سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)و پایش مخاطرات زیست‌محیطی تحت تغییرات آب و هوا: بررسی گسترده

کارتوگرافی ،GIS و قدرت :نقشه ها در خدمت قدرت بی انتها…

بیش از بیست و پنج سال پیش، برایان هارلی (1989، ص 2) از نقشه‌نگاران درخواست کرد که «به دنبال نیروهای اجتماعی باشند که نقشه‌برداری ساختار یافته‌اند و حضور قدرت – و تأثیرات آن – را در تمام دانش نقشه‌ها بیابند». در سال‌های میانی، در حالی که هارلی به سنگ محک برای شیوه‌های استنادی تأیید نقشه‌برداری انتقادی تبدیل شده است (ادنی، 2015)، هم درک نظری از قدرت و هم ابزارها و فناوری‌هایی که به تولید نقشه‌کشی می‌روند به شدت تغییر کرده‌اند. این مدخل برخی از راه‌های متعددی را نشان می‌دهد که قدرت در داخل و از طریق نقشه‌ها و شیوه‌های نقشه‌سازی آشکار می‌شود. برای انجام این کار، پس از بررسی اجمالی کار در زمینه نقشه کشی و قدرت از نظر تاریخی، شش نقد از نقشه کشی و قدرت را در قالب دیالکتیک ارائه می کند. اول، ساختن از کارهای قبلی هارلی، رویکرد ساختارشکنی به نقشه برداری را تعریف می کند و آن را در مقابل رویکردهای پدیدارشناختی هرمنوتیک قرار می دهد. دوم، شیوه‌های نقشه‌برداری مورد تایید دولت را در مقابل شیوه‌های نقشه‌برداری مشارکتی و متقابل قرار می‌دهد. سوم، درک معرفت‌شناختی نقشه‌ها و تأثیرات آن‌ها از طریق دیالکتیک نقشه به‌عنوان یک شی ایستا در مقابل درک فرآیندی‌تر و هستی‌زایی نقشه‌ها بررسی می‌شود. در نهایت، این فصل با پیشنهاد ماهیت ناقص و اکتشافی رویکردها و ایده‌های بررسی شده در اینجا و همچنین شیوه‌های خود کارتوگرافی انتقادی به پایان می‌رسد. منابع اضافی برای نقشه نگاران و دانشمندان GIS که به دنبال کشف بیشتر رویکردهای حیاتی به نقشه ها هستند، ارائه شده است. این شیوه‌های نقشه‌برداری مورد تایید دولت را در مقابل شیوه‌های نقشه‌برداری مشارکتی و متقابل قرار می‌دهد. سوم، درک معرفت‌شناختی نقشه‌ها و تأثیرات آن‌ها از طریق دیالکتیک نقشه به‌عنوان یک شی ایستا در مقابل درک فرآیندی‌تر و هستی‌زایی نقشه‌ها بررسی می‌شود. در نهایت، این فصل با پیشنهاد ماهیت ناقص و اکتشافی رویکردها و ایده‌های بررسی شده در اینجا و همچنین شیوه‌های خود کارتوگرافی انتقادی به پایان می‌رسد. منابع اضافی برای نقشه نگاران و دانشمندان GIS که به دنبال کشف بیشتر رویکردهای حیاتی به نقشه ها هستند، ارائه شده است. این شیوه‌های نقشه‌برداری مورد تایید دولت را در مقابل شیوه‌های نقشه‌برداری مشارکتی و متقابل قرار می‌دهد. سوم، درک معرفت‌شناختی نقشه‌ها و تأثیرات آن‌ها از طریق دیالکتیک نقشه به‌عنوان یک شی ایستا در مقابل درک فرآیندی‌تر و هستی‌زایی نقشه‌ها بررسی می‌شود. در نهایت، این فصل با پیشنهاد ماهیت ناقص و اکتشافی رویکردها و ایده‌های بررسی شده در اینجا و همچنین شیوه‌های خود کارتوگرافی انتقادی به پایان می‌رسد. منابع اضافی برای نقشه نگاران و دانشمندان GIS که به دنبال کشف بیشتر رویکردهای حیاتی به نقشه ها هستند، ارائه شده است. این فصل با پیشنهاد ماهیت ناقص و اکتشافی رویکردها و ایده‌های مورد بررسی در اینجا و همچنین شیوه‌های خود نقشه‌نگاری انتقادی به پایان می‌رسد. منابع اضافی برای نقشه نگاران و دانشمندان GIS که به دنبال کشف بیشتر رویکردهای حیاتی به نقشه ها هستند، ارائه شده است. این فصل با پیشنهاد ماهیت ناقص و اکتشافی رویکردها و ایده‌های مورد بررسی در اینجا و همچنین شیوه‌های خود نقشه‌نگاری انتقادی به پایان می‌رسد. منابع اضافی برای نقشه نگاران و دانشمندان GIS که به دنبال کشف بیشتر رویکردهای حیاتی به نقشه ها هستند، ارائه شده است.

دوره-آموزش-حرفه-ای-gis

توضیحات موضوع:
  1. تعاریف
  2. نقشه کشی، قدرت و تاریخ
  3. رویکردهای پدیدارشناختی ساختارشکنی و هرمنوتیکی
  4. حقه خدا و مقاومت های روزانه
  5. اشیاء ثابت در مقابل تبدیلات انتوژنتیکی
  6. قدرت و پراکسیس

دوره-آموزش-حرفه-ای-gis

1. تعاریف

نقشه‌برداری متقابل : شیوه‌های نقشه‌برداری که از طریق نقشه‌برداری و/یا نقشه‌های تولید شده، روابط قدرت مسلط را در جامعه زیر سؤال می‌برند، مشکل می‌کنند یا به چالش می‌کشند.

نقشه برداری انتقادی : مجموعه ای از شیوه های نقشه برداری و تجسم فضایی که از پذیرش این نکته آغاز می شود که نقشه ها، مانند سایر سیستم های اجتماعی- فنی، خنثی نیستند و هرگز نمی توانند خنثی باشند. کار نقشه‌نگاری انتقادی می‌پذیرد که نقشه‌ها تجلی قدرت هستند و به دنبال ایجاد (و نقد) راه‌های جدید شناخت، دیدن و بودن در جهان، به رقابت، نقد و براندازی این قدرت می‌پردازند.

بحرانی GIS : اصطلاحی برای تحقیقاتی که نگرانی‌های نظری اجتماعی را با سیستم‌های اطلاعات مکانی و علم به تنش می‌آورد. کار در این منطقه شامل نقد پارادایم‌های متعارف علوم GIS و همچنین انجام تحلیل‌های مکانی در تعقیب اهداف اجتماعی و فرهنگی خاص است.

ساختارشکنی : روشی برای آشکار ساختن مفروضات هنجاری زیربنایی که توسط قدرتمندان در متن ساخته شده است. این کار را از طریق تمرکز بر حاشیه‌های یک متن انجام می‌دهد، چه چیزی در آن گنجانده شده و چه نیست.

پدیدارشناسی هرمنوتیک : شاخه ای از فلسفه که به ماهیت موقعیتی تجربه انسانی در جهان مربوط می شود، که تفسیر را به عنوان یک عمل اساسی و یکپارچه از وجود می پذیرد.

انتوژنتیک : چیزی که به طور مداوم در حال به وجود آمدن و ایجاد مجدد است.

Surveillant : عمل ثبت فعالیت از بالا به پایین توسط سازمان ها یا صاحبان قدرت.

sousveillant : استفاده از فناوری برای انعکاس، ضبط و رویارویی با صاحبان قدرت از منظر پایین به بالا.

تکنیک : قدرت فناوری برای عمل و تأثیرگذاری بر جهان.

transduction : یک فرآیند ثابت ساخت و بازسازی.

دوره-آموزش-حرفه-ای-gis

2. نقشه کشی، قدرت، و تاریخ

نقشه ها، صرف نظر از این که شخص از نظر تئوریک آنها را چگونه می فهمد یا از نظر روش شناختی آنها را می سازد، ادعاهایی بر جهان دارند. این ادعاها، از طریق آنچه در نقشه گنجانده شده یا حذف شده است و نحوه نمایش آن انتخاب ها در فرآیند نقشه برداری بیان می شود، آنچه را که می توان در مورد فضاها و مکان هایی که نقشه به تصویر می کشد دانسته و محدود می کند. به این ترتیب، نقشه ها به طور ذاتی و غیرقابل تفکیک بیان قدرت هستند. این مدخل به عنوان ابزاری برای موقعیت‌یابی رویکردهای دیالکتیکی برای ساختارشکنی و بازسازی نقشه‌ها که در ادامه می‌آید، ابتدا دو نمونه تاریخی از درهم‌تنیدگی نقشه‌برداری و نقشه‌نگاران را با بیان قدرت ارائه می‌دهد. به طور خاص، ابتدا بحث می‌کند که چگونه نقشه‌برداری و نقشه‌سازی را می‌توان به‌عنوان ذاتی در شکل‌گیری دولت-ملت مدرن و شهروندان آن دید.

تکنیک‌ها، روش‌ها و رویکردهای خاص برای نقشه‌سازی و خواندن در مکان‌های مختلف و در زمان‌های مختلف پدیدار شدند (Pickles, 2004, p. 92). با این حال، وود (2010، ص 22) استدلال کرده است که – از نظر نحوه درک و تمرین نقشه کشان مدرن هنر خود – “قبل از سال 1500 هیچ نقشه ای وجود نداشت”. این بیانیه تحریک‌آمیز (و قابل اعتراض) نشان می‌دهد که چگونه هنر مدرن نقشه‌سازی و تفسیر در استقرار و عملکرد دولت مدرن پیوند خورده است. اندرسون (1991، ص 173) به دنبال گزارش Thongchai از شیوه های نقشه برداری استعماری در ایالت نوظهور تایلند (1994) می نویسد که چگونه نقشه ها “بر اساس یک طبقه بندی کل کار می کردند” (اندرسون از نسخه پایان نامه قبلی کار Thongchai استخراج می کند، رجوع کنید به صفحه xiv). اخیراً، عمل نقشه برداری تحلیلی و تأثیر آن بر GIS، پیوندهای مستمر بین بیان قدرت دولت و عمل نقشه برداری را نشان می دهد. کلارک و کلود (2000) نشان می‌دهند که چگونه کار اولیه روی خودکارسازی و سیستم‌های محاسباتی برای پردازش اطلاعات جغرافیایی در طول جنگ سرد برای ارتش ایالات متحده ایجاد شد. به طور مشابه، مونمونیر (2002) نشان می‌دهد که چه تعداد از دستگاه‌های فناوری اصلی مورد استفاده برای نقشه‌سازی ریشه در کاربردهای نظامی دارند. تا به امروز، “موثرترین نقشه برداری و تصویرسازی، از نظر پوشش، مقیاس، دقت موقعیت و ارز، در انحصار ارتش بوده و اغلب هنوز هم هست” (پرکینز و دوج، 2009، ص 547). . این مثال‌ها فقط برای نشان دادن روابط مستمر بین قدرت دولتی و نقشه‌نگاری و قرار دادن بهتر رویکردهای زیر در ساختار فراگیر عملکرد، تاریخ و فناوری نقشه‌کشی است. خواننده تشویق می شود که آن را ببیندمنابع اضافی برای درگیری‌های دقیق‌تر با تاریخچه نقشه‌برداری و قدرت به عنوان ورودی اکنون به یک سری رویکردهای دیالکتیکی اکتشافی برای قدرت نقشه‌ها و ساختن نقشه تبدیل می‌شود.

 

3. رویکردهای پدیدارشناختی ساختارشکنی و هرمنوتیک

3.1 ساختارشکنی نقشه

برایان هارلی که در اواخر دهه 1980 نوشت، نقشه‌ها همیشه سازه‌های اجتماعی، متون فرهنگی بودند که مملو از قدرت بودند «هم در انتخاب محتوایشان و هم در نشانه‌ها و سبک‌های بازنمایی» (هارلی، 1988، در وود، 1992، ص 78). هارلی با به چالش کشیدن پارادایم تثبیت شده نقشه ها به عنوان یک سیستم ارتباطی (نگاه کنید به موارد دیگر، رابینسون و پچنیک، 1977؛ رابینسون و همکاران، 1995)، به صراحت از نظریه پردازان پست مدرن ژاک دریدا و میشل فوکو و همچنین وود و وود استفاده کرد. کار فلس (1986) با استفاده از رولان بارت، پیشنهاد می‌کند که نقشه‌ها مانند همیشه ساخته شده در زمینه روابط قدرت دیده شوند.

در این دیدگاه، نقشه ها از طریق عناصر عمدی و غیرعمدی عمل ایدئولوژیک نقشه برداری، دانش را قادر می سازند و آن را سرکوب می کنند. هارلی از سرکوب دانش در نقشه ها به عنوان “سکوت هایی که از سیاست های عمدی پنهان کاری و سانسور ناشی می شود” نام می برد (هارلی، 1988، ص 57). نقشه‌ها «عمل‌ها و روابط قدرت-دانش» هستند (Crampton, 2001, p. 241) و می‌توانند در کنار دیگر متون بلاغی ساخته‌شده اجتماعی تجزیه شوند. قدرت نقشه ها، در دیدگاه ساختارشکنی، در دو رجیستر یافت می شود. اول، قدرتی است که نقشه‌بردار از طریق فرآیند تولید نقشه اعمال می‌کند. دوم، نقش‌هایی هستند که نقشه‌ها در گفتمان‌های نخبگان جامعه و در فرآیندهای استعمار و انباشت از طریق سلب مالکیت بازی می‌کنند.

رویکرد ساختارشکنی برای درک قدرت نقشه‌ها برای نقشه‌نگاران منتقد، رویکردی مولد به اثبات رسانده است، که اجازه می‌دهد بین تحلیل گفتمانی نقشه‌ها و چارچوب‌های معرفت‌شناختی آن‌ها و موقعیت تاریخی، فرهنگی، اجتماعی-اقتصادی و سیاسی که منجر به تولید آن‌ها شده است، برخورد شود. (الوود، 2015). نقشه‌های تعاملی، دیجیتالی، شخصی و شیوه‌های روزمره که از طریق آن‌ها تولید می‌شوند و میانجی‌گری می‌کنند، دیگر به آسانی مصنوعات سرد و مرده نخبگانی تلقی نمی‌شوند که هارلی نقشه‌برداران را برای نقد آنها فراخواند. اما، دانشمندان GIS باید در هر نقشه ای که ایجاد می کنند یا با آن مواجه می شوند، به جستجوی «آن «آپوریاها، نقاط کور» یا لحظات خودتناقض باشند (Norris in Harley, 1989, p. 8).

3.2 پدیدارشناسی هرمنوتیکی نقشه برداری

در حالی که اختلاف نظرهای قابل توجهی در رویکردهای ساختارشکنی نقشه به عنوان متن وجود داشت و باقی می ماند، گروهی از محققان مرتبط به قدرت نقشه برداری از دریچه پدیدارشناسی هرمنوتیکی نزدیک شدند. پدیدارشناسی هرمنوتیکی که اغلب با کار مارتین هایدگر همراه است، آگاهی را ذاتاً با تجربه زیسته در موقعیت تاریخی مرتبط می‌داند و تفسیر را به عنوان یک عمل اساسی انسان بودن می‌داند (لاورتی، 2003). در نقد نقشه کشی و جغرافیا به طور گسترده تر، پدیدارشناسی هرمنوتیک به عنوان روشی برای زیر سوال بردن نظریه های صدق و بازنمایی عمل کرده است.

این رویکرد برگرفته از مفاهیم هارلی در مورد ساختارشکنی است– در مورد محدودیت های یک متن برای آشکار کردن پویایی قدرت زیربنایی آن – اما از بحث های اوایل دهه 1990 در مورد استفاده از GIS نیز مطلع شده است (نگاه کنید به موارد دیگر، Taylor، 1990؛ Openshaw، 1991؛ Smith، 1992؛ Lake. ، 1993). این کار به‌جای اینکه این اصطلاحات را به‌عنوان پذیرش کامل پوزیتیویسم منطقی و حقیقت مطلق یا رد کامل علم GIS بداند، سعی دارد «نقد ایدئولوژیک کاملی از نقش و جایگاه فناوری و مهندسی اجتماعی در جامعه ایجاد کند» (کرمپتون و ویلسون، 2015، ص 33). پیکلز (1995، ص 231) تحت تأثیر کار هایدگر در مورد فناوری و ترسیم مستقیم از ویریلیو، بنجامین و دیگران، از تکنیک‌های نقشه‌برداری به‌عنوان «توسعه [به‌منظور] منطق عقل‌گرا – یک حساب جهانی – برای متحد کردن فضا به‌عنوان شیء می‌نویسد. مادی و بنیادی».

از لحاظ تاریخی، تأثیر این رویکرد خاص را می توان در جلسات اصلی جمعه بندر، ابتکار بعدی 19، پروژه وارنیوس، و در مجلدات گردآوری شده مانند Ground Truth مشاهده کرد (به منابع اضافی مراجعه کنید.برای نموداری که این پروژه ها را به صورت زمانی و در ارتباط با سایر تحقیقات قرار می دهد). اخیراً، این میراث در دومین جلسه جمعه بندرگاه مورد بازبینی قرار گرفت (تاچر و همکاران، 2016a). تمرکز خاص بر تفسیر، بر موقعیت همه ادعاهای حقیقت، آن را از ساختارشکنی محض متمایز می کند. هدف صرفاً ساختارشکنی نقشه نیست، بلکه بیشتر تفسیر معنای آن و با انجام این کار، باز کردن راه‌هایی به سوی تولید بازنمایی‌های جایگزین و چارچوب‌های بالقوه جایگزین برای درک و حضور در جهان است (Pickles, 2004).

دوره-آموزش-حرفه-ای-gis

4. ترفند خدا و مقاومت های روزانه

4.1 دید خدا از ایالت

یک موضوع مشترک در رویکردهای ساختارشکنی و پدیدارشناختی برای درک قدرت نقشه‌ها، درگیر شدن با روش‌هایی است که نقشه‌برداری و نقشه‌برداری در گفتمان‌های فنی، مدرنیستی و استعماری ثبت شده و همچنان ادامه دارد. این نقدها خاطرنشان می‌کنند که قدرت نقشه‌ها به‌عنوان ابزاری برای نظم‌دهی و کنترل، از قدرتمندان به آن‌هایی که کمتر می‌شوند، جریان دارد. این امر در دو سطح دیده می‌شود: اول، در تکنوکراسی که نقشه‌ها حول آن ساخته و تولید می‌شوند، و دوم، در روش‌هایی که نقشه‌ها دیدگاه‌های خاصی را از جهان به‌عنوان سخت‌گیرانه، مطلق و صحیح نشان می‌دهند.

Obermeyer (1995) پایه های یک “تکنوکراسی پنهان” رو به رشد را در سیستم های نوظهور مبتنی بر کامپیوتر طراحی و تولید نقشه دید. انتقاد اوبرمایر اگرچه به طور خاص بر سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی متمرکز است، بر سابقه‌ای طولانی در مورد دسترسی و نمایندگی در ساختارهای تکنوکراتیک جامعه استوار است. با اشاره به تشابهات بین مدیریت علمی Taylorism و استخدام GIS بر آموزش و توانایی فنی. برای هارلی، با تکیه بر فوکو، این همان «قدرت داخلی» بود که نقشه‌برداران در طراحی و تولید نقشه‌ها تمرین می‌کردند (رجوع کنید به Rose-Redwood، 2015، ص 4).

در سطحی دیگر، نقشه ها ابزاری برای تولید و انتشار دانش خاص هستند. در تولید آنها (یا تولید مجدد مداوم، به بخش 4.2 مراجعه کنید) و تفسیر، نقشه ها ادعاهایی را بر جهان هایی که نشان می دهند دارند. این «قدرت نقشه‌ها» است (وود، 1992): توانایی آنها برای شکل دادن به آنچه دیده می‌شود و آنچه نیست و بنابراین، آنچه می‌تواند و از طریق یک نقشه مشخص شناخته می‌شود. نقشه ها تمایل دارند دیدگاه های سختگیرانه و انتزاعی از جهان ارائه دهند، «معرفت شناسی های ناظر» (Couclelis، 1988) و «نماهایی از ناکجاآباد» را ارائه دهند که در آن چیزی قرار می گیرند که دونا هاراوی آن را «حیله خدا» یک عینیت غیرممکن می نامد (هاروی، 1988). ، 1991). هاروی (2000، ص 557) خاطرنشان می‌کند که این نوع بازنمایی در راستای منافع قدرتمندان در مورد رشته جغرافیا به‌عنوان یک کل صادق است، و نقشه‌ها به‌عنوان «شکل برجسته بازنمایی» در این حوزه عمل می‌کنند.

4.2 رویکردهای مشارکتی و آموزگارانه

در برابر چنین رویکردها و انتقادهایی از قدرت نقشه برداری از بالا به پایین، محققان و دست اندرکاران رویکردهای مشارکتی و پیشگیرانه تری (“پایین به بالا”) به نقشه ها و نقشه برداری از طرق مختلف انجام داده اند (نگاه کنید به نقشه برداری مشارکتی ). در حالی که پوشش انواع روش‌ها و معرفت‌شناسی‌های درگیر در پروژه‌های نقشه‌برداری مشارکتی، عمومی و انتقادی در اینجا غیرممکن است، رویکردهای اعزامی به نقشه‌برداری و نقد آن، رویکردهای کیفی به علم GIS، و کنش‌های ذهنی و مقاومتی که با دستگاه‌های فضایی متحرک انجام می‌شود، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. (نگاه کنید به نقشه برداری موبایل و طراحی پاسخگو ، در آینده).

اول، رویکرد اکتشافی به نقشه‌برداری شاید قوی‌ترین ارتباط را با بیل بانج و اکتشافات و موسسات جغرافیایی دیترویت داشته باشد که در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 اجرا می‌شد (مانند بانج، 1971). جان پیکلز (در کرامپتون و ویلسون، 2015، ص 33) این رویکرد را اینطور خلاصه می‌کند: «من می‌توانم یک فناوری بیاورم، اما شما سؤال دارید، اطلاعات را آورده‌اید، و ما با هم کار خواهیم کرد». این رویکرد را می‌توان به‌عنوان «رادیکال مضاعف» در این ایده خواند که نه تنها می‌توان ساختارهای قدرت غیرمسلط را از طریق نقشه‌برداری خوانا کرد، بلکه اعضای جوامع مورد نظر نه تنها باید موضوع نقشه‌برداری، بلکه نویسنده نیز باشند. پروژه ها (تاچر، 2017). به بحث منابع اضافی برای وارن و کاتز (2014) در مورد میراث این رویکرد مراجعه کنید.

دوم، تحت تأثیر تلاش‌ها برای زیر سؤال بردن ارتباط دقیق GIS با رویکردهای کمی (Pavlovskaya، 2006؛ Schuurman، 2000؛ Sheppard، 1995)، جامعه‌ای به وجود آمده است که علاقه‌مند به ترکیب رویکردهای کیفی با علم GIS و نقشه‌برداری است (Kwan & Knigge, 2006; و الوود، 2009؛ اگرچه، برای بحث در مورد محدودیت‌های بالقوه، لژچینسکی، 2009 را نیز ببینید). به عنوان مثال، کوان (2002)، GIS را با خاطرات سفر ترکیب کرد تا شیوه های مختلف روزانه زنان را برجسته کند. پاولوسکایا (2009، p.162) استدلال می‌کند که تجسم پارادایم‌های غیرمسلط کار هستی‌شناختی را انجام می‌دهد: «وقتی قابل مشاهده باشند، وجود دارند و دیگر نمی‌توان آنها را نادیده گرفت».

سوم، در کنار ظهور دستگاه‌های متحرک آگاه از فضای مکانی و استفاده از آنها در ایجاد و تخصیص داده‌های مکانی در مورد زندگی روزمره، رویه رو به رشدی برای تبدیل سیستم‌های نظارتی قبلی به سیستم‌های مخفی ظاهر شده است. ابداع شده توسط Mann و همکاران. (2003)، sousveillance عمل استفاده از فناوری ها برای نظارت بر کسانی است که دارای قدرت نهادی هستند و نظم (فضایی) آنها در جهان را به چالش می کشد. هنگامی که با داده‌های مکانی ترکیب می‌شود، شیوه‌های مخفیانه شامل شیوه‌های ضد کارتوگرافی مانند پروژه نقشه برداری ضد اخراج می‌شود که افرادی را که در سانفرانسیسکو فرآیندهای اخراج و اصیل‌سازی را هدایت می‌کنند، شناسایی می‌کند و نامی برای آنها می‌گذارد.

در نهایت، مهم است که توجه داشته باشیم که مشارکت یک جامعه بزرگتر در فرآیند طراحی و توزیع نقشه، ذاتاً یک نقد نقشه‌برداری از ساختارهای قدرت مسلط در جامعه ایجاد نمی‌کند (الوود، 2006). فاصله زیادی بین تخصیص مشارکت اکسپدیشن های بومن برای اهداف دولتی و نظامی بیشتر وجود دارد (Wainwright، 2013؛ همچنین به منابع اضافی برای اطلاعات در مورد اکسپدیشن های بومن و مناقشات مربوطه مراجعه کنید) و تلاش های نقشه برداری مستقل Counter Cartographies Collective برای براندازی موارد مشابه. اهداف در محوطه دانشگاه کارولینای شمالی چپل هیل (Counter Cartographies Collective و همکاران، 2012). نقشه برداری متقابلبه عنوان یک اصطلاح، توسط نانسی پلوسو (1995) برای توصیف روش‌هایی ابداع شد که توسط آن فعالان بومی از نقشه‌ها برای تلاش برای درخواست مجدد دسترسی به زمین و استفاده از حقوقی استفاده می‌کردند که در نقشه‌های رسمی دولتی نشان داده نمی‌شد.

علاوه بر این، بسیاری از این رویکردها برای نگاشت بیشتر «از پایین به بالا» از مجموعه‌های متنوعی از تعهدات نظری و تجربی ناشی می‌شوند که می‌توانند به تکرارهای جذاب تجسم‌های مشابه در زمان و مکان منجر شوند. جایی که پروژه بوستونوگرافی از فناوری جدید نقشه برداری وب استفاده می کند تا به طور هدفمند پروژه های نقشه برداری شناختی کوین لینچ را منعکس کند (وودراف و والاس، 2010؛ لینچ، 1960)، شباهت های بصری بین نقشه جابجایی پروژه نقشه برداری ضد اخراج و نقشه مشابه تولید شده توسط چهارمین دیترویت. اکسپدیشن جغرافیایی برای محله ترامبول کمتر عمدی است ( شکل های 1 و 2). مجموعه‌های مشابهی از نگرانی‌ها در طول زمان به وجود می‌آیند، زیرا نقشه‌برداران و دانشمندان GIS تلاش کرده‌اند تا با محدودیت‌های جامعه و نقشه‌برداری درگیر شوند. در انجام این کار، مراقبت از نقشه‌ها و نقشه‌برداری‌ها ضروری است که به نقد اجازه می‌دهد با «فرض‌های قالب‌بندی و در عین حال سرمایه‌گذاری روی موضوع» مقابله کند (Schuurman & Pratt, 2002, p. 291).

شکل 1. نقشه محل نقل مکان افراد هنگام اخراج از سانفرانسیسکو. نقشه موجود در پروژه نقشه برداری ضد اخراج . منبع: با اجازه نویسنده استفاده شده است. 

شکل 2. نقشه ای از DGEI چهارم که محل نقل مکان خانواده های آواره در منطقه متروی دیترویت را نشان می دهد. از اکسپدیشن و مؤسسه جغرافیایی دیترویت در آن زمان و اکنون: توضیحاتی در مورد “یادداشت های میدانی شماره 4: جامعه ترامبول”. منبع: نقشه موجود از یادداشت های میدانی DGEI بنیاد Antipode . با اجازه نویسنده استفاده شده است. 

5. اشیاء ثابت در مقابل تبدیلات انتوژنتیک

در کنار نمای نقشه ها به عنوان ارائه نماها از بالا یا پایین، تمرکز جدیدتری بر روی نقشه ها به عنوان پسا بازنمایی شده است. در چنین رویکردهای هستی‌زایی ، نقشه‌ها هرگز از نظر هستی‌شناختی ایمن و اشیاء پایدار نیستند، بلکه به‌طور مداوم به وجود می‌آیند که توسط چندین بازیگر ایجاد و بازآفرینی می‌شوند. چنین دیدگاه‌هایی قدرت نقشه‌ها را از آنچه که نقشه «هست» یا شاید به نظر می‌رسد، به سمت تمرکز بر روی شیوه‌های نقشه‌برداری متمرکز می‌کند – آن اقدامات بی‌شماری که هم نقشه‌ها و هم تفسیرهایشان را به وجود می‌آورند. چنین رویکردهایی اغلب «فراتر از نقشه» پیش می‌روند تا بر روی شیوه‌های قوم‌نگاری و تجسم‌یافته‌ای تمرکز کنند که هم به تولید نقشه و هم در تفسیر می‌پردازند تا «خواندن» متنی نقشه‌های موجود به‌عنوان اشیا (داج و پرکینز، 2015، ص 38). .

با تمرکز بر پیدایش نقشه ها، رویکردهای انتوژنتیکی توجه را به مجموعه های در حال تغییری جلب می کند که به طور فزاینده ای به تولید و تجربه نقشه ها می روند. در یک سطح، تمرکز بر روی نقشه‌ها به‌عنوان آنتوژنتیک اجازه می‌دهد تا توجه بیشتری به چگونگی انتقال فزاینده فناوری‌های فضایی به فضا و روابط فضایی داشته باشیم (داج و کیچین، 2005). در این دیدگاه، فنی استنرم افزار، پلتفرم های نقشه برداری، که از طریق آنها قدرت نقشه ها عمل می کند (Kitchin & Dodge, 2007). در سطحی دیگر، همین مجموعه‌های داده‌های مکانی و تجسم، نقشه‌های بسیار شخصی را تولید می‌کنند که توسط افراد در زندگی روزمره‌شان استفاده می‌شود. با بی‌ثبات کردن نقشه به‌عنوان یک شی و تمرکز بر پیدایش نقشه در استفاده روزانه، رویکردهای انتوژنتیکی امکان درک بیشتری از شیوه‌های شادی‌بخش زندگی روزمره را فراهم می‌کنند. عمل ایجاد نقشه و تفسیر نقشه به‌عنوان یک عمل عمیقاً شخصی، احتمالی و اجتماعی بازیابی می‌شود (براون و لاوریر، 2006).

 

6. قدرت و عمل

توجه به ماهیت خاص و اقتضایی این بحث از نقشه کشی و قدرت حائز اهمیت است. دیالکتیک ایجاد شده برای این مدخل نه ایستا است و نه به معنای کلی کردن است. بلکه اکتشافی هستند که از طریق آنها انواع رویکردها برای درک و نقد قدرت نقشه ها ممکن است رخ دهد. انتخاب آنها، درست مانند انتخاب مواردی که باید در نقشه یا پایگاه داده گنجانده یا حذف شوند، ناگزیر هم ساختار قطعه و هم تعصبات نویسنده را منعکس می کند. نمودار زیر به طور مختصر سه سنت از این قبیل را تشریح و منابعی را ارائه می کند:

سنت ایده های کلیدی انتشارات نمونه
نقشه کشی های عجیب و غریب، GIS
  • کار عجیب و غریب و زندگی موجود در تولید دانش/نقشه را بشناسید
  • بازجویی از روابط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی موجود در نرم افزار، الگوریتم ها، کدهای مورد استفاده برای تولید نقشه ها
براون و ناپ (2008)؛ Gieseking (2018)
کارتوگرافی مارکسیستی
  • خطوط سرمایه و قدرت دولتی را تجسم و ترسیم کنید
  • بررسی کنید که چگونه نقشه برداری در خدمت منافع دولت است
لاکوست (1973)؛ Toscano & Kindle (2015)
نقشه برداری بومی
  • برای تضمین مالکیت و سایر حقوق، از زمین های اجدادی مطالبه کنید
  • به طور همزمان، به طور بالقوه زمین های مذکور را برای غارت و تخریب قابل مشاهده کنید
چاپین و همکاران (2005)؛ هانت (2013); شکل 3 را ببینید

 

شکل 3. تصویر محبوب کارل ساک از محل تعامل خط لوله دسترسی داکوتا و زمین های سیوکس. منبع: کارل ساک با اجازه نویسنده استفاده شده است. 

مدخل های دیگر در مجموعه دانش برخی از این مطالب را پوشش می دهند. به عنوان مثال، برای بحث در مورد عملکرد کارتوگرافی به عنوان هنر، به مدخل Cartography and Art مراجعه کنید. برای مطالعه بیشتر در مورد قدرت و پراکسیس، به نقد معرفت شناختی مراجعه کنید . منابع اضافیفهرست شده در زیر تلاش می کند تا راهنمایی های بیشتری از جمله نموداری از جلسات و پروژه های نقشه برداری حیاتی و GIS ارائه کند. با این حال، در سکوت‌ها و شکاف‌های خود، این مدخل را می‌توان در کنار هر متن یا نقشه دیگری «واشکنی» کرد و خوانندگان تشویق می‌شوند که هم به این قطعه و هم به نقشه‌هایی که با آن‌ها برخورد می‌کنند و تولید می‌کنند نگاهی انتقادی و بازتابی داشته باشند. تولید و تجربه نقشه‌ها تجربه‌ای تجسم‌یافته و اغلب شادی‌بخش است، اما مملو از قدرت است. ظهور اخیر و در حال انجام فناوری های جدید نقشه برداری و منابع جدید برای اطلاعات مکانی به این معنی است که احتمالاً نقشه های بیشتری نسبت به قبل توسط افراد بیشتری ساخته می شود. نقشه ها برگشته اند، اما در نظر گرفتن چه نوع هایی ضروری است (O’Sullivan et al., 2017). یک «تداوم تاریخی شگفت‌انگیز» در نقش‌هایی که نقشه‌ها در جامعه بازی می‌کنند وجود دارد (Pickles, 2004, p. 12) با نقشه‌های بیشتری که برای بهره‌برداری، کنترل و کشتن مستقیم از همیشه استفاده می‌شود (برایان و وود، 2015؛ گرگوری، 2010). درک روابط بین نقشه‌برداری و قدرت صرفاً تمرین دانش نیست، بلکه مستلزم درگیری مداوم در عمل ساختن نقشه‌هایی است که پارادایم‌های غالب قدرت و استثمار و اینکه چگونه این پارادایم‌ها از طریق نقشه‌ها و نقشه‌سازی نمونه‌سازی می‌شوند را زیر سؤال می‌برد.

منابع:

اندرسون، بی (1991). جوامع خیالی (نسخه دوم). لندن، انگلستان: Verso.

براون، بی، و لویر، ای. (2006). نقشه ها و سفرها: یک بررسی قومی-روش شناختی. Cartographcia, 40 (3), 17-33. DOI:  10.3138/6QPX-0V10-24R0-0621

براون، ام.، و ناپ، ال. (2008). کوئیرینگ نقشه: تنش های مولد برخورد معرفت شناسی ها. سالنامه انجمن جغرافیدانان آمریکایی، 98 (1)، 40-58. DOI:  10.1080/00045600701734042

برایان، جی، و وود، دی (2015). اسلحه سازی نقشه ها نیویورک: گیلفورد.

Bunge، WW (1971). فیتزجرالد: جغرافیای یک انقلاب . کمبریج، MA: Schenkman Press.

چاپین، ام.، لمب، زی، و ترلکلد، بی (2005). نقشه برداری از سرزمین های بومی Annual Review of Anthropology, 34 , 619-638. DOI:  10.1146/annurev.anthro.34.081804.120429

Clark, KC, & Cloud, JG (2000). درباره ریشه های نقشه برداری تحلیلی. نقشه کشی و علم اطلاعات جغرافیایی، 27 (3)، 195-204. DOI:  10.1559/152304000783547821

Cope, M., & Elwood, S. (2009). GIS کیفی: رویکرد ترکیبی . لندن: سیج.

Couclelis، H. (1988). حقیقت جویان: جغرافیدانان در جست و جوی جهان انسانی. در RG Golledge, H. Couclelis, and P. Gould (Eds.), A Ground for Common Search (ص 148-155). سانتا باربارا: مطبوعات جغرافیایی سانتا باربارا.

Counter Cartographies Collective، Dalton, C., & Mason-Deese, L. (2012). اقدامات ضد (نقشه برداری): نقشه برداری به عنوان تحقیقات نظامی. ACME،  11 (3)، 439-366.

کرامپتون، جی دبلیو (2001). نقشه ها به عنوان ساختارهای اجتماعی: قدرت، ارتباطات و تجسم پیشرفت در جغرافیای انسانی، 25 (1)، 235-252. DOI:  10.1191/030913201678580494

کرامپتون، جی و ویلسون، MW (2015). هارلی و جمعه بندر: گفتگو با جان پیکلز. کارتوگرافیا، 50 (1)، 28-36. DOI:  10.3138/carto.50.1.06

دوج، ام.، و کیچین، آر. (2005). کد و انتقال فضا. سالنامه انجمن جغرافیدانان آمریکایی، 95 (1)، 162-180. DOI:  10.1111/j.1467-8306.2005.00454.x

دوج، ام.، و پرکینز، سی (2015). تأمل در مورد تأثیر جی بی هارلی و آنچه که او در «تشکیل نقشه» از دست داده است. کارتوگرافیا، 50 (1)، 37-40. DOI:  10.3138/carto.50.1.07

Edney، MH (2015). نقشه کشی و نارضایتی های آن کارتوگرافیا، 50 (1)، 9-13. DOI:  10.3138/carto.50.1.02

الوود، اس (2006). فراتر از همکاری یا مقاومت: سیاست فضایی شهری، سازمان‌های اجتماعی و روایت‌های فضایی مبتنی بر GIS. سالنامه انجمن جغرافیدانان آمریکا، 96 (2)، 323-341. DOI:  10.1111/j.1467-8306.2006.00480.x

الوود، اس. (2015). هنوز در حال ساختن نقشه: نقشه برداری مالی خرد و سیاست بصری انتزاع صمیمی. کارتوگرافیا، 50 (1)، 45-49. DOI:  10.3138/carto.50.1.09

Gieseking، JJ (2018). Operating Anew: Queering GIS با نرم افزار Good Enough. جغرافیدان کانادایی DOI:  10.31235/osf.io/da7h4

گریگوری، دی (2010). جنگ و صلح. معاملات مؤسسه جغرافی دانان بریتانیایی، 35 ، 154-186. DOI:  10.1111/j.1475-5661.2010.00381.x

هاراوی، دی (1988). دانش‌های موقعیت‌یافته: پرسش علم در فمینیسم و ​​امتیازات جزئی ادراکی. مطالعات فمینیستی، 14 (3)، 575-599.

هاراوی، دی (1991). سیمیان ها، سایبورگ ها و زنان: اختراع مجدد طبیعت. نیویورک: روتلج.

هارلی، جی بی (1988). سکوت و رازداری: دستور کار پنهان نقشه برداری در اروپای مدرن اولیه ایماگو موندی، 40 ، 57-76.

هارلی، جی بی (1989). تخریب نقشه کارتوگرافی 26 (2)، 1-20.

هاروی، دی (2000). جهان وطنی و پیش پاافتادگی شرارت های جغرافیایی. فرهنگ عامه، 12 (2)، 529-564. DOI:  10.1215/08992363-12-2-529

هانت، اس (2013). هستی شناسی های بومی: سیاست تجسم یک مفهوم. جغرافیاهای فرهنگی، 21 (1)، 27-32. DOI:  10.1177/1474474013500226

کیچین، آر، و دوج، ام. (2007). بازنگری نقشه ها پیشرفت در جغرافیای انسانی، 31 (3)، 331-344. DOI:  10.1177/0309132507077082

کوان، ام (2002). تجسم فمینیستی: بازبینی GIS به عنوان روشی در تحقیقات جغرافیایی فمینیستی. سالنامه انجمن جغرافیدانان آمریکایی، 92 (4)، 645-661. DOI:  10.1111/1467-8306.00309

Kwan, M., & Knigge, L. (2006). انجام تحقیقات کیفی با GIS: تلاشی بی‌سابقه؟ محیط زیست و برنامه ریزی الف، 38 (11)، 1999-2002. DOI:  10.1068/a38462

Lacoste, Y. (1973). تصویری از جنگ جغرافیایی: بمباران دایک ها در رودخانه سرخ، ویتنام شمالی. آنتی پاد، 5 ، 1-13.

لیک، آر (1993). برنامه ریزی و جغرافیای کاربردی: پوزیتیویسم، اخلاق و سیستم های اطلاعات جغرافیایی. پیشرفت در جغرافیای انسانی، 17 (3)، 404-413. DOI:  10.1177/030913259301700309

لاورتی، اس ام (2003). پدیدارشناسی و پدیدارشناسی هرمنوتیک: مقایسه ملاحظات تاریخی و روش شناختی. مجله بین المللی روش های کیفی، 2 (3)، 21-35. DOI:  10.1177/160940690300200303

Leszczynski، A. (2009). محدودیت های کمی برای تعاملات کیفی: GIS، انتقادات آن، و شکاف فلسفی. جغرافی دان حرفه ای، 61 (3)، 350-365. DOI:  10.1080/00330120902932026

لینچ، ک. (1960). تصویر شهر . کمبریج، MA: انتشارات دانشگاه هاروارد.

Mann, S., Nolan, J., & Wellman, B. (2003). Sousveillance: اختراع و استفاده از دستگاه‌های محاسباتی پوشیدنی برای جمع‌آوری داده‌ها در محیط‌های نظارتی. نظارت و جامعه، 1 (3)، 331-355. DOI:  10.24908/s&s.v1i3.3344

Monmonier، M. (2002). جاسوسی با نقشه ها: فناوری های نظارتی و آینده خصوصی . شیکاگو: انتشارات دانشگاه شیکاگو.

O’Sullivan, D., Bergmann, B., & Tacher, J. (2018). فضایی، نقشه ها و ریاضیات در جغرافیای انسانی انتقادی: به سوی یک تکرار با تفاوت. جغرافی دان حرفه ای، 70 (1)، 129-139. DOI:  10.1080/00330124.2017.1326081

Obermeyer, N. (1995). تکنوکراسی پنهان GIS. نقشه کشی و سیستم های اطلاعات جغرافیایی، 22 (1)، 78-83. 10.1559/152304095782540609

Openshaw, S. (1991). نگاهی به بحران GIS در جغرافیا، یا استفاده از GIS برای کنار هم قرار دادن Humpty Dumpty. محیط زیست و برنامه ریزی الف، 23 (5)، 621-628. DOI:  10.1068/a230621

Pavlovskaya، M. (2006). نظریه پردازی با GIS: ابزاری برای جغرافیاهای بحرانی؟ محیط زیست و برنامه ریزی A, 38 (11), 2003-2020. DOI:  10.1068/a37326

Pavlovskaya، M. (2009). تجسم فمینیستی در R. Kitchin, and N. Thrift (Eds.), International Encyclopedia of Human Geography (ص. 157-164). آمستردام: الزویر.

پلوسو، ن. (1995). اینها چوبهای کیست؟ نقشه برداری مقابله با مناطق جنگلی در کالیمانتان، اندونزی. آنتی پاد ، 27 (4)، 383-406. DOI:  10.1111/j.1467-8330.1995.tb00286.x

پرکینز، سی (2007). “نقشه برداری.” در I. Douglas, R. Huggett, and C. Perkins (Eds.), Companion Encyclopedia of Geography: From Local to Global (Second Edition) (صص 553-570). لندن: روتلج.

پرکینز، سی، و دوج، ام. (2009). تصاویر ماهواره ای و منظره فضاهای مخفی. Geoforum, 40 (4), 546-560. DOI:  10.1016/j.geoforum.2009.04.012

Pickles, J. (Ed.) (1995). حقیقت زمینی نیویورک: گیلفورد پرس.

پیکلز، جی (2004). تاریخچه فضاها نیویورک: روتلج.

رابینسون، A.، و پچنیک، BB (1976). ماهیت نقشه ها: مقالاتی در جهت درک نقشه ها و نقشه برداری . شیکاگو: انتشارات دانشگاه شیکاگو.

رابینسون، ا.، موریسون، ج.، موهرک، پی، کیمرلینگ، ای جی، و گوپتیل، اس. (1995). عناصر کارتوگرافی، ویرایش ششم . نیویورک: وایلی.

رز-ردوود، آر (2015). مقدمه: محدودیت های ساختارشکنی نقشه. کارتوگرافی، 50 (1)، 1-8.

Schuurman, N. (2000). Critical GIS: نظریه پردازی یک رشته در حال ظهور کارتوگرافیا، مونوگراف 53.

Schuurman, N. & Pratt, G. (2002). مراقبت از موضوع: فمینیسم و ​​نقد GIS. جنسیت، مکان و فرهنگ، 9 (3)، 291-299. DOI:  10.1080/0966369022000003905

شپرد، ای (1995). GIS و جامعه: به سمت یک دستور کار تحقیقاتی. نقشه کشی و سیستم های اطلاعات جغرافیایی، 22 (1)، 5-16. DOI:  10.1559/152304095782540555

اسمیت، ن. (1992). تاریخ و فلسفه جغرافیا: جنگ های واقعی، جنگ های تئوری. پیشرفت در جغرافیای انسانی، 16 (2)، 257-271. DOI:  10.1177/030913259201600208

تیلور، پی (1990). نظر تحریریه: GKS. فصلنامه جغرافیای سیاسی، 9 (3)، 211-212.

تاچر، جی (2017). بازبینی چهارمین اکسپدیشن جغرافیایی دیترویت به عنوان یک عمل GIS حیاتی. به زودی در بنیاد Antipode – انجمن “جامعه ترامبول”. موجود در: https://radicalantipode.files.wordpress.com/2017/02/dgei-field-notes_jim-thatcher.pdf

تاچر، جی.، برگمان، ال.، اوسالیوان، دی.، ریکر، بی.، رز-ردوود، آر.، بارنز، تی جی، … و ویلسون، MW (2016a). بازبینی Critical GIS: بازتاب هایی از جمعه بندر. محیط و برنامه ریزی A , 48 , 815-824. DOI:  10.1177/0308518X15622208

تاچر، جی.، دی. محمودی، و دی. اوسالیوان. (2016b). استعمار داده ها: مرز دیجیتال، زندگی روزمره و انباشت از طریق سلب مالکیت. محیط و برنامه ریزی D , 34 (6), 990-1006. DOI:  10.1177/0263775816633195

Thonchai, W. (1994). Siam Mapped: A History of the Geo-Body of a Nation . هونولولو: انتشارات دانشگاه هاوایی.

Toscano, A., & Kinkle, J. (2015). کارتوگرافی های مطلق: زیبایی شناسی اقتصاد برای قرن بیست و یکم . Winchester: Zero Books.

وین رایت، جی (2013). ژئوپیراسی: اواکساکا، تجربه گرایی مبارز و تفکر جغرافیایی . نیویورک: پالگریو مک میلان.

وود، دی (1992). قدرت نقشه ها نیویورک: گیلفورد

وود، دی (2010). بازاندیشی در مورد قدرت نقشه ها نیویورک: گیلفورد.

Wood, D., & Fels, J. (1986). طراحی روی نشانه ها: اسطوره و معنا در نقشه ها. کارتوگرافیا، 23 (3)، 54-103.

وودراف، ا.، و والاس، تی (2015). «محله خود را نقشه برداری کنید! (دوباره!)» موجود در: https://bostonography.com/2015/map-your-neighborhood-again/

اهداف یادگیری:
  • توضیح دهید که چگونه همه نقشه ها در روابط قدرت و دانش تولید می شوند. توضیح دهید که چگونه همه نقشه ها روابط خاصی از قدرت و دانش را بیان می کنند.
  • درک اینکه چگونه تصمیمات در طراحی نقشه و داده های اساسی که نقشه از آن ترسیم می شود، بر آنچه کاربران می توانند از نقشه بدانند تأثیر می گذارد.
  • با استفاده از یکی از رویکردهای درک قدرت نقشه ها از ورودی، نقشه را شناسایی و نقد کنید.
  • شناسایی و نقد نقشه ای که از طریق رویکردهای نظارتی برای تهیه نقشه ایجاد شده است. شناسایی و نقد نقشه ای که از طریق رویکردهای مشارکتی یا ذهنی ایجاد شده است.
  • شناسایی کنید که چگونه روش‌های مختلف طبقه‌بندی داده‌ها برای یک مجموعه داده واحد می‌تواند تجسم‌های متفاوتی را ایجاد کند که تأثیر متفاوتی روی کاربران خواهد داشت.
  • نقشه منطقه‌ای را که به خوبی می‌شناسید، برای یافتن سکوت‌ها، نقاط کور، و لحظات تضاد که ساختارهای قدرت بزرگ‌تری را نشان می‌دهند، تجزیه کنید.
  • دو تصویر از یک منطقه ایجاد کنید – یکی برای تبلیغات در بروشور توریستی و دیگری برای تجزیه و تحلیل نگرانی های بهداشت عمومی و ایمنی.
سوالات ارزشیابی آموزشی:
  1. دو تصویر از یک منطقه را پیدا کنید (یا ایجاد کنید) – یکی برای استفاده گردشگران و دیگری ایجاد شده توسط یک گروه حمایت عمومی (مانند نقشه امنیت عمومی). چه محدودیت هایی هر تجسم را شکل داده است، نویسندگان چگونه از قدرت خود استفاده کردند؟ در نظر بگیرید که چه چیزی برای گنجاندن و حذف در هر نقشه انتخاب شده است.
  2. چگونه تولید و تفسیر نقشه با توجه به نقشه‌برداری حیاتی و علم GIS تغییر کرده است؟
    1. چگونه می‌توانید نقشه‌تان را به شیوه‌ای بازتابی‌تر و جامع‌تر بسازید؟
    2. چگونه می‌توانید نقشه‌ها را به گونه‌ای تفسیر و نقد کنید که نقاط کور آن‌ها و دانش‌ها و قدرت‌هایی را که بر خلق و تفسیر آن‌ها تأثیر گذاشته‌اند بهتر نشان دهد؟
  3. چگونه یک نقشه زنده با امکان بازسازی و تفسیر مجدد است؟ چطور ممکن است نباشد؟ به عبارت دیگر، حدود تفسیر یک نقشه داده شده چیست؟ آیا رسانه بر نحوه مشاهده نقشه شما تأثیر می گذارد (مثلاً یک نقشه تعاملی در مقابل کاغذ)؟
  4.  اگر قابل اجرا است، برخی از تجربیات نقشه برداری مشارکتی که با آن مواجه شده اید یا در آن مشارکت داشته اید، چیست؟ چه تفاوتی با سایر پروژه های نقشه برداری داشتند؟
    1. پویایی قدرت داخلی این پروژه های مشارکتی چگونه بود؟ قدرت و نفوذ چه کسانی در نقشه آشکار است، چه کسانی مستثنی هستند؟
    2. اگر ندارید، مورد نقشه خیابان باز ( https://openstreetmap.org ) را در نظر بگیرید. با نگاهی به آن، چه تفاوتی با نقشه های گوگل دارد – هم از نظر داده هایی که نشان می دهد و هم از نظر نحوه تعامل شما با آن؟
  5. به عنوان یک نقشه کش، نقشه ها را ایجاد می کنید. هنگامی که این کار را انجام می دهید (از نقشه دوره خود استفاده کنید)، سؤالات زیر را در نظر بگیرید:
    1. چه چیزی از این مجموعه داده کم است؟ چه سوالاتی را نمی توانم این داده ها را بپرسم؟
    2. چرا طرح طبقه بندی هایی را که دارم انتخاب می کنم؟ چه جایگزین هایی ممکن است اتخاذ شود؟
    3. رنگ ها و برچسب هایی که انتخاب کرده ام چگونه بر آنچه کاربر از نقشه تفسیر می کند تأثیر می گذارد؟
    4. چرا انتخاب کردم که مطالبی را که در اختیار دارم گنجانده یا حذف کنم؟ من در کجا محدودیت های دانش را برای کاربر تعیین کرده ام و چرا این کار را انجام داده ام؟
  6. چگونه روابط قدرت ذاتی در شکل 3 را تجزیه می کنید ؟ آیا از طریق یک روش مشارکتی یا نظارتی ایجاد شده است؟
منابع اضافی:
  • پروژه نقشه برداری ضد اخراج https://www.antievictionmap.com/
  • اکسپدیشن بومن
    • سایت رسمی:  https://americangeo.org/initiatives/bowman-expeditions
    • چند نقد:
      • وین رایت، جی (2013). ژئوپیراسی: اواکساکا، تجربه گرایی مبارز و تفکر جغرافیایی . نیویورک: پالگریو مک میلان.
      • برایان، جی و وود، دی (2015). اسلحه سازی نقشه ها نیویورک: گیلفورد.
      • Grossman، Z. “جنجال جغرافیایی بر سر سفرهای بومن / مکزیک Indígena.” موجود در: https://academic.evergreen.edu/g/grossmaz/bowman.html
  • Cope, M., & Elwood, S. (2009). GIS کیفی: رویکرد ترکیبی . لندن: سیج.
  • Counter Cartographies Collective. https://www.countercartographies.org/
  • کرامپتون، جی دبلیو (2010). نقشه برداری: مقدمه ای انتقادی بر کارتوگرافی و GIS . وایلی-بلکول.
  • کرامپتون، جی دبلیو، و کرایگر، جی (2005). درآمدی بر کارتوگرافی انتقادی. ACME، 4 (1)، 11-33
  • دنیل، ام (2011). جست و جوی نقشه نگاری رادیکال دیدگاه های نقشه کشی، 68 ، 7-28.
  • دوج، ام.، کیچین، آر.، و پرکینز، سی (2009). بازاندیشی نقشه ها لندن: روتلج.
  • Dodge, M., Perkins, C., & Kitchin, R. (2009). حالت ها، روش ها و لحظات نقشه برداری: مانیفست برای مطالعات نقشه. در M. Dodge، R. Kitchin و C. Perkins (ویراستار)، بازاندیشی نقشه ها: مرزهای جدید در نظریه نقشه برداری . ابینگدون: روتلج.
  • Goodchild، MF، Egenhofer، MJ، Kemp، KK، Mark، DM، & Sheppard، E. (1999). مقدمه ای بر پروژه وارنیوس مجله بین المللی علوم اطلاعات جغرافیایی، 13 (8)، 731-745.
  • Harris, L. & Harrower, M. (ویرایشگران). (2006). موضوع ویژه: کارتوگرافی های انتقادی. ACME: An International Journal for Critical Geographies, 4 (1).
  • هریس، تی، و وینر، دی (1996). GIS و جامعه: پیامدهای اجتماعی نحوه نمایش افراد، فضا و محیط در GIS. گزارش علمی برای نشست تخصصی Initiative 19 ، 2 تا 5 مارس 1996، ساوث هاون، مینه سوتا. موجود در  https://escholarship.org/uc/item/9bw2d2rw
  • O’Sullivan، D. (2006). علم اطلاعات جغرافیایی: Critical GIS. پیشرفت در جغرافیای انسانی، 30 (6)، 783-791.
  • Schuurman, N. (2000). مشکل در قلب: GIS و منتقدان آن در دهه 1990. پیشرفت در جغرافیای انسانی، 24 (4)، 569-590.
  • Schuurman، N.، & Kwan، MP. (2004). سرمقاله مهمان: قدم زدن در جنبه اجتماعی GIS. کارتوگرافیا، 39 (1)، 1-3.
  • شپرد، ای (1995). GIS و جامعه: به سوی یک دستور کار تحقیقاتی. نقشه کشی و سیستم های اطلاعات جغرافیایی، 22 (1)، 5-16.
  • Perkins, C. 2002/2003/2004. مجموعه ای از سه گزارش پیشرفت در کارتوگرافی. پیشرفت در جغرافیای انسانی 26 (4)/ 27 (3)/ 28 (3).
  • Rose-Redwood, R. (ed.). (2015). شماره ویژه: «شکستن نقشه»: 25 سال بعد. کارتوگرافیا، 50(1).
  • تاچر، جی‌ال، برگمان، دی، اوسالیوان، بی، ریکر، آر.، رز-ردوود، تی، بارنز، ال.، … و ویلسون MW (2016). بازبینی Critical GIS: بازتاب هایی از جمعه بندر. محیط و برنامه ریزی A , 48 , 815-824.
  • وارن، جی، و کاتز، سی (2014). اکسپدیشن جغرافیایی دیترویت چه بود و اکنون چه ارتباطی دارد؟ موجود در  https://publicscienceproject.org/gwendolyn-warren-and-cindi-katz-in-conversation/
  • ویلسون، MW (2017). خطوط جدید . مینه سوتا: انتشارات دانشگاه مینه سوتا.

 

علاوه بر منابع ذکر شده در اینجا، خواننده تشویق می‌شود تا برخی از پروژه‌ها و جلساتی را که در طول سال‌ها سعی در پرداختن به نقشه‌برداری، GIS و قدرت داشته‌اند، در نظر بگیرد. این نمودار قطعی نیست، اما تاریخچه ای مداوم از تلاش های مرتبط با نقشه برداری و قدرت را نشان می دهد.

پروژه، گروه یا جلسه (سال)  ایده های کلیدی  نتایج کلیدی، انتشارات
سفرهای جغرافیایی دیترویت (1969 – 1972 یا بعد از آن) موضوعات نقشه تعیین شده توسط انجمن. نقشه های ساخته شده توسط جامعه سفرهای دیگر (ونکوور، و غیره)، روش اعزامی، فیتزجرالد ، یادداشت های میدانی DGEI .
جلسه جمعه بندر (1993) گفتگو بین نقد GIS و دانشمندان نوظهور GIS; پر کردن شکاف کمی-کیفی حقیقت زمینی ؛ ابتکار 19; دستور کار GIS و جامعه (نگاه کنید به شپرد، 1995)
مرکز ملی تجزیه و تحلیل اطلاعات جغرافیایی: ابتکار 19 (1996 – در حال انجام) برای توسعه و حمایت از تحقیقاتی که در آن متخصصان و منتقدان GIS ممکن است با هم کار کنند پروژه وارنیوس؛ مجموعه ای از گزارش ها و کارگاه های آموزشی؛ کارگاه های GIS و Society (به هریس و وینر، 1996 مراجعه کنید). GIS/2
پروژه Varenius (1997-2000) انجام تحقیق، آموزش و اطلاع رسانی در GIScience (و تعریف و ارزش گذاری نهادی GIScience) مجموعه ای از جلسات و مجموعه ای از نشریات (نگاه کنید به Goodchild و همکاران، 1999)
جمعه بندر 2 (2014) تقویت (دوباره) رویکردهای انتقادی، نظری، فمینیستی و سایر رویکردها در حوزه های اصلی علم GIS تاچر و همکاران، 2016; جلسات سالانه جاری پیرامون موضوع Critical GIS (مونترال، 2017، و غیره)

2 نظرات

دیدگاهتان را بنویسید