مبانی مدیریت پروژه

هدف یادگیری

  1. هدف این بخش دستیابی به درک اساسی از نقش مدیر پروژه در چرخه حیات یک پروژه GIS است.

مدیریت پروژه یک تلاش حرفه ای نسبتاً اخیر است که به سرعت در حال رشد است تا همگام با بازار کار پیچیده تر شود. برخی از خوانندگان ممکن است مدیریت را با ارسال آثار هنری کلیشه‌ای که دیوارهای دفاتر مرکزی شرکت‌ها را در سراسر کشور می‌پوشاند یکی بدانند ( شکل 10.1 ). این پوسترها اغلب تعداد زیادی چترباز را نشان می‌دهند که دست در دست هم می‌افتند در حالی که شکل هندسی عجیبی را تشکیل می‌دهند که زیر آن پوستر «کار تیمی» نام دارد. عکس دیگر یک عکس زیبا از یک منظره با عنوان “انگیزه” است. واضح است که هر شغلی که به اندازه کافی آسان باشد که کارگران آن بتوانند با یک تصویر زیبا انگیزه پیدا کنند، کاری است که به زودی توسط رایانه انجام می شود یا به خارج از کشور ارسال می شود. در واقع، مدیریت صحیح پروژه یک کار پیچیده است که نیازمند دانش گسترده و مهارت‌های مختلف است.

شکل 10.1

مدیریت چیزی فراتر از ارسال آثار هنری بیهوده و مملو از کلمات کلیدی مانند این در محل اداری است.

کمیته استانداردهای موسسه مدیریت پروژه (PMI) مدیریت پروژه را به عنوان “به کارگیری دانش، مهارت ها، ابزارها و تکنیک ها در فعالیت های پروژه به منظور برآورده کردن یا فراتر از نیازها و انتظارات ذینفعان” توصیف می کند. برای کمک به درک و اجرای مدیریت پروژه، PMI کتابی با عنوان “راهنمای مجموعه دانش مدیریت پروژه” که به عنوان راهنمای PMBOK (PMI 2008) نیز شناخته می شود، به این موضوع اختصاص داده است. این بخش خواننده را از طریق اصول اساسی این متن راهنمایی می کند.

ذینفعان اصلی در یک پروژه معین شامل مدیر پروژه، تیم پروژه، حامی/مشتری و مشتری/کاربر نهایی هستند . به عنوان مدیر پروژه، از شما خواسته می شود که مشکلات، مسائل و سوالات بالقوه را در صورت بروز شناسایی و حل کنید. اگرچه بسیاری از این بخش برای اکثر پروژه های فناوری اطلاعات (IT) قابل اجرا است، پروژه های GIS به دلیل ذخیره سازی، یکپارچگی و الزامات عملکردی بزرگ مرتبط با این زمینه خاص، چالش برانگیز هستند. بنابراین، پروژه‌های GIS در مقایسه با پروژه‌های استاندارد فناوری اطلاعات، سطح ریسک بالایی دارند.

مدیریت پروژه یک تلاش یکپارچه است که به موجب آن تمام قطعات پروژه باید به درستی برای تکمیل به موقع کار در یک راستا قرار گیرند. شکست در هر نقطه از جدول زمانی پروژه منجر به تاخیر یا شکست کامل اهداف پروژه می شود. برای انجام این وظیفه دلهره آور، پنج گروه فرآیند و نه حوزه دانش مدیریت پروژه برای دستیابی به اهداف پروژه توسعه یافته اند. این گروه های فرآیندی و حوزه های دانش در این بخش توضیح داده شده اند.

گروه های فرآیند PMBOK

پنج گروه فرآیند مدیریت پروژه ارائه شده در اینجا به طور جداگانه توضیح داده شده اند، اما متوجه می شوند که معمولاً درجه زیادی از همپوشانی بین هر یک از آنها وجود دارد.

شروع، اولین گروه فرآیند، یک پروژه یا فاز پروژه خاص را تعریف و مجوز می دهد. این نقطه ای است که در آن محدوده، منابع موجود، قابل تحویل، زمان بندی و اهداف تصمیم گیری می شود. شروع به طور معمول از دست تیم مدیریت پروژه خارج است و به همین دلیل، نیاز به یک حامی/مشتری سطح بالا برای تأیید یک اقدام معین دارد. این تاییدیه در قالب یک منشور پروژه به مدیر پروژه می رسد که اختیار استفاده از منابع سازمانی را برای رسیدگی به مسائل مورد نظر فراهم می کند.

گروه فرآیند برنامه ریزی تعیین می کند که چگونه یک مرحله پروژه تازه آغاز شده انجام شود. بر تعریف محدوده پروژه، جمع آوری اطلاعات، بررسی منابع موجود، شناسایی و تجزیه و تحلیل ریسک های بالقوه، توسعه یک برنامه مدیریتی، و برآورد جدول زمانی و هزینه ها تمرکز دارد. به این ترتیب، همه ذینفعان باید در گروه فرآیند برنامه ریزی مشارکت داشته باشند تا از بازخورد جامع اطمینان حاصل شود. فرآیند برنامه ریزی نیز تکراری است، به این معنی که هر مرحله برنامه ریزی ممکن است بر تصمیمات قبلی تأثیر مثبت یا منفی بگذارد. اگر لازم باشد در طول این تکرارها تغییراتی ایجاد شود، مدیر پروژه باید اجزای طرح را مجدداً بررسی کند و آن فعالیت های منسوخ شده را به روز کند. این روش تکراری به عنوان “برنامه ریزی موج غلتشی” نامیده می شود.

گروه فرآیند اجرا، فرآیندهایی را توصیف می کند که برای تکمیل کارهای مشخص شده در گروه فرآیند برنامه ریزی به کار گرفته شده اند. فعالیت های مشترک انجام شده در طول این گروه فرآیندی شامل هدایت اجرای پروژه، جذب و توسعه تیم پروژه، انجام تضمین کیفیت و توزیع اطلاعات به ذینفعان است. گروه فرآیند اجرا، مانند گروه فرآیند برنامه ریزی، اغلب به دلیل نوسانات در مشخصات پروژه (به عنوان مثال، جدول زمانی، بهره وری، ریسک پیش بینی نشده) تکراری است و بنابراین ممکن است در طول چرخه عمر پروژه نیاز به ارزیابی مجدد داشته باشد.

گروه فرآیند نظارت و کنترل برای مشاهده پروژه، شناسایی مشکلات احتمالی و اصلاح آن مشکلات استفاده می شود. این فرآیندها همزمان با تمام گروه های فرآیند دیگر اجرا می شوند و بنابراین کل چرخه عمر پروژه را در بر می گیرند. این گروه فرآیند همه تغییرات پیشنهادی در پروژه را بررسی می‌کند و فقط آن‌هایی را تأیید می‌کند که اهداف کلی و اعلام‌شده پروژه را تغییر نمی‌دهند. برخی از فعالیت‌ها و اقدامات خاص که توسط این گروه فرآیندی نظارت و کنترل می‌شوند شامل محدوده پروژه، زمان‌بندی، هزینه، کیفیت خروجی، گزارش‌ها، ریسک و تعاملات ذینفعان است.

در نهایت، گروه فرآیند بسته شدن اساساً تمام اقدامات و فعالیت های انجام شده در طول چهار گروه فرآیند قبلی را خاتمه می دهد. این گروه فرآیندی شامل واگذاری همه کالاهای تحویلی مربوطه به گیرندگان مناسب و تکمیل رسمی همه قراردادها با حامی/مشتری است. این گروه فرآیند همچنین برای سیگنال دادن به حامی/مشتری مبنی بر اینکه هیچ هزینه دیگری دریافت نخواهد شد، مهم است و آنها اکنون می توانند کارکنان پروژه و منابع سازمانی را در صورت نیاز مجدداً اختصاص دهند.

حوزه های دانش مدیریت پروژه PMBOK

هر یک از پنج گروه فرآیند ذکر شده برای استفاده با نه حوزه دانش مختلف در دسترس است. این حوزه های دانش شامل آن دسته از موضوعاتی است که مدیران پروژه برای تکمیل موفقیت آمیز یک پروژه خاص باید با آنها آشنا باشند. شرح مختصری از هر یک از این نه حوزه دانش در اینجا ارائه شده است.

  1. مدیریت یکپارچه سازی پروژه توانایی مدیر پروژه را برای “شناسایی، تعریف، ترکیب، یکسان سازی و هماهنگی” فعالیت های مختلف پروژه در یک کل منسجم توصیف می کند (PMBOK 2008). توسط مدیران ارشد پروژه درک شده است که هیچ راه واحدی برای تکمیل موفقیت آمیز این کار وجود ندارد. در واقع، هر مدیر باید مهارت‌ها، تکنیک‌ها و دانش خاص خود را در شغل مورد نظر به کار گیرد. این حوزه دانش هر پنج گروه فرآیند PMBOK را در بر می گیرد.
  2. مدیریت محدوده پروژه مستلزم درک این است که نه تنها چه کاری برای تکمیل پروژه مورد نیاز است، بلکه چه کارهای اضافی باید از پروژه حذف شوند. تعریف محدوده یک پروژه معمولاً از طریق ایجاد یک سند طرح محدوده که بین اعضای تیم توزیع می شود انجام می شود. این حوزه دانش شامل برنامه ریزی، و همچنین گروه های فرآیند نظارت و کنترل است.
  3. مدیریت زمان پروژه این واقعیت را در نظر می گیرد که همه پروژه ها در معرض محدودیت های زمانی خاصی هستند. این محدودیت های زمانی باید تجزیه و تحلیل شوند و یک برنامه کلی پروژه باید بر اساس ورودی های همه ذینفعان پروژه ایجاد شود ( برای اطلاعات بیشتر در مورد زمان بندی به بخش 10.2.1 ” زمان بندی” مراجعه کنید). این حوزه دانش شامل برنامه ریزی، و همچنین گروه های فرآیند نظارت و کنترل است.
  4. مدیریت هزینه پروژه نه تنها بر تعیین یک بودجه معقول برای هر کار پروژه بلکه با ماندن در بودجه تعریف شده نیز متمرکز است. مدیریت هزینه پروژه اغلب یا بسیار ساده یا بسیار پیچیده است. برای کار با حامی/مشتری باید دقت خاصی صورت گیرد زیرا آنها این تلاش را تامین می کنند. بنابراین، هرگونه تغییر یا افزایش هزینه های پروژه باید از طریق حامی/مشتری قبل از شروع آن تغییرات بررسی شود. این حوزه دانش شامل برنامه ریزی، و همچنین گروه های فرآیند نظارت و کنترل است.
  5. مدیریت کیفیت پروژه استانداردهای کیفیت پروژه را شناسایی می کند و تعیین می کند که چگونه بهترین استانداردها را برآورده کند. این شامل مسئولیت هایی مانند برنامه ریزی کیفیت، تضمین کیفیت و کنترل کیفیت است. برای اطمینان از مدیریت کیفیت مناسب، مدیر پروژه باید انتظارات سایر ذینفعان را ارزیابی کند و به طور مستمر بر خروجی وظایف مختلف پروژه نظارت کند. این حوزه دانش شامل گروه های فرآیند برنامه ریزی، اجرا و نظارت و کنترل است.
  6. مدیریت منابع انسانی پروژه شامل کسب، توسعه، سازماندهی و نظارت بر تمامی اعضای تیم است. مدیران باید سعی کنند تا حد امکان اعضای تیم را در بسیاری از جنبه‌های کار بگنجانند تا نسبت به کار احساس وفاداری کنند و در ایجاد بهترین خروجی ممکن سرمایه‌گذاری کنند. این حوزه دانش شامل گروه های فرآیند برنامه ریزی، اجرا و نظارت و کنترل است.
  7. مدیریت ارتباطات پروژه آن دسته از فرآیندهای مورد نیاز برای حفظ خطوط باز ارتباط با ذینفعان پروژه را توصیف می کند. در این حوزه دانش، تعیین اینکه چه کسی باید با چه کسی ارتباط برقرار کند، نحوه برقراری ارتباط (ایمیل، گزارش نامه، تلفن و غیره)، تعداد دفعات برقراری تماس، چه موانعی ارتباط را محدود می‌کند، و چگونه حفظ می‌شود، گنجانده شده است. ارتباطات گذشته ردیابی و بایگانی خواهد شد. این حوزه دانش شامل گروه های فرآیند برنامه ریزی، اجرا و نظارت و کنترل است.
  8. مدیریت ریسک پروژه ریسک پروژه را شناسایی و کاهش می دهد. به تجزیه و تحلیل شدت ریسک، برنامه ریزی پاسخ ها و نظارت بر ریسک های شناسایی شده مربوط می شود. تجزیه و تحلیل ریسک به یک کار پیچیده تبدیل شده است زیرا مدیران پروژه با تجربه می دانند که “یک اونس پیشگیری ارزش یک پوند درمان را دارد.” مدیریت ریسک شامل کار با تمام اعضای تیم برای ارزیابی هر کار فردی و به حداقل رساندن احتمال بروز آن ریسک در پروژه یا محصول تحویلی است. این حوزه دانش شامل برنامه ریزی، و همچنین گروه های فرآیند نظارت و کنترل است.
  9. مدیریت تدارکات پروژه ، حوزه دانش نهایی، فرآیندی را که طی آن محصولات، خدمات و/یا نتایج از خارج از تیم پروژه به دست می‌آیند، مشخص می‌کند. این شامل انتخاب شرکای تجاری، مدیریت قراردادها و بستن قراردادها می شود. این قراردادها اسناد قانونی هستند که توسط قانون پشتیبانی می شوند. بنابراین، حروف ظریف باید خوانده و درک شود تا اطمینان حاصل شود که هیچ سردرگمی بین دو طرف وارد کننده توافق ایجاد نمی شود. این حوزه دانش شامل برنامه ریزی، اجرا، نظارت و کنترل، و بسته شدن گروه های فرآیندی است.

شکست پروژه

قانون مدیریت پروژه مورفی بیان می‌کند که هیچ پروژه بزرگی در زمان مقرر، با بودجه و با همان کارکنانی که آن را شروع کرده‌اند، تکمیل نمی‌شود – انتظار نداشته باشید که پروژه شما اولین نفر باشد. تخمین زده شده است که تنها 16 درصد از پروژه های فناوری اطلاعات که به طور کامل اجرا شده اند به موقع و در چارچوب بودجه تکمیل می شوند (The Standish Group International 2000). گروه بین المللی استندیش 2000. “وبلاگ ما.” http://www.pm2go.com . این پروژه های شکست خورده منجر به ضرر تخمینی بیش از 81 میلیارد دلار در هر سال می شود! دیوید همیل دلایل این شکست ها را در ویژگی وب خود با عنوان “ماموریت شما، باید آن را بپذیرید: تعالی مدیریت پروژه” ( http://spatialnews.geocomm.com/features/mesa1 ) مورد بحث قرار می دهد.

اولین دلیل ذکر شده برای شکست پروژه، برنامه ریزی ضعیف است. هر پروژه باید تحت نوعی مطالعه امکان سنجی در سطح برنامه ریزی قرار گیرد تا هدف پروژه و روش های مورد استفاده برای تکمیل آن مشخص شود. مطالعه امکان سنجی اساساً برای تعیین اینکه آیا یک پروژه باید “چراغ سبز” داده شود یا خیر استفاده می شود. این رسالت، اهداف، اهداف، محدوده و محدودیت های پروژه را تشریح می کند. ممکن است یک پروژه به دلایل مختلفی از جمله سطح غیرقابل قبول ریسک، الزامات نامشخص پروژه، اختلاف نظر بین مشتریان در مورد اهداف پروژه، از دست رفتن ذینفعان کلیدی و مسائل سیاسی حل نشده غیرقابل اجرا تلقی شود.

دلیل دوم شکست پروژه عدم پشتیبانی مدیریت شرکت است. کارکنان و بودجه ناکافی، و همچنین حمایت مالی ضعیف از سوی مشتری، معمولاً منجر به پروژه ای با شانس کمی برای موفقیت می شود. یکی از مهمترین مراحل در مدیریت یک پروژه این است که مشخص کنید کدام عضو از تیم مشتری از پروژه شما حمایت می کند. این فرد یا گروهی از افراد باید در جریان تمام تصمیمات مهم مربوط به پروژه باشند. اگر قهرمان پروژه مشتری علاقه یا تماس با تلاش را از دست بدهد، شکست دور از دسترس نیست.

سومین علت رایج شکست پروژه، مدیریت ضعیف پروژه است. یک مدیر پروژه سطح بالا علاوه بر اینکه یک مذاکره کننده ماهر، ارتباط دهنده، حل کننده مشکل، برنامه ریز و سازمان دهنده ماهر است، باید دارای تجربه، تحصیلات و توانایی های رهبری باشد. علیرغم این واقعیت که مدیران با این تخصص گسترده هم غیر معمول هستند و هم نگهداری آنها پرهزینه است، فقط یک یا دو پروژه شکست خورده طول می کشد تا مشتری اهمیت تامین امنیت فرد مناسب برای شغل مورد نظر را بیاموزد.

علت نهایی شکست پروژه عدم تمرکز مشتری و عدم مشارکت کاربر نهایی است. مشتری باید در تمام مراحل چرخه حیات پروژه مشارکت داشته باشد. بیش از یک پروژه GIS تکمیل شده و به مشتری تحویل داده شده است، تنها برای کشف اینکه محصول نهایی نه آن چیزی است که مشتری تصور می‌کرد و نه آن چیزی که مشتری می‌خواست. به همین ترتیب، کاربر نهایی، که ممکن است مشتری باشد یا نباشد، مهمترین شرکت کننده در بقای طولانی مدت پروژه است. کاربر نهایی باید در تمام مراحل توسعه پروژه شرکت کند. ایجاد یک ابزار GIS فوق العاده به احتمال زیاد بلااستفاده خواهد ماند اگر کاربر نهایی بتواند راه حل بهتر و/یا مقرون به صرفه تری برای نیازهای خود در جای دیگر بیابد.

خوراکی های کلیدی

  • مدیران پروژه باید طیف وسیعی از فعالیت ها و اقدامات را برای دستیابی به اهداف کلی پروژه به کار گیرند. این اقدامات به پنج گروه فرآیندی تقسیم می شوند: شروع، برنامه ریزی، اجرا، نظارت و کنترل و بسته شدن.
  • فعالیت ها و اقدامات شرح داده شده در این بخش در 9 حوزه دانش مدیریت اعمال می شود که مدیران باید از آنها آگاه باشند تا اطمینان حاصل شود که تمام اهداف پروژه محقق می شود: مدیریت یکپارچه سازی، مدیریت محدوده، مدیریت زمان، مدیریت هزینه، مدیریت کیفیت، مدیریت انسانی. مدیریت منابع، مدیریت ارتباطات، مدیریت ریسک و مدیریت تدارکات.
  • پروژه ها ممکن است به دلایل مختلفی شکست بخورند. مدیران موفق از این مشکلات احتمالی آگاه خواهند شد و برای غلبه بر آنها تلاش خواهند کرد.

ورزش

  1. به عنوان یک دانش آموز، شما دائماً وظیفه دارید تکالیف کلاس های خود را انجام دهید. یکی از تکالیف اخیر خود را به عنوان پروژه ای در نظر بگیرید که شما به عنوان مدیر پروژه (تکلیف) آن را انجام داده اید. نحوه استفاده از نمونه‌ای از گروه‌های فرآیند مدیریت پروژه و حوزه‌های دانش را برای تکمیل آن وظیفه محول شده شرح دهید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید