ژئومارکتینگ:استراتژی مکان یابی و نظریه نفوذبااستفاده از GIS

 ارزیابی و انتخاب سایت بااستفاده از GISعنوان پستی است که قرار است با شما به اشتراک بگذارم. امیدوارم که این پست مورد پسند شما قرار گیرد.

مکان خوب چیست؟ این سوالی است که محققان و متخصصان برای مدت طولانی تلاش کرده اند به آن پاسخ دهند. ما توانستیم: پتانسیل منطقه معاملاتی، دسترسی به سایت، رشد احتمالی، رهگیری مشتریان، جذابیت تجمعی، سازگاری با سایر فعالیت های خرده فروشی و از سوی دیگر، خطر ناسازگاری، کفایت سایت از نظر اندازه و شکل (Kinnard Jr. و Messner،1972). علاوه بر این، هزینه اشغال سایت و اهمیت اندازه فروشگاه باید لحاظ شود، دو عنصری که غالباً توسط مدیران توسعه فروشگاه های زنجیره ای ذکر می شوند تا مطابق با استراتژی بازاریابی شرکت خرده فروشی باشد (Toumi و Cliquet ،2019). به طور خلاصه، انتخاب سایت باید با پنج اصل مطابقت داشته باشد،

– اصل رهگیری: لازم است به لطف یک سایت در نزدیکی گذرگاه ها بتوانیم تا حد ممکن مشتریان زیادی را “جذب” کنیم.

– اصل جاذبه تجمعی: برای بسیاری از کالاهای خرید، رقابت با نقاط فروش از نظر جغرافیایی ارزشمندتر است.

– اصل سازگاری: برخی از محصولات وقتی در نزدیکی سایر محصولات قرار می گیرند که ممکن است هیچ ربطی به یکدیگر نداشته باشند، بهتر فروش می کنند.

– اصل دسترسی: یک مرکز توزیع باید به راحتی به دلیل پارک ماشین، مسیرهای حمل و نقل و مجاورت وسایل نقلیه عمومی قابل دسترسی باشد.

– اصل شلوغی مغازه: اصل منفی که بر اساس آن جذابیت بیش از حد که منجر به ترافیک می شود، می تواند مانع جذب شود.

روش شبکه های (وزنی) ارزیابی سایت بر اساس این اصول است و هنوز هم به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد، زیرا بسیار مفید و آسان برای پیاده سازی است. جدول 4.2 مقایسه ای بین یک سوپر مارکت و یک فروشگاه رفاهی را ارائه می دهد.

 

عوامل ارزیابی سایت

نمرات وزن جمع کل
سوپ Cs سوپ Cs سوپ Cs
استراق سمع
حجم ترافیک جاده ای کیفیت ترافیک جاده ای حجم تردد عابران پیاده

کیفیت تردد عابران پیاده

4

4

1

1

2

3

5

5

5

5

1

1

2

2

5

5

20

20

1

1

4

6

25

25

جاذبه تجمعی
تعداد جاذبه ها درجه جذب و غیره. و غیره. و غیره. و غیره. و غیره. و غیره.
سازگاری
سبک سازگاری درجه سازگاری و غیره. و غیره. و غیره. و غیره. و غیره. و غیره.
دسترسی
تعداد بزرگراه ها

تعداد خطوط در بزرگراهها مسیرهای ترافیکی

تعداد تقاطع ها پیکربندی تقاطع ها نوع خطوط مرکزی

محدودیت سرعت نوع تابلو

اندازه و شکل سایت

 

 

 

 

و غیره.

 

 

 

 

و غیره.

 

 

 

 

و غیره.

 

 

 

 

و غیره.

 

 

 

 

و غیره.

 

 

 

 

و غیره.

شلوغی فروشگاه
ترافیک در اطراف سایت ترافیک احتمالی داخل سایت (در صورت موجود بودن روی نقشه)  

و غیره.

 

و غیره.

 

و غیره.

 

و غیره.

 

و غیره.

 

و غیره.

کل کل برای سایت

Sup = سایت سوپر مارکت ؛ Cs = سایت فروشگاه رفاه.

جدول 4.2. شبکه های ارزیابی وزن شده برای یک سایت سوپر مارکت و یک فروشگاه فروشگاه رفاهی، در مقیاس 1 تا 5 (منبع: پس از Lewison و DeLozier 1986)

4.1.2.4.4. پیش بینی فروش

اول از همه، توضیح لازم است. در واقع، مهم است که پیش بینی را با تعیین هدف اشتباه نگیرید، که گاهی اوقات اتفاق می افتد و منجر به سوء تفاهم های ناگوار می شود. اگر فرایند پیش بینی فروش سنتی را تکرار کنیم، دنباله زیر را بدست می آوریم:

– پیش بینی بازار: تکنیک ؛

– پیش بینی فروش: تکنیک ؛

– تعیین اهداف فروش: تصمیم گیری ؛

– تهیه بودجه: تکنیک ؛

– اجرای اقدامات: تکنیک ؛

– کنترل عمل: تکنیک

ما با پیش بینی های کلی در بازار، سپس فروش شرکت با استفاده از تکنیک های خاص شروع می کنیم. سپس می توان بر اساس اهداف فروش تصمیم گیری کرد که به عنوان مبنایی برای تنظیم بودجه مورد استفاده قرار می گیرد. اقدامات شرکت برای تثبیت و توسعه موقعیت خود در بازار (ها) نیز مبتنی بر تکنیک ها (به ویژه تکنیک های فروش) است، که سپس با استفاده از روش هایی که برای کنترل کننده های مدیریت شناخته شده است، کنترل می شود. بنابراین تعیین اهداف فروش تصمیمی است که می تواند نتایج پیش بینی فروش را دنبال کند یا بسته به نظر تصمیم گیرنده در مورد قدرت رقابت و نیاز به تقویت موقعیت شرکت در بازارهای آن، متفاوت یا بیشتر متفاوت باشد.

اولین روش شناخته شده است و نسبت فروش/سطح نامیده می شود. همانطور که از نامش پیداست، بر این فرض استوار است که هرچه سطح مساحت بیشتر باشد، فروش بیشتر است: مشکلات فعلی هایپرمارکت های بزرگ این را به طور پیشینی در نظر می گیرد. علاوه بر این، این روش معایب دیگری نیز دارد:

– توانایی تحلیلگر برای شناسایی منطقه تجاری بسیار مهم است.

– در مورد یک فروشگاه مواد غذایی منجمد، هیچ نشانه ای وجود ندارد که چنین نقطه فروش جداگانه ای کارآمدتر از قفسه سوپر مارکت باشد یا بالعکس.

– در این روش، نه ظرفیت مدیر فروش و نه جذابیت مارک ها در نظر گرفته نمی شود.

– این روش در جایی استفاده می شود که تعریف منطقه تجاری آسان است و برای مثال، قلمرو یک شهر کوچک یا متوسط ، در منطقه ای که ظرفیت های همه به خوبی درک شده است را پوشش می دهد. اما یک فروشگاه در یک شهر بزرگ چطور؟

برخی از روشهای ارائه شده در بالا قدیمی هستند، اگرچه هنوز هم اغلب مورد استفاده قرار می گیرند. اما در حال حاضر، تکامل تکنیک ها و فناوری مدل سازی نه تنها امکان انتخاب سایت و پیش بینی فروش، بلکه مدیریت بازاریابی فضایی نقطه فروش را پس از باز شدن امکان پذیر می سازد. این مستلزم استفاده از منابع مدل سازی و به ویژه گرانش و مدل های تعامل فضایی است.

4.1.2.5. امکان سنجی

بهترین بازار ممکن، بهترین بازار ممکن، بهترین سایت ممکن، به طور خلاصه، موقعیت مکانی مناسب، هیچگاه سوددهی پروژه اجرایی را هربار تضمین نمی کند. بنابراین ضروری است که یک مطالعه امکان سنجی انجام شود که آیا مربوط به افتتاح یک نقطه فروش یا گسترش یک فروشگاه موجود یا حتی کاهش آن در سطح است. این مطالعه امکان سنجی اساساً شامل، پس از مطالعات مکان یابی، یک تحلیل مالی مرتبط با تحلیل بازاریابی پروژه (Colbert and Côté 1990) است. بنابراین تصمیم مکانی بستگی به نتایج مطالعه امکان سنجی به عنوان آخرین راه حل دارد. در تجزیه و تحلیل بازاریابی، تمام جنبه های استراتژیک باید مورد توجه قرار گیرد، به عبارت دیگر، لازم است سایتهای رقبای موجود را در نظر بگیریم: یک منطقه اشباع بازار گاهی اوقات می تواند جذاب تر از یک منطقه بازار باشد. علاوه بر این، هزینه های پیاده سازی داده های ضروری هستند. با این حال، قیمت هر متر مربع (فروش یا اجاره) گاهی اوقات می تواند ممنوع باشد، همانطور که در برخی از مراکز تجاری مشاهده می شود: دارتی تصمیم گرفته است که خارج از مراکز تجاری ایجاد کند، که به طور فزاینده ای به اجاره برای شرکت های توسعه املاک تبدیل می شود. تجزیه و تحلیل بازاریابی می تواند بررسی کند که آیا ویژگی های مکان انتخاب شده با عناصر تعریف شده برای ترکیب خرده فروشی مطابقت دارد (Toumi and Cliquet 2019). این مهم است که اطمینان حاصل شود که مکان و فضای نقطه فروش (Chebat and Dubé 2000)، تکنیک های تجاری سازی و تصویر فاشیا با انتظارات مصرف کننده هماهنگ است. از نظر مالی، همچنین ممکن است به نظر برسد که نرخ بهره جذاب تر از نرخ بازگشت پروژه است (Colbert and Côté 1990). در این مورد، مشروط است که فرصت راه اندازی این پروژه را زیر سوال ببریم. این منجر به شکل 4.9 می شود.

شکل 4.9.مطالعات قبل از افتتاح یک نقطه فروش

برگرفته از کتاب:

ژئومارکتینگ (بازاریابی مکان‌محور)

چطور با فاکتور مکان، سودآوری کسب و کارمان را افزایش دهیم؟

مترجم:دکتر سعید جوی زاده،مهندس زینب زرگری

10 نظرات

دیدگاهتان را بنویسید