ژئومارکتینگ:استراتژی مکان یابی و نظریه نفوذبااستفاده از GIS

از بازاریابی تجاری تا معیارهای مدیریت خرده فروشی بااستفاده از GISعنوان پستی است که قرار است با شما به اشتراک بگذارم. امیدوارم که این پست مورد پسند شما قرار گیرد.بازاریابی خارجی نیازمند داده های خاص مربوط به منطقه بازار است که فروشگاه در آن فعالیت می کند (فادی و همکاران، 2007) و مربوط به شدت رقابت و نوع داخلی آن (به عنوان مثال بین سوپرمارکت ها) یا انواع مختلف (به عنوان مثال بین سوپر مارکت ها و فروشگاه های راحتی)، داده های مربوط به سطح شهرنشینی، سنت های محلی، ویژگی های جمعیتی- اجتماعی و زیرساخت های موجود. این داده ها را می توان در محل فروش خود یا از شرکت های بازاریابی جغرافیایی، نهادهای عمومی (INSEE) یا شرکت های متخصص در داده های بزرگ رفتاری دریافت کرد. همه این داده ها سپس به صورت جغرافیایی کدگذاری می شوند. روش تجزیه و تحلیل داده ها در اینجا بر اساس تحلیل پوششی داده ها (DEA) (کوپر و همکاران ،2006)، یک روش معیار سنجی کلاسیک است. برای هر فروشگاه، تفاوت بین مقادیر متغیرهای موجود در این فروشگاهها و بالاترین مقادیر، یعنی بهترین شیوه ها، سپس برای هر فروشگاه اندازه گیری می شود. برخی از متغیرها را می توان توسط مدیر فروشگاه کنترل کرد و برخی دیگر نه. اولین متغیرها زمینه محلی فروشگاه، سن تأسیس آن، سطح درآمد خانوارها در منطقه تجاری یا شدت رقابت را مشخص می کنند و سهم خود را از نظر بازاریابی جغرافیایی تشکیل می دهند. از سوی دیگر، متغیرهای دیگر داخلی هستند و بنابراین توسط مدیر قابل کنترل هستند که می تواند مطابق آن عمل کندعملکرد نقطه فروش خود را بهبود بخشد. این امر باعث می شود که معیارهای دقیق تری وجود داشته باشد (گروال و همکاران، 1999).

در یکی از معدود تحقیقات تحقیقی منتشر شده در زمینه geomerchandising (Vyt ،2005)، متغیرهای داخلی عبارتند از: تعداد خانوارها در منطقه تجاری و بازار نظری که توسط نام تجاری تعریف شده است. سطح فروش پنج رقبای بزرگ در منطقه بازار ؛ معیار مکان (شهری یا روستایی). متغیرهای خارجی عبارتند از: تعداد کارکنان فروشگاه. مساحت محل فروش در متر مربع ؛ تعداد محصولات موجود در مجموعه ای که در دسته محصول مورد مطالعه ذکر شده اند. چندین مدل DEA برای تعیین صریح ترین روش در مقایسه با روش معمول خرده فروشان در نظر گرفتن تنها یک متغیر عملکرد، اغلب گردش مالی فروشگاه استفاده شد (Vyt، 2008).

علاوه بر این، معیار سنجی بر اساس داده های متنی محلی فروشگاهها و DEA امکان سنجش عادلانهتر عملکرد فروشگاهها و در نتیجه مدیران آنها را فراهم می آورد. یک مطالعه هم روش ناعادلانه ارزیابی عملکرد مدیران مرکز فروش در یک زنجیره سوپر مارکت فرانسوی و هم سهم خود را در بازاریابی سایت و همچنین در مدیریت مدیران سوپر مارکت ها که این روش منجر به آن شده بود، برجسته کرد (Vyt و Cliquet، 2017 ) اکثر زنجیره های خرده فروشی فقط گردش مالی را به عنوان یک شاخص عملکرد در نظر می گیرند. با این حال، این میزان فروش نمی تواند راهی عادلانه برای اندازه گیری فعالیت فروشگاه ها باشد، زیرا آنها در مناطق قابل مقایسه از نظر پتانسیل قرار ندارند. روش معیار بندی، رتبه بندی فروشگاه هایی را ارائه می دهد که با آنچه خرده فروش تعیین می کند بسیار متفاوت است و بنابراین شایسته ترین مدیران فروشگاه را با توجه به بافت محلی در جای مناسب خود قرار می دهد. این روش همچنین، همانطور که قبلاً اشاره شد، این امکان را ایجاد می کند که شیوه های خوب را با توجه به محیط های مختلف که مدیران فروشگاه های زنجیره ای با آن روبرو هستند، برجسته کند.

3.2.2.2.5. برنامه ای که از مدل مبتنی بر عامل استفاده می کند

یک پیشنهاد اخیر (Robert-Demontrondوهمکاران، 2018) خواستار تعریف مجدد مشکل بر اساس مدل های مبتنی بر عامل (ABM) است. انتقاد از روشهای تجارتی تجارتی بیش از حد منجر به توسعه یک رویکرد ریاضی به مسئله و روشی برای حل آن از طریق اجرای یک مدل مبتنی بر عامل (ABM) می شود. در مورد مدیریت مجموعه، نمایندگان اقلامی هستند که در یک قفسه در یک محیط خاص قرار می گیرند. ABM ها می توانند تعاملات بین این عوامل، در این مورد مقالات را مدل سازی کرده و این تعاملات را در محیط خود شبیه سازی کنند، در این مورد بخش یک فروشگاه. در واقع، قرار دادن یک مورد در یک مکان خاص در یک بخش می تواند بر موارد اطراف آن تأثیر بگذارد و بالعکس: این یک مشکل مدیریت فضا است. سازماندهی می توان در مرحله اول تجارتی را برای بخش به منظور حداکثر رساندن مکان یک مجموعه با حداکثر رساندن تمام پیشنهادات اقلام و در عین حال به حداقل رساندن “اتلاف ساختاری” و افزودن حاصل از فاصله فیزیکی بین اقلام و وابستگی های ساختاری انجام داد. سپس می توان شبیه سازی ها را با استفاده از روش های مختلف مانند روش اکتشافی انجام داد، همانطور که در تصویر قفسه آسیاب شده قهوه نشان داده شده است.

3.2.2.3. مکان یابی و مکان یابی Geomerchandising

نیازی به مقایسه مصرف محصولات بین کشورهایی نیست که از یکدیگر بسیار دور هستند: تفاوت های بسیار قابل توجهی بین بازارهای محلی واقع در یک کشور مشاهده می شود. نیلسن با توجه به اهمیت تنوع در رابطه با مصرف همین محصولات توسط کل جمعیت فرانسه، یک مطالعه مقایسه ای بر روی محصولات اصلی فروخته شده در هر بخش فرانسوی انجام داد (Deluzarche،2014). نتایج در حال اصلاح است. در حالی که ما از اهمیت نوقا در درم، بخش مونتلیمار یا کالوادوس در بخش مشابه شگفت زده نخواهیم شد، احتمالاً تعجب خواهیم کرد اگر بدانیم در اکسیتانیا و هاوت-فرانس، دسته محصول با بالاترین میزان نرخ فروش در مقایسه با متوسط فروش فرانسوی ها کنسرو گوشت است.

با این حال، سنت ها تنها علل عادات مصرف کننده نیستند. خرده فروشان همچنین به ترویج محصولات جدید از افق های دیگر کمک می کنند که می توانند الگوهای مصرف را تغییر دهند. شرکت‌های صادرکننده ممکن است با این مشکل مواجه شوند، به‌ویژه با جهانی شدن بازارها، زیرا ممکن است همگی مجبور باشند در مکان‌هایی که از لحاظ جغرافیایی با موقعیت فعلی خود فاصله دارند، راه اندازی شوند.این تأسیسات در مناطق جدید می تواند عواقب متعددی را برای خود شرکت و قلمرو مربوطه به همراه داشته باشد، زیرا شرکت در حین توسعه شبکه بین المللی خود در یک جامعه محلی دیگر مشارکت می کند (Crague 2014). سپس نیاز است که از یک سو، شرکت های تولیدی محصولات خود را با سلایق و آداب و رسوم محلی تطبیق دهند و از سوی دیگر، خرده فروشان بازاریابی خود را و در نتیجه مجموعه خود را با تنوع فرهنگ ها در مکان های مختلف تطبیق دهند.

3.2.2.2.4. طراحی و طراحی داخلی فروشگاه

طراحی داخلی فروشگاه نیز نیاز به یک مدیریت فضایی واقعی دارد و شاید همه محل های فروش را دیده باشند که این مدیریت در آنها مشکوک و یا حتی خیره کننده باشد. با این حال، تأثیر مدیریت فضایی خوب دسته‌های محصول در یک منطقه فروش اکنون کمی کمتر شناخته شده است. بسیاری از مطالعات تلاش کرده اند تا مدل هایی را برای بهینه سازی فضای ارائه شده توسط گوندولاها در فروشگاه های بزرگ طراحی کنند، مانند SHARP (Bultez و Naert،1988) و مطالعات دیگری نیز به دنبال آن انجام شده است (Bultez وهمکاران،1989; Urban, 1998). مدل فضایی فروش برند اهمیت آن را نشان دادمکان محصول و نمایش در راهروهای سوپر مارکت مرکزی (Bezawada و همکاران، 2009) برای فروش متقابل بین دسته ها. قرار دادن دسته ها در ارتباط با یکدیگر و برقراری ارتباط بین آنها به افزایش فروش کمک می کند. این مدل شبیه سازی ها را برای بهینه سازی اثرات مکان های دسته بندی بر فروش بر اساس قرابت بین محصولات تسهیل می کند. در اینجا، ما ارزش مدیریت فضایی را درون خود فروشگاه می بینیم.

برگرفته از کتاب:

ژئومارکتینگ (بازاریابی مکان‌محور)

چطور با فاکتور مکان، سودآوری کسب و کارمان را افزایش دهیم؟

مترجم:دکتر سعید جوی زاده،مهندس زینب زرگری

9 نظرات

دیدگاهتان را بنویسید