چرا بیماری های عحیب و غریب ویروسی معمولا از چین سر در می آورند؟


چرا بیماری های عجیب و غریب ویروسی معمولا از چین سر در می آورند؟موسسه چشم انداز ملل

رضا رسولی بلخکانلو

دسامبر ۲۰۱۹ بود که چین علنی اعلام کرد که دچار یک بیماری عفونی همه گیر شده است.
‏بعضی بیماران تنها علایم تب و سرفه خشک رو داشتند. برخی دیگر دچار ذات الریه هم می شدند و در عده ای هم ذات الریه آن قدر شدید می شد که می مردند. دکترها اسم بیماری رو کووید-۱۹ گذاشتند به این دلیل که ویروسش از خانواده کروناست.
‏زمانی که به دنبال نقطه صفر شیوع بیماری می گشتند به یک بازار غذا در شهر ووهان رسیدند. از ۴۱ بیمار اولیه ۲۷ بیمار به آنجا رفته بودند. اگر چه این مشاهده دلیل قطعی برای نتیجه گیری نقطه شروع نبود ولی چین سریعا این بازار را تعطیل کرد.
‏دلیلش هم این بود که چین قبلا هم شاهد شیوع بیماری از بازارهایی شبیه این بود. سال ۲۰۰۲ یک ویروس کرونای دیگر از بازار مشابهی در جنوب چین شیوع پیدا کرده بود. آن ویروس توانست به ۲۹ کشور دنیا پخش شود و جان ۷۷۴ نفر رو بگیرد.

‏۱۸ سال بعد یک ویروس دیگر از همان خانواده تا حالا به بیش از ۱۹۰ کشور دنیا پخش شده و تا الان جان بیش از ۵۰۰۰ نفر را گرفته است.

حال سئوال این است که نقش این بازارهای غذا در شیوع این ویروس ها چیست؟ و چرا این رخدادها از چین شروع می شوند؟

‏بیشتر ویروس هایی که ما را بیمار می کنند از حیوانات منشا می گیرند. ویروس هایی که باعث آنفولانزا می شوند از مرغ و خوک منشا می گیرند. ویروس HIV از شامپانزه شروع شد. ویروس مرگبار ابولا تصور این است که از خفاش منشا گرفته است.

‏در مورد این ویروس کووید-۱۹ نشانه هایی هست که احتمالا این ویروس ابتدا از خفاش به مورچه خوار و از مورچه خوار به انسان منتقل شده باشد. اگر چه ویروس ها معمولا به راحتی می توانند از یک گونه جانوری به گونه جانوری دیگری منتقل بشوند ولی معمولا ویروس های مرگبار به ندرت در بین گونه ها می چرخند و به انسان می رسند.
‏ علتش این است که اصلا این گونه های جانوری به ندرت در طبیعت با هم مراوده ویروس میکنند. برای این که بین گونه ها مراوده ویروس صورت بگیرد این گونه ها باید زمان زیادی رو با هم بگذرانند. مثلا انتقال ویروس کووید-۱۹ از بدن خفاش به بدن مورچه خوار یک امر نایاب ‏در طبیعت می باشد. چون این دو گونه جانوری با هم هیچ ارتباطی ندارند. ولی چطور می شود که این اتفاق می افتد؟ اینجاست که پای بازارهای غذای چین وسط کشیده می شود. این بازارهای غذا معروف به بازارهای خیس هستند. بازارهایی که حیوانات زنده در خود محل قصابی و فروخته می شوند.

‏پیتر لی از اساتید دانشگاه و متخصصان بازارهای فروش حیوانات چین درباره این بازارهای خیس و نقش شان در مراوده ویروسی بین گونه ها می گوید که “ این مسئله برای دانشمندان به هیچ وجه تعجب برانگیز نبود. در این بازارها قفس های حیوانات مختلف روی همدیگر چیده و تلنبار می شوند و معمولا حیوان هایی ‏که توی قفسه های پایینی هستند خیس از مایعات، خون، عفونت و کثافت حیوان های قفسه های بالاتر می شوند.” این دقیقا همون مراوده ای است که ویروس ها لازم دارند تا از یک گونه حیوانی به گونه دیگه پرش کنند. حالا اگه انسان ها به این حیوانات مبتلا دست بزنند یا مصرف غذایی کنند. (برخی چینی ها این حیوانات رو خام میخورند که متاسفانه احتمال کشتن ویروس در اثر حرارت رو از بین میبره) این ویروس به انسان منتقل می شوند و اگر این ویروس به افراد دیگه هم منتقل بشود می تواند باعث یک شیوع گسترده شود.

بازارهای خیس در دنیا شایع اند ولی چرا بازارهای خیس چین باعث این شیوع های ویروسی خطرناک می شوند؟

علتش این است که بازارهای خیس چین تنها بازارهایی در دنیا هستند که گونه های مختلف جانوری رو در یک مکان می فروشند. ‏اگه این بازارها مثل باقی بازارهای دنیا تنها محدود به گونه های جانوری آشنا مثل مرغ، گوسفند، گاو و خوک بود ویروس ها هم محدود به ویروس های آشنا مثل آنفولانزا بود. ولی متاسفانه در این بازارها علاوه بر گونه های حیوانی آشنا و معمول، حیوان های غیراهلی و گونه های غیر متداول هم فروخته ‏می شوند. فراموش نکنید یکی از دلایلی که ما به مرغ و خروس و گاو و گوسفند می گوییم اهلی، این است که نه تنها آنها به شرایط ما عادت کرده ند ما هم به ویروس ها و بیماری های آنها عادت کردیم و برای خیلی هایشان واکسن و درمان درست کردیم.

‏در نهایت هم همه این گونه ها به بازارهای خیس فرستاده می شوند تا فروخته شوند و آنجا به صورت کامل در تماس با هم قرار میگرفتند و امکان هر گونه مبادله ویروسی میسر می شد.

در حالی که این صنعت تولید و پرورش حیوانات غیراهلی رشد می کرد. بازارهای غیرقانونی دیگری مثل بازار حیوانات ‏نایاب مثل ببرهای خاص، کرگدن، مورچه خوار و غیره هم زیر سایه اش رشد کردند. بعد از مدتی دیدند که این گونه های غیرقانونی در بازارهای خیس یک امر عادی شده است و حکومت هم کاری به کارش نداشت تا این که ویروس مرگبار سارس شیوع پیدا کرد. در سال ۲۰۰۳ رهیابی نقطه صفر شیوع ویروس سارس به یک بازار خیس در شهر فوشان ایالت جنوبی گوآنجونگ انجامید. بررسی بیشتر نشان داد که ویروس از یک گونه جانوری به اسم civet cat منشا گرفته بود.

به مردم میگفتند ‏که گوشت این حیوانات نایاب برای بدن سازی و تقویت قوای جنسی مفید است و می تواند دارویی مقوی برای مقابله با بیماری های سخت باشد. هیچ کدام از این ادعاها پشتوانه علمی ندارند.

بعد از مدتی این محصولات راهشان رو به طبقه خاص پر نفوذ و ثروتمند چین باز کردند. ‏توجه داشته باشید که اکثریت مردم چین گوشت حیوانات غیراهلی رو نمی خورند و فروشندگان این جور گوشت ها ناگزیرند تا با بازاریابی های خلاقانه و پیدا کردن مخاطب های خاص این گوشت ها رو بفروشند. متاسفانه طبقه ثروتمند پرنفوذ چین به سرعت جذب این بازاریابی ها شد.

‏به محض انتشار خبر، چین این بازار را تعطیل کرد و تولید و پرورش گونه های غیراهلی را غیرقانونی اعلام کرد. ولی بعد از چند ماه دوباره حکومت تولید و پرورش ۵۴ گونه غیراهلی از جمله همین civet cat رh قانونی اعلام کرد.
‏در سال ۲۰۰۴ ارزش صنعت تولید و پرورش حیوانات غیراهلی ۱۰۰ میلیارد دلار تخمین زده می شد. اگر چه این ۱۰۰ میلیارد دلار در مقایسه با GDP چین چیز زیادی نیست، ولی این صنعت لنفوذ خیلی قوی در حکومت دارد و برای همین هم در سال ۲۰۱۶ توانستند حکومت را وادار کنند که تولید و پرورش ببر و مورچه خوار رو هم قانونی اعلام کند. در سال ۲۰۱۸ ارزش این صنعت ۱۴۰ میلیارد دلار شده بود و توانسته بود با تاکتیک های جذاب بازاریابی برای خودش مشتری های وفاداری دست و پا کند. مثلا بین مردم عامه جا انداخته اند که گوشت این حیوانات ارزش دارویی دارد و برای سلامتی مفید است.
‏پیرمردهای ثروتمندی که یا به دنبال افزایش قدرت جنسی خودشان بودند و یا اینکه برای مبارزه با سرطان یا یک بیماری سخت دیگر حاضر بودند هر فرمولی رو امتحان کنند. متاسفانه این اقلیت ثروتمند و بانفوذ حکومت را وادار کردند که با قانونی کردن مجدد عرضه حیوانات غیراهلی با سلامت ۱.۴ میلیارد ‏نفر از مردم چین قمار کند.

بعد از شیوع ویروس کرونای جدید دوباره چین هزاران بازار خیس رو تعطیل کرد و تولید و پرورش حیوانات غیر اهلی رو به صورت موقت غیرقانونی اعلام کرد. سازمان های بین المللی در تلاشند تا حکومت چین رو وادار کنند که این ممنوعیت رو همیشگی کند.

جوابش نیاز به مرور بخشی از تاریخ معاصر چین دارد. در دهه ۷۰ میلادی چین در آستانه فروپاشی بود. قحطی بیش از ۳۶ میلیون نفر از مردم چین رو نابود کرده بود و حکومت کمونیستی چین که توزیع غذا رو کنترل می کرد از تامین غذا برای ۹۰۰ میلیون آدم ناتوان بود. سال ۱۹۷۸ در آستانه فروپاشی، ‏حکومت تصمیم می گیرد که به بخش خصوصی هم اجازه دهد که کشاورزی کنند. در حالی که قسمت بزرگی از این بخش خصوصی انرژی اش رو صرف تولید گونه های آشنای خوراکی مثل مرغ و گاو و گوسفند و خوک می کند، بخش کوچکی هم تصمیم می گیرد که حیوانات وحشی رو شکار کند و بخورد تا زنده بماند.
‏در ابتدا فقط دهقان های خرد بودند که حیوانات را شکار می کردند و به صورت محلی می فروختند. بعضی از آنها بعضی از این حیوانات مثل لاکپشت ها رو در حیاط پشتی خانه هایشان پرورش می دادند. بعد از مدتی که حکومت مرکزی دید که این گونه حیوانات هم قابل خوردن هستند و می تواند مردم محلی را از قحطی ‏و گرسنگی نجات دهد به این دهقان ها اجازه می دهد تا این حیوان ها را در بازارهای غذای بزرگ تر هم به فروش برسانند. حکومت که می بیند این مسئله، هم باعث اشتغال شده و هم باعث رفع قحطی، تصمیم می گیرد به صورت همه جانبه از آن حمایت کند.
‏در سال ‍۱۹۸۸ حکومت چین تصمیمی گرفت که به طور کامل بازی رو وارد یک لیگ دیگر کرد. قانونی را تصویب کرد به اسم “حمایت از حیات وحش” که در آن قانون این گونه های غیراهلی و نامتعارف را به عنوان “منابع طبیعی” ملی معرفی کرد و اجازه هرگونه پرورش و استفاده اش رو منحصرا به آدم ها و ‏واحدهای تحت حمایت اش داد. طبق قانون چین، اگر چیزی جزو منابع طبیعی معرفی بشود یعنی که حکومت این اجازه رو دارد که برای منافع انسانی از آن استفاده کند و نهایتا آن چیزی شد که نباید می شد. این قانون استارت تولید یک صنعت بزرگ شد. صنعت تولید و پرورش حیوانات غیراهلی (تصور کنید ‏مارداری هایی که هزاران مار چاق و چله رو برای فروش تولید میکنند. یا مثلا مورچه خوار و ده ها حیوانی که هیچ کدام اهلی سازی نشدند و فقط توی جنگل ها اونها رو می بینیم). مثلا یک مزرعه تولید خرس که قبلا ماکزیمم سه تا خرس تولید می کرد بعد این قانون تبدیل به یک مزرعه صنعتی با تولید ‏صدها خرس شد.

وقتی تعداد این حیوان ها در کنار هم زیاد می شود احتمال بیماری و انتقال ویروس ها هم به صورت تصاعدی بالا می رود. بعضی حیوانداران چندین حیوان رو با هم توی مزرعه هایشان پرورش می دادند که خود همین هم باعث گردش ویروس بین گونه های مختلف می شد.

‏حتی در خود جامعه چین هم مردم در تلاشند تا حکومت رو وادار به عقب نشینی کنند تا این مسئله رو به صورت کامل و همیشگی غیرقانونی اعلام کند. متاسفانه تا الان که حکومت زیر بار نرفته است و تا زمانی که این ممنوعیت همیشگی نشود شیوع بیماری هایی شبیه کووید-۱۹ غیرقابل اجتناب است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید