نرم افزار های متن باز GIS:چرا امروزه مهم هستند…

سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)و پایش مخاطرات زیست‌محیطی تحت تغییرات آب و هوا: بررسی گسترده

نرم افزار های متن باز GIS:چرا امروزه مهم هستند…:من چیزی علیه ESRI ندارم، آنها از ابتدا در دنیای نرم افزارهای مکانی مبتکر بوده اند. من از پیشینه منابع طبیعی وارد GIS شدم و می‌دانم که آنها برای دهه‌ها از طریق برنامه کمک هزینه حفاظت خود و بسیاری راه‌های دیگر از جامعه حفاظت حمایت کرده‌اند. کمک اخیر جک دنجرموند به مبلغ 165 میلیون دلار به سازمان حفاظت از طبیعت برای خرید یکی از آخرین بسته های بزرگ توسعه نیافته خط ساحلی جنوب کالیفرنیا، قلبم را به هیجان آورد و باعث شد که در جامعه GIS از غرور اشک در بیاورم. من با شرکت هایی که نرم افزار GIS را برای سود می فروشند مخالف نیستم. من به سرمایه داری اعتقاد دارم. من معتقدم که کارآفرینان باید برای تولید محصولات با کیفیت بالا و قیمت منصفانه پاداش مالی دریافت کنند.

 

اما من همچنین معتقدم که هر صنعتی برای رسیدن به پتانسیل کامل خود نیازمند رقابت است. این هم بخشی از سرمایه داری است. من نمی دانم اگر اپل و لینوکس جایگزین های قابل دوام و از بسیاری جهات برتر برای MS-DOS ارائه نمی کردند، صنعت محاسبات در کجا قرار می گرفت. رقابت از سوی شرکت های تجاری کوچکتر و جامعه منبع باز مایکروسافت را از کسب و کار خارج نکرد، اما آنها مطمئناً باعث شدند که بیل گیتس و شرکت بازی خود را افزایش دهند تا در صدر باقی بمانند، و کل جهان از آن سود برده است. صنعت محاسبات از نرم افزارهای بهبودیافته بهره برده است، اما بقیه جهان نیز از آن بهره برده اند. بنیاد بیل و ملیندا گیتس در 18 سال گذشته میلیاردها دلار به اهداف بشردوستانه برای بهبود مراقبت های بهداشتی و کاهش فقر کمک کرده است.

بنابراین به خانواده‌های Dangermond و Gates تبریک می‌گوییم که از ثروت خود برای تبدیل جهان به مکانی بهتر استفاده کردند. این وعده سرمایه داری است که اغلب نادیده گرفته می شود و بارها به دلیل طمع شخصی بسیاری از افراد محقق نمی شود. اما موضوع اینجاست. شما نمی توانید در اوج بمانید فقط به این دلیل که اولین کسی بودید که به آنجا رسیدید. شما باید ادامه دهید تا بهتر از بقیه باشید. در سرمایه داری هیچ تضمینی وجود ندارد. اگر روی پاچه های خود بنشینید یا گام های زیادی را از دست بدهید، یک کارآفرین جوان گرسنه می آید و فرصتی را می بیند که شما را از کار بیاندازد. این روشی است که دنیا کار می کند.

دنیای متن باز در حال حاضر در حال رونق است. زمانی که در اواخر دهه 90 و اوایل دهه 00 در دبیرستان بودم، تمام کلاس های آمار من با استفاده از نرم افزار SAS تدریس می شد. این برای من بسیار ناامید کننده بود زیرا دسترسی به SAS در خارج از محیط دانشگاه بسیار گران بود. در اواخر دوره تحصیلات تکمیلی من، بسیاری از کلاس های آمار شروع به حرکت به سمت R کردند، یک رویکرد منبع باز و مدرن برای تجزیه و تحلیل داده ها که تقریباً به طور جهانی توسط جامعه علم داده پذیرفته شده است. وقتی برای اولین بار استفاده از اینترنت را شروع کردم، هر سال برای اشتراک دایره المعارف بریتانیکا پول پرداخت می کردم. در اواسط دهه 00 متوجه شدم که مستقیماً به ویکی‌پدیای منبع باز می‌روم زیرا اطلاعات بیشتری در دسترس بود. زبان های برنامه نویسی قبلا چیزی بودند که می خرید. در طول 3 دهه گذشته برای توربو پاسکال، توربو سی پلاس پلاس، دلفی و چندین نوع ویژوال استودیو مایکروسافت. امروزه تقریباً تمام برنامه نویسی من با زبان های منبع باز مانند جاوا اسکریپت، پی اچ پی و پایتون انجام می شود.

نرم افزار منبع باز وب را هدایت می کند. دو سرور وب متداول، Apache HTTP Server و Nginx بیش از 70 درصد از ترافیک وب را مدیریت می کنند و IIS مایکروسافت، رایج ترین وب سرور تجاری، با تنها 10 درصد، در رتبه سوم قرار دارد. PHP اسکریپت سمت سرور را برای بیش از 80 درصد از وب سایت ها با مولفه سمت سرور مدیریت می کند. پایگاه داده های منبع باز مانند MySQL، PostgreSQL و MongoDB حجم عظیمی از داده های پویا را مدیریت می کنند. در سمت مشتری، داستان مشابه است. مرورگرهای منبع باز، یا حداقل مرورگرهایی با جزء بزرگ منبع باز، اکثریت فزاینده ای از بازدیدهای صفحه وب را مدیریت می کنند.

واضح است که هیچ مشکلی در مورد مفهوم نرم افزار منبع باز به طور کلی وجود ندارد. همه ما تقریباً هر روز از آن برای موارد زیادی استفاده می کنیم. نرم افزار منبع باز یک اسباب بازی نیست و می تواند بسیار بسیار خوب باشد. این سوال پیش می‌آید که اگر هیچ‌کس از آن سود نمی‌برد، چگونه نرم‌افزار متن‌باز می‌تواند با موفقیت در برابر شرکت‌های بزرگ با میلیاردها دلار درآمد سالانه رقابت کند؟ چه چیزی کاربران را تشویق می‌کند تا زمان خود را برای کار بر روی نرم‌افزاری که قرار است از آن سودی نبرند، سرمایه‌گذاری کنند؟

چرا نرم افزار منبع باز اینقدر محبوب است؟

پاسخ ارزان و آسان این است که نرم افزار منبع باز به دلیل رایگان بودن محبوب است. و این مطمئنا برای کاربران نرم افزار انگیزه زیادی دارد. چرا باید مقادیر زیادی پول بپردازند در حالی که می توانند یک جایگزین کاملاً قابل دوام را کاملاً رایگان دریافت کنند. اما این پاسخ به نوعی قرار دادن گاری جلوی اسب است. به محض اینکه فرض می کنید که مردم از نرم افزار منبع باز استفاده می کنند زیرا رایگان است، به سادگی سؤالات بیشتری را ایجاد می کند. چرا در وهله اول نرم افزار رایگان بسیار خوبی در دسترس است؟ چه کسی وقت خود را صرف ایجاد نرم افزار می کند و سپس برای آن پولی نمی گیرد؟ چگونه نرم افزار رایگان می تواند به خوبی یا بهتر از نرم افزار تجاری باشد؟

در زبان اسپانیایی دو کلمه وجود دارد که به “رایگان” ترجمه می شوند و این دو روش را نشان می دهد که کلمه رایگان را می توان درک کرد. “رایگان” به این معنی است که چیزی هیچ هزینه ای ندارد، و این روشی است که اکثر مردم در مورد نرم افزار رایگان فکر می کنند. اما کلمه دیگری وجود دارد، “libre” که همچنین به معنای رایگان، به معنای بدون محدودیت است، و احتمالاً راه دقیق تری برای درک نرم افزار منبع باز است. نرم افزار منبع باز به کاربران اجازه می دهد کد منبع را به محتوای قلب خود مشاهده و تغییر دهند. این بدان معنی است که آنها می توانند اشکالات را برطرف کنند یا در صورت تمایل ویژگی هایی را اضافه کنند.

در حال حاضر، اکثریت قریب به اتفاق کاربران نرم افزارهای منبع باز احتمالاً دانش فنی لازم برای ورود به کد منبع نرم افزار و اصلاح آن را ندارند. اما برخی این کار را انجام می دهند و برخی خواهند کرد و این توانایی منجر به تشکیل جوامع کاربری متمرکز بر پروژه های منبع باز محبوب می شود. این جوامع کاربری با گزارش اشکالات، پیشنهاد بهبود و در برخی موارد رفع اشکالات و افزودن ویژگی های جدید، توسعه نرم افزار را هدایت می کنند.

این رویکرد از پایین به بالا برای توسعه، بر اساس نیازها و خواسته‌های کاربران، بسیار متفاوت از رویکرد از بالا به پایین است که توسط اکثر ساختارهای شرکتی انجام می‌شود که ناشی از نیاز به افزایش فروش و ایجاد سود برای جلب رضایت سهامداران است. این اغلب منجر به تأکید بیشتر بر ویژگی‌های جدیدی می‌شود که در کپی تبلیغاتی خوب به نظر می‌رسند، نه رفع اشکال‌ها، ساده‌سازی فرآیندها و بهینه‌سازی تجربه کاربر. ویژگی های جدید هیچ مشکلی ندارد، اما در یک بسته نرم افزاری پیچیده بزرگ، اغلب تنها درصد کمی از کاربران واقعاً به ویژگی جدید نیاز دارند یا می خواهند. آنچه اکثر کاربران نیاز دارند و می خواهند این است که عملکردهای اساسی نرم افزار به خوبی انجام شود. آنها خواهان سهولت استفاده، استحکام، دقت، ثبات و سرعت هستند. آنها نرم افزاری می خواهند که به سادگی کار کند.

رویکردهای پایین به بالا برای حل مسئله

به اعتقاد من دلیل محبوبیت نرم افزار منبع باز این است که در بسیاری از موارد استفاده از آن به سادگی خوشایند است، زیرا توسعه آن توسط کاربران نهایی انجام می شود نه بخش های بازاریابی. این رویکرد مبتنی بر کاربر، از پایین به بالا برای حل مشکلات، یک رویکرد موفق در بسیاری از عرصه‌ها است. دموکراسی رویکردی از پایین به بالا برای حکومت است که در آن افراد مستقیماً به آنچه معتقدند بهترین ایده‌ها هستند رأی می‌دهند، در مقابل دیکتاتوری که در آن یک فرد واحد تصمیم می‌گیرد بهترین ایده‌ها چیست. سرمایه داری رویکردی از پایین به بالا به اقتصاد است که در آن افراد با پول خود رای می دهند که کدام کالاها و خدمات بهترین هستند، برخلاف سوسیالیسم که در آن دولت تصمیم می گیرد کدام کالاها و خدمات باید تولید شوند. زندگی خود رویکردی از پایین به بالا است، به این معنا که تکامل متکی بر تغییرات در DNA است که منجر به راه‌حل‌های مختلفی می‌شود که تنها بهترین‌ها توسط فرآیند انتخاب طبیعی انتخاب می‌شوند. جمع‌سپاری، الگوریتم‌های ژنتیک مبتنی بر فرآیندهای تکاملی و بسیاری مثال‌های دیگر نشان می‌دهند که رویکرد از پایین به بالا می‌تواند بسیاری از مشکلات را بهتر و سریع‌تر از رویکرد از بالا به پایین حل کند.

اما رویکرد پایین به بالا کامل نیست. مردم رهبران فقیر را انتخاب می کنند و محصولات زشت می خرند. مشارکت برخی از توسعه دهندگان در یک پروژه نرم افزاری منبع باز ممکن است کمتر از حد ایده آل باشد. اکثر محصولات منبع باز بزرگتر توسط بنیادی نظارت می شوند که هدف آن ارائه چشم انداز و راهنمایی از بالا به پایین برای توسعه و تصمیم گیری در مورد اینکه کدام اصلاحات کد باید در محصول نهایی گنجانده شود. بنیادها همچنین وسیله ای برای پذیرش کمک های مالی از کاربران فردی که فقط می خواهند چیزی را برای بهبود نرم افزاری که استفاده می کنند، ارائه دهند. بنیادها همچنین می‌توانند کمک‌های بزرگ‌تری را مستقیماً از طرف‌های علاقه‌مند برای اهداف هدفمندی مانند افزودن یک ویژگی مورد نیاز یا رفع یک باگ مشکل‌ساز دریافت کنند. شرکتی که به قابلیتی نیاز دارد که در نرم افزار پایگاه داده فعلی خود در دسترس نیست، اگر درخواست ویژگی را به اوراکل ارسال کند، ممکن است منتظر طولانی باشد، اما اگر به اندازه کافی به آن نیاز داشته باشد، احتمالاً می تواند هزینه آن را پرداخت کند و آن را خیلی سریع با یک منبع باز توسعه دهد. پایگاه داده، یا توسط بنیاد پایگاه داده یا توسط یک برنامه نویس شخص ثالث. این ترکیب توسعه از پایین به بالا بر اساس نیازهای کاربر با کمی راهنمایی و کنترل از بالا به پایین به نظر من یک رویکرد ایده آل برای حل مشکلات پیچیده توسعه نرم افزار است.

منبع باز اغلب مبتنی بر استاندارد است

از آنجایی که پروژه‌های متن‌باز منابع محدودی دارند، کمتر احتمال دارد که چرخ را دوباره اختراع کنند و احتمالاً از کتابخانه‌های موجود، که بسیاری از آنها خود محصولات منبع باز هستند، استفاده می‌کنند. همچنین سازمان هایی وجود دارند که استانداردهایی را توسعه می دهند که بسیاری از پروژه های منبع باز از آنها استفاده می کنند. به عنوان مثال، در دنیای جغرافیایی، کنسرسیوم فضایی باز داریم که استانداردهای متعددی را در رابطه با داده‌ها و تحلیل‌های مکانی ایجاد کرده است. به عنوان مثال، مشخصات ویژگی های ساده آنها برای SQL (SFS) در کتابخانه GEOS C++ پیاده سازی شده است و توسط بسیاری از محصولات منبع باز GIS و چند محصول تجاری نیز استفاده می شود.

آرم پروژه های متن باز GIS

اما ESRI از یک مدل هندسه برداری کمی متفاوت و الگوریتم های اختصاصی خود استفاده می کند. بسیاری از افرادی که از آموزش GIS با محوریت ESRI می آیند، تمایل دارند فکر کنند که ESRI استاندارد است زیرا محبوب ترین نرم افزار تجاری GIS است، اما در واقع برعکس است. اکثر نرم افزارهای متن باز GIS نتایج یکسانی را به همراه خواهند داشت زیرا مدل هندسه SFS یکسان و توابع برداری GEOS یکسان را پیاده سازی می کنند. اما نرم افزار ESRI ممکن است این کار را نکند، زیرا از مدل هندسی اختصاصی خود و عملکردهای فضایی اختصاصی خود استفاده می کند. من این را به عنوان انتقاد از ESRI نمی گویم. در دفاع از خود، آنها الگوریتم های اختصاصی خود را مدت ها قبل از در دسترس بودن سایر کتابخانه های استاندارد توسعه دادند. بلکه این را می گویم تا خیال شما را در مورد استفاده از نرم افزار متن باز GIS راحت کنم. می توانید به آن اعتماد کنید زیرا از استاندارد استفاده می کند،

نمونه‌های دیگر کتابخانه‌های استاندارد پیاده‌سازی شده در بسیاری از پروژه‌های متن‌باز GIS شامل PROJ.4 برای تعریف و تبدیل سیستم‌های مرجع مختصات، GDAL برای بارگذاری و تحلیل فرمت‌های شطرنجی، و OGR برای بارگذاری داده‌های برداری از فرمت‌های مختلف است. علاوه بر استفاده از کتابخانه‌های استاندارد موجود در صورت امکان، برخی از نرم‌افزارهای متن‌باز GIS، مانند QGIS، به‌عنوان رابطی برای سایر نرم‌افزارهای متن‌باز GIS مانند GRASS و SAGA عمل می‌کنند و می‌توانند الگوریتم‌های آن‌ها را به صورت بومی اجرا کنند، که قدرت فوق‌العاده‌ای را فراهم می‌کند. . داده‌های مکانی می‌توانند پیچیده باشند و استفاده از این کتابخانه‌های استاندارد به پروژه‌های منبع باز اجازه می‌دهد تا از دانش موجود در جایی که وجود دارد استفاده کنند و تلاش‌های خود را روی مناطقی متمرکز کنند که راه‌حل‌های استاندارد وجود ندارد.

سود از منبع باز؟

این امکان برای شرکت‌ها وجود دارد که با نرم‌افزار منبع باز سود کسب کنند. PHP کاملاً منبع باز نیست. استفاده از آن رایگان است اما توسط یک شرکت انتفاعی مدیریت می شود که از فروش محیط های توسعه یکپارچه، آموزش، برنامه های صدور گواهینامه و سایر راه حل های سفارشی شده برای محصول رایگان PHP خود درآمد ایجاد می کند. برخی از شرکت‌های تجاری تجاری، مانند Boundless ، قراردادهای پشتیبانی فنی تجاری، آموزش، برنامه‌های افزودنی و توسعه سفارشی برای نرم‌افزار متن‌باز GIS ارائه می‌کنند.

شاید مهمتر از آن، بسیاری از شرکت ها بتوانند حاشیه سود خود را با استفاده از راه حل های منبع باز افزایش دهند. این امر به ویژه در مورد پروژه هایی که نیاز به ویرایش چند کاربره و رابط های مبتنی بر وب دارند صادق است زیرا در آنجا هزینه های صدور مجوز محصولات تجاری شروع به افزایش تصاعدی می کند.

سفر من به GIS منبع باز

همانطور که گفتم من ضد ESRI نیستم. فکر می کنم آنها شرکت خوبی هستند، من در بیشتر دوران کاری خود از محصولات آنها استفاده کردم و هنوز هم گاهی اوقات این کار را انجام می دهم. حتی یک بار از شغلی که 7 سال در آن مشغول بودم اخراج شدم، زیرا از دزدی نرم افزار آنها خودداری کردم. من در محیط ESRI بسیار راحت بودم و هیچ تمایلی به یادگیری چیز جدیدی نداشتم. من همچنین هزاران خط کتابخانه کد ArcObject داشتم که به من اجازه می داد راه حل های سفارشی را به طور کارآمد توسعه دهم و هیچ تمایلی به نوشتن مجدد آنها در یک API جدید نداشتم. من قبلاً دارای مجوز ArcGIS بودم، بنابراین قصد نداشتم در این هزینه صرفه جویی کنم. اما به تدریج همه چیز برای من شروع به تغییر کرد.

من شروع به کار برای یک شرکت جدید کردم که پروژه های بزرگ، پیچیده و به سرعت در حال رشدی داشت که نیاز به ویرایش چند کاربره داشت. آنها در تلاش بودند تا داده های GIS خود را سازماندهی و یکپارچه با مقدار زیادی از داده های غیرمکانی مربوط به زمان بندی پروژه و بررسی های مکرر محدودیت های محیطی موجود نگه دارند. آنها من را به دلیل توانایی های برنامه نویسی من برای کمک به ساده کردن فرآیند آنها و جلوگیری از برخی اشتباهات پرهزینه ای که به دلیل داشتن خطاهای بسیار در داده های خود رخ داده بود، وارد کردند. من توانستم کارهای زیادی انجام دهم و آنها از کار من راضی بودند، اما من نتوانستم آنها را ویرایش چند کاربره کنم. برای انجام این درست حدود 70000 دلار برای ArcServer و ارتقای مجوزهای ArcGIS موجود به استاندارد هزینه خواهد داشت تا بتوانند داده ها را در یک پایگاه جغرافیایی سازمانی ویرایش کنند.

بعداً به من وظیفه داده شد که یک سیستم جمع آوری داده های تلفن همراه را برای پروژه ای که شامل حدود 50 پرسنل میدانی بود توسعه دهم. باز هم، من خوشحال می‌شدم که از یک سیستم مبتنی بر ESRI استفاده کنم، اما به انعطاف‌پذیری بیشتری نسبت به جمع‌آوری نیاز داشتم، و از اینکه چقدر در حالت آفلاین شکست می‌خورد، که اغلب منجر به از دست رفتن داده می‌شود، تحت تأثیر قرار نمی‌گرفتم. حداقل یک فرآیند بازیابی زمان بر است. این چند سال پیش بود و شاید الان بهتر کار کند، امیدوارم اینطور باشد. با این حال، در آن زمان، به نظر نمی رسید که راه حل مناسبی باشد، به خصوص با توجه به هزینه آن 50 اشتراک سالانه ArcGIS Online، که رئیس من، دوباره، هزینه آن را پرداخت نمی کند.

بنابراین من دوباره بین ESRI گیر کردم که به من می‌گفت راه‌حل‌های آنها 10 هزار دلار هزینه دارد، رئیسم از پرداخت امتناع می‌کرد و مدیران برنامه‌ریزی من خواستار نوعی راه‌حل هستند. این برای من ناامید کننده بود، اما همه موقعیت های آنها را درک می کردم و فرصتی برای خودم دیدم. مدتی بود که کار کند بود و من شروع به آموزش توسعه برنامه های GIS مبتنی بر وب با استفاده از نرم افزار منبع باز کرده بودم. من با Leaflet فراتر از برنامه های کاربردی سمت سرویس گیرنده پیشرفت نکرده بودم، اما شروع به بررسی برخی راه حل های سمت سرور کرده بودم که امکان ویرایش مبتنی بر وب را فراهم می کرد. اگرچه هنوز این کار را انجام نداده بودم، اما فکر می‌کردم به اندازه کافی درک می‌کنم که بتوانم وارد آن شوم و به رئیسم گفتم که اگر او مایل است به من زمان بدهد تا از منحنی یادگیری اولیه عبور کنم.

او قبول کرد که به من شلیک کند و من با آستین‌های بالا پریدم. من PostGIS را به عنوان یک پایگاه داده پشتیبان نصب کردم و شروع به یادگیری کمی SQL و PHP کردم و یک سیستم جمع آوری داده های تلفن همراه را بر اساس یک برنامه وب مستقر در تبلت های اندرویدی توسعه دادم. و من یک داشبورد دسکتاپ توسعه دادم که مدیران پروژه می توانستند از آن برای پیگیری 50 فناوری میدانی در زمان واقعی، کنترل کیفیت داده ها و حتی ارسال و دریافت پیام به تک تک تک تک تک تک افراد استفاده کنند. آنها از اینکه من هر آنچه را که خواستند به آنها دادم هیجان زده بودند، رئیس من از اینکه به غیر از وقت من، فقط 13 دلار در ماه برای میزبانی وب هزینه داشت، هیجان زده بود، و من از اینکه یک مهارت ارزشمند جدید را یاد گرفتم هیجان زده بودم. همه جا برد-برد-برد بود.

در طی آن فرآیند من همچنین یاد گرفتم که از QGIS به عنوان یک فرانت اند برای مدیریت داده ها در پایگاه داده PostGIS استفاده کنم و کاملاً تحت تأثیر قابلیت های آن قرار گرفتم. اول از همه، با توانایی آن برای انجام ویرایش چند کاربره داده های PostGIS. این باعث می‌شد که من در پروژه قبلی بخوابم. دوم، پس از یک منحنی یادگیری اولیه، من به تازگی متوجه شدم که بسیاری از گردش‌های کاری آن نسبت به ArcGIS بصری‌تر هستند، به خصوص ویرایش. سوم، توانایی آن برای کار با طیف گسترده ای از انواع داده های موجود در ArcGIS بدون پسوندهای گران قیمت برای کار با برنامه های کاربردی مبتنی بر وب بسیار مفید است.

در ابتدا متوجه شدم که نسبتاً اغلب به راحتی ArcGIS برمی‌گردم، اما وقتی برایم آشناتر شد متوجه شدم که این اتفاق کمتر و کمتر می‌شود و امروز گاهی ماه‌ها می‌گذرد که من ArcGIS را باز نمی‌کنم. من نمی‌خواهم بدون هر دو باشم، اما اگر مجبور بودم یکی را رها کنم، ArcGIS بود، دست پایین. من مطمئن هستم که اگر راهی برای شمارش دقیق تعداد ویژگی هایی که ArcGIS دارد وجود داشته باشد، از QGIS بیشتر می شود. اما متوجه شدم که ویژگی‌هایی که QGIS دارد و ArcGIS ندارد، ویژگی‌هایی هستند که من واقعاً در کارهای روزمره به آن‌ها نیاز دارم و ویژگی‌هایی که ArcGIS دارای QGIS است، چیزهایی نیستند که بتوانم بدون آنها انجام دهم. افراد دیگر ممکن است تجربیات متفاوتی داشته باشند، اما اگر برای شما و همچنین برای نیازهای من کار می کند، دلیلی برای عدم استفاده از آن نمی بینم.

به‌عنوان مدیر GIS شرکت‌های مشاوره محیطی کوچک تا متوسط، زمان مناسبی را صرف مدیریت مجوزها کردم و حتی زمان بیشتری را صرف مدیریت افراد به‌گونه‌ای کردم که مجبور نباشم از رئیسم بخواهم پول بیشتری برای ArcGIS اضافی بپردازد. مجوزها کارمندان آمدند و رفتند، رایانه‌ها از کار افتادند یا منسوخ شدند، گاهی اوقات پروژه‌های میدانی به لپ‌تاپ با ArcGIS نیاز داشتند و وقتی پروژه تمام شد، باید مجوز را برای استفاده اداری روی رایانه دیگری قرار دهم. این یک سردرد سلطنتی بود. و سپس چند بار در سال مجبور شدم بروم و از رئیسم بخواهم که نرم‌افزاری را که قبلاً خریداری کرده بود و احساس می‌کرد «مالک» است، بپردازد که باعث خشم او می‌شود. من کاملاً حق و نیاز ESRI را برای محافظت از نرم‌افزار آن درک می‌کنم، اما، برخورد با مسائل مربوط به مجوز بدترین بخش کار من بود.

موارد استفاده زیادی وجود دارد که به نظر می رسد QGIS مناسب تر است. تابستان گذشته یک ماه را در گینه، آفریقای غربی گذراندم و دوره ای را در زمینه نقشه برداری خاک با GIS و GPS تدریس کردم. از آنها پرسیدم که آیا ArcGIS در دسترس دارند یا اینکه باید کلاس را با QGIS تدریس کنم. به من گفته شد که آنها ArcGIS در دسترس ندارند اما احتمالاً می توانند آن را دریافت کنند و از من پرسیدند که هزینه آن چقدر است. تقریباً احساس گناه کردم که به آنها بگویم که یک مجوز ArcGIS بیش از میانگین درآمد سالانه در گینه هزینه دارد. اما وقتی به آنها گفتم QGIS رایگان است، آه بزرگی از آرامش شنیدم. من به آنها گفتم که ESRI یک شرکت بزرگ است و احتمالاً مجوزها را به صورت رایگان یا حداقل بسیار ارزان ارائه می کنند.

وقتی آنها بدون تردید QGIS را انتخاب کردند، نفس راحتی کشیدم. آخرین کاری که می‌خواستم انجام دهم پر کردن مدارک و درخواست از ESRI برای نسخه‌های رایگان نرم‌افزارش، نصب ArcGIS در اتاقی پر از رایانه در محیطی با دسترسی محدود به اینترنت، توضیح نحوه به‌روز نگه‌داشتن مجوزهایشان بود، و صادقانه، آموزش ویرایش توپولوژیک در ArcGIS که من در QGIS خیلی راحت تر می دانم. دانش‌آموزان همچنین از اینکه می‌توانند QGIS را به صورت رایگان روی رایانه‌های خود بارگذاری کنند و در خانه (زمانی که برق داشتند) تمرین کنند، بسیار هیجان‌زده بودند.

برای من، حرفه ای بودن GIS به معنای حرفه ای بودن در ArcGIS و کار در اکوسیستم ESRI نیست. این بدان معناست که بتوان با استفاده از بهترین ابزار موجود، راه حلی برای مشکلات جغرافیایی پیدا کرد. برای برخی از افراد ممکن است ArcGIS باشد و این عالی است. در کارهایم اغلب متوجه شده ام که ترکیبی از QGIS و PostGIS است. سایر افراد ممکن است برای ترجیح دادن GRASS، SAGA، OpenJump، gvSIG، یا برخی نرم افزارهای منبع باز دیگر، کاربرد خوبی داشته باشند. همچنین سایر محصولات تجاری GIS در بازار وجود دارد. من چیزهای خوبی در مورد Manifold و Radian Studio و توانایی آنها در استفاده از GPUهای اضافی برای تسریع عملیات فضایی بزرگ شنیده ام. امیدوارم بتوانم در آینده بیشتر آنها را کشف کنم.

برای ESRI آرزوی موفقیت دارم، واقعاً این کار را می کنم. به عنوان یک صنعت، ما به آنها برای موفقیت نیاز داریم. من قصد دارم تعمیر و نگهداری مجوز خود را ادامه دهم، زیرا QGIS نیز کامل نیست و می خواهم گزینه های خود را باز نگه دارم. اما به دلیل اینکه برخلاف میلم در استخر منبع باز پرتاب شدم، در واقع آب را کاملا راحت دیدم و دلیلی نمی بینم که به دنیای سردردهای مجاز برگردم و مجبور باشم به رئیسم بگویم که باید هزاران سرفه کند. دلار برای انجام کاری که نسبتاً ساده به نظر می رسد. من نمی گویم که تجربه شما یکسان خواهد بود، اما فکر می کنم اگر واقعاً می خواهید یک حرفه ای GIS باشید، باید از گزینه های دیگری که در دسترس هستند آگاه باشید، به خصوص اگر بتوانید آنها را به صورت رایگان کاوش کنید.

خوشبختانه، به نظر من هیچ زمانی بهتر از همین الان برای یادگیری در مورد QGIS وجود ندارد. QGIS 3.0 هنوز به طور رسمی منتشر نشده است اما باید خیلی زود منتشر شود. شما می توانید نامزد انتشار (به نام 2.99) را از وب سایت آنها دانلود کنید. من چندین ماه است که از آن استفاده می کنم و فکر می کنم نسبت به 2.xx پیشرفت زیادی داشته است. اگر شما یک برنامه نویس هستید، تغییرات قابل توجهی در API Python رخ داده است و بنابراین اگر PyQGIS3 را در حال حاضر یاد بگیرید، احتمالاً سال ها طول می کشد تا تغییرات قابل توجهی در API ایجاد شود و کد شما برای مدت طولانی قابل اجرا خواهد بود.

8 نظرات

دیدگاهتان را بنویسید