بارها حوادثی مانند زلزله کرمانشاه، سیل شیراز و … خسارات جانی و مالی بدنبال داشته اند و نحوه مدیریت پس از وقوع حوادث بازهم سبب شد که صدای همه دربیاید که در مدیریت بحران ضعف است و در تمام رسانه ها، سایت ها و شبکه های اجتماعی منعکس شدند که در مدیریت بحران ضعف وجود دارد.
از دیدگاه مدیریت پروژه، مدیریت بحران معضل اصلی نیست. درواقع معضل اصلی نبود دیدگاه “مدیریت ریسک” است. مدیریت بحران مربوط به بعداز وقوع حوادث و بلایای طبیعی است اما مدیریت ریسک یک نگاه پیش گیرانه و proactive دارد برخلاف مدیریت بحران که یک نگاه reactive و واکنسی ست.
پیشگیری وقوع حوادث شاید غیرممکن باشد و بگوییم اتفاقی ست که می افتد و کارخداست، اما می توان با بکارگیری مدیریت ریسک، اثرات منفی آن را به حداقل ممکن رساند. تجربه کشورهایی زلزله‌خیزی همانند ژاپن در به کارگیری مدیریت ریسک و نگاه پیشگیرانه آن‌ها در این خصوص گواه این ادعاست.
کشور ایران یک کشور زلزله خیز است که روی کمربندهای زلزله خیز زیادی قرار گرفته که در معرض زلزله های مهیب بوده، هست و خواهد بود. به همین خاطر ریسک وقوع زلزله یک ریسک بسیار مهم است که بایستی در تمام برنامه‌ریزی‌های کلان و خرد کشوری لحاظ شود.
با در نظر گرفتن چنین ریسکهایی در برنامه ریزی ها می توان استراتژی های ناسبی برای پاسخ به آنها لحاظ کرد.
به عنوان مثال موارد زیر در این استراتژی وقوع زلزله باید لحاظ گردد:
– ممنوعیت ساخت و ساز در مناطقی که بر روی گسل یا نزدیک به گسل هستند.
– اتخاذ سیاست‌های بسیار سخت‌گیرانه در ساخت و ساز (اماکن مسکونی/اداری/آموزشی/ و ….). این سیاست‌ها باید به گونه‌ای بسیار سخت‌گیرانه طراحی شوند و در صورت تخطی یک سازنده از این استانداردها، کار با جریمه و امثالهم رفع نشود و اگر سازنده‌ای بر اساس آیین‌نامه‌ها عمل نکرد، جواز کار او باطل شود و ساختمان ساخته شده نیز تخریب گردد.
– امکان عمومی همانند مدارس، مساجد، ورزشگاه‌ها، بیمارستان‌ها و مراکز درمانی و … با استحکام بسیار بالاتری از از ساختمان‌های معمولی ساخته شوند.
– پل‌ها و تونل‌ها و ایستگاه‌های مترو و جاده‌ها و … با در نظر گرفتن ریسک زلزله ساخته شوند.
– آموزش‌های علمی و عملی فراوانی برای همه مردم و مسئولان و امداد گران در خصوص نحوه عملکرد در هنگام وقوع زلزله و پس از آن ارائه شود. در یک کشور زلزله‌خیز، هر کس در هر جایی و سمتی و هر سنی هست، بایستی از تمام موارد و اقدام‌های لازم در زمان وقوع زلزله و پس از آن آگاه باشد.
باید بازهم منتظر وقوع زلزله باشیم که برنامه پاسخ به ریسک را داشته باشیم.
لازم است که در سرتاسر استان‌های کشور، از قبل انبارهایی پر از چادر، پتو، آب معدنی، خوراکی، دارو، لباس گرم و سایر مایحتاج مورد نیاز به همراه ماشین‌آلاتی همانند لودر، بیل مکانیکی، باب‌کت، دستگاه هوابرش، جرثقیل و … به صورت رزرو و آماده به کار موجود باشد تا بلافاصله بعد از وقوع یک حادثه طبیعی از این انبارها برای کمک‌رسانی و امداد اولیه استفاده شود. همینطور مانند دیگر جاهای دنیا باید بودجه ای در این خصوص در خزانه دولت گنجانده شده باشدتا در زمان وقوع حوادث لازم نباشد هر بازیکن و ورزشکاری سماره بانکی خودش را معرفی نماید.
همچنین وظیفه تمام سازمان‌هایی مانند هلال احمر و جمعیت امام علی و ارتش و نیرو‌های نظامی و امثالهم در زمان وقوع زلزله کامل مشخص و شفاف و از قبل معلوم باشد تا بعد از وقوع زلزله شاهد بی‌نظمی و هرج مرج و هجوم مردم عادی با ماشین شخصی به مناطق زلزله‌زده به جهت کمک‌رسانی نباشیم.
با مدیریت ریسک میتوانیم جان و مال صدها و هزاران نفر را نجات دهیم و مشکلات و هرج و مرج و تداخلات را به حداقل برسانیم. با مدیریت ریسک می‌توان برای قبل از وقوع زلزله، در زمان وقوع زلزله و بعد از وقوع زلزله برنامه و هدف داشت و فراموش نکنیم زلزله هیچ کس را نمی‌کشد، این ساختمان‌ها و اقدامات و بی‌برنامگی‌های خود ماست که پس از وقوع زلزله بر سر خودمان آوار می‌شود.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید