آموزش GIS :تولید دانش جدید در هزاره سوم
آموزش GIS :تولید دانش جدید در هزاره سوم :از آنجایی که GIS به یک حضور قوی در جغرافیا تبدیل شد و ظهور علم GIS را تسریع کرد، هدف یک سری از انتقادات در مورد شیوههای تولید دانش شد که مشکلساز تلقی میشدند. موج اول انتقادات GIS را با احیای پوزیتیویسم منطقی و برخورد اشتباه آن با پدیده های اجتماعی به عنوان غیرقابل تشخیص از پدیده های طبیعی/فیزیکی متهم کرد. موج دوم انتقادات به GIS بر این اساس که یک فناوری نمایشی است، اعتراض کردند. در موج سوم نقدها، به جای اعتراض به GIS صرفاً به این دلیل که آن را بازنمایی میکند، محققان به روشهایی پرداختند که GIS پدیدههای طبیعی و اجتماعی را نشان میدهد و به شیوههای مردانه و ناهمسانگرای تولید دانش اشاره کردند که در برخی به هم مرتبط هستند، اما نه. همه، کاربردها و کاربردهای فناوری اطلاعات جغرافیایی. در پاسخ به این انتقادات، محققان و نظریه پردازان علم GIS، GIS را به دلیل تعهد آن به اقتضای نمایش و ادعاهای غیرجهانی آن برای تولید دانش در جغرافیا، به عنوان یک فناوری واقع گرایانه انتقادی معرفی کردند. تعاملات معاصر معرفتشناسی GIS بر انعطافپذیری معرفتشناختی فناوریهای مکانی تأکید دارد.
- تعاریف
- معرفت شناسی «شبکه»
- GIS به عنوان یک معرفت شناسی بازنمایی
- معرفت شناسی های بازنمایی GIS
- GIS به عنوان یک فناوری انتقادی واقع گرایانه
- معرفت شناسی های انعطاف پذیر
5. GIS به عنوان یک فناوری کاملا واقع گرایانه
- معرفت شناسی را تعریف کنید و آن را از هستی شناسی متمایز کنید.
- سه شاخه از نقدهای معرفتی GIS را که در دهه 1990 تا 2000 پیشرفت کردند، شناسایی و توصیف کنید.
- بحث کنید که چرا محور اعتراضات جغرافیدانان انسانی به نقش و حضور GIS در جغرافیا از نظر ماهوی معرفتی بود.
- ارائه پاسخ های دانشمندان و نظریه پردازان علم GIS به نقدهای بیرونی GIS.
- شناسایی و توضیح اینکه چگونه دانشمندان GIS تولید دانش در GIS را درک می کنند.
- چرا جغرافی دانان انسانی در ابتدا GIS را به پوزیتیویستی متهم کردند و چرا این نقد درستی نبود؟
- در حالی که GIS لزوماً یک فناوری مثبتگرای منطقی نیست، همانطور که در دهه 1990 به آن متهم میشد، اهمیت پایدار نقد پوزیتیویسم منطقی که توسط جغرافیدانان انسانی برای اعمال و کاربردهای GIS بیان شد، چیست؟
- دو نقد معرفتی بازنمایی GIS چیست و چه تفاوتی با هم دارند؟
- آیا هنگام تهیه نقشه ها، از آنها برای اطلاع رسانی یا حمایت از ادعاها یا استدلال ها در مورد علیت مبتنی بر همجواری (مثلاً بروز سل در مناطق کم درآمد) استفاده می کنید؟ چگونه یک فلسفه واقع گرایانه انتقادی GIS این نوع شیوه های بازنمایی را تضعیف می کند؟
- هنگام نمایش پدیده های اجتماعی بر روی نقشه (اجتماعات، تحرک ها، شبکه های اجتماعی)، آیا در نظر می گیرید که چه کسانی در این نمایش حضور ندارند یا غایب هستند؟
- هنگام استفاده از GIS، آیا می توان تجربی بود (درک اشیاء نقشه برداری شده به عنوان موجودیت های موجود در دنیای واقعی) بدون تجربه گرایی (مشاهده حسی امتیاز – یعنی بینایی – به عنوان نقطه ورودی برتر برای ایجاد دانش)؟
- Pickles, J. (ویرایش). (1995). حقیقت زمین: پیامدهای اجتماعی سیستم های اطلاعات جغرافیایی . نیویورک: گیلفورد پرس.
- Pickles, J. (1997). ابزار یا علم؟ GIS، فن آوری، و چرخش نظری. سالنامه انجمن جغرافیدانان آمریکایی، 87 (2)، 363-372.
- Schuurman، N و Kwan، MP. (2004). سرمقاله مهمان: قدم زدن در جنبه اجتماعی GIS. کارتوگرافیا، 39 (1)، 1-3.
- شپرد، ای (2005). تولید دانش از طریق Critical GIS: تبارشناسی و چشم اندازها. کارتوگرافیا، 40 (4)، 5-21.
- رایت، دی.، گودچایلد، ام اف، و پروکتور، جی دی (1997). GIS: ابزار یا علم؟ ابهام زدایی از ابهام پایدار GIS به عنوان “ابزار” در مقابل “علم”. سالنامه انجمن جغرافیدانان آمریکایی، 87 (2)، 346-362.
بدون دیدگاه