نظریه ها و مدل هاي توزيع كاربري اراضي
2-8-1- نظریه نوگراها
برخی از مشخصه های اصلی تفکر نوگرا که شاخه ای از مکتب انسانگرا می باشد تاکید بر تامين نیازهای بیولوژیک انسان تامین بهداشت اهمیت عنصر مسکن و طبقه بندی شهر بر حسب عملکرد می باشد. حوزه بندی یکی از عناصر اصلی طرحهای تهیه شده توسط نوگرایان می باشد و همانطوری که ذکر شد اولین بار در طرح شهر صنعتی تونی گارنیه مساله جدایی کار از محل زندگی مطرح شد. اما نوگرایان مفهومی را به عنوان ضمایم مسکن معرفی کردند که به مفهوم کاربریهای غیر مسکونی است که باید درمناطق مسکونی مکان یابی شوند.
در منشور آتن به نوعی دیگر در این مورد بحث میشود:
باید از ردیف شدن خانه های مسکونی در طول خیابانها و تقاطع ها جلوگیری نمود زیرا به علت وجود سر و صدا، گردو خاک و گازهای مضر محیط برای سکونت مساعد نیست. بنابراین باید فضاهای مستقلی برای سکونت و رفت و آمد مشخص شود، در آن صورت خانه به خیابان و پیاده روی آن چسبیده نخواهد بود و بناهای مسکونی در فضاهای مناسبی ترتیب خواهند یافت. عناصر تبعی مسکن که در واقع تداوم تفاهم و همکاری جمعی داخل خانه را در خارج از آن میسر می سازد باید به حد کفایت و در دسترس همه ساکنین وجود داشته باشد.
رفتار مدنی و روابط اجتماعی انسان احتیاج به تعدادی سرویسهای مکمل دارد که بوسیله موسسات خارج از خانه تامین می شود که می توان به آنها عناصر تبعی مسکن اطلاق نمود. این اطلاق از آن روست که سرویسهای یاد شده جزئی از زندگی روزمره هستند که باید در دسترس همگان باشند. لذا اگر فاصله آنها بیش از حد معینی باشد، این سرویسها عبارتند از مراکز توزیع کالا و خدمات مورد نیاز روزمره، مهد کودک، دبستان، مراکز خدمات درمانی و…
ملاحظه می شود که نوگرایان استقرار کنترل شده کاربریهای خدماتی را در مناطق مسکونی می پذیرند. به این ترتیب که با حذف خیابان و احتراز از کاربری مختلط در داخل یک منطقه، مسکن و عناصر تبعی مسکن را از هم جدا می کنند. (در برخی طرحهایی که در ایران تهیه می شود، تا حدودی از این نظریه تبعیت می شود. بعنوان نمونه طرح جامع مشهد بر این اساس شکل گرفته. در این طرح کاربری تجاری بوسیله شبکه معابر مسکونی تفکیک شده و از ایجاد کاربری مختلط و مسکونی با توسعه خطی کاربری تجاری احتراز شده است.)
2-8-2- نظریه سلامت روان
این نظریه برخلاف نوگرایان که بر روی تامین نیازهای بیولوژیک انسان تاکید می کند، سلامت روان را مطرح می سازد. طرفداران این نظریه عقیده دارند که به کارگیری اصول شهرسازی نوگرا مانند حوزه بندی موجب پیدایش محیطهای غیر پویا، یکنواخت و ترساننده شده و منجر به لاقیدی ساکنان و انجام رفتارهای نامطلوب و به خطر افتادن سلامت روانی آنان گردیده است. از اصول اولیه این نظریه، اصل پویایی فضا و ایجاد محیطهای عاطفی، اصل ایجاد روابط همسایگی به عنوان حفاظت کننده ارزشها و سنتها، اصل توجه به خیابان به عنوان شالوده محکم کالبدی شهر که ساکنین را در رابطه با ساخت و سازمان شهر قرار می دهد می باشد. یکی از متفکرین سرشناس که از این نظریه دفاع می کند خانم جین جی کوبز است. از نظر وی هرچه محله شهری متنوعتر باشد جذابتر است. به نظر وی عوامل زیر برای ایجاد تنوع شهری لازم است:
1- محله باید دارای کاربریهای متنوع باشد، هر محله باید بیش از یک و حتی المقدور دو کاربری داشته باشد.
2- بلوکهای مسکونی باید کوچک باشد، بلوکهای بزرگ نمی تواند واجد تنوع گردد.
3- ناحیه باید مخلوطی از ساختمانهایی که از قدرت و شرایط متناوب برخوردارند را در بر داشته باشد.
4- در محله باید تمرکز مناسبی از مردم وجود داشته باشد.
بنظر وی الگوی مختلط سکونت و تجارت که منازل مسکونی را در کنار مغازه ها قرار می دهد می تواند چنین تنوعی را بوجود آورد.
در این الگو مغازه ها در طبقه همکف آپارتمانها قرار دارد. طبقات بالا به منزل مسکونی اختصاص می یابد و آپارتمانها حداکثر چهار طبقه در نظر گرفته می شود. براساس این دیدگاه مجتمع های مسکونی که فاقد کاربری خدمات، فرهنگی و سایر کاربریهای لازم باشند فاقد تنوع لازم، خسته کننده و غیر جذاب بنظر می رسند.
از سوی دیگر جی کوبز خاطرنشان می سازد که وجود کاربریهای غیر مسکونی می گردد، زیرا چشمان مغازه داران همواره نظاره گر خیابان است و ایشان نقش یک مراقب دائمی محله را بازی میکنند. بنابراین میتوان تفاوت دیدگاه دو نظریه نوگرا و سلامت روان را در میزان اختلاط کاربریهای مسکونی و خدماتی دانست.
2-8-3- نظریه های مبتنی بر اقتصاد شهری
یکی از مسائل مهمی که اقتصاد دانان شهری با آن مواجه اند چگونگی تقسیم زمین شهری بین موارد مختلف استفاده از آن است. در این رابطه، تئوری های مکان یابی و ساختار شهری سعی دارند به سوالات گوناگون پاسخ دهند. چرا بعضی از کالاها در مرکز شهر و بعضی دیگر در حومه شهر تولید می شوند؟ چگونه خانوارها محل مسکونی خود را انتخاب می کنند؟ چرا محله های مسکونی طبقات مختلف درآمدی جامعه از یکدیگر مجزاست؟ چرا خانه ها سریعتر از مرکز شهر رشد می کنند؟
نکته ای که باید درباره تئوریهای مکان یابی و ساختار شهری ذکر شود این است که تمامی آنها براصول مکانیسم بازار مبتنی است. به عبارت دیگر، با قبول اصول مکانیسم بازار به بررسی مکان یابی واحدهای تولیدی و خانواده ها می پردازند. طرفداران این نظریه سعی دارند واقعیت موجود در دوران گذشته و حال را آنطور که بوده و هست بیان کنند. به عنوان مثال مجری بودن محله های مسکونی خانوارهای فقیر و ثروتمند یک واقعیت موجود در کشورهای سرمایه داری است. ارائه کنندگان نظریه های مبتنی بر اقتصاد شهری سعی دارند با بکارگیری روشهای گوناگون اقتصاد و آمار، این واقعیت موجود را توجیه کنند، ولی هیچگاه این مسئله را در مورد سئوال قرار نمی دهند که علل ریشه ای مجزی بودن محله های مسکونی فقرا از پولداران چیست؟

9 نظرات

دیدگاهتان را بنویسید