ژئومارکتینگ:کانال Omnichannelبااستفاده از GIS

ژئومارکتینگ:استراتژی مکان یابی و نظریه نفوذبااستفاده از GIS

کانال Omnichannelبااستفاده از GISعنوان پستی است که قرار است با شما به اشتراک بگذارم. امیدوارم که این پست مورد پسند شما قرار گیرد.

فروشگاه فیزیکی هنوز سلاح های خود را در برابر پیشرفت دیجیتالی تسلیم نکرده است و خود بازیکنان ناب تمایل دارند که خود را در فروشگاه های فیزیکی سرمایه گذاری کنند تا به سمت کلیک و ملات سوق پیدا کنند. دلیل آن نه تنها تمایل به تقویت تصویر و سرمایه برند با کمک نقاط قابل مشاهده واقعی فروش است و نه امکان فروش محصولات روزمره، زیرا فروشگاه های فیزیکی هنوز هم بهترین هستند (Brynjolfsson و همکاران،2013). در واقع، مصرف کنندگان به طور فزاینده ای سفرهای خرید خود را از طریق تعداد فزاینده ای از کانال های بازاریابی یا به عبارت بهتر، نقاط فروش این کانال ها انجام می دهند: اول، از طریق خرده فروشی سنتی در فروشگاه ها یا هر شکل از نقطه تماس واقعی که در آن مشتری می تواند لذت بردن از آن را تجربه کرده و از آن لذت ببرد. ارزش؛ ثانیاً، از طریق مشاوره از یک فروشنده واجد شرایط که می تواند آنها را در فرایند تصمیم گیری خود راهنمایی کند و به آنها اجازه دهد بلافاصله محصول خود را تهیه کنند (Huré وهمکاران، 2017) ؛ ثالثاً، از طریق تجارت الکترونیکی در خانه در رایانه یا تجارت الکترونیکی با استفاده از تلفن هوشمند یا رایانه لوحی خود (Melero وهمکاران، 2016). این شکل از تجربه “omnichannel” نامیده می شود (Fulgoni،2014).

همیشه در گفتارهای محققان (Beck و Rygl ،2015 ؛ Ailawadi و Farris ،2017) و مانند پزشکان آسان نیست که بین چند کانالی، چند کانالی و omnichannel تمایز قائل شویم. در حالی که چند کاناله عموماً با ایده سیلوهای جداگانه و غیرمرتبط مرتبط است، در اینجا کانالی به عنوان سازمانی در نظر گرفته می شود که همه کانال ها را به شیوه مقرون به صرفه متصل می کند (Achabalوهمکاران،2005)، که بدیهی است دستیابی به آن دشوار است. لازم به یادآوری است که آمازون، که مدت ها فقط یک کانال را مدیریت می کرد، از زمان ایجاد آن در 1994 تنها دو سال سودآور بوده است. سپس می توانیم مشکلات شرکت های صنعتی، تجاری یا خدماتی را درک کنیم که باید یکی را مدیریت یا هدف قرار دهند. یا تعداد بیشتری از نقاط فروش ضمن اطمینان از حضور کارآمد در اینترنت از طریق رسانه های مختلف: صفحه های کامپیوتر، تبلت ها و تلفن های هوشمند، همه از تکنیک های رایانه ای کمابیش متفاوت استفاده می کنند. به طور خاص، تبلت و تلفن هوشمند مجهز به GPS هستند. مقامات محلی نباید از قلم افتاده باشند، زیرا آنها باید خدمات m (خدمات تلفن همراه در تلفن های هوشمند) را برای بهبود شهرت خود و جذب گردشگر ارائه دهند. ما اکنون حتی در مورد گردشگری m صحبت می کنیم (Bourliataux-Lajoinie و Rivière ،2013).

کانال omnichan در اینجا مخصوص فعالیت های مصرف کننده برای توصیف سفرهای خرید است که می توانند از نقاط فروش کانال بازاریابی مختلف استفاده کنند. سپس شرکت باید یک سازمان چند کانالی را اجرا کند که بتواند به این خواسته همه کانال پاسخ دهد. به منظور ارائه بهترین پشتیبانی به مصرف کننده، در صورت وجود، شرکت نه تنها باید بتواند پیشنهادات خود را در تمام رسانه ها مدیریت کند، بلکه باید تا آنجا که ممکن است ویژگی ها، سلیقه ها و عادات خرید مصرف کننده را هنگام راهنمایی وی بداند. او را از طریق برنامه های جغرافیایی به منظور نشان دادن فروشگاه های نزدیک به موقعیت خود در زمان دریافت پیام به او نشان دهد. ایده یک فروشگاه “phygital” (Fornerino و همکاران، 2018) در حال ظهور است، به عبارت دیگر، هم فیزیکی و هم دیجیتالی، جایی که تجربه مشتری قبل از سفر شروع می شود، در طول بازدید از محل فروش ادامه می یابد و در پایان با روابط از طریق شبکه های اجتماعی با نام تجاری و/یا فاشیا همراه می شود. همه اینها تجربه omnichannel مشتری را تشکیل می دهد و به همان اندازه بر اساس تجربه در فروشگاه و همچنین پیگیری استفاده از تلفن هوشمند است.

5.2.4. پایگاه داده های فضایی بزرگ و خطرات آنها

بدون ادعای توسعه تکنیک های مربوط به پایگاه داده های “داده های بزرگ فضایی”، چند نکته لازم است تا کاملاً درک شود که اگر مشارکت بین تجارت و تحرک باعث درک بهتر الگوهای مصرف افراد شود (Delage و Hani 2014)، نظارت بر مصرف کنندگان برای ارائه پیشنهادات تبلیغاتی ممکن است با مشکلات فنی، مالی و قانونی روبرو شوید.

از نظر فنی، طراحی پایگاه داده “داده های بزرگ فضایی” مستلزم دانش است که فقط سازمان های بسیار تخصصی می توانند بر آن تسلط داشته باشند. اینها پایگاه داده های فضایی برای طراحی نقشه نیستند (Servigne و Libourel ،2006)، بلکه پایگاه های داده “داده فضایی” هستند که از ذخیره داده های مربوط به رفتار فضایی مصرف کننده ساخته شده و از منابع مختلف مانند کارت های وفاداری خرده فروشان، داده های ناوبری وب سایت یا مسیرهای مصرف کننده تهیه شده اند. از تلفن های هوشمند آنها ثبت می شود و غیره. این اجازه می دهد تا حجم عظیمی از داده ها (داده های بزرگ) به دست آید که تا حدی که این مصرف کنندگان در سفرها یا خریدهای عمومی خود قبول می کنند اطلاعات دریافت کنند، فضایی می شوند. در اینجا، طراحی این پایگاه های داده نیاز به مهارت بسیار بالایی دارد و مهمتر از همه داشتن سیستم بازیابی اطلاعات مانند مرورگرهای اینترنت است. در واقع، تجزیه و تحلیل داده های فضایی تنها در صورتی امکان پذیر است که داده های جمع آوری شده همگن بوده و مشکل مشابه GIS باشد (Getis،1994). اگر شرکت، چه صنعتی و چه تجاری، می خواهد مصرف کننده ای را که در یک زمان معین در مکانی نزدیک به فروشگاه واقع شده است جذب کند، باید بین این مشتری احتمالی و نقطه فروش، به عبارت دیگر محیطی در اطراف این نقطه فروش: به این “جغرافیایی جغرافیایی” می گویند. این عملیات همیشه چندان ساده نیست و می تواند بازاریابی جغرافیایی و انتخاب مدل گرانشی را شامل شود (استرید و همکاران 2013). مرجع خوب جغرافیایی امکان هدف گیری مصرف کنندگان با استفاده از تبلیغات محلی را فراهم می آورد. اجرای سیاست قیمت گذاری می تواند به محض عبور مشتریان دائمی از فروشگاه، به شرط اینکه انتظارات مصرف کنندگان را برآورده کند، جذب شود. بنابراین نیاز به کار از “داده های بزرگ فضایی” جمع آوری شده توسط برنامه های تلفن هوشمند ؛ همچنین می توان از این داده ها برای کمک به خرده فروشان برای مکان یابی بهتر فروشگاه های خود استفاده کرد (Spann وهمکاران، 2016).

از نظر مالی، این عملیات بسیار گران است و به همین دلیل است که شرکت ها ترجیح می دهند با این ارائه دهندگان داده همکاری کنند، مانند Auchan در چین با Alibaba و Walmart در ایالات متحده با Google (Chateau،2017). اما هر شرکتی می تواند با آگاهی از خطرات فنی و مالی، پایگاه داده خود از “داده های بزرگ فضایی” را آغاز کند.

ریسکی نیز وجود دارد که باید به آن توجه شود: ریسک قانونی. در واقع، مصرف کنندگان در حال درک این هستند که این “داده های بزرگ فضایی” برای حریم خصوصی آنها خطرناک است. سیستم های بازاریابی آگاه از مکان توسط مصرف کنندگان آشکارا مورد انتقاد قرار می گیرند (Xu و همکاران، 2011). اما به طرز عجیبی، همین افراد می توانند از داده هایی که از طریق برنامه های تلفن های هوشمند ارائه می دهند به عنوان یک معامله واقعی استفاده کنند. به شرکت ها توصیه می شود از تلفن هوشمند به عنوان “نگهبان” استفاده کنند و نه به عنوان “تعقیب کننده” (Ghose،2017، ص 125). اگر فروشگاه تصمیم بگیرد به مشتریان خود اجازه دهد از پرداخت از طریق موبایل (m-پرداخت) استفاده کنند، ممکن است یک خطر دیگر، چه فنی و چه قانونی، ایجاد شود. مشتری باید با تلفن هوشمند خود هزینه پرداخت کند (اسلید و همکاران،2013). تکنیک های مختلفی پیشنهاد شده است (کرو و همکاران، 2010) که برخی از آنها بر اساس موقعیت جغرافیایی مشتری (NFC for Near Field Communication) است (کان، 2012).

شرکتهایی که این حجم قابل توجهی از داده های مصرف کننده را جمع آوری و به فروش می رسانند، می توانند استراتژی های رقابتی را توسعه دهند و گاهی اوقات به عنوان شرکت اطلاعات شناخته می شوند (Dolfsma و Van der Eijk ،2018). اگر فراموش نشود، این استراتژی ها به اندازه کافی مورد مطالعه قرار نگرفته اند و شرکت های آمریکایی و در حال حاضر چینی در موقعیت قوی بازار قرار دارند و تعداد قابل توجهی از شرکت ها در حال حاضر به داده های بزرگ خود وابسته هستند.

برگرفته از کتاب:

ژئومارکتینگ (بازاریابی مکان‌محور)

چطور با فاکتور مکان، سودآوری کسب و کارمان را افزایش دهیم؟

مترجم:دکتر سعید جوی زاده،مهندس زینب زرگری

7 نظرات

دیدگاهتان را بنویسید