سیستمهای اطلاعات مکانی و بازیابی در زمان بلایا
7-1 مقدمه
بازیابی فاجعه بر بازگرداندن ساختمانها، مشاغل، مردم و جوامع آنها به وضعیت قابل قبول پس از رویدادی مانند زلزله یا طوفان متمرکز است که دستیابی به این اهداف مستلزم برنامهریزی و تعهد طولانی مدت است.
بازیابی بعد از بلایا با توجه به مشخصات مکانی و مقیاسهای زمانی متناسب با منطقه آسی بدهید متفاوت خواهد بود(Stevenson et al. , 2010). برای مثال، در مورد عملیات بازیابی کوتاه مدت، بازیابی را میتوان بخشی از مرحله واکنش به بحران در نظر گرفت(مانند برگرداندن افراد اسیب دیده به محل زندگی خود). علاوه بران، بازیابی بعد ازبلایا را میتوان به عنوان یک فعالیت برنامهریزی برای بحران در نظر گرفت که طی آن برنامههای بازیابی مانند استخدام افراد برای آواربرداری بعد از وقوع حادثه یا برای مشاهده مناطق آسیب دیده با استفاده از فناوریهای سنجش از راه دور جهت اندازه گیری پیشرفت بازسازی اجرا میشود(Wagner, Myint, and Cerveny, 2012).
علاوه برآن، بازایابی طولانی مدت بعد از بلایا اغلب به اندازه سایر مراحل بلایا (مانند واکنش به بلایا) مورد توجه رسانهها قرار نمیگیرد. بنابراین، استفاده از GIS و توسعه آن باید بگونهای باشد در دوره طولانی مدت بازیابی بعد از بلایا همچنان در دسترس و فعال باشد و نه اینکه بعد از استفاده در مرحله واکنش به بلایا و به محض تثبیت اوضاع به کلی فراموش شود. این موضوع مخصوصا در مقیاس بین المللی بسیار مهم است زیرا دراین گونه شرایط چندین کشور دارای قابلیتهای ضعیف GIS درزمینه زیرساخت محاسباتی، مجموعه دادههای مرجع، نیروهای دارای تخصص GIS، عدم وجود فرهنگ مدیریت موثر بحران و سایر مسایل مختصمنطقه آسیب دیده درگیر هستند در نتیجه در چنین شرایطی لازم است کمکها و پشتیبانیهای خارجی ارایه شود ک هالبته با تثبیت اوضاع و اجرای بازایابی اولیه ممکن است این کمکها و پشتیبانیها کنار گذاشته شود. بنابراین، کمکها در زمینه GIS برای بازیابی طولانی مدت بعد از بلایا باید برنامههایی برای پایداری طولانی مدت و انتقال دانش GIS به ذی نفعان مربوطه را نیز شامل شود(موسسه تحقیقات سیستمهای زیست محیطی، 2007).
در واقع، بازیابی طولانی مدت بعد از بلایا(که موضوع این فصل است) از GIS در چرخه کلی مدیریت بحران به شیوهای جدید استفاده میکند زیرا فرایندها ی این مرحله یعنی بازسازی، توسعه مجدد، بازنگری و برنامهریزی جوامع همگی با رابطه ریشهای بین GIS و جغرافی، برنامهریزی و تفکر فضایی مرتبط است. این موضوع در بخش زیر توضیح داده میشود.
7-2 جنبههای مکانی بازیابی بعد از بلایا
شکل 7-1 که برگرفته از چارچوب ملی بازیابی وابسته به سازمان مدیریت بحران فدرال درآمریکا است رهنمودهای خوبی برای ترسیم جنبههای مکانی بازایابی بعد از بلایا ارایه میدهد. کاربردهای خاص GIS به عنوان یک مکانیزم پشتیبانی برای بسیاری ازجنبههای بازیابی در بخشهای بعدی این فصل توضیح داده خواهدشد.
برای مثال، در مرحله گذار از مراقبت عمومی و تهیه پناهگاه به تامین مسکن دایمی که بخشی از بازیابی کوتاه مدت محسوب میشود GIS را میتوان برای هماهنگی و برنامهریزی مکانی استفاده کرد که این برنامهریزیها عبارتند از شناسایی مکانهای خاصی که افراد را میتوان به آنجا منتقل کرد، پایش بازسازی و توسعه مجدد خانهها و مناطق مسکونی و غیره. چنانچه شکل 7-1 نشان میدهد فعالیتهای زیرساختی و مرتبط با آوار دارای ماهیتی فضایی هستند که برای برنامهریزی و هماهنگی از GIS استفاده میکنند. همچنین مراقبتهای بهداشتی و بهداشت عمومی نیز فعالیتهای منحصر به مکان خاص هستند که برای انتخاب مکان مانند تعیین بهترین محل برای تاسیس مراکز بهداشتی موقت از GIS استفاده میکنند. و در نهایت چنانچه در شکل 7-1 نیز قابل مشاهده است، فعالیتهای کاهش اثرات بلایا مانند شناسایی ریسک و آسیب پذیری و ارتباط با جوامع درباره بازسازی موثرتر منطقه در فرایند بازیابی بعداز بلایا لحاظ میشود. فصل 8 به موضوع کاهش آثار بلایا وهمچنین کاربرد GIS در فعالیتهایی مانند ارزیابی ریسک و آسیب پذیری میپردازد.
شکل 7-1 زنجیره بازیابی، (FEMA, 2011)
یکی دیگر از جنبههای مکانی بازیابی بعد ازبلایا، روحیه دادن به افراد آسیب دیده و تقویت احساس تعلق مکانی آنها است. البته در این کتاب برای توضیح این موارد از عنوان و گروه عاطفی/فیزیولوژیکی استفاده نشده است. احساس تعلق مکانی بر احساسات، وابستگی هاو عواطف افراد نسبت هب محل زندگی آنها دلالت دارد(تـوان، 1990). برای مثال، حس تعلق مکانی را میتوان در قالب شعارها و دیوار نوشتههایی با مضامین “همه چیز به وضعیت عادی بر خواهد گشت” یا با پیامهای مذهبی و حاکی از مقاومت در برابر بلایا مشاهده کرد(شکل 7-2).
شکل 7-2 فنس چوبی آسیب دیده که بر روی آن “خدا بیلوکسی را مورد عنایت قرار دهد” نوشته شده است. این تصویر در 2006 یک سال بعد از طوفان کاترینا گرفته شد. در آن زمان تازه مراحل بازیابی در بیلوکسی شروع شده بود.
7-3 استفاده از GIS برای پشتیبانی از فعالیتهای بازیابی بعد از بلایا
7-3-1 همکاری مکانی
همکاری مکانی بر استفاده از نقشه، نمایش فضایی و نمادگذاریهای نقشه با هدف تسهیل فرایندهای همکاری دلالت دارد. این فرایندهای همکاری خود دارای ماهیت فضایی هستند(توماسزوسکی 2010). اگرچه مفهوم همکاری مکانی با همه مراحل مدیریت بلایا مرتبط هستند، اما این نوع همکاری میتواند به عنوان ابزاری برای ایجاد هماهنگی بین فعالیتهای نقش آفرینان مختلف در بازیابی درازمدت نقشی بسیار مهم در بازیابی بعد از بلایا ایفا کند(امریچ، کاتر و وسچلر 2011).
مکیچرن(2005) چارچوبی را ارایه میدهد که درآن نقش تجسم سازی به عنوان یک مکانیزم پشتیبانی در فرایند همکاری مکانی تشریح شده است. این چارچوب که در فعالیتهای بازیابی بعد ازبلایا مورد استفاده قرار میگیرد به شکل زیر ترسیم میشود.
1-هدف همکاری:
نقشه به عنوان یک زمینه مشترک میتواند با عث تسهیل همکاری و کارگروهی شود(. برای مثال، استفاده از نقشه به عنوان ابزاری برای ایجاد هماهنگی بین تلاش تیمهای فعال در زمینه فعالیتهای بازبابی مانند آوار برداری، تصمیم گیری درباره جابجایی کسب وکارها یا ارزیابی برنامههای بازیابی در زمینه تامین مسکن)(شکل 7-3)
2-ارایه پشتیبانی در زمینه گفتگوهای انسانی، به اشتراک گذاری اطلاعات، مذاکره وبحث
از نقشهها و ابزار مرتبط با نقشه میتوان برای بازتعریف وبازنگری در مفاهیم ف تجسم سازی نظرات یا به اشتراک گذاری اطلاعات استفاده کرد(شکل 7-4).
3-پشتیبانی از فعالیتهای هماهنگ شده
مانند مراکز عملیات اضطراری، نقشهها و داد ههای فضایی در پشتیبانی از ایجاد هماهنگی بین فعالیتها نقش مهمی ایفا میکند. این نوع استفاده از تکنیک تجسم سازی برای پشتیبانی از کارهای گروهی مخصوصا در فعالیتهای بازیابی کوتاه مدت بعد از فعالیتهای واکنش به بحران مهم است. برای مثال، نمایشگرهای بزرگ نقشه را میتوان برای نشان دادن مکان نهادهای مختلف مرتبط با موقعیت بحرانی استفاده کرد(شکل 7-5).
راتردام یکی از شلوغ ترین بنادر در اروپا است. نمایش نقشهها درمقیاس بزرگ میتواند نقش حیاتی در ایجاد و افزایش آگاهی موقعیتی درباره محل وجزییات کشتیهای ورودی و خروجی این بندر ایفا کند. این نوع نقشهها در زمینه ایجاد هماهنگی بین فعالیتهای گروههای مختلف افراد دخیل در مدیریت بندر و در زمان بروز وضعت اضطراری نقش مهمی دارد.
شکل 7-3 بازیابی خانهها که بعد از طوفان سندی در 2012 برگزار شد. در این تصویر دو نفر از نقشهای ایجاد شده توسط سازمان مدیریت بحران فدرال جهت همکاری در زمینه بازبینی تغییرات در نقشههای ارتفاع سیلاب استفاده میکنند.
شکل 7-4 تصویری از نقشه بزرگ بندر رتردام در هلند
شکل 7-5 تصویری از نقشه بزرگ شده فرودگاه نوتردام
7-3-2 بازسازی زیرساختهای حیاتی
بازسازی زیرساختهای حیاتی مانند برق، آب و حمل ونقل یکی از فعالیتهای اساسی در تلاشهای مربوط به بازیابی کوتاه مدت و درازمدت محسوب میشود. GIS میتواند نقشی مهم در برنامهریزی در خصوص آسیب پذیری زیرساختهای حیاتی و فعالیتهای بازسازی از طریق تجسم سازی تقریب فیزیکی و توزیع قابلیتهای حیاتی در کل منطقه داشته باشد. با توجه به اینکه ویژگیهای مجازی و فیزیکی، آسیب پذیریهای زیرساختها را تحت تاثیر قرار میدهد استفاده از GIS به عنوان یک ابزار مدیریت ضروری است. در ادامه مثالی از کاربرد GIS برای حل بحران انسداد جاده ارایه میشود(شکل 7-6).
شکل 7-6 محیط ابزار تحلیل گران شبکه در ArcMap 10. 2
شکل 7-6 مثالی فرضی از بازسازی زیرساخت حیاتی را نشان میدهد که در آن تحلیلهایی برای تعیین موانع مربوط به حمل و نقل بهینه و موثر افراد کهنسال از پناهگاه و مراکز بهداشتی و امدادی و همچنین رفع این موانع انجام میشود. دراین مثال، نقطه شروع حرکت به سمت مقصد (محل پناهگاه افراد کهنسال) که در پایین این شکل شروع میشود بصورت عدد 1 در یک دایره نشان داده شده است. نقطه میانی این مسیر که مکان یک داروخانه برای دریافت امکانات پزشکی است با عدد 2دریک دایره نشان داده شده است. در نقطه پایانی که محل یک بیمارستان است و با عدد 3در دایره شنان داد ه شده است افراد میتوانند پزشک را ببینند. مسیر بهینه حرکت بین این 3 نقطه با خط مشکی نقطه چین نشان داده شده است. اما حرکت در امتداد این مسیر با توجه به موانع شناسایی شده توسط تیمهای ارزیابی آسیب غیر ممکن است.
برای مثال، یک منطقه پراز آوار (که با چند ظلعی نشان داده شده است) و همچنین مناطق آوار کوچکتر در مسیر وجود دارد که باعث انسدادهایی در مسیر شد ه است(که بصورت X در یک دایره نشان داده شده است). نقطههای شروع این مسیر و نقاط پایانی که بصورت نقاط پایانی، خط و چند ضلعی نشان داده شده است را میتوان برای برنامهریزی مسیر نهایی وارد GIS کرد. علاوه برآن، TIGER fileshape یک شبکه جاده زیربنایی است که توسط ابزار تحلیل شبکه ArcGIS برای انجام محاسبات مسیر استفاده میشود. با تعریف نقطههای شروع، مسیرها و نقطه پایان و همچنین سایر نقاط و خطوط و محدودیتهای مسیر مبتنی بر شکل چند ضلعی، ابزار تحلیلی مسیری را تعیین میکند که نقاط شروع و نقاط پایانی را برای تعیین مسیر به هم متصل میکند و همزمان از مناطق محدود عبور نمیکند.
در شکل 7-6، مسیر نهایی محاسبه شده با استفاده از خط مشکی ممتد نشان داده شده است. چند نکته درباره این مسیر تخمینی قابل ذکر است: 1-به نحوه اتصال سه نقطه مورد نظر (پناهگاه، داروخانه و بیمارستان) توسط مسیر محاسبه شده توجه کنید. 2-دقت کنید که چگونه مسیر نهایی همه محدودیتهای مشخص شده در مسیر را دور میزند. مثال در شکل 7-8 فقط محاسبه مسیر براساس فاصله را نشان میدهداما، این مسیرها را میتوان برحسب محدودیتهای زمانی نیز محاسبه کرد(مانند دور زدن خیابانهای دارای حجم بالای ترافیک در زمانهای مشخص یا ساعات اوج ترافیک در صبح یا بعدازظهر). روشهایی که توسط تحلیل گر شبکه برای کمک به بازسازی زیرساختهای حیاتی استفاده میشود (شکل 7-6) دارای کاربردهای زیاد دیگری در فعالیتهای مدیریت بحران ازجمله برنامهریزی برای مسیر تخلیه نیز است.
7-3-3 آوار برداری
آواربرداری یکی دیگر از فعالیتهای معمول در مرحله بازیابی کوتاه مدت و درازمدت بعد از بحران است. در اینجا نیز از GIS میتوان به عنوان یک فناوری پشتیبانی قوی برای برنامهریزی، تحلیل و مدل سازی فعالیتهای آواربرداری استفاده کرد. برای مثال، آواربرداری یکی از فعالیتهای اولیهای است که نشان میدهد از مرحله واکنش عبورکرده ایم و وارد مرحله بازیابی شده ایم(مرحلهای که نیازمند منابع و قابلیتهای زیادی است). درا ین مرحله باید ابزار و تجهیزات مناسب در اختیار افرادی که مسولیت انجام این ماموریت بزرگ را برعهده گرفتهاند قرار گیرد. برنامهریزی دقیق در زمینههای زیر نقشی مهم در آواربرداری موثر و کارامد دارد 1-شناخت حجم و اندازه آواری که باید برداشته شود 2-مکانی که باید در آنجا آواردفن شود(برای مثال، محل عمومی دفن پسماند در مقایسه با مکان دفع زبالهای که بصورت تخصصی برای مواد خطرناک ساخته شده است و همچنین آواربرداری با توجه به منابع موجود چقدر طول خواهد کشید؟ (Dymon and Winter, 2012).
قابلیتهای تحلیلی GIS علاوه براینکه به درک بهتر ما در خصوص تجمع آوار براساس نقشههای ارزیابی آسیب و محل استقرار نیروهای آواربرداری کمک میکند همچنین برای برنامهریزی فعالیت آواربرداری با استفاده از الگوریتمهای شبکهای به ما کمک میکند(الگوریتمهای شبیه به آنچه در مثالهای قبلی درباره بازسازی زیرساختهای حیاتی گفته شد). شکل 7-7 یک سناریوی آواربرداری فرضی را نشان میدهد که با استفاده از ابزار تحلیل شبکهای ArcMap 10. 2 ایجاد شده است و برای تعیین مسیرهای مشخص شده در شکل 7-6 استفاده میشود. در شکل 7-7، نقاط مشکی بر روی نقشه نشان دهنده نقاط محل جمع آوری آوار و یا مکانهایی است که شهروندان باید طبق دستورالعملهای دریافت شده آوار ایجاد شده در زمان سیلاب را به آنجا منتقل کنند و یا جاییکه داواطلبان محلی باید آوار را در آنجا تلنبار کنند تا بعدا ماشینهای بزرگ جابجایی آوار آنها را جابجا کنند. اشکال چندضلعی خاکستری رنگ در اطراف مکانهای جمع آوری آوار، ناحیه و شعاع خدمات رسانی مکان مورد نظر در زمینه جمع آوری آوار را نشان میدهد. ناحیه خدمت رسانی طبق شکل 7-7 مبین فاصله تعیین شدهای است که میتوان با شبکه حمل ونقل آنرا طی کرد و بصورت یک شکل چند ضلعی نمایش داده میشود. در شکل 7-7، این اندازه 100 متر است. البته این فاصله را میتوان تغییر داد. همچنین ناحیه خدمت رسانی را میتوان بجای فاصله بر حسب مقدار زمان مشخص تعیین کرد. این معیار زمانی را میتوان برای نواحی خدمت رسانی که دارای حساسیت زمانی هستند استفاده کرد(برای مثال، سرعت ارایه امکانات پزشکی حیاتی توسط بیمارستان یا مراکز پزشکی موقت).
در شکل 7-7 علاوه بر ناحیه خدمت رسانی که در اینجا شعاع 100 متر تعیین شد ه است و امکان استفاده از جاده دراین شعاع وجود دارد به چند آیتم دیگر نیز توجه داشته باشید. اولا به دو ناحیه خدمت رسانی که دارای همپوشانی هستند و همچنین خط خاکستری که از میان این دو منطقه عبور میکند دقت کنیداین خط خاکستری دقیقا نشان دهنده مرز همپوشانی این دو ناحیه است. یکی ازویژگیهای الگوریتم ایجاد منطقه خدمت رسانی که همپوشانی را نشان میدهد استفاده موثر از آن در شناسایی ناکارایی مربوط به این منطقه (مانند همپوشانی و خدمات اضافه و غیر ضروری) است. علاوه بر این، الگوریتم تولید ناحیه خدمات میتواند به شناسایی بصری شکاف خدماتی در منطقه کمک کند. برای مثال، ناحیه خدمت رسانی در پایین و سمت راست شکل 7-7 شکافی نسبتا بزرگ بین دو ناحیه خدمت رسانی واقع در بالا و سمت راست را نشان میدهدبنابراین، این تحلیل را میتوان برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه درباره تعیین مکان جمع آوری آوار استفاده کرد بگونهای که این محل جمع آوری در شعاع 100 متری قابل دسترسی بوده و با خدمات موجود نیز همپوشانی نداشته باشد. به ناحیه خدمت رسانی واقع در مرکز نقشه در شکل 7-7 توجه کنید.
شکل 7-7 نتایج خروجی الگوریتم شبکه خدمات پاکسازی آوار
مخصوصا به خط مشکی که در پایین و سمت چپ تا بالا وسمت راست در گوشه سمت راست این ناحیه خدمت رسانی امتداد دارد دقت کنید. این خط سیاه یک محدودیت یا مانع شبیه به موانع ومحدودیتهایی که قبلا در بحث بازسازی زیرساختهای حیاتی توضیح داده شد را نشان میدهد. مانند موانعی که باعث ایجاد محدودیت در مسیر حرکت میشود، موانعی هم وجود دارد که باعث ایجاد محدودیت در تعریف ناحیه خدمت رسانی میشود. این ویژگی مخصوصا در فعالیتهای بازیابی بعداز بلایا میتواند بسیار مفید باشد زیرا مطمئن میشویم که عوامل موقعیتی مربوطه در زمان تعیین ناحیه خدمت رسانی لحاظ شدهاند. برای مثال، این خط میتواند نشان دهنده منطقه عمرانی، خطوط برقی که بر روی زمین افتاده اند، یا هر نوع عارضه دیگری که شهروندان یا نیروهای داوطلب باید از آن دوری کنند. در نهایت، مانند الگوریتم مسیریابی که قبلا بحث شد، شناسایی ناحیه خدمت رسانی را میتوان به آسانی تغییر داد(مانند جابجا کرد مکان مرکز خدمات رسانی، تغییر مسیر حرکت و یا اضافه کردن نقاط، خطوط یا شکلهای چند ضلعی برای نشان دادن محدودیت ها).
7-3-4 برنامهریزی برای بازیابی
برنامهریزی برای بازیابی بعد از بحران، فرصتی بسیار مناسب برای مشارکت عمومی در فعالیتهای بازیابی در سطحی وسیعتر را فراهم میکند. در اینجا GIS نقشی مهم ایفا میکند. سیاستهای کنونی در زمینه بازیابی در ایالات متحده بر دخالت قشرهای مختلف جامعه از شهروندان عادی تا صاحبان کسب وکار محلی در فعالیتهای بازیابی بعد از وقوع بحران تاکید میکند(فیلیپس، نیل و وب 2012، سازمان مدیریت بحران فدرال 2011). تاکید بر ذی نفعان محلی فرصت خوبی برای مشارکت عمومی در زمینه استفاده از محصولات GIS فراهم میکند.
برای مثال، از نقشه میتوان برای نمایش بصری و فضایی ایدهها، بحث وجدلها با تاکید بر نحوه درک جامعه از خود با توجه به تاثیرات فیزیکی، روانی واقتصادی بحران استفاده کرد. (رینر 2007)(شکل 7-8).
شکل 7-8 استفاده از نقشهای کاغذی و نمادها برای برنامهریزی در زمینه بازیابی در بیلوکسی(2006)، میسی سی پی
شکل روشی موثر را برای جمع آوری اطلاعات ذی نفعان جامعه نشان میدهد. این روش از فرمتهای مبتنی بر نقشه استفاده میکند. این تصویر که در سال 2006 در بیلوکسی شرقی در میسی سی پی و یک سال بعد از طوفان کاترینا گرفته شده است اعضای جامعهای را نشان میدهد که درحال استفاده از تکنیک نمایش بصری در قالب همکاری مکانی هستند. چنانچه قبلا هم اشاره شده یکی از نقشهای نمایش بصری، ارایه پشتیبانی برای گفتگوهای انسانی، به اشتراک گذاری اطلاعات، مذاکره و مباحث است. مخصوصا، اعضای جامعه با ارایه یادداشتها، کشیدن نمادها و طرحهای دیگر بر روی نقشههای کاغذی نقش مفیدی در تعیین نحوه بازسازی بیلوکسی شرقس بعد از وقوع طوفان کاترینا داشتند. این منطقه مورد تحقیقاتی جالبی است زیرا تمام محیطهای ساخته شده مانند خانهها کاملا بوسیله طوفان تخریب شده بود و جامعه با مسایل زیادی در زمینه بازسازی مواجه بودن که از آن جمله عبارتند از: ایجاد تعادل بین منافع صاحبان کسب وکارهای پر رونق مانند مراکز تفریحی و منافع گروههای فقیرتری که در قسمتهای درونی این منطقه زندگی میکنند.
شکل 7-9 کاربردهای دیگر نقشههای کاغذی برای مشارکت دادن عمومی در فعالیتهای بازیابی بعد از بحران را نشان میشدهد.
شکل 7-9 براساس نشست مشترکی که بین برنامه بازیابی مسکن و سازمان مدیریت بحران فردرال در زمان طوفان سندی برگزار شد تهیه شده است. چنانچه در این شکل نشان داده شده است، اعضای جامعه میتوانند خانه خود را بر روی نقشهای بزرگ با نشان دادن منطقهای که توسط طوفان سندی آسیب داده است مشخص کنند. آنها از علایم مختلف برای نشان دادن اولویتهای شان درباره وضعیت خانه خود که توسط طوفان سندی آسیب دیده است استفاده میکنند. رنگ سبز نشان میدهد که فرد ترجیح میدهد در خانه خود بماند. رنگ نارنجی نشان میدهد که فرد ترجیح میدهد خانه خود را تغییر دهد و رنگ آبی نشان میدهد که فرد درباره وضعیت مسکن خود هنوز تصمیم قطعی نگرفته است. نقشههای ارتفاع سطح آب در زمان سیل نیزبعد از اصلاح وبازنگر توسط سارمان مدیریت بحران فدرال بعد از طوفان سندی منتشر شد.
بنابراین، اگرچه اغلب GISرا به عنوان یک راه حل مبتنی برفناوری میدانند اما باید بخاطر داشت زمانیکه از GIS و محصولات آن در فعالیتهایی مانند برنامهریزی برای بازیابی با مشارکت عمومی استفاده میشود بهتر است همچنان از نقشههای کاغذی که درک کردن آنها آسانتر است نیز استفاده شود زیرا افراد میتوانند بر روی آن نماد و یادداشتهای خود را اضافه کنند و یا با استفاده از ابزار جمع آوری گروهی دادهها، طیف گستردهای از نظرات و دیدگاههای ذی نفعان را در فرایندهای برنامهریزی بازیابی و تصمیم گیری لحاظ کنند.
بخش نهایی در این فصل درباره فعالیتهای بازیابی که به فعالیتهای کاهش اثرات منجر میشود توضیح میدهد.
شکل 7-9 استفاده از نقشههای یزرگ برای اخذ نظرات عمومی و بازخورهای مردم درباره بازیابی مسکن
7-4 گذار از مرحله بازیابی به مرحله کاهش اثرات
چنانچه در شروع این فصل توضیح داده شد، فعالیتهای کاهش اثرات را میتوان با فعالیتهای بازیابی ترکیب کرد. زیرا همزمان با بازسازی، احیا و یا تعویض محیط ساخته شده، جامعه و سایر جنبههای محیط مکانی محلی فرصت بهینه و مناسبی است تا از استراتژیهای کاهش اثرات استفاده کنیم(مانند ساخت خانههای مقاومتر در برابر زلزله یا انتقال خانهها به جای خارج از منطقه سیل).
یکی از بهترین مثالهای استفاده از GIS در مرحله گذار از بازیابی به کاهش اثرات، تهیه نقشههای ارتفاع سیل است(شکل 7-10)
شکل 7-10 مثالی از نقشه ارتفاع سیل در منطقه نیویرک آمریکا را نشان میدهد که از دادههای بدست آمده توسط سرویس شبکه نقشه سازی سازمان مدیریت بحران فدرال استفاده میکند.
اینگونه منابع داده میتوانند دادههای بسیار ارزشمندی برای ایجاد محصولات نهایی GIS مانند آنچه در شکل 7-10 نشان داده شده است فراهم کنند. نقشه ارتفاع سیل در فعالیتهای بازیابی و کاهش اثرات بلایا نقش مهمی ایفا میکند زیرا آگاهی از سطح آب در زمان وقوع سیلاب به ما درباره خرید یا عدم خرید بیمه سیلاب، اجرای مقررات ساخت وساز و ارزیابی کلی ریسک کمک میکند. همچنین از نقشه ریسک سیلاب میتوان برای تعامل با بخش عمومی در زمینه اطلاع رسانی درباره خطرات بالقوه و ریسک در محل زندگی افراد استفاده کرد در نتیجه این نقشهها میتوانند برای کاهش اثرات بلایا د استفاده شود (البته به شر اینکه افراد تمایل به انجام اقدامات لازم برای کاهش اثرات را داشته باشند).
شکل 7-10 ارتفاعات سیلاب در اطراف منطقه نیویرک سیتی که توسط خدمات تهیه نقشه شبکه انلاین ایجاد شده است.
بخش بعد در این فصل به مصاحبه مفصل با یکی از کارشناسان ارشد مکانی-فضایی دولت فدرال آمریکا میپردازد که دیدگاه خود درباره استفاده از GIS در فعالیتهای بازیابی بعد از بلایا و سایر مراحل چرخه بلایا را توضیح میدهد.
7-5 خلاصه فصل
در این فصل شما در مورد کاربرد GIS در بازیابی بحران نکاتی را یاد گرفتید. در ابتدا با ایدههای بازیابی کوتاه مدت و بلند مدت بلایا و بحران وپیامدهایی که این مقیاسهای زمانی برای کاربرد خاص GIS در بازیابی بلایای طبیعی دارند آشنا شدید. به عنوان مثال، بازیابی بلایای کوتاه مدت به طور معمول با فعالیتهای مرتبط با واکنش به بحران ارتباط تنگاتنگی دارد در حالی که بازیابی بلند مدت بلایا مستلزم داشتن تعهدات GIS پایدار و ظرفیت پشتیبانی از برنامهریزی در زمینه بازیابی و اجرای فعالیتها است.
در مرحله بعد، با بعضی از جنبههای جغرافیایی بازیابی بلایا در قالب دورههای گذار آشنا شدید. برای مثال بعضی از دورههای گذار در مرحله بازیابی عبارتند از گذز از اسکان در خانههای موقت و وارد شدن به استقرار در خانههای دایمی و یا آوار برداری نمونه دیگری است. علاوه بر این، درباره جنبههای عمیقتر بازیابی بحران از لحاظ بازگرداندن حس داشتن هویت مکانی به آسیب دیدگان توضیحاتی ارایه شد، حوزهای که میطلبد تحقیقات بیشتری در آن برای کشف کاربرد GIS در برگرداندن حس هویتی و امنیت به جامعه انجام شود.
در این فصل نمونههای خاصی از کاربرد GIS برای پشتیبانی از فعالیتهای بازیابی بلایا ارائه شده است. در ابتدا بحث نظری در مورد موضوع همکاری جغرافیایی یا کاربرد GIS و محصولات مکانی و بصری مربوطه جهت پشتیبانی از کار گروهی مطرح شد. به طور خاص، شما با سه نوع کاربرد تجسم سازی MacEachren (2005) برای پشتیبانی از همکاری جغرافیایی همراه با چندین مثال خاص در زمینه بازیابی بحران آشنا شدید.
در مرحله بعد، مطالبی ارایه شد که نشان میدهد چگونه میتوان از GIS و الگوریتم شبکه در ابزار تحلیلگر شبکه Esri جهت بازیابی زیرساختهای مهم استفاده کرد. در ادامه مبحث مشابهی در مورد استفاده از الگوریتمهای شبکه سازی برای تعریف حوزههای خدماتی جهت پاکسازی زبالهها ارایه شد. هر دوی این مثالها، قدرت تحلیلی GIS در تصمیم گیری برای بازیابی بحران و مدل سازی سناریو را نشان میدهند. آخرین مثال در مورد استفاده از GIS برای پشتیبانی از بازیابی بحران، شامل ایدههایی است که با چگونگی استفاده از محصولات GIS و محصولات مشتق شده از GIS مانند نقشههای کاغذی برای پشتیبانی از فعالیتهای برنامهریزی در زمینه بازیابی جامعه در ارتباط است. در نظر گرفتن این ایدهها مخصوصا از نظر کاربردهای غیرتخصصی GIS برای مشارکت گستردهتر مردم در فعالیتهای بازیابی بلایا) مانند استفاده از نقشههای کاغذی برای دادن بازخور به تصمیم گیرندگان و سایر ذینفعان) از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در این فصل نمونههایی از چگونگی گذار از مرحله بهبود به مرحل کاهش اثرات ارایه شد. به طور خاص، نمونهای از نقشههای ارتفاع سیل برای نشان دادن دوگانگی بین فعالیتهای بازیابی و فعالیتهای کاهش اثر نظیر بازسازی خانههای آسیب دیده در هنگام سیل مورد استفاده قرار گرفت تا از مقاومت خانه در برابر سیلهای آینده اطمینان حاصل کنیم. . این فصل با مصاحبه با یک کارشناس برجسته در حوزه فناوری فضایی-مکانی دولت فدرال ایالات متحده پایان یافت. در فصل بعد براساس این ایدهها بحث را توسعه میدهیم و به طور خاص اطلاعاتی در مورد استفاده از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی برای کاهش بلایا ارایه میشود.
تفکر کنید!
- اگرچه چارچوب ملی بازیابی بلایای ایالات متحده به طور اختصاصی در مورد GIS بحث نمیکند، اما چه ایدههایی در مورد استفاده از GIS برای بازیابی بحران را میتوان در چارچوب ملی بازیابی بحران پیدا کنید؟ برای یافتن چارچوب ملی بازیابی بلایای طبیعی، به http: //www. fema. gov/ کتابخانه / داراییها / اسناد / 24647؟ fromSearch = fromsearch & id = 5124 مراجعه کنید. این ایدهها با برنامه ملی واکنش ایالات متحده که برای اولین بار در فصل ششم آشنا شدید چه ارتباطی دارد؟
- با ظهور ابزارهای همکاری مدرن مانند فیس بوک و توییتر، چگونه میتوانید از ایدههای جغرافیایی برای بهره گیری از شبکههای اجتماعی و ابزارهای همکاری مدرن با تاکید بر جبنه مکانی برای بازیابی بحران استفاده کنید؟
- چگونه میتوانید با استفاده از GIS یک راه حل فن آوری را برای پشتیبانی از فعالیتهای مندرج در شکل 7. 4، که بر اساس نقشه کاغذ و پینهای فشار طراحی شدهاند، طراحی کنید؟
4- چگونه میتوان از ایدههای جمع سپاری و تهیه نقشه بحران مانند آنچه در فصل 6 مورد بحث قرار گرفت، برای فعالیتهای برنامهریزی در زمینه یبزیابی جامعه استفاده کرد
بدون دیدگاه