مطالعه موردی
10-1مطالعه موردی: بورکینو فاسو- بلایای و بحرانهای طبیعی در کشورهای در حال توسعه
بورکینوفاسو به عنوان کشوری واقع در غرب افریقا دارای جمعیتی برابر 16 میلیون نفر(شکل 10-1) است. تا سال 2009، نرخ باسوادی در این کشور 26 درصد و در سال 2010 نرخ مرگ ومیر کودکان 91. 7 درصد در هر 1000 مورد و امید به زندگی 56. 7 بود. طبق اطلاعات بدست آمده از وزارت امور خارجه آمریکا، بورکینوفاسو یکی از فقیرترین کشورهای دنیاست و نسبت به شوکهای اقلیمی مانند الگوههای غیرمنظم آب وهوای موسمی و تغییرات اقلیم درازمدت که باعث تشدید تاثیرات بلایای طبیعی میشود بسیار آسیب پذیر است. عمده ترین بلایای طبیعی که این کشور با آن روبرو است عبارتنداز سیل، خشکسالی و حمله ملخ ها. دراین کشور شورای ملی امنیت و بازسازی و وزارت اقدامات اجتماعی برای انسجام ملی(CONSAUR)مسولیت ارزیابی آسیبهای ناشی از بلایا(شناسایی قربانیان و خانههای آسیب دیده و غیره)، بسیج ملی برای امور انسان دوستانه، آموزش در زمنیه پیشگیری و مدیریت بحرانهای طبیعی، بازسازی زیرساختهای اجتماعی-اقتصادی و ارزیابی نیازهای قربانیان بلایای طبیعی را برعهده داد. این نهاد همچنین در زمینه ترویج فرهنگ پیشگیری از بحران، مدیریت ریسک و تاب آوری اجتماعی نقش پر رنگی ایفا میکند.
برای مثال، بورکینو فاسو در حال تدوین سیاست و برنامهای تحت عنوان آمادگی برای چندین ریسک و واکنش به بلایا و همزمان در اجرای پروژهای برای تقویت ظرفیتهای ملی مدیریت بلایا با همکاری برنامه توسعه سازمان ملل(UNDP) است. این کشور همچنین در حال توسعه یک پروژه مدیریت بحران تحت برنامه جهانی اقدامات کاهش خطرات بلایای طبیعی با همکاری بانک جهانی است که هدف آن توسعه ابزارهای بیمهای برا کاهش تاثیرات خطرات آب وهوا بر کشاورزان پنبه است. بورکینوفاسو از چارچوب اقدام Hygo (HFA) برای تعیین رویکردی کلی جهت کاهش آسیب پذیری نسبت به خطرات طبیعی استفاده کرده است(دفتر کاهش خطرات بلایای طبیعی وابسته به سازمان ملل).
علیرغم اقدامات ملی، منطقهای و محلی ذکر شده، ظرفیتهای مقابله با بلایا دراین کشور با نارساییها و کمبودهای زیر روبرو است((CONSAUR,2008,2010
عدم منابع مالی کافی برای پرداخت اقدامات و برنامههای محلی و منطقه ای
تاخیر در تامین اعتبار مالی
کمبود منابع و امکاناتی مانند کامپیوتر
پشتیبانی ناکافی از ساختارهای غیرمتمرکز (مالی، مادی و لجوستیک)
عدم تخصص و مهارت حرفهای کافی در CONASUR
کارکنان شاغل در یک ساختار غیرمتمرکز
مروری بر بلایای طبیعی و سایر بحرانها در بورکینوفاسو از سال 2009، چالشهایی ناشی از رویدادهای متعدد و همپوشانی را نشان میدهد که رها شدن از اثرات آنها مشکل است. یکی از دلایل این وضعیت شرایط عمومی کشور و چالش عدم دسترسی به ظرفیتهای فناوری مانند GIS برای پشتیبانی از فعالیتهای امداد و بازسازی و همچنین وابستگی شدید به کمکهای خارجی است.
شکل 10-1: نقشه کلی بورکینو فاسو(تهیه نقشه توسط برایان توماسزوسکی)
سیلهای سپتامبر 2009
زندگی بیش از 150 هزار نفر در سیلابهای سپتامبر 2009 دستخوش تغییر شدو و 8 نفر در پایتخت اواگادوگو جان باختند. این سیلابها ضمن اختلال در سیستم برق و آب شهر، بیمارستان اصلی شهر را به زیر آب برد. بیش از 63 هزار نفر در مدارس، مسجدها و کلیسا به دنبال یافتن به دنبال یافتن اسکان موقت بودند (OFDA,2009) (شکل10-2).
در 2013، منشور بلایای اصلی و فضایی جهت تهیه نقشههای جامع از مناطق آسیب دیده فعال شد که به عنوان مکانیزمی برای قراردادن تصویرهای ماهوارهای مناطق متاثر از بلایا در اختیار کشورهای فاقداین امکانات عمل میکند. علاوه بران، گروه MapAction به عنوان یک سازمان غیر دولتی که به سرعت برای پشتیبانی از تهیه نقشه در مناطق بلایا مستقر میشوند وارد بورکینوفاسو شده و چندین نقشه با جزییات بالا از سطح سیل و سایر اطلاعات موقعیتی توسعه دادند(MapAction, 2011). .
شکل 10-2: سیلاب در پایتخت بورکینو فاسوف، اوگادوگو(2009) شبکههای اطلاعات یکپارچه منطقه ای
سیلابهای ماههای جولای و اوایل آگوست
در ماه جولای واوایل آگوست 2010، بارندگیهای شدید در 8 استان در کشور بورکینوفاسو باعث جان باختن 16 نفر و گرفتار شدن 105هزار نفر شد(OFD2010). مرکز اطلاعات بحران مبنی بر ماهواره در آلمان به عنوان زیرمجموعه مرکز دادههای سنجش از راه دور وابسته به مرکز هوافضای آلمان GIS، نقشههایی از این سیلابها را با استفاده از خدمات پشتیبانی تهیه نقشه برای استفاده عموم تهیه کرد. این نقشهها که توسط اتحادیه اروپا تامین مالی میشد عبارت بود از نقشههای میزان خسارت سیلاب در شهرهای منتخب و نفشههای مرجع از مناطقی که تحت تاثیر سیلاب قرار گرفتخ بودند(مرکز اطلاعات بحران مبنی بر ماهواره در آلمان، 2010).
امنیت غذایی
امنیت غذایی یکی از مسایل شایع در منطقه Sahel واقع در غرب آفریقا است جاییکه کشورهای زیادی از جمله بورکینوفاسو نسبت به تاثیرات ناشی از تغییرات اقلیم آسیب پذیر هستند(برنامه محیط زیست سازمان مللو 2011). در سال 2011، افزایش قیمت غذا، کاهش تولید غذا، خشکسالی و عدم بهبود وضعیت اقتصادی خانوادههای متاثر از افزایش شدید غذا در سال 2010 باعث آسیب پذیری بیش از پیش این منطقه شده است (ReliefWeb, 2013). در این زمینه، به عنوان یکی از نمونههای بارز استفاده از خدمات پشتیبانی تهیه نقشه و GIS میتوان به نقش شبکه سیستمهای هشدارزودهنگام درباره خشکسالی اشاره کرد که نقشههایی با کیفیت عالی از امنیت غذایی و خشکسالی در این منطقه تهیه کرده است (FEWS NET, http: //www. fews. net). این شبکه که یک نهاد آمریکایی برای توسعه بین المللی است با همکاری دانشمندانی از آفریقا، آمریکای مرکزی و آمریکا با شرکای بین المللی، منطقهای و ملی خود برای دادن هشدارهای بهنگام و جدی و همچنین ارایه اطلاعات آسیب پذیری در زمینه امنیت غذایی تعامل میکند. همچنین این شبکه بین المللی بطور منظم گزارشهایی درباره مسایل مرتبط با امنیت غذایی مانند بازارهای غذایی و تجارت، پایش کشاورزی-اقلیمی، وضعیت معیشیت و خطرات آب وهوا منتشر میکند. علاوه بر آن، این نهاد ضمن انتشار نقشههایی درباره چشم انداز امنیت غذایی برای هر سه ماه، در وب سایت خود مجموعه دادههای GIS قابل دانلود در ارتباط با امنیت غذایی قرار داده است (شکل 10-3).
شکل 10-3: نقشه وضعیت ناامنی غذایی در شاخ افریقا. FEWS NET چنین نقشههایی را با استفاده از GISو مدلهای علمی در زمینه پیش بینی محل بروز نا امنیهای غذایی تهیه میمی کند(FEWS NET2011 )
درگیری در مالی(اواخر 2012 و استمرار آن تا 2013)
در زمان نگارش این اثر، کشوربورکینو فاسو بعلت درگیری داخلی در کشور مالی که در شمال وغرب ین کشورواقع شده است با بحران جدیدی روبرو شده است. تا مارس 2013، در نتیجه ورود بیش از 48 هزار پناهده از مالی به بورکینوفاسو، وضعیت نامطلوب و بحرانی کشور تشدید شده است(دفتر هماهنگی امور بشردوستانه 2013). گروههایی مانند دفتر هماهنگی اموربشردوستانه سازمان ملل (OCHA) نقش پررنگی در تهیه نقشه درگیری در مالی و بحران پناهندگی آن ایفا کردهاند.
علاوه برآن، بسیاری از کشورهای در حال توسعه مانند بورکینوفاسو بعلت عدم برخورداری از ظرفیت فناوری از جمله قابلیتهای اولیه مدیریت اطلاعات مانند GIS عملا نمیتوانند به فعالیتهای پشتیبانی مدیریت بحران کمکی کنند. چنانچه در بخشهای آینده اشاره خواهد شد، هنوز مسایلی در زمینه به اشتراک گذاشتن و هماهنگی دادههای جغرافیایی درامریکا مطرح است. البته این مسایل بیشتر مربوطه به ابعاد بین المللی این دادهها است ومخصوصا با توجه به تنوع گروههای دخیل در ارایه پشتیبانی برای کشورهای در حال توسعه در زمان بحران این مسایل چالشهای بیشتری را ایجاد میکند.
طبق مجموعههای دادههای رویدادهای اضطراری(EM-DAT) وابسته به مرکز تحقیقات همه گیری بحرانها(CRED)، در سطح جهانی با توجه به الگوی نقشهها میتوان نشان داد که تعداد بلایای طبیعی گزارش شده از 75 مورد در 1970 به تقریبا 400 مورد در2011 افزایش یافته است. تعدادافرادی که زندگی آنها تحت تاثیر این بلایا قرارگرفته است از تقریبا 50 میلیون نفر در 1970 به 300 میلیون نفر در 2011 افزایش یافته است. طبق براوردهای انچام شده به دلار، میزان خسارت از تقریبا 1 میلیارد دلار در 1970 به تقریبا 350 میلیارد دلار در 2011 افزایش یافته است(2009, EM-DAT).
بنابراین، با توجه به روند صعودی بلایای طبیعی، خطرات ناشی از بحرانهای ایجاد شده به دست بشر در ترکیب با بحرانهای طبیعی وهمچنین افزایش آسیب پذیری کشورهای توسعه یافته در نتیجه عواملی مانند تغییرات اقلیمی، شناخت و تاکید بر فرصتها و ارزشهایی که GIS و تهیه نقشه میتوانند به عنوان مکانیزمی پشتیبان کننده از مدیریت بحران به ارمغان آوردبسیار مهم است.
- GIS و برنامهریزی برای مدیریت بحران از دیدگاه سازمان ملل
مصاحبه با لورانت زاران
لورانت زاران با دفتر امور فضایی سازمان ملل در زمنیه فناوری فضایی و کاربردهای آن در مدیریت بحران، پایش محیط زیست، و مدیریت منابع طبیعی همکاری میکند. در سال 2014، به عنوان ماموریت بطور موقت به بخش کارتوگرافیک سازمان ملل در نیویورک منتقل شدو درآنجا در زمینه تعیین مرز بین کامرون و نیجریه فعالیت میکند. مسولیتهای عمده او در این پروژه بر تولید نقشههای مرز برای دولتهای کامرون و نیجریه در قالب توافقات مرزی بین این دو کشور متمرکزاست. پیشینه آموزشی زاران عبارت است از تحصیل در جغرافی و مطالعات زبان روسی در دانشگاه کلویی در رومتنی. او همکاری خود با سازمان ملل را در 1996 شروع کرد و بواسطه فعالیت در پستهای مختلف در سازمان ملل از جمله بخش کارتوگرافی، برنامه محیط زیست سازمان ملل، دفتر همکاری امور انشان دوستانه و UN-OOSA در خصوص GIS و سنجش از راه دور تخصص زیادی کسب کرده است.
او همچنین در زمینه ترویج و ارتقای کاربرد GIS درمجموعه سازمان ملل بواسطه عضویت در کارگروه اطلاعات جغرافیایی سازمان ملل نقشی فعال دارد. در زیر اولین بخش مصاحبه با آقای زاران در ژانویه 2014 ارایه میشود. او در این بخش از مصاحبه به سوالاتی درباره تحقیقات و فعالیت هایش در بخش کارتوگرافیک سازمانملل و همچنین نقش GIS در برنامهریزی بحران پاسخ میدهد. بخش دوم این مصاحبه در فصل 9 ارایه میشود و درآنجا او درباره بدست آورد شغلی مطمئن در صنعت GIS برای مدیریت بحران و همچنین درباره کاربرد آینده GIS در مدیریت بحران توصیههایی ارایه میدهد.
شرح فعالیت بخش کارتوگرافیک سازمان ملل
ماموریت بخش کارتوگرافیک سازمان ملل لزوما پشتیبانی از مدیریت بحران نیست. در مجموعه سازمان ملل سازمانها و واحدهای تخصصی دیگری این مسولیت را بر عهده دارند. اما همزمان شاید بتوان بخش کارتوگرافیک سازمان ملل را بتوان به عنوان مهمترین واحد پشتیبانی جغرافیایی-فضایی در دبیرخانه سازمان ملل نام برد زیرا بطور خاص ماموریت دارد تا اطلاعات جغرافایی –فضایی را در اختیار دپارتمانهای و دفاتر سازمان ملل، گروهای حافظ صلح سازمان ملل و سایر نهادهای سازمان ملل درصورت نیاز قرار دهد. از این نظر، بخش کارتوگرافیک احتمالا دارای متخصص ترین پرسنل در زمینه این نوع پشتیبانی هستند و درحال حاضر به عنوان بخشی از دپارتمان پشتیبانی نیروهای اعزامی به منطقه در حال ارایه خدمات و پشتیبانی به گروههای حافظ صلح در قالب فراهم کردن داده، تهیه نقشه، تهیه تصاویر واهوارهای و تحلیل است. پرسنل حافظ صلح با برخورداری از این خدمات با حیطههای مختلف عملیات آشنا میشوند. علاوه برآن، این بخش وظیفه کمک کردن به سایر دپارتمانهای دبیرخانه سازمان ملل و تایید نقشههای تهیه شده را نیز برعهده دارد. به این معنی که بخش کارتوگرافیک باید این اطمینان را حاصل کند که نقشههای ایجاد شده توسط دفتر دبیرخانه سازمان ملل یا سایر آژانسهای سازمان ملل با استانداردهای سازمان ملل مانند کنوانسیو نهای نامگذاری و غیره منطبق است. این بخش وظیفه دارد اطلاعات جغرافیایی-فضایی و نقشههای لازم در زمان برگزاری جلسه شورای امنیت با موضوع بحرانها در کشورهای مختلف در اختیار این شورا قرار دهد.
برای مثال، بحران سال 2010 در هائیتی را در نظر بگیرید. در زمان وقوع زلزله شدید در هائیتی، نیروهای حافظ صلح ما در منطقه در حال انجام ماموریت خود بودند. این نیروها دارای یک واحد پشتیبانی جغرافیایی –فضایی به عنوان زیرمجموعهای از بخش کارتوگرافیک بودند. بنابراین، یکی از اقدامات بخش کارتوگرافیک فعال کردن منشور بین المللی(فضا و بحرانهای عمده) وسایر مکانیزمهای پشتیبانی بعد اززلزله بود. همچنین واحد GIS وابسته به این بخش پشتیبانیهای زیادی برای سایر آژانسهای سازمان ملل و سایر گروه اعزام شده به هائتی با هماهنگی این بخش ارایه دادهاست. برای مثال، این بخش مکانیزمهایی مانند G-MOSAIC در اتحادیه اروپا و سایر مکانیزمهای پشتیبانی را فعال کرده است.
در مرحله، همکاری پرسنل این بخش و همچنین ارتباط با وزارت امور خارجه آمریکا وسایر شرکایی که قادربه ارایه پشتیبانی بودند باعث شد تا دادههای تصویری با سهولت بیشتری فراهم شود. در اینجا مثال هائتی گفته شد که قبلا نیروهای حافظ صلح در آنجا فعال بودند. در مواقع دیگری که دفتر هماهنگی امور انسان دوستانه سازمان ملل و بخشهای دیگر به پشتیبانی نیاز دارند، بخش کارتوگرافیک به شکلهای مختلف از جمله به اشتراک گذاری داده یا تصاویر یا نقشه پشتیبانی میکند. بنابراین، این بخش در مواقع مدیریت بحران نیز نقش مهمی ایفا میکند. بخش کارتوگرافیک مادامیکه در خواست پشتیبانی مرتیط با حیطه آن و یا مرتبط با سایر دپارتمان یا دفتر در مجموعه سازمان ملل باشد آمادگی ارایه این نوع پشتیبانی را دارد.
آیا کارهایی که بخش کارتوگرافیک انجام مید هد مشابه MapAction است؟ برای مثال اعزام به منطقه و ایجاد خدمات تهیه نقشه با سرعت، ویا اینکه نقشهها قبلا در دفتر اصلی تهیه میشود و سپس به منطقه مورد نظر ارسال میشود.
تهیه سریع نقشه در حیطه فعالیت واحدهای دیگری که وابسته به سازمان ملل است قرار میگیرد. همچنین بخش کارتوگرافیک با سازمانهای غیردولتی دارای همکاری نزدیک است. در مواقع بحران، ما با جامعه جمع سپاری، OpenStreetMap، یا تیم Google Map Maker و همچنین همه جوامع مرتبط همکاری میکنیم. بنابراین در زمان وقوع بحران، بخش کارتوگرافیک بعلت نداشتن ظرفیت در بکارگیری افراد در منطقه، از طریق پشتیانیهای غیرمستقیمی که خارج از سازمان ملل و از نهادها و سازمانهای دیگر (مانند وزارت امورخارجه یا مرکز ماهواره اتحادیه اروپا) و بخش خصوصی دریافت میکند این کمبود نیرو را جبران میکنند. ما با شرکای خود از اتحادیه اروپا درزمینه ارایه پشتیبانی همکاری نزدیکی داریم. بنابراین لزوما تهیه محصولات لازم مانند نقشه در منطقه انجام نمیشود بلکه از دفتر مرکزی در اینجا هماهنگیها انجام میشود و اطلاعات ضروری در مورد شرایط منطقه در اختیار مدیران ارشد سازمان ملل قرار میگیرد. بخش کارتوگرافیک مسولیت ایجاد نقشه را برعهده دارد و در این زمینه دفتر هماهنگی برای امور انسان دوستانه، سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی و سایر نهادهای وابسته به سازمان ملل را پشتیبانی میکند. برای مثال، در مورد سوریه بخش کارتوگرافیک نقش پررنگی را ایفا کرده است و ضمن ایجاد نقشههای تخصصی از منطقه، مجموعه داده هاو مورد دیگر آنها را در اختیار سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی قرارداده است.
آیا بخش کارتوگرافیک از واژه “آگاهی موقعیتی” زیاد استفاده میکند؟
قطعا، زیرا در ماموریتهای حافظ صلح این مفهوم نقش اساسی دارد. ما درحال حاضر دارای تقریبا 20 گروه حافظ صلح و ایجاد کننده صلح در منطقه هستیم و بسیاری از آنها در چارچوب ماموریت خود دارای واحدهای پشتیبان کننده جغرافیایی-فضایی هستند. حرکت و عملکرد رسته نظامی و سایر بخشها ی گروه در این منطقه با دسترسی به نقشهها، اطلاعات به روزشده و اطلاعات فضایی-جغرافیایی تسهیل میشود. البته فعالیتها فقط به ارایه نقشه و داده محدود نمیشود بلکه این بخش در باره نحوه استفاده از این دادهها و سایر محصولات جهت پشتیبانی از تصمیم گیری و افزایش آگاهی موقعیتی بین سربازان و سایر بخشها در منطقه خدمات پشتیبانی ارایه میدهد. بخش کارتوگرافیک تلاش میکند این فعالیت را از همینجا در دفتر مرکزی انجام دهد. .
در واقع بسیاری از محصولات و پروژهها طی چند سال گذشته همین هدف را دنبال کردهاند. برای مثال، هدف از پروژه UN Earth ایجاد محیطی برای پشتیبانی از تصمیم بود که در چارچوب آن نرم افزار سرور Google Earth در بعضی گروههای اصلی برای تجسم سازی داخلی دادههای فضایی-جغرافیایی و پشتیبانی از تصمیم گیری و افرایش آگاهی موقعیتی مورد استفاده قرار گرفت. این تنها یک نمونه است. ما قصد داریم سیستمهای پشتیبانی تصمیم بیشتری را فعال کنیم. نقش آنها در بهبود آگاهی موقعیتی در بین افراد در گیر عملیات سازمان ملل در منطقه بسیار موثر است. البته، این امر مستلزم همکاری با سایر سازمانها در مجموعه سازمان ملل وخارج از آن میباشد. موسسات خصوصی زیادی وجود دارد که دارای اهداف و ماموریت مشابهی هستند.
مشخصا در بخش UN-OOSA، چه فعالیتهایی مرتبط با تهیه نقشه با استفاده از GIS در زمینه مدیریت بحران انجام میدهید؟
من بواسطه فعالیتم دردفتر امور فضا در وین، به کشورهای مختلفی ازجمله قاره آفریقا سفر میکنم. ما در این کشورها و به منظور مدیریت بحران، گروههای مشاوره فنی برای شناسایی نیازهای کشورها در زمینه فناوریهای فضا و اطلاعات فضایی-جغرافیایی را سازماندهی میکنیم. سپس بر مبنای نیازهای شناسایی شده، تلاش میکنیم فعالیتهای ظرفیت سازی، آموزش و کارگاههایی را برای مسولان ملی فعال در زمینه مدیریت بحران مستقر در منطقه سازماندهی کنیم تا این افراد با فناوریهای فضایی-جغرافیایی و دادههای سنجش از راه دور آشنایی بیشتری کسب کنند و نحوه کاربرد آنها در کار خود را بیاموزند. البته من هم شخصا در مواقع اضطراری در این کشورها در قالب واکنشهای سریع به بحران خدمات پشتیبانی ارایه میدهم.
چه رابطهای بین فعالیت کنونی شما در زمینه تعیین مرز کامرون-نیجریه و مدیریت بحران وجود دارد؟
من در حال تهیه نقشه نهایی خط مرزی بین این دو کشور به طول هزار و هشتصد کیلومتر هستم. بیشترین بخش این خط مرزی در مناطق صعب العبور مانند مناطق کوهستانی خالی از سکنه یا فاقد جاده و مسیرهای دسترسی عبور میکند. شناسایی مرز براساس پیمانهای بین المللی و سایر مکانیزمهای حقوقی امری به شدت چالش برانگیز است. 7 یا 8 سال است که ما درگیر این کار هستیم و اکنون در مرحله نهایی آن به سر میبریم.
به نظر من بخش بزرگی از دادههایی که ما بعد از جمع آوری در اختیار این کشورها قرار میدهیم اگرچه برای تهیه نقشه مرز بین کشورها مورد استفاده قرار میگیرد اما بعلت دقت و کیفیت بالای آنها میتواند برای موارد دیگری نیز استفاده کرد. منابع زیادی برای خرید و اصلاح تصاویر ماهوارهای و توسعه دادههای فضایی-جغرافیایی سرمایه گذاری شده است. دولتهای این دو کشور از این دادهها میتوانند در مواقع بحران و مدیریت بحران و یا برای تقویت زیرساختهای دادهای فضایی کشورهای خود استفاده کنند. همچنین ما در تلاش هستیم تا تصاویر با کیفیت بالا از مناطقی که در آنجا مرز از روستاها عبور میکند بدست آوریم. این تصاویر باید دارای جزییات بیشتری باشد. برای دسترسی به دادههای بهتر مانند مجموعه دادههای SRTM 2 مرتبط با مناطق مرزی، ما در حال حاضر با شرکای سنتی خود مانند وزارت امور خارجه آمریکا، سازمان ملی اطلاعات فضایی-جغرافیایی در حال همکاری هستیم. این مجموعه دادهها در صورتیکه در دسترس این کشورها قرار گیرد و مجوز استفاده از آنها صادر شود مزایای زیادی میتواند در پی داشته باشد. بنابراین نتایج فعالیتهای ما در این منطقه ممکن است بطور غیر مستقیم در موارد دیگری نیز کاربرد داشته باشد(مانند همکاری بین دو کشور یا مدیریت بحران).
درباره خطرات احتمالی ناشی از انفجار اتشفشان کوه Mount Cameroon در جنوب کامرون در نزدیکی مرز با نیجریه یا خطرات دیگر مانند دریاچه نیوس که سابقه بحران رها شدن گازهای سمی در آن وجود دارد صحبتهای زیادی میشود. با توجه به اینکه دریاچه نیوس در نزدیکی منطقه مرزی قرار دارد، هر دو کشور تمایل دارند تا نقشههای با کیفیت ازاین منطقه تهیه شده وبطور مستمر پایش شود. بنابراین، بنابراین اگرچه ما هدف از تهیه دادههای فضایی-جغرافیایی در اینجا، استفاده از آنها برای تعیین مرز بین دو کشور است اما از این دادهها میتوان در آینده برای اهداف دیگری نیز مورد استفاده قرار داد.
بنابراین، از هاتی ما در حال برنامهریزی و تعیین چیزهایی هستیم که در صورت وقوع حادثه در آینده میتوان از آنها استفاده کرد. محصولات و نتایج حاصل از تلاشهای شما در اینجا ممکن است کاربردهای دیگری داشته باشد. تهیه نقشههای مرز تنها نتایج حاصل از این پروژه نفشه سازی نیست بلکه درپایان پروژه ما دارای داد ههای جغرافیایی-فضایی هستیم که میتواند بخشی از زیرساخت دادههای فضایی در این دو کشور باشد و در آینده در موارد دیگری نیز مورد استفاده قرار گیرد. تلاش مستمر برای بدست آوردن داد ههای بهتر با کیفیت بالا و تصویرهای رقومی ارتفاع میتواند برای کاربردهای دیگر نیز مفید باشد. اگرچه در حال حاضر اولویت ما تهیه نقشه مرز است.
امکان دارد درباره UNGIWG بیشتر توضیح دهید؟
UNGIWG که مخفف گروه کاری اطلاعات جغرافیایی سازمان ملل است یک مکانیزم همکاری داخلی غیر رسمی ولی بسیار مهم بین همه سازمانهای مجموعه سازمان ملل در زمینه مدیریت اطلاعات جغرافیایی-فضایی است. این مکانیزم در ابتدا یه عنوان یک گروه کاری در 2000 ایحاد شد و هرساله جلساتی را بطور مستمر برگزار کرده است. امروزه، UNGIWG دارای 35 سازمان وابسته به سازمان ملل و حدود 600 متخصص فضا-جغرافیا است. ما با همه این سازمانها در زمینه استفاده و توسعه دادههای فضایی-جغرافیایی همکاری نزدیکی داریم. انسجام و اتحائ همه سازمانها برای ایجاد مجموعههای داده عملیاتی مشترک بسیار مهم است و باید یکبار دیگر براین نکته تاکید کنم که همه در راستای یک هدف مشترک تلاش میکنیم. شایسته نیست که فقط یک سازمان نیازهای دادهای دیگران را تامین کند و دیگران فقط نظاره گر باشند. همه باید نقش خود را در این زمینه بخوبی ایفا کنند و این یعنی تجلی یافتن روح همکاری در بین همه افراد و سازمان ها.
لطفا درباره برنامهریزی بحران سازمان ملل با استفاده از خدمات و پشتیبانی دادههای GIS توضیح دهید؟
البته سازمان ملل یک خانواده بزرگ با سازمانها، ساختارها و ماموریتهای مختلف است. بنابراین دادن پاسخ کلی مشکل است. اما براساس تجربه کاری خودم در گروههای حافظ صلح و برنامه ReliefWeb وابسته به دفتر هماهنگی امور انسان دوستانه و همچنین دفتر OOSA که از طرف مجمع عمومی سازمان ملل مسولیت پشتیبانی از دولتها در زمینه آمادگی برای واکنش به بحران دارد به سوال شما پاسخ میدهم. با توجه به این مسولیتها و تجارب اکنون درک و تصویر بهتر از برنامهریزی در پروژه کنونی دارم. ماموریت و رسالت در اینجا تعیین کننده است. بعضی از سازمانها فقط ماموریت دارند تا خدمات پشتیبانی در مرحله واکنش به بحران ارایه دهند که نسبت به آموزش یا فعالیتهای مرتیط با اخطار اولیه نیازمند آماده سازی و برنامهریزیهای متفاوتی است. بنابراین یک پاسخ واحد نمیتوان داد. اما آنچه که مسلم است این است که همه سازمانها، آژانسها و دپارتمانهای سازمان ملل در وهله نخست تلاش میکنند برای تهیه دادههای پایهای مفید در قالب مجموعهای از ارتباطات و شراکتها در مواقع ضروری با هم همکاری نزدیک داشته باشند.
بنابراین، از این نظر بد نیست به مثال مجموعه دادههای عملیانی مشترک(CODs) تحت نظر دفتر هماهنگی امور انسان دوستانه سازمان اشا ره کنم. در مواقع بحران استفاده از این مجموعه دادههای استاندارد و دسترسی فوری کشورها به آنها بسیار مهم است. برای مثال، میتوان به دادههای مربوط به شبکههای حمل ونقل و زیرساخت، دادههای ارتفاع از سطح دریا، دادههای جمعیتی، دادههای آماری و مرزبندیهای اداری اشاره کرد. بنابراین، در اینجا منظور مجموعه دادههای مفیدی است که در مزان نیاز سریع در دسترس قرارمی گیرد. زمان زیادی برای آماده کردن این مجموعههای داده صرف شده است و هنورنیز در حال توسعه است. البنه فراهم کردن وتوسعه چنین دادههای فضایی-جغرافیایی تنها یکی از ابعاد کلیدی برنامهریزی است. هدف داشتن مجموعهای مشترک از دادههایی است که برای استفاده همگان در دسترس باشد و در صورت ضرورت بتوان از آنها در موقعیت مورد نظر بهره برداری کرد.
همکاران بطور مستمر تلاش میکنند تا این دادهها را به شکل استاندارد در دسترس قرار دهند. دادهها بعداز جمع آوری برای دانلود همگان در سرورهای مشخص اپلود میشود. یعضی از آنها ممکن است در فرمتهای مالکیتی ارایه شوند اما تلاش میشود تا حد ممکن استاندارد و رایگان باشد. مهمتر از هر چیزی این است که سازمانهای وابسته به سازمان ملل همگی یک هدف کلی مشترک را دنبال کنند وهدف هم همین است. همچنین تلاش میشود این دادهها در دسترس همگان قرار گیرد زیرا سازمانهای غیردولتی وشرکای زیادی که با همکاری میکنند قادر خواهند بود به دادههای مشابه دسترسی پیدا کنند. آنها از دادهای مشابهی برای کارهای خود استفاده خواهند کرد. نقش این مجموعه دادهها در امور انسان دوستانه بسیار مهم است.
علاوه برآن، از نظر برنامهریزی بحران، دسترسی به دادههای پایهای مناسب درباره مناطقی که احتمال وقوع بحران در آنها زیاد است از اهمیت ویژهای برخوردار است مخصوصا با توجه به اینکه نقشههای مناسبی از بعضی مناطق و کشورهای جهان تهیه نشده است ودادههای لازم در اختیار نداریم. در بعضی مواقع بعلت شرایط خاص منطقه سالهاست که مرزهای اداری داخلی به روز نشده است. برای مثال سومالی را در نظر بگیرید. در این کشور بعلت جنگهای طولانی و وضعیت داخلی کشور، فاقد یک مرکز مشخص برای ارایه اطلاعات و دادههای جغرافیایی-فضایی است. بنابراین، در این مواقع، رسیدن به مجموعه داده استاندارد و دقیق واقعا مشکا است. باوجود این باید حداکثر تلاش باید انجام شود واین از اهمیت کلیدی برخوردار است.
تلاشهای دیگری بر اطمینان حاصل کردن از استمرا م این همکاریها و شراکتها متمرکز است. از منظر ما، ضروری است با ارایه دهندگان تصاویر ماهوارهای یا سایر موسسات تجاری ودولتی وآژانسهای فضایی توافقاتی مکتوب داشته باشیم تا از طریق آن امکان فعال سازی مکانیزمهای خاص یا درخواست برای استفاده از خدمات ماهواره برای ما فراهم شود تا در مواقع بحران بجای اینکه چندین روز معطل تصاویر جدید شویم به سرعت بتوانیم به آنها دسترسی پیدا کنیم و با انجام ارزیابیها وبراوردهای جدید به همکاران خود در منطقه و سایر عوامل واکنش دهنده به بحران پشتیبانیهای لازم را فراهم کنیم. بنابراین، این جنبه نیز بسیاری از پرسنل ما در سازمان ملل تشویق میکند تا در راستای ایجاد چنین شراکتهایی تلاش کنند. این شراکت از این نظر که بعضی اوقات ما فاقد منابع داخلی کافی برای واکنش هستیم بسیار مهم است. از این نظر باید با شرکای خارجی خود همکاری کرده و به دنبال جلب همکاری موسسات جدید پشتیبان کننده باشیم. برای مثال، برنامه UN-SPIDER (فصل 4) نام مدیران پشتیبانی منطقه ای(RSOs) در شبکه خود و سازمانهای تخصصی را در دامنه خود ثبت میکند. ما حتی در بعضی بحرانها، با ناسا وسایر آژانسهای فضایی سراسر دنیا جهت بهره گیری از پشتیبانیهای آنها مانند تصاویر ماهوارهای قبل از شروع فرایندهای رسمی همکاری کرده ایم. این نوع همکاری با توجه به اینکه باعث تسریع دسترسی به تصاویر میشود از اهمیت بالایی برخوردار است و جنبه دیگری از برنامهریزی محسوب میشود.
علاوه برآن، مکانیزمهای هماهنگی داخلی نقش مهمی دارند. برای مثال، کمیته هماهنگی بین سازمانی(IASC) که شامل آژانسهای وابسته به سازمان ملل و نمایندگان سازمانهای غیردولتی است همیشه درباره چگونگی واکنش سیستم کمکهای بین المللی به بحران (انسانی یا طبیعی) با هم بحث و گفتگو میکنند. این مباحث در درون گروههای کاری نقش کلیدی در برنامهریزی شیوه پاسخگویی به بحران دارد.
این کمیته دارای یک گروه کاری مرتبط با مدیریت اطلاعات است و دراین چارچوب ضمن بحث و گفتگو درباره اطلاعات فضایی-جغرافیایی، موضوعاتی مانند مجموعه دادههای مطرح میشود. بنابراین، این مکانیزمها از نظر برنامهریزی و آماده سازی نقش مهمی دارند. همچنین مکانیزمهای دیگری مانند صندوق مرکزی واکنش به بحران(CERF) وجود دارد که توسط کشورهای مختلف ایجاد میشود و به سازمان ملل کمک میکند تا بحرانهای بتواند سریعتر واکنش دهد. امیدوارم این صندوق شرایطی برای پشتیبانی از تامین دادههای جغرافیایی-فضایی و ماهوارهای فراهم کند(همانطور که در زمینه تامین غذا یا پناهگاه و اقلام دیگر پشتیبانی میکند). این مکانیزمهای تامین مالی شرایط خوبی برای تامین و مدیریت سریع دادهها جهت واکنش بهنگام در زمان وقع بحران فراهم میکند. بعضی اوقات سرمایه گذاری در زمینه داده اولویت محسوب نمیشود زیرا مدیریت ارشد انتظار دارد بصورت رایگان به این دادهها دسترسی پیدا کند. در مواقعی که دادهها بصورت رایگان در اختیار قرار میگیرد معمولا یک یا چند هفته ممکن است بطول انجامید و تا آن زمان ممکن است که دیر شود. به نظر من در صورت ارایه چنین مکانیزمهای تامین مالی برای تامین سریع دادهها، ما شاهد پیشرفتهای زیادی در زمنیه استفاده از دادههای فضایی-جغرافیایی جهت پشتیبانی از مراحل مدیریت بحران خواهیم بود.
همچنین من اعتقاد دارم همکاری نزدیکتر بین سازمانهای وابسته به سازمان ملل و شرکا بسیار مهم است و لازم است این همکاریها بهتر شود. گروه کاری اطلاعات جغرافیایی سازمان ملل (UNGIWG) یک مکانیزم غیررسمی است و بخاطر ماهیت داوطلبانه بودن آن و لحاظ کردن اولویتهای خود ممکن است بعضی اوقات کارساز نباشد. تداوم این همکاریها و مکانیزمهای هماهنگی و در نهایت تبدیل آنها به مکانیزمهای مدیریتی رسمی و اطمینان از اینکه دادهها ی فضایی-جغرافیایی به سرعت رد وبدل میشود بسیار میتواند مفید باشد. این اقدامات نقش مهمی در برنامهریزی بهتر، واکنش بهتر و جلوگیری از هرگونه دوباره کاری مانند آنچه در هائتی اتفاق افتاد ایفا میکند. در هائیتی بیش از 1500 نقشه توسط سازمانهای مختلف ایجاد شد اما عملاً حتی از یک دهم این نقشهها در اقدامات واکنش به بحران مورد استفاده قرار نگرفت. بنابراین در این مواقع تلاشهای ستودنی انجام میشود اما هنوز از نظر برنامهریزی برای چنین موقعیتهایی جای زیادی برا بهتر شدن دارد.
بدون دیدگاه