهای خاص با حداکثر چگالی محلی این روشها دشوار است، این مقاله یک روش تشخیص نقطه داغ مبتنی بر چگالی را برای دستیابی به این هدف پیشنهاد میکند، به طوری که ویژگیهای کمی فضایی رستورانها را بهتر نشان میدهد.
این مطالعه کل چین را بهعنوان منطقه تحقیقاتی در نظر میگیرد، رستورانهای هشت غذای معروف معروف را بهعنوان منبع اصلی داده انتخاب میکند، و شهرهای سطح استان را بهعنوان واحدهای تحقیقاتی اصلی در نظر میگیرد. از شاخص ترجیحی هر شهر در سطح استان برای هر غذا به عنوان متغیر تجزیه و تحلیل منطقه ای استفاده می کند و روش منطقه بندی را با محدودیت های فضایی برای منطقه بندی جغرافیایی فرهنگ های غذایی اتخاذ می کند. اصل این است که شباهت ساختار ترجیح غذا در همان منطقه حفظ شود و تفاوت در مناطق مختلف به حداکثر برسد. در نهایت، چین به چندین منطقه فرهنگ غذایی پیوسته تقسیم می شود. بدین ترتیب،
2. منطقه مطالعه و توصیف داده ها
پیشینه فرهنگی غذاهای چینی با کشورهای غربی مانند اروپا و آمریکا متفاوت است. اکثر رژیم غذایی مردم چین عمدتاً غذاهای چینی است. اگرچه غذاهای چینی از غذاهای مختلف منطقه ای تشکیل شده است، اما نه تنها شامل هشت غذای اصلی می شود. پس از یک دوره طولانی تکامل و سیستم خاص خود، هشت غذای اصلی با ویژگیهای طعم محلی متمایز، به طور گسترده توسط جامعه و تأثیرگذارترین غذاهای محلی چین شناخته شده است. در چین، ترجیحات غذایی از منطقه ای به منطقه دیگر بسیار متفاوت است، و همیشه به عنوان یک نماد فرهنگی دیده می شود که برای تشخیص تفاوت های فرهنگی بین مردم در مناطق مختلف استفاده می شود. این امر عقلانیت را برای برخورد با ترجیحات غذایی به عنوان یک پدیده فرهنگی فراهم می کند. و همچنین امکان منطقه ای شدن بر اساس فرهنگ غذایی. از منظر تأثیر فرهنگی، هشت غذای اصلی را می توان به عنوان نشان دهنده ترجیح غذایی در نظر گرفت. تمرکز رستورانهایی با هشت غذای اصلی نشاندهنده تمرکز مخاطبان آنها و نسبت غذاهای مختلف در مناطق نشاندهنده ترکیب ترجیحات غذایی در مناطق است. بنابراین، خوشهبندی و منطقهبندی بر اساس هشت غذای اصلی میتواند ساختار منطقهای ترجیح فرهنگ غذایی را نشان دهد. و نسبت غذاهای مختلف در مناطق نشان دهنده ترکیب ترجیحات غذایی در مناطق است. بنابراین، خوشهبندی و منطقهبندی بر اساس هشت غذای اصلی میتواند ساختار منطقهای ترجیح فرهنگ غذایی را نشان دهد. و نسبت غذاهای مختلف در مناطق نشان دهنده ترکیب ترجیحات غذایی در مناطق است. بنابراین، خوشهبندی و منطقهبندی بر اساس هشت غذای اصلی میتواند ساختار منطقهای ترجیح فرهنگ غذایی را نشان دهد.
منطقه تحقیق سرزمین اصلی چین است. تایوان، هنگ کنگ و ماکائو به دلیل کمبود اطلاعات در مورد امکانات پذیرایی در این مناطق مستثنی هستند. منطقه تحقیقاتی شامل 31 منطقه اداری ثانویه (استان ها، مناطق خودمختار و شهرداری ها) است. در طبقهبندی منطقهای و منطقهبندی جغرافیایی فرهنگهای غذایی، واحد جغرافیایی پایه اتخاذ شده در این مطالعه، شهرستان در سطح استان است که سومین منطقهبندی اداری پس از استان یا منطقه خودمختار است. شهرهای سطح استان به عنوان واحد تجزیه و تحلیل پذیرفته می شوند زیرا جمعیت آنها به مقیاس معینی رسیده است و تعداد امکانات خدمات پذیرایی می تواند تنوع را تا حدی تضمین کند تا از وضعیتی که تعداد غذاهای خاص در واحدهای تجزیه و تحلیل خاصی صفر است جلوگیری شود. با فرض اینکه شهرستان سطح پایین به عنوان واحد تجزیه و تحلیل در نظر گرفته شود، همه شهرستان ها رستوران هایی با هشت غذای اصلی ندارند. از آنجا که 2844 منطقه در سطح شهرستان در کشور وجود دارد و تعداد کل رستوران ها با انواع خاصی از هشت غذای اصلی بزرگتر از 5000 نیست. کل منطقه تحقیق در نشان داده شده است.شکل 1 . نقاط برجسته زرد در شکل 1 استان هایی هستند که هشت غذای اصلی در آن قرار دارند و زادگاه فرهنگ آشپزی مربوطه آنهاست.
به عنوان نماینده فرهنگ غذایی چینی، هشت غذای اصلی تاریخچه ای طولانی دارند. این رستورانهای تخصصی اکنون در اکثر شهرهای چین یافت میشوند که برخی به سرعت و برخی دیگر به آرامی در حال گسترش هستند. به عنوان مثال، غذاهای سیچوان و هونان سریع ترین انتشار را دارند، در حالی که غذاهای جیانگ سو و شاندونگ کندترین را دارند ( جدول 1 ). داده ها از سرویس نقشه آنلاین AMap در سال 2018، معروف ترین ارائه دهنده خدمات نقشه آنلاین چین استخراج شده است. در نقشه AMap، POI از نوع کترینگ شامل قسمت طبقه بندی نوع پذیرایی خاص است که حاوی ارزش طبقه بندی هشت غذای سنتی است. هشت غذای اصلی و اطلاعات موقعیت جغرافیایی آنها را می توان با استفاده از این قسمت استخراج کرد. میز 1نام هشت غذای اصلی، خاستگاه اصلی، تعداد کل رستورانها در سراسر کشور و درصد رستورانهای هر غذا را فهرست میکند.
3. چارچوب و روش تحقیق
3.1. چارچوب تحقیق
کل چارچوب تحقیق این مطالعه در شکل 2 نشان داده شده است. در ابتدا، رستوران های هشت غذا از 7.5 میلیون رستوران در چین استخراج می شوند (برچسب های طبقه بندی شده در داده های POI هر سرویس پذیرایی ارائه شده است). سپس تجزیه و تحلیل از جنبه های کمیت و نسبت انجام می شود. در سطح ویژگیهای کمی، آشکارساز کانون برای شناسایی نقاط داغ رستورانهای چینی از هشت غذا استفاده میشود. سپس از روش شکست های طبیعی برای درجه بندی نقاط حساس شناسایی شده استفاده می شود. در نهایت، ویژگیهای توزیع کمی فضایی غذاهای مختلف بر اساس نقاط داغ با ساختار سلسله مراتبی تحلیل میشوند. در رستورانهای غذاهای مختلف معمولاً در شهرهایی با جمعیت زیاد و پرتراکم و اقتصاد توسعهیافته متمرکز میشوند. برای از بین بردن این اثر، نسبت تعداد رستوران های مربوط به هر غذا در کل رستوران های شهر در سطح استان محاسبه می شود. در سطح نسبت، روش دربخش 3.2.2 برای طبقهبندی همه شهرهای سطح استان با در نظر گرفتن نسبت هشت غذا در هر شهر در سطح استان به عنوان یک متغیر منطقهای اتخاذ شده است. نتیجه منطقهبندی نوع میتواند ویژگیهای ساختاری هشت غذا را در هر شهر در سطح استان منعکس کند و شناسایی کند که کدام هشت غذا از نظر ساختار نسبت همگن هستند. اگر یک شهر همگن در سطح استان دارای تراکم فضایی باشد، آنگاه منطقهبندی جامع را میتوان بر اساس نسبت هشت غذا به عنوان یک متغیر منطقهای برای به دست آوردن نقشه منطقهبندی منعکسکننده حالت منطقهبندی و تمایز انجام داد.
3.2. روش شناسی
3.2.1. روش تشخیص هات اسپات مبتنی بر چگالی
یک روش تحلیلی که میتواند حداکثر چگالی محلی همه رستورانها را در توزیع فضایی شناسایی کند، جایی که این مقادیر حداکثر محلی Hotspot نامیده میشوند، برای تشخیص حداکثر چگالی محلی رستورانها ساخته شده است. نقاط داغ را می توان با الگوریتم خوشه بندی به دلیل اندازه های مختلف در مقادیر حداکثر محلی طبقه بندی کرد. سپس می توان ساختار رتبه بندی هات اسپات را در کل منطقه تجزیه و تحلیل به دست آورد. یک سطح چگالی احتمال از طریق روش چگالی هسته برای هر آشپزی ساخته می شود. در میان بسیاری از توابع هسته، متداول ترین تابع مورد استفاده قرار می گیرد، یعنی تابع هسته گاوسی. فرمول محاسبه به صورت [ 31 ] است.
جایی که f( x ، y) �(�,�)نشان دهنده چگالی احتمال واحد محاسبه، r نشان دهنده پهنای باند، n نشان دهنده تعداد نقاط نمونه در محدوده پهنای باند، ایکسمن��و yمن��مختصات نقطه نمونه، x و y مختصات واحد محاسبه هستند، E نشان دهنده تابع هسته است.
چگالی احتمال به دست آمده ماتریس A با m ردیف و n ستون است که می تواند به صورت بیان شود.
برای هر عنصر آمن ج���در ماتریس A، هشت عنصر همسایگی مجاور، که یک زیر مجموعه ماتریس را تشکیل می دهند دبلیومن ج���، بدست می آیند و دبلیومن ج���∈الف راضی است. عنصری که حداکثر مقدار در آن است دبلیومن ج���، به دست آمده است. تمام مقادیر عنصر در دبلیومن ج���به عنوان حداکثر مقدار و زیر مجموعه ماتریس جدید تنظیم می شوند دبلیومن جm a x������در نهایت به دست می آید. این مراحل برای همه عناصر در ماتریس A انجام می شود تا یک ماتریس B جدید به دست آید. برای درک خوب، منطق بالا با یک مثال نشان داده شده است. در اینجا، ماتریس نمونه به صورت بیان شده است
فرض بر این است که عناصر پررنگ به صورت محلی حداکثر شده اند.
برخی از عناصر همسایه وجود ندارند زیرا آ11�11در لبه ماتریس قرار دارد. از این رو، صفر است. دبلیو11m a x�11���به دست می آید و رضایت می یابد
برای یک عنصر بدون اثر مرزی، مانند آ23�23، به خاطر اینکه
نتیجه محاسبه از دبلیو23m a xدبلیو23مترآایکساست
هنگامی که همه عناصر محاسبه می شوند، ماتریس حداکثر محلی ب“ب”از کل ماتریس مثال آ“آ”به صورت زیر محاسبه می شود:
در نهایت، مقدار اختلاف بین حداکثر ماتریس محلی ب“ب”و ماتریس چگالی احتمال اصلی آ“آ”محاسبه می شود و هر عنصر به صورت زیر تخصیص داده می شود: When آمن ج< 0آمن�<0، آمن ج= 0آمن�=0; چه زمانی آمن ج≥ 0آمن�≥0، آمن جآمن�=1. سپس یک ماتریس جدید دیگر سی“سی”را می توان به صورت زیر بدست آورد:
که در سی“سی”، عناصر با مقدار 1 در هات اسپات هستند. اگر سی“سی”در عدد اول و سپس ماتریس ضرب می شود آر“ آر”با مقدار hotspot به دست می آید.
روش تشخیص نقاط داغ بر اساس یک مرکز خدمات رستوران در بالا نشان داده شده است و نتایج با شناسایی نقاط داغ هر یک از غذاهای رستوران ها به دست می آید و با روش خوشه بندی استراحت طبیعی به سطوح مختلف تقسیم می شود.
3.2.2. شاخص اولویت منطقه ای آشپزی
شاخص اولویت منطقه ای به محبوبیت یک غذا در یک منطقه خاص اشاره دارد. در این مطالعه، آرمنآرمننشان دهنده منمنواحد جغرافیایی؛ نمننمنتعداد کل رستوران ها در واحد جغرافیایی را نشان می دهد آرمنآرمن; و ممن جممن�نشان دهنده تعداد رستوران ها در آشپزی است j�در واحد جغرافیایی منمن. سپس می توان شاخص ترجیح منطقه ای را با استفاده از
در این مطالعه، ارزش j�است j ∈ ( 1 , 2 , 3 , 4 , 5 , 6 , 7 , 8 )�∈(1،2،3،4،5،6،7،8)و هر عنصر معرف هر آشپزی است. واحد جغرافیایی شهر در سطح استان است. شانگهای واحد جغرافیایی است من ( i = 1 )من(من=1)در حالی که سیچوان غذا است j ( j = 1 )�(�=1). در این مطالعه، ن1= 18000 _ _ن1=18،000، و م11= 4000م11=4000. از این رو، آر پیمن11=40018,000 _ _= 0.011آرپمن11=40018،000=0.011. بر این اساس، شاخص ترجیح غذاهای سیچوان در شانگهای 0.011 است. به همین ترتیب، میتوانیم شاخص ترجیحات دیگر غذاهای دیگر در شانگهای را محاسبه کنیم و شاخص ترجیح آنها را با استفاده از روشهای مشابه محاسبه کنیم.
3.2.3. روش منطقه ای سازی جامع
منطقهبندی جغرافیایی فرآیندی برای طبقهبندی اشیاء جغرافیایی مکانی است و نتیجه آن ادغام مناطق مجاور با همگنی در ویژگیهای متعدد در یک منطقه جغرافیایی در قالب عناصر سطحی برای تشکیل یک نقشه منطقهای متشکل از مناطق متعدد است. این فرآیند برای درک عمیق شباهت و ناهمگونی بین مناطق مهم است. در این مطالعه، یک روش اکتشافی از منطقهبندی در یادگیری ماشینی که میتواند به طور موثر طبقهبندی مناطق را تحقق بخشد، اتخاذ شده است. طبقه بندی بدون محدودیت منطقه فقط به روش خوشه بندی K بر اساس اطلاعات ویژگی های چندگانه نیاز دارد. روشهای با محدودیت منطقه شامل ساخت ماتریس مجاورت، تولید درخت حداقل دهانه بر اساس ماتریس مجاورت، و تقسیم بندی درخت حداقل دهانه. رابطه بین طبقهبندی منطقهای بدون محدودیتهای منطقهای و ادغام منطقهای با محدودیتهای منطقهای را میتوان به صورت زیر بیان کرد: ادغام منطقهای تنها زمانی معنادار است که نتایج طبقهبندی منطقهای اثر تراکم منطقهای همگن قابلتوجهی داشته باشد. بنابراین، ما انواع را با استفاده از این روش طبقه بندی می کنیم و درجه خوشه بندی مناطق همگن را قضاوت می کنیم. اگر اثر خوشهبندی مشهود باشد، منطقهبندی جغرافیایی بیشتر توسعه خواهد یافت. فرآیند منطقهسازی در زیر به اختصار معرفی میشود. ادغام منطقه ای تنها زمانی معنادار است که نتایج طبقه بندی منطقه ای اثر تراکم منطقه ای همگن قابل توجهی داشته باشد. بنابراین، ما انواع را با استفاده از این روش طبقه بندی می کنیم و درجه خوشه بندی مناطق همگن را قضاوت می کنیم. اگر اثر خوشهبندی مشهود باشد، منطقهبندی جغرافیایی بیشتر توسعه خواهد یافت. فرآیند منطقهسازی در زیر به اختصار معرفی میشود. ادغام منطقه ای تنها زمانی معنادار است که نتایج طبقه بندی منطقه ای اثر تراکم منطقه ای همگن قابل توجهی داشته باشد. بنابراین، ما انواع را با استفاده از این روش طبقه بندی می کنیم و درجه خوشه بندی مناطق همگن را قضاوت می کنیم. اگر اثر خوشهبندی مشهود باشد، منطقهبندی جغرافیایی بیشتر توسعه خواهد یافت. فرآیند منطقهسازی در زیر به اختصار معرفی میشود.
مجموعه ای از بیش از 300 منبع سطح محلی در چین به عنوان O تعریف می شود. مجموعه منبع سطح O شامل مجموعه ویژگی است. ایکس= {آ1،آ2, … , آn}ایکس={آ1،آ2،…، آ�}، که به نوبه خود حاوی بردار x = { آ1،آ2, … , آnآ1،آ2،…، آ�}. مقادیر مشخصه در x با ستونهای ویژگی در مجموعه ویژگی X مطابقت دارد. اگر محدودیت منطقه نادیده گرفته شود و فقط منطقهبندی نوع انجام شود، طبقهبندی منطقه در O مستقیماً از طریق خوشهبندی K پیادهسازی میشود. اگر محدودیت منطقه در نظر گرفته شود، ماتریس مجاورت بین منابع سطحی در O باید ساخته شود. رابطه توپولوژیکی مجاورت بین سطوح در مجموعه O را می توان به صورت G = (V, L) بیان کرد، که در آن V و L به ترتیب مجموعه گره ها و لبه های درخت توپولوژیکی هستند. برای دو گره vمن�منو vj��با روابط مجاور، بردارهای صفت جسم صفحه در O مربوط به آنها هستند ایکسمنایکسمنو ایکسjایکس�، به ترتیب. فاصله هزینه بین اشیاء نشان داده شده توسط vمن�منو vj��به عنوان … تعریف شده است d(vi, vj)�(��, ��)و فرمول به صورت زیر است [ 40 ]:
جایی که xil���و xjl���ویژگی گره هستند vi��و vj��، به ترتیب. مجموع تمام تفاوت های بین ویژگی های دو گره، فاصله هزینه تعریف شده در این مقاله است. کل درخت G به خوشه های گره c تقسیم می شود G1,G2, …, Gc �1,�2, …, �� با استفاده از استراتژی ساخت و تقسیم بندی درخت حداقل دهانه.
این روش همچنین دارای گیجی مسئله NP است زیرا به الگوریتم طبقهبندی فضای بدون نظارت تعلق دارد. بنابراین هیچ راه حل بهینه ای وجود ندارد. تعداد انواع یا مناطق را می توان سفارشی کرد، یا اعتبار تعداد دسته های مختلف را می توان با آزمون شبه F Calinski–Harabasz تعیین کرد. آماره کالینسکی-هاراباسز شبه F طرح طبقه بندی بهینه را با محاسبه نسبت ارائه می کند. d�واریانس بین و درون خوشه ای. به عبارت دیگر، این نسبت منعکس کننده شباهت درون گروهی و تفاوت بین گروهی است. فرمول ارزیابی به شرح زیر است [ 48 ]:
در حالیکه:
که در آن SST تفاوت بین گروه های مختلف را منعکس می کند، در حالی که SSE نشان دهنده شباهت صفات در یک گروه است. فرمول دو متغیر را می توان به صورت بیان کرد
که در آن n تعداد عناصر سطحی است. ni��تعداد عناصر گروه اول I است. nc��تعداد کل مناطق است. nv��متغیرهای دخیل در منطقه ای شدن است. vkij����مقدار متغیر k عنصر کلیدی j را در گروه I نشان می دهد. vk¯¯¯��¯مقدار میانگین متغیر k است. و vkt¯¯¯���¯مقدار میانگین متغیر k در گروه i است. در این مطالعه از آزمون شبه اف کالینسکی هاراباس برای ارزیابی تعداد بهینه گروه برای منطقهبندی استفاده شده است. هنگامی که مقدار آزمون F در یک مقدار طبقه بندی مشخص به حداکثر مقدار می رسد، این طبقه بندی بهترین مقدار گروه بندی با کمترین اختلاف در گروه و بیشترین تفاوت بین گروه ها است.
4. نتیجه
4.1. ویژگی های کمی فضایی
نقاط داغ سطح اول غذاهای شاندونگ و جیانگ سو در منطقه فرهنگی اصلی خود قرار داشتند، در حالی که نقاط داغ سطح دوم و سوم نسبتاً کمتر بودند ( شکل 3 a,b). روند انتشار غذاهای شاندونگ ناچیز بود، اما غذاهای جیانگ سو به شمال گسترش یافت. نقاط داغ غذاهای شاندونگ کل کشور را پوشانده است. برعکس، هیچ نقطه داغ سطح پنجم غذاهای جیانگ سو وجود نداشت. در نقشه توزیع کننده نقاط داغ غذاهای آنهویی، تنها کانون سطح اول در شهر شانگهای خارج از منطقه فرهنگی اصلی قرار داشت ( شکل 3 ج). آشپزی هونان نیز پدیده مشابهی را نشان داد ( شکل 3ز). تنها نقطه داغ سطح اول غذاهای هونان در استان گوانگدونگ قرار داشت و نه در منطقه فرهنگی اصلی خود. غذاهای آنهویی، شاندونگ و جیانگ سو دارای ویژگی های یکسانی بودند که در آن نقاط داغ در سه سطح بالاتر نسبت به سایر سطوح کمتر بود. علاوه بر این، غذاهای آنهویی نیز روند قابل توجهی از انتشار به شمال داشت. در مقابل، نقاط میانی و سطح بالای غذاهای ژجیانگ و فوجیان به طور گسترده در سراسر میانه و شرق چین توزیع شده است ( شکل 3 d,h). غذاهای ژجیانگ به طور قابل توجهی در شمال، به ویژه در امتداد ساحل پخش شد ( شکل 3د). غذاهای فوجیان سه کانون سطح دوم و دو کانون سطح اول را در استان تشکیل دادند و به ترتیب در گوانگدونگ و شانگهای که از نظر اقتصادی مناطق توسعه یافته بودند، یک کانون سطح دوم را تشکیل دادند. برای غذاهای گوانگدونگ، تنها یک کانون سطح اول در منطقه فرهنگی اصلی قرار داشت و تنها یک کانون سطح دوم در شانگهای قرار داشت. محبوب ترین غذاها، غذاهای هونان و سیچوان در میان هشت رستوران بزرگ بود. غذاهای سیچوان بیشترین نقاط داغ سطح اول و دوم را داشتند. این هات اسپات به طور گسترده در سراسر کشور توزیع شد. غذاهای هونان نسبت به غذاهای سیچوان نقاط داغ کمتری داشتند ( شکل 3 g,h).
توانایی انتشار فضایی غذاهای شمالی (مانند غذاهای شاندونگ یا جیانگ سو؛ شکل 3 a,b) ضعیف بود، در حالی که غذاهای جنوبی توانایی انتشار فضایی قوی داشتند ( شکل 3)ز). آشپزی شاندونگ ضعیفترین توانایی انتشار را در بین هشت غذای اصلی داشت، در حالی که آشپزی سیچوان قویترین توانایی انتشار را داشت. در میان هشت استان اصلی غذاهای اصلی، استان آنهویی ضعیفتر در شمال و استان هونان ضعیفتر در جنوب بودند. آشپزی این دو استان تنها یک کانون درجه یک داشت و خارج از منطقه فرهنگی اصلی قرار داشت. کانون سطح اول غذاهای آنهویی در شانگهای واقع شده بود که توسعه یافته ترین شهر در همسایگی خود بود. در همین حال، کانون درجه اول غذاهای هونان در گوانگژو قرار داشت که توسعهیافتهترین شهر در همسایگی خود بود. به طور خلاصه، توزیع فضایی کمیت و ویژگی های ساختار سلسله مراتبی در میان غذاهای مختلف بسیار متفاوت بود.
شکل 3. نتایج نقاط داغ شناسایی و تقسیم رتبه هشت غذای چینی، ( الف ) غذاهای شاندونگ، ( ب ) غذاهای جیانگ سو، ( ج ) غذاهای آنهویی، ( د ) غذاهای ژجیانگ، ( ه ) غذاهای فوجیان، ( fongcuis ) , ( g ) آشپزی هونان , ( h ) آشپزی سیچوان به ترتیب.
4.2. ساختار تمایز منطقه ای
از منظر منطقه ای، کاوش در توزیع فضایی نسبت هشت غذای اصلی به کاوش بیشتر ترجیحات مردم در مناطق مختلف برای غذاهای مختلف کمک می کند. نسبت رستورانهای مربوط به غذاهای مختلف در هر شهر در سطح استان به تعداد کل رستورانهای آن شهر در سطح استان محاسبه شد. روش معرفی شده در بخش 3.2.3 برای مدل سازی تمام شهرهای سطح استان استفاده شد. مقدار شبه F زمانی که تعداد طبقهبندیها 20 بود، بیشترین مقدار را داشت. بنابراین، آستانه تعداد طبقهبندیها روی 20 تنظیم شد. نتیجه منطقهبندی نوع منطقه بهدست آمد ( شکل 4).). برای اطمینان از یکپارچگی نتایج تجزیه و تحلیل، ما هنگ کنگ، ماکائو و تایوان را به عنوان انواع مشابه نزدیکترین همسایگان جغرافیایی طبقهبندی کردیم و همان استراتژی برای منطقهبندی اعمال شد. شهرهای سطح استان با نوع 1 به طور گسترده در سراسر کشور با روند توزیع کلی از شمال شرقی به جنوب غربی توزیع شدند و ترجیحات غذایی هشت غذای اصلی در این شهرهای سطح استان مشابه بود. علاوه بر این، بسیاری از شهرهای سطح استان با تعداد طبقه بندی یکسان، اثر تجمع فضایی را نشان دادند، به این معنی که ترجیحات غذاهای محلی مشابه بود. این پدیده به ویژه در مناطق پرجمعیت و توسعه یافته اقتصادی شرق و جنوب ساحلی رخ می دهد. برای مثال، شهرهای سطح استان با نوع 20 عمدتاً در شبه جزیره شاندونگ متمرکز بودند. و شهرهای سطح استان با نوع کد 18 عمدتاً در استان فوجیان متمرکز بودند. وجود فراگیر این پدیده همبستگی فضایی پیش نیازی برای سنتز و تحلیل جغرافیایی مناطق همگن ایجاد کرد.
نسبت رستورانها به تعداد کل رستورانهای هر شهر بهعنوان متغیرهای منطقهای عمل میکردند. نتایج با روش منطقهبندی جغرافیایی با محدودیتهای مکانی در بخش 3.2 تجزیه و تحلیل شد ( شکل 5).). تعداد مناطق متناظر با حداکثر مقدار بدست آمده با آزمون شبه F 8 بود. بنابراین از آستانه 8 به عنوان آستانه شماره مناطق جغرافیایی استفاده شد. از اعداد رومی I-VIII برای شماره گذاری هشت منطقه استفاده می شد. از ساختار کلی نتایج منطقهبندی، هرچه ناحیه ساحلی نازکتر باشد، منطقه داخلی نزدیکتر، اندازه پارتیشن درشتتر است. به عنوان مثال، کل منطقه شمالی به دو قسمت شمال غربی (VIII) و شمال شرقی (I) تقسیم شد. به نوبه خود، منطقه ساحلی به چهار منطقه به نام های منطقه II، III، V و VI تقسیم شد. منطقه جنوب غربی به دو منطقه بزرگ یعنی منطقه IV و VII تقسیم شده است. این مناطق فرهنگی نشان دهنده ویژگی های ساختاری محبوبیت هشت غذا در همان منطقه فرهنگی و همگنی توسعه این غذاهای در این مناطق بود. ساختار تمایز فضایی هشت فرهنگ اصلی آشپزی در بین مناطق منعکس شد.
برای نشان دادن ویژگیهای ساختاری نسبت این غذاها در هر منطقه، جعبههای نسبت و خطوط میانگین آنها برای هر نوع غذا در سطح استان و سطح شهر ترسیم شد، همانطور که در شکل 6 و جدول 2 نشان داده شده است.. نسبت رستوران های مربوط به غذاهای سیچوان، فوجیان، شاندونگ و ژجیانگ در بیش از 300 شهر در سطح استان نسبتاً ثابت بود، در حالی که نسبت غذاهای دیگر در شهرهای مختلف در سطح استان نسبتاً ناپایدار بود. این هشت منطقه را می توان به دو دسته تقسیم کرد، منطقه II تا VII با مقادیر استاندارد بالا، در حالی که منطقه I و VIII با مقادیر استاندارد پایین. منطقه II ترجیح زیادی برای غذاهای ژجیانگ، جیانگ سو و آنهویی داشت. علاوه بر این، منطقه 2 اولویت بالایی برای غذاهای گوانگدونگ داشت که نزدیک به آستانه چارک سوم بود. غذاهای دیگر در سطح متوسط یا پایین بودند. در منطقه III، غذاهای شاندونگ و آنهویی ترجیحات اصلی بودند، در حالی که ترجیحات برای غذاهای دیگر در سطح متوسط بود. منطقه IV قوی ترین فراگیری را برای همه غذاهای اصلی داشت، با ترجیح زیادی برای غذاهای فوجیان، گوانگدونگ، هونان و ژجیانگ. درجه ترجیحی منطقه بندی V به غذاهای گوانگدونگ، غذاهای هونان نسبتاً بالا، غذاهای شاندونگ، غذاهای ژجیانگ نسبتاً پایین بود و درجه ترجیحی نسبت به غذاهای دیگر در سطح متوسط بود. منطقه VI ترجیح زیادی برای غذاهای سیچوان، جیانگ سو و گوانگدونگ، ترجیح کم برای غذاهای آنهویی و ترجیح متوسط برای غذاهای دیگر داشت. منطقه VII که اساساً به منطقه فرهنگ پذیرایی غذاهای هونان تعلق داشت، ترجیح زیادی برای غذاهای هونان داشت. با ترکیب با خط میانگین، نسبت رستوران های مشخصه این غذاها در منطقه هشتم در سطح پایینی باقی ماند. بر این اساس، مردم این منطقه به هشت غذا ترجیح بی طرفی داشتند و هیچ ترجیح خاصی نسبت به هیچ غذای نداشتند. منطقه من ترجیح کمی برای غذاهای آنهویی و ترجیح متوسط برای غذاهای دیگر داشتم. به طور کلی، غذاهای آنهویی، گوانگدونگ، هونان و ژجیانگ در بسیاری از مناطق محبوب بودند. به ویژه، غذاهای هونان و سیچوان که تقریباً در هر منطقه ترجیح داده می شد، محبوب ترین بودند.
5. نتیجه گیری و جهت گیری آینده
مطالعه فرهنگهای غذایی از منظر جغرافیا بر رابطه انسان و محیط و قانون تمایز منطقهای که توسط فرهنگهای غذایی منعکس شده است، تأکید میکند. غذاهای با ویژگی های مختلف حامل فرهنگ های غذایی محلی و نماد فرهنگ های غذایی منطقه هستند. شکل گیری غذاهای مختلف (مانند هشت غذای اصلی در این مطالعه) ارائه عینی تفاوت های منطقه ای در فرهنگ های غذایی است. با شروع از پارادایم تحقیقاتی جغرافیای فرهنگی، این مطالعه روند انتشار فضایی و الگوی تمایز منطقه ای فرهنگ غذایی را که توسط هشت غذای متمایز در چین منعکس شده است از منظر ویژگی های کمی و منطقه ای تجزیه و تحلیل می کند. گسترش هشت غذای سنتی چینی در درجه اول در دو جنبه ظاهر می شود. به این معنا که، توزیع فضایی و سلسله مراتب فضایی تمایز منطقه ای در درجه اول در شکل گیری مناطق فرهنگ غذایی و ظهور مرزهای فرهنگی جدید منعکس می شود.
از منظر ویژگیهای کمی این آشپزیها، هر چه غذاهای منطقهای در جنوب دورتر باشند، دامنه انتشار فضایی فرهنگ غذایی آشپزی از نظر توزیع فضایی بیشتر است. در مقابل، هرچه غذاهای شمال دورتر باشند، دامنه محدودتر است. در میان این غذاها، آشپزی سیچوان شدیدترین انتشار فضا را ارائه می دهد، در حالی که آشپزی شاندونگ ضعیف ترین انتشار فضایی را ارائه می دهد. برای بیشتر انواع غذاها، تراکمهای شهری، مانند دلتای رودخانه یانگ تسه، دلتای رودخانه مروارید، و مناطق پکن-تیانجین-هبی، به دلیل تجمع جمعیت، اقتصاد توسعه یافته و جمعیت زیاد، نقاط برتر برتری مطلق را تشکیل نمیدهند. تحرک در عوض، این تراکمها روندی از انتشار به بیرون را از مبدأ هر غذا نشان میدهند. از نظر ساختار سلسله مراتبی، نقاط داغ سطوح مختلف غذاهای شاندونگ، جیانگ سو و آنهویی ناهموار هستند و قطبی شدن در این هات اسپات مشهود است. سایر غذاهای جنوبی دارای توزیع نسبتاً متعادلی در پنج درجه هستند. به طور خلاصه، صرف نظر از توزیع فضایی یا ساختار سلسله مراتبی، روند کلی تمایز شمال به جنوب نشان داده شده است. اولی در محدوده انتشار منعکس می شود، در حالی که دومی در یکسان سازی نقاط داغ در سطوح مختلف منعکس می شود. روند کلی تمایز شمال به جنوب نشان داده شده است. اولی در محدوده انتشار منعکس می شود، در حالی که دومی در یکسان سازی نقاط داغ در سطوح مختلف منعکس می شود. روند کلی تمایز شمال به جنوب نشان داده شده است. اولی در محدوده انتشار منعکس می شود، در حالی که دومی در یکسان سازی نقاط داغ در سطوح مختلف منعکس می شود.
این مطالعه از شهرهای سطح استان به عنوان واحد تحقیقات پایه استفاده می کند و نسبت هر غذا را به عنوان متغیر برای منطقه بندی جامع در نظر می گیرد. نتایج منطقهبندی جغرافیایی ترجیح هشت غذای چینی در واقع فرآیند ساخت مناطق فرهنگ غذایی است. هر منطقه فرهنگ غذایی نه تنها تداوم فضایی را حفظ می کند، بلکه شباهت ترجیحات مردم برای این غذاها را در منطقه فرهنگی تضمین می کند. مناطق فرهنگی تنوع ترجیحات خود را برای این غذاها تضمین می کنند. مناطق فرهنگی و مرزهای آنها در حال تغییر پویا هستند که عمیقاً تحت تأثیر تولید و بازتولید روزانه فرهنگ آشپزی است. این مطالعه مناطق فرهنگی جدیدی را با استفاده از داده های رستوران برای درک ویژگی های فرهنگ غذایی در مناطق مختلف فرهنگ غذایی ایجاد می کند. این مطالعه همچنین نشان میدهد که مرزهای فرهنگی به دلیل توسعه فناوری حملونقل مدرن و اینترنت از بین نرفتهاند که با توجه به «مرگ اغراقآمیز جغرافیا» پاسخی معکوس به نگرانی در مورد مرزهای جغرافیایی میدهد. علاوه بر این، مرز فرهنگی یک موضوع اصلی در حوزه جغرافیای فرهنگی است. این مقاله همچنین روشی عملی برای تفکر برای مرز فرهنگی استخراج کمی ارائه میکند. که پاسخی معکوس به نگرانی در مورد مرزهای جغرافیایی می دهد، با توجه به “مرگ اغراق آمیز جغرافیا” از بین خواهد رفت. علاوه بر این، مرز فرهنگی یک موضوع اصلی در حوزه جغرافیای فرهنگی است. این مقاله همچنین روشی عملی برای تفکر برای مرز فرهنگی استخراج کمی ارائه میکند. که پاسخی معکوس به نگرانی در مورد مرزهای جغرافیایی می دهد، با توجه به “مرگ اغراق آمیز جغرافیا” از بین خواهد رفت. علاوه بر این، مرز فرهنگی یک موضوع اصلی در حوزه جغرافیای فرهنگی است. این مقاله همچنین روشی عملی برای تفکر برای مرز فرهنگی استخراج کمی ارائه میکند.
اگرچه این مقاله الگوی توزیع فضایی و ویژگیهای ساختار منطقهای فرهنگ غذای چینی را بر اساس دادههای POI رستوران تجزیه و تحلیل کرده است، هنوز کارهایی وجود دارد که باید بیشتر درگیر شود. هدف تحلیل کمی ساختار فضایی، تحلیل مکانیسم است. در آینده، از یک سو، چگونگی شکلگیری ساختار منطقه فرهنگ و عوامل اصلی مؤثر بر آن را بیشتر مطالعه خواهیم کرد. از سوی دیگر، تنها از دادههای یک سال رستوران برای منطقهبندی در این مقاله استفاده میشود، مطالعه آینده بر ویژگیهای تغییر پویای ساختار منطقهای در سالهای مختلف تمرکز خواهد کرد، اگرچه هنوز چالشی در کسب دادههای POI رستوران برای مدت طولانی وجود دارد.
بدون دیدگاه