“گاهی اوقات فقط یک عنوان است که باعث می شود شما سفارش را بپذیرید. این من را به چالش می کشد ، برایم جذاب است یا مشکلی وجود دارد که باید به گونه ای دیگر به آن نگاه کرد.”

برای آشنایی بیشتر کاربران با تیم خود و نزدیک کردن ما ، تصمیم گرفتیم بخش جدیدی از وبلاگ را باز کنیم که در آن با کارکنان خود مصاحبه می کنیم. ما می خواهیم به شما نشان دهیم که EduBirdie فقط یک وب سایت نیست. ما یک خانواده ، یک ارگانیسم واحد ، و یک تیم کامل پر از شخصیت های روشن و جذاب هستیم.
سلب مسئولیت: به دلایل حفظ حریم خصوصی ، EduBirdie مجاز نیست هویت کاربران و نویسندگان ما را فاش کند. هرچند داستان Kristine.255 جذاب تر نمی شود!

در مورد زندگی شخصی

چه نوع موسیقی را دوست دارید؟
من Chillstep و Pop Rock را دوست دارم. Chillstep چیزی است که من در پس زمینه برای استراحت از آن لذت می برم و در حالی که روزم را می گذرانم ، در حالی که پاپ راک با موسیقی خوش آهنگ و اشعار جذاب من را شاد می کند.

نقل قول مورد علاقه شما چیست؟
“ترجیح می دهم خورشید را تعقیب کنم تا اینکه منتظر بمانم” (مارکوس زوساک) ..

فیلم/برنامه تلویزیونی مورد علاقه شما چیست؟
برنامه تلویزیونی مورد علاقه من Friends است که از سال 1994 تا 2004 پخش شد. وقتی پخش شد خیلی کوچک بودم که بتوانم آن را تماشا کنم ، اما وقتی در دانشگاه بودم آن را بسیار تماشا کردم. تا به حال ، 3 بار آن را تماشا کرده ام ، اما هنوز به من روحیه می دهد.

با تجربه حرفه ای

شغل خود و نویسنده بودن را بیشتر دوست دارید؟
نویسنده بودن به من کمک می کند تا هر روز چیز جدیدی یاد بگیرم. من نوشتن را به صورت حرفه ای زمانی که دانشجوی کارشناسی ارشد در سال 2014 بودم شروع کردم و در آن زمان دانش من محدود به رشته علوم مدیریت و ادبیات بود. امروز ، پس از 8 سال نویسندگی حرفه ای ، می توانم در موضوعات مختلف بنویسم زیرا شغل من باعث می شود با استفاده از دیدگاه های مختلف که موضوعات مختلف ارائه می دهند ، پدیده های علمی و اجتماعی را درک کنم. من به عنوان یک دانش آموز و به عنوان یک شخص به رشد خود ادامه می دهم ، به همین دلیل نویسنده بودن بهترین شغلی است که تا به حال داشته ام.

شما در مشتریان خود به دنبال چه چیزی هستید؟
من به دنبال تنوع در مشتریان خود هستم زیرا می خواهم روی موضوعات مختلف کار کنم. گاهی اوقات ، من فکر می کنم اگر مشتریان من بتوانند ایده های خلاقانه ای برای نوشتن در یک زمینه تحصیلی خاص ارائه دهند ایده خوبی است.

جالب ترین موضوعی که برای نوشتن مقاله روی آن قرار داشتید چیست؟
جالب ترین موضوعی که من روی آن کار کردم یک مقاله جامعه شناسی بود که در آن یک دانش آموز مجبور بود به مدت چهار هفته در مورد تجربیات دوران دبیرستان خود یک عکس بنویسد. این موضوع باعث شد تجربیات دبیرستانم را مرور کنم و علل و پیامدهای آنها را مرور کنم و باعث شد خودم را به شیوه ای بهتر درک کنم.

بیایید ابتدا با شما کمی در مورد خودتان صحبت کنید ، و سپس به برخی از سوالات خاص می پردازم.
خیلی خب مشکلی نیست. من نوشتن را دوست دارم و تقریباً 8 سال است که نویسنده دانشگاهی هستم. من فوق لیسانس مدیریت بازرگانی داشته ام و قصد دارم مدرک دکتری خود را ادامه دهم که تقریباً قبل از COVID پذیرفته شده بودم ، اما پس از آن همه چیز به درستی اتفاق نیفتاد.

در یکی از سالات قبل از مصاحبه ، گفتید که باید در دوران کودکی خود زیاد سفر کنید و زیاد حرکت کنید. میشه بگید چرا و کجا؟
مطمئن. در واقع ، پدرم مهندس معمار مشاور بود. بنابراین ، شغلش او را به جاهایی می برد و من نیز همراه او حرکت می کردم. من در آذربایجان ، ترکیه ، اتریش ، ایتالیا ، آلمان ، یونان ، امارات ، سنگاپور ، تایلند ، قطر بوده ام. شاید بیشتر ، اما این تنها چیزی است که در حال حاضر به خاطر می آورم.

مطمئناً شما در این مدت مدارس زیادی را تغییر داده اید.
بله ، من همیشه دانشجوی بین المللی بودم و به همین دلیل همیشه سعی می کردم به کتابها پناه ببرم. این گونه شد که من وارد مطالعه شدم. من می دانستم که کتابها می توانند دوستان من باشند ، مهم نیست که در کجا هستم ، با وجود تغییرات فرهنگی یا اجتماعی.

چه می خوانید؟
فانتزی بیشتر.

خوب ، چه نوع فانتزی؟
من از طرفداران بزرگ هری پاتر و تالکین ، ارباب حلقه ها هستم. اخیراً من در این مجموعه به نام Lunar Chronicles مشغول هستم. علمی تخیلی است. من به طور کلی شیفته نویسندگان هستم و اینکه چگونه آنها با این جهان ها روبرو می شوند ، چگونه آنها را برای ما واقعی جلوه می دهند. ما می توانیم این کتابها را به طرق مختلف تفسیر کنیم و همچنان به آنها مرتبط باشیم. بنابراین من واقعاً داستان دوست دارم. یک دادگاه خار و گل از سارا ماس نیز یکی از موارد مورد علاقه من است.

آیا در تمام این مدت به زبان انگلیسی درس خواندید؟
مطمئناً من دانشجوی بین المللی بودم و سازگاری با این همه زبان مختلف برایم سخت بود.

اما به طور کلی به چند زبان صحبت می کنید؟
من می توانم کمی فارسی صحبت کنم. وقتی مدرسه بودم ایتالیایی یاد گرفتم اما خیلی جوان بودم. من هنوز می توانم آن را درک کنم اما ممکن است در مکالمه کمی مشکل داشته باشم. من کمی عربی صحبت می کنم ، بنابراین می توانم راهنمایی بخواهم ، صحبت های کوچک انجام دهم ، می توانم در آنجا زنده بمانم. و انگلیسی ، بدیهی است.

بنابراین همه تحرکات شما را به خواندن کشاند ، اما در واقع چه چیزی شما را به نوشتن کشاند؟ برای خودت چیزی نوشتی؟
من به عنوان یک نویسنده خلاق شروع کردم و این همان چیزی بود که بعدها من را به نویسندگی دانشگاهی رساند. چیزی که در واقع من را به نوشتن واداشت این بود … وقتی در کالج بودم ، یک مسابقه مقاله نویسی بین دانشگاهی برگزار شد. من مقام دوم را در آن کسب کردم. این گونه بود که علاقه ای به نوشتن پیدا کردم. فهمیدم که قدرت واقعی من در نوشتن نهفته است.

به عنوان نویسنده خلاق چه می نوشتید؟
بعد از دبیرستان ، برای یک صفحه فیس بوک داستان های خلاقانه می نوشتم. آنها داستانهای ترسناک کوچک یا داستانهای کودکانه بودند. من همچنین شعر می نوشتم و برخی از داستان های عاشقانه. بیشتر درباره ارباب حلقه ها و هری پاتر. بنابراین ، حرفه نویسندگی من به عنوان یک سرگرمی شروع شد ، اما بعداً متوجه شدم که باید کاری را انجام دهم که به من کمک کند تا یاد بگیرم ، و این گونه بود که من به نوشتن دانشگاهی روی آوردم.

اکنون از آن لذت می برید ، نه؟ این شغل اصلی شماست ، درست است؟
آره.

معمولاً چگونه موضوعات خود را انتخاب می کنید و بیشتر دوست دارید در مورد چه چیزی بنویسید؟
من دوست دارم آثار اجتماعی بنویسم. برایم جذابیت دارد. نوشتن درباره برخی مشکلاتی که با وجود تفاوت های فرهنگی در اکثر نقاط یکسان است ، احساس خوبی دارد. من دوست دارم در مورد این مشکلات تحقیق و تفکر پیدا کنم ، بنابراین می توانم راه حل های ممکن را بیابم و ارائه کنم. گاهی فقط یک عنوان است که باعث می شود سفارش را بگیرید. این مرا به چالش می کشد ، برایم جذاب است یا مشکلی وجود دارد که باید به گونه ای دیگر به آن نگاه کرد.

آیا تا به حال چیزی را انتخاب کرده اید که چندان با آن آشنا نیستید ، همانطور که گفتید ، خودتان را به چالش بکشید؟ به خصوص چیزی که واقعاً به تحصیلات شما ارتباطی ندارد.
یک بار شغلی را انتخاب کردم که نه تنها باید محتوای وب بنویسم بلکه وب سایت را با استفاده از وردپرس توسعه دهم. این زمانی بود که من خودم را به چالش کشیدم تا کاری کاملاً متفاوت از آنچه من به عنوان یک نویسنده دانشگاهی انجام می دادم ، انجام دهم. زیرا معمولاً هنگام نوشتن ، طرح کلی را می شناسیم ، موضوع را می شناسیم ، عنوان را می شناسیم و فقط شروع به نوشتن می کنیم. اما این چالش برانگیز بود و بسیار خلاقانه و جذاب بود. من تمام تلاش خود را برای فکر کردن در مورد طرح های رنگی انجام می دادم و به این فکر می کردم که مردم به کجا نگاه می کنند. وقتی پروژه به پایان رسید ، من آموختم که چگونه یک وب سایت ، یک وب سایت واقعی ، درست کنم ، و برای آن غرامت دریافت کردم.

با در نظر گرفتن همه اینها ، اکنون که تقریباً 8 سال نویسنده حرفه ای بوده اید ، آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید یا داشته اید: “من روزی کتاب خودم را خواهم نوشت؟”
آره! من یک کتاب دارم ، روی یک کتاب کار می کنم. این فقط یک فصل است ، اما من یک طرح کلی و شخصیت دارم.

وای ، آیا می توانید جزئیاتی را به اشتراک بگذارید یا اگر این برای شما خوب است داستان در مورد چیست؟
اشکالی ندارد. بنابراین ، این کتاب درباره نقاشی است که به تازگی به پاریس نقل مکان کرده است. او رویای تبدیل شدن به یک هنرمند بزرگ را دارد. او بسیار جاه طلب است و در حال حاضر نیز موفق است ، اما می خواهد چیزی را برای مردم ایجاد کند که او را به خاطر بسپارند. حالا او می خواهد پرتره ای از زیباترین زنی را که تا به حال دیده است ترسیم کند. داستان اصلی بر همین اساس است.

کمی درباره دیگر سرگرمی های خود بگویید. در اوقات فراغت دوست دارید چه کار کنید؟
من واقعاً نقاشی را دوست دارم. پرتره و منظره می سازم. من از دوران راهنمایی شروع کردم. آثار من در آن زمان واقعاً نقاشی نبود ، اما آن زمان بود که شروع به درک رنگ ها و بافت ها کردم. بعد از دبیرستان واقعاً به نقاشی با ذغال و مداد روی آوردم. من مجذوب شدم زیرا فقط با وسایل اولیه چیزی هنرمندانه خلق می کردم. در حال حاضر ، این فقط بهتر و بهتر می شود. من از روغن استفاده می کنم و تکنیک های جدید نقاشی را مطالعه می کنم.

نگاهی گذرا به زندگی شهری (نقاشی با تقدیم کریستین 255)

شیوه زندگی و سرگرمی های شما چگونه بر نوشتن شما تأثیر می گذارد؟
وقتی سفر می کنم با انواع مختلفی از مردم از فرهنگ های مختلف و از قومیت های مختلف آشنا می شوم. و برخی از آنها دوستان خوب من هستند. آنها داستان هایی از فرهنگ خود را برایم تعریف می کنند. من به موسیقی محلی آنها گوش می دهم. سنت آنها نیز بر من تأثیر می گذارد و من می خواهم در مورد آنها بیشتر بدانم. بنابراین وقتی چیزی درباره فرهنگ می نویسم یا وقتی مجبورم از دیدگاه کشور دیگری بنویسم ، می توانم از دیدگاه آنها ارتباط برقرار کنم و فکر کنم. من فکر می کنم این تجربه شخصی را در تمام این کشورها تجربه می کند.

آیا فرهنگ یا کشوری وجود دارد که بیشتر از همه آن را تحسین کنید یا کشوری که بیشتر می خواهید آن را ببینید؟
بله ، من خیلی دوست دارم به لندن بروم. نه به این دلیل که انگلستان است و من می خواهم کاخ ملکه یا چیز دیگری را ببینم. البته ، من دوست دارم آن را ببینم ، اما اگر به یاد داشته باشید این نویسنده آرتور کانن دویل وجود دارد. او شرلوک هلمز را نوشت. و یک موزه درست در آپارتمان قدیمی او یا نزدیک آن وجود دارد ، نمی دانم ، اما من خیلی دوست دارم به آنجا بروم. من همچنین دوست دارم به نیوزلند بروم زیرا آنها آنجا بیشتر فیلم ارباب حلقه ها ، ناحیه شایر را فیلمبرداری کردند.

در اینجا به امید برای نیمه دیگر! (نقاشی با تقدیم کریستین 255)

8 نظرات

دیدگاهتان را بنویسید