آموزش فن بیان:7 کلمه جادویی
کلمات جادویی توسط تیم دیوید یک معدن طلا برای استفاده از کلمات به نفع شماست. در این دوران رقابتی، انجام کارها توسط دیگران یک مهارت مهم مدیریتی است. تیم دیوید در این کتاب آن کلمات محرمانه ای را می ریزد که می توانند با قدرت چند کلمه به موفقیت کمک کنند.
به دنبال خلاصه کتاب کلمات جادویی هستید؟ اگر بله، پس این وبلاگ برای شماست.
این کتاب درباره علم و رازهای پشت هفت کلمه ای است که توسط تیم دیوید برانگیخته، درگیر و تأثیر می گذارد.
درباره نویسنده: تیم دیوید ، که از یک شعبده باز حرفه ای که بیش از 300 اجرای زنده در سال اجرا می کرد، اکنون به مدیران و رهبران کمک می کند تا در ارتباطات خود متقاعد کننده تر شوند.
نویسنده به یکی از بزرگترین مشکلات در دنیای تجارت می پردازد: تأثیرگذاری بر کارمندان، مشتریان بالقوه و اقدامات شرکا . چگونه دیگران را وادار به انجام آنچه می خواهید انجام دهید؟ کتاب او با نگاهی به علم و اسرار پشت مجموعه ای از 7 کلمه ساده و در عین حال قدرتمند راه حلی را ارائه می دهد.
فصل 1. اهمیت کلمات و ارتباط انسانی
بزرگترین چالش در جهان این است که مردم را وادار به اقدام کنند. این مشکل فراگیر است، والدین را تحت تأثیر قرار می دهد که سعی می کنند فرزندان خود را به انجام تکالیف وادار کنند، معلمان تلاش می کنند دانش آموزان خود را متمرکز نگه دارند، مدیران تلاش می کنند تا کارکنان خود را انگیزه دهند، و پزشکان تلاش می کنند تا بیماران را به دنبال برنامه های درمانی خود برسانند. بسیاری از تاکتیکها، مانند رشوه دادن، نق زدن، دستکاری یا فریب دادن، اغلب به کار میروند، اما این رویکردها به ندرت جواب میدهند و مردم از اینکه گفته میشود چه کاری انجام دهند، خشمگین هستند.
ایجاد انگیزه مستقیم در افراد معمولاً بی اثر است. اگر تا به حال سعی کرده اید کسی را تغییر دهید، احتمالاً این را می دانید. نکته کلیدی این است که در عوض به اعمال آنها انگیزه دهید، و این جایی است که قدرت کلمات می تواند مفید باشد. هنگامی که «کلمات جادویی» را می شنوید، ممکن است عباراتی مانند «ابرا کا دابرا»، «شازام» یا «هوکوس پوکوس» را به ذهنتان خطور کند، اما آنچه که ما به آن اشاره می کنیم هفت کلمه ساده است که می تواند دیگران را تشویق کند تا آنطور که می خواهید عمل کنند. آنها را به
با این حال، همانطور که نویسنده دنیل پینک اشاره می کند، “انگیزه کاری نیست که ما با دیگران انجام دهیم.” می توانی اسب را به آب بکشی، اما نمی توانی آن را بنوشی. با این حال، می توانید آن را تشنه کنید. بیشتر مردم تشنه هدایت و تأثیرگذاری هستند، بنابراین هدفشان این است که انگیزه خود را پیدا کنند و از آن بهره ببرند. وقتی این کار را انجام می دهید، دیگر مشکلی در شناسایی علت نخواهید داشت، بلکه آن را به مکان مناسب هدایت می کنید.
اولین قدم برای دستیابی به نتایج، ایجاد ارتباط انسانی است. ارتباط انسانی، خاکی است که در آن واداشتن مردم به اقدام رشد می کند. شما می توانید اشتباهات زیادی را در یک رابطه مرتکب شوید و باز هم به نتایج برسید، اما اگر نتوانید ارتباط برقرار کنید، احتمالاً شکست خواهید خورد.
مثالهای زیر را در نظر بگیرید: وقتی معلمان واقعاً با دانشآموزان خود ارتباط برقرار میکنند، یادگیری اتفاق میافتد. هنگامی که پزشکان با بیماران خود ارتباط برقرار می کنند، شفا رخ می دهد. و هنگامی که شرکت ها واقعاً با مشتریان خود ارتباط برقرار می کنند، تجارت اتفاق می افتد. به گفته روانشناس آلبرت محرابیان، کلمات تنها حدود هفت درصد از ارتباطات ما را تشکیل می دهند و زبان بدن و لحن صدا بقیه را تشکیل می دهند. با وجود این، کلمات می توانند ابزار قدرتمندی برای بیان خود و برقراری ارتباط واضح باشند. با این حال، هنگامی که آنها بدون دقت استفاده می شوند، می توانند مضر یا آسیب رسان باشند.
فصل 2: جادوی “بله”
به یکی از مهمترین لحظات زندگی خود فکر کنید. این شامل زانو زدن بر روی یک زانو و ارائه چیزی به ظاهر کوچک و در عین حال معنای مهمی بود. سوال اصلی این بود که “آیا با من ازدواج می کنی؟”
واکنش طرف مقابل ترکیبی از سکوت، شوک و اشک بود. ثانیه های بعدی مانند یک ابدیت بود تا “بله” کامل! بالاخره جواب داده شد کلمه ساده ای بود اما تاثیرش جادویی بود.
کلمه “بله” در روابط مختلف، در درجه اول ازدواج، فوق العاده قدرتمند و قابل توجه است. دکتر جان گاتمن، محقق مشهور روابط، هزاران زوج را تجزیه و تحلیل کرده و دریافته است که می تواند طلاق را با مشاهده یک مکالمه پیش بینی کند. او شش علامت هشدار دهنده طلاق را شناسایی می کند: تحقیر، انتقاد، حالت تدافعی، سنگ اندازی، تلاش های ناموفق برای تعمیر و عدم تایید. هنگامی که این علائم وجود داشته باشد، ترکیبی سمی ایجاد می کند که منجر به 91 درصد طلاق می شود.
از سوی دیگر، “بله” یک کلمه جادویی است که مردم را دور هم جمع می کند. ارتباط، تحسین، تجربیات مشترک و پذیرش را ترویج می کند. قدرت پل زدن درگیری ها و بهبود روابط را دارد. ترس از طرد شدن یک احساس طبیعی انسان است، بنابراین شنیدن “بله” باعث ایجاد حس پذیرش و تعلق می شود. این یک کلمه ضروری است که می تواند روابط مختلف را در زندگی ما بهبود بخشد.
بیان مجدد سوالات کلید شنیدن این کلمه جادویی است. به جای اینکه از کسی بخواهید مشکلی را برطرف کند، بپرسید: “آیا ما می توانیم این مشکل را برطرف کنیم؟” می تواند پاسخ مثبتی را در پی داشته باشد. برقراری ارتباط مناسب برای انتقال پیام و استفاده صحیح از کلمات جادویی ضروری است. کتاب “چگونه با هر کسی صحبت کنیم” منبعی عالی برای برقراری ارتباط موثر و استفاده از این کلمات جادویی در زمینه مناسب است. در صورت علاقه، می توانید خلاصه ای از این کتاب را در این وب سایت مطالعه کنید.
فصل 3. جادوی “اما”
زمانی را به خاطر بیاورید که از طرف یک شریک عاشقانه یا یک کارفرمای احتمالی طرد شده اید. شاید گفتند: “شما ویژگی های تحسین برانگیزی دارید، اما متأسفانه به نظر نمی رسد که با این موقعیت مناسب باشید.” در چنین شرایطی کدام قسمت از گفتگو در ذهن شما باقی می ماند؟
بعید است که تعریف اولیه تأثیر ماندگاری بر جای بگذارد، زیرا ذهن شما به هر چیزی که پس از کلمه «اما» آمده است متمرکز است. کلمه “اما” این قدرت را به همراه دارد که هر جمله ای را که قبل از آن باشد تضعیف کند و تأثیر مثبتی که ممکن است داشته باشد را پاک کند. این پدیده به عنوان “ولی پاک کن” شناخته می شود.
برای توضیح بیشتر، کلمه “اما” می تواند هر جمله مثبتی را که قبل از آن آمده است لغو کند. این پدیده به عنوان “ولی پاک کن” شناخته می شود. برعکس، نظریه «اما تقویتکننده» بیان میکند که مردم تمایل دارند اطلاعاتی را که بعد از «اما» آمده است را به خاطر بسپارند.
برای استفاده از این اصل در ارتباطات، توصیه میشود با بیانی که میخواهید فرد فراموش کند، رهبری کنید، سپس از «اما» استفاده کنید و در نهایت با اطلاعاتی که میخواهید آنها را به خاطر بسپارید، پایان دهید.
به عنوان مثال، فروشنده ای که سعی در فروش بیمه عمر دارد می تواند بگوید: “من می دانم که ممکن است در حال حاضر نتوانید بیمه عمر بخرید، اما مزایایی را که می تواند برای خانواده خود فراهم کند را در نظر بگیرید.” خریدار بالقوه با پیشروی با نکات منفی و پایان دادن به مثبت، به احتمال زیاد روی مزایا تمرکز کرده و راهی برای عملی کردن آن پیدا میکند.
به طور مشابه، برای درخواست کمکهای مالی، میتوانید با اذعان به اینکه ممکن است درخواستهای متعددی برای پول دریافت کنند، با اهداکنندگان تماس بگیرید، اما به آنها یادآوری کنید که یکی از بهترین اهداکنندگان شما هستند. پیروی از این ساختار شانس دستیابی به نتایج مطلوب را افزایش می دهد.
فصل 4. جادوی “زیرا”
انسان ها تمایل ذاتی به درک دلایل پشت هر چیزی و جستجوی اطلاعات برای توجیه اعمال خود دارند. ارائه دلیل منطقی برای یک درخواست یا یک کار، احتمال انطباق را افزایش می دهد. به عنوان مثال، هنگامی که از شما خواسته می شود زباله ها را بیرون بیاورید، ممکن است دلیل پشت آن را جویا شوید. اگر شریک زندگی توضیح دهد که ضایعات ماهی در سطل زباله بوی بدی متصاعد می کند، فرد تمایل بیشتری به انجام کارهای طاقت فرسا دارد.
یک استاد دانشگاه هاروارد آزمایشی را انجام داد که قدرت کلمه “زیرا” را نشان داد. وقتی پروفسور بدون ارائه هیچ دلیلی خط دستگاه فتوکپی را قطع کرد، در 60 درصد موارد موفق شد. با این حال، زمانی که او کلمه «زیرا» را با دلیل غیرمنطقی مانند «چون باید چند کپی تهیه کنم» استفاده کرد، میزان موفقیت او به 93 درصد افزایش یافت.
برای بهینهسازی استفاده از «زیرا»، میتوان از تکنیک پیشرفته زیرا (ABT) با پرسیدن مکرر «چرا» برای استخراج منطق طرف مقابل استفاده کرد. به عنوان مثال، در حین برگزاری یک تور ورزشی، یک کارمند می تواند صحبت های کوچکی را آغاز کند و در مورد انگیزه بازدیدکنندگان برای پیوستن به ورزشگاه جویا شود، بنابراین به استدلال آنها برای خرید عضویت ضربه می زند.
فصل پنجم: جادوی استفاده از نام افراد
توانایی ما در تشخیص سریع صدای نام خود در میان یک محیط پر سر و صدا به دلیل برنامه ریزی بیولوژیکی ما برای اولویت دادن به توجه به آن است. حتی اگر برای شنیدن صدای کسی که در کنار خودمان صحبت میکند سختی میکشیم، زمانی که صدای نام خود را تشخیص دهیم توجه ما به سرعت تغییر میکند.
مخاطب قرار دادن کسی با نام او می تواند ابزار قدرتمندی در ایجاد اعتماد و تقویت ارتباط با آنها باشد. نام ما به طور پیچیده ای با احساس هویت ما گره خورده است، بنابراین شنیدن نام یا کلمه ای مشابه می تواند باعث شود که ما احساس ارزشمندی منحصر به فردی کنیم. این پدیده به عنوان اثر نام-حروف شناخته می شود، که نشان می دهد افراد حروف نام خود را بیش از هر چیز دیگری ترجیح می دهند.
مطالعات نشان داده است که افراد با نام های خاص ترجیحات خاصی از خود نشان می دهند، مانند اینکه کتی کوکاکولا را به پپسی ترجیح می دهد و پیتر دومی را ترجیح می دهد. علاوه بر این، شیوع نام “گرجستان” در ایالت جورجیا به طور قابل توجهی بیشتر از هر منطقه دیگری است، که نشان دهنده ارتباط عمیق بین نام ها و هویت شخصی است.
این یافتههای شگفتانگیز گواه تأثیر عمیق نامها بر روان ما هستند و اهمیت آنها را فراتر از برچسبهای صرف برجسته میکنند.
فصل ششم: جادوی “اگر”
کلمه “اگر” ابزار قدرتمندی است که می تواند با تشویق افراد به تفکر فرضی به پرورش تعامل و انگیزه کمک کند. نکته قابل توجه، «اگر» توانایی منحصر به فردی برای مقابله با روانشناسی معکوس دارد، همانطور که توسط مطالعه متیو تی کرافورد و همکارانش نشان داده شده است. این آزمایش از شرکت کنندگان خواست که روی یکی از دو تیم فوتبال با مهارت یکسان شرط بندی کنند. زمانی که یک محقق شرط بندی روی یک تیم خاص را پیشنهاد کرد، شرکت کنندگان در 76.5٪ مواقع برای اثبات استقلال خود تمایل داشتند روی تیم مقابل شرط بندی کنند.
با این حال، زمانی که محققان از قدرت “اگر” استفاده کردند و گفتند: “اگر روی آنها شرط بندی نکنید، فکر کنید وقتی آنها برنده شدند چه احساسی خواهید داشت”، 73٪ از شرکت کنندگان توصیه های آنها را قبول کردند. تطبیق پذیری «اگر» همچنین آن را به ابزاری مؤثر برای مقابله با پاسخ هایی مانند «نمی دانم» یا «نمی توانم این کار را انجام دهم» تبدیل می کند. با استفاده از کلمه “اگر” افراد می توانند تفکر خود را در جهت خاصی هدایت کنند و به طور بالقوه به پاسخی که به دنبال آن هستند برسند.
برای مثال، اگر کسی با «نمیدانم» پاسخ دهد، میتوان پرسید: «اگر میدانستی چه میگویی؟» این باعث می شود که تمرکز خود را به سمت آنچه می دانند تغییر دهند و ممکن است آنها را به سمت یافتن راه حل سوق دهد. قدرت “اگر” را می توان به روش های دیگری مانند استفاده از عبارات شرطی برای تعیین اهداف دست یافتنی یا تجسم نتایج بالقوه نیز مهار کرد.
کلمه “اگر” کاربردهای قدرتمند زیادی دارد و می توان از آن برای تقویت تعامل، ایجاد انگیزه برای اقدام و مبارزه با پاسخ های ناکافی استفاده کرد. تطبیق پذیری آن، آن را به ابزاری ضروری در ارتباط موثر و حل مسئله تبدیل می کند.
فصل هفتم: درخواست کمک
تغییر نقش آنها از ناظران منفعل به شرکت کنندگان متعهد باعث می شود که کارمندان، دانش آموزان، کودکان و دیگران شکوفا شوند. این را می توان با تشویق مشارکت واقعی به دست آورد، درست مانند یک کمدین که مخاطبان خود را در طول نمایش درگیر می کند. به عنوان یک مدیر، معلم، والدین یا یک شخصیت معتبر دیگر، هدف شما باید این باشد که آنها را از طریق تجربه راهنمایی کنید. بنابراین، درخواست کمک معتبر بسیار مهم است.
در حوزه مدیریت، عمل درخواست کمک، برچسب دیگری به خود می گیرد: تفویض اختیار. با این حال، توجه به این نکته مهم است که روشی مناسب و نامناسب برای تعیین وظایف وجود دارد. هنگامی که یکی از اعضای تیم علاقه خود را به انجام یک تکلیف خاص ابراز می کند، ضروری است که آن را به آنها بسپارید، حتی اگر بی تجربه باشند. انجام این کار حس مشارکت را تقویت می کند و به آنها اجازه رشد می دهد.
علاوه بر این، مقاومت در برابر اصرار برای مداخله و اصلاح روش شناسی آنها بسیار مهم است. بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که یک کار فقط می تواند یک مالک داشته باشد و هر تلاشی برای تداخل در رویکرد آنها می تواند منجر به از دست دادن مالکیت شود. این به طور بالقوه می تواند به رابطه شما با آن فرد آسیب برساند و در نتیجه مانع از همکاری آینده شود.
فصل هشتم: جادوی “سپاسگزاری”
ابراز قدردانی از طریق کلمه “تشکر” برای موفقیت هر کسب و کاری بسیار مهم است. قدردانی از همه طرف های درگیر، از کارمندان گرفته تا مشتریان، حیاتی است. احساس ارزش وفاداری مشتری را القا می کند، در حالی که کارکنانی که احساس قدردانی می کنند، احتمالاً در شرکت باقی می مانند. تکمیل موفقیت آمیز یک پروژه باید احساس غرور و موفقیت را در کارمند ایجاد کند و برای حفظ رضایت آنها تحسین و قدردانی ضروری است.
جدای از ابراز قدردانی از طریق کلمات، ارتباط غیرکلامی نیز در نشان دادن قدردانی ضروری است. لبخند یا حضور به موقع نشان می دهد که وقت کارمند ارزشمند است. ایجاد فرهنگ قدردانی در محل کار که در آن همه شناخته شده باشند می تواند بسیار موثر باشد. بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که یک تجارت بدون کارمندان وجود نخواهد داشت.
در حالی که ارتباط غیرکلامی بسیار مهم است، تأثیر کلمات را نباید دست کم گرفت. کلمات ما می توانند بر دیگران تأثیر بگذارند و بر آنها انگیزه دهند، اما در صورت استفاده نادرست می توانند تأثیرات مضری نیز داشته باشند. انتخاب صحیح کلمات می تواند فرهنگ مثبت اندیشی را ایجاد کند و ارتباطات انسانی را برقرار کند. ارتباط موثر پایه و اساس یک رابطه قوی است. استفاده از هفت کلمه جادویی – برانگیختن “بله”، تغییر مسیر با “اما”، ایجاد انگیزه با “چون” و “اگر”، و ابراز قدردانی با “کمک” و “تشکر” – می تواند هم از نظر حرفه ای و هم از نظر شخصی متحول کننده باشد.
در پایان، ابراز قدردانی از طریق گفتار و عمل برای موفقیت هر کسب و کاری حیاتی است. فرهنگ قدردانی را می توان از طریق ارتباط غیرکلامی مانند لبخند، وقت شناسی و ارتباط کلامی مانند ابراز تشکر ایجاد کرد. کلمات قدرتمند هستند و می توان از آنها برای تأثیرگذاری و ایجاد انگیزه در دیگران استفاده کرد و استفاده صحیح از آنها برای ایجاد ارتباطات انسانی و ایجاد روابط قوی ضروری است. هفت کلمه جادویی می توانند به طور قابل توجهی بر ایجاد فرهنگ مثبت اندیشی و قدردانی تأثیر بگذارند.
نقد و بررسی کتاب کلمات جادویی
کلمات جادویی توسط تیم دیوید، کاوشی جذاب و روشنگر درباره قدرت زبان در تأثیرگذاری بر دیگران، ایجاد روابط و دستیابی به موفقیت است. به عنوان یک خواننده، کتاب را جذاب و کاربردی یافتم و نکات و تکنیک های ارزشمندی را برای استفاده از قدرت کلمات در زندگی روزمره ارائه می دهد.
سبک نگارش نویسنده جذاب و قابل دسترس است و درک مفاهیم پیچیده را آسان می کند. دیوید از تحقیقات روانشناختی و مثالهای زندگی واقعی استفاده میکند تا تأثیر زبان را بر افکار، احساسات و اعمال ما نشان دهد.
یکی از جذاب ترین جنبه های Magic Words تمرکز آن بر اهمیت همدلی و درک در ارتباطات است. دیوید بر نیاز به گوش دادن فعال، پرسیدن سؤال و تطبیق زبان خود با نیازها و دیدگاه های دیگران تأکید می کند. این رویکرد نه تنها توانایی ما را برای تأثیرگذاری بر دیگران بهبود میبخشد، بلکه ارتباطات معنادار و معتبرتری را تقویت میکند.
این کتاب همچنین توصیه های عملی برای استفاده از کلمات و عبارات خاص برای به دست آوردن پاسخ های مورد نظر، هدایت مکالمات دشوار و حل تعارضات ارائه می دهد. این تکنیک ها برای تنظیمات شخصی و حرفه ای قابل اجرا هستند، و Magic Words را به منبعی ارزشمند برای هر کسی که به دنبال بهبود مهارت های ارتباطی خود است تبدیل می کند.
بدون دیدگاه