تعریف برنامه استراتژیک GIS وجهت آن

سوالی که اکنون می پرسید این است، “چگونه یک برنامه استراتژیک GIS ایجاد کنیم که می تواند به عنوان یک سند زنده برای GIS ما باشد. وقتی این نوع انتقال‌ها را مرور می‌کنیم، برنامه‌ریزی کنیم؟» این مقاله کمک خواهد کرد.

بدیهی است که برای  زنده ماندن هر  سندی باید دائماً مورد استفاده قرار گیرد، اما در اغلب موارد، برنامه ریزی استراتژیک به عنوان یک رویداد یکباره یا در بهترین حالت سالانه تلقی می شود. در دنیای تکنولوژی که به سرعت در حال تغییر است، یک رویکرد واقع بینانه تر این است که برنامه ریزی استراتژیک را به عنوان یک فرآیند مداوم در نظر بگیرید، فرآیندی که در آن پیشرفت خود را به سمت اهداف استراتژیک به صورت هفتگی و ماهانه ارزیابی می کنید و هر 3 تا 6 ماه یکبار برنامه استراتژیک خود را به عنوان فناوری های جدید تنظیم می کنید. و اطلاعات ظاهر می شود.

با در نظر گرفتن این موضوع، بیایید به مرحله اصلی توسعه برنامه استراتژیک خود بپردازیم. بسیاری از الگوهای گام به گام پیشنهاد می‌کنند که با ارزیابی عمیق از جایی که امروز هستید شروع کنید: از چه فناوری‌هایی استفاده می‌کنید و چقدر خوب استفاده می‌شوند، توسط چه کسی، برای چه چیزی و غیره. با این حال، شروع از جایی که هستید باعث می‌شود. خیلی آسان است که ایده خود را در مورد جایی که می توانید در آینده باشید محدود کنید. در عوض،  از بزرگترین چشم اندازی که می توانید برای سازمان خود بشناسید شروع کنید و بپرسید که چه چیزی از GIS شما نیاز دارد. در این مرحله نگران هزینه، توانایی کارکنان، تجهیزات، زمان و غیره نباشید، این در مورد تعریف یک موقعیت ایده آل است.

برای یک تیم GIS در حمایت از یک سازمان بزرگتر، بسیار مهم است که با برنامه استراتژیک سازمان شروع شود.  این سازمان قصد دارد تا پنج سال دیگر کجا باشد؟ در سه؟ در یک؟ در یک دنیای ایده آل، نقش شما – نقش GIS – در آن سازمان 5 ساله دور چه خواهد بود؟ چه چالش هایی در آن سال ها انتظار می رود؟ چه موانعی پیش بینی شده است؟ شرکت شما برای رویارویی با چه روندهای صنعتی آماده می شود و GIS چگونه می تواند به هدایت این آب ها کمک کند؟

به روندها فکر کنید . عمیقاً در روندهای پیش‌بینی شده برای فناوری‌های فضایی کاوش کنید. واضح است که باید از زیرساخت دسکتاپ به GIS مبتنی بر ابر حرکت کنید تا دفاتر راه دور و کارمندان کار از خانه را در خود جای دهید، اما چه چیز دیگری در افق نهفته است؟ منابعی مانند ” روندهای آینده در مدیریت اطلاعات جغرافیایی: چشم انداز پنج تا ده ساله، ویرایش سوم ” که برای بررسی توسط کمیته کارشناسان سازمان ملل در مدیریت اطلاعات مکانی جهانی ایجاد شده است، ارزشمند هستند.

همچنین، مراقب مقالات در مجلات صنعتی ، مانند ” چهار روند اصلی در بازار GIS تا سال 2024 ” از Geospatial Net باشید و همچنین مراقب اطلاعات توسعه دهندگان محصول باشید. (اگر وبینار پخش زنده، « روندهای فعلی در GIS مبتنی بر ابر » را از دست دادید، می‌توانید اکنون آن را در صورت تقاضا تماشا کنید.)

هر چیزی را که می توانید در مورد روندهایی که ممکن است بر نقش شما در حمایت از چشم انداز سازمانتان تأثیر بگذارد، بخوانید .

اکنون با همه  – از مدیران سطح C تا پایین ترین سطح کارکنانی که با GIS تعامل دارند، مصاحبه کنید. دریابید که چگونه آنها انتظار دارند که نقششان در طی یک تا پنج سال آینده تغییر کند. آنها از شما انتظار دارند چه نقشی در موفقیت آنها و سازمان داشته باشید؟ آیا آنها از حمایتی که اکنون انجام می دهید راضی هستند؟ یکی از بهترین نکاتی که دیده ام این است که  از کارکنان غیر GIS بپرسم که چه چیزی آنها را  در مورد تعامل آنها با محصولات، خدمات و کارکنان GIS فعلی شما ناامید می کند تا از این مسائل در آینده جلوگیری شود.

آماده باشید که با پاسخ هایی که می گیرید ناراحت شوید! ممکن است متوجه شوید که بسیاری از افراد، حتی مدیران اجرایی، روشی را که GIS از مأموریت سازمان پشتیبانی می کند – در حال حاضر یا در آینده – درک نمی کنند. این فرصت‌ها را برای آموزش بخش‌ها در مورد راه‌هایی که تیم شما می‌تواند به آنها در دستیابی به اهداف فعلی و آینده‌شان کمک کند، در نظر بگیرید. یک عنصر آموزشی یا توسعه مداوم را به برنامه استراتژیک خود اضافه کنید.

با کارشناسان صنعت خارج از سازمان خود نیز مصاحبه کنید. این یک فرصت فوق‌العاده برای برقراری ارتباط مجدد با افرادی است که طی سال‌ها در کنفرانس‌ها یا از طریق لینکدین ملاقات کرده‌اید! در مورد روندهای آینده با کارشناسان GIS در زمینه های دیگر بحث کنید و ببینید که چگونه ممکن است روی شما تأثیر بگذارد.

در این مرحله، یک حالت خیالی ایده آل برای بخش GIS و کارکنان خود بسازید که با نقشی که انتظار دارید هنگام دستیابی سازمان به چشم انداز خود داشته باشید، همسو باشد. بله، شما به سوی ناشناخته ها جهش خواهید کرد، اما در این مرحله، مشکلی نیست. شما از فرآیند بازبینی و تنظیم مجدد خود برای تثبیت برنامه استراتژیک خود در واقعیت امروزی استفاده خواهید کرد.

اکنون، باید از تصویر بزرگ ایده آل به واقعیت جزئیات حرکت کنید.

برای رسیدن به آن وضعیت ایده آل، تیم شما باید چه تجهیزاتی داشته باشد؟ آنها باید چه مهارت هایی داشته باشند؟ احتمالاً به چند نفر نیاز دارید؟ GIS شما برای مقابله با چالش هایی که ممکن است ایجاد شود به چه چیزی نیاز دارد؟

در رابطه با این الزامات آینده، ارزیابی وضعیت فعلی خود را آغاز کنید. ممکن است فوراً نیازهای آموزشی را شناسایی کنید، یا متوجه شوید که استخدام‌های جدید شما به صلاحیت‌های متفاوتی نسبت به مواردی که در گذشته برای آنها استخدام کرده‌اید، نیاز دارند.

اگر انتظار دارید که فناوری نوظهور انقلابی در نحوه انجام کاری ایجاد کند، در برنامه فضایی برای ارزیابی و آزمایش مداوم محصولات جدید ایجاد کنید و برای واقعی شدن آن بودجه ای برای آن در نظر بگیرید. برای کارمندان برنامه ریزی کنید تا برای ادامه تحصیل و آموزش وقت بگذارند و آن را به برنامه خود اضافه کنید.

هر چه به روز کنونی نزدیک می شوید، به طور فزاینده ای خاص شوید. اگر واضح است که سازمان باید یک سیستم GIS مبتنی بر ابر داشته باشد تا برنامه‌های رشد و مکان‌های جدید را تطبیق دهد، برای مثال، برای دستیابی به آن در یکی دو سال آینده برنامه‌ریزی کنید و مراحل، بودجه و محصولات خاص را ترسیم کنید. ارزیابی برای انتقال

برنامه استراتژیک شما باید دارای گام های قابل اجرا، به وضوح تعریف شده، با ضرب الاجل ها و طرف های مسئول برای هر مرحله ای باشد که باید در سال آینده انجام شود. سپس، به عنوان بخشی از فرآیند بازبینی منظمی که در برنامه تعریف کردید، پیشرفت را ارزیابی کنید و با نزدیک شدن به اهداف بعدی، موارد اقدام جدیدی را برای مجموعه بعدی ایجاد کنید.

پیشنهاد می‌کنم زمانی را صرف جستجوی برنامه‌های استراتژیک GIS برای صنایع مشابه خودتان کنید و از این a به عنوان الگو استفاده کنید. برای مثال، این یک مورد خوب از وزارت حمل و نقل اورگان است:  https://www.oregon.gov/odot/Data/Documents/ODOT_GIS_Business_Plan.pdf .

و اگر قبلاً این کار را نکرده اید، خواندن  کتاب راهنمای مدیریت GIS URISA را به شدت توصیه می کنم . اطلاعات عملی در مورد توسعه، اجرا و بهره برداری از برنامه ها و پروژه های GIS – برای طیف کاملی از سازمان ها و شرکت های بخش دولتی، غیرانتفاعی و بخش خصوصی ارائه می دهد.

……………………………..

سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) فراگیر هستند و به یک ویژگی اساسی در بسیاری از رشته های حرفه ای تبدیل شده اند. قبل از پذیرش، پیاده سازی یا استفاده از هر GIS، یک سیستم باید به درستی طراحی شود تا اهداف سازمانی خود را برآورده کند و این مستلزم برنامه ریزی استراتژیک جامع قبل از طراحی است. در این مقاله، روش‌های برنامه‌ریزی استراتژیک در طراحی GIS، برگرفته از ادبیات تحقیق و عمل سیستم‌های اطلاعات و GIS و مدیریت کسب‌وکار را مورد بحث قرار می‌دهیم. ما یک رویکرد چهار مرحله‌ای به سمت برنامه‌ریزی برای طراحی GIS ارائه می‌کنیم که تضمین می‌کند سیستم برای پیشبرد عملکردهای بلندمدت، برنامه‌ها و نیازهای کاربران سازمان مناسب است.

اطلاعات نویسنده و نقل قول:

Nedovic-Budic، Z.، Knapp، E.، و Ran، J. (2018). برنامه ریزی استراتژیک برای طراحی GIS. مجموعه دانش علم و فناوری اطلاعات جغرافیایی  (نسخه سه ماهه سوم 2018)، جان پی. ویلسون (ویرایش). DOI:  10.22224/gistbok/2018.3.8 .

این مطلب در 25 سپتامبر 2018 منتشر شده است.

این موضوع در نسخه های زیر نیز موجود است: DiBiase, D., DeMers, M., Johnson, A., Kemp, K., Luck, AT, Plewe, B., and Wentz, E. (2006). برنامه ریزی برای  طراحی مجموعه دانش علم و فناوری اطلاعات جغرافیایی. واشنگتن دی سی: انجمن جغرافیدانان آمریکایی.  ( سه ماهه دوم 2016، اول دیجیتال ).

توضیحات موضوع:
  1. نیاز به برنامه ریزی موثر GIS
  2. رویکردهای پژوهش محور
  3. رویکردهای مبتنی بر عمل به برنامه ریزی استراتژیک برای طراحی GIS
  4. نتیجه

 

1. نیاز به برنامه ریزی GIS موثر

سیستم های اطلاعاتی (جغرافیایی یا دیگر) در محل تلاقی سه عنصر قرار دارند: افراد/سازمان ها، داده ها و فناوری. در زمینه سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS)، افراد ممکن است شامل برنامه ریزان شهری، مقامات دولتی، تحلیلگران فضایی، مدیران هوش تجاری، محیط بانان، مهندسان و عموم مردم باشند. سازمان‌ها می‌توانند شامل سازمان‌های دولتی، دفاتر برنامه‌ریزی شهرداری، غیرانتفاعی، شرکت‌های خدمات شهری و بخش خصوصی باشند. داده‌ها ممکن است شامل جدول‌های سرشماری، مسیرهای GPS، مسیرهای حمل و نقل، خطوط مرکزی خیابان، مرزهای بسته‌ها، یا مناطق سیل‌آمیز باشد. فناوری می‌تواند شامل نرم‌افزار مدیریت پایگاه داده برای ذخیره‌سازی و بازیابی، الگوریتم‌ها و روال‌های محاسباتی برای تجزیه و تحلیل، و فناوری‌های ارتباطی وب و اطلاعات (ICT) برای نمایش و انتشار محصولات باشد. با یکدیگر،

طراحی یک GIS که به طور مؤثر با این عناصر متقابل چندگانه ارتباط برقرار کند، نه تنها به این دلیل که باید تلاش کند به طور همزمان بسیاری از مسائل مختلف را حل کند، بلکه به دلیل اینکه چشم انداز فناوری GIS – و سازمان هایی که از آن استفاده می کنند – به سرعت در حال تغییر است، پیچیده است. علاوه بر سه عنصر ذکر شده در بالا، طراحی GIS به فرآیند پیاده سازی و مرحله بندی، توسعه اپلیکیشن، بودجه بندی، پشتیبانی کارکنان، دسترسی، حریم خصوصی و مدیریت و غیره می پردازد. با توجه به این زمینه نامطمئن با بسیاری از نتایج ممکن، برنامه ریزی برای طراحی یک GIS برای موفقیت آن ضروری است. در ادبیات اولیه مدیریت GIS، اوبرمایر و پینتو (1994) برنامه ریزی دقیق را با سبک «دویدن و تفنگ» مقایسه می کنند که به ناچار منجر به شکست می شود.

رویکردهای برنامه‌ریزی مؤثر (جغرافیایی) طراحی سیستم‌های اطلاعاتی هم از تحقیق و هم از عمل استخراج می‌شوند. علیرغم تفاوت‌هایشان، این رویکردهای متنوع برای طراحی (G)IS بسیاری از الزامات یکسان را به اشتراک می‌گذارند و بنابراین راهنمایی‌های مهمی را برای مؤثرترین راه برای طراحی و پیاده‌سازی GIS ارائه می‌دهند. هر دو رویکرد تحقیق و عمل مستلزم بررسی دقیق موارد استفاده از سیستم و کاربرانی است که با آنها تعامل خواهد داشت. هر دو نیاز به تجزیه و تحلیل متفکرانه از شرایط فعلی و جایگزین دارند – و راهی برای کمی کردن، اندازه گیری و ارزیابی این احتمالات. هر دو نیازمند تخصیص دقیق نیروی کار، زمان و منابع کمیاب هستند. و هر دو دارای موانع غیر قابل پیش بینی و همچنین عواقب ناشی از طراحی ضعیف هستند. به این دلیل،

 

2. رویکردهای پژوهش محور

در زمینه تحقیقات IS، دو پارادایم تحقیق متفاوت وجود دارد: علوم رفتاری و علم طراحی (Hevner et al., 2004). پارادایم علوم رفتاری، که «پارادایم تحقیق تفسیری» نیز نامیده می‌شود، پدیده‌های اجتماعی را توضیح می‌دهد یا پیش‌بینی می‌کند (Peffers et al. 2007). هدف این پارادایم توسعه یا تأیید نظریه ها است (هونر و همکاران، 2004)، با استفاده از روش شناسی قیاسی یا استقرایی همانطور که به طور کلی در تحقیقات علوم اجتماعی استفاده می شود (Babbie, 2013). برخلاف پارادایم رفتاری که بر خلق دانش متمرکز است، پارادایم علم طراحی مصنوعات جدید و بدیع تولید می کند و هدف آن گسترش قابلیت های حل مسئله انسان ها یا سازمان ها است.

Simon (1969) با تمرکز بر فرآیندها یا الگوهای طراحی، یک چرخه Generate-Test را پیشنهاد کرد و اصطلاح “مصنوع” را تعریف کرد که تأثیر زیادی بر مطالعات اولیه در طراحی IS داشت. از نظر سیمون، بخش مهمی از محیط عمدتاً شامل رشته‌هایی از مصنوعات به نام «نماد» است که از طریق چشم و گوش به شکل زبان نوشتاری و گفتاری دریافت می‌کنیم و به محیط می‌ریزیم» (ص 2). برخی از مصنوعات طبیعی و برخی مصنوعی یا ساخته دست بشر هستند که (G) IS در دسته دوم قرار می گیرد. با تکیه بر چرخه تولید-آزمون سیمون طراحی و ارزیابی مصنوع تکراری، Nunamaker و همکاران. (1990) یک فرآیند تحقیقاتی توسعه سیستم پنج مرحله ای با حلقه ها را پیشنهاد کرد. این فرآیند از طراحان می‌خواهد که سؤالات یا اهداف طراحی را شناسایی کنند، ایده‌های مرتبط را بررسی کنند. و قبل از توسعه IS یک چارچوب مفهومی بسازید. چارچوب مفهومی منجر به توسعه یک معماری سیستم می شود و توابع و اجزای سیستم را تعریف می کند. مرحله سوم این فرآیند، پیشنهاد طرح‌های جایگزین و غربالگری جایگزین‌ها است. گام بعدی ساختن سیستم واقعی یا نمونه اولیه است. آخرین مرحله ارزیابی سیستم با مشاهده یا آزمایش است.

فرآیند طراحی تنها یک بخش از تئوری طراحی IS را شامل می شود. به گفته والز و همکاران. (1992)، یک نظریه جامع طراحی IS باید شامل “نظریه های هسته” از علوم طبیعی و اجتماعی باشد که بر الزامات طراحی و فرآیند حاکم است. این تئوری ها درک آنچه که طراحی موثر را تشکیل می دهد را تسهیل می کند، یک پایگاه دانش برای استخراج مجموعه ای از دستورالعمل های طراحی فراهم می کند و از طریق مطالعات موردی تحت یک فرآیند اعتبار سنجی قرار می گیرد. مارس و اسمیت (1995) ادعای مشابهی داشتند مبنی بر اینکه توسعه تئوری و توجیه نظریه از طریق روش های تحقیق علمی بخشی از تحقیقات طراحی IS است. نویسندگان در چارچوب تحقیق IS خود، چرخه Generate-Test و فعالیت‌های علوم طبیعی را در یک فرآیند «کشف-توجیه» ترکیب کردند. آنها کشف و توجیه فعالیت ها را معرفی کردند زیرا علاوه بر دانستن نحوه طراحی و توسعه IS، ما همچنین باید بدانیم که چگونه و چرا IS در محیط خود کار می کند. این فرآیند اغلب مقدم بر ساخت و ارزیابی سیستم است و یک رویکرد دقیق و سیستماتیک را تضمین می کند. این ترکیب از روش طراحی و روش تحقیق علمی نیز در چارچوب طراحی IS اخیر پیشنهاد شده توسط Hevner و همکاران مشاهده می شود. (2004). نویسندگان پایگاه دانش و تحقیقات IS را از طریق دقت و دانش کاربردی و تحقیقات IS و محیط را از طریق ارتباط و نیازهای تجاری مرتبط می‌کنند. این ترکیب از روش طراحی و روش تحقیق علمی نیز در چارچوب طراحی IS اخیر پیشنهاد شده توسط Hevner و همکاران مشاهده می شود. (2004). نویسندگان پایگاه دانش و تحقیقات IS را از طریق دقت و دانش کاربردی و تحقیقات IS و محیط را از طریق ارتباط و نیازهای تجاری مرتبط می‌کنند. این ترکیب از روش طراحی و روش تحقیق علمی نیز در چارچوب طراحی IS اخیر پیشنهاد شده توسط Hevner و همکاران مشاهده می شود. (2004). نویسندگان پایگاه دانش و تحقیقات IS را از طریق دقت و دانش کاربردی و تحقیقات IS و محیط را از طریق ارتباط و نیازهای تجاری مرتبط می‌کنند.

­­

جریان دیگری از روش‌شناسی طراحی IS، که از دهه 1990 شروع شد، بر ارتباط قوی بین شرکت‌کنندگان و طراحی تأکید می‌کند. برای مثال، سایمون (1996) کتاب قبلی خود را به نام علوم مصنوعی به روز کرد(Simon, 1969) و مفهوم “طراحی رضایت بخش” را به جای “طراحی بهینه” در بر گرفت. از آن زمان، نگرانی‌های مربوط به شرکت‌کنندگان، رضایت انسانی و بازخورد کاربر در روش‌های طراحی IS برجسته شده‌اند. به عنوان مثال، نگرانی ویژه برای زمینه انسانی و رضایت در مدل فرآیند طراحی IS ارائه شده توسط Peffers و همکاران آشکار است. (2007) (شکل 1). در این مدل، فعالیت‌های طراحی می‌تواند نه تنها توسط محرک‌هایی مانند یک مشکل، یک هدف یا یک عمل، بلکه توسط مشتریان و زمینه آغاز شود. این فرآیند همچنین شامل یک مرحله نمایشی است تا رضایت مشتریان را بتوان بررسی کرد و در شروع فعالیت‌های طراحی به کار رفت. علاوه بر این، این مدل دارای حلقه هایی از مراحل ارزیابی و ارتباط تا اهداف طراحی و توسعه است. این حلقه ها به بازخورد و رضایت مشتریان اجازه می دهد تا بر روند طراحی تأثیر بگذارد. گیرتس (2011) با به کارگیری این مدل از فرآیند طراحی، یک سیستم اطلاعات حسابداری طراحی کرد که سودمندی این مدل را در هدایت عمل به اثبات رساند.

تحقیقات علوم طراحی

شکل 1. مدل فرآیند روش تحقیق علم طراحی (DSRM) (پس از Peffers و همکاران 2007). منبع: نویسندگان

 

روش های طراحی معرفی شده در بالا، خواه شامل کاربران باشد یا نه، بر مصنوعات فناوری اطلاعات به عنوان تحویل نهایی طراحی تمرکز می کنند. به گفته Alter (2008، 2003، 1999)، طراحی IS باید بر “سیستم کار” تمرکز کند تا خود مصنوع. ” سیستم کاری سیستمی است که در آن شرکت کنندگان انسانی و/یا ماشین ها یک فرآیند تجاری را با استفاده از اطلاعات، فناوری و سایر منابع برای تولید محصولات و/یا خدمات برای مشتریان داخلی یا خارجی انجام می دهند” (Alter, 1999, p. 12)  .

به موازات این توسعه، در دهه 1990، تحقیقات IS با برجسته کردن فرآیند تغییر و یادگیری در ارتباط با طراحی اجتماعی-فنی و توسعه سیستم تکاملی، شروع به اتصال نزدیک‌تر به شیوه‌های سازمانی کرد (Eason 1988). در طول دو دهه گذشته، ادبیات IS یک حرکت ثابت به سمت طراحی عمدی سیستم‌های «اجتماعی-فنی» را ثبت کرده است، فلسفه‌ای که با این مفهوم هدایت می‌شود که «طراحی باید فرآیندی باشد که هم عوامل اجتماعی و هم عوامل فنی را در نظر بگیرد. عملکرد و استفاده از سیستم های مبتنی بر رایانه، در تضاد با «رویکردهای فن محور در طراحی سیستم ها [که] روابط پیچیده بین سازمان، افرادی که فرآیندهای تجاری را اجرا می کنند و سیستمی که از این فرآیندها پشتیبانی می کند، به درستی در نظر نمی گیرند» ( باکستر و سامرویل، 2010 p.1 ; همچنین نگاه کنید به: نورمن، 1993; گوگن، 1999).

 

3. رویکردهای مبتنی بر عمل به برنامه ریزی استراتژیک برای طراحی GIS

همانطور که بخش قبل روشن کرد، در ادبیات تحقیقاتی (G)IS، طی چند دهه گذشته، روند ثابتی به سمت طراحی فراگیرتر (G)IS وجود داشته است که نه تنها بر پیاده سازی فنی، بلکه بر روی کاربران و نیز تمرکز دارد. نیازهای آنها در ادبیات عملی، بسیاری از این ایده ها منعکس شده اند، البته به زبان های مختلف و در مفاهیم کمی متفاوت ارائه شده اند. با این وجود، این هم افزایی نویدبخش خوبی است و از بلوغ نوظهور این حوزه با آهکی شدن این ایده ها صحبت می کند. در سرتاسر ادبیات عملی سیستم های اطلاعاتی، نویسندگان طرف عمل به طور مداوم به مزایای بی شمار مرتبط با برنامه ریزی استراتژیک عمدی سیستم اشاره می کنند. GIS نیز از این قاعده مستثنی نیست. هدف از چنین برنامه ریزی، به گفته هاکسولد و لوینسون، ایجاد چارچوبی برای شناسایی موفقیت آمیز بهترین نامزدها برای کاربرد فناوری GIS و شناسایی فرآیند برنامه ریزی و طراحی که به احتمال زیاد منافع مورد انتظار را به همراه دارد. [برنامه ریزی استراتژیک] همچنین چارچوبی را برای اطمینان از همسویی طراحی GIS با برنامه های تجاری، ساختار سازمانی، سیستم های موجود و شایستگی کارکنان فراهم می کند» (Huxhold & Levinsohn, 1996, p. 53). Obermeyer و Pinto (1994) حتی مستقیم تر هستند. آنها استدلال می کنند که در میان ویژگی های اجرای موفق GIS، برنامه ریزی دقیق مهم ترین است. آنها پیشنهاد می کنند که «نقش برنامه ریزی مستلزم آن است که مدیر مجموعه ای از اهداف و مقاصد را توسعه دهد و برنامه های بلندمدت و مرتب برای دستیابی به این اهداف ایجاد کند» (ص 37). و برای شناسایی فرآیند برنامه ریزی و طراحی که به احتمال زیاد منافع مورد انتظار را به همراه دارد. [برنامه ریزی استراتژیک] همچنین چارچوبی را برای اطمینان از همسویی طراحی GIS با برنامه های تجاری، ساختار سازمانی، سیستم های موجود و شایستگی کارکنان فراهم می کند» (Huxhold & Levinsohn, 1996, p. 53). Obermeyer و Pinto (1994) حتی مستقیم تر هستند. آنها استدلال می کنند که در میان ویژگی های اجرای موفق GIS، برنامه ریزی دقیق مهم ترین است. آنها پیشنهاد می کنند که «نقش برنامه ریزی مستلزم آن است که مدیر مجموعه ای از اهداف و مقاصد را توسعه دهد و برنامه های بلندمدت و مرتب برای دستیابی به این اهداف ایجاد کند» (ص 37). و برای شناسایی فرآیند برنامه ریزی و طراحی که به احتمال زیاد منافع مورد انتظار را به همراه دارد. [برنامه ریزی استراتژیک] همچنین چارچوبی را برای اطمینان از همسویی طراحی GIS با برنامه های تجاری، ساختار سازمانی، سیستم های موجود و شایستگی کارکنان فراهم می کند» (Huxhold & Levinsohn, 1996, p. 53). Obermeyer و Pinto (1994) حتی مستقیم تر هستند. آنها استدلال می کنند که در میان ویژگی های اجرای موفق GIS، برنامه ریزی دقیق مهم ترین است. آنها پیشنهاد می کنند که «نقش برنامه ریزی مستلزم آن است که مدیر مجموعه ای از اهداف و مقاصد را توسعه دهد و برنامه های بلندمدت و مرتب برای دستیابی به این اهداف ایجاد کند» (ص 37). ساختار سازمانی، سیستم های موجود و شایستگی کارکنان» (Huxhold & Levinsohn, 1996, p. 53). Obermeyer و Pinto (1994) حتی مستقیم تر هستند. آنها استدلال می کنند که در میان ویژگی های اجرای موفق GIS، برنامه ریزی دقیق مهم ترین است. آنها پیشنهاد می کنند که «نقش برنامه ریزی مستلزم آن است که مدیر مجموعه ای از اهداف و مقاصد را توسعه دهد و برنامه های بلندمدت و مرتب برای دستیابی به این اهداف ایجاد کند» (ص 37). ساختار سازمانی، سیستم های موجود و شایستگی کارکنان» (Huxhold & Levinsohn, 1996, p. 53). Obermeyer و Pinto (1994) حتی مستقیم تر هستند. آنها استدلال می کنند که در میان ویژگی های اجرای موفق GIS، برنامه ریزی دقیق مهم ترین است. آنها پیشنهاد می کنند که «نقش برنامه ریزی مستلزم آن است که مدیر مجموعه ای از اهداف و مقاصد را توسعه دهد و برنامه های بلندمدت و مرتب برای دستیابی به این اهداف ایجاد کند» (ص 37).

یک دهه بعد، ایده‌هایی در مورد کاربرد برنامه‌ریزی (استراتژیک) برای سیستم‌های اطلاعاتی همچنان پیش‌بینی شده است. به عنوان مثال، کسیدی (2005) این موضوع را بیان می کند که “اساس فرآیند برنامه ریزی استراتژیک این است که جهت کسب و کار و الزامات تجاری، جهت IS و معماری محاسباتی را هدایت می کنند” (ص. x). به عبارت دیگر، یک راه حل فنی (مانند GIS) ناکافی است، مگر اینکه به صراحت برای اهداف سازمان طراحی شده باشد و برای پشتیبانی از کاربرانش توسعه یابد. برای دستیابی به این اهداف، کسیدی یک مدل برنامه ریزی چهار مرحله ای را ترسیم می کند که شامل مراحل چشم انداز، تحلیل، جهت گیری و توصیه می شود (شکل 2). مدل چهار مرحله ای Cassidy ظریف و ساده است، اگرچه به هیچ وجه کاملاً اصلی نیست. هاکسولد و لوینسون (1996، ص 55) مدل مشابهی را که شامل 8 مرحله است، ترسیم می کنند، اگرچه فرآیند کلی تقریباً یکسان است. در این مقاله، ما انتخاب می کنیم که Cassidy را به دلیل سادگی آن برجسته کنیم. چهار مرحله به شرح زیر است: “در مرحله اول، چشم انداز، ایجاد و شروع پروژه و فرآیند برنامه ریزی … در مرحله دوم، تجزیه و تحلیل، مستندسازی و تحلیل عینی محیط IS … در مرحله جهت گیری که در آن ماموریت و چشم انداز برای IS با استفاده از موقعیت و جهت کسب‌وکار به عنوان مبنایی بیان می‌شود… [و] در مرحله [توصیه]، نقشه راه مشروح پروژه‌ها را برای چندین سال آینده مستند کنید» (کسیدی، 2005، ص 41-46). در بخش‌های زیر، مدل چهار مرحله‌ای Cassidy را با توجه ویژه به کاربرد آن در برنامه‌ریزی برای طراحی GIS شرح می‌دهیم. پروژه و فرآیند برنامه ریزی را ایجاد و آغاز کنید… در مرحله دوم، تجزیه و تحلیل، مستندسازی و تحلیل عینی محیط IS را انجام دهید… در مرحله جهت گیری که در آن ماموریت و چشم انداز IS با استفاده از موقعیت و جهت کسب و کار به عنوان مبنایی بیان می شود. ] در مرحله [توصیه]، نقشه راه تفصیلی را که پروژه ها را برای چندین سال آینده ترسیم می کند، مستند کنید» (کسیدی، 2005، ص 41-46). در بخش‌های زیر، مدل چهار مرحله‌ای Cassidy را با توجه ویژه به کاربرد آن در برنامه‌ریزی برای طراحی GIS شرح می‌دهیم. پروژه و فرآیند برنامه ریزی را ایجاد و آغاز کنید… در مرحله دوم، تجزیه و تحلیل، مستندسازی و تحلیل عینی محیط IS را انجام دهید… در مرحله جهت گیری که در آن ماموریت و چشم انداز IS با استفاده از موقعیت و جهت کسب و کار به عنوان مبنایی بیان می شود. ] در مرحله [توصیه]، نقشه راه تفصیلی را که پروژه ها را برای چندین سال آینده ترسیم می کند، مستند کنید» (کسیدی، 2005، ص 41-46). در بخش‌های زیر، مدل چهار مرحله‌ای Cassidy را با توجه ویژه به کاربرد آن در برنامه‌ریزی برای طراحی GIS شرح می‌دهیم. نقشه راه تفصیلی را که پروژه ها را برای چندین سال آینده مشخص می کند، مستند کنید» (کسیدی، 2005، ص 41-46). در بخش‌های زیر، مدل چهار مرحله‌ای Cassidy را با توجه ویژه به کاربرد آن در برنامه‌ریزی برای طراحی GIS شرح می‌دهیم. نقشه راه تفصیلی را که پروژه ها را برای چندین سال آینده مشخص می کند، مستند کنید» (کسیدی، 2005، ص 41-46). در بخش‌های زیر، مدل چهار مرحله‌ای Cassidy را با توجه ویژه به کاربرد آن در برنامه‌ریزی برای طراحی GIS شرح می‌دهیم.

شکل 2. مدل و فازهای کسیدی. منبع: نویسندگان 

3.1 بینایی

در طول فرآیند چشم انداز، اعضای کل سازمان درباره ماموریت، چشم انداز، ارزش ها، اهداف، اهداف، اولویت های تجاری و اینکه چگونه GIS به اهداف سازمان کمک می کند، بحث می کنند. مرحله چشم انداز مستلزم این است که برنامه ریزان و طراحان GIS بپرسند: چرا سازمان به GIS نیاز دارد؟ سازمان با چه مسائلی مواجه است که توسط GIS قابل حل است؟ چه کسی در سازمان از GIS سود می برد؟ ادبیات سیستم های اطلاعاتی که هم از تحقیق و هم از عمل استخراج می شود، واضح است که در این مرحله، شمول گسترده سازمانی از اهمیت بالایی برخوردار است. در راستای یک رویکرد اجتماعی-فنی برای طراحی GIS، شامل گسترده ای از تمامی بخش ها، واحدهای تجاری، مدیران، عملیات و افراد مربوطه، بخش ذاتی برنامه ریزی و چشم انداز IS / GIS است.

برای اطمینان از مشارکت مناسب، اعضای سازمان گاهی اوقات «ماتریس های ذینفعان» را تکمیل می کنند که برای ترسیم کنار هم قرار گرفتن تأثیر ذینفعان در مقابل منافع آنها استفاده می شود (شکل 3). تجزیه و تحلیل ذینفعان در حل تعارض، مدیریت پروژه و مدیریت کسب و کار، فرآیند ارزیابی تاثیر تصمیم بر طرف های مربوطه است. این اطلاعات برای ارزیابی چگونگی پرداختن به منافع آن ذینفعان در طرح، خط مشی، برنامه یا سایر اقدامات پروژه استفاده می شود. پس از ترسیم، این ماتریس‌ها به نشان دادن اینکه کدام منافع ذینفع می‌تواند (و باید) بر فرآیند برنامه‌ریزی تأثیر بگذارد کمک می‌کند. این فرآیند همچنین می تواند به ارزیابی نیازها و الزاماتی که بعداً در فرآیند برنامه ریزی سیستم انجام می شود، مرتبط باشد.

ماتریس سهامداران

شکل 3. ماتریس سهامداران. منبع: نویسندگان

در طول مرحله چشم انداز، توجه مناسب به طراحی اجتماعی و فنی به این معنی است که مصاحبه ها، کارگاه ها، نظرسنجی ها و سایر تکنیک های ارتباطی در سراسر سازمان انجام می شود. در طول این جلسات، اعضا اهداف و مقاصد سازمان را شناسایی و در مورد آنها بحث می کنند. نمودار SWOT – تجزیه و تحلیل SWOT (تجزیه و تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها؛ شکل 4) چارچوبی برای شناسایی و تجزیه و تحلیل عوامل و فشارهای داخلی و خارجی است که می تواند بر قابلیت اجرای یک پروژه، محصول، مکان یا شخص تأثیر بگذارد. .

شکل 4. نمونه ای از سؤالات در تحلیل SWOT (پس از اوبرمایر و پینتو، 1994). منبع: نویسندگان

3.2 تجزیه و تحلیل

برنامه ریزی استراتژیک GIS پس از شناسایی اهداف و مقاصد سازمان – و نحوه کمک GIS به رسیدگی به این اهداف – به مرحله تجزیه و تحلیل می رود. در طول مرحله تجزیه و تحلیل، اعضای سازمان شکاف های بین سیستم های پشتیبانی فعلی در حال استفاده (GIS یا موارد دیگر، در صورت وجود) و اهداف استراتژیک سازمان (شناسایی شده در مرحله چشم انداز) را شناسایی می کنند. مرحله تجزیه و تحلیل به برنامه ریزان و طراحان GIS نیاز دارد تا به دو نوع سؤال مختلف بپردازند. اولین مجموعه سوالات مربوط به عملکردهای داخلی سازمان و استفاده آن از GIS است و ممکن است شامل موارد زیر باشد: چگونه سازمان می تواند از GIS بهره مند شود؟ چگونه GIS به سازمان اجازه می دهد تا اهداف خود را بهتر دنبال کند؟ GIS چه نقشی برای سازمان دارد؟ چند نفر ممکن است از آن استفاده کنند / با آن تعامل داشته باشند؟ سازمان باید چه نوع مشکلاتی را حل کند؟ سازمان چه نوع داده هایی را تجزیه و تحلیل خواهد کرد؟ دامنه داده های سازمان چقدر است؟ مجموعه دوم سوالات مربوط به شیوه های خارج از سازمان مانند روندهای غالب در صنعت و عمل است. این سؤالات ممکن است شامل این باشد که صنعت GIS در کل چگونه به نظر می رسد و سازمان چه کاری می تواند با GIS بهتر انجام دهد؟ هر دو مجموعه سوال موضوع پیچیده‌تری را مطرح می‌کنند: چه معیارهایی برای ارزیابی عملکرد GIS در طول زمان مورد استفاده قرار خواهند گرفت، معیارها چگونه جمع‌آوری می‌شوند. و چگونه جایگزین ها در برابر یکدیگر ارزیابی خواهند شد؟ برای پاسخ به این سؤالات، سازمان ها اغلب از تجزیه و تحلیل گردش کار و فرآیند کسب و کار و همچنین تجزیه و تحلیل شکاف استفاده می کنند، یک تکنیک مدیریت کسب و کار که برای شناسایی مراحل لازم برای انتقال سازمان از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب آینده استفاده می شود. دور دیگری از تجزیه و تحلیل SWOT می تواند آغاز شود، این بار بر نیازهای خاص متمرکز شده است. گاهی اوقات ابزارهای مدیریت پروژه دیگری که به ارزیابی معیارهای متعدد کمک می کنند، مانندنمودارهای راداری نیز در مرحله تجزیه و تحلیل به کار گرفته می شوند.

3.3 جهت

پس از اتمام مرحله چشم انداز و تجزیه و تحلیل، سازمان ها باید درک خوبی از اهداف بلند مدت و ویژگی های مطلوب ترین GIS داشته باشند که می تواند آن اهداف را برآورده کند. در طول مرحله هدایت، اعضای سازمان تحقیقات بازار را انجام می‌دهند، راه‌حل‌های بالقوه GIS را تجزیه و تحلیل می‌کنند و برای طراحی GIS انتخاب می‌کنند که به بهترین وجه با نیازهای سازمان مطابقت دارد. مرحله جهت اغلب شامل استفاده از ابزارهای مدیریت کسب و کار مانند نقشه‌های ریسک/پروفایل ریسک و درخت‌های تصمیم است که برای ارزیابی گزینه‌ها و ارزیابی نتایج انتخاب‌های مختلف همزمان مفید هستند. نقشه‌های ریسک/پروفایل ریسک، تکنیک‌های تجسم داده‌ها برای شناسایی و اولویت‌بندی ریسک‌هایی هستند که یک سازمان یا یک کسب‌وکار با آن مواجه هستند. درخت‌های تصمیم، نمودارها یا مدل‌هایی هستند که از تحلیل‌ها و نمایش منطق تصمیم‌گیری و نتایج پشتیبانی می‌کنند. احتمالات و منابع نیز می تواند گنجانده شود.

این ابزارها و سایر ابزارهای مرتبط برای تعیین ارزش پیاده‌سازی یک سیستم جدید ضروری هستند – آنها روشن می‌کنند که سازمان احتمالاً چه نوع پیشرفت‌ها و بازده سرمایه‌گذاری (ROI) را مشاهده خواهد کرد و هزینه‌های مرتبط با GIS چگونه در بلندمدت به همراه خواهد داشت. فواید. در طول این مرحله، اعضا به سوالاتی مانند کدام GIS سازمان باید بپذیرد؟ بودجه، مردم، منابع چگونه باید تخصیص داده شود؟ GIS ترجیحی به سازمان اجازه می دهد چه پروژه هایی را انجام دهد؟ سیستم جدید برای کدام پروژه های نمایشی بالقوه استفاده خواهد شد؟ در طول مرحله جهت دهی، اعضای سازمان از اهداف تجاری شناسایی شده در مرحله چشم انداز و معیارهای شناسایی شده در مرحله تحلیل استفاده می کنند تا یک مورد قانع کننده برای یک رویکرد خاص در طراحی GIS ایجاد کنند. پس از رویایی و تحلیل، فاز جهت ارتباط صریح بین تجزیه و تحلیل شکاف سازمان و مزایای یک سیستم به خوبی طراحی شده ایجاد می کند. این یک توجیه روشن برای اینکه چرا GIS سازمان باید به شیوه ای خاص طراحی شود و بودجه لازم برای انجام این کار را مشخص می کند.

یکی از تعیین‌های کلیدی که در مرحله جهت‌گیری اتفاق می‌افتد و وارد توصیه‌ها می‌شود، در مورد استراتژی اجرایی است که باید دنبال شود. با فرض اینکه شرایط سازمانی، منابع و زمینه به خوبی درک شده باشد و اهداف معرفی و توسعه فناوری GIS مشخص باشد، یک استراتژی اجرایی خاص مناسب خواهد بود. ایسون (1988) پنج احتمال را در نظر می‌گیرد که از انقلابی ناگهانی‌تر حرکت می‌کند که سازگاری با آن برای کاربران نیز چالش برانگیزتر است، به یک تغییر آهسته تکاملی که کنترل آن آسان‌تر است. نویسنده استراتژی‌های اجرایی ممکن را این‌گونه عنوان می‌کند: انفجار بزرگ، دویدن موازی، مقدمه مرحله‌ای، آزمایش و انتشار، و تکامل تدریجی.

3.4 توصیه

مرحله توصیه برای ارتباط با نتایج مرحله جهت، نحوه گسترش فرآیند طراحی، نحوه تخصیص منابع و نحوه بهره مندی سازمان از تغییرات پیشنهادی بسیار مهم است. نکته اصلی مرحله توصیه این است که خروجی ها باید به اندازه کافی برای ارتباط موثر جزئیات داشته باشند، اما به اندازه کافی ساده باشند تا برای مدیران و مدیران سازمان قابل هضم باشند. سیستم های اولیه اغلب طراحی می شوند و جدول زمانی آنها برای ارزیابی ترسیم می شود. برای برآورده کردن هر دوی این اهداف، اغلب استفاده از ابزارهای تجسم داده‌ها مانند نمودارهای گانت و پرت مفید است که به انتقال جدول زمانی طراحی و پیاده‌سازی، وظایف ضروری که باید تکمیل شوند، و تحویل‌هایی که در طول هر مرحله تولید می‌شوند، کمک می‌کند.

نمودار گانت که معمولاً در مدیریت پروژه استفاده می‌شود، یکی از محبوب‌ترین و مفیدترین راه‌ها برای نمایش فعالیت‌ها (وظایف یا رویدادها) است که در زمان نمایش داده می‌شوند. در سمت چپ نمودار لیستی از فعالیت ها و در بالای آن یک مقیاس زمانی مناسب است. هر فعالیت با یک نوار نشان داده می شود. موقعیت و طول نوار تاریخ شروع، مدت و تاریخ پایان فعالیت را منعکس می کند (شکل 5).

نمودار گانت

شکل 5. نمونه ای از نمودار گانت. منبع: نویسندگان

نمودار PERT گاهی بر نمودار گانت، یکی دیگر از روش‌های رایج نمودار مدیریت پروژه ترجیح داده می‌شود، زیرا به وضوح وابستگی‌های کار را نشان می‌دهد. نمودار PERT یک ابزار مدیریت پروژه است که برای برنامه ریزی، سازماندهی و هماهنگی وظایف در یک پروژه استفاده می شود. PERT مخفف عبارت Program Evaluation Review Technique است. این یک تصویر گرافیکی از یک پروژه را به عنوان یک نمودار شبکه شامل گره های شماره گذاری شده (اعم از دایره یا مستطیل) نشان می دهد که رویدادها یا نقاط عطف در پروژه را نشان می دهد که توسط بردارهای برچسب دار (خطوط جهت) نشان دهنده وظایف در پروژه به هم مرتبط شده اند. جهت فلش ها روی خطوط نشان دهنده ترتیب کارها است. به عنوان مثال، در نمودار موجود در شکل 6، وظایف بین گره های 1، 2، 4، 8 و 10 باید به ترتیب تکمیل شوند. به این وظایف وابسته یا سریال می گویند. وظایف بین گره های 1 و 2، و گره های 1 و 3 برای شروع دیگری وابسته به تکمیل یکی نیستند و می توانند همزمان انجام شوند. به این وظایف، وظایف موازی یا همزمان می گویند. وظایفی که باید به ترتیب تکمیل شوند، اما به منابع یا زمان تکمیل نیاز ندارند، وابستگی به رویداد دارند. اینها با خطوط نقطه چین با فلش نشان داده می شوند و فعالیت های ساختگی نامیده می شوند. به عنوان مثال، فلش های چین دار پیوند دهنده گره های 6 و 9 نشان می دهد که فایل های سیستم باید قبل از انجام تست کاربر تبدیل شوند، اما منابع و زمان مورد نیاز برای آماده شدن برای تست کاربر (نوشتن دفترچه راهنمای کاربر و آموزش کاربر) هستند. در مسیری دیگر اعداد در طرف مقابل بردارها نشان دهنده زمان در نظر گرفته شده برای کار است. یکی از کاستی های نمودار PERT این است که تفسیر آن به خصوص در پروژه های پیچیده دشوار است.

شکل 6. تصویر نمودار PERT. مستطیل های شماره دار گره هستند و رویدادها یا نقاط عطف را نشان می دهند. فلش های جهت دار وظایف وابسته ای را نشان می دهند که باید به صورت متوالی تکمیل شوند. جهت‌های پیکان متفاوت (مثلاً 1-2 و 1-3) کارهای احتمالاً همزمان را نشان می‌دهند. خطوط نقطه چین وظایف وابسته ای را نشان می دهد که نیازی به منابع ندارند. منبع: اصلاح شده توسط نویسندگان از نمودار در TechTarget .  

در نهایت، در مرحله توصیه، یادآوری نیاز به انعطاف پذیری در طول فرآیند پیاده سازی GIS مهم است. در دهه گذشته، توسعه نرم‌افزار (شامل انواع سیستم‌های اطلاعاتی) فلسفه «توسعه چابک» را پذیرفته است، مجموعه‌ای از اصول که از طراحی اجتماعی-فنی وام گرفته شده است. کلید فلسفه توسعه چابک این است که هر نرم افزار توسعه سیستم باید با دقت انجام شود و نیازهای کاربران را مدام بازنگری کند و طراحی آن را بر اساس نیاز آنها تنظیم کند. بنابراین، فرآیند برنامه‌ریزی دایره‌ای و بی‌پایان است، زیرا سازمان دائماً در حال ارزیابی مجدد GIS از نظر اینکه چگونه می‌تواند برای مطابقت بهتر با نیازهای سازمان بهبود یابد، است. اگرچه فرآیند پیشنهاد نتیجه‌گیری از چرخه برنامه‌ریزی طراحی GIS معمولی است،

4. نتیجه گیری

بسیاری از متون مربوط به طراحی سیستم های اطلاعاتی (IS) به طور کلی، و سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS)، به طور خاص، با تحقیق از یک سو و عمل از سوی دیگر به سیلو تقسیم می شوند. تحقیقات اولیه در مورد طراحی و پیاده‌سازی GIS بر جزئیات فنی سیستم‌های سخت‌افزار و نرم‌افزار، معاوضه بین زیرساخت‌های مختلف و قابلیت‌های تحلیلی که GIS می‌توانست ارائه دهد، متمرکز بود (برای مثال Aangeenbrug، 1991؛ Goodchild، 1991؛ Huxhhold، 1991 را ببینید). کار کمی جدیدتر، موضوعات مربوط به مدیریت، پذیرش و حکمرانی استراتژیک IS/GIS را در زمینه‌های مختلف سازمانی متمرکز کرده است (برای مثال به ایسون 1988؛ اوبرمایر و پینتو، 1994؛ هاکسولد و لوینسون، 1996؛ کسیدی، 2005، تاملینسون، مراجعه کنید. 2007). در حالی که هر دوی این متون تحت عنوان گسترده «سیستم های اطلاعاتی» قرار می گیرند، اولی اغلب توسط دانشمندان کامپیوتر و توسعه دهندگان نرم افزار انجام می شود، در حالی که دومی اغلب توسط مدیران تجاری، نظریه پردازان سازمانی و متخصصان GIS انجام می شود. این انشعاب می تواند یک مانع بزرگ برای افراد و سازمان هایی باشد که به دنبال طراحی یک GIS موثر هستند، زیرا هیچ منبع واحدی وجود ندارد که از دیدگاه تحقیقات و عمل راهنمایی کند. در این مقاله، مدل برنامه‌ریزی استراتژیک سیستم‌های اطلاعاتی چهار مرحله‌ای Cassidy را ارائه می‌کنیم که از دیدگاه‌های پژوهشی و عملی استفاده می‌کند. این عناصر برنامه ریزی استراتژیک را در بر می گیرد و طراحی اجتماعی-فنی، رویکرد غالب در بورس تحصیلی و اجرای IS معاصر را در بر می گیرد. با یکدیگر،

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید